مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
اسم اعظم
حوزه های تخصصی:
با توجه به تکرار سوره حمد در نمازهای یومیه (اعم از نمازهای واجب و مستحب)، شناخت جایگاه آن برای نیایشگران مسلمان از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله با توجه به این که ثقل اصغر بیانگر راز و رمز قسمتهای باطنی قرآن است، با امعان نظر به روایات، در آغاز به وجه تسمیه و راز و رمز اسامی و القاب این سوره توجه شده است؛ شامل امّ الکتاب، فاتحة الکتاب، شفاء، اساس القرآن، الصلوة، الکافیه، الوافیه، سؤال و مسألت، دعا و شکر. در بخش دوم به امور زیر رهنمون میشویم: سوره حمد وابسته به عرشی الهی و سوره ویژه پیامبر و اسم اعظم الهی و عدل قرآن و شفاست. اثر وضعی برآورده شدن حاجات و دفع بلاها، و عمق گسترده معارف سوره حمد بخش پایانی این مقاله است.
حافظ و نام مهین خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاسیر قرآن و کتاب های صوفیه، در بردارنده مفاهیم بسیاری در ارتباط با ادبیات و الهیات اسلامی است که مطالعه روشمند و دقیق این مفاهیم می تواند به نتایج درخشانی منجر شود. اسم عظم یانام مهین یکی ازعمده و اساسی ترین این مفاهیم است که در طول تاریخ تفکر اسلامی، محل تامل و مداقه بخش عمده ای از اندیشمندان بوده است.شگفت انگیزی و جاذبه این مقوله به گونه ای بوده است که بسیاری از عرفا و صوفیه درباره آن به گمان زنی پرداخته اند و هرکدام نامی از نام های خداوند-عز و جل – را نام مهین قلمداد کرده اند.
اسم الاهى در عرفان اسلامى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اسماى الاهى در عرفان اسلامى از اهمیت بالایى برخوردار است, در این مقاله به بحث از اسماء از جهت وجودشناختى, معناشناختى و معرفت شناختى پرداخته شده و با بیان و توضیح روابط موجود بین اسماء به تقسیم بندى اسماى الاهى در عرفان اسلامى, همانند تقسیم اسماء به تنزیهى و تشبیهى مستأثر و غیرمستأثر, جلال و جمال و اسم ذات, صفات و افعال و… اشاره شده است. در پایان نیز به اجمال به بحث از توقیفى بودن اسماى الاهى و رابطه انسان با اسماى الاهى پرداخته شده است.
معناشناسی توصیفی از نام خدا در عرفان اسلامی و آیین سیکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل کلامی و عرفانی مسلمانان، تحلیل اسمای الهی و ازجمله اسم اعظم خداوند است. اسمای الهی، تجلیات حق در عالم غیب و شهادت محسوب می شوند. به اعتقاد مسلمانان، ذکر این اسما به خصوص اسم اعظم، رهگشا و ره گستر مسائل بسیاری است؛ اما اینکه اسم اعظم لفظی است یا معنوی و باید آن را به زبان خاصی ادا کرد یا اینکه به دین خاصی اختصاص دارد یا نه، مورد تأمل و تدبر است. در آیین ﺳیکﻬ نیز به این مهم توجه شده و با ذکر مکرر و هر روز آن، اهمیت نام الهی متذکر شده است. آنان معتقدند برای ر هایی از رنج تناسخ، ذکر نام خدا نجات دهنده و راه گشا خواهد شد. به عبارتی منشأ هر چیز را تنها در نام های پرآفرین و بردل هانشین خدا جستجو میکنند . ازهمین رو نام های خداوند را بیشمار و دست نیافتنی تلقی نموده، بسیاری از اسمای الهی موجود در سایر ادیان را نیز نام خدا خوانده اند.
مبانی حکمی اسم اعظم در عرفان نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه تبیینی صحیح درباره مفهوم اسم اعظم و جایگاه آن در نظام اندیشه عرفانی، و سپس چگونگی به کارگیری معرفت حاصل از آن در حیات علمی و معنوی انسان ها، از طریق شناخت مصداق و مظهر واقعی اسم اعظم، مسئله مهمی است که تحقیق حاضر به آن پرداخته است. در بینش عرفانی، هریک از اسماء خداوند، مظهری از مظاهر کمالات الهی اند و اسم اعظم، جامع جمیع کمالات حق است؛ یعنی اسمی است که می تواند همه کمالات حق تعالی را به منصه ظهور برساند و در بین مظاهر اسماء خداوند، آن مظهری که آیینه تمام نما بوده و یکجا حکایتگر همه کمالات و اسماء الهی باشد، انسان کامل است. مفهوم حقیقت محمدیه نیز در ارتباط با اسم اعظم و انسان کامل، مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت این نتیجه به دست می آید که حقیقت محمدیه، مقام و جایگاهی است که ظهور یافته در انسانی که جامع اسما و صفات الهی باشد و در عین حال، به صورت انسان کامل هر عصری تجلی کرده است.
ارتباط مفهومِ علم الکتاب و ولایت تکوینی اهل بیت علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم علم الکتاب که در قرآن کریم از آن یاد شده است به منزلة یکی از فضایل اهل بیت علیهم السلام، نقشی اساسی در اثبات ولایت تکوینی اهل بیت علیهم السلام دارد؛ به گونه ای که در برخی روایات، اهل بیت به سبب دارا بودن این معرفت خاص قادر بر تصرف تکوینی معرفی شده اند. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و گردآوری کتابخانه ای از یک سو فراتر از بحث مصداق شناسی، به ارتباط دو مفهوم «علم الکتاب» و «علم من الکتاب» و آثار تکوینی مترتب بر این ارتباط پرداخته ایم و از سوی دیگر بر عدم تفکیک این علم از اراده و قدرت تأکید ورزیده ایم. نتیجه اینکه توجه به این نکات نقشی اساسی در اثبات ولایت تکوینی اهل بیت از طریق آیة علم الکتاب خواهد داشت.
معیار اعظم بودن «اسم اعظم» خداوند در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش درباره اسم اعظم خداوند، یکی از مباحث پردامنه در روایات اسلامی و به تبع آن در عرفان اسلامی، اعم از نظری و عملی، به شمار می رود. یکی از مسائل مربوط به اسم اعظم، معیار و ملاک در اعظم بودن اسم اعظم است که در میان منابع روایی و عرفانی، جستارهایی مرتبط با آن وجود دارد. مقاله حاضر معیار اعظم بودن اسم اعظم خداوند در عرفان اسلامی را مورد پژوهش قرار داده، و پس از گردآوری یافته ها در زمینه معیار اعظم بودن «اسم اعظم» به این نتیجه رسیده است که از میان هشت احتمال- که عبارت اند از: 1) اعظم بودن تمامی اسمای الهی، 2) هر اسمی که بیشتر عظمت خداوند را آینگی کند، 3) هر اسمی که ثواب دعا با توسل به آن مضاعف می شود، 4) هر اسمی که هنگام خواندن خدا با آن، استغراق در یاد خدا حاصل گردد، 5) عدم امکان اطلاع از اسم اعظم، 6) هر اسمی که اجابت دعا را به دنبال دارد، 7) هر اسمی که امور تکوینی را تحقق خارجی می بخشد، 8) جامع ترین اسم.- احتمال هشتم برترین احتمال است و در نتیجه مراد از اعظم بودن اسم اعظم، آن است که محدوده وجودی آن از نظر تکوینی فراگیرتر از تمامی اسمای عینی الهی است و لذا تمامی آثار وجودی و مظاهر هستی از آن تراوش نموده و صادر می شود.
معنا و مصداق اسم ظاهر و اسم مکنون خدا در روایت ابراهیم بن عمر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از روایات پیچیده در منابع شیعه، روایت ابراهیم بن عمر از امام صادق درباره اسم مکنون الهی و نسبت آن با اسماء حسناست. محتوای این روایت، جنبه های مختلف معنا را برمی تابد؛ ازاین رو باعث گوناگونی دیدگاه ها درباره مدلول این روایت شده است. در این مقاله، دیدگاه های مختلف را درباره مفهوم اسم در این روایت می آوریم و تصریح می کنیم که اسم در اینجا، اسم لفظی نیست، بلکه اسم عینی و حقیقت خارجی است. آنگاه دیدگاه های محدثان و فلاسفه را درباره مصادیق اسم ظاهر بررسی می کنیم ونتیجه می گیریم اسماء ظاهر، سه اسم «الله»، «تبارک» و «تعالی» است. در پایان نیز به ماهیت اسم مکنون یادشده در روایت می پردازیم و پس از تحلیل دیدگاه های محدثان و فیلسوفان، نتیجه می گیریم منظور از اسم مکنون، مقام «احدیت» است که با اسماء ظاهر پوشیده شده.
ریشه های غالیانه ولایت عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
23-44
حوزه های تخصصی:
کنکاش در جهان بینی غلات شیعه ،علی رغم ازبین رفتن اکثر آنها، از جهاتی می تواند مفید و کاربردی تلقی شود . شبیه آنچه در مقاله حاضر در بحث ولایت عرفانی صورت گرفته، چرا که در اینجا، بر خلاف تاریخچه مشهور ولایت یعنی انتساب به متصوفه و یا شخص حکیم ترمذی، با ارائه چار چوب وریشه هایی از آن در غلات شیعه ، تا حدودی به حل ابهام برخی آموزه های متصوفه یا غلط انگاری مستشرقان در حوزه تصوف، پرداخته است. بدین صورت که در تاویلات ذوقی و بی مبنای غلات، که ما ان را غلو یا گزافه گویی می نامیم ، شریعت دارای دو لایه ظاهر و باطن است ومنشا، این دو گانگی ، خداییست که یک وجه فنا ناپذیریاآسمانی و پنج وجه فنا پذیریازمینی دارد.واین وارث خدای آسمانی بودکه متولی باطن شریعت بود. و هر یک ازاین وجوه از طریق حلول به پیامبران صامت و ناطق منتقل می شد . در نتیجه چه خدایان اسمانی یا اعظم وچه خدایان زمینی، فقط از جسمی به جسمی دیگر در می امدند یادچار تقمص یا تناسخ می شدند.وارث خدای اسمانی یا اعظم بعد ها در متصوفه ، به شکل معتدل تری تبدیل به اولیاء شد. و حتی درلغت، «ولی» بقاء بالله و رب تعریف گشت. این ولی در غلات چون از ظاهر شریعت که برای عوام بود گذشته بود و خود در واقع خدا بود هیچ تکلیف و حرام و بهشت و جهنم اخروی و حتی مرگ ظاهر ، برایش متصور نبود .
تبیین فضای صدور روایات درباره اسم اعظم برپایه مطالعه تاریخ انگاره از عصر نزول تا تثبیت باور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در احادیث نبوی، روایات بزرگان دین، ادعیه، اساطیر، نظریه پردازی های متکلمانه و مفسرانه و اخلاقی، و باورهای عامیانه جهان اسلام اشارات فراوانی می توان به نامی برای خدا یافت که از آن غالباً با تعبیر «اسم اعظم» یاد می شود. مسلمانان معتقد اند می توان تصرفاتی بزرگ در هستی با ذکر یا همراه داشتن این اسم نمود. باور به امکان چنین تصرفی با برخواندن نام خدا یا دست کم باور به برخورداری برخی نام ها از خواصی غریب سابقه ای کهن در عصر پیش از اسلام دارد. بااین حال، اشاره ای صریح در قرآن به اسمی اعظم یا هرجور نامی ویژه با خواص متفاوت برای خدا نمی توان یافت. زمان و نحوه مطرح شدن این انگاره در جهان اسلام و عوامل مؤثر بر اشاعه فرهنگی آن بالکل ناشناخته اند و با وجود شهرت این اسم و گستره باورها درباره خواص آن کم تر می توان تبیینی از تاریخ انگاره اسم اعظم و سیر تحول آن در گذر زمان یافت. مطالعه کنونی تلاشی در همین مسیر است. می خواهیم شواهد حاکی از پیدایی و رواج تدریجی انگاره اسم اعظم در فرهنگ اسلامی را تا زمان تثبیت نهایی آن مرور کنیم. چنین مروری را بر گزارش ها درباره عصری پی خواهیم گرفت که در آن اسم اعظم هنوز قبول عام نیافته بود و نظریه پردازی ها در تبیین نسبت آن با دیگر باورهای اسلامی و دستگاه های عقیدتی مختلف نیز رواجی محدود و اندک در میان برخی اقلیت ها داشت. چنان که خواهیم دید، این دوران تا نیمه های سده 2ق به طول انجامید و امام باقر (ع) نقشی مهم در تعدیل نگرش ها به اسم اعظم و ایجاد زمینه برای پذیرش عمومی شکل اصیل آن در جهان اسلام ایفاء کردند.
سیر تاریخی اسم اعظم در تفاسیر عرفانی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
تلاش در پی فهم اسم اعظم خداوند یکی از دغدغه های انسان ها بوده که همواره اندیشمندان به آن توجه داشته اند. این پژوهش از روش کتابخانه ای با رویکرد تحلیلی_ تاریخی کوشیده سیر اسم اعظم در تفاسیر عرفانی را مورد بررسی قرار دهد. سهل بن عبد اللّه تستری اولین مفسری است که از اسم اعظم سخن گفته است. بیشتر مفسران در باب اسم اعظم اظهار نظر نکرده و به نقل روایات بسنده کرده اند. پس از ظهور ابن عربی در قرن هفتم و توجه ویژه وی به اسم اعظم، پرداختن به این موضوع در تفاسیر بعد از قرن هفتم چشمگیر است. اسم اعظم خداوند در قرآن وجود دارد. اسم «الله» اسم لفظی اسم اعظم خداوند است که برهمه اسماء برتری دارد و اسمی جامع تر و کاملتر از آن برای ذات خداوند وجود ندارد. برخی از مفسران فقط به اعظم بودن اسم «الله» بسنده نکرده و اسامی دیگری از جمله «الْحَیُّ الْقَیُّومُ»، «ربّ»، «ذوالجلال و الاکرام»، «حروف مقطعه قرآن»، «روح القدس»، «مالک الملک»، آیات ابتدای سوره «الحدید» و آیات آخر سوره «الحشر» را از مصادیق اسم اعظم معرفی کرده اند. هر کدام از اسماءالهی در خارج صورتی دارد که مظهر آن اسم می باشد، و آن اسم صاحبان آن مظاهر وجلوه ها هستند، از این روی انسان کامل مظهر اسم اعظم خداوند است و منظور از انسان کامل پیامبر خاتم(ص) و ائمه اطهار(ع) و در عصر حاضر حضرت صاحب الزمان(عج) است.
بهره مندان اسم اعظم از نگاه قرآن، روایات و تفاسیر عرفانی
حوزه های تخصصی:
موضوع اسم اعظم خداوند، از دیرباز در شاخه های مختلف علوم اسلامی بویژه عرفان اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. نوشته حاضر با بهره گیری از قرآن، روایات و میراث تفاسیر عرفانی قرآن کریم بر آن است که بهره مندان اسم اعظم خداوند و مهمترین ویژگی آنان را کشف و معرفیکند.
این پژوهش به روش کتابخانه ای و با بهره گیری از منابع معتبر به این نتیجه رسیده ؛ اسم اعظم به گونه ای معلوم و قابل دستیابی است و به نظر می رسد اسمی است لفظی که هر کس بدان دست یابد و با آن خدا را بخواند، دعایش مستجاب می شود. خداوند این اسم را دراختیار بندگان خاص خود قرارمی دهد از جمله؛ اهل بیت(علیهم السلام)، حضرت آدم(ع)، پیامبران(ع)، آصف بن برخیا(ع)، بلعم بن باعورا، علمای راسخ و انسانهای پاک، اما بهره مندی آنان از اسم اعظم متفاوت بوده، از این روی سهم پیامبرخاتم(ص) و اهل بیت(ع) از اسم اعظم بیش از دیگران بوده است و مهمترین ویژگی بهره مندان اسم اعظم، انقطاع کامل آنان از غیر خداست.
ذکر، اسم اعظم، عدم توقیفیت اسماء و جایگاه صفات جلال و جمال الهی در سیر و سلوک در سایه سار آثار نجم کبری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
182 - 201
حوزه های تخصصی:
عرفان در مرتبه اول بر پایه عنایت الهی و در درجه بعدی بر پایه معرفت، محبت، تزکیه نفس، خلوت، ذکر، روزه، طهارت، سماع، تسلیم محض به شیخ کامل و نفی خواطر و رضا بنانهاده شده است. نجم الدین کبری عارف بزرگ قرن ششم و ابتدای قرن هفتم که به واسطه شاگردان جاودانه وی شناخته شده است. دارای اندیشه های بزرگی است که هنوز هم ناشناخته مانده است. ضرورت این تحقیق آنجا رخ می نماید که بسیاری از اندیشه های این شیخ که مهجور مانده است دارای کلامی متفاوت از دیگر عرفا است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی ذکر و مسائل مرتبط با آن در آثار نجم الدین کبری پرداخته است. در کنار ذکر به مباحث پر مجادله ای چون اسم اعظم، توقیفیت یا عدم توقیفیت اسماء و نیز جایگاه صفات جمال و جلال الهی در سیر و سلوک ازنظر این شیخ ولی تراش می پردازیم. البته تحقیقات وسیع تری جهت رفع مبهمات و مرموزات اندیشه شیخ کبری لازم است.
چند گانگی اسم اعظم در حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
114 - 136
حوزه های تخصصی:
واژه «اسم» و مشتقات آن از واژه های بسیار پرکاربرد در علوم اسلامی (اعم از علوم نقلی و عقلی) است. این مقاله با روش کتابخانه ای در گردآوری مطالب و شیوه اسنادی در نقل دیدگاه ها و روش تحلیل محتوا در تحلیل داده ها این مسأله را بررسی کرده است که از روایات فریقین (شیعه و اهل تسنن) که در آنها اسمای لفظی گوناگون به عنوان اسم اعظم ذکر شده است، وحدت اسم اعظم لفظی مستفاد است و یا تعدد آن؟ و به این نتیجه دست یافته است که اسمای الهی که در احادیث به عنوان اسم اعظم خدا به شمار آمده است، همه در یک ردیف نیستند، بلکه اسم اعظم های موجود در احادیث خود دارای مراتب متعدد هستند و در نتیجه، اسم های اعظم لفظی معبر از آنها نیز چند گانه است و در این میان، اسمی که از میان اسم های اعظم از عالی ترین مرحله برخورداراست، «اسم اعظم اعظم» است.
چیستی و مبانی واسطه فیض بودن پیامبر و امام
حوزه های تخصصی:
براساس متون دینی، وساطت فیض یکی از شئون ولایت باطنی پیامبران و امامان است. برای درکی نزدیک به واقعیت از واسطه فیض بودن پیامبر و امام و دوری از افراط و تفریط، باید چیستی و مبانی آن را به درستی شناخت. در این نوشتار، با تکیه بر متون دینی و با اشاره به سخنان متکلمان، حکیمان الهی و به ویژه عرفای اسلامی، تفسیری از چیستی و برخی از مبانی مهم واسطه فیض بودن پیامبر و امام بیان کرده ایم. وساطت فیض در پیامبر و امام ماهیتی حقیقی دارد. اولیای الهی این مقام را به واسطه حقیقت مجرد و نوری خود دارا هستند. این مقام برای آنان در زندگی دنیا با رسیدن به بالاترین مقامات ولایت فعلیت می یابد. پیامبر و امام هدف نهایی آفرینش هستند و ظهور اشیا، کسب کمالات وجودی و بازگشت آنان به سوی حق، به واسطه وجود آنان انجام می گیرد. وحدت و صرافت وجود حق تعالی، لزوم وساطت برای ظهور حق تعالی در مرتبه اسما و فعل، جامعیت انسان کامل و توانایی برای ولایت و تقرب به حق تعالی از مبانی مهم آن است.