مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
متن گرایی
حوزه های تخصصی:
امروزه به طور فزاینده، شاهد بروز گسترده خشونت و افراط در پوشش باورهای مذهبی هستیم. در اسلام و مسیحیت نیز طیف هایی همچون سلفیان و بنیادگرایان با ادعای تحقق خلوص دینی، به استنباط نادرست از متون دینی مبادرت می ورزند که در برخی موارد، بروز گرایشات خشن و تندروی دینی را به دنبال داشته است. در تحلیل چرایی شکل گیری افراط و خشونت میان دو طیف مذکور، افزون بر انگیزه های سیاسی، با عوامل متعددی مواجه هستم. از جمله مهم ترین آنها رویکرد نص گرایانه به متون دینی است.
این مقاله، با هدف همگرایی بیشتر اسلام و مسیحیت در برخورد با افراطی گری مذهبی، به بررسی برخی مصادیق گروش به نص گرایی، در استنباط آموزه های دینی از قرآن و کتاب مقدس پرداخته و ارتباط اتخاذ این شیوه با بروز افراط مذهبی را مورد ارزیابی قرار داده است. اثبات ارتباط مستقیم میان گرایشات نص گرایانه در تحقق بسیاری از خشونت های موجود میان سلف گرایان و بنیادگرایان، از جمله مهم ترین نتایج این تحقیق است.
رویکرد تفسیری شورای نگهبان به قانون اساسی در دوره ی نخست فعالیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر نظام حقوقی، تفسیر قوانین و به ویژه قانون اساسی برای پاسخگویی به مسائل و ابهامات پیش آمده در اجرای قانون، ضروری و اجتناب ناپذیر است؛ اما نهادهای مفسر، در طول حیات تفسیری خود همواره از رویکرد واحد تفسیری پیروی نکرده اند. این امر که مرجع صالح در تفسیر یک قانون بر اساس چه رویکرد تفسیری اقدام به تفسیر می کند، بسیار مهم است، زیرا در هر رویکرد تفسیری، ابزار تفسیری و نتیجه ی حاصل از تفسیر، متفاوت خواهد بود. به موجب اصل 98 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شورای نگهبان مرجع تفسیر رسمی و لازم الاتباعِ قانون اساسی است.
سؤال مهمی که در این زمینه مطرح می شود این است که این شورا چه رویکردی را در تفسیر قانون اساسی اتخاذ کرده است. مقاله ی پیش رو در پاسخ به این پرسش، با شیوه ای توصیفی- تحلیلی، بر نظرهای «تفسیری» دوره ی نخست فعالیت شورا متمرکز شده است. با تحلیل و بررسی نظرهای تفسیری شورای نگهبان در این دوره، می توان گفت هرچند این نهاد از رویکرد واحدی در تفسیر قانون اساسی متأثر نبوده، اما تأثیرپذیری وی از رویکرد متن گرایی و تفسیر با نظر به مدلول الفاظ قانون اساسی نسبت به سایر رویکردها بیشتر بوده است.
متن گرایی در مقابل حداقل گرایی در سمانتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متن گرایی، رقیب اصلی حداقل گرایی است. نزاع میان این دو رویکرد سمانتیکی، ریشه در نزاع قدیمی تعیین مرز میان سمانتیک و پراگماتیک دارد. متن گرایان مدعی اند که جملات زبان طبیعی، قبل از غنی سازی پراگماتیکی، قابل ارزش دهی نیستند. در مقابل، از نظر حداقل گرایان، محتوای سمانتیکی حداقلی وجود دارد که معنای قابل ارزش دهی جمله را به دست می دهد که متن اظهار، اثر محدودی روی آن دارد. این تقابل ناشی از شیوه و اندازه ای است که متن بر محتوای سمانتیکی تأثیر می گذارد. در این مقاله، پس از معرفی این دو رویکرد، استدلال های اصلی متن گرایان علیه حداقل گرایان را مطرح می کنیم. سپس نشان می دهیم که سمانتیک های حداقل گرایانه از قبیل سمانتیک اشاره ای کاپلان، با تفسیر عینی از متن نمی تواند مدل مناسبی حتی برای جملات حاوی ارجاع اول شخص ارائه کنند و برپایه ی تفسیری ذهنی از متن، تمایز نمایه ای از غیرنمایه ای واضح نیست و سایر عبارت های زبان نسبت به متن ها، به معنای عام می توانند نمایه ای باشند.
بررسی روش «تاریخ نگاری ایده ها»ی آرتور لاوجوی در متن منازعات روش شناختی تاریخ اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۹۳
79 - 106
تاریخ اندیشه طی سده اخیر موقعیت خود را به مثابه یک دیسیپلین یا حوزه مطالعاتی متمایز تثبیت کرده است. به تبع این امر، توجه به مباحث روش شناختی این حوزه مطالعاتی نیز گسترش یافته و مجموعه ای از منازعات روشی را برانگیخته است. عمده ترین منازعات روش شناسی حول مباحثی چون متن و زمینه، مطالعه طولی و عرضی و نیز مسئله عینیت در جریان است. در این مقاله، کار تاریخ نگار آلمانی تبار آمریکایی، آرتور لاوجوی، در بستر این مباحث روش شناسی تاریخ اندیشه مورد توجه قرار می گیرد. او که به واسطه طرح روش «تاریخ ایده ها» در محافل علمی و دانشگاهی شناخته می شود، به رویکرد متن گرا و علاقه مند به مطالعات طولی در تاریخ اندیشه تعلق دارد. بنای رویکرد روشی او بر دو ستون اصلی بنا شده است: نخست، مفهوم «واحد-ایده» که عبارت از ایده های بنیادینی است که دکترین ها و نظریه ها از ترکیب آنها ساخته می شوند و دیگر تأکید بر مطالعه تحول ایده ها در بستر میدان ها و حوزه های مختلف فکری بدون توجه به مرزها و دیوارهای تخصصی و رشته ای
رهیافت متن گرایی در تفسیر حقوقی؛ با تأکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال بیستم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۱
41 - 63
حوزه های تخصصی:
تفسیر متون حقوقی به واسطه سکوت، تعارض، ابهام زبانی و اشکالات اجرایی یا اخلاقی قوانین، اجتناب ناپذیر است. به طور سنتی، نظریه های تفسیر قانون و قانون اساسی، در دو گرایش عمده مؤلف محور و مفسرمحور بروز یافته اند. هریک از این رویکردها به رغم مزایای خود، معایبی دارند که نمی توان آن ها را نظریه منحصر تفسیری در حقوق ایران دانست. در مقابل، رویکرد سوم - متن گرایی- را می توان کارآمدترین نظریه در تفسیر قوانین و بویژه قانون اساسی دانست. متن گرایی با خودبسنده دانستن نظام حقوقی و نتایج حاصله از برخی گرایش های تحلیل زبانی حقوق سازگار است و پاسخ به پرسش حقوقی را در متن حقوقی می جوید و نه معیارهای فراحقوقی. خوانش متن گرایانه از اصل 73 قانون اساسی و تفسیر شورای نگهبان از آن به این نتیجه می انجامد که مفسران، مجاز به ارائه تفاسیر خود از قانون می باشند و این تفاسیر تا هنگام تغییر قانون یا ارائه تفسیر رسمی در مورد خاص خود معتبر خواهند بود. از آنجا که تفسیر، بیان مراد مقنن است، تفسیر در هر مورد به مقنن نسبت داده می شود. این پژوهش در پی آن است تا ضمن بررسی نظریه های اصلی در تفسیر قانون اساسی، نظریه تفسیری متن گرا را به عنوان نظریه مختار طرح نماید.
نقش خوانندة آرمانی در نقد ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۸ (پیاپی ۶۰)
203-229
هدف از تگارش این جستار تبیین فرایند خوانش و فهم متن با تأکید بر مفهومی به نام «خوانندة فرضی» است؛ مفهومی که ازیک سو نقد خواننده مدار و ازسوی دیگر نقد مؤلف محور را بر سر تعریف آن با یک دیگر تلفیق کرده و از ائتلاف این دو رویکرد هرمنوتیکیِ ظاهراً هم ستیز، در این جا بر ضد هرگونه رویکرد متن گرایانه به نقد ادبیات داستانی بهره گرفته ایم. متن را در این دیدگاه ضدعینیت گرا جز زمینه ای برای آمیزش آفاق دید نویسنده و خواننده ندیده ایم. به پشتوانة پیش فهم های مشترک میان طرفین متن، خوانندة فرضی را هم مفهومی برساخته از آداب و اصول حاکم بر آفرینش و خوانش ادبیات داستانی تعریف کرده ایم: مفهومی کاملاً آرمانی که هیچ گاه درمورد این یا آن شخص به خصوص صدق نمی کند، ولی خوانش دل بخواهی متن را به درستی مهار می کند. در انتهای این جستار به این نتیجه رسیده ایم که با شناسایی عادت های داستان خوانی در یک جامعة زبانی و گردآوری آن ها تحت اصطلاح «خوانندة فرضی» می توان فاصلة کاذبی را، که در دیگر نظریه های تفسیر معمولاً بر تباعد میان نیت مؤلف و برداشت خواننده دامن می زند، برطرف کرد و درعوض، به ضرورت هم کوشی نویسنده و خواننده در معنادهی به متن گردن نهاد.
بحران و امنیت نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۸ (پیاپی ۶۰)
305-342
در روایت فیلیپ داروس از تاریخ نقد ادبی در اروپای پس از جنگ، سه دورۀ اصلی از هم متمایز می شوند: نخست دوره ای صورت گرا و ساختارگرا، با محوریت رویکردهای زبانی و زبان شناختی، که داروس آن را واکنشی منفی به فجایع جنگ و نمودگارِ میل به از یاد بردن تاریخ می داند؛ دوم دورۀ بازگشتِ تاریخ به مطالعات ادبی و قرارگرفتن عنصر زمان در مرکز نقد، کمابیش هم زمان با ظهور نوعی «ادبیات گواهی» ( littérature de témoignage ) که به روایتِ مستقیم یا غیرمستقیمِ «فاجعه» می پرداخت؛ و سوم دوران نوگشتگی رویکردهای «انسان شناختی» و تمرکز نقد بر نوعی «بحران ضمیر تاریخی» که تظاهر ملموس آن در گرایش نویسندگان به بازنمودِ روزمره ترین ابعاد زندگی های خُرد، این جا و اکنون ، قابل مشاهده است. در شرایطی که به نظر می رسد هریک از این دوره ها در اروپا از تحولاتی قانون مند پیروی کرده باشند؛ در حالی که نقد معاصر اروپایی می کوشد این قانون مندی را تبیین کند و از بحران های بشر در برهه های مختلف پرده بردارد، نقد ایرانی گویی امروز هم چنان آسایش خود را در پژوهش های زبان گرا و متن گرا می جوید. در فراسوی بحث های مربوط به هم گرایی، واگرایی، روزآمدی یا زمان پریشیِ رویکردهای انسان گرا و زبان گرا، گفتار حاضر به فرایندی می اندیشد که طی آن هریک از این رویکردها به فضایی «امن» برای حذر از رویاروییِ بی واسطه با انسان و زبان بدل می گردد. این امنیت نه تنها اصالت نقد، بل هستی او را، که در گرو شرایط «بحرانی» اوست، تهدید می کند.
جایگاه متن در تقریر سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
متن دینی، همواره جایگاه خاصی در نظام تعالیم اسلامی ازجمله سبک زندگی اسلامی داشته است. این اعتبار ویژه را البته نمی توان چندان بدون چالش تصور کرد. نوع تقریر متن دینی و به عبارتی، چگونگی ارتباط بخشی بین متن دینی و مسائل سبک زندگی، موضوع و سؤال اصلی این مقاله است. روش ما برای رسیدن به پاسخ این سؤال، روش تحلیل انعکاسی متن است که متن دینی را بسان یک موضوع اجتماعی، از منظر انعکاس آن در محیط پیرامون بررسی می کند. برای استخراج و کشف سبک زندگی دینی، دو رویکرد افراط و تفریط در تقریر رابطه متن و معرفت دینی، قابل تقریر است. رویکرد افراطی، تلاش دارد تا ضرورتاً در مواجهه با هر معرفتی، راهی برای استناد به متن دینی بیابد و عملاً معرفت بدون استناد به متن را معرفت نمی داند. لزوم پرهیز از نگاه کمّی به گزاره های دینی و همین طور لزوم توجه به انتقال تمدنی معارف در کنار انتقال در قالب اخبار آحاد، این رویکرد را با چالش مواجه می کند. در مقابل، واگرایی از متن، آسیب قابل توجهی در نهادینه شدن سبک زندگی در جامعه ازجمله فاصله گرفتن از ادبیات انگیزشی خود متن است. در ایجاد تعادل بین این دو رویکرد و رسیدن به رویکرد مختار این پژوهش، چهار متغیر تأثیرگذار در نوع مواجهه با متن مورد بررسی قرار می گیرند که عبارت اند از: «نوع طبقه بندی گزاره های دینی»، «تحلیل کمّی گزاره های دینی»، «سیاق گفتاری و نوع خوانش متن دینی» و «انتقال تمدنی معارف». نتیجه نهایی بررسی این متغیرها، آن خواهد بود که اولاً پی جویی از سبک زندگی را نه صرفاً در میان اخبار آحاد بلکه در میراث تمدنی باید جستجو کرد و ثانیاً توجه به دلالت های انعکاسی خبر واحد و بار تمدنی گزاره های خاصی چون: «جملات منتقله» و «جملات نشان دار» در انتقال سبک زندگی اسلامی، به مراتب، دارای کارکرد بیشتری نسبت به اخبار آحاد و درگیر شدن در نزاع هایی چون «حجیت خبر واحد» یا «تقدم بررسی سندی یا محتوایی» است.
کاربست روش شناسیِ اسکینر در تفسیر متون تاریخ نگاری و تاریخ اندیشه ایرانی -اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
متون تاریخ اندیشه عمدتاً با توجه به تمرکز و ابتنائشان بر ذهنیّت اندیشمندان و نظریه پردازان گذشته، واجد محتوا و ماهیت متمایزی نسبت به دیگر متون تاریخ نگارانه هستند. از آنجا که ذهنّیت هر اندیشمند، متأثر از مؤلفه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، تاریخی، اقتصادی، مذهبی، فلسفی و فرهنگی است، تحلیل و بررسی اینگونه متون مستلزم ابزارها و روش های میان رشته ای است. چرا که تنها با کاربرد یک روش شناسی میان رشته ای است که می توان همه این مؤلفه های متنوع را به درستی تحلیل نمود. از میان روش شناسی های موجود در این زمینه، روش شناسی قصدی زمینه گرای کوئنتین اسکنیر استاد و پژوهشگر اندیشهٔ سیاسی، یکی از پرکاربردترین ها بوده است. گرچه عمدتاً تمرکز مطالعات اسکینر بر حوزه اندیشهٔ سیاسی بوده است، اما روش شناسی او بر پایه و اصول میان رشته ای بنا شده و هم خود او و هم شارحان و مفسران آثارش، این روش شناسی را در رشته های مختلف علوم انسانی به کار بسته اند. از این رو در این مقاله تلاش شده تا با روش تحلیلی توصیفی، و با ذکر نمونه های متعددی از متون تاریخ نگاری و تاریخ اندیشه ایرانی اسلامی، کاربست روش شناسی میان رشته ای اسکینر در اینگونه متون مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بنابر یافته های مقاله، مطالعه و بررسی متون تاریخ نگاری و تاریخ اندیشه ایرانی اسلامی با توجه به تأثیری که از حوزه های مختلف علوم انسانی می پذیرند، نیازمند روش شناسی های میان رشته ای است. در این میان روش شناسی میان رشته ای اسکینر با توجه به تأکیدی که بر «قصد و نیّت» نویسنده دارد، می تواند به میزان قابل توجهی به فهم این متون و به ویژه بررسی انتقادی بسیاری از آنها کمک کند.
قویمی و متن گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۸۴)
107-125
بررسی برخی از نوشته های مهوش قویمی در دانشگاه و محیط غیردانشگاهی نشان می دهد که او به رویکردهای متن گرا اهمیت ویژه ای می دهد. برخلاف بسیاری از کتاب ها که تنها به بازگویی و شرح نظریه ها بسنده می کنند، قویمی در سه کتاب شعر نو در بوته نقد، آوا و القاء و گذری بر داستان نویسی فارسی،پس از شناساندن اندیشه های صورت گرایی روسی و ساختارگرایی فرانسوی به هم سخنانش، برای اثبات کارآمدی شان در پژوهش های ادبی، از آنها در بررسی و واکاوی انواع متفاوتی از متن های ادبیات فارسی بهره می گیرد. جستار پیش رو می کوشد تا افزون بر نحوه به کارگیری قویمی از رویکرد متن گرا در تحلیل متن های فارسی، خاستگاه و پیامدهای این رویکرد را نیز واکاوی کند. گرچه قویمی در تحلیل شعرها و رمان های فارسی به مدد رویکرد متن گرا درست عمل می کند، اما گاه برخی از مبانی بنیادین آن را از جمله پرهیز از داوری و ارزش گذاری و هم چنین دوری جستن از ملی گرایی در بررسی ادبیات زیر پا می گذارد. پیوند عاطفی او با رویکرد متن گرا، چه در بخش نظری، چه در بخش عملی، چنان ژرف است که او نمی تواند به سنجش درستی از این رویکرد دست یازد.
بررسی تطبیقی- انتقادی نظرات نواندیشان دینی عقل گرا و متن گرا پیرامون وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نواندیشان دینی با گرایش های متفاوت، سعی در حفظ کارکرد دین در دنیای مدرن نموده اند. یکی از این گرایشها، متن گرایی است که افرادی نظیر شحرور و عبدالعلی بازرگان نماینده آن هستند و گرایش دیگر عقلگرایی است که سروش، شبستری و نصر ابوزید آنرا نمایندگی می کنند. پژوهش حاضر تلاش نموده با روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه این دو طیف نواندیشی را در زمینه وحی، مورد تحلیل، تطبیق و نقد قرار داده و نقاط ضعف و قوت آنها را مورد واکاوی قرار دهد. نتایج بدست آمده بیانگر آنست که راهبرد عقلگراها در حل معضلات وحی، نه به شکل روبنایی و موردی بلکه با تغییر دیدگاههای بنیادین است. اما متن گراها وحی را فرابشری دانسته و معضلات آن را سعی می کنند موردی حل کنند. تلاش برای فهم نسبی از پدیده وحی، بستر سازی برقراری تعامل و مفاهمه برون دینی با غیر دینداران، رفع مبنایی معضل اجرای قوانین کیفری قرآن در عصر مدرن، از امتیازات نواندیشی عقلگرا و حذف تشریعات وحی و فراهم شدن بستر گذر از تشریعات عبادی آن، تنزل قرآن در حد یک کتاب بشری خطاپذیر زمانمند نیز از نقاط ضعف آن قلمداد می شود. در مقابل، انطباق بیشتر دیدگاه فرابشری بودن وحی با واقعیتهای متنی، عدم عبور از شریعت قرآنی، دفاع از عدم تعارض وحی و علم، از نقاط قوت رویکرد متن گرایی و تأویلهای تکلف آمیز در مورد تشریعات و گذر از برخی عناصر چالش برانگیز قرآن از حیث زمانمند بودن، بدون روشن شدن جایگاه آنها در دنیای مدرن از نقاط ضعف آن شمرده می شود.
مبانی و پیامدهای نص گرایی قانونی در نظام های قضائی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق عمومی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۵
73 - 92
حوزه های تخصصی:
گذار از نهضت رفورمیسم سده شانزدهم و عصر روشنگری سده هجدهم میلادی موجب شکل گیری مدرنیته حقوقی در کنار مدرنیته فلسفی، مدرنیته سیاسی و مدرنیته علمی شد که از ویژگی های بارز آن نص گرایی قانونی است. قضات براساس این رویکرد می بایست نتیجه قضاوت خود را در چارچوب نصوص قانونی و منطق قضائی صوری ارائه کنند. موضوع این مقاله و سؤال مهمی که در این پژوهش بدان خواهیم پرداخت، آن است که نص گرایی قانونی بر پایه چه مبانی استوار شده و پیامدهای آن در نظام های قضائی معاصر چیست. در این مقاله نخست با روشتوصیفی به مفهوم شناسی نص گرایی قانونی خواهیم پرداخت تا در ادامه با روش تحلیلی به معرفت شناسی مبانی نص گرایی قانونی و بررسی پیامدهای آن بپردازیم. نتیجه این مقاله نشان خواهد داد نص گرایی قانونی بر چه مبانی ای استوار است. به علاوه نتیجه این مقاله آشکار خواهد کرد رویکرد تصلب بر قانون با روش استنتاجی همواره مطابق با آرمان های حقوقی و عدالت نیست و موجب خلط مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی نظام های حقوقی مبتنی بر مبانی مدرنیته با نظام های حقوقی سنتی و دینی خواهد شد.
کمینه گرایی / بیشینه گرایی؛ شاخصی اثرگذار در روش تفسیری مفسران قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
221 - 250
حوزه های تخصصی:
در بررسی روش تفسیری مفسران قرآن کریم، بررسی پیش زمینه اولین گام شمرده می شود. یکی از پیش زمینه های معرفتی ازوتریک (باطنی و نهان)، نگاه کمینه گرا یا بیشینه گرا داشتن مفسر نسبت به مسائل مختلف است. مسئله اصلی این نوشتار بررسی زمینه های کمینه گرایی و بیشینه گرایی اثرگذار در روش تفسیری مفسران قرآن کریم است. با توجه به اینکه قرآن در درجه اول از محتوای دینی و مذهبی برخوردار بوده و همچنین به صورت یک متن است، لذا زمینه های کمینه گرایی و بیشینه گرایی مطرح شده در این مقاله هم تابعی از این دو ویژگی- دینی و ادبی- و ناظر به آنها است و به زمینه های دیگر پرداخته نشده است. از این رو در این نوشتار، دین، شریعت، متن (نصوص) و تأویل به عنوان چهار زمینه مهم در کمینه گرا یا بیشینه گرا بودن مفسران، با رویکرد توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و اثرگذاری آن بر نوع فهم و تفسیر از آیات تبیین شده است. همچنین راه های احراز کمینه گرا یا بیشینه گرا بودن مفسر در هر کدام از زمینه ها نیز تبیین شده است.
نظریه های تفسیر قرارداد در حقوق ایران و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حقوق ایران دو نظریه در تفسیر قرارداد مطرح است: نظریه «تفسیر بر مبنای قصد مشترک طرفین» در برابر نظریه «تفسیر اجتماعی و آزاد». در حقوق امریکا «متن گرایی» و «بافت گرایی» از مهم ترین نظریه های تفسیر قرارداد هستند. نظریه های دیگری در حقوق امریکا مطرحند که عبارتند از: «لفظ گرایی»، «عینیت گرایی»، «ذهنیت گرایی»، و «تفسیر بافتی عینی» که تلفیقی از رویکردهای ذهنیت گرا و عینیت گرا است. پرسش این است که نقاط ضعف و قوت نظریه های تفسیری کدامند و میان نظریه های تفسیر قرارداد در حقوق ایران و حقوق امریکا چه نسبتی می توان برقرار کرد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی مشخص شده است که در حقوق امریکا، اگرچه نظریه های بافت گرا و ذهنیت گرا مدعی اند به بهترین وجه قصد واقعی اشخاص را به عنوان هدف اصلی تفسیر کشف و به نحو کامل «اصل آزادی اراده» را تضمین می کنند، به نظر می رسد متن گرایی و عینیت گرایی درعین حال که ارزش های حقوقی چون ثبات معاملات و اعتماد به قصد مشروع اشخاص را حفظ می کنند، ارزش های اقتصادی چون کارایی و سود حداکثری در معاملات را نیز تأمین می کنند. بنابراین در تفسیر قرارداد متن گرایی با رویکرد عینی نسبت به بافت گرایی و ذهنیت گرایی وجوه برتری بیشتری دارد. عدم اتکا بر نظریه های تفسیر متن و عدم توجه به معیارهای اقتصادی چون کارایی و سود حداکثری از عمده ترین ضعف های نظریه های تفسیر قرارداد در حقوق ایران است. تفسیر قرارداد با رویکرد قصد باطنی در ایران با نظریه های ذهنیت گرا و بافت گرا در امریکا قرابت دارد و تفسیر بر اساس قصد ظاهری را می توان با نظریه های عینیت گرا و متن گرا نزدیک دانست.
رویکردهای تفسیر قرارداد: بافت گرایی و متن گرایی، با تأکید بر قصد طرفین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
53 - 94
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرارداد از مهم ترین مباحث در حقوق قراردادهاست. طرفین قرارداد ممکن است در معنای الفاظ و عبارات قرارداد اختلاف کنند. اختلاف در قرارداد، اجرای تعهدات قراردادی را با مانع روبه رو می کند و دادگاه ها برای حل اختلاف و اجرای تعهدات قراردادی باید قرارداد را تفسیر کنند. کشف قصد مشترک طرفین، مهم ترین هدف تفسیر است. متن گرایان و بافت گرایان هر دو داعیه کشف قصد طرفین را دارند. متن گرایان قصد عینی را همان قصد واقعی طرفین تلقی و آن را در متن قرارداد جستجو می کنند. در مقابل، بافت گرایان قصد ذهنی را اراده واقعی و اصیل طرفین قرارداد دانسته، متن قرارداد را بدون توجه به بافتی که قرارداد در آن شکل گرفته است، منبعی ناقص می دانند. در این مقاله، کشف قصد واقعی ذیل اصل آزادی و حاکمیت اراده به عنوان یکی از مهم ترین ارزش های نظام های حقوقی در حوزه حقوق قراردادها مفروض است. از این رو، میزان توانایی وصول به قصد واقعی، ملاک اصلی ارزیابی هر یک از این رویکردهاست. رویکرد بافت گرا با به کارگیری ادله گسترده، توانایی و دقت بیشتری در کشف قصد واقعی طرفین دارد. اگرچه رویکرد متن گرا در مواردی با قصد واقعی طرفین منطبق است، به دلیل محدودیت در منابع مورد استناد، توفیق چندانی در کشف قصد واقعی طرفین ندارد. در این پژوهش با اتکا به روش توصیفی تحلیلی و با ارزیابی قواعد هر یک از این رویکردها می توان گفت نظام هایی که قرارداد را صرفاً ابزاری برای تحقق بخشیدن به ارزش های اقتصادی در معاملات می دانند، بیشتر به رویکرد متن گرا متمایل اند. در مقابل، در نظام هایی که در آن ها قرارداد خود واجد ارزش ذاتی است و تحقق قصد طرفین فارغ از ارزش های اقتصادی موضوعیت دارد، به رویکرد بافت گرا اقبال بیشتری دارند. بر این اساس، به نظر نگارندگان، پایان دادن به جدال ناتمام متن گرایی و بافت گرایی در گرو بررسی اولویت های ارزشی یک نظام حقوقی در حوزه حقوق قراردادهاست؛ مسئله ای که در پژوهش های دو دهه اخیر مغفول مانده است.