مطالب مرتبط با کلیدواژه

مهستی گنجوی


۱.

بازتاب زنانگی در رباعیات مهستی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اروتیک زنانه زبان زنانه معشوق مرد مهستی گنجوی نگرش جنسیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۴ تعداد دانلود : ۴۱۴
مهستی گنجوی(490-577ق) بانوی رباعی سرا، بسیار پیشروتر از زمان خود زیسته است؛ زیرا جهان بینی و وضعیت زندگی او موجب سرودن اشعاری شده که با توجّه به شعر زنان شاعر کلاسیک در تاریخ ادبیات فارسی کم سابقه است. مهستی در گذشته با قضاوت های نادرست، مورد بی مهری قرارگرفته است و در زمان معاصر نیز این اجحاف در برخی پژوهش ها درباره ی او هویّداست. نشان دادن ویژگی های زنانه ی مهستی در رباعیاتش از اهداف پژوهش حاضر است. پژوهش، به شیوه ی توصیفی و داده ها به روش سندکاوی و کتابخانه ای گردآوری و با استفاده از تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهستی بی هیچ پرده پوشی آنچه احساس و تجربه ی زنانه اش اقتضا می کند، در شعر نمایان می سازد. از خصوصیات زنانه ی او می توان به ابراز عشق و علاقه به جنس مخالف، اشاره به جنسیت خود، تصاویر و ویژگی های زنانه، اعتراض خاموش فمنیستی، محافظه کاری، زبان اروتیک زنانه اشاره کرد که در متن مقاله با ذکر نمونه به تفصیل بیان شده است.  
۲.

تحلیل مقایسه ای زبان جنسیت در شهرآشوب های مهستی گنجوی و امیرخسرو دهلوی بر اساس نظریه موریس گرامون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهرآشوب زبان جنسیتی مهستی گنجوی امیرخسرو دهلوی نظریه موریس گرامون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۶
شهرآشوب یکی از گونه های ادب غنایی است که در فرهنگ و ادب ایرانی، ماهیتی مردانه دارد؛ زیرا نیازمند مراودات انسانی-اجتماعی آزادانه ای است که عرف اجتماعی آن را برای زنان نمی پسندیده است. ورود مهستی گنجوی در این عرصه و ابداع شهرآشوب های صنفی در قالب رباعی، واکنش های انتقادی متفاوتی با خود به همراه داشت که در یک مورد یعنی مردانه بودن زبان شهرآشوب های مهستی به اشتراک می رسند. مساله اصلی تحقیق حاضر، ثبوت وجود زبان جنسیتی زنانه در شهرآشوب های مهستی گنجوی بوده است. برای اثبات این مسأله، از نظریه القاگری واکه های موریس گرامون در مقایسه انواع واکه های تکرارشونده و نوع القاگری آن در شهر آشوب های امیرخسرو دهلوی و مهستی گنجوی استفاده شد. در این پژوهش که به روش تحقیق ترکیبی (توصیفی-تحلیلی-آماری و قیاسی) انجام یافت، متغیّر جنسیت، مبتنی بر دیدگاه عرفی و کلیشه های فرهنگی در موضوعیت نقش های مردانه و زنانه سنجیده شد و این نتایج به دست آمد: نوع القاگری واکه ها در همه گروه های واکه ای (تیره، روشن، درخشان)، در شهرآشوب های مهستی و امیرخسرو دهلوی، به گونه ای معنادار از هم تمایز داشته و بعضا در جهت مخالف یکدیگر قرار دارد. بنابراین می توان ادعا نمود که زبان شعری شهرآشوب های مهستی، برخلاف تصور عمومی، درصد بالایی از زنانگی را داراست.
۳.

رباعیات فارسی در پنج دستنویس کهن

کلیدواژه‌ها: رباعی خیام مهستی گنجوی اوحدالدین کرمانی دستنویس های کهن ترجمه منظوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۱۰۲
یکی از منابع ارزشمند اشعار کهن پارسی، یادداشت هایی است که دارندگان نسخه های خطی در اوراق سفید اول و آخر دستنویس ها، فواصل رسالات، و هامش اوراق کتابت کرده اند. هرچه تاریخ نسخه ها و به طریق اولی تاریخ کتابت این یادداشت ها قدیمی تر باشد، بر ارزشمندی آن ها افزوده می شود. در مقاله پیش رو، 57 رباعی از پنج دستنویس کهن استخراج و با توضیحات لازم عرضه شده است. این رباعیات به نام خیام، مهستی گنجوی، اوحد الدین کرمانی، کمال اسماعیل اصفهانی و دیگران ثبت شده و برخی از رباعیات نیز فاقد نام گوینده است. دو رباعی در این منابع، ترجمه اشعار عربی ویا بالعکس است و از منظر ادبیات تطبیقی در خور اهمیت و استناد است.
۴.

تنازع در انتساب یک غزل به سعدی، مهستی و رفیع مروزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفیع مروزی هلالی جغتایی سعدی مهستی گنجوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۶۶
از جمله مشکلات امروز در باب اشعار پیشینیان، سرگردان بودن برخی از این اشعار در جُنگ ها و تذکره های مختلف است. به تکرار با اشعاری مواجه می شویم که به چندین شخص منتسب است؛ تا جایی که خواننده از انتساب های چندگانه این آثار در تاریخ ادبیات، سردرگم می شود. غزل معروفی به نام سعدی و البته در دیوان هلالی جغتایی با عنوان مخمس بر غزل سعدی ثبت شده است که با بررسی کلیات سعدی و تفحص در چند نسخه خطی، غزل در دیوان سعدی پیدا نشد. غزلی که در تضمین هلالی به دست است، تخلص به نام سعدی نیز دارد. این غزل در دو سفینه بیاض تاج الدین احمد وزیر و روضه الناظر و نزهه الخاطر عبدالعزیز کاشی، به مهستی نسبت داده شده است. نکته بسیار مهمی که موجب ایجاد تشکیک در این انتساب ها می شود، آمدن این غزل در لباب الالباب به نام رفیع مروزی است. با توجه به این که لباب نسبت به همه این آثار متقدم است، انتساب غزل به مهستی و سعدی مورد تردید قرار می گیرد. ضمن اینکه در سه موضع در جوامع الحکایات ، تاریخ جهانگشای جوینی و مکارم اخلاق از این غزل بیت یا ابیاتی آمده، که با توجه به حدود تاریخی این کتاب ها، انتسابش به سعدی غیر ممکن است. دیگر اینکه انتساب غزل به رفیع نسبت به مهستی ارجحیت دارد. چه اینکه غزل مزبور در لباب که متقدم تر از نسخه های دیگر است به نام رفیع مروزی آمده است.