جستارهایی در فلسفه و کلام (فلسفه و کلام)

جستارهایی در فلسفه و کلام (فلسفه و کلام)

جستارهایی در فلسفه و کلام سال 55 بهار و تابستان 1402 شماره 110 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

معناداری صفات الهی در کلام معتزلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان دین گزاره های کلامی معتزله صفات ذاتی صفات خبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۸
معنا حقیقتی است که پس از ادراک مراتب یا ظهور واقعیت در ذهن شخص محقق شده و به مخاطب منتقل می شود. معناداری گزاره های کلامی و به ویژه صفات الهی از مهم ترین مباحثی است که شالوده هر نظام دینی را تشکیل داده و به دلیل متعالی بودن خداوند و نفی تشبیه او به مخلوق، محل نزاع فیلسوفان دین و متکلمان بوده است. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی نظر معتزله که از عقل گراترین متکلمان اسلامی هستند، کنکاش شده است. ازنظر آنان با ملاک مطابقت گزاره ها با واقعیت، شناخت مراد خداوند بعداز شناخت صفات خدا حاصل می شود. القای پیام های هدایت گرانه وحی برای عموم مردم است و از این رو، فهم مراد خداوند و صفات الهی میسر شناخته شده است. آن ها معناشناسی صفات ذاتی خداوند را با نظرات مختلفی مانند احوال، نیابت ذات از صفات و معنای سلبی تبیین کردند که هرکدام از این نظرات معرفتی برای انسان حاصل نمی کنند. همچنین، تعارض های متون دینی، از جمله صفات خبری را که حاکی از لوازم جسمانیت در خداوند است، با استفاده از تأویل، استعاره و مجاز، توجه به مباحث لغوی و استناد به قرائات شاذ برطرف ساختند که در پاره ای از موارد از ظاهر قرآن غفلت شده است.
۲.

موضوعات علم بر مبنای سه سیر فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سه سیر علم اصالت ماهیت اصالت وجود وحدت تشکیکی اصالت وجود وحدت شخصی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۸۹
هدف از این مقاله نشان دادن تغییرات موضوعات مرتبط با علم بر مبنای سه سیر فلسفی صدرایی است که می توان با عناوین نگاه ماهوی، اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی از آن یاد کرد. پرسش اصلی این است که متناسب با سه سیر یادشده چه تحولاتی در موضوعات مرتبط با علم اتفاق افتاده است؟ ما در این مقاله تحول چند موضوع مهم را در سه مرتبه سیر فلسفی بررسی کرده ایم؛ که شامل چهار موضوع مهم «حقیقت تجرید، نحوه قیام صور به نفس، اتحاد یا عدم اتحاد عاقل و معقول و علم وجودات مادی» است؛ حاصل تحقیق این است که درباره مسائل یادشده بر مبنای سه سیر، تحولات مهمی رقم خورده است؛ برای نمونه، تقشیر در مرتبه اول به نحو «از دست دادن زواید و عوارض مادی» است تا ادراک تحقق یابد؛ حال آنکه به اقتضای سیر دوم تجرید یا تقشیر به نحو «سیر نفس در مراتب» جلوه می کند و در سیر سوم یا قابل طرح نیست یا به نحو سیر در مظاهر نمود دارد. نحوه قیام صور به نفس در سیر اول قیام حلولی، در سیر دوم به نحو قیام صدوری و در سیر سوم به نحو قیام ظهوری است. در موضوع اتحاد عاقل و معقول به اقتضای سیر اول اتحادی صورت نمی گیرد؛ به اقتضای سیر دوم اتحاد عالم و معلوم اثبات می شود و به اقتضای سیر سوم اتحاد به وحدت ارتقاء می یابد. در باب علم وجودات مادی، در سیر اول وجودات مادی نه علم به خود دارند نه علم به دیگری و نه مورد علم واقع می شوند؛ درحالی که به اقتضای سیرهای دوم و سوم و به پشتیبانی اصولی چون تساوق علم و وجود، حمل حقیقت و رقیقت، بازگشت تقسیمات وجود به مراتب وجود و قاعده بسیط الحقیقه هم علم به خود و دیگری دارند و هم مورد علم واقع می شوند.
۳.

رتبه سنجی علم امام از نگاه فیلسوفان صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امامت علم امام نص عصمت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۸
امامت آموزه ای کلامی است که همه پیروان فرق و مذاهب اسلامی درباره ضرورت آن اتفاق نظر دارند و هرکدام با در نظر گرفتن اوصاف وخصایصی به آن نظر انداخته اند. شیعیان از بدو پیدایش مسئله امامت تاکنون علاوه بر ویژگی های مشترک، بر سه ویژگی اختصاصی (نص، عصمت وعلم) تأکید فراوان کرده اند و ازاین جهت، امامت را در نظام اعتقادی خود متمایز از امامت های دیگر مذاهب اسلامی قرار داده اند و هویت و قوام تشیع خود را به امامتی با ویژگی های مذکور پیوند زده اند؛ ازاین رو، مشاهده می شود بخش درخور توجهی از تلاش های علمی متکلمان امامیه در بحث امامت به این سه ویژگی با ترتیب اولویت اختصاص یافته است. این جستار بنا دارد صرف نظر از تحقیقاتی که بیشتر به تبیین، توجیه و دفاع از آموزه های یادشده با در نظر گرفتن ترتیب یادشده پرداخته اند، برگ نوینی به پرونده علمی علم امام بیفزاید و با ارائه شواهد و قرائن، نقش علم امام، اهمیت و جایگاه زیربنایی و رتبی آن نسبت به دو ویژگی دیگر را با روش توصیفی تحلیلی ازنگاه فیلسوفان صدرایی بیان کند. همچنین، بسترساز توجه بیشتر کلامیان به آموزه علم امام در نظام تدوین و آموزش علم کلام باشد.
۴.

امکان سنجی تأسیس فلسفه وحیانی براساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه وحیانی گزاره های وحیانی شهود نبوی حکمت متعالیه ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۱
پیوند عمیق میان گزاره های وحیانی و فلسفی ازسوی فیلسوفان مسلمان پذیرفته شده است؛ اما درباره اتخاذ گزاره های وحیانی برگرفته از شهود نبوی به عنوان معیاری فلسفی برای سنجش حقیقت دیگر گزاره ها و نیز منبعی یقینی برای اخذ گزاره ها و به کارگیری آن ها به عنوان مقدمات برهان چندان اتفاق نظر نبوده است. با توجه به اهتمام ملاصدرا در به کارگیری گزاره های وحیانی در نظام حکمت متعالیه، پژوهش حاضر با روش تحلیلی استدلالی به این دغدغه مهم توجه کرده است. دستاوردهای این پژوهش نشان خواهد داد که نه تنها امکان بهره مندی از شهود وحیانی و گزاره های متخذ از آن در فرایند فلسفه ورزی وجود دارد؛ بلکه براساس برخی از مبانی حکمت صدرایی مانند «اصالت وجود»، «انحصار شناخت حقیقت وجود در راه شهود»، «اصالت علم حضوری در نظام حکمت صدرایی» و «اعتبار معرفتی گزاره های وحیانی به مثابه شهودات خطاناپذیر»، امکان ارائه سازوکاری عقلانی برای تأسیس نظامی فلسفی بر پایه گزاره های وحیانی وجود دارد. تأسیس این نظام فلسفی که می توان آن را «فلسفه وحیانی» نام نهاد، دستاوردهای شایان توجهی برای سنت تفکر عقلی اسلامی در پی خواهد داشت که از جمله آن ها می توان به تنوع در روش های فلسفه ورزی، ارائه رویکردی جدید در هماهنگی عقل و نقل، گسترش و تنوع در مسائل فلسفی و فراهم کردن بستری مناسب برای تحقق فلسفه دین متعالیه و فلسفه دین تطبیقی اشاره نمود.
۵.

نقد الحاد عمل گرایانه ریچارد داوکینز در کتاب پندار خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الحاد عمل گرا داوکینز پندار خدا اخلاق فواید دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۶۱
امروزه مسئله کارآمدی دین از مهم ترین مباحث الهیاتی بوده و با توجه به اینکه فهم آن نیازمند مقدمات فلسفی و علمی پیچیده نیست، به آسانی می تواند عموم مردم را به خود مشغول کند؛ از این جهت، دستاویز ملحدان از جمله ریچارد داوکینز قرار گرفته است. در پی این رویکرد فایده انگارانه به دین، داوکینز در برخی از فصول کتاب توهم خدا به رابطه دین و اخلاق پرداخته؛ اما نه آن گونه که در مباحث رابطه دین و اخلاق مرسوم است؛ بلکه داوکینز بحث اخلاق و دین را از این جهت کنکاش می کند تا با نفی کارآمدی اخلاقی دین، انکار دین را نتیجه بگیرد. نه اینکه صرفاً بگوید که اخلاق جدای از دین است و دین می تواند در عرصه های دیگر، مانند مباحث اعتقادی، ورود کند؛ بلکه با بی فایده جلوه دادن دین، به حقانیت آن هجمه وارد می کند. داوکینز در نفی اخلاق دینی، بحث خود را به دو صورت مطرح می کند؛ ابتدا از نگاه علمی و تکاملی، اخلاق بشری را تبیین می کند و در مرحله بعد، اخلاق دینی را نقادی می کند و سپس، با اثبات اخلاق بشری و نفی اخلاق دینی با رویکردی عمل گرایانه نفی دین و خدا را نتیجه می گیرد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی، فارغ از مباحث علمی و تکاملی وی که در مقالات دیگر نقد شده است به بررسی رویکرد عمل گرایانه او پرداخته و نتایج زیر به دست آمده است؛ 1. نشان دادن مغالطه داوکینز در رویکرد عمل گرایانه او. 2. ناقص بودن الگوی اخلاقی داوکینز. 3. نقد نگاه او به اخلاق دینی و تبیین الگوی عقلی شرعی از اخلاق دینی.
۶.

جُستاری در باره چیستی کمال از منظر ابن سینا و نسبت آن با خیر، فضیلت و سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا کمال خیر سعادت نفس عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۱
ابن سینا بر این باور است که حکمت الهی اقتضا می کند هر موجودی به کمال مطلوب و شایسته خود نائل گردد و هر حالتی از حالات انسان نیز اقتضای کمالی دارد که آن ها را به سوی غایت و هدفی سوق دهد و آن را همانند صفت تفکر و تعقل از لوازم ذاتی وجود انسان و مقوم ذات او و هدف مشترک همه علوم می داند و می گوید که مفهوم کمال در مقایسه با مفاهیم خیر و سعادت، مطلوب بالذات است. ابن سینا چیستی کمال را با روش های مختلفی بیان کرده است: 1. در ضمن تعریف نفس ناطقه به بیان چیستی کمال پرداخته است. 2. در تعریف فلسفه نیز از مفهوم کمال استفاده کرده است و بر این باور است که جوینده فلسفه باید برای نیل به کمال، فلسفه بیاموزد. 3. تبیین مفاهیم خیر، سعادت و لذت را بر تعریف مفهوم کمال مبتنی کرده است. در بررسی چیستی کمال و نسبتی که با مفاهیم خیر، لذت، سعادت دارد، معلوم می شود که تحقق خیر و سعادت بر وجود و تحصیل کمال است و می توان گفت که کمال به نوعی تقدم ذاتی و رتبی بر آن ها دارد. روش نویسنده در این پژوهش، روش جمع آوری اطلاعات و به نوعی پدیدارشناسی مبتنی بر متن به همراه روش توصیفی تحلیلی است.
۷.

تحلیل و نقد برهان «خفای الهی» شلنبرگ با تکیه بر آرای بانو امین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بانو امین جان شلنبرگ برهان عدم آثار برهان خفای الهی مراتب یقین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۳۸
برهان خفای الهی ازسوی متکلمان و فلاسفه غربی به عنوان برهانی بر عدم خدا مطرح شده است، براساس این برهان، صفات کمالی خداوند ایجاب می کند خداوند در ارتباطی دوسویه و متقابل خود را بر انسان آشکار کند؛ ولی چون دست کم برخی افراد در چنین رابطه ای قرار ندارند و قادر نیستند خداوند را از راه دیگری بشناسند، پس خدایی در کار نیست. بانو امین در آثار خود به مفهوم خفای الهی اشاره می کند. با تفحص در آثار بانو امین می توان برهان خفای الهی را از دو جهت نقد کرد؛ نخست آنکه یکی از مصادیق بارز و انکارناپذیر آثار وجود خداوند، ارسال انبیاء و ارتباط آن ها با خدا و دعوت همه آن ها به خدای یکتا است که نشان دهنده آشکار بودن تعلق آثار به اوست و دوم اینکه اگر منظور از شناخت و معرفت خداوند به درستی تبیین شود، رسیدن به حد اعلای آن، یعنی جایی که خداوند به نحو کاملاً آشکاری درک شود، امکان پذیر است؛ اما این مهم تنها با تأمل و صرف اندیشه ورزی حاصل نمی شود؛ بلکه نیازمند عمل مؤمنانه است.
۸.

سیر برهانی ازطریق ملازمات عامه در فلسفه از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی برهان لم براهین ان برهان ان متلازم علیت تحلیلی علیت منحصره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۹۴
از موضوعات پیچیده فلسفه، چگونگی تحصیل یقین است. این مقاله به بررسی یکی از مسائل بحث برانگیز در میان فلاسفه، به ویژه علامه طباطبایی، در باب چگونگی حصول یقین در مسائل فلسفی می پردازد. ازنظر علامه طباطبایی، در فلسفه فقط برهان انّ متلازم یقین آور بوده و براهین دیگر فاقد این خصیصه هستند. به دلیل اینکه نمی توان در فلسفه علتی ورای وجود لحاظ کرد او برهان لمّ و براهین انّ دلیل و انّ مطلق را براساس قاعده «ذواتُ الاسباب لا تعرفُ الاّ بأسبابها» یقین آور تلقی نکرده و جریان آن ها را در مسائل فلسفی، منتفی دانسته است؛ اما برخی از منتقدان علامه، با استدالال ازطریق علیت تحلیلی و علیت منحصره، وجود براهین لم، انّ دلیل و انّ مطلق را در فلسفه روا دانسته اند. رهیافت جدیدی که این مقاله با روش توصیفی تحلیلی در صدد دفاع از آن است، جاری دانستن برهان لم در مسائل دو سویه ای وجود، همچون وحدت و کثرت و... است.
۹.

اخلاق فلسفی و اخلاق توحیدی از منظر علامه طباطبایی بازخوانیِ مبانی و آثار تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق فلسفی اخلاق توحیدی اعتدال توحید اطلاقی علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۲
مسئله اصلی این پژوهش مطالعه تطبیقی میان اخلاق فلسفی و اخلاق توحیدی با مطالعه موردی دیدگاه های علامه طباطبایی است. یافته های این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای در جمع آوری اطلاعات و تحلیل و توصیف عقلانی داده ها به نگارش در آمده عبارت است از اینکه مبنای اخلاق فلسفی بر انسان نگری صرف نظر از مباحث هستی شناختی و صرف نظر از رابطه انسان با نظام وجود و خداوند است و کلیدی ترین مفهوم در این اخلاق، اعتدال است؛ درحالی که مبنا در اخلاق توحیدی رابطه انسان با نظام وجود و به ویژه با خداوند است. اساسی ترین مفهوم در این اخلاق، توحید اطلاقی است. به این معنا که وجود خداوند از چنان اطلاقی برخوردار است که جایی برای غیر باقی نمی گذارد؛ بنابراین، زمینه ای برای شکل گیری رذایل اخلاقی وجود ندارد و شخص موحد با رسیدن به این درجه از معرفت توحیدی، به همه فضایل اخلاقی آراسته می شود؛ بدون اینکه میان حدوث فضایل تقدم و تأخری وجود داشته باشد.
۱۰.

بررسی ادله و تأثیر اصالت وجود در مسئله ماهیت واجب الوجود(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ماهیت واجب الوجود ممکن الوجود حد وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۸۰
از دیرباز مسئله ماهیت واجب تعالی در میان کلمات فلاسفه و متکلمان به چشم می خورد. عمده متکلمان مثبت ماهیت و فلاسفه منکر آن بوده اند. هر دو گروه ادله متعددی برای اثبات مدعای خویش اقامه کرده اند که بعضی از ادله بر مبانی خاصی مبتنی است. بررسی این ادله نشان می دهد تفسیر و تبیین حقیقت وجود واجبی و ماهیت نقش مهمی در رسیدن به نتیجه در این مسئله می تواند داشته باشد. همچنین، توجه به لوازم ماهیت نیز می تواند در نتیجه بحث مؤثر باشد. درصورتی که ماهیت را تماماً به وجود وابسته بدانیم یا محدودیت را لازمه ماهیت بیان کنیم، استحاله ماهیت برای واجب تعالی ثابت است؛ اما اگر در هر دو مسئله خدشه شود، نمی توان ماهیت را از واجب نفی کرد. در این نوشتار ادعای اول ثابت و ادعای دوم ناتمام دانسته شده است. البته ادله اثبات ضرورت ماهیت برای واجب تعالی نیز ناتمام بوده و لذا، با توجه به اینکه ماهیت در اصل حقیقتش به وجود وابسته است و به هیچ وجه نمی تواند مقدم بر وجود باشد، ماهیت برای واجب تعالی ممتنع است.
۱۱.

بررسی تطبیقی اشتراکات خدا در عرفان اسلامی و نورالأنوار در حکمه الإشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا نورالأنوار وجود ماهیت احدیت اشتراکات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۸
مقایسه شهودات و اندیشه های عرفای مسلمان و شیخ اشراق در باب وجود خدا و نورالأنوار و استخراج وجوه افتراق و اشتراک آن ها یکی از زمینه های مهم ترویج اندیشه های آنان و نیز زمینه سازی برای استفاده بهینه از آثار آن ها است؛ لذا، در این مقاله سعی شده است به اثبات مراتب احدیت و واحدیت در ذات نورالأنوار و اثبات اصالت وجود در حکمه الإشراق سهروردی به روش تحلیلی و توصیفی پرداخته شود. در این مقاله دو مسئله پیش روست: اول اینکه آیا مراتب شهودیِ احدیت و واحدیت خدا علاوه بر خدای عارفان در وجود نورالأنوار سهروردی نیز، هرچند همانند عرفاء به مراتب واحدیت و احدیت اشاره نکرده است، مشاهده می شود؟ مسئله دیگر اینکه آیا با توجه به دیدگاه اصالت وجودی سهروردی، وجود خدای عارفان با وجود خدای اشراق عین هم هستند و با توجه به دیدگاه اصالت ماهوی اش متقابل اند؟ نتیجه اینکه سهروردی در لابه لای کتب خویش به صورت نامحسوس، به احدیت و واحدیت مورد تأکید عرفاء اشاره کرده است و وجود خدا را با وجود نورالأنوار یکی می داند نه با ماهیت آن ها.
۱۲.

تحلیل حِکْمی نقش قوه واهمه و متخیله در «تزیین شیطان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قوه واهمه تزیین قوه متخیله قوه متصرفه شیطان نفس انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۵
تزیین و زیباآراییِ یک رفتار باطل و کنش نادرست و جذاب جلوه دادن آن در ذهن و دیده انسان یکی از راهکارهای شیطان برای فریب و گمراهی اوست. پرسش بنیادین آن است که چه اتفاقی در دستگاه ادراکی و شناختی انسان رخ می دهد تا کاری نازیبا و زشت در نفس انسان زیبا و جذاب و درست جلوه کند؟پاسخ به این پرسش را باید در تهییج قوای باطنی انسان و تحریک عواطف کور او توسط شیطان جست وجو کرد. نقش دو قوه «واهمه» و «متخیله» که یکی کاردکرد ادراکی و دیگری کارکرد تصرف دارد، برجسته و شایان توجه است. قوه واهمه به عنوان سلطان قوای حیوانی با تسخیر قوه متصرفه نقش اصلی جلوه پردازی و زیبانمایی وجذابیت سازی باطل را بر عهده دارد. شیطان به عنوان دشمن بیرونی از هفت شیوه برای فریب و اغوای انسان بهره می برد که در همه آن ها از دو قوه واهمه و متخیله سوءاستفاده می شود؛ این هفت روش عبارت ا ند از: نگاه استقلالی به اسباب ظاهری، به هیجان درآوردن عواطف و احساسات، تحریک حس لذت جویی و شهوت انسان، توجیه گری و محمل تراشی برای کار ناشایست، اختلال در دستگاه شناختی با سفسطه و مغالطه، بهره بردن از خلأها و کمبودهای روانی، سهل جلوه دادن باطل و ناچیز انگاری آن. این شیوه ها توسط دشمن بیرونی در جنگ شناختی نیز به کار گرفته می شود.در این پژوهش با روشی تحلیل عقلی نقش دو قوه واهمه و متخیله در فرایند تزیین شیطان کاویده شده و نمونه های قرآنی آن تحلیل گردیده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲