مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
اشتغال زنان
منبع:
عدالت آرا ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
حقوق زن یکی از مهمترین رشته های حقوق بشر است . به اعتقاد بسیاری از حقوقدانان بررسی وضعیت حقوقی زنان در هر اجتماع ، بهترین شاخص برای سنجش وضعیت حقوق بشر در آن اجتماع است . بر اساس یک اصل پذیرفته شده ، جوامع زمانی به توسعه و پیشرفت می رسند که زنان آن پیشرفته و توسعه یافته باشن . موضوع حقوق زن بخشی از کل رشته های علوم انسانی را به خود اختصاص داده است و از مباحث پر رونق در محافل علمی و اجرایی در سطح ملی و بین المللی شده است ...
توسعة روستایی و چالشهای اشتغال زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات کنونی در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستا علیرغم پیامدهای مثبتی که جهت بهبود شرایط زیست در روستا داشته، سبب گردیده تا از نقش فعال زنان در عرصه تولید کاسته شود و زنان روستایی تولید کننده سابق، تبدیل به زنان خانه دار مصرف کننده شوند. این امر نه تنها پیامدهای منفی در عرصه اقتصاد روستا به جای میگذارد، بلکه عملاً قشر فعال عظیمی را از فرایند تولید حذف کرده و رشد اقتصاد ملی را نیز کند مینماید. مقاله حاضر که بر گرفته از پژوهشی میدانی در منطقه ساحلی (ارتفاع صفر تازیر صفر) استان گیلان است در پی تشریح عواملی می باشد که موجب بوجود آمدن چنین چالشی شده است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری 108682 خانوار می باشد که از بین آنها 131 خانوار به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.به منظور گردآوری داده ها از دو نوع پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه توسط تعدادی از متخصصان موضوعی مورد تائید قرار گرفت. پایایی مقیاس اصلی تحقیق با آماره آلفای کرونباخ سنجیده شد که مقدار آن برای این مقیاس 84/0 بود که حاکی از اعتبار مناسب ابزار تحقیق می باشد. جهت سنجش اثرات توسعه روستایی بر اشتغال زنان، متغیرهای اقتصادی ،جغرافیایی و فرهنگی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از بین عوامل تأثیرگذار بر اشتغال زنان، عامل درآمد خانوار، طبقه اجتماعی، سواد و انزوای جغرافیایی بیشترین اثر را بر جای گذارده است. به عبارتی، از سهم و نقش اشتغال زنان کاسته است. باید توجه داشت که با ادامه روند کنونی توسعه روستایی که «کور جنسیت » میباشد، هیچ گونه چشم انداز روشنی را برای بهبود وضعیت زنان و به خصوص دختران جوان در روستا نمی توان انتظار داشت.
کارکردهاى خانواده از منظر اسلام و فمینیسم
حوزه های تخصصی:
بخش قابل توجهى از مباحث جامعهشناسى خانواده به موضوع کارکردهاى خانواده اختصاص یافته است. مسئلهى مهم براى جامعهشناسان، تبیین چرایى و چگونگى ایفاى کارکردهاى اجتماعى توسط نهاد خانواده است؛ اما این موضوع، مانند بسیارى از موضوعات دیگر، پیوندى ناگسستنى با مواضع ارزشى و ایدئولوژیک افراد و دیدگاههاى گوناگون دارد. مقاله حاضر درصدد مقایسه دیدگاههاى دو مکتب مختلف، یعنى مکتب «فمینیسم» و مکتب «اسلام»، راجع به کارکردهاى خانواده است؛ و از میان کارکردهاى متعدد خانواده به مهمترین آنها، یعنى تولیدمثل، حمایت و مراقبت، جامعهپذیرى، تنظیم رفتار جنسى، عاطفه و همراهى، کارکردهاى اقتصادى و تربیت دینى پرداخته است. نتیجهى حاصل از این مقایسه به طور مختصر آن است که بیشتر رویکردهاى انتقادى وگاه افراطى فمینیسم، با رویکردهاى اسلامى ناسازگار است که ازجمله مىتوان به تعارض این دو دیدگاه در زمینههاى تولیدمثل، مادرى کردن، جامعهپذیرى نقشهاى جنسیتى، الگوهاى رفتار جنسى، طرق ارضاى نیازهاى عاطفى، کارکردهاى اقتصادى و تربیت دینى در خانواده اشاره کرد. این امر درحقیقت از مواضع ارزشى و تعاریف بسیار متضاد این دو مکتب راجع به مبانى و اصول عامّى همچون عدالت، برابرى، آزادى، استقلال، ستم و تبعیض نشأت مىگیرد.
آشنایی با اقتصاددانان معروف جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصول حاکم بر کار اقتصادی زنان از دید اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی اشتغال زنان از مسایل عصر جدید است. کوچک شدن خانواده، افزایش سطح دانش، بهبود وضع بهداشت و گسترش بحث های آزادی، زمینه ساز این امر بوده است. مقاله ضمن مروری بر دیدگاه های گوناگون، از دید دینی به آن پرداخته، و با بررسی وضعیت کار اقتصادی در میان بانوان صدر اسلام به صورت خاص به مدیریت اقتصادی حضرت خدیجه و فاطمه زهرا پرداخته و احکام فقهی مرتبط با کار زنان را متذکر شده و با توجه به اهمیت علم آموزی، رشد معنوی و اجتماعی زنان و نیاز به کار اقتصادی، وظیفه های دولت اسلامی را آورده است و با توجه به لزوم توجه جدی به حفظ بنیان خانواده، اصل های حاکم بر کار اقتصادی زنان را از دید دینی مطرح می کند.
تحلیل اثرات اشتغال زنان بر کیفیت زندگی آنان (مطالعه موردی: زنان شاغل در وزارت جهاد کشاورزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه تاثیر اشتغال بر کیفیت زندگی زنان شاغل می پردازد. هدف این تحقیق پاسخ به این پرسش است که آیا وضعیت اشتغال زنان- شامل خصوصیات عینی شغل آن ها و نگرشی که نسبت به وضعیت اشتغال خود (خشنودی شغلی) دارند- برکیفیت زندگی آنان تاثیر دارد؟ به این منظور، در قالب روش پیمایش 234 نفر از زنان شاغل در واحدهای ستادی وزارت جهادکشاورزی بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین شاخص کل کیفیت زندگی افراد نمونه (در دامنه تغییرات 3-1 ) معادل 1.9 است. از بین معرف های مختلف وضعیت شغلی؛ تنوع پذیری و تناسب شغل با مهارت و تخصص، با کیفیت زندگی رابطه مثبت دارد. در واقع افرادی که از وضعیت شغلی مناسب تری برخوردارهستند، کیفیت زندگی مناسب تری هم دارند. علاوه بر این، رابطه میان خشنودی شغلی و کیفیت زندگی زنان تایید شد. شاخص کل خشنودی شغلی به تنهایی 0.29 از واریانس کیفیت زندگی زنان شاغل را تبیین می نماید
گسترش تجارت و فرصت های شغلی زنان (مطالعه موردی صنایع تولیدی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن فرآیند به ظاهر غیرقابل اجتنابی است که فرصت ها و تهدیدهای زیادی را فراروی کشورهای دنیا قرار داده است. با وجود عدم تمایز میان زن و مرد در جهانی یکپارچه، به نظر می رسد زنان آثار جهانی شدن را با گستردگی بیشتری تجربه می کنند. بنابراین، با توجه به نقش بی بدیل و غیرقابل انکار زنان در فرآیند توسعه پایدار، مطالعه تاثیر عوامل موثر بر اشتغال آنان از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو، با توجه به رویکرد نظام جمهوری اسلامی به عدم تبعیض جنسیتی در اشتغال، این مطالعه با استفاده از روش داده های تابلویی به سنجش تاثیر شاخص های آزادسازی تجاری بر اشتغال زنان در بخش صنعت طی سال های 84-1375 پرداخته است. نسبت صادرات، واردات و نیز نسبت مجموع آن ها به ارزش افزوده در سطح صنایع دورقمی، شاخص های آزادسازی مورد استفاده در این مطالعه است. نتایج بدست آمده بیانگر تاثیر منفی و معنا دار این شاخص ها بر اشتغال صنعتی زنان است. با توجه به این نتایج، پیشنهاد می شود با ایفای نقش نظارتی دولت و شناسایی بخش های موفق در تجارت خارجی، امکانات بیشتری برای ارتقای بهره وری آن ها فراهم شود تا رقابت پذیری صنایع ایران در مقابل سایر کشورها گسترش یافته و از طریق توسعه صادرات و افزایش تولید، تقاضای نیروی کار و نیز تقاضای نیروی کار زنان افزایش یابد
بازنمایی الگوهای اشتغال زنان در متون درسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش چشمگیر میزان اشتغال زنان در جهان از نیمه دوم قرن بیستم به بعد، به عنوان مهم ترین مشخصه «انقلاب در نقش های جنسیتی» نامیده شده است (دیویس 1984، کوتر و همکاران 2001). در ایران، علی رغم توانمندی های قابل توجه زنان و پیشرفت های برجسته ای که طی سال های اخیر در خصوص عناصر زمینه ساز افزایش مشارکت آنان در بازار کار به وقوع پیوسته است (مانند افزایش تحصیلات زنان به ویژه تحصیلات دانشگاهی، افزایش میانگین سن ازدواج، کاهش سطح باروری و روند فزاینده نگرش موافق با اشتغال زنان)، میزان مشارکت زنان در بازار کار همچنان پایین است. معمولا سطح پایین اشتغال زنان به میزان قابل ملاحظه ای ریشه در زمینه های اجتماعی و فرهنگی دارد که از طریق سیستم های آموزشی و متون درسی بازتولید می شود. در این تحقیق با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، مهم ترین الگوها و ویژگی های اشتغال زنان در متن و تصاویر کتاب های درسی سه مقطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان مورد مطالعه قرار گرفته است. مطابق نتایج این تحقیق، الگوی سنتی تفکیک نقش های جنسیتی داخل و خارج خانه و مدل «مرد، نان آور خانوار» (مک دونالد 2000) به وضوح در این کتاب های درسی بازنمایی شده است. تنوع شغلی بسیار محدود و همجنس بودن افرادی که زنان شاغل با آنان سروکار دارند، نیز از مهم ترین ویژگی های بازنمایی اشتغال زنان در کتاب های درسی محسوب می شود. به علاوه، تفاوت های مهم و قابل ملاحظه ای در خصوص الگوها و ویژگی های اشتغال زنان بر حسب مقاطع تحصیلی، پایه تحصیلی و عناوین کتاب های درسی در این تحقیق مشاهده گردید
پیش بینی تقاضای نیروی کار زنان در طول برنامة چهارم توسعة اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سیاست های کلی برنامه چهارم توسعه به موضوع ایجاد اشتغال مولد و کاهش نرخ بیکاری بطورکلی و به ویژه برای زنان توجه شده است. با افزایش درصد زنان دارای تحصیلات عالی از کل جمعیت، زنان نقش بیشتر و مهمتری در تأمین نیروی انسانی متخصص خواهند داشت. بنابراین عرضه نیروی کار کشور در برنامه چهارم توسعه دستخوش تغییرات اساسی خواهد شد و سهم نیروی کار دارای تحصیلات عالی (به ویژه در مورد زنان) افزایش قابل توجهی خواهد داشت. در این مطالعه به چگونگی اشتغال زنان در سه بخش عمده فعالیت های اقتصادی (کشاورزی، صنعت و خدمات) براساس متغیرهای پیشنهادی پرداخته شده است. این متغیرها عبارتند از : ارزش افزوده، دستمزد واقعی، میزان فارغ التحصیلی زنان دانشگاهی و میزان جانشینی نیروی کار دو جنس که از جمله عوامل تعیین کننده تقاضای هر بخش در جذب نیروی کار زنان بر اساس مبانی نظری میباشند. در برنامه چهارم توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران, جهت کاهش نرخ بیکاری زنان به 3/9 درصد، باید اشتغال زنان از حدود 2906622 نفر در سال 1383 به 4220826 نفر در پایان برنامه چهارم (1388) افزایش یابد، براساس برآوردهای انجام شده تحقیق حاضر نشان میدهد که با فرض ادامه روند گذشته و عدم ایجاد تحولات ساختاری میزان اشتغال زنان در سال 1388 معادل 3051589 نفر خواهد بود که با توجه به عرضه کل نیروی کار پیش بینی شده در برنامه چهارم توسعه, جمعیت بیکار زنان در این سال به حدود 1714635 نفر بالغ خواهد گردید و لذا نرخ بیکاری آنان به بیش از 30 درصد خواهد رسید که این نرخ از نرخ بیکاری زنان در سال شروع برنامه (8/17 درصد) بالاتر خواهد بود.
اثر بخشی آموزش مدیریت نقش های کار - خانواده مبتنی بر رویکرد بوم شناختی بر افزایش خودکارآمدی معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضاد بین نقش های کار و خانواده عامل مهمی در زندگی زنان شاغل است. در رویکرد بوم شناختی رشد فرد نه محصول خود او و نه در اثر شرایط محیطی او حاصل می شود، بلکه افراد و محیط با یکدیگر تعامل همیشگی و پویا دارند و رفتار افراد نتیجه عوامل چند گانه در سطح فردی، میان فردی و در سطحی وسیع تر اجتماعی فرهنگی است .این پژوهش به منظوربررسی اثر بخشی آموزش مدیریت نقش های کار - خانواده، مبتنی بر رویکرد بوم شناختی بر افزایش خودکار آمدی معلمان زن انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، معلمان زن شاغل در آموزش و پرورش منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 89-1388 بودند. نمونه تحقیق از میان داوطلبان شرکت در این برنامه آموزشی که به فراخوان پژوهش سرا پاسخ مثبت داده بودند انتخاب شدند. از میان 38 معلم شاغل داوطلب شرکت در جلسات، 24 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر یک از گروه ها 12 نفر بودند. برخلاف گروه گواه که آموزشی را دریافت نکردند، گروه آزمایش راهبردها و مهارت های مدیریت نقش های کار- خانواده را طی 12 جلسه بر اساس رویکرد بوم شناختی آموزش دیدند. از هریک از اعضای دو گروه پیش آزمون و پس آزمون خودکارآمدی شرر و همکاران به عمل آمد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس حاکی از آن بود که آموزش مدیریت نقش های کار - خانواده مبتنی بر رویکرد بوم شناختی بر افزایش خودکار آمدی معلمان زن مؤثر بود.
زنان در بازار کار شهری؛ مطالعه تطبیقی شهرهای تهران و مونترال
حوزه های تخصصی:
یکی از معضلات مهم شهرها و روستاهای ایران، شمار روزافزون زنان بیکار، به ویژه زنان تحصیلکردهی در جستجوی کار و متعاقب آن، کاهش سطح تولید و بهرهوری، افت درآمد سرانه و رفاه است. این مطالعهی تطبیقی، بر پایه آمار جمعیتی سال 1385 (2006) و مشاهدات و مصاحبههای انجام شده در سالهای 2010-2011 شکل گرفته است. مقاله با هدف ترسیم دورنمایی از جنبههای مثبت و فرصتها برای کارآفرینی و کاهش بیکاری زنان شهر تهران، شاخصهای اشتغال و بیکاری، تفاوتهای موجود در سطح و نوع اشتغال زنان، علل و مکانیزمهای آنها و به ویژه نظام آموزشی را بررسی و تحلیل کرده است. این پژوهش، بر پایه سوال اصلی: علل تفاوت ساختاری در سیستم آموزشی دو شهر تهران و مونترال، و این که؛ تاثیر پذیری اشتغال زنان عمدتا از چه عواملی است؟ و فرضیه منطبق با آن که: نظام آموزشی و فرهنگ کار، علل مهم تفاوت ساختاری در اشتغال زنان مونترال و تهران است، شکل گرفته است. به این ترتیب، فرضیه، بر تفاوت عمیق میان دو سیستم آموزشی کار محور و تخصص گرا در مقابل مدرکگرا و در نگرش و تلقی از کار و اشتغال، تاکید دارد. نتیجه اصلی این پژوهش: تایید فرضیه، یعنی وجود ساختار آموزشی حرفه و کار محور شهر مونترال سبب اشتغال بالای جمعیت، ب ه ویژه زنان در مقایسه با شهر تهران شده است. از دیگر نتایج مهم این مطالعه برای مدیریت شهری به ویژه در تهران: ضرورت ایجاد و گسترش نظام آموزشی مبتنی بر کسب مهارت، حرفه و سواد کاربردی برای همه افراد؛ نظام حقوقی و قانونی روشن؛ شفاف و قطعی در اجرای ضوابط و قوانین مصوب در زمینه اشتغال همه افراد؛ فضای فرهنگی حفظ کرامت و اعتبار انسانی صرف نظر از جنس، و تسهیل کننده اشتغال برای همه انسانها و سیستم اقتصادی و مالی پویا، کارآمد و باثبات، همراه با تشویق و تسهیل منجر به تولید شغل و کارآفرینی زنان شود. این مجموعه میتواند در نهایت، از بروز تخلفات و موانع متعدد کاسته و بستر مناسب برای کاهش بیکاری و ارتقاء موقعیت اقتصادی-اجتماعی زنان در جامعه شهری ایران فراهم نماید.
مروری بر اشتغال زنان
حوزه های تخصصی:
مطالعه ای پدیدارشناسانه درباره تجربه زیسته مدیران زن در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتغال زنان پدیده ای است که در طی سال های اخیر توجه عده بسیار زیادی را به خود جلب کرده است؛ به طوری که عده ای به جنبه های مثبت آن توجه نموده، بر اشتغال هر چه بیشتر زنان در عرصه های مختلف تأکید میکنند، اما از طرف دیگر، عده ای به جنبه های منفی اشتغال زنان توجه کرده، از تعارض کار- خانواده سخن به میان میآورند. این مقاله بر آن است که به تجربه زیسته زنان مدیر متأهل در بافت جامعه ایران و در حیطه های مختلف بپردازد. روش به کارگرفته شده در این پژوهش به صورت کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است و مبتنی بر نمونه گیری هدفمند 10 نفر از زنان مدیر متأهل است که در خلال مصاحبه، جربیات خود را از زندگی شغلی، فردی و خانوادگی به طور کامل بیان کردند. یافته های این پژوهش در قالب 3 کد تبیینی – که حاصل استخراج و مقوله بندی داده در 118 کد توصیفی، 28 زیر کد تفسیری و 10 کد تفسیری است- عبارتنداز : تجارب فرد از زندگی فردی، تجارب فرد از زندگی خانوادگی و تجارب فرد از زندگی شغلی و اجتماعی. یافته های این مطالعه نشان میدهد که اشتغال فرد بر جنبه های مختلف زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی او تأثیرگذار است. تجارب شرکت کنندگان در این مطالعه نشان میدهد که اشتغال در بیرون از خانه سبب افزایش رضایت از زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی آنان میشود و اشتغال به شخص اجازه میدهد تا خود را به عنوان فردی مفید برای جامعه تعریف کند، اما از طرفی اکثر مشارکت کنندگان به سختی هماهنگی نقش های خانوادگی و نقش های شغلی اذعان دارند. همچنین، در صورتی که زنان استعدادها و تواناییهای خود را در کار پرورش دهند، میتوانند در یک زمان به خوبی از عهده چندین نقش برآیند و برعکس زمانی که چندین نقش بر عهده دارند، میتوانند تواناییها و قابلیت های خود را افزایش دهند.
بررسی عوامل مؤثر بر نرخ مشارکت اقتصادی زنان با رویکرد پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش از روش پویایی شناسی به منظور بررسی عوامل مؤثر بر نرخ مشارکت اقتصادی زنان بهره گیری شد. ابتدا وضعیت اشتغال زنان بررسی شد و با مرور پژوهش های پیشین و نظریات موجود و شناسایی برخی عوامل کلیدی مؤثر بر اشتغال زنان، اثرات متقابل آن ها به صورت حلقه های بازخوردی، در یک مدل پویا (دینامیکی) ارائه شد. این مدل دیدگاهی جامع و سیستمی به موضوع اشتغال زنان برای سیاست گذاران و پژوهشگران این عرصه را فراهم می آورد. همچنین در صورت تأمین داده های کمّی، می توان با استفاده از مدل ارائه شده در این پژوهش به سناریو سازی و شبیه سازی مدل نیز اقدام کرد که دراین صورت پیش بینی نرخ مشارکت اقتصادی زنان تحت سیاست های مختلف، امکان پذیر خواهدشد و می توان از آن به مبنای شبیه سازی اثرات سیاست های مدنظر استفاده کرد
چالش های اخلاقی اشتغال زنان برای خانواده (بررسی تطبیقی اسلام و فمینیسم و ارائه راهکارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان می دهد مادران شاغل باید نزدیک به دوبرابر مادران غیرشاغل در هر روز وقت صرف کنند تا بتوانند هم وظیفه مادری و همسری خود را انجام دهند و هم از عهدة مسئولیت شغلی خود برآیند که این موجب کاهش توانایی، بی حوصلگی و خستگی بیش از حد آنها می شود. اسلام با اشتغال زنان در بیرون از خانه مخالفتی ندارد؛ به شرط آنکه، سلامت اخلاقی آنان به خطر نیفتد، حرمت و عفت آنان در معرض آسیب و خطر قرار نگیرد و کیان خانواده آسیب نبیند. در مقابل، فمینیسم با روانه ساختن بی رویه زنان به بازار کار، به محیط خانه که بهترین محیط هنرنمایی زن و مهم ترین ابزار زن برای مشارکت اجتماعی و تأثیرگذاری بر اعضای خانواده است، آسیب های جدی وارد کرده است. در این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته، دیدگاه های اسلام و فمینیسم در موضوع اشتغال زنان با هم مقایسه شده و سپس چالش های اخلاقی این امر برای خانواده از دیدگاه فمینیسم و راهکارهای اسلام در این زمینه بررسی شده است.
جایگاه زنان در بازار کار کشورهای در حال توسعة مسلمان و غیرمسلمان (1995-2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ بشر زنان همواره نقش شایان توجهی در تحولات اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی ایفا کرده اند. امروزه با وجود پیش رفت های همه جانبه در علوم طبیعی و انسانی، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه سهم زنان در فعالیت های اقتصادی و اشتغال پایین است. در مطالعات توسعه، گاه این پرسش مطرح شده که آیا دلیل این مشارکت اندک زنان در این کشورها باورهای سنتی یا دینی است؟ در این مقاله با انتخاب 16 کشور در حال توسعه و توسعه یافتة اسلامی و غیراسلامی با ارائة تحلیلی آماری از وضعیت مشارکت زنان در بازار کار کشورهای بررسی شده، جایگاه زنان در کشورهای مسلمان و غیرمسلمان مقایسه شده است. در نهایت با استفاده از روش تاکسونومی عددی نشان داده شده است که کشورهایی که از نظر وضعیت اشتغال شرایط بهتری را برای زنان فراهم کرده اند از نظر شاخص های اقتصادی در وضعیت مناسب تری قرار دارند و تفاوت های دینی در نرخ مشارکت زنان نقش نداشته است.
مطالعه ی الگوی فضایی شیوع ازدواج در بین زنان زیر 20 سال شهری و فرزندآوری آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان وقوع ازدواج تأثیر بلافصل و بدون واسطه ای را بر باروری اعمال می کند. در چند سال اخیر، سن ازدواج زنان بویژه در مناطق شهری کشور افزایش یافته است اما با این حال باز شاهد ازدواج دختران شهری در سنین پایین هستیم. به طوری که بر طبق آمارهای سرشماری 1385، حدود 432 هزار نفر از زنان 19-10 ساله مناطق شهری حداقل یکبار ازدواج کرده اند. از آنجا که ازدواج های زودرس یا سنین پایین شروع ازدواج، با میزان باروری ارتباط مستقیم دارد، مقاله ی حاضر به مسأله ی شیوع ازدواج در بین زنان شهری کمتر از 20 سال و فرزندآوری آنان در سطح شهرستانی از بُعد فضایی نظر افکنده است. این مطالعه با استفاده از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 انجام گرفته است. برای بررسی رابطه ی معناداری بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است؛ سپس از شاخص خودهمبستگی فضایی (موران) و شاخص محلی پیوند فضایی (لیسا) برای نشان دادن تغییرات و گرایش و عدم گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های هم جوار، استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین درصد شهرنشینی و نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان رابطه و همبستگی منفی وجود دارد و توزیع فضایی آن ها در سطح کشور یک توزیع تصادفی است. نتایج ضریب همبستگی نشانگر آن است که با افزایش درصد سطح تحصیلات و اشتغال زنان از نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان کاسته می شود. بین نرخ ازدواج دختران نوجوان و میزان فرزندآوری آنان در مناطق شهری رابطه و همبستگی مثبتی وجود دارد و شاهد گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های نیمه متمرکز در زمینه ی این دو متغیر هستیم. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیرهای نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری، درصد شهرنشینی و درصد زنان بی سواد مجموعاً 43 درصد از تغییرات میزان فرزندآوری زنان نوجوان شهری را تبیین می کند.
بررسی سیاست گذاری اشتغال زنان در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله موضوعات مهم در حوزه ی زنان و خانواده، وضعیت و جایگاه اشتغال زنان و تمهیدات سیاستی، قانونی و برنامه ای اندیشیده شده برای آن، جهت تحقق وضعیت مطلوب نظام سیاست گذاری است. بی شک محتوا و چگونگی پرداختن نظام سیاست گذاری به این موضوع، یکی از عوامل تأثیرگذار در تعیین وضعیت و جایگاهی مطلوب برای آن به شمار می رود. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد بررسی سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران در حوزه ی اشتغال زنان و توصیف وضع موجود است. در این راستا، با استفاده از تحلیل محتوای کیفی، متن کلیه ی سیاست ها و قوانین مصوب در نهادهای اصلی سیاست گذار و قانون گذار در جمهوری اسلامی ایران از طریق احصاء و تبیین مقولات و موضوعات مورد توجه در این سیاست ها و قوانین
بررسی شد. سیاست گذاری اجتماعی با محور کلان سیاست های تشویقی- ترویجی که خود شامل دو دسته مقوله ی «اشتغال متناسب زنان» و «اشتغال بدون قید زنان» و محور کلان سیاست های حمایتی شامل دو محور خردتر «حمایت از زنان شاغل» و «حمایت از غیرشاغلین زن» می باشد، به موضوع اشتغال زنان توجه کرده است. با این حال، بسیاری از سیاست های کلی فاقد پشتوانه در قوانین جاری جهت عملیاتی شدن بوده و لذا در حد شعار باقی مانده است.
بررسی تعارض نقش های خانوادگی و اجتماعی بانوان و ارائه ی الگوی مناسب برای زندگی خانوادگی زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر، روند اشتغال زنان سیر صعودی به خود گرفته است. این در حالی است که زنان از وظایف و مسئولیت های سنتی خانه داری و همسرداری و تربیت فرزند و... معاف نشده و علاوه بر کار بیرون بار این مسئولیت ها را نیز همچنان بر دوش می کشند. ایفای همزمان نقش های خانوادگی و شغلی باعث تعارض نقش می شود که آثار و پیامدهای سویی به دنبال دارد. لازم است برای کاهش این تعارضات و مشکلات تبعی آن چاره جویی شود. این چاره اندیشی باید با فرهنگ جامعه همخوان و هماهنگ باشد. بنابراین تعیین چارچوب های منطقی و عالمانه که با موازین دینی و عرفی مطابقت داشته و بتواند مبنای عمل جامعه ی اسلامی ما قرار گیرد حائز اهمیت است. این جستار ضمن واکاوی ابعاد مختلف پدید هی اشتغال زنان و طرح راهکارهای مناسب برگرفته از نتایج تحقیقات و مطالعات انجام شده و استفاده از متون و نصوص معتبر دینی نظریه ی روشن و ثابتی را به عنوان الگوی مناسب برای زندگی خانوادگی و شغلی زنان بر مبنای فکر دینی ارائه می دهد.