مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
آثار منثور
حوزه های تخصصی:
موسیقی در نثر فارسی ناشی از آهنگ و تناسبی است که در یک جمله میان واژگان گوناگون و یا در میان واژگان دو جمله احساس می شود. گاه کلمات و جملاتی که در کنار یکدیگر قرار می گیرند در نثر فارسی ایجاد موسیقی میکنند که از آن تعبیر به موسیقی درونی می شود . این نوع موسیقی از تناسب حروف و اصوات حاصل می شود که از تنوع و تکرار به وجود می آید. یکی از مهمترین ویژگی های نثر امیر خسرو آهنگینی و عبارت های موزون آن است. امیر خسرو از موسیقی در نثر خود بهره جسته تا نثر خود را موزون جلوه دهد . او با تکرار هایی از قبیل تکرار صامت و مصوت ، هجا ، کلمه و تکرار جمله به نثر خود برجستگی خاصی داده است .هدف از این تحقیق شناخت موسیقی درونی در آثار منثور امیرخسرو است . یافته های پژوهش نشان میدهد که موسیقی درونی در آثار منثور امیرخسرو کاربرد فراوانی دارد و نویسنده سعی کرده تا زبان آثار خود را به زبان شعر نزدیک کند . این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است.
جست وجو در سرچشمه ها و تحلیل ""بن مایه درخت"" در آثار ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سخن شاعران متفکر بن مایه هایی هست که علاوه بر کثرت تکرار و وسعت کاربرد، با جهان بینی و منظومه دانش های گوینده ارتباط دارد. از این جمله، بن مایه درخت در دیوان و آثار منثور ناصرخسرو است که با دستِ کم 177بار کاربرد در مرکز مضامین و تصاویر حکیمانه ای قرار گرفته که ریشه آنها به باورهای دینی و اعتقادات فلسفی و کلامی شاعر بازمی گردد. بن مایه درخت در آثار ناصرخسرو غالباً در دو محور مهم به کار رفته است: نخست، تصویر دنیا در هیئت درخت، و انسان به صورت میوه و ثمر آن؛ و دیگر، تصویر انسان به صورت درخت، و تصویر خصال نیک او در صورت میوه های شیرین و سودمند و تصویر صفات ناپسند او در هیئت میوه های تلخ و زیان بار. در پژوهش حاضر، ضمن جست وجو در زمینه ها و سرچشمه های این بن مایه، ابعاد گوناگون آن بررسی و تحلیل شده است. نتیجه تحقیق جایگاه ویژه و منحصربه فرد درخت را در ذهن و ضمیر شاعر و تأثیرپذیری او را در ایجاد مضامین و تصاویر مربوط به آن از معارف اسلامی و آثار اسماعیلیه و اقران آنها نشان می دهد.
جستاری در موانع نظری رشد و گسترش آثار غنایی منثور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۱
141-161
حوزه های تخصصی:
گستردگی و عمق مفاهیم ادبیات غنایی در کنار تنوع مصادیق این نوع ادبی، از درخشان ترین ویژگی های ادبیات فارسی به شمار می رود. درحالی که آفرینش سایر انواع ادبی در دوره هایی از تاریخ، ضعف هایی از خود نشان می دهد، ادب غنایی، با اقبالی رو به رشد و تکاملی روزافزون مواجه بوده است. لیکن آنچه در شناخت جوانب گوناگون این نوع ادبی به صورت یک نقطه ابهام، قابلیت طرح و پیگیری دارد این است که تحت تأثیر چه موانعی، آثار منثور مستقل و غنایی محض نسبت به اشکال و انواع منظوم آن، از کم شماری چشمگیری برخوردارند. فقدان نظریه ای مشخص و مطرح در باب اسلوب نثر فارسی، یافتن پاسخی برای پرسش فوق را دشوار می کند؛ بنابراین در این پژوهش تلاش شد در درجه نخست با مراجعه به دیباچه آثار منثور و کتب ترسلی، برخی از تعاریف و ملاک های نثر فارسی احصا شود تا از رهگذر برابر نهادن بایسته های ارائه کلام غنایی با چهارچوب های انشای نثر فارسی، موانع نظری رشد و گسترش آثار غنایی منثور، وضوح بیشتری پیدا کند. ازآن رو که پژوهش حاضر بر مؤلفه های نظری متمرکز است، از نقد و تحلیل ادبی متون و قطعات نثر غنایی صرف نظر و چهار عامل نظری به عنوان مقدمه ای در شناخت عوامل احتمالی مؤثر در کم شماری نثر غنایی در ادبیات فارسی معرفی شد.
نگاهی به سبک گلستان سعدی و یکی از ویژگی های واژگانی آن
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال اول زمستان ۱۳۹۴شماره ۱
26 - 34
حوزه های تخصصی:
سبک گلستان سعدی را می توان در مجموع عراقی دانست. این اثر با نثری فنی و مسجع و همچنین با تکیه بر سبک شخصی سعدی نوشته شده و همین ویژگی باعث تمایز جدی گلستان از سایر کتب ادبیِ نظیر آن گردیده است. سبک عراقی از نظر زبانی و کاربرد واژه ها با سبک خراسانی متفاوت است ،اما در مواردی از گلستان، واژه های کهن پهلوی که از مختصات سبک خراسانی است دیده می شود و این نکته بیان می دارد که سبک گلستان به طور کامل زیرمجموعه ی سبک عراقی نیست، از این رو بررسی این اثر از نظر سبک نوشتاری و همچنین وجود واژگان پهلوی حائز اهمیت است .در این مقاله علاوه بر معرفی گلستان به عنوان نثری فاخر، تلاش شده است تا به روش کتابخانه ای نمونه هایی از واژه های پهلوی موجود در گلستان مورد بررسی قرار گیرد تا نشان دهیم که در واقع گلستان جایگاهی بین دو سبک عراقی و خراسانی دارد
شیوه های واژه گزینی و واژه سازی فارسی در آثار منثور ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان «حجت جزیره خراسان» ناصرخسرو را بر آن داشته که با وجود باور عمیق به دین و نفوذ زبان عربی، با کاربرد برخی اصطلاحات فارسی به غنای زبان فارسی و اعتدال وام ستانی از زبان عربی کمک کند. وی در آثار خود به گسترش ادبیّات تعلیمی در حوزه دین، مذهب، کلام و فلسفه پرداخته و آگاهانه کوشیده با شیو ه های اصلی واژه سازی و واژه گزینی از طریق «ترکیب و اشتقاق» که در زبان فارسی میانه رایج بوده و شیوه های فرعی رایج و خود ساخته، اصطلاحات فارسی مانند: هم گوشکی، زاده راه، زیریدن، کاربندنده و... را به جای اصطلاحات عربی نشانده و قیمتی دُرِّ لفظ دری را پاس داری کند. پیگیری اصطلاحات دینی و کلامی ناصرخسرو در واژه نامه های متون پهلوی نشان می دهد که وی مُبدِع این اصطلاحات نیست و پیشتر بسیاری از آنها در زبان فارسی میانه موجود بوده و او آن ها را بدون تغییر معنا یا با تغییر معنا به کار برده و به احیاء و گسترش معنایی واژگانِ از پیش موجود، پرداخته که نشانگر وجه تمایز نثر او با نثرهای مفاخره آمیز فاضلانه است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی به این پرسش ها پاسخ می دهد که ناصرخسرو برابر نهادهای فارسی را طیّ کدام فرآیندهای واژه سازی و واژه گزینی در پنج اثر منثور خویش به کار بُرده و چگونه شیوه «ترکیب و اشتقاق» زبان پهلوی را دنبال کرده است.
اندیشه های نیما یوشیج در مورد جایگاه زنان در آثار منثور
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
59-69
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اندیشه های نیما یوشیج در مورد جایگاه زنان در آثار منثور است. جامعه پژوهش کلیه آثار منثور نیما از جمله نامه های او به همسرش، یادداشت های روزانه، نامه ها به اشخاص متعدد، داستان ها، نمایشنامه، سفرنامه و خاطرات او می باشد. نمونه مورد پژوهش جایگاه زنان در آثار منثور بود. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و فیش برداری با تکیه بر کتاب های منثور نیما صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد: در آثار منثور نیما، زنان جایگاه والایی ندارند و طبق همان تفکر سنتی و عامیانه نگریسته شده اند؛ سیمای زنان در نظر نیما ستایش آمیز نیست. در داستان ها، زنان، معشوقی بی وفا، خرافاتی و ناقص العقل هستند که مورد تحقیر مردان قرار گرفته-اند و حضور اجتماعی ندارند، در نامه ها نیز در اثنای سخنان مختلف، زنان را به کم عقلی و بی ارزش بودن، وصف کرده است و عشق ورزی به آن ها را درست نمی داند و تنها نگرش عاشقانه به همسرش عالیه در نامه هایش دیده می شود.
واکاوی قلندریّات و مباحث مربوط به آن در آثار منظوم و منثور شیخ احمد جام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
225 - 248
حوزه های تخصصی:
شیخ احمد جام از جمله عارفان نامی حوزه خراسان بزرگ است. آثارش در دو دسته منثور و منظوم جای می گیرد. در این پژوهش، مباحث قلندری در آثار منثور و دیوان اشعار بررسی شده است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بسامد موضوعات قلندری در دیوان اشعار از تنوّع بیشتری برخوردار است و شامل مواردی چون: تظاهر به فسق، بی اعتباری دین و ردّ مظاهر شریعت، تظاهر به آیین های غیراسلامی، تعریض به زاهدان و صوفیان، حضور در اماکن بدنام و بی اعتنایی به نام و ننگ می شود. درحالی که شیخ جام در آثار منثور خود تنها به مواردی چون انتقاد از صوفیان مرائی و عاریتی بودن نام جویی اشاره کرده است. در مجموع، تفاوت آشکار سطح ایدئولوژیک آراء شیخ جام در آثار منثور و دیوان اشعار، این فرضیّه را تقویّت می کند که این سروده ها منسوب به اوست.