فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۷۳٬۶۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
178 - 196
حوزه های تخصصی:
اخیرا در مطالعات فمینیستی، بابی جدید برای بازنگری متون دینی و الهیات در چشم اندازی زنانه نگر گشوده شده است. الهیدانان فمینیست، در عین توجه به متون رسمی ادیان، به بحث درباره ی متونی می پردازند که از سوی جامعه ی دین دار، معتبر دانسته نمی شود. بدین سان در سنت مسیحی، مجموعه ای پنجگانه موسوم به آپوکریفای اعمال رسولان توجه الهیدانان فمینیست را به خود معطوف کرد. نگارش این متون را در سه سده نخست مسیحیت می دانند و در بیان دغدغه ی نخبگانی در خصوص نحوه ی حضور زنان در جامعه ی دینی، نکاتی منحصر به فرد و کاملا متفاوت با سایر متون مشابه را دربردارد. هدف از این پژوهش آن است که بتوان به تصویری روشن از گفتمان نادیده گرفته شده در سال های آغازین و شکل گیری مسیحیت رسمی رسید و بدین ترتیب به این پرسش پاسخ داد که آیا بر اساس متون دیگر، زنان در سده های نخستین مسیحیت پیوسته تحت انقیاد ساختار مردسالانه بوده اند یا خیر. از این رو، در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی شخصیت زنان مطرح شده در این متون از منظر فمینیستی پرداخته شده است و به این نتیجه دست می یابد که این متون زنان را در دو وجه قربانی قهرمان به تصویر کشیده اند.
تبیین و بازخوانی اقوال و ادله فقهای اهل سنت در حکم جراحی ترمیم پرده بکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هایمنوپلاستی نوعی عمل جراحی برای بازسازی پرده بکارت غیرموجود یا زایل شده در اثر عوامل مختلف است و هدف از آن بازگرداندن تواناییِ خونریزیِ هایمن در اولین نزدیکی (شب زفاف) و ایجاد وضعیتی است که منجر به خونریزی در اولین آمیزش جنسی شود. فقهای معاصر اهل سنت درباره این عمل، سه دیدگاه: حرام مطلق، جواز مطلق و قول به تفصیل را بیان نموده اند. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، پس از استقرا و بررسی دلایل هر سه گروه، با توجه به قابل پذیرش و ملموس تر بودن ادله قائلان به ترمیم، در نظر گرفتن اقتضائات زمان، روند روبه رشد عمل ترمیم در میان جوامع مسلمان و غیرمسلمان، مصالح موجود در انجام عمل ترمیم پرده بکارت، جلوگیری از خشونت و ترتّب ظلم و آزارهای اجتماعی و عدم تحقق عدالت در حق دخترانی که به هر سببی پرده بکارتشان آسیب دیده و نیز با توجه به این مسئله که اهمیت جنسیتی پرده بکارت برگرفته از عرف و باورهای اجتماعی می باشد و هیچ گونه هماهنگی و سنخیتی با باورهای اسلامی و فقهی ندارد، می توان گفت که عمل ترمیم بکارت به دلیل جلب منفعت و ایجاد مصلحت و ترسیم فضایی آرام و بدون ترسِ طرد شدن از خانواده و اجتماع و ترک ازدواج برای ابد، البته به شرط آنکه ترمیم جهت ستر زنا یا تدلیس در نکاح نباشد، راجح است.
نقد باورداشت حاکمیت تفکر پدرسالاری بر آیات قرآن کریم با تأکید بر دیدگاه محمد بامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۱۶-۹۷
حوزه های تخصصی:
ازجمله شبهات مطرحِ ناظر به روح کلی حاکم بر آیات قرآن کریم، سیطره تفکر پدرسالاری در آیات اجتماعی است. یکی از مدخل های دایرهالمعارف لیدن که به این موضوع پرداخته، مدخل «پدرسالاری» اثر محمد بامیه، نویسنده و پژوهشگر در حوزه اسلام است. وی با هدف کشف دیدگاه قرآن مجید درباره پدرسالاری، اشارات قرآن به پدرسالاری را به سه موضوعِ نقش های اقتدار پدرسالارانه در مناسبات عادی اجتماعی، پدر به منزله شخصیت دینی آرمانی و صفات پدرسالارانه و الوهیت تقسیم می کند و با استناد به آیات قرآن و برخی منابع، نظراتی را در این سه بخش مطرح می نماید. پژوهش حاضر با هدف نقد چنین باورداشتی، به تبیین دیدگاه حقیقی قرآن نسبت به پدرسالاری، می پردازد. یافته ها حاکی است برتری و تبعیت محض که دو مؤلفه اصلی پدرسالاری در نگاه غربی است، در قرآن و اسلام جایگاهی ندارد و اسلام نسبت به مدیریت پدر در خانواده، دیدگاه مستقلی دارد که با توجه به دو مفهوم قوامیت و ولایت شکل می گیرد؛ در نتیجه مشخص می شود در مدخل مذکور علی رغم وجود برخی گزارش های صحیح، ادعاهای نادرستی، مانند مطلوب بودن پدرسالاری در قرآن کریم مطرح شده است که با استناد به آموزه های وحیانی رد می شود و مدخل مذکور به دلیل وجود اشکال هایی مانند برداشت های سطحی و نادرست از آیات، خلط مبحث و عدم استفاده مکفی از منابع معتبر اسلامی، دچار ضعف علمی است.
پیشگیری رشد مدار از جرائم مرتبط با شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
271 - 296
حوزه های تخصصی:
امروزه شبکه های اجتماعی مجازی ، قوی ترین رسانه برخطّ به شمار می روند؛ به همان میزانی که این شبکه ها جریان آزاد اطلاعات را برای کاربران بهنجار آسان نموده، گردش اطلاعات خرابکارانه و شیوه های نوین ارتکاب بزه نیز از این بستر، تسهیل شده است. هرگونه مقابله با جرایم مرتبط با شبکه های اجتماعی، نیازمند کاربست سیاست کیفری سنجیده و مدوّنی می باشد. گمنامی کاربران، صعوبت دسترسی به مجرمین حرفه ای این فضا به دلیل نظارت ناپذیری شبکه های اجتماعی غیر بومی و آسیب پذیری شدید آماج به ویژه کودکان، ضرورت پیشگیری رشدمدار از جرائم ارتکابی در این فضا را دو چندان ساخته است. در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی تلاش شده است با توصیف نظریات متفکّران جرم شناسی به تحلیل این مفهوم در عرصه پیشگیری از جرم، پرداخته شود. منابع جمع آوری شده در این پژوهش به روش کتابخانه ای است که با استفاده ازکتب، مقالات وگزارش های علمی داخلی و خارجی مرتبط و تحقیقات به عمل آمده در این حوزه، جمع بندی نهایی صورت گرفته است. یافته ها مبیّن این موضوع است که استفاده از نهادهای جامعه پذیرکننده، تقویت ساز و کارهای خودکنترلی، برنامه های حمایتی فردمدار، خانواده مدار، مدرسه مدار و بهره گیری از ظرفیّت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جهت ایجاد بسترهای لازم در راستای مانع سازی در گرایش اطفال و نوجوانان به بزهکاری حائز اهمیت می باشد. از دیگر سو، آموزه های فقهی نیز حکایت از آن دارد که کودکان و نوجوانان جزو آسیب پذیرترین اقشار جامعه از لحاظ جسمانی، روانی و اجتماعی به شمار می روند. متأسفانه به دلیل محدودیّت های پژوهشگران در دسترسی به پرونده های قضایی، هیچگاه به درستی ابعاد مختلف این جرائم، مورد کنکاش واقع نمی شوند و هر روز بر دامنه این بزه ها و بزهکاری ها افزوده می شود؛ بنابراین ایجاد سامانه های هوشمند و یکپارچه برای ثبت دقیق آمار و اطلاعات مربوط به جرائم این حوزه و فراهم کردن امکان دسترسی پژوهشگران به این داده ها، تقویت شبکه های اجتماعی بومی با چاشنی خلاقیّت و ابتکار، توجه ویژه به موضوع ارتقای سواد رسانه ای با تهیه و تدارک امکانات سخت افزاری و نرم افزاری برای آموزش نوجوانان، جوانان و والدین آنها، به عنوان راهکارهای عملی برون رفت از این شرایط پیشنهاد می شود. هم افزایی مجموعه ارکان حاکمیّت با مشارکت شهروندان و نهادهای مدنی در این مسیر خطیر، ضرورتی انکارناپذیر است.
مبانی ابضاع از منظر فقه مذاهب اسلامی
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
230 - 213
حوزه های تخصصی:
مذاهب فقهی اسلامی با استناد به دلایلی ، از جایز بودن ابضاع سخن گفته و تعاریف و تعابیر گوناگونی از ماهیت آن ارائه نموده اند، با توجه به تأثیر مبانی فقهی ابضاع بر روی ماهیت آن ، بررسی مبانی فقهی ابضاع ضروری به نظر می رسد. پرسش اصلی که تحقیق حاضر در پی پاسخ به آن می باشد آن است که« از دیدگاه مذاهب فقهی اسلامی چه دلایلی ابضاع را پشتیبانی می کند ؟» فرضیه تحقیق آن است که برخی از دلایل مورد استناد برای اثبات جایز بودن ابضاع بر جواز آن دلالت ندارند .این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای امامیه و مذاهب فقهی اهل سنت صورت گرفته است. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد که اختلاف در ماهیت ابضاع موجب آن شده که از یک سو در درباره رکن و شرط بودن قید«تبرعی یا مجانی بودن»در ابضاع و استحقاق دریافت اجره المثل اختلاف پیش آید ؛ از سوی دیگر موجب آن شده که برخی ابضاع را عقد مستقل بدانند و برخی نیز آن را تابع عقد جعاله، یا وکالت و ... بشمار آورند . گاهی به دلایلی همچون آشنا نبودن صاحب سرمایه به تجارت و مانند آن ، ابضاع یک نوع احسان و کمک به رفع نیاز وی می باشد ، که دین آن را تشویق نموده است، از سویی به دلیل محترم بودن فعل مسلمان، عامل حق دریافت اجرت دارد، مگر آن که به مجانی بودن کار وی تصریح شود.
سیاست جنایی پیشگیرانه ایران و انگلستان در برابر جرایم علیه حیات وحش
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم اسفند ۱۴۰۲ شماره ویژه حقوق جزا
205 - 217
حوزه های تخصصی:
جرایم علیه حیات وحش یکی از مهم ترین چالش های زیست محیطی در عصر حاضر است و مبارزه با آن باید در پرتو پیمایش تطبیقی سیاست های جنایی گوناگون همواره روزآمد شود. در همین راستا، هدف مقاله حاضر بررسی مهم ترین رویکردهای سیاست جنایی پیشگیرانه ایران و انگلستان در برابر جرایم علیه حیات وحش است. مقاله پیش رو توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. در مقاله حاضر بر دو نوع سیاست پیشگیری موقعیت مدار و پیشگیری اجتماعی تمرکز شده است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که در حقوق ایران و هم در حقوق انگلیس، استقرار یگان های حفاظت از حیاط وحش و محیط بان مهم ترین روش پیشگیری موقعیت مدار است. هم چنین ایجاد آگاهی و فرهنگ سازی مهم ترین روش پیشگیری اجتماعی است. با وجود این، چالش هایی چون دگردیسی های گوناگون در قلمرو جرایم علیه حیات وحش یقه سفیدی شدن آن در برابر این پاسخ ها به چشم می خورد. توانمندسازی جوامع محلی و استفاده از ظرفیت های نهادهای ارفاقی کیفری به برون رفت از این چالش ها منجر می شود. این پژوهش دریافته است که جهانی شدن فرهنگ پیشگیری از جرم، فرصت های نوین و من اسبی را برای بارورسازی پاسخ های کنشی ایران و انگلستان در برابر جرایم علیه حیات وحش پدیدار ساخته است که از این دیدگاه سیاست جنایی انگلستان به دلیل گسترده نگری خودبرتری آشکاری در پاسخ دهی کنشی به جرایم پیش گفته در مقایسه با سیاست جنایی ایران دارد.
نسبت فضائل الهیات مسیحی و فلسفی در حکمت متعالیه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
97 - 118
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نسبت میان فضائل فلسفی و الهیاتی در حکمت متعالیه ملاصدرا می پردازد. اندیشمندان مسیحی سه فضیلت 1-ایمان، 2-عشق و 3-امید را به عنوان فضائل الهیاتی به فهرست چهار فضیلتِ اصلی فلاسفه یعنی 1-حکمت، 2-شجاعت، 3-اعتدال (عفت) و 4-عدالت افزودند. ملاصدرا فضیلت اصلی و غائی را ایمان و فضائل چهارگانه معروف را در حکم صراط و وسیله ای می داند که زمینه را برای معرفت و تقرب به خدا فراهم می کند. فضیلت ایمان در اصل از سنخ معرفت و بالاترین مرتبه آن یقین است اما ایمانی که در قلب رسوخ کند، همراه با عشق و اخلاص است. بدین سان فضیلت ایمان در ساحت احساسات به تحقق فضیلت محبت و در ساحت اراده به فضیلت امید (توکل، تسلیم، و در نهایت انقطاع الی الله) در انسان مومن می انجامد. نتیجه آن که ملاصدرا با تبیین نقش برتر و هدایت کننده فضیلت ایمان، از پیروی فیلسوفان یونان و پیروان آنان جدا می شود.
تسامح در نقل روایات عاشورایی؛ آسیب ها، ره آوردها و راه کارهای تعامل با آن
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هشتم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۱
93 - 110
حوزه های تخصصی:
روایات عاشورایی از جمله بسترهای مهم کاربست قاعده «تسامح در ادله سنن» است. کثرت تسامح در نقل های ضعیف مربوط به واقعه عاشورا در مقایسه با روایات حوزه فقه و اعتقاد، نشانگر سختگیری کمتر نویسندگان کتب مقتل در نقل وقایع کربلاست. این پژوهش با تتبع در روایات عاشورایی، به دنبال واکاوی آسیب ها و ره آوردهایی است که تسری قاعده «تسامح در ادله سنن» در حوزه نقل های عاشورایی بر جای گذارده است. در این پژهش برای کاربست این قاعده، راه کارهایی چون پرهیز از نفی بدون تحقیق و ارزیابی جوانب مختلف روایات مقاتل پیشنهاد شده است.
نگاهی تحلیلی و انتقادی به فضیلت «شجاعت» در اخلاق نیکوماخوسی ارسطو
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
81 - 107
حوزه های تخصصی:
«شجاعت» از دیرباز یکی از فضایل اخلاقیِ مهمّ و مشترکِ جوامع بشری گوناگون به شمار می رفته است. طیّ قرون متمادی فهم های مختلف و متنوّعی از این فضیلت اخلاقی وجود داشته اند که به توسعه و تضییقِ قلمروِ کاربردِ آن در مرزبندی با رذایل و مفاهیم دیگر انجامیده اند. این اختلاف و تنوّعِ فهم ها از فضیلت شجاعت در میان فیلسوفانِ یونان باستان نیز دیده می شود. ارسطو نیز در آثارِ اخلاق شناختیِ خود، به ویژه در کتابِ مشهورِ اخلاقِ نیکوماخوسی، از این فضیلت اخلاقی به تفصیل بحث کرده است. کوشش برای یافتن مؤلّفه های فضیلت شجاعت در سخنانِ پرظرافتِ ارسطو در آن کتاب ما را به حقیقتِ شجاعت رهنُمون می سازد. ما در این مقاله کوشیده ایم که ابتدا مؤلّفه های فضیلت شجاعت در اخلاقِ نیکوماخوسی را استخراج و بیان کنیم؛ سپس بر اساسِ مؤلّفه های به دست آمده که بیست وپنج مورد در شش بخش اند، تحلیلی از نظرگاه کلّیِ ارسطو درباره حقیقتِ شجاعت و شخص شجاع به دست دهیم و سرانجام به ارزیابیِ آرای ارسطو و مناسبات میان آنها بپردازیم.
بازخوانی انتقادی مؤلفه های سعادت در نظریه ارسطو
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
135 - 165
حوزه های تخصصی:
هرگونه نظریه پردازی دربارهٔ مفهوم سعادت، مستلزم تبیین مؤلفه های مختلف آن (از جمله مقدمات، شروط، مصادیق و اجزا) است. توجه به نقش بنیادین سعادت در حکمت عملی که به عنوان واسطه و تضمین کنندهٔ امتداد عملی فلسفه شناخته می شود، بیانگر اهمیت مضاعف چنین تبیینی در کاربست عملی نظریه خواهد بود. در نظریهٔ سعادت ارسطو که بر عناصر مفهومی خاصی مانند خیر/غایت أعلی، خودبَسندگی، کارکرد، فضیلت و فعالیت مُبتنی است، دو فضیلت نظری و اخلاقی به عنوان اجزای سعادت و مواردی همچون ثروت، دوستی و سلامتی به مَنزلهٔ شروط آن مطرح شده اند؛ اما ابهام موجود در سخنان ارسطو سبب بروز اختلافی اساسی در میان مفسران آثار وی و نیز در آراء فیلسوفان مسلمان گردیده و آنها را به دو گروه طرفداران «سعادت غالب» و «سعادت جامع» تقسیم کرده است که در دیدگاه اول تنها فضیلت نظری دارای اهمیت ذاتی و اولی است و در دیدگاه دوم، فضایل نظری و اخلاقی به طور همزمان مورد توجه ذاتی قرار می گیرند. ریشه یابی ابهام مذکور و ارائهٔ راهکاری برای رفع آن در جهت افزایش کارآمدی عملی اهدافی هستند که در این نوشتار از طریق بازخوانی انتقادی نظریهٔ ارسطو به روشی تحلیلی مورد پِی جویی قرار گرفته اند. به نظر می رسد می توان با پایبندی به تعریف سعادت به عنوان «غایت بالذات» (در مقابل غایت نهایی) و توجه به کلّ ماهیت نوعیه (به جای فصل) در استدلال موسوم به «برهان کارکرد»، نظریه «سعادت شامل» را پیشنهاد نمود که مؤلفه های سعادت را توسعه می دهد، طبقه بندی مناسبی از آنها ارائه می نماید و درنتیجه کارآمدی عملی بیشتری در حلّ تزاحم های میان آنها خواهد داشت.
حق فرزندآوری زوجین از دیدگاه فقها با تأکید بر آرای امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
145 - 176
حوزه های تخصصی:
فرزندآوری از کنش های طبیعی بشر و غیر محدود به زمان یا مکان یا افراد خاص است و به دلایل گوناگون در متون مرتبط معمولاً از آن به «حق فرزند آوری» تعبیر می شود؛ لکن اولاً قراین بر تکلیف انگاری آن در لسان شارع شاذ نیست و تشخیص ماهیت «زادآوری» را که مسکوت قانون گذار است دچار چالش می کند و ثانیاً با فرض در زمره حقوق بودن، حدودوثغور آن، میزان اختیار افراد در بهره مندی یا وانهادن آن، تعارض اراده زوجین و غیره منقّح نشده است. این تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی و با در نظر داشتن احتمال دوگانگی ماهیت «فرزند آوری»، به بررسی وضعیت هریک از زوجین به صورت مستقل، از حیث دارا بودن این حق، طولی یا عرضی بودن اراده آن دو و وضعیت ناشی از تعارض اراده ایشان در فرزندآوری در نگاه فقها و لسان ادله شرعی می پردازد. مطابق یافته های این تحقیق، علی رغم تصریح برخی فقها به حق زن در استیلاد، عدم التزام ایشان به لوازم آن و ترجیح اراده زوج در فرض تعارض، اثبات در زمره «حقوق زن» بودنِ فرزندآوری را مشکل می نماید. ظاهر عبارات متون دینی نیز در فرض اثبات چنین حقی برای زن، آن را در طول حق فرزندآوری مرد قرار می دهد.
بازخوانی مدافعانه از اندیشه آخوند خراسانی در مسأله تحریف قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۵۴
91 - 120
حوزه های تخصصی:
اگرچه در اندیشه غالب الهیات اسلامی، روایات تحریف نما مقبولیت نداشته و به طور ویژه شیعیان بر این باورند که هرگز در محتوی و الفاظ قرآن کریم تحریف صورت نپذیرفته است، اما برخی گزارش ها از اقوال گاه بر پذیرش وقوع تحریف در قرآن از سوی شیعیان حمل می شود و اندیشه تحریف ناپذیری نزد شیعه را دچار خدشه می سازد. طرح ادعای علم اجمالی و مساعدت اعتبار با تحریف قرآن در کلام آخوند محمدکاظم خراسانی(متوفی 1329ق) فقیه و اصولی صاحب کتاب کفایه الأصول، از جمله این موارد است که منجر به ایجاد شائبه شده لذا پرداختن به آن و بازخوانی و تحلیل دیدگاه این اندیشمند شیعی در مسأله تحریف پذیری قرآن را از اهمیت ویژه ای برخوردار می سازد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی رویکرد کلی عقل گرایانه آخوند خراسانی و مبانی او در بیان حجیّت ظواهر کتاب معرفی و وجوه استدلال آخوند در باب روایات تحریف نما شناسانده شده است. یافته های مقاله حکایت از سوء برداشت منتقدین از دیدگاه آخوند خراسانی نسبت به روایات تحریف نما دارد و این در حالی است که مرحوم آخوند انگاره تحریف قرآن را کاملاً بی اعتبار می داند. وی در بیان حجیت ظواهر الفاظ قرآن، با طرح فرض محتمَل بر تحریف به نقصان، آنرا صرفاً نوعی علم اجمالیِ غیر منجِّز و نیز فاقد معزِّریت می داند که اساساً حجت نبوده و طبعاً لطمه ای نیز به سلامت اعتبار ظواهر قرآن وارد نمی سازد. بر این اساس، بحث آخوند ارتباطی با پذیش اعتبار روایات تحریف نما نداشته و اینگونه وجود دلیل عقلی بر این مسأله را طرح و رد می سازد. اعتقاد به اصل عدم تحریف قرآن کریم در میان شیعه بویژه مرحوم آخوند خراسانی غیر قابل انکار است.
داستان محمد [ص] و زینب بنت جحش در منابع تاریخی و تفسیری: خاستگاه و تحولات
حوزه های تخصصی:
فلسفه تعدد ازدواج های پیامبر همواره از موضوعات مورد توجه مورخان و مفسران بوده است. در این میان داستان ازدواج جنجالی محمد [ص] با زینب بنت جحش و تحولات و تفسیرهای آن در طول تاریخ اسلامی جایگاه ویژه ای دارد. بازتاب این داستان در متون اسلامی و غیراسلامی، امکان بازسازی چگونگی تحول و میزان تغییر آن را فراهم می کند. مقاله حاضر ضمن انجام این بازسازی، رویکردهای مختلف درباره تاریخی بودن روایت های مربوط به سیره پیامبر را مورد ارزیابی قرار داده است. تجزیه و تحلیل منابع متأخر اسلامی نشانگر راهبردهای متفاوت برای بازتفسیر و بازنگری روایت ها و همچنین نشان دهنده چگونگی تأثیر تحولات اجتماعی و ایدئولوژی های متفاوت بر تفسیر این داستان است.
بررسی میزان بهره گیری از جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه درساحت تربیت اعتقادی عبادی و اخلاقی سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
135 - 152
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه به عنوان بهترین و گویاترین زبان قرآن و تبیین کننده مباحث تربیتی و اخلاقی اسلامی می باشد. آشنایی و بررسی جهت گیری های کلان تربیتی و اخلاقی امام علی(ع) در نهج البلاغه، و تطبیق آن با ساحت تربیت اعتقادی و عبادی و اخلاقی سند تحول بنیادین به عنوان یک سند مادر در حوزه تعلیم و تربیت و فراگیرکردن این جهت گیری ها در جامعه می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات و آسیب های تربیتی و اخلاقی در جامعه باشد. در این تحقیق که به بررسی تطبیقی جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه و ساحت تربیت اخلاقی اعتقادی و عبادی سند تحول بنیادین پرداخته شده است با استفاده از روش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا متن کامل کتاب ارزشمند نهج البلاغه و همچنین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. بررسی تطبیقی اصول و رویکردهای حاکم بر این ساحت تربیتی در سند تحول بنیادین با جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه حاکی از ارتباط معنادار و استفاده موثر از متون و آموزه های نهج البلاغه در تدوین این ساحت تربیتی می باشد و نشانگر استفاده کامل مولفین سند از جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه و نیز آموزه های ارزشمند این کتاب شریف می باشد.
نقد و بررسی مدخل «خلیفه» از «دائرة المعارف قرآن لایدن»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
واژه «خلیفه» از واژگان پرکاربرد و کلیدی در نظام سیاسی اسلام است که نقش مهمی در فهم موضوعات و مسائل دینی دارد. وداد قاضی مستشرق آمریکایی در «دائره المعارف قرآن لایدن» در باره مفهوم، مصداق، پیشینه، سیر تاریخی واژه قرآنی «خلیفه» و واقعیت سیاسی دینی نهاد خلافت سخن گفته است؛ اما مراجعه محدود به منابع اصیل اسلامی، بی توجهی به آراء و منابع قرآنی شیعه، عدم جامعیت در استناد به آیات قرآن و فقدان مستندات کافی در برخی موارد، موجب فهم ناقص و یا نادرست او در موضوعاتی همچون لحاظ معانی متعدد برای این واژه در آیات گوناگون و خطای تعیین مصداق و تاریخ آغاز رویکرد سیاسی مفسران به واژه مزبور شده است. نتیجه این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، از کاربرد این واژه در صدر اسلام خبر داده و با بررسی انتصابی بودن خلافت و نقد قرآنی، نظر نویسنده در کاربردهای سیاسی خلیفه را به چالش کشیده و معنای «خلیفه» در تمام آیات قرآن را «جانشین» یا «جایگزین» می داند که در انواع و مصادیق گوناگونی (همانند سکونت و وراثت) تحقق می یابد. تحلیل شناختی «خلیفه» در هیأت مفرد، این واژه را هم حوزه «امام»، و انسان را در «حکم» خلیفه الهی معرفی می کند.
نگاهی به تفسیر منسوب به امام عسکری (ع) بر اساس بررسی شخصیت رجالی محمد بن قاسم مفسر استر آبادی
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
39 - 81
حوزه های تخصصی:
تمام کتاب کنونی تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع) و نیز بخش قابل توجهی از روایات کتاب احتجاج منسوب به طبرسی، به نقل از یک راوی، با نام «محمد بن قاسم جرجانی» یا «محمد بن ابی قاسم استرآبادی»، معروف به «ابی الحسن جرجانی مفسر» است. این شخص در منابع رجالی و تراجمی شیعه ی امامیه، مجهول می باشد و اطلاعات قابل توجهی از وی بیان نشده است. پس لازم است این راوی، شناسایی و ترجمه شود. این کار، چندین فایده دارد: اول اینکه تکلیف کتاب تفسیر و بخشی از احتجاج، از نظر هویتِ رجالی راوی آن ها روشن می شود. دوم اینکه تاریخ نقل و انتقالات این کتاب ها گویا می گردند. سوم اینکه ممکن است برخی از مناقشات پیرامون این دو کتاب، مرتفع و یا از آن سو، مناقشات جدیدی ایجاد گردند. بنابراین اکنون مهم است پرسیده شود: 1 آیا «محمد بن قاسم جرجانی» یا «محمد بن ابی قاسم استرآبادی» یک شخصیت و با اسامی دوگانه هستند که بر اثر تصحیف ایجاد شده اند یا خیر؟ 2 چه اطلاعاتی در دیگر منابع غیررجالی و تراجمی از ایشان وجود دارد؟ 3 تاریخ و ترجمه ی این راوی تفسیر چگونه است؟ پژوهش حاضر به وسیله ی برخی اطلاعات و شواهد جنبی به بررسی تاریخ و ترجمه ی ابوالحسن جرجانی مفسر پرداخته است تا حتی الامکان شرح حال و یک بررسی رجالی از وی ارائه دهد.
قرآن و چرایی عذاب الهی
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
141 - 170
حوزه های تخصصی:
عذاب الهی در دنیا و آخرت وجود دارد. سنخ عذاب در دنیا و آخرت، از نوع جسمانی و روحانی است. زبان قرآن درباره ی عذاب، حقیقی و واقع گرا است. هدف اصلی خداوند از خلقت بشر، رسیدن انسان به بهشت و رحمت الهی است، ولی در طول آن هدف، یک غایت تبعی و ثانوی نیز وجود دارد. گناهکار به سبب اعمال ناشایست عذاب می شود. به دلیل تفاوت بین دنیا و آخرت فلسفه ی مجازات های الهی در دنیا و آخرت با هم متفاوت است. سختی ها در دنیا به دلایل مختلفی از جمله ارتقاء درجه ی مؤمنان، عبرت، تضرع و توبه، آزمایش، عقوبت و عذاب گنهکاران می باشد. برای عذاب در آخرت ادله ی بسیاری از جمله عدل الهی، ضمانت اجرای تکالیف، لطف، وعید، جزای الهی، تجسم اعمال وجود دارد. درباره ی چگونگی رابطه ی بین عمل و جزاء، نظرات مختلفی مانند مراتب وجود و ملکات نفسانی ارائه شده است. رابطه ی بین عمل و عذاب، تکوینی و حقیقی است نه اعتباری.
مبانی فقهی مجازات افساد فی الارض بر اختلاس (ماده 4 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۳
11 - 31
حوزه های تخصصی:
مجازات اختلاس، تعزیر است و در ماده 4 قانون تشدید آمده که اگر اختلاس، مصداق مفسد فی الارض باشد، مجازات مفسد فی الارض خواهد بود. پرسش مهمی مطرح می شود که در چه صورتی اختلاس، مصداق افساد فی الارض پیدا می کند و در حقیقت از منظر فقه امامیه ملاک و معیار اتحاد اختلاس با افساد فی الارض چیست؟ منظور از افساد فی الارض هر عملی است که سبب از بین رفتن امنیت مالی و جانی یا اخلاقی جامعه شود و منجر به تباهی آن جامعه گردد. بنابراین دایره وقوع افساد فی الارض، وسیع بوده و منحصر به عمل یا نوع خاصی از گناه و فساد نمی باشد؛ بلکه با توجه به ماهیتش، عنوان مستقلی از مجازات است که حاکم اسلامی می تواند با معین نمودن شرایطی، حکم به صحت تطبیق مجازات افساد فی الارض بر اختلاس یا عدم مطابقت آن، بنماید و رابطه این دو عنوان به صورت تساوی نمی باشد. حاصل این نوشتار آن است که تطبیق اختلاس بر افساد فی الارض در صورتی قابل تصور است که اختلاس سبب سلب امنیت عمومی اقتصادی جامعه بشود و اختلال مالی را در جامعه اسلامی بوجود بیاورد. نوشتار پیش رو با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری، با روش توصیفی و تحلیلی ارائه می شود..
واکاوی انگاره اجتماعی امام موسی صدر و دلالت های آن در تبیین ماهیت تربیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
278 - 312
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل مؤلفه ها و مقولات اجتماعی مورد نظر امام موسی صدر تصویر کلی ایشان از ماهیت اجتماعی شدن را شناسایی کرده و دلالت های آن را برای حوزه تربیت اجتماعی روشن سازد. در این تحقق از روش های توصیفی - تحلیلی و استنتاج عملی مورداستفاده قرار گرفته است. بر مبنای این پژوهش انگاره کلی امام موسی صدر از اجتماع، انگاره ای مبتنی بر تصویر ارگانیزمی جامعه و مبتنی بر نگرش توحیدی است که مؤلفه های اصلی آن در یازده مؤلفه؛ (وحدت، کنشگری انسان، اجتماعی بودن هویت انسان، تفکر تشکیلاتی و تمدنی، کیفیت رابطه فرد و جامعه، آزادی، تعامل و همزیستی، گشودگی و رواداری، گفت وگو، احترام متقابل، ارزش ها)، مورد بررسی قرار گرفته است. دلالت های این انگاره کلی و مؤلفه های تشکیل دهنده آن برای ماهیت تربیت اجتماعی نیز، در هشت دلالت کلی مشخص گردیده است. این دلالت ها عبارت اند از؛ اصل نگرش توحیدی، ا اصل انسان گرایی فطری، اصل نگاه مشفقانه به دیگری، اصل نگاه به دیگری به مثابه خویشتن، اصل باور به آزادی چون ارزش، اصل مبتنی ساختن رشد بر عمل، اصل برخورداری از اندیشه و منش تشکیلاتی، اصل ضرورت گفت وگو چون بینش، منش و روش، اصل هویت سازی بر محور انسانیت
الهیات و علوم زیستی (قسم دوم و پایانی)
منبع:
الهیات سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
27-40
حوزه های تخصصی: