فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
68 - 101
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم معجزه ماندگار و پشتوانه استوار اسلام درگستره زمان و پهنه مکان است. اعجاز قرآن یکی از علوم برون قرآنی است که همت پژوهشگران بسیاری بدان عطف شده است. امام خامنه ای که از دانشمندان نواندیش و ژرف نگر معاصر است، در فرصت های گوناگون به تبیین اعجاز قرآن و شگفتی های آن پرداخته است. باتوجه به ناهمگونی دیدگاه ها در تفسیر اعجاز قرآن، تبیین آن در نگره ی رهبر انقلاب اسلامی بایسته است. این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و ابزار کتابخانه ی و نرم افزاری در پی پاسخ بدین پرسش است که اعجاز قرآن کریم در اندیشه امام خامنه ای چیست؟ فرض برآن است که قرآن از نظرگاه ایشان یک معجزه جاوید و پاسخگوی نیازهای اساسی بشر در همه تاریخ و نسبت به همه صحنه های وسیع زندگی بوده و هست. پی جوی های انجام شده درگفتارهای آیت الله خامنه ای حکایت از آن دارد که اعجاز یک پدیده واقعی و دارای عوامل فراتر از درک بشر عادی است و خداوند فرستاده های خویش را به منظور اقناع مردم و اثبات حقانیت خویش، مجهز به معجزه هم سو با زمان شان می کرد. قرآن کریم به تبَع رسالت عالم گیر و دائمی اسلام، به عنوان معجزه ی جامع و جاوید پیامبراکرم(ص) معرفی شده است که دارای ابعاد گوناگون است؛ در جمال و زیبایی لفظی یک اثر هنری بی نظیر و در عبارت بندی و جمله پردازی دارای آهنگ، طنین، نظم و نسق خاص است. همین الفاظ رسا و زیبا دربردارنده ی قواعد سعادت بخش و سلامت آفرین برای جامعه ی بشری بوده و هماره از تازگی و زایندگی برخودار است
دور الإيحاء الشعريّ في تخصيب النقد التفكيكيّ (دراسة حول آراء عبد الله الغذامي في كتابة الخطيئة والتكفير من البنيوية إلي التشريحيّة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یدور الاتّجاه التفکیکیّ والذی بدأ بشکل مستقل بأفکار جاک دریدا، بإلحاح حول إعاده بناء النصّ بعد هدم مدمّر، بحیث یخلق سیاق النصّ وبنیته اللفظیّه والدلالیّه معانی جدیده وتأویلات لا حصر لها ویتمّ استخلاصها من کل قراءه للنصّ. وأسلوب دریدا فی نقده الأدبی یرتکز علی تفکیک النصّ علی أساس تدمیر یقینیّه المعنی ومرکزیّه الدلالات الثابته أکثر من أن یکون مستهدفاً إعاده بناء النصّ. ولکن، مع دخول هذه الحرکه إلى العالم العربیّ وانبعاثها فی أحضان أعمال عبد الله الغذامی، وجد هذا الاتّجاه حیاه جدیده وارتکز علی إعاده بناء النصّ کأهم وظیفه فنیه للنقد الأدبیّ. وعلى ذلک، یمکن اعتبار الإیحاء الشعریّ الحافز الرئیس لتحقیق وتخصیب هذا الاتّجاه، حیث یأخذ القارئ إلى عالم وراء عالم الألفاظ والبنیه الظاهریه للکلمات، عالم ینتمی إلى القارئ وهو یریدها کما یشاء، یدمر ویعید بناء النصّ الأدبیّ کما یحلو له. فی هذا البحث، وبالاعتماد علی المنهج الوصفیّ - التحلیلیّ، تمّت دراسه دور الإیحاء فی تخصیب الاتجاه التفکیکیّ تحت ظلّ تصرّفات عبد الله الغذامی فی کتاب الخطیئه والتکفیر من البنیویه إلی التشریحیه. وتشیر النتائج إلی أن هذا العنصر یوفّر مستجدّات لافته فی هذا النهج، بما فی ذلک: تماسک التأویل والکتابه، وتشتّت المعنی والتورّط فی الإشکالیه، وتدمیر النص وإعاده إعماره کنصّ أدبیّ، وشاعریه القارئ، وصیروره الإخبار إلی الإنشاء معنویاً.
بررسی نسبت مولفه های جهانشمولی حقوق بشر با نظام حکمرانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق بشر اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
95 - 120
حوزههای تخصصی:
جهانشمولی و نسبی گرایی دو رویکرد متفاوت به حقوق بشر می باشد. جهانشمولی متضمن شناسایی حقوقی یکسان و برابر برای همه ی انسان ها در سراسر دنیا بوده و نسبی گرایی در مقابل به معنای وابستگی حقوق بشر به مولفه های فرهنگی هر جامعه است. در عصر حاضر جهانشمولی گفتمان مقبول به شمار می-آید و نسبت نظام های حکمرانی با جهانشمولی واجد اهمیت قابل توجهی است. مقاله حاضر در پی بررسی نسبت نظام حکمرانی ایران با جهانشمولی حقوق بشر است. در این راستا ضمن معرفی سه شاخصه ی کلی، این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. این شاخصه ها عبارتند از ظرفیت تحقق اجماع عمومی در حوزه ی حقوق بشر ، اتخاذ موضع قابل قبول نسبت به قواعد حقوق بشر بین الملل و تضمین قانونی رعایت حداقلی از استانداردهای حقوق بشر بین الملل. در مجموع این پژوهش بر آن است که نظام حکمرانی ایران موضع ویژه ای را نسبت به حقوق بشر اتخاذ نموده که اگر چه از حیث مبانی نظری با نظریه جهانشمولی قرابت دارد، با این حال رویکرد خاص دینی این نظام تا حدی به نوعی نسبی گرایی و تکیه بر مفهوم تنوع فرهنگی گرایش داشته و همزمان ضمن اتخاذ تعبیر خاصی از جهانشمولی، به لحاظ مذهبی بودن و ویژگی های خاص سیاسی و فرهنگی دارای گرایش هایی به نسبی گرایی نیز می باشد.
سیر تکامل حق اشتغال زنان و برابری در حقوق کار از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
181 - 198
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حق اشتغال زنان و برابری در حقوق کار از موضوعات مهم حقوق زنان و حقوق بشر است که همواره محل بحث و نظر بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی سیر تکامل حق اشتغال زنان و برابری در حقوق کار از منظر حقوق بین الملل می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده و این تحقیق از نوع نظری می باشد. روشی که برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است، به صورت کتاب خانه ای است و با مراجعه به کتب و مقالات صورت گرفته است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: به واسطه فمنیسم موضوع دفاع از حقوق زنان، یک شکل جهانی به خود گرفت و یکی از مباحث قابل توجه در سازمان ملل متحد و دیگر سازمان های بین المللی گردید. زنان در اسناد بین الملل از حق برابری در اشتغال و حقوق برخوردار هستند. برمبنای قانون مبارزه با عدم تبعیض جنسیتی زنان از حقی برابر با مردان در اشتغال برخوردارند. مفهوم حقوق زنان شامل حقوقی مانند حق بر کار و حق بر داشتن دستمزد برابر با مردان در ازای کار برابر است که در رویه قضایی دادگاه اروپایی حقوق بشر نیز مورد حمایت قرار گرفته است.نتیجه: نابرابری جنسیتی عمیقاً هنوز در همه جوامع ریشه دوانده است و زنان هنوز به شغل مناسب دسترسی ندارند و برای کارهایی خاص و با دستمزد کمتر به کار گرفته می شوند. هنوز در بسیاری نقاط جهان به حداقل آموزش و بهداشت دسترسی ندارند و از خشونت و تبعیض رنج می برند.
مقایسه تطبیقی «کمال الدین» و «مکاشفه یوحنا» درباره ویژگی های موعود آخرالزمان با رویکرد ارزیابی نظریه مهدی هراسی جک اسمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه انطباق نماد ضدمسیح بر منجی اسلامی-شیعی در پی اثبات تعارض کامل دیدگاه اسلام و مسیحیت درباره آخرالزمان است. با توجه به تلاش بسیار صاحبان این نظریه در توسعه این دیدگاه در مسیحیت و اسلام هراسی و شیعه هراسی در جوامع غربی، بررسی این نظریه و تبیین اشکالات آن ضروری است. جهت سنجش این نظریه، کتاب «کمال الدین» از منابع شیعی و کتاب «مکاشفات یوحنا» از منابع مسیحی با روش تحلیل محتوا بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد برخلاف ادعای مطرح شده، تمایزات بسیاری میان منجی شیعه و ضدمسیح کتاب مقدس و هم گرایی و هم سویی قابل توجهی میان منجی شیعه و منجی مسیحیت وجود دارد. ازجمله خطاهای روش شناختی این نظریه عدم استناد به روایات معتبر و منابع اصیل شیعی و ارائه گزینشی شواهد موافق و نادیده گرفتن شواهد مخالف است. همچنین این دیدگاه بر اساس تفسیر ظنی از کتاب مقدس شکل گرفته است و به صرف مشابهتی جزئی نمی توان قائل به آن شد.
تحلیل خطبه حضرت زینب (س) در شام با تکیه بر نظریه ساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ساختارگرا، از نظریه های زبان شناسی معاصر برای درک صحیح کلام است که نگاهی همه جانبه به آثار مکتوب دارد و به واسطه آن می توان با زوایای مختلف متن آشنا شد. در این نظریه، نشانه های زبان دو بخشند شکل و محتوا که به منزله امری واحد در خدمت مفهوم سخن هستند لذا برای بررسی آثار ادبی تنها نمی-توان به محتوا و معنا توجه نمود، بلکه چگونگی ادای معنا در سطوح مختلف آن نیز مورد توجه قرار می گیرد تا نهایت امر، ارزیابی کلی نسبت به اثر ادبی صورت پذیرد بنابراین به کارگیری نظریه ساختارگرا در خصوص خطب گران قدری مانند خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در شام، نکات نورانی آن را هر چه پرفروغ تر می نماید. جستار پیش رو با هدف آشنایی بیش تر با خطبه مذکور در صدد پاسخ به این پرسش است آیا مؤلفه های نظریه ساختارگرایی بر این خطبه منطبق است؟ و یا انسجام و هماهنگی بین شکل و محتوای خطبه در چه سطحی است؟ روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است. به این گونه که ابتدا متن خطبه مذکور آورده شد و سپس ابعاد مختلف آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی آن مورد تحلیل ساختاری قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که عناصر ساختار زبانی خطبه متناسب با اقتضای زمانی آن، دارای برجستگی های برهانی و استدلالی است و از ظرایف علم معانی و دقایق علم بیان و بدیع به شایستگی استفاده شده است و لذا می توان گفت مؤلفه های نظریه ساختارگرایی کاملا بر خطبه منطبق است.
واکاوی انواع قصر مرکب «متداخل»، «متوالی» و «متناثر» در سیاق قرآن کریم: با تکیه بر اتحاد موضوع و تعدد اسالیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارکان نرم افزاری هندسه نظم جهان در عصر مهدویت مبتنی بر بیانات امامین انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
161 - 180
حوزههای تخصصی:
جهان در لحظه تحول نظم بین المللی قرار گرفته است. تقریباً همه اندیشمندان و متفکران جهانی، به این لحظه و به این تحول، معترفند. یکی از بازیگران مؤثر امروز در مقیاس نظم جهانی، جبهه اسلام و به طور خاص، محور مقاومت است. افق محور مقاومت، تمدن نوین اسلامی است که اگر نقش آفرینی مؤثر محور مقاومت و جبهه اسلام را شاهد باشیم، می توان این تحول در نظم را پلی قرار داد برای عزیمت به سمت تمدن نوین اسلامی. تمدن نوین اسلامی، پیشگام جهان مهدوی است. روشن است که در عصر مهدوی و در جهان پساظهور، نظم جهانی و هندسه جهان، صورت متعالی و متمایزی خواهد داشت. تبیین این صورت متمایز، تصویر افق و چشم انداز مطلوب تمدن نوین و حرکت تاریخی اسلام است. این پژوهش، با بررسی منابع مربوط به نظم جهانی و تصویر عصر مهدوی، به استخراج ارکان محوری نرم افزاری هندسه نظم جهانی در عصر مهدوی پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که هندسه نظم جهان در عصر مهدوی، دو رک محوری دارد: از یک سو، عدل بنیاد است و منتج به ظهور قسط خواهد شد و از سوی دیگر، حکمت بنیاد است و راه حلی الهی برای حل و رفع اختلافات و تعارضات در سطوح مختلف ارائه خواهد داد.
بررسی مسئله انتظار فرج در بستر انقلاب اسلامی با توجه به نظریه مثبت اندیشی و امید در روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
125 - 146
حوزههای تخصصی:
انتظار در فرهنگ شیعی، افزون بر یک رفتار عبادی، نوعی آمادگی روانی و عقلی برای انجام وظایف و مسئولیت هایی است که هر فرد مسلمان برای تحقق ظهور منجی بشریت(حضرت مهدی ؟عج؟) به عرصه ظهور می رساند. در مکتب های روان شناسی درباره انتظار جسته و گریخته صحبت شده است؛ از جمله آنها می توان به نظریه مثبت گرایی و امید اشاره کرد. در واقع روان شناسان، انتظار را بیشتر از دریچه مسائل مادّی و دنیوی می نگرند و به همین سبب بحث انتظارِ یک جامعه آرمانی و یک هدف والای انسانی اجتماعی در آنها به سختی دیده می شود. در این پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای کوشش می شود تا افزون بر بررسی انتظار از منظر دینی و روان شناسی، به نقش انقلاب در ترویج فرهنگ انتظار و چالش های پیش روی آن با توجه به نظریه امید و مثبت اندیشی پرداخته شود.
اثبات عصمت حضرت نوح در مواجهه با فرزند خود براساس ظواهر آیات با نقدی بر نظریه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شبهات مطرح شده در باب عصمت حضرت نوح آن است که چگونه این نبی الهی تقاضای نجات فرزند خود را پس از رهایی عذاب می کند؛ درحالی که خداوند متعال پیش از آن حضرت نوح را از چنین درخواستی نهی کرده بود، آیا چنین درخواستی منافات با عصمت حضرت نوح ندارد؛ در حالی که حضرت نوح علم به کافربودن فرزند خود داشته است. آیا توجه کردن به روابط نسبی حتی در صورت کفر منافات با عصمت حضرت نوح پیدا نمی کند. این تحقیق با روش جمع آوری اطلاعات، تحلیل آن و مقارنه آرا درصدد اثبات عصمت حضرت نوح در خطاب با خداوند در رابطه با فرزند خود براساس ظواهر آیات است. علامه طباطبایی برای دفاع از عصمت حضرت نوح در این رابطه قائل به تأویلاتی شده اند؛ ازجمله اینکه حضرت نوح اصلاً اعتراضی به غرق شدن فرزند خود نکرده است؛ در حالی که این امر با ظواهر آیات ناسازگار است و تا زمانی که ظواهر با مشکل عقلی و نقلی مواجه نشود، باید بر حجیت ظواهر تکیه کرد. ازجمله نتایج تحقیق آنکه: 1- قوم حضرت نوح از لحاظ خصوصیات درونی مبتلا به کفر و عصیان، خطیئه و معصیت، غوایت و گمراهی و ظلم و از لحاظ خصوصیات بیرونی حضرت نوح را گمراه آشکار و مجنون می دانستند؛ ایشان را تکذیب و تمسخر می کردند و شأن و ارزشی برای خداوند متعال قائل نبودند. 2- فرزند نوح براساس فرمایش حضرت نوح با قوم معیت داشته و بنابراین، تمام صفات آنها به او نیز سرایت پذیر است و حضرت نوح به کفر فرزند خود علم داشته است و براساس ظواهر آیات این امر انکارناشدنی است. 3- نظریه مختار در باب عصمت حضرت نوح مبتنی بر این مطلب است که حضرت نوح با توجه به شکیبایی بی نظیر و وعده خداوند به نجات اهلش درصدد نجات فرزند خود بوده و آنچه از آن اطلاع نداشته، کفر فرزندش نبوده است؛ بلکه نجات نیافتن و اهل ایمان نشدن فرزندش بوده است و چنین بی اطلاعی، به عصمت ایشان هیچ خدشه ای وارد نمی کند.
رباعیات خیّام و مهستی در سفینه اسکندری (دستنویس مورخ 813 ق موزه گلبنکیان)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
195 - 215
حوزههای تخصصی:
از جمله نوادر نسخی که برای کتابخانه جلال الدین اسکندر (نوه تیمور گورکانی) تهیه شده، مجموعه ای از اشعار و رسایل است که در سال 813 ق فراهم آمده است و اکنون در کتابخانه موزه گالوست گلبنکیان شهرِ لیسبون نگه داری می شود. این نسخه ارجمند دارای دو دفتر مجزا در یک مجلّد است که یکی به آثار منظوم و دیگری به رسایل اختصاص دارد. اشعار موجود در دفتر اول، دربردارنده آثار بزرگان شعر و ادب فارسی از قرن پنجم تا اوایل قرن نهم است که در متن و هامش نسخه به قلم دو تن از کاتبان دستگاه اسکندر میرزا کتابت شده است: حسن الحافظ و محمود الحسینی. از جمله اشعار موجود در این گلچین شعر، هفت رباعی منسوب به خیّام و 22 رباعی منسوب به مهستی گنجوی است که در مقاله حاضر به معرفی و بررسی آن ها می پردازیم. همچنین گزارش کوتاهی از بخش رباعیات منبع مذکور به دست خواهیم داد.
دشواری های برگردان قرآن و لغزش های برخی مترجمان (2)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
513 - 534
حوزههای تخصصی:
هرچند توجه به دشواری های برگردان قرآن در همه دوره ها کم و بیش مطرح بود و مترجمان با آن بیگانه نبودند؛ ولی چون نقد ترجمه در دوره های پیشین رایج نبود، سختی های برگردان آیات چندان محور بحث نبود و توجه زیادی به آن نمی شد. امروزه که در همه عرصه های قرآن نهضت با شکوهی پدید آمد، توجه به دشواری های برگردان آیات هم جایگاه ویژه ای پیدا کرد و مطالب بسیاری درباره آن به نگارش درآمده است. یکی از این مطالب توجه به لغزش هایی است که برای برخی مترجمان پدید آمد و گاهی ترجمه های نادرستی عرضه می کنند. در مقاله حاضر که همانند مقاله قبل به روش تحلیلی انتقادی تدوین شده است، نمونه های دیگری مورد بررسی قرار می گیرد.
طومار(7): نردبان شکسته 2: غلونامه بخاری نقدی بر کتاب «سیرة البخاری» مبارکفوری مدرسه بخاری از واقعیت تا غلو
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
319 - 350
حوزههای تخصصی:
این پژوهه بخشی از کتاب اسطوره بخارا است که به نقد تصویر غلو آمیز و اغراق آلود محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب سیره البخاری می پردازد. این کتاب تالیف عبدالسّلام مبارکفوری است و از جمله مصادر کتاب دکتر عزازی (رساله دکتری ممتاز الازهر مصر) است. بازیابی و تحلیل انتقادی جلوه های غلو مبارکفوری درباره بخاری مسئله محوری این مقاله است. مبارکفوری در بخش خاتمه کتاب سیره البخاری با زبان استعاره و تشبیه تدریس بخاری را در مدرسه ای بزرگ با چند درب ورودی به تصویر می کشد. این مقاله به نقد این مدرسه نمادین بخاری به مثابه یکی از نمونه های برجسته غلو در کتاب مبارکفوری می پردازد، آسیب ها، چالش ها و کاستی ها آن را آشکار می سازد، از زمینه ها، اهداف پنهان و علل ایدئولوژیک مبارکفوری در این تصویر غلوآمیز از بخاری پرده بَر می دارد . برایند این پژوهش نشان می دهد که تصویر بخاری در کسوت یک مدرّس شهیر و نامدار، دارای شلوغ ترین حلقه تدریس در جهان اسلام، به آسیب زمان پریشی تاریخی دچار است، با داده های تاریخی ناسازگار است، انگاره ای خودشکن و در تناقض با سیر دانش اندوزی بخاری است، با سیر علمی بخاری انطباق ندارد، با قواعد تاریخ نگاری محلی در تعارض است. این نگاشته در امتداد مقالات نردبان شکسته اثبات می کند کتاب سیره الامام البخاری مبارکفوری، غلونامه ای بیش درباره شخصیت و اندیشه بخاری بیش نیست، اغراق در سراسر این کتاب از آغاز تا فرجام آن حضور جدی دارد، تصویر و تاریخ اسطوره ای از شخصیت بخاری ارائه می کند و این نگرش در کتاب عزازی نیز رخنه کرده است و کتاب عزازی چیزی جز تکرار غلوهای مبارکفوری نیست .
سبک کار مورخان حرفه ای در تاریخ نگاری اسلامی پیش از عصر تألیف؛ مورد مطالعه: مجالد بن سعید همدانی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
583 - 636
حوزههای تخصصی:
سنخ شناسی روایات مورخان دوره میانی و کسانی که اساساً گزارش های تاریخ اسلام متکی به نقل آنهاست، می تواند به ما کمک کند تا بنیاد علم تاریخ را در منابع این دوره نشان دهیم. در این مقاله، یک مورد خاص را بررسی کرده ایم تا الگویی برای شناخت سبک این قبیل راویان و مورخان نسل اول بعد از کسانی که خود درگیر وقایع بوده اند باشد؛ یعنی روایات مجالد بن سعید همدانی.
شرایط مطالبه خسارت ناشی از قرارداد در فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
101 - 118
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدم اجرای تعهد از موضوعات مهم حقوق قراردادهاست که ضمانت اجرا و مطالبه خسارت آن بسیار مهم و در عین حال محل اختلاف نظر است. هدف مقاله حاضر، بررسی شرایط مطالبه خسارت ناشی از قرارداد در فقه و حقوق است.
مواد و روش ها: روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متن، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: اکثرفقهای امامیه بدون آنکه بحث مستقلی را به مطالبه و جبران خسارت اختصاص دهند در بحث های مختلف فقهی، به مسئله خسارات قابل جبران، توجه کرده اند. در فقه و به تبع آن درحقوق ایران، ایفای عین تعهد، اولین راه حل برای مقابله با نقض قرارداد به شماره آمده و عدم ایفای تعهدات مهمترین شرط مطالبه خسارت ناشی از قرارداد است.
نتیجه : فرارسیدن موعد انجام تعهدات، تخلف از اجرای تعهدات قراردادی، ورود خسارت و تصریح به جبران خسارت در قرارداد یا قانون و یا عرف مهمترین شرایط مطالبه خسارت ناشی از قرارداد در حقوق ایران است. درخصوص شرط اول باید گفت فرارسیدن موعد اجرای قرارداد به معنای آن است که تا زمانی که تعهد حال نشده، برای متعهدله امکان مطالبه آن وجود ندارد در خصوص شرط دوم نیز باید گفت متعهد باید از اجرای تعهدات قراردادی خودداری نموده باشد و به عبارت دیگر مرتکب تقصیر شده باشد. درخصوص شرط سوم باید گفت درصورتی که متعهد از اجرای تعهدات قراردادی خود خودداری ورزد، ولی خسارتی متوجه متعهدله نگردد، وی حق مطالبه خسارت ازمتعهد را نخواهد داشت.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در پیش بینی هوش معنوی براساس ویژگی های شخصیتی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با هوش معنوی در بین دانشجو معلمان پسر دانشگاه فرهنگیان انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجو-معلمان پسر پردیس چمران دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 1403-1402 در شهر تهران بودند. حجم نمونه 314 دانشجو-معلم بود که به روش نمونه گیری تصادفی از بین گروه های آموزشی مختلف انتخاب شدند و به پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت (کوستا ومک کری، 1989)، ذهن آگاهی (رایان و براون، 2003) و هوش معنوی (کینگ، 2008) پاسخ دادند. در نهایت تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل و روش مدل یابی معادلات ساختاری صورت گرفت. یافته ها: براساس یافته ها، وظیفه شناسی (26/0) و برون گرایی (38/0) با هوش معنوی رابطه مثبت (01/0 p<) و روان رنجوری (14/0-) با هوش معنوی رابطه منفی و معنادار (01/0 p<) دارد. همچنین رابطه ذهن آگاهی با هوش معنوی (04/0) مثبت و معنادار (01/0 p<) است و ذهن آگاهی بصورت معناداری رابطه وظیفه شناسی، برون گرایی، روان رنجوری و توافق پذیری با هوش معنوی را میانجی گری می کند (01/0 p<). نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق ذهن آگاهی بر هوش معنوی تاثیر دارد. بر این اساس، با تغییر یا تقویت آگاهی عاری از قضاوت افراد نسبت به وقایع براساس ویژگی های شخصیتی می توان میزان هوش معنوی را در افراد افزایش داد.
چالش های قانونی و راهکارهای اجرایی قرار نظارت قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
231 - 241
حوزههای تخصصی:
قرار نظارت قضایی از موضوعات مهم در راستای محدودشدن قرار بازداشت موقت و تحقق اصل حبس زدایی از اهمیت بالایی برخوردار است. مسأله چالش های این نوع قرارها از موضوعاتی است که کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی این سؤال مهم است که چالش ها و راهکارهای قرار نظارت قضایی کدام است؟ روش این مقاله توصیفی تحلیلی بوده و به صورت کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته شده است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که قرارهای نظارت قضایی به موجب قانون باعث تحدید محدوده آزادی های متهم خواهد شد، اما این محدودیت خفیف تر بوده و بیشتر جنبه بازدارندگی دارند و ناظر بر حضور و فعالیت های اجتماعی می باشند. علاوه بر این، اصل عدم استقلال، نقض اصل برائت و محدودیت آزادی های فردی و حقوق اجتماعی، مشخص نبودن مرجع مربوطه در صدور قرار معرفی نوبه ای، مشخص نبودن وظیفه دادسرا درخصوص اطلاع مراجع ذی صلاح در امر صدور گواهی نامه، مشخص نبودن مرجع نگهداری سلاح در صدور قرار ممنوعیت از سلاح مجوزدار، مشخص نشدن وظایف نهادهای مختلف در صدور قرار ممنوعیت خروج از کشور، نادیده گرفته شدن اصل قانونی بودن جرم و دستور منع فعالیت متهم در حوزه های فراتر از قانون از مهم ترین چالش های قرار نظارت قضایی است. ضرورت مستقل بودن و تکمیلی نبودن ماهیت صدور قرار نظارت قانونی و توجه به تشریفات اجرا و ایجاد بستر فرهنگی اجرایی شدن قرارها از مهم ترین راهکارهای رفع چالش های قرار نظارت قضایی است.
نقد و بررسی نظریه های معرفت در مکتب فلسفی سانکهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
121 - 137
حوزههای تخصصی:
مکتب فلسفی سانکهیه به عنوان یکی از قدیمی ترین نظام های فلسفی هند از مکاتبی است که تقریری نظام مند از نظریه های معرفت به دست داده است. در فلسفه سانکهیه معرفت یا پرامه همان دانش معتبر است که عبارت است از: شناخت قطعی درباره یک شیء از راه تصرف بودهی که آگاهی پوروشه در آن انعکاس می یابد. در فلسفه سانکهیه معرفت بر دو نوع است: 1. معرفت درست؛ 2. معرفت نادرست. در تفکر سانکهیه در بحث از نظریه های معرفت، یکی از رویکرد های موجود، نظریه ی معرفت انعکاسی است که از سوی متفکران مکتب سانکهیه، یعنی واچسپتی میشره و ویجنانه بهیکشو به دو صورت تفسیر شده است. نظریه ی دیگر، نظریه ی معرفت فضیلت است. در فلسفه سانکهیه، نظریه ی معرفت فضیلت به مجموعه ای از نظریه های معرفت شناختی اطلاق می شود که به جای توجه به باور، به صاحب باور نظر دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که فلسفه سانکهیه در باب معرفت، نظریه های مهمی عرضه کرده است و در نوع خود از اعتبار معرفت شناختی برخوردار است. ابتکار اصلی فلسفه سانکهیه، طرح نظریه ی معرفت فضیلت است که درواقع، چرخشی بنیادین از تمرکز به تحلیل ماهیت معرفت به سوی صاحب معرفت است.
مراحل تربیت اخلاقی کودک با تاکید بر منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مراحل تربیت اخلاقی کودک با تأکید بر منابع اسلامی است. مراحل تربیت اخلاقی کودک براساس روایات، به سه مرحله تقسیم می شود. برای این منظور، به روش توصیفی تحلیلی، ارزش های اخلاقی قابل آموزش در هر مرحله از آیات، روایات و سیره عملی معصومان استخراج و تبیین شد. یافته ها نشان از آن دارند که در هر مرحله از مراحل تربیت، با تأکید بر منابع دینی و با در نظر گرفتن سطح رشد ذهنی کودکان، امکان و ضرورت آموزش برخی ارزش های اخلاقی به آنان وجود دارد. در مرحله زمینه ساز، عواملی مانند انتخاب همسر شایسته، نوع و کیفیت تغذیه و ارتباط سالم به صورت غیرمستقیم در تربیت اخلاقی کودک اثرگذارند و زمینه ساز شکل گیری صفات نیک در کودک خواهند شد. در مراحل دیگر، براساس منابع دینی به اقتضای ویژگی ها و نیازهای کودک، در هر مرحله صفات اخلاقی پسندیده ای مانند پرورش روحیه ظلم ستیزی، وفا به وعده، پرورش روحیه انفاق، پرورش راست گویی، رازداری، آموزش حیا و عفت ورزی، پرورش روحیه شکرگذاری و... آموزش داده می شود.
قوّه گرایی و دوگانه کاذب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
121 - 145
حوزههای تخصصی:
بنا به قوّه گرایی، ادراک حسی با به کارگیری قوّه های ادراکی، قوّه هایی جهت تمیز دادن و برگزیدن نمونه ای از نمونه دیگر، تقویم می یابد. این نظریه باور دارد که با تحلیل تجربه در چارچوب قوّه ها، دوگانه بازنمود گرایی و رابطه گرایی به مثابه دوگانه ای کاذب آشکار خواهد شد: تجربه ادراکی اساساً بازنمودی و اساساً رابطه ای است. هم عین جزء مقوّم تجربه ادراکی است و هم محتوا. در راستای تبیین این ادعا، قوّه گرایی جزئی بودن فرگه ای را معرفی و بین نوع محتوا و نمونه محتوا تمایز قائل می شود. ادراک حسی مطابق با واقع و توهّم به عنوان عنصر مشترک نوع محتوای مشترک دارند؛ اما تفاوتی اساسی میان نمونه محتوای آن ها است: اولی رابطه آگاهی حسی با جهان خارج برقرار می کند و دومی اساساً رابطه ای نیست. من به دو مشکل راهکار قوّه گرایی پرداخته ام. مشکل نخست معطوف به اصرار قوّه گرایی بر اتّخاذ رویکردی غیرفصل گرا است. استدلال می کنم این اصرار توجیه نشده و مبتنی بر مرزبندی های نادقیق است. مشکل دوم آن است که راهکار قوّه گرایی تنها نشان می دهد که رابطه گرایی و بازنمود گرایی ناسازگار نیستند؛ پذیرش یکی ضرورتاً ردّ دیگری را به همراه ندارد. این راهکار نشان نمی دهد که اساساً تقابلی نیست. بلکه با تحلیل این موضوع در سطحی بنیادی تر، نشان می دهم که دوگانه بازنمود گرایی و رابطه گرایی در بطن قوّه گرایی همچنان حاضر است.