فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۷۹٬۳۳۶ مورد.
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
113 - 137
حوزههای تخصصی:
Significant advancements in empirical sciences have intensified feelings of self-forgetfulness, emptiness, meaninglessness, stress, and loneliness in humans. As a result, individuals in our time more than any other time need a solid foundation for guidance. The belief in "Mahdism," which is a common belief among all Abrahamic religions and has a special prominence in Shia Islam, can serve as a strong and salvific foundation against cognitive, ethical, and psychological crises with utmost effectiveness. In this article, we delve into the various dimensions of this idea from the perspective of Quranic verses and Islamic narrations and its role in addressing various crises in modern society, as well as addressing some intellectual doubts rose against this idea. By referencing religious and rational sources, we will analyze and elucidate the Islamic perspective on the Mahdi and his revolutionary efforts. Modern humans desire peace, wisdom, and justice, which are lofty ideals. Based on historical texts and religious narrations, Imam Mahdi is a figure who will realize these ideals and overthrow the adversaries. Imam Mahdi will establish a government based on justice that will encompass the entire world. He will actualize the Quranic invitation: "Say, O! People of the Book come to a word that is equitable between us and you." (Quran, 3:64). Religious evidence indicates that Imam Mahdi establishes an ideal relationship among individuals and eliminates discord, oppression, and ignorance. He establishes a government based on kindness and mercy by actualizing the Quranic verse "The believers are brothers" (Quran, 49:10). There are over three thousand hadiths from the Prophet of Islam (PBUH) and the impeccable Imams specifically related to the topic of the Imam of the Time. These hadiths can be found in Shia and Sunni texts. It is noteworthy that many renowned Sunni scholars have published specialized books on the topic of the Imam Zaman (AS). Throughout history, the concept of anticipation and hope for a brighter future has been a common belief among nations and religions and will continue to be so. This outlook is intrinsic to humanity. However, the difference lies in the representative of civilization and the leader of global sovereignty. Within the framework of Shia thought, emphasis is placed on the honorable Imam who experiences the hardships of life like any other individual. He holds authority among the people and is a partner in their joys and sorrows. There are two distinct forms of anticipation. The first type is recognized as effective, empowering, and enduring anticipation, which can even be considered a form of selflessness and service to the truth. On the other hand, the second type of anticipation is deemed sinful, destructive, and paralyzing, ultimately leading to captivity. In the contemporary era, there is an increasing consensus that a global leader is necessary to address the multiple crises we are facing. This leader will have the ability to eradicate wars, conflicts, power abuse, colonialism, and other forms of injustice and inequality. However, it is essential to identify an individual with the necessary qualities to fulfill this important role. The global leader who will bear this immense responsibility must serve as a role model. Critics of Shiism believe that according to the beliefs of this school of thought, the hidden Imam must now have lived for almost twelve centuries, which is impossible for any human being. In response, it must be clarified that this criticism is merely based on the improbability of such a scenario, not its impossibility. In fact, a lifespan of this length or even longer is usually impossible, but not logically impossible. However, those who delve into the hadiths of the Prophet of Islam and the impeccable Imams find that they describe this life as miraculous. A miracle is by no means impossible, and it cannot be refuted with scientific arguments. Furthermore, it is strange that these criticisms arise from the People of the Book, including Jews, Christians, and some Muslims, as they themselves accept the miracles of the prophets of God based on their holy scriptures. According to the Islamic traditions and Quranic verses, it can be concluded that Imam Mahdi will appear to restore the position of the heavenly book and the teachings of the Prophet of Islam. He will establish global justice and renew the spiritual essence of the religious community. These are issues that no prophet has succeeded in fully realizing. The real life of the book and tradition lies in implementing global justice. The ultimate goal and purpose of God in creation will be fully realized through the most selfless servants, reformers, and devoted followers of the Prophet of Islam. Imam Mahdi will begin his mission by inviting people to a healthy and civilized life through faith. People worldwide, tired of the trials and tribulations of life and disillusioned with the emptiness of human ideologies, will respond eagerly and wholeheartedly to the call of Mahdi and strive to develop their mental powers and deepen their religious knowledge. Therefore, with determined resolve, leadership, and steadfast support from his loyal followers, Mahdi is poised to create a fundamental framework for a global governing body that upholds justice. The ultimate goal of Islam is to establish global justice (Quran, 57:25). God's definitive promise of victory guarantees the completion of Islam's historical philosophy, especially the triumph of the oppressed: "We wanted to bestow favor upon those who were oppressed in the land and make them leaders and inheritors." (Quran, 28:5) Belief in the Mahdi not only guarantees a hopeful outlook on the future of the world and humanity but also signifies a fundamental progress towards intellectual growth and maturity.
بررسی عناصر شکل دهنده نظام ارتباطاتی در زمان صفویه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
160 - 189
حوزههای تخصصی:
از زمانی که انسان ها در کنار یکدیگر جامعه را تشکیل دادند، ارتباطات شکل گرفت و در تاریخ ادامه یافت. مطالعات ارتباطات در طول تاریخ می تواند دستاوردهای زیادی را برای ارتباط پژوهان به همراه داشته باشد. یکی از دوره های تاریخی مهم در تاریخ ایران، زمان صفویه است. در دوران صفویه که حکومتی مرکزی و قدرت مند شکل گرفت شاهد تغییرات بنیادین و مهم در تمام ابعاد حیات جمعی انسانی و اجتماعی هستیم. یکی از این ابعاد، نظام ارتباطات است. نظام ارتباطی در زمان صفویه بیش از دوره های دیگر توسعه و نظم یافت. هدف از این تحقیق، بررسی عناصر و مؤلفه های تشکیل دهنده و تقویت کننده نظام ارتباطات در زمان صفویه می باشد که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در حوزه مطالعات تاریخی ذیل سه مؤلفه اصلی فرستنده، مکان های ارتباطی، عناصر دوازده گانه شاطران، چاپارها، جهان گردان، عالمان و اندیشمندان، هنر، زبان، ارتباطات سیاسی، شهر و راه های ارتباطی، کاروان سراها، مساجد، زیارتگاه ها، قهوه خانه ها، صورت بندی و مورد کاوشی ارتباطی قرار گرفته است.
معناشناسی «حیرت» با تکیه بر تحلیل مقایسه ای حوزه معنایی «سرگردانی» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشتقات واژه «حیرت» از کلمات پر کاربرد در معارف اسلامی است. خلأ معناشناختی واژه «حیرت» در پژوهش های پیشین سبب شده است نگارنده ظرایف معنایی این واژه را در مقایسه با واژگان همسو، ارزیابی و ازلحاظ معنایی مقایسه کند؛ ازاین رو، ابتدا معنای لغوی این واژه، مطرح و سپس به بررسی آن در میان واژگان حوزه معنایی «سرگردانی» پرداخته میشود. در این مرحله با قراردادن حیرت در نقطه کانونی این حوزه کلماتی معرفی و با واژه حیرت مقایسه معنایی شده اند که بیشترین مؤلفه های معنایی مشترک با حیرت را در قرآن کریم داشته اند؛ واژه هایی همچون «یُبْلِسُ»، «فَبُهِتَ»، «مُذَبْذَبینَ»، «یَعْمَهُونَ»، «یَتیهُونَ»، «مِرْیَه»، «یَهِیمُونَ» و «یَتَرَدَّدُونَ». از مقایسه واژگان معلوم می شود تحیر برخلاف واژه ابلاس فاقد مؤلفه ناامیدی از راهیابی است و نیز «مُذَبْذَبینَ» حاوی معنایی از سرگردانی است که به عمد رخ می دهد و مخصوص منافقان است. معنای مستظهر از «یَتیهُونَ» مشتمل بر تشبیه به سرگردانی در بیابان است. واژه «مِرْیَه» بیان کننده ریشه سرگردانی در شک است و کلمه «هام» از سردرگمیِ حاصل از عشق خبر می دهد؛ درحالی که واژه تحیر و تردد نسبت به این مؤلفه ها مطلق است.
شیوه اجرا: «ایفاء» در حقوق یا «تسلیم مال» در فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
197 - 226
حوزههای تخصصی:
در حقوق، مباحث تحصیل اموال ذیل شیوه «ایفاء» تعهد، و در فقه، مباحث تحصیل اموال ذیل شیوه «تسلیم مال» قرار می گیرند؛ طریقه های متفاوتی در تحصیل اموال که موجبات حقوقی برمی گزینند. حقوق بر مبنای «نظریه تعهد» و فقه بر مبنای «نظریه ملکیت» می خواهند به اموال دست پیدا کنند. بر پایه این نظریات، شیوه حاکم در اجرا در حقوق برای دستیابی به حق «ایفاء تعهد» و شیوه حاکم در اجرا در فقه برای دستیابی به ملک «تسلیم مال» است. طریقه های متفاوتی که نظر به تمایز مبنایی میان آن ها، شکل و فرم حل دیگر مسائل حقوقی نیز متفاوت خواهد بود؛ از جمله اینکه حقوق براساس «نقض تعهد» و «قائم مقامی در فوت»، و فقه براساس «نقض ملک» و «بقاء ذمه بعد از فوت» که هریک دارای آثار و احکام متفاوتی هستند، مسائل را حل خواهند نمود. بنابراین مراتب حقوق مدنی ایران که ملهم از دو منبع فقه و حقوق رومی است، همچون یک تن با دو شخصیتِ متفاوت است؛ زیرا در باب «عقود و تعهدات به طورکلی» از حقوق رومی اقتباس نموده است که مبنای تعهد است و در باب «عقود معین و ضمانات قهری» از فقه امامیه اقتباس نموده است که مبنای ملکیت است. ازاین رو، هرگونه تلاش برای جمع میان این دو به تعارضات مبنایی، شکل ها و فرم ها دامن می زند.
رابطه زبان با زیست انسانی بر مبنای نظریه زبانی سوسور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
172 - 192
حوزههای تخصصی:
زبان از بنیادی ترین ساحت هایی است که می تواند موضوع تفکر انسان قرار گیرد. فلسفه زبان و زبان شناسی با پرسش هایی اساسی مواجهند؛ همچون اینکه چه نسبتی میان ذهن و زبان برقرار است، آیا زبان ابزاری صرف برای مکالمه و مفاهمه است یا قوه ای دارای قدرت تاثیرگذاری بر درک انسان از واقعیت، یا این پرسش که زبان یک جامعه چه تاثیری بر زیست افراد آن دارد. مقاله حاضر بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، رابطه زبان با زیست انسانی را بر مبنای آرا زبان شناختی سوسور مورد پژوهش قرار دهد. در این مقاله خواهیم دید که می توان زبان را در قامت نظامی که واجد قدرت تاثیرگذاری بر اذهان است، به منزله یکی از عوامل پیشینی شکل گیری اندیشه های کاربران زبانی در نظر آورد و ساختارهای موجود در نظام یک زبان را نه به مثابه عوامل محدودکننده اندیشه و اراده بلکه به مثابه اموری مورد خوانش قرار داد که می توان از آنها برای رشد آگاهی و ناخودآگاه فردی و جمعی افراد بهره جست. از این منظر، زبان مطلوب زبانی خواهد بود که مفاهیم و تمایزات معنایی کارآمدی را با واژه های خود قاب بندی کند، موضوعیت ببخشد و به ذهن کاربر خود منتقل سازد.
مَثل و تحلیل کاربست های اخلاقی اجتماعی آن درآیه261 بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکیه قرآن، در راستای تغییر و تحول نفوس، نیل به کمالات و بهبودی احوال اجتماعى بشریت، بر انسان و تربیت اوست. خداوند براى این هدف بزرگ از زبان خود مردم در قالب تمثیل استفاده نموده تا معارف آن، قابل درک گردد. باید اعتراف نمود، آنچه تا کنون درباره تمثیلات قرآنى به رشته تحریر درآمده، بخش اندکی از معارف نهفته در این پهناى ژرف است و گستره تنوع دانشی این عرصه را پوشش نداده از این رو ضرورت دارد، اندیشمندان و فرهیختگان با مداقه، مثالهاى قرآن را از زوایاى مختلف، مورد بررسى قرار دهند و به اسرار متجلّى آن ها دست بیابند.بدین جهت، در این مقاله، سعی شده است به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از داده های کتابخانه ای و کتب تفسیری و روایی به «مَثل و تحلیل کاربست های اخلاقی اجتماعی آن در آیه261سوره بقره»پرداخته شود. برآیند و یافته های حاصل از پژوهش،گویای این است که: پایبندی به دو اصل زکات و نماز، پویایی تمدن جامعه بشری، مقام عبودیت و بسترسازی حیات طیبه را فراهم آورده، انفاق، مقوله ای عام و فرا مالی است؛ و قُرب افق معیشتی مردم به یکدیگر از طرق: تحریم رباخوارى به طور مطلق، وجوب پرداخت مالیاتهاى اسلامى از قبیل زکات، خمس، صدقات، انفاق، وقف، قرض الحسنه، کمکهاى مختلف مالى و زنده کردن روح ایمان و برادرى انسانى در میان مسلمانان، میسر می گردد؛ و اهتمام به امور مسلمانان، دستاوردهای اجتماعی ذیل: انس و وحدت، تقویت دین، کاهش فاصله طبقاتی، همسان سازی معاش افراد جامعه، امید آفرینی، ممانعت از انحرافات اجتماعی، اعطای آرامش و زدودن غصه، را به همراه دارد.
تمظهرات الصراع الاجتماعي في رواية «أدركها النسیان» لسناء شعلان بناءً علی نظرية لويس كوزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
21 - 37
حوزههای تخصصی:
قد حاول العدید من الباحثین وعلماء الاجتماع البحث عن الصراع الاجتماعی وظواهره ونتائجه فی المجتمع البشری. وکان أحد هؤلاء العلماء والباحثین هو لویس کوزر الذی قدم نظریه ممنهجه ومتقنه عن هذه الظاهره. لقد تأثر کوزر بالفکر المارکسی وأکد علی أنّ الصراع الاجتماعی ینشأ عندما تتصادم الأهداف غیر المتوافقه، سواء کانت ملموسه أو غیر ملموسه. وقد یکون هذا الصراع نتیجه التنافس على الموارد المحدوده أو السلطه أو الأعراف. وبما أن هناک علاقه متجذّره ومتماسکه بین الأدب والمجتمع فیتأثر بسیاقه المجتمعی، ویمکن القول بأن کل نص أدبی هو تجربه اجتماعیه، وأداه تقویمیه للمجتمع تأخذ علی عاتقها تبیین الصراعات الاجتماعیه والحدّ منها، کما أنه مرآه صادقه تکشف عن مساوئ المجتمع ومهاویه وترسم اتجاهات الأشخاص والمجموعات المختلفه. وبما أنّ روایه «أدرکها النّسیان» هی روایه الطبقه المحرومه المضطهده فتُصوّر صراعهم مع أصحاب السلطه، فیسعی الباحثان دراستها مستخدمَینِ المنهجَ الوصفی التحلیلی، معتمدینِ علی المحاور المقترحه فی نظریه کوزر، من أجل تحلیل ودراسه التمثلات الصراعیه ودورها فی تشکیل العلاقات الاجتماعیه والأیدیولوجیه والخطاب السائد فی الروایه. وأما الذی دفع الباحثین إلی اختیار هذا الموضوع، فهو أنّ دراسه الأدب لاسیما الروایه من منظور علم الاجتماع وتوظیف الآلیات السوسیولوجیه تقدم رؤیه جدیده ودقیقه فی التحلیل والتأسیس. ومن أهم النتائج التی توصل إلیها البحث هی أنّ جمیع أنواع الصراعات کانت حاضره فی النص وفق نظریه کوزر حیث لعبت السلطه دورًا حاسمًا فی الصراع الواقعی، وعندما أدرک بطلا الروایه أنهما بعیدانِ عن القرارات السیاسیه والمصیریه زادت المشاحنات والتوترات مع السلطه ووضعت الصراع غیر واقعیّ، وکانت الصراعات الخارجیه نتیجه للنظره الدونیه والمحتقره للآخر/المرأه، وأما الصراع الداخلی فیتمثَّل غالبًا فی الأهداف والمعتقدات المتضاربه داخل مجتمع الروایه حیث تری المصالح الشخصیه هی الهدف الأساس.
آسیب شناسی عملکرد مترجمان قرآن در برگردان رابط ها بر اساس انسجام پیوندی (واکاوی موردی: فولادوند، خرمشاهی و مکارم شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال 1976 و با طرح نظریه انسجام از سوی هلیدی و رقیه حسن این نظریه مبنای بسیاری از پژوهش های تحلیل گفتمانی قرار گرفت. قرآن کریم نیز به عنوان متنی وحیانی قرن های متمادین است که عرصه بررسی های زیبایی شناختی قرار می گیرد و به گواهی قرآن پژوهان پیشین و پسین نظم هوشمندانه و ترتیب شگرف عبارات قرآنی در کنار شیوایی الفاظ و بلندی مضامین از جمله نشانه های انسجام متن و از وجوه اعجاز قرآن به شمار می رود. از جمله مؤلفه های انسجام، اصلی با عنوان انسجام پیوندی است که از نقش رابط ها در ایجاد پیوستگی میان عبارات سخن می گوید؛ همان عنصری که در کنار عناصر واژی- دستوری، ارتباط منطقی میان اجزای صورت متن را رقم می زند. هلیدی و رقیه حسن در این نظریه، ابزارهای ایجاد انسجام پیوندی را به چهار نوع اضافی، تقابلی، سببی و زمانی تقسیم کرده اند. در قرآن از رابط های متنوعی برای پیوند میان آیات و عبارات استفاده شده، اما موضوع مهم و مورد بحث این مقاله، کیفیت بازسازی آن ها در زبان فارسی است. به همین منظور، در این مقاله ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی وضعیت رابط ها در گزیده ای از آیات قرآن بررسی و سپس وضعیت عملکرد مترجمان به بوته نقد گذاشته شد که در نهایت، به علت عدم به کارگیری این ابزار انسجامی، اشتباهاتی در تشخیص و به تبع آن در برابریابی رابط ها به چشم می خورد.
الگوی امضایی قرآن کریم؛ بررسی موردی: انگاره «مالکیت پدر بر فرزند»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
181 - 202
حوزههای تخصصی:
اگر بپذیریم که «مالکیت پدر بر فرزند» انگاره حقوقی شناخته شده و اثرگذاری در محیط قانونی قرآن بوده است، الگوی برخورد قرآن کریم با چنین هنجار ریشه داری چگونه بوده است؟ پاسخ به این پرسش می تواند پرتوی بر مسئله چالشیِ چگونگی مواجهه قرآن کریم با نظام های قانونی پیش از خود بیفکند. ازاین رو نوشتار فرارو فرضیه «پیش فرض امضایی» قرآن در تشریع را در چارچوب انگاره «مالکیت پدر» به آزمون گذاشته است. نتیجه آن که قرآن در همان گام نخست نزول، با سکوت خود انگاره مالکیت پدر را «امضا» کرده و در ادامه، تنها برای اصلاح برخی پیامدهای مردود آن، بیان هایی تأسیسی داشته است. حق تزویج فرزند، قصاص نشدن پدر در قتل فرزند، حلیت ربای پدر و فرزند، تقدم ولایت جد بر پدر، آزاد شدن قهری پدر، جاری نشدن حد سرقت بر پدر و برخی دیگر از این دست احکام، همگی برآمده از انگاره مالکیت پدر است که با سکوت قرآن امضا شده اند. در سایه این سکوت امضایی قرآن، چنین می نماید که «سنت»، تنها وظیفه تبیین و تفصیل الگوی تشریعی قرآن درباره این انگاره را بر عهده داشته و در عرض کتاب الهی تشریعی نکرده است.
سرشت و ماهیت کلام کاربردی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
100 - 123
حوزههای تخصصی:
کلام کاربردی اصطلاحی نوپدید در عرصه مطالعاتِ کلامی است که در امتداد مباحث نظریِ کلام طرح می شود. این ساحت از دانش کلام، از چگونگیِ تحقق و عینیت بخشی به مقولات نظریِ دانش کلام در زندگی عینی و حقیقی انسان بحث می کند؛ این مهم از طریق تبیینِ فرایندهایِ تحققِ اعتقادات، ارائه شاخص های عملی برای مقولات کلامی، بررسی عوامل پیدایی و پایداری این مقولات در زندگی انسان، وارسی آثار، لوازم و زدودن موانع اعتقادورزی محقق خواهد شد. تأثیرپذیری این ساحت از دانش کلام، از عناصر محیطی و فرهنگی، چه در ناحیه فهم مسئله و چه در حوزه تبیین های عملیاتی و چه در ساحت عرضه راهکارها و بررسی فرایندهای تحقق عینی، باعث شده است کلام کاربردی حوزه ای میان رشته ای قلمداد شود که با استفاده از ظرفیت های دانش های ناظر به حوزه عمل، به ویژه روش های کلینیکی و بالینی، قدرت تشخیص و تحلیل وضعیت های عینی را فراهم می آورد و در ادامه، با بهره مندی از آنها، راه ها و فرایندهای تحقق باورها و مقولات کلامی - نظری یا عملی - را در متن حیاتِ زندگیِ فردی و اجتماعی انسان ایجاد می کند و موانع ایمان ورزی را می زداید.
عصر بی معنایی، معنا به مثابه تأثیر (ارزیابی میزان معناداربودن گذشته و حال)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
124 - 150
حوزههای تخصصی:
گزاره «همه چیز بی معنا شده است» اسم رمز زندگی در زمان کنونی است. مبنای این قضاوت، مقایسه با گذشته است؛ زیرا تصور می شود گذشته بامعنا بود و زمان کنونی بی معناست. برای تبیین این مسئله، این پژوهش به روش تاریخی فلسفی، در پی پاسخ گویی به این پرسش است: آیا گذشته معنادار بود و زمان ما بی معنا شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که گذشته معنادار بود؛ زیرا بشر با انبوهی از تجربه های معنادار مواجه می شد؛ اما اکنون بشر بر طبیعت سیطره یافته است و تغییر فصول و تعامل و تقابل با طبیعت تأثیر اندکی بر زندگی بشر دارد و گذر زمان بی معنا شده است. افزایش حق انتخاب انسان در همه عرصه های زندگی که نتیجه پیشرفت های عصر جدید است، باعث شد بشر به ندرت تحت تأثیر چیزی قرار گیرد. ایجاد فرصت های بیشتر برای متفاوت به نظررسیدن، به افزایش متمایزها منجر شده و متمایزماندن را دشوار کرده است. ویرانی تجربه که نتیجه روزمرگی و غلبه تجربه های تدریجی بر تجربه های یک باره است، کارکرد تجربه را کاهش داده است. تقویت نقش عاملیت بشر که کاهش چالش های معناساز روزمره را همراه آورد و گسترش دنیای انسان و ادراکات وی به فراموشی زودهنگام منجر می شود. این تغییرات و دستاوردها زندگی را بی معنا کرده است، معنا به مثابه تأثیر.
نقش «اعتباری» دانستن حقوق خصوصی در حل چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
61 - 88
حوزههای تخصصی:
این گزاره که «حقوق عالم اعتبار است» از بنیادی ترین مطالب در فهم و حل موضوعات حقوقی به شمار می آید. با وجود استعمال بالای این گزاره در ادبیات حقوقی، غالباً به ابعاد و آثار آن بی توجهی می شود. نوشتار حاضر با ابتنا بر روش توصیفی - تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که اعتباری بودن حقوق خصوصی چه آثاری دارد و چگونه می تواند در حل برخی از چالش های پیش رو کمک کند؟ امور اعتباری نظیر آنچه در حقوق خصوصی با آن مواجهیم، فرض هایی است که برای حل نیازهایی که در نتیجه حیات اجتماعی ظهور می کند، ساخته و اعتبار می شوند. مالکیت، زوجیت، ضمان قهری، وکالت، ولایت و غیره جملگی از این موارد است. امور اعتباری تابع خواست مُعتَبِر است، به بیان دیگر، شکل گیری، دوام و بقای آن وابسته به آن است. این امور، لغوپذیرند و حسب جوامع و انظار دستخوش تغییر می شوند. بر همین اساس، اگر نیازهای منشأ تشکیل اعتبار دستخوش تغییر گردد و مصلحت دیگری ایجاد شود، امور اعتباری قابلیت تغییر را دارند. فرضیه نگارنده این است که چالش های زیادی به واسطه نادیده گرفتن خصایص امور اعتباری دامن گیر حقوق خصوصی شده است. این مهم دلایل متعددی دارد، از آن جمله می توان به تسری بی موردِ برخی از قواعد امور حقیقی به امور اعتباری، نادیده انگاشتن خصیصه لغوپذیری امور اعتباری و همچنین عدم توجه به نقش بنائات عقلایی به عنوان مُعتَبِر در این حوزه اشاره داشت. تحقیق نشان می دهد این رویکرد توان حل مبنایی بسیاری از چالش هایی که در حقوق خصوصی با آن مواجهیم را دارد، بدون این که در تنافی با حقوق اسلامی باشد.
«شورا» و مشارکت سیاسی حداکثری مشروط(واکارگزارانه)؛ نگاهی تحلیلی به جایگاه «شورا» در تفسیر سیاسی-موضوعی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شورا یکی از مهم ترین مفاهیم در علوم سیاسی و در تفسیرسیاسی-موضوعی قرآن است که رابطه وثیقی با مشارکت سیاسی دارد. بر این پایه سوال اصلی تحقیق آن است که ماهیت شورا در قرآن چیست و چه رهیافتی بدان، رهیافت مطلوب قرآن است؟ فرضیه پژوهش مبتنی بر روش تفسیر موضوعی آن است که شورا از مفاهیمی است که مشارکت سیاسی از آن قابل استخراج و استنطاق بوده و قابلیت ظرفیت سنجی در مفاهیم مدرن را دارد که بر اساس این ظرفیت سنجی می توان گفت از منظر قرآن شورا، به مثابه مفهومی امضایی متفاوت از مشورت بوده و در عرصه عمومی سیاسی گونه ای از الزام را به ویژه در عصر غیبت معصوم دارد و با این نگاه، رکن مهم رهیافت مشارکت سیاسی حداکثری مشروط(واکارگزارانه) تلقی می شود. رهیافت واکارگزارانه(حداکثری مشروط) در رابطه با آیات شورا و نسبت به مشارکت سیاسی، در مرحله انتخاب رهبر باوجود پذیرش نص و نصب الهی اما برای مشارکت سیاسی مردم موضوعیت قائل است. مشورت با مردم و یا نمایندگان مردم امری تزیینی قلمداد نمی شود. مشورت امری لازم است و هم التزام به نتیجه مشورت بالاجمال امری ضرور است. بر این پایه در عصر غیبت، مشارکت سیاسی عمومی و مشورت با مردم هم در انتخاب رهبری است و هم در جریان تصمیمات سیاسی مشروط به رعایت شرایط و زمینه های پیشینی به نحو الزامی جاری می شود و شرعیت حدوث و بقای دولت دینی با آن گره خورده است.
ماهیت مندی همه مراتب واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
405 - 421
حوزههای تخصصی:
تمایز وجود از ماهیت و رابطه آن دو از مسائل بنیادین در تاریخ فلسفه اسلامی است که تاثیراتی مهم در سایر مباحث دارد. فیلسوفان مسلمان معتقدند که موجودات امکانیِ اسمی، از وجود و ماهیتِ بالمعنی الاخص برخوردارند، ولی بسیاری از آنها واجب الوجود را فاقد ماهیت می دانند، و برخی از آنها ماهیت مندیِ مراتبی دیگر از واقعیت را انکار نموده اند، اما تحلیل عقلی نشان می دهد که همه مراتب نفس الامر (اعم از حقیقی یا اعتباری، وجودی یا عدمی) ماهیت مندند. به این ترتیب اولا، تحقق ترکیب تحلیلی از وجود و ماهیت در واجب الوجود محال نیست، البته ماهیت او مثل وجودش نامحدود است. ثانیاً، معانی ربطی ماهیت مندند، اما ماهیت آنها همچون وجودشان فی غیره است. ثالثا، امور معدوم حقیقتا از یکدیگر متمایزند؛ نیستیِ دور و نیستیِ غول، حقیقتاً در نبودن مشترکند، ولی ما به الامتیازِ آنها در تقیّد هر یک به ماهیت خویش (دور و غول) است. رابعا، امور اعتباری نیز ماهیت دارند، اما ماهیت آنها همچون وجودشان اعتباری است. در نتیجه، ماهیت مندی به یکی از احکام موجود بما هو موجود ارتقا می یابد و به عرضِ مساوی و بی واسطه واقعیت تبدیل می شود.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی بر کاهش جبرگرایی و علائم افسردگی و افزایش بهزیستی روان شناختی در افراد افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روان شناسی و معضل عمومی زندگی بشر محسوب می گردد و تقریباً در همه کشورها و فرهنگ ها دیده می شود. با توجه به تأکید پژوهش های جدید بر استفاده از عامل های فرهنگی - اعتقادی، در فرهنگ ایرانی - اسلامی ما می توان برای درمان اختلال افسردگی در کنار اصول علمی واقعیت درمانی از آموزه های اسلامی هم کمک گرفت. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی بر کاهش علائم افسردگی، اعتقادات جبرگرایی و افزایش بهزیستی روان شناختی در زنان افسرده بوده است. روش کار: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری 40 روزه صورت گرفته است. جامعه آماری زنان افسرده مراجعه کننده به درمانگاه ندای آرامش روان تهران در تابستان سال 1400 بودند که از میان آنان 32 نفر به روش نمونه گیری هدفمند نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 16 نفر) جایگذاری شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه افسردگی بک و همکاران، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف و کیز و مقیاس اراده آزاد و جبرگرایی پالهاس و مارجسون استفاده شد و افراد گروه آزمایش به مدت هشت جلسه ۹۰ دقیقه ای در جلسات واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی شرکت کردند. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی بر کاهش علائم افسردگی و جبرگرایی و افزایش بهزیستی روان شناختی تأثیر معناداری داشت (05/0P<). مقدار این تأثیر با توجه به مجذور نسبی اتا (اندازه اثر) در دوره پیگیری بدین صورت بود که 42% تغییرات اراده آزاد، 60% تغییرات افسردگی، 26% تغییرات پذیرش خود، 30% تغییرات ارتباط مثبت، 29% تغییرات استقلال و 28% تغییرات تسلط بر محیط در مرحله پس آزمون از تفاوت گروه های آزمون و کنترل ناشی می شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی می تواند برای بهبود علائم افسردگی، کاهش جبرگرایی و افزایش بهزیستی روان شناختی افراد افسرده مؤثر باشد.
نقش راهبردهای مقابله ای مسئله محور حین اندوه و سختی مبتنی بر دعاهای 7 و 54 صحیفه سجادیه بر اساس رویکرد روان شناسی در فرایندهای روان شناختی؛ مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
151-169
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: واکنش های انسان در برابر موقعیت های تنش زا متعدد است؛ از شادی و نشاط در برابر رویدادهای تلاش برانگیز و درعین حال قابل حل وفصل گرفته تا هیجاناتی ازقبیل اضطراب، خشم، ناامیدی و افسردگی. زمانی که وضعیت تنش زا استمرار یابد، بسته به میزان موفقیت شخص در مقابله با آن وضعیت، احتمال اینکه او از لحاظ هیجانی دچار نوسان شود، وجود دارد. در مقاله حاضر سعی شده است که به راهبردهای مقابله ای مسئله محور حین اندوه و سختی بر اساس رویکرد روان شناسی در فرایند روان شناختی مبتنی بر دیدگاه امام سجاد (ع) پرداخته شود. روش کار: روشِ پژوهش حاضر کیفی از نوع تحلیل محتوای متعارف است که به صورت هدفمند دو دعای 7 و 54 از کتاب صحیفه سجادیه انتخاب و با ابزار تحلیل اسنادی و داده های کتابخانه ای با نرم افزار مکس کیودا نسخه 2018 تحلیل شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل ها نشان می دهد که در حوزه شناختی خداشناسی، خودشناسی، سبک بینش نسبت به سختی ها، توکل، امید، پذیرش، مثبت نگری، ایمان به خدا و اعتقاد به سنت های الهی، در حوزه رفتاری یاد خدا، اقرارکردن، درخواست کردن، پناه جویی و حمایت طلبی، توسل و تقوا و در حوزه هیجانی - معنوی دعا، یاد خدا، توسل، محبت و مهرورزی، عفو و گذشت به عنوان مؤلفه های مقابله ای در صحیفه سجادیه حین سختی می تواند موجبات کاهش غم و اندوه و اضطراب را فراهم نماید. نتیجه گیری: اندوه افراطی در فرد مانع ارتباط او با خدا و عملکرد مثبت و درنتیجه مانع رشد و تکامل وجودی وی و همچنین موجب غفلتش می شود؛ بنابراین فرد با داشتن مهارت های لازم و راهبرد درست برای رویارویی با مشکلات می تواند به آرامش روانی برسد.
نقد روش شناختی دیدگاه ارکون درباره سیره نبوی (ص)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
43 - 68
حوزههای تخصصی:
سیره پیامبرحاوی نکات ارزشمند و گران بهایی برای عبرت آموزی و الگوبرداری است. درباره سیره پیامبرسه دیدگاه کلی وجود دارد. عدّه ای به محال و ممتنع بودن سیره نویسی معتقدند. برخی دیگر بر اساس کتاب های موجود، سیره نویسی را امری بدیهی و ممکن می دانند و پاره ای دیگر قائل به تفصیل هستند. مح مد ارک ون یک ی از اندیش مندان ع رب زب ان مع اص ر اس ت ک ه اع تقاد به مح ال ب ودن س یره نویس ی پیامبردارد. این پژوهش درصدد ارائه نقد روش شناختی بر دیدگاه ارکون درباره سیره نبویاست که طی چند مرحله به آن پرداخته خواهد شد. در پاسخ به چگونگی سیره نویسی پیامبر، منابع مختلفی نق ش آف رینند ک ه در بین آن ه ا ق رآن ک ریم موق عیتی مح وری دارد؛ چ راکه مَح مِل مناس بی برای س یره پیامبرشناخته می شود. همچنین وجود کتاب های تاریخی، روایات تاریخی در مجامع روایی و روش نقد تاریخ ی از مهم ترین مباحث نقد روش تاریخ ی محمد ارکون می باشد. کتاب های تاریخی به عنوان عامل مساعد می توانند به صورت توسعه ای مطالب را در این زمینه تکمیل کنند. آثار روایی و روایات مربوط به سیره نیز حاوی مطالب فراوان ی در زمینه سیره می باشند که ابه ام ات فراوان ی را بر ط رف خواه ند ک رد. و بالاخره مورخ با روش نقد تاریخی خواهد توانست به پیرایش سیره بپردازد.
واکاوی اختلاف نحویان بصره و کوفه پیرامون وجود واو مقحمة در قرآن کریم و تحلیل انتقادی برگردان آن در 30 ترجمه فارسی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان مصادیق مورد نزاع نحویان بصری و کوفی که عدد آن ها بیش از صد مورد است، اختلاف در إقحام یا عدم إقحام واو در زبان عربی به خاطر وجود مصادیق متعدّد قرآنی، اهمیتی ویژه دارد. «واو مقحمه» که اختراع برخی از نحویان متقدّم نظیر ثعلب است، به واوی اطلاق می شود که وجود یا عدم وجودش در کلام تأثیر نحوی ایجاد نمی کند و به تعبیر دیگر، «زائده» است. در همین راستا، نحویان کوفه به خصوص فرّاء قائل به وجود چنین واوی در زبان عربی و به تبع آن قرآن کریم هستند و در مقابل نحویان بصره زیادت واو را، چه در قرآن و چه در زبان عربی، نمی پذیرند. پژوهش حاضر، ضمن تبیین اختلاف این دو مکتب تأثیرگذار نحوی درباره واو مقحمه، به سنجش آرای ایشان پرداخته و ضمن جمع آوری مصادیق قابل توجه قرآنی از این «واو»، رأی نحویان کوفه را برگزیده است. سپس به نقد و بررسی عملکرد سی ترجمه فارسی قرآن کریم در ارتباط با چگونگی برگردان این واو در 12 شاهدمثال قرآنی پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد 47.7% از مجموع عملکرد مترجمان مطابق نظر بصری، 23.6%، ترجمه ها مطابق نظر کوفی و 27.7% موارد نیز عملکردی نادرست از نظر نحوی را دربرمی گیرد. در این میان بیشترین تطابق با نظر کوفیان از آن ارفع و صادق نوبری با 7 عملکرد کوفی و بیشترین تطابق با نظر بصریان از آن مشکینی با 10 عملکرد بصری است. بیشترین تعداد ترجمه نادرست نیز متعلق به حدادعادل با 6 ترجمه نادرست است.
بررسی مصادیق جرم و مجازات مجرمان از ابتدای خلافت عباسی تا دوره متوکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
۱۳۲-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
با سرنگونی حکومت اموی و استقرار حکومت عباسیان بر جهان اسلام، ساختار قضاء به صورت محسوسی تغییر کرد؛ به طوری که به گفته بسیاری از پژوهشگران تاریخ، ساختار حقوقی و قضائی در دوره عباسیان شکل منظم تر و نوتری نسبت به گذشته به خود گرفت و مصادیق جرم و انواع مجازاتی که برای جرم های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته می شد، به شکل مشخص در این دوره تدوین گردید. بر همین اساس، پژوهش حاضر کوشیده است با تکیه بر شواهد تاریخی ارائه شده در منابع کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی-تحلیلی، به بررسی مروری ساختار قضاء در دوره عباسیان و مصادیق جرم و مجازاتی که برای انواع جرم ها در نظر گرفته شده بود، بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که انواع جرم های معیّن مانند قتل، زنا، ارتداد، دزدی و غیره که از زمان پیامبر و خلفای پیشین تعیین شده بود، کم وبیش و گاه مستقیماً مورد حکم قرار می گرفت، اما مصادیق جرم های سیاسی و مجازاتی که برای آن در نظر گرفته شده بود، از شدت و قدرت بیشتری برخوردار بودند. در این راستا ارتباط با علویان، پوشیدن لباس مسلمان توسط اهل ذمه، جاسوسی و پناه دادن به مغضوبان خلیفه، پنهان کردن سلاح در خانه، زیارت قبور اهل بیت و برخی جرایم اقتصادی که در اصل سیاسی نیز بودند، موجب مجازاتی چون حبس، شکنجه، برکناری از قدرت، پرداخت دیه، تبعید، اخراج از سرزمین مسلمانان و گاه قتل و کشتار قبیله ای می شد. بر همین اساس، فقهای دینی و قضات مورد وثوق خلیفه نیز مشروعیت مجازات ها را تعیین می کردند.
بررسی آیه 59 سوره احزاب همراه با نقد شبهات مرتبط با وجوب پوشش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
۳۸-۹
حوزههای تخصصی:
از شبهات چالش برانگیز حجاب در سده اخیر میان فقها، مفسران و قرآن پژوهان، حکم پوشش جلباب در آیه 59 احزاب است. برخی آن را حکم مولوی و گروهی ارشادی دانسته اند. قائلان به مولوی بودن این حکم آن را ویژه عصر پیامبراکرم| می دانند. این تحقیق با هدف نقد دو دیدگاه؛ ارشادی بودن حکم پوشش در آیه در مقابل مولوی بودن و نیز موقت بودن آن در برابر دائمی بودن، به روش توصیفی تحلیلی و با اسناد کتابخانه ای به تبیین ادله هر یک از دیدگاه ها به نقد و تحلیل آن پرداخته است. مهم ترین دلیل کسانی که حکم پوشش جلباب را در این آیه حکمی موقتی یا ارشادی دانستند، شأن نزول های ذیل آیه است که موجب شده عبارت «ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ» را تنها برای بازشناسی زن آزاد از کنیز یا شناسایی زنان مؤمن و مسلمان از دیگران بدانند، در نتیجه با عدم وجود کنیز یا نبود زمینه آزار زنان بی حجاب، وجوب جلباب را منتفی دانسته اند؛ هر چند جمعی از اینان در برابر ادله دیگر معتقد به حجاب زنان اند. دستاورد این پژوهش طرح این آیه به عنوان یکی از ادله قرآنی وجوب پوشش به صورت الزامی و دائمی است. با بیان این نکته که کیفیت پوشش جلباب در این آیه به انگیزه دورداشت بیگانگان از آزار جنسی و به نشانه عفت مندی زن است که همچنان وجود دارد.