سعید فامیل دردشتی

سعید فامیل دردشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

بررسی تحلیلی راهبرد ها و مولفه های نظام سلوکی میرزا جواد ملکی تبریزی

کلیدواژه‌ها: مولفه های سلوک نظام سلوکی راهبرد سلوک روش سلوک دستورات سلوک شرعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۲
میرزا جواد ملکی تبریزی از عارفان نامی معاصر شیعی میباشد. علما و دانشمندان شهیر پس از ایشان نظیر علامه طباطبایی، علامه حسینی طهرانی و امام خمینی (ره) از ایشان به بزرگی یاد کرده اند و برای نظریات ایشان جایگاه والایی قائل بوده اند. مطالعه «مبانی» و «دستورات» سلوکی ایشان که مبتنی بر اصول «هستی شناختی» و «انسان شناختی» عرفانی و عقلی وی می باشد، نمایانگر یک «نظام واره سلوکی» است. نظامی که عمل به دستورات آن انسان را به «توحید» و «لقاء الهی» برساند. مهمترین راهبردها و مؤلفه های این نظام سلوکی عبارتند از: «تفکر»، «علیت»، «وضع الفاظ برای ارواح معانی»، «جامعیت انسان نسبت به عوالم»، «فقر ذاتی سالک»، «محبت»، «اختلاف احوال سالکین»، «مراقبه»، «پایبندی به شریعت»، «توبه»، «توجه به اوقات و ایام خاص»، «مرگ آگاهی»، «قاعده رفق و مدارا»، «نفی دعوی کاذب»، «توسل به انسان کامل» و «توحید»؛ در این تحقیق کوشش شده است که با روش توصیفی تحلیلی ضمن بر شمردن و توضیح هریک از این راهبردها و مؤلفه ها به تحلیل عرفانی – عقلانی آنها نیز پرداخته شود تا وجه انسجام و روشمندی نظام سلوکی میرزا بیش از پیش نمایان گردد. شایان ذکر است در تحلیل راهبردها و مؤلفه های نظام سلوکی میرزا سعی شده است تا حد امکان این تحلیل ها از درون نظام سلوکی ایشان ارائه گردد تا وجه اصالت و استحکام این نظام سلوکی آشکار گردد. بر این اساس اهداف این تحقیق به ترتیب عبارتند از: «استخراج و معرفی راهبردها و مؤلفه های نظام سلوکی میرزا جواد ملکی تبریزی»؛ «توضیح و تبیین راهبردها و مؤلفه های نظام سلوکی میرزا مطابق با آراء و نظریات ایشان» و در نهایت «ارائه تبیینی منسجم و روشمند بر اساس آموزه های عرفانی – عقلی از راهبردها و مؤلفه های نظام سلوکی میرزا در جهت تبیین انسجام و روشمندی این نظام سلوکی».
۲.

واکاوی مقوله ادراک و واقع نمایی آن در اندیشه میرزا جواد ملکی تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقع نمایی علم ادراک واقع مطابقت ادراک کیفیت ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۲
مسئله ادراک و واقع نماییِ آن، ازجمله مهم ترین مسائلی است که اندیشه فیلسوفان را از آغاز تفکر فلسفی تاکنون به خود معطوف داشته است. میرزاجواد ملکی تبریزی ازجمله متفکران عارفی است که در این خصوص، نظریات و آرای درخورِ توجه و ارزشمندی را بیان کرده است. این دیدگاه ها ممکن است در نگاه ابتدایی تاحدودی با نظریات مشهور در باب معرفت شناسی اختلاف داشته باشد، اما از لحاظ علمی و فنی دارای ویژگی ها و مختصاتی است که درخورِ بررسی است. برخی از ویژگی ها و مختصات دستگاه معرفت شناسی میرزا عبارت اند از: عدم ادراک تام از حقایق عالم طبیعت به واسطه وجود خطا در ادراکات حسی، اتحاد میان عالم و معلوم، اعتقاد به تعدد معلوم و مدرَک واحد نسبت به فاعل های شناسای مختلف، نفی تحقق وجود خارجی برای اجسام به سبب تعدد ادراکات از مدرَک واحد، ارجاع جمیع ادراکات انسان به حیطه وجودی نفس انسانی، تبیین ادراک به عنوان عاملی برای تبیین کیفیت نفس و نه بیان کننده کیفیت معلوم خارجی، توقف کیفیت ادراک انسان از حقایق بر مرتبه وجودی مدرِک.میرزا با کمک گرفتن از اصول و مؤلفه های مذکور، مطابقت میان معلوم ذهنی و علمی با معلوم خارجی را انکار می کند و اساساً مقوله علم را از وجود چنین مطابقی بی نیاز می بیند. هدف اصلی این نوشتار، شناساندن دیدگاه های میرزاجواد ملکی تبریزی در حیطه ادراک و واقع نمایی و بررسی این دیدگاه هاست.
۳.

بررسی عوامل تنوع پذیری ادراکات و مشاهدات بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت عرفانی تجلیات کثرت معرفت اعیان ثابته ظهورات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۸
بدون تردید هر حقیقت و پدیده ی واحدی می تواند متعلق ادراکات و مشاهدات متنوع و متکثر قرار گیرد. اینکه چگونه می توان از حقیقت و پدیده ای واحد، ادراکات و مشاهدات متنوعی داشت به نحوی که از یکسو تمام آن ادراکات و مشاهدات را دارای حیثیت «واقع نمایی» بدانیم و از سویی دیگر در دام «نسبیت گرایی» معرفت شناختی گرفتار نگردیم، معمایی است که به نظر می رسد کلید گشایش را باید در میان مبانی حکمت متعالیه جستجو نمود. نگاه وجودی به مقوله «ادراک»، وقوع تشکیک در «ادراکات» و «مشاهدات»، اتحاد وجودی میان «علم» و «عالم» و «معلوم»، سنخیت وجودی میان «علم» و «عالم» و «معلوم»، محدودیت و تعین ذاتی و امکانی در جانب «مدرِک»، محدودیت و تعین ذاتی و امکانی در جانب «مدرَک»، «عین ربط بودن مظاهر حقیقت وجود» و «وحدت اتصالی وجود» از مبانی ای محسوب می گردند که می توان با کاربست آنها راه حلی موجه و روشمند برای تنوع پذیری ادراکات و مشاهدات بر اساس مبانی حکمت متعالیه پیدا نمود. کاربست مبانی مذکور به ما نشان خواهد داد که چگونه تمامی «سطوح»، «مراتب» و «لایه»های مختلف معرفتی که برای «حقیقت» یا «مدرَک» واحد قابل شناسایی و تصور است، می توانند در «سطح»، «مرتبه» و «لایه» خود دارای ارزش معرفت شناسی به معنای «حکایتگری از واقع» باشند.
۴.

تبیین کل الکمال بودن حقیقت وجود و مظاهر آن با نگاهی به چالش ها و رهیافت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کل الکمال بودن حقیقت وجود کل الکمال بودن مظاهر حقیقت وجود حمل حقیقت و رقیقت عدم تناهی حقیقت وجود معیت قیومیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۶
نوشتار کنونی بر آن است که با استفاده از اصولی نظیر استقلال و بساطت محض حقیقت وجود، «کل الکمال بودن حقیقت وجود» را اثبات کند. با اثبات کل الکمال بودن حقیقت وجود، می توان به حکم عدم تناهی این حقیقت، «معیت قیومیه» حقیقت وجود را با مظاهرش نتیجه گرفت و به حکم این معیت، مظاهر حقیقت وجود را نیز به نحو رقیقت کل الکمال دانست. لکن اثبات کل الکمال بودن مظاهر حقیقت وجود تنها به واسطه عدم تناهی حقیقت وجود و معیت قیومیه آن با مظاهر نمی باشد؛ بلکه با استفاده از اصولی نظیر عدم تناهی صفات واجب تعالی، صرافت وجود، عدم تخلل عدم در هستی، سنخیت ظاهر با مظهر، تطابق عوالم، قاعده اعطاء و احسن بودن نظام هستی نیز می توان «کل الکمال بودن مظاهر حقیقت وجود» را به نحو رقیقت به اثبات رسانید. البته «کل الکمال بودن مظاهر حقیقت وجود» با چالش هایی نظیر «لزوم وجوب وجود در مظاهر حقیقت وجود»، «عدم ادراک کمالات مظاهر وجود» و «محدودیت قدرت واجب تعالی» مواجه است که به نظر نگارنده می توان با توجه به مبانی و اصولی نظیر «حمل حقیقت و رقیقت»، «محدودیت قوای ادراکی انسان»، «اشتداد پذیری ادراک» و «عدم تعلق قدرت واجب تعالی به امور محال» رهیافت های مناسبی برای این چالش ها یافت.
۵.

بازخوانی تحلیلی انتقادی نظریه «مباینت وجودی تشکیک در مراتب با تشکیک در مظاهر» با تاکید بر اصل «نامتناهی بودن حقیقت وجود»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نامتناهی بودن حقیقت وجود تشکیک در مراتب تشکیک در مظاهر وحدت اتصالی وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۸۹
هدف این نوشتار آن است که با تأکید بر اصل «نامتناهی بودن حقیقت وجود»، نوعی «وحدت اتصالی» را در ساحت هستی به اثبات برساند. وحدتی که در پرتو آن «انفصال»، «تباین»، «مرزبندی» و «مرتبه بندی» حقیقی در ساحت هستی نفی گردد. اثبات این هدف طبق «وحدت شخصی وجود» و وقوع تشکیک در مظاهر حقیقت وجود، چندان دشوار نیست؛ لکن اثبات آن طبق «وحدت تشکیکی وجود» و وقوع تشکیک در مراتب حقیقت وجود، از جهاتی نظیر «مقید شدن واجب تعالی»، «انفصال میان مراتب حقیقت وجود» و «مصداق وجود بودن کثرات» مورد مناقشه قرار گرفته است؛ به نحوی که عده ای نسبت میان «تشکیک در مراتب» و «تشکیک در مظاهر» را تباین دانسته اند. لکن عمده این مناقشات ناشی از غفلت در هستی شناسی «مرتبه»، خلط میان «اعتبارات وجود» و مهم تر از همه اعتقاد به عدم امکان اثبات «نامتناهی بودن حقیقت وجود» طبق «وحدت تشکیکی مراتبی» است. براین اساس نگارنده معتقد است که با اثبات «نامتناهی بودن حقیقت وجود» در «وحدت تشکیکی مراتبی» می توان «وحدت اتصالی» وجود و عدم مباینت «تشکیک در مراتب» با «تشکیک در مظاهر» را نتیجه گرفت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان