فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۸۱ تا ۳٬۶۰۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
فقه و اصول سال ۵۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳۵
265 - 292
حوزههای تخصصی:
معاملات جاری در جامعه و ضررهای محتملی که متوجه طرف های معامله بود فقها را بر آن داشت تا از منابع اسلامی ملاک هایی برای نظام بخشی به معاملات استخراج کنند که مانع ضرر مالی شود؛ ملاک هایی که فقدان هریک از آن ها سبب سفهی شدن و بطلان معامله می شود، ازجمله: قدرت بر تسلیم، مالیت ثمن و مثمن، منفعت عقلایی عوضین، ملکیت مورد معامله، معلوم و معین بودن ثمن و مثمن و قیمت های نامعقول که امروزه پدیده ای محسوب است. بازار رمزارزها که با ماهیتی نسبتاً جدید ظهور یافته ویژگی هایی دارد که می تواند به تنهایی شبهه سفهی بودن را تقویت کند، لیکن تطبیق ملاک های مذکور در کتب فقهی با بازار رمزارزها و بررسی ویژگی های خاص آن ها نشان می دهد که ملاک سفهی شدن معامله در بازار رمزارزها مفقود است و ویژگی های خاص این بازار نیز سبب سفهی شدن آن ها نمی شود؛ بلکه ورود بدون پشتوانه علمی به این بازار است که منجر به سفهی شدن برخی معاملات می گردد؛ ازاین رو، برای ازبین بردن زمینه سفهی شدن معاملات در بازار رمزارزها بایستی به دانش این حوزه تسلط یافت.
کارکردها و شیوه بازشناسی سیاق مقابله با تأکید بر کاربست های آن در استنباط فقهی
منبع:
پژوهشنامه اصول فقه اسلامی سال ششم ۱۴۰۲ شماره ۶
37 - 64
حوزههای تخصصی:
ظهور سخن، کارآمدترین منبع دریافت اهداف گوینده شمرده می شود که خود در سایه قرائن لفظی و غیر لفظی حاکم بر واژگان پدید می آید. سیاق از اثرگذارترین قرائن غیر لفظی است که گونه های فراوانی دارد. سیاق مقابله، گونه ای از این دست است که هویتی نزدیک به وحدت سیاق دارد و بر پایه تقابل و رویارویی، ظهورساز است و به استناد دلایل حجیت ظهورات، معتبر و متبع است. ویژگی تقابل، مقتضی وحدت و گسست میان طرفین تقابل است و بسته به رابطه نسبی میان آن دو متغیر است. پیدایش سیاق مقابله نوعاً به مقام بیان منوط نیست؛ هرچند در مواردی این وابستگی وجود دارد. سیاق مقابله در بازشناسی معانی واژگان، ویژگی های مورد نظر گوینده در معنا، معنای لغوی واژه، نفی قیود محتمل و حتی شناخت نسخه صحیح، بسیار کارآمد است. گونه های سیاق مقابله متنوع است و شیوه های شایع آن در ساختار توصیف به غیر، غایت، تقسیم، بدل و مبدل و عطف نمایان می شود. برخی از انواع سیاق پوشیده است و از جامعیت و گستره ای برخوردار است که فهم و برداشت از طیف گسترده ای از روایات معصومین و سخنان فقیهان را تحت تأثیر قرار می دهد.
کاوشی در قاعده مقتضی و مانع(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
9 - 36
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل نوپیدای دانش اصول که توسط برخی متأخران مطرح شده، قاعده مقتضی و مانع است. قاعده مزبور را چنین تعریف کرده اند: «ترتیب آثار وجود معلول در صورت یقین به وجود مقتضی و همچنین عدم احراز انتفای مانع [و احتمال وجود آن] به عنوان جزء دیگر علت» برخی از قائلین به حجیت آن، بازگشت تمام کبریات اصولی را به قاعده مزبور می دانند. همان طور که در امتداد نوشتار تبیین خواهد شد، مقتضی دارای دو صورت ثبوتی و اثباتی است و هر دو صورت در کشاکش نفی و اثبات میان موافقان و مخالفان قاعده یاد شده می باشد.
بررسی و تحلیل این قاعده در علم اصول به صورت مستقلی بیان نشده، بلکه به نحو استطرادی در مقایسه با قاعده استصحاب در تراث اصولی ذکر گردیده است بدین جهت قاعده مزبور در حاشیه قرار گرفته و بررسی تمام جوانب آن در کلمات اصولیان مطرح نشده است. نوشتار پیش رو در سه فصل ماهیت شناسی، ادله حجیت، کارکردشناسی به تدقیق و تحلیل این قاعده پرداخته است. نگارنده به این نتیجه رسیده است که دلیلی بر حجیت قاعده مقتضی و مانع وجود ندارد و ادله ای که بر حجیت این قاعده اقامه شده، ناتمام می باشد.
ستیز و سازش آصف جاهیان با استعمار انگلیس (1135 -1368 ه.ق)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
151 - 180
حوزههای تخصصی:
یکی از نتایج سلطه ی استعمار انگلستان بر شبه قاره هند که تا سال 1274 ه.ق در قالب کمپانی هند شرقی و سپس با نظارت مستقیم دولت انگلستان صورت گرفت، خاتمه بخشیدن به امپراتوری گورکانی (1274- 932 ه.ق) و سلطه بر حکومت های محلی ازجمله آصف جاهیان بود (1135 1368 ه.ق). بارزترین وجه تمایز آصف جاهیان از سایر حکومت های محلی مسلمان هند این بود که آن ها توانستند تا پایان سیطره استعمار انگلیس حاکمیتشان را به عنوان مهم ترین حکومت محلی و نیز به عنوان تکیه گاه اصلی مسلمانان این سرزمین حفظ کنند. این مهم سبب شده تا پژوهش پیش رو به کمک روش تحقیق تاریخی و استخراج داده ها از منابع به شیوه کتابخانه ای، مناسبات حکام آصف جاهی با استعمار انگلستان را موردبررسی قرار دهد. مطابق با یافته های تحقیق، این حکام با فهم دقیق خود از شرایط شبه قاره، گاه با انگلستان از در مخالفت درآمدند و امتیازاتی گرفتند و گاه با همکاری مقطعی از آن به عنوان ابزاری برای بقای حکومت خود و یافتن مجالی برای ستیز با استعمار بهره گرفتند.
واکاوی مبانی اخلاقی پاسخ های تأدیبی و تربیتی به بزهکاری اطفال از منظر حقوق کیفری اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی اخلاقی پاسخ های تأدیبی و تربیتی به بزهکاری اطفال بیانگر واقعیت ها و قواعدی است که صبغه اخلاقی داشته و در راستای حفظ و ارتقای ویژگی ها و خصائص اخلاقی در مقام پاسخگویی به جرایم و تخلفات کودکان و نوجوانان به کار بسته می شود و مشروعیت پاسخ ها در پرتو رعایت این مبانی می باشد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و براساس رجوع به منابع معتبر اسلامی، ماهیت این مبانی را مورد بررسی قرار داده است، یافته های تحقیق حاکی از این است که در حقوق اسلام، مبانی اخلاقی پاسخ های تأدیبی وتربیتی به بزهکاریهای نوجوانان افزون بر اتقان ، متنوع نیز می باشند. اهتمام به رشد کودک، اصلاح و بازپروری، ترویج و تعالی فضایل اخلاقی محبت مداری و عدالت محوری از جمله این مبانی می باشند که به منظور تغییر در نحوه تفکر و عقاید کودکان و نوجوانان و بازسازی یا ایجاد احساسات و فضایل اخلاقی و پای بندی به رفتارهای اخلاقی بر اساس تعالیم دینی و اسلامی به کار گرفته می شوند و از این منظر به اعاده نظم و امنیت عمومی کمک می کنند.
ضرورت حکومت فقیه در عصر غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طبق حکم عقل و برخی از آیات و روایات حکومت فقیه در زمان غیبت ضروری است، در این تحقیق به این سؤال ها پاسخ داده شده که کدام دلیل عقلی روشن و چه آیه آشکاری و کدام روایت معتبری بر ضرورت حکومت فقیه جامع در زمان غیبت دلالت دارد؟ تحقیق حاضر درصدد است تا با استفاده از دلیل عقلی مالکیت خدای تعالی بر زمین و داشتن حق مدیریت، از واگذاری آن به معصوم و مانع ایجاد شده در زمان غیبت و لزوم حاکمیت فقیه بحث کرده و از آیه منع تحاکم به طاغوت و آیات عدم حکم بما انزل الله و چگونگی استفاده لزوم حکومت فقیه در زمان غیبت از این دو دسته آیه بحث کند و در بخش روائی به این بپردازد که اشکال های سندی و دلالی مقبوله عمربن حنظله و توقیع اسحاق بن یعقوب در اثبات ولایت فقیه چگونه جواب داده می شود؟ لذا براساس ادله پیش رو در فرض حصول شرائط، خواهیم گفت که حکومت فقیه جامع در زمان غیبت ضرورت دارد. در این تحقیق جمع آوری داده ها کتابخانه ای بوده و به روش توصیفی _ تحلیلی ضمن ذکر آراء برخی از دانشمندان، در مواردی بعد از نقد، ادله جدیدی بیان شده است.
بازسازی و تحلیل انتقادی برهان عامّ ابن سینا در اثبات وجود نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
199 - 224
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش سنجش قوت برهان ابن سینا در اثبات وجود نفس در جانداران و هدف از آن بازسازی این برهان و نشان دادن ناکارآمدی آن در اثبات نفس گیاهی است. بوعلی در ابتدای نفس شفا برهانی عامّ را برای اثبات نفوس در تمامی جانداران اقامه می کند. این برهان، همان برهان اثبات صورت نوعیّه در همه اجسام است که به اثبات نفس به مثابه صورت نوعی اجسام جاندار تخصیص خورده است. ازنظر ابن سینا، ازآنجاکه مبدأ ویژگی های پنج گانه، یعنی حس، حرکت ارادی، تغذیه، رشد و تولیدِمثل، صورت جسمی اشیاء نیست؛ پس به ناچار در برخی از اجسام مبدئی به نام نفس وجود دارد که صورت نوعیه یا همچون صورت نوعیّه آن هاست و مبدأ ویژگی های پنج گانه به شمار می رود . این برهان که از سنخ استنتاج از طریق بهترین تبیین است، به دلیل بررسی نکردن تمامی شقوق و رد آن ها تامّ نیست. نگارندگان ابتدا این برهان را براساس تقریر خواجه نصیر طوسی و صدرالمتألهین بازسازی می کنند و پس از نشان دادن ناتمامیّت این دو تقریر، برای دفاع از این برهان، بازسازی مختار خود را براساس بررسی تمامی شقوق محتمل بیان می کنند. باوجوداین، این برهان براساس ابتناء به برخی از مبانی فیزیکی باطل شده در ردّ مزاج به عنوان مبدأ حرکت، توانایی اثبات نفس گیاهی را ندارد.
صناعات خمس از نگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
225 - 249
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر، چیستیِ صناعات خمس ازدیدگاه فارابی است که با روش توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است. صناعات پنج گانه منطق به عنوان ارکان اصلی این علم، برپایه تعلیم، و توجه فارابی به بُعد اجتماعی انسان ها جهت وصول به سعادت استوار است. فارابی هریک از معارف تصوری و تصدیقی حوزه تعلیمی را به دو قسمِ تامّ و ناقص تقسیم کرده است که دو طریق تعقلی و برهانی، و تخییلی و اقناعی را شامل می شوند. معرفت های تصوری و تصدیقیِ ناقص به ازای کمیت و کیفیت ظهور و خفا دارای مراتبی هستند. فارابی علت گزینش طرق اقناعی و تخییلی تعلیم برای آموزش جمهور را ضعف قوای ادراکی آن ها می داند که ناشی از نشئه حسنی، ملابست با هیولی، و اشتغال به معارف حسی و خیالی است. صناعت برهانی، هدف نهایی تمام صناعات منطق برحسب ماده و صورت است و اصل واقع گرایی معرفت شناسی به نحو ذاتی، متعلَّق آن قرار می گیرد. برهان، با برخورداری از خواص عدم امکان برگشت انسان از باور خود، عدم امکان برگشت از همین اعتقاد و صدق ذاتی قضیه ، اشرف صناعات قرار می گیرد. فلسفه به عنوان شیوه برهانی نیل به زیبایی، مرتبه حقیقی معرفت در دو حوزه نظری و عملی به شمار می رود. وجه اشتراک مواد صناعات اقناعی، امکان رخداد تخالف اعتقاد با خارج و وجه اختصاصی آن ها در میزان کشف معاندات است. وضع شدن واژه ه ای «طریق» و «ملکه» به عنوان مفهوم کالجنس جدل، نشان دهنده مفهوم کالفصل جدل در ممارست مجادلات است. مرتبه معرفتی ظنیِ خطبی، دارای عناد بیشتری از معرفت جدلی است. مغالطه، صناعتی با مقدمات شبیه و مظنون به مقدمات جدلی و فلسفی، و صناعت اغواگر مخاطب و تنبه بخش بر مغالطات است. نسبت میان شبیه سازی حق با باطل در تعریف مغالطه با غایت محاکات، نشان دهنده قلمرو گسترده محاکات و نقش آن ها به عنوان مهم ترین ابزار مغالطه است. صنف مخیلات با نقش انگیزشی از قوه سنجش در انجام دادن افعال پیشی می گیرد.
بررسی دیدگاه های عرفانی امام خمینی (ره) در باب خودسازی: اصول، عناصر، ضرورت و موانع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
87 - 111
حوزههای تخصصی:
امام خمینی انسان را از آغاز، انسان بالفعل نمی داند؛ بلکه او را موجودی بی نهایت توصیف می کند که با فعلیت بخشیدن به انسانیت بالقوّه، کمال وجودی خود را حاصل می کند. فطرت انسان تا پیش از آلوده شدن به احکام طبیعت، نورانی بوده و فعلیت بخشی به انسانیت، به منزله بازگشت به فطرت اصیل است. آنچه در این مقال با عنوان «خودسازی» مطرح می شود به معنی حصول پاکی نخستین است که ولادت ثانویه انسان را در پی دارد. خودسازی مستلزم اعراض از مشتهیات نفسانی و انتقال از حیات نفسانی و غیر الهی به حیات الهی و وجه ربانی است. این فرایند به بیان مختلف در آرای امام خمینی موردبحث قرارگرفته است. نقطه آغاز خودسازی، «خویشتنِ» سالک است این خویشتن، وقتی منطبق با الگوی فطرت اصیل شد، خودی تعالی یافته و الهی خواهد بود که ثمرات درون فردی و برون فردی به دنبال خواهد داشت. حصول این تعالی از حیث تشبه به خالق و تخلق به اخلاق الهی ضرورت دارد؛ اما در نیل به این درجات موانعی نیز وجود دارد که در این مقال بررسی خواهد شد.
تمایز و تلفیق مراتب «تحقیق پذیری» و «فرایند تعالی» در احراز عینیت «متعالی» تحلیل و ترکیب اندیشه نورمن ال. گیسلر و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهمی که اندیشمندانِ حوزه فلسفه دین را به اندیشه و تأمل واداشته است، بحث واقعی بودن و به عبارت علمی تر، عینیت «متعالی» است. واقعی بودن بدین معنا که متعالی، حقیقتی مستقل از ذهن دارد. این مسئله در تجربه دینی، با عنوان ذات گرایی طرح شده است که در برابر آن، اندیشه ساخت گرایی مطرح می شود. نورمن گیسلر و علامه طباطبایی دو اندیشمند با رویکرد ذات گرایانه هستند که تلاش کرده اند تا با براهین خود، عینیت امر متعالی را به اثبات برسانند. مقایسه تطبیقی این دو اندیشه که امری بدیع است، موضوع این نوشتار است که وجوه تمایز و تشابه آن مورد تبیین قرار گرفته است. علامه از واژه «وجود متعالی» و گیسلر از واژه «امر متعالی» استفاده کرده اند. در مبنای گیسلر، جمع عقل فلسفی و تجربه دینی و در اندیشه علامه عقل گرایی اعتدالی مشاهده می شود. روش گیسلر تجربی و فلسفی و روش علامه گسترده و مشتمل بر روش فلسفی، جهان شناختی، شهودی- عرفانی و وحیانی است. نتیجه چنین تطبیقی، این است که مبانی و روش و مفاهیم در دو اندیشه متمایز هستند، اما در نتیجه، بیان مشابهی (عینیت خداوند) ارائه شده است. بنابراین، به فرضیه نهایی رسیدیم که حاصل جمع دو اندیشه است و بر اساس آن با تمایز مراتب «تحقیق پذیری» و «فرایند تعالی»، رویکرد علامه در امر «تحقیق پذیری» و رویکرد نورمن در «فرایند تعالی» ترجیح داده شده است.
بررسی مسئله مرگ در سرمازیستی با تکیه بر آراء ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
123 - 132
حوزههای تخصصی:
مسئله سرمازیستی از مسائل نوپدید کاربرد علم فیزیک در پزشکی است که با چالش هایی روبه رو شده است. یکی از اشکالات عمده به این شیوه نگاهداشت بدن -که جسم بیمار صعب العلاج را با هدف درمان در آینده، برای سال ها در حالت انجماد (۱۹۶-) حفظ می کند و ادعا دارد که در شرایطی خاص، آن را از انجماد بیرون می آورد- این است که سرمازیستی مفهوم مرگ را تغییر داده و در کار خداوند دخالت می کند. از طرفی تبیین و تحلیل مسئله مرگ از دغدغه های همیشگی برخی فیلسوفان از جمله ملاصدرا بوده است که سعی نموده از منظر فلسفی آن را تبیین کند. این مقاله می کوشد با توجه به مبانی فلسفی ملاصدرا همچون حرکت جوهری و رابطه نفس و بدن، چگونگی و چرایی مرگ را از منظر او بکاود و اشکال به سرمازیستی را بررسی نماید. در این مطالعه توصیفی و تحلیلی سعی شده تا با بررسی مفهوم مرگ طبیعی از دیدگاه پزشکی نوین و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا در باب مرگ، به این نتیجه برسیم که آنچه ملاصدرا در توصیف لحظه مرگ بیان می کند، مربوط به زمان بی نیازی نفس از بدن در حرکت استکمالی است که زماناً و مکاناً برای انسان مجهول است؛ چراکه استغنای نفس از بدن قابل رؤیت و اثبات نیست. بنابراین، نمی توان ادعا کرد که در فناوری سرمازیستی، دانشمندان در پی انکار و تغییر عنوان مرگ و دخالت در کار خداوند هستند. مسئله سرمازیستی از مسائل نوپدید کاربرد علم فیزیک در پزشکی است که با چالش هایی روبه رو شده است. یکی از اشکالات عمده به این شیوه نگاهداشت بدن -که جسم بیمار صعب العلاج را با هدف درمان در آینده، برای سال ها در حالت انجماد (۱۹۶-) حفظ می کند و ادعا دارد که در شرایطی خاص، آن را از انجماد بیرون می آورد- این است که سرمازیستی مفهوم مرگ را تغییر داده و در کار خداوند دخالت می کند. از طرفی تبیین و تحلیل مسئله مرگ از دغدغه های همیشگی برخی فیلسوفان از جمله ملاصدرا بوده است که سعی نموده از منظر فلسفی آن را تبیین کند. این مقاله می کوشد با توجه به مبانی فلسفی ملاصدرا همچون حرکت جوهری و رابطه نفس و بدن، چگونگی و چرایی مرگ را از منظر او بکاود و اشکال به سرمازیستی را بررسی نماید. در این مطالعه توصیفی و تحلیلی سعی شده تا با بررسی مفهوم مرگ طبیعی از دیدگاه پزشکی نوین و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا در باب مرگ، به این نتیجه برسیم که آنچه ملاصدرا در توصیف لحظه مرگ بیان می کند، مربوط به زمان بی نیازی نفس از بدن در حرکت استکمالی است که زماناً و مکاناً برای انسان مجهول است؛ چراکه استغنای نفس از بدن قابل رؤیت و اثبات نیست. بنابراین، نمی توان ادعا کرد که در فناوری سرمازیستی، دانشمندان در پی انکار و تغییر عنوان مرگ و دخالت در کار خداوند هستند.
تحلیل گفتمان خطبه توحیدیه امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
56 - 96
حوزههای تخصصی:
این تحقیق درصدد است خطبه توحیدیه امام رضا (ع) را به صورت تحلیلی توصیفی، مبتنی بر رویکرد روش عملیاتی تحلیل گفتمان (پدام) در پنج فضای گفتمانی «فضای نظری ساختاری»، «فضای معنایی ارزشی»، «فضای ارتباطی هویتی»، «فضای گفتمانی»، و «فضای فراگفتمانی» مورد تحلیل قرار دهد. هدف این پژهش، رمزگشایی سبک بیانی امام در ارائه مفاهیم عمیق فلسفی توحید و کشف لایه های زیرین معنایی خطبه و ناگفته های غایب آن، سپس استخراج گفتمان حاکم بر آن و فرایندهای مؤثر بر شکل گیری آن است. نتیجه پژوهش حاکی است که پیوستگی و انسجام عبارت ها، گزینش واژگان مأنوس و رایج، دقت در نظم و چینش آن ها و موسیقی برآمده از واژگان و عبارت های آهنگین و سجع و قافیه، موجب شده، سبک بیان خطبه شیواترین و رساترین سبک برای ادای معانی عمیق فلسفی شود و متنی را به وجود آورد که سرتاسر عبارت های آن، واحد منسجمی را تشکیل می دهد که غیرقابل تفکیک هستند. در تحلیل این خطبه همچنین شاهد نمونه هایی از بینامتنیت ها هستیم، امام رضا (ع) آیات قرآن را محور اصلی بحث خود قرار می دهند، برخی از فرازهای خطبه تداعی کننده تضمین های قرآنی و برخی تداعی کننده فرمایش های حضرت امام علی (ع) هستند که در کشف فضای گفتمانی خطبه تاثیرگذار است. دال های اساسی، فراگفتمانی و نقشه معنایی به دست آمده از تحلیل این خطبه نشان دهنده عمق معنایی آن درباره شناخت خداوند متعال است که به طور اختصار شامل موارد ذیل است: 1. ایمان کامل به خداوند، 2. تفاوت نداشتن ذات با صفات خدا، 3. خدا معلول نیست.
اخلاق کاربردی رفتار کارفرمایان با کارگران در سیره پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
89 - 110
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به شیوه اخلاق کاربردی، فضایل و رذایل اخلاق کاربردی برخورد کارفرمایان با کارگران (اعم از کارگر اصطلاحی شامل کارمند و هر نیروی کار زیردست) در دو بخش مجزا بیان می گردد. در تاریخ کار و کارگری برخورد کارفرمایان با نیروی کار زیر دست خود اعم از کارگر اصطلاحی و کارمند و برده و خدمتکار و مانند آن با دو روش برخورد ضد اخلاقی و ضد انسانی و یا برخورد اخلاقی و انسانی بوده است. در سیره پیامبر و ائمه هدی -علیهم السلام- و فحاوی متون اخلاق اسلامی – به خلاف روش برخورد ضد اخلاقی و ضد انسانی- همواره بر حفظ و بالابردن کرامت انسانی کارگاران تأکید داشتند. بوسیدن دست کارگر، غذا خوردن با آنان، دوری از سرزنش آنان و بکار بردن عناوین احترام آمیز برای آنان از نمونه های این مسئله مهم است. به دوش گرفتن بخشی از وظایف کارگران، شتاب در پرداخت حقوق کارگر، در نظر داشتن ویژگی های جسمی کارگران، بخشش خرابکاری های احتمالی کارگر، واکنش نیکوتر به نیکی کارگر، تخفیف مجازات کارگر، رعایت نکات روان شناختی در پرداخت مزد کارگر، احترام به کارگر، رعایت ساعت کار کارگر، تقسیم کار، بستن قرار داد و تعیین ساعات کار و دستمزد، برخورد مناسب همراه با فروتنی و نرم خویی و امنیت معیشتی در دوره از کارافتادگی از فضایل اخلاقی برخورد با کارگران است که در سیره اولیاء دین و کتب اخلاقی به آن تصریح شده است.
الزامات و چالش های اخلاقی در گردشگری دینی در ایران(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
139 - 167
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری علاوه بر عهده دار بودن نقش قابل توجه به عنوان منبعی برای تامین بودجه کشورها، به عنوان ابزاری برای قدرت نرم، تاثیر به سزایی درگسترش فرهنگ ها و ارزش ها ایفا می کند. گردشگری دینی یکی از اقسام مهم این صنعت در کشور ماست که با داشتن ظرفیت بالای فرهنگ ایرانی-اسلامی و اماکن دینی-تاریخی و پذیرایی سالانه از تعداد بی شمار گردشگران ، ضرورت پرداختن به این عرصه را بیشتر نمایان می کند. اقتضایات خاص گردشگری دینی در ایران، مقتضی رعایت اخلاقیات ناظر به آن است. با توجه به این نوع از اقتضایات حاکم و شرایط خاص برخی گردشگرها، چالش های اخلاقی در این زمینه پدید خواهد آمد که با توجه به تاثیرات مهم گردشگری دینی در ابعاد مختلف و معقول نبودن تعطیلی گردشگری بخاطر آسیب های آن، لازم است چالش های اخلاقی ناظر به گردشگری دینی ناظر به گردشگر، راهنما و اجراکنندگان مورد بررسی قرار گرفته و راه حل هایی برای آن ارایه شود. از این رو در این تحقیق با روشی توصیفی-تحلیلی ، تعدادی از چالش های اخلاقی موجود در این قسم از گردشگری دینی در ایران از قبیل چالش های ناظر به عرف مقصد، قوانین پوشش، حق زایرین، و... مطالعه شده و در نهایت راه کارهایی از قبیل توجه و درک فرهنگ مقصد و گردشگر، نگرش هدایت گرانه و..، برای برون رفت از این مشکلات اخلاقی ارائه شده است.
واکاوی تطبیقی تفسیر واژه «رابطوا» از منظر علامه طباطبایی و مفسران معاصر اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
138 - 161
حوزههای تخصصی:
توجه به خوانش اجتماعی آیات قرآن کریم و تأثیر فراگیر آن در جامعه اسلامی، از رویکردهای اساسی برخی تفاسیر معاصر در سده اخیر است. پژوهش حاضر به روش تطبیقی و شیوه تحلیلی-توصیفی، دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی و مفسران معاصر اهل سنت را درباره واژه «رابطوا» در آیه 200 سوره آل عمران از آیات مهم اجتماعی قرآن است، به بوته نقد و بررسی گذاشته است. به نظر معاصران اهل سنت، «رابطوا» به معنای مطلق آمادگی نظامی؛ مرزداری زمینی و فکری؛ رفت وآمد به مساجد و انتظار نماز پس از نماز است؛ درحالی که علامه طباطبائی، تحلیلی اجتماعی از «رابطوا« ارائه نموده و این واژه را به معنای مرابطه اسلامی و ارتباط تمامی افراد، در جمیع شئون زندگی اجتماعی می داند. ضرورت و سؤال اصلی تحقیق آن است که کدام یک از دو دیدگاه یادشده، به تبیین نقش اجتماعی این آیه و به خصوص واژه «رابطوا» کمک می کند؟ با تطبیق دیدگاه ها، ذکر روایات تفسیری انتظار نماز بعد از نماز و همچنین رفت وآمد به مساجد، به عنوان نقاط اشتراک و تحلیل اجتماعی علامه درباره مرابطه اسلامی در مقابل تعیین مصادیق یادشده از سوی معاصران اهل سنت، نقطه افتراق نظر مفسران مذکور است. نتیجه آنکه بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی و بررسی هم نشینی واژگان، بهترین تفسیر، همان مرابطه اسلامی به معنای ارتباط امت اسلامی در جمیع شئون زندگی اجتماعی است که با استفاده از روایات در استنباطی بدیع، باید محور شکل گیری آن امامت و جایگاه تجلی آن مسجد باشد.
موانع و چالش های تأثیرگذار در توسعه نیافتگی سیاسی عراق پساصدام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موانع و چالش های تأثیرگذار بر پیشروی توسعه سیاسی کشور مسلمان عراق و مقاومت هایی که برای حفظ شرایط گذشته شده است عوامل گوناگونی دارد. در این پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که در فرایند شکل گیری توسعه سیاسی در عراق بعد از سرنگونی حزب بعث، چه موانع و چالش های تأثیرگذاری نقش دارند؟ پاسخ فرضیه این است که دو دسته عوامل داخلی و خارجی، عوامل اصلی عدم توسعه سیاسی عراق پسا صدام هستند. عوامل داخلی جنگ و نزاع داخلی بر سر قدرت و تقویت سیاست مبتنی بر هویت های قومی و فرقه ای، تنش بین اقلیم کردستان و دولت مرکزی و عوامل خارجی، ظهور و حضور سازمان های تروریستی همچون داعش، حضور نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا و مداخله در امور سیاسی کشور در دو دهه اخیر، فرایند توسعه سیاسی پس از فروپاشی حزب بعث را در عراق دچار چالش و گاهی متوقف کرده است. پژوهش حاضر به لحاظ روش، توصیفی تحلیلی است. در نتیجه حرکت در مسیر توسعه سیاسی مطلوب می تواند یک دگرگونی اساسی در باور سیاسی افراد و نهادهای این کشور باشد که پیش فرض های آن را تغییر در فرهنگ، اقتصاد و جامعه تشکیل می دهند. تغییرات در این حوزه ها، عاملی برای تغییر در حوزه سیاسی یا تحکیم آن است.
بررسی تأثیر تصوف و عرفان اسلامی بر طریقه ی عرفانی بائول های هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۸
3 - 23
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر تصوف و عرفان اسلامی بر طریقه عرفانی بائول های هند چکیده: بائول اصطلاحاَ به معنای شیفته و شیدای حق است. بائول ها همچون درویشان و قلندران هندو هستند که خاستگاهشان منطقه نادیا در ایالت بنگال بوده است. بطور کلی، سنت بائولی سنتی تلفیقی و التقاطی است. بائول ها از هر سه دین بزرگ شبه قاره هند-یعنی هندویی، بودایی و اسلام که در آن زمان در بنگال شکوفا بودند، متاثر شده اند. آن ها در عین گمنامی، از اهمیت و جایگاه ویژه ای در عرفان هندو برخوردارند. تاگور شاعر و ادیب هندی در شناساندن بائول نقش بسیار پررنگی داشته است. آزادی از هر قید و بندی ویژگی بارز زندگی عرفانی آنهاست. تصوف یکی از عناصر مهمی است که بعد از ورود اسلام به هند بیشترین تاثیر را بر بائول گذاشته است. در واقع، بائول های بنگال محصول نهایی تلفیق و امتزاج اندیشه های سهجیه و تصوف است. برخی از شباهتهای که بین عقاید صوفیه و عقاید بائولی وجود دارد از جمله: سماع و رقص و آواز، گورو و مرشد روحانی، آزادی، بدعت و سنت شکنی، عالم صغیر بودن بدن و... نشانگر این تلفیق و امتزاج است. در این مقاله با روش کتابخانه ای و با ابزار تحلیل و توصیف ضمن معرفی بائول و سیر تصوف در هند و بنگال به میزان تاثیر صوفیه بر بائول ها می پردازیم .
وحدت غایت نهایی انسان در آرای ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۸
97 - 116
حوزههای تخصصی:
بحث از غایت نهایی آدمی که در سنت ارسطویی و حکمت مشائی به عنوان سعادت مطرح است، در آثار حکمای مسلمان با تعابیر دیگری مانند کمال نهایی مورد بحث است. پرسش اصلی این مقاله این است که آیا مطلوب اصلی و به تبع هدف نهایی وجودی همه ی افراد انسان، رسیدن به امر یا وضعیت واحدی است یا انسان های مختلف بر حسب توان و استعداد وجودی متفاوتی که دارند، غایت های نهایی مختلف دارند؟ در اخلاق افلاطون و ارسطو اصل وحدت غایت نهایی انسان به استناد «استدلال ارگن» پذیرفته شده است و اما این نیز پذیرفته شده است که بسیاری از افراد انسان به دلایل مختلف و از جمله فقدان خیرات بیرونی لازم از آراستگی به فضیلت ها، که شرط اصلی سعادت است، ناتوانند (نخبه گرایی در اخلاق). از نظر ملاصدرا می توان گفت غایت وجودی افراد انسان متناسب با حد وجودی آن ها مختلف است و هر کس بر حسب توان و استعداد وجودی خود سعادت و یا کمال نهایی خاص دارد. البته تفاوت ها در کمال نهایی در نظر ملاصدرا بیشتر به تفاوت میان عقول انسان و نه خیرات بیرونی بر می گردد؛ اما تفاوت های وجودی و به تبع تفاوت در کمال نهایی آدمیان موجب امتیاز اجتماعی و یا حقوقی خاص نیست.
کاربست «دلالت زبانی» در فهم و تفسیر قرآن کریم؛ مطالعه ی موردی: «مسئله ی اجمال قرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
113 - 142
حوزههای تخصصی:
«اجمال»، مسئله ای پرسش برانگیز در فهم و تفسیر قرآن کریم است و عدم شناخت صحیح آن موجب ورود ایرادهایی، مانند: ابهام ذاتی یا وقوع نقص در کلام خدا می شود؛ از این رو، مطالعه و کاربست ابزارهای علمی مناسب به منظور بررسی این مسئله از اهمیتی ویژه برخوردار است. در مقاله ی حاضر با بهره گیری از «دلالت زبانی»، به مثابه ی رویکردی معناشناختی در فهم و تفسیر قرآن، به معرفی و تحلیل مسئله ی اجمال قرآن و نحوه ی تبیین آیات پرداخته شده و یافته های تحقیق، با مباحث متداول در علوم قرآن مقایسه شده است. این پژوهش نشان می دهد که: اجمال در قرآن مجید صرفاً به معنای موجز و فشرده بودن کلام الله موردقبول است؛ نه غیرواضح یا ناقص بودن آن در دلالت؛ چنان که مخاطبان خاص هر دسته از آیات توانسته اند معنای موجز آن را در «کاربرد» یا فضای خطاب آیات کشف کنند؛ گرچه معنای چنین کلام فشرده ای ممکن است برای مستمعان پسین یا غیرمخاطبان، مبهم، تردیدآمیز یا مشتبه جلوه نماید. شایسته ی تأکید است که اجمال و فشردگی کلام در ساختار زبان، بیشتر به سبب اتکاء آن بر بافت غیرزبانی (یعنی: موقعیت کلام و دانش زمینه ای مخاطبان) ایجاد می شود و در مورد کلام خدا، تنها «عالمان قرآن» (ع) هستند که با دانش الهی خود می توانند تمام آیات موجز و فشرده ی قرآن را برای مستمعان و متعلمان، تفسیر و تبیین نمایند.
بازنمایی مفهوم تزیین در آیات و دلالت آن در زیبایی شناسی قرآنی (با تأکید بر ریشه شناسی تاریخی و معناشناسی هم زمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تبیین هر مفهوم در نظام معنایی قرآن کریم، علاوه بر تمرکز بر با هم آیندهای آن التفات به معنای واژه در زبان های سامی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ در این راستا ریشه شناسی تاریخی خودنمایی خواهد کرد. این مطالعه عهده دار تبیین و تدقیق معنای «تزیین» در قرآن کریم با روش های معناشناسی است که تاکنون با رویکرد جامع معناشناسانه به آن پرداخته نشده و جایگاه آن در نظام معنایی قرآن تبیین نشده است. تبار شناسی ریشه «زین» در زبان های سامی، حاکی از کاربست پربسامد تنوع آوایی آن است که سبب تقویت احتمال اشتراک لفظی ناشی از وام واژگی آن می شود. دریافت های ریشه شناسی حاکی از وجود دو مؤلفه اصلی در نیایی این ریشه است؛ نخست زیبایی و شکوه و دوم تمایل و کشش. بررسی باهم آیی ها، با فاعلیت های متنوع، از گستر ه های مادی و معنوی حکایت دارد. از کارکردهای تزیین، برای مؤمنان، اصلاح و برای غیر آنان، وارونگی در درک و فهم، ولایت شیطان، انفکاک از حق، خسران و هلاکت، مغفول ماندن از علل معنوی هستند.