فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
117 - 130
حوزههای تخصصی:
ادیان مختلفی در سراسر جهان اعم از الهی و غیرالهی به مقوله رنج پرداخته اند. مواجهه با این مسئله دارای جوانب مختلفی است که از منظرهای گوناگون به آن اشاره شده است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی چگونگی بهره برداری آیین بودا از ظرفیت رنج در تبیین هستی و استلزامات آن می پردازد. در این مقاله رویکردهای مختلف آیین بودا در بهره برداری از ظرفیت رنج برای تبیین و توصیف جهان مطرح می شود؛ همچنین در ادامه با اشاره به استلزامات آن بیان می شود که رنج جزئی از زندگی است و برای رسیدن به آرامش و خلاصی از آن باید آن را پذیرفت، درک کرد و با آن کنار آمد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بهره برداری آیین بودا از ظرفیت رنج، به مثابه یک ابزار مؤثر در تبیین هستی است؛ دیگر اینکه این آیین اعتقاد دارد که رنج جزء حتمی زندگی بوده و امری نسبی است. در این راستا، آیین بودا به واقعیت و ماهیت رنج می پردازد و راهکار غلبه بر رنج را شناخت عمیق از آن معرفی می کند؛ همچنین نگاه مثبت به رنج دارد و آن را مستقل از وجود انسان می داند. البته عدم پیوستگی و رابطه منطقی بین گزاره های منقول از بودا و بوداییان و همچنین تناقض، به وضوح قابل مشاهده است.
بررسی دوگانگی حقوق و اخلاق در دسترسی کودکان به فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش حضور در فضای مجازی، چالش های حقوقی و اخلاقی مهمی را درخصوص دسترسی کودکان به این پدیده به وجود آورده است. نگرانی والدین بابت دسترسی کودکان به محتواهای نامناسب، ارتباط کودکان با افراد غیرمعمول، سوءاستفاده های جنسی و مالی و همچنین آسیب دیدن ارزش های اخلاقی باعث شده است والدین محدویت هایی اساسی را در دسترسی کودکان به فضای مجازی ایجاد کنند؛ حال آنکه درواقع، این مسئله، مغایر با حقوق مصرَّح کودکان در حقوق بین الملل و ازجمله کنوانسیون حقوق کودک و حقوق داخلی است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و گردآوری داده ها به روش اسنادی، درصدد پاسخ گویی به این پرسش بوده ایم که چگونه می توان دوگانگی حقوق و اخلاق در دسترسی کودکان به فضای مجازی را مرتفع کرد. نتایج پژوهش نشان می دهد حل این دوگانگی حقوقی و اخلاقی در بستر آموزش دهی به کودکان و فراهم کردن زمینه های توسعه فکری و مخصوصاً آموزش دادن سواد رسانه ای به آنان امکان پذیر است. آموزش دادن سواد رسانه ای به صورت عمومی به کودکان از سنین کم در مدارس، ضمن برطرف کردن نگرانی والدین، یکی از عوامل محافظت از حقوق کودکان در دسترسی به فضای مجازی است که درعین حال، زمینه را برای رشد و توسعه فکری آنان فراهم می کند.
تحلیل قصدی بودن معنا در بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و اریک دونالد هرش (مطالعه موردی: دلالت وضعی معنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت متن و کشسانی آن بین مؤلف و خواننده، قصدگرایی متن به خواننده و مفسر کمک می کند تا او به فهمی بهتر از قصدگرایی متن در آرای طباطبایی و هرش و تأثیر آن بر عینیت بخشی معنا در متون بشری و متن قرآن دست یابد. این پژوهش با هدف بررسی تحلیل قصدی بودن معنا در بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و هرش انجام شده است. در این نوشتار، از روش تحلیل محتوا با رویکرد توصیفی - تحلیلی استفاده شده است تا پس از گردآوری اطلاعات درباره قصدی بودن معنا، به این مفهوم برسیم که طباطبایی متأثر از مفسران اسلامی و اصولی، قائل به قصدگرایی متن است. در کنار ایشان، هرش برخلاف برخی از هرمنوتیست ها که خواننده را محور فهم متن و تفسیر می دانند، قصدگرایی معنا را با این پیش فرض پذیرفته است که حتی واژه ها و لغات نیز تابع قصد و نیت ماتن هستند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با استناد به معنای سمانتیک، می توان لغت را یکی از منابع تفسیری طباطبایی در تفسیر متن قرآن دانست؛ اما هرش، برخلاف طباطبایی، از آنجا که به معنای عرفی الفاظ در متن توجه ندارد و معنای لغات را برگرفته از نیت صِرف مؤلف می داند، از تبیین و توجیه زبان شناختی واژگان عاجز است؛ در نتیجه، بین معنای زبان شناختیِ متن و معنای مدنظر مؤلف ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد که در یک حرکت رفت و برگشتی می تواند مفسر را به معنای اصلی و مدنظر متن قرآن راهنمایی کند و ذیل آن، جامعه تفسیری را از تشتت تفسیری به اجماع تفسیری سوق دهد.
بررسی اندیشه های عرفانی آنه ماری شیمل و مولانا با تکیه بر چند تمثیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
221 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو در نظر دارد تا با شیوه توصیفی- تحلیلی، اندیشه های حکمی- عرفانی آنه ماری شیمل در منظومه «نغمه نی» را با سخنان مولانا با بررسی چند تمثیل در معانی یادشده بازخوانی-کرده و به این طریق میزان تأثیرپذیری شیمل از حکمت و عرفان مولانا را به خواننده بنمایاند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که شیمل در «نغمه نی» که حاوی 17 غزل بلند عاشقانه عارفانه است، بسیار تحت تأثیر ذهن و زبان جلال الدین محمد مولوی بوده و حتی در انتخاب تمثیل های خود، از این اندیشمند بلندآوازه و ادیب عارف ایرانی (قرن هفتم) وام گرفته است و سخن را با رمز و استعاره هایی که پیش تر دست پرماس وی بوده، آرایش داده است. از جمله تمثیل هایی که شیمل برای بیان عقاید خود مکرر استفاده کرده است دریا، صدف، امواج، نسیم، باغ (گل)، بهار، زمین و مانند آن هاست. محور اندیشه های شیمل که با نمادهای یادشده درصدد تعلیم و تلقین آن بوده، چگونگی رابطه انسان با آفریدگار (برپایه مسأله وحدت وجود بر مذهب تجلی) و به دنبال آن، غم غربت روح (نوستالژی) و تلاش برای زدودن این «غم» و رسیدن به آرامش ابدی است.
تحليل كيفية تمثيل الناشطين الاجتماعيين في رواية «ساعة بغداد» لشهد الراوي على ضوء نظرية فان ليوين(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الروایه هی وصف شامل للحیاه الاجتماعیه وعناصرها المقومه کالشخصیات والأحداث والأحادیث وباختصار جمیع عناصر الروایه، تعکس صوره واقعیه لعناصر مجتمع الکاتب ولهذا السبب یمکن القول أن القراءه السوسیولوجیه هی أکمل القراءات للروایه وأقواها ویعتبر هذا النوع من الفن من أکثر الفنون تعبیرًا عما فی الحیاه. وعلى هذا یمکن نقد الروایه المعاصره باستخدام نظریات سوسیولوجیه مختلفه. إحدى هذه النظریات هی نظریه الناشطین الاجتماعیین التی وضعها ثیو فان لیوون. الناشطون الاجتماعیون یلعبون دورًا هامّاً لتقدم الخطاب وصناعه النص، لأنهم أذرع أساسیه للنصوص والخطابات. ولکن لا یتم إیلاء الکثیر من الاهتمام لتمثیلهم. ویرى فان لیوین أن الناشطین یتم تمثیلهم بطریقتین عامتین: الحذف والإظهار ولکل منهما فروع فرعیه، ومعرفه کیفیه تمثیلهم أمر مهم لاکتشاف الخطابات. لقد اختار هذا المقال روایه «ساعه بغداد» للکاتبه العراقیه شهد الراوی موضوعاً للبحث من أجل التحقیق لتمثیل الناشطین الاجتماعیین فیها ویرید تحدید وظائفهم التی تسرّبت فی الطبقات السفلیه للروایه وتعریفها. الهدف من هذا البحث هو تحلیل خطاب العمل ووظائفه الاجتماعیه الدلالیه التی یعرضها کل من الناشطین من خلال طرق تمثیلهم المختلفه للقارئ. تظهر نتیجه البحث أن الکاتبه استخدمت کافه طرق التمثیل المختلفه وهذا التنوع جعل عملها مقروءاً وجذاباً، إلا أن اهتمام الکاتبه بعنصر التعبیر أکثر من الحذف هو وسیله لتصور مآسی العراق ولبنان. وفی أسالیب التعبیر أیضاً، فقد روعی أسلوب توصیف جزء منها أکثر من بقیه الأسالیب لإظهار الدینامیکیه والحرکه على مستوى القصه رغم وجود آثار مدمره ومتأثره بالحرب والاحتلال. المنهج المستخدم فی هذا البحث هو الوصفی-التحلیلی.
Some of non-Aristotelian elements in philosophy of Avicenna(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
117 - 143
حوزههای تخصصی:
Avicenna (Ibn Sinā) is the inheritor of Peripatetic Philosophy. Peripatetic Philosophy is the same as Philosophy of Aristotle, and Avicenna always praised Aristotle for that he reformed and reorganized philosophy in a logical and intellectual framework so that One can deliberate its truth and false according to reason. However, Avicenna in his Philosophizes was extending new approaches, and under several decisive elements he produced a new collection and presented his special philosophy. Four decisive elements in presentation of special philosophy of Avicenna are (1) Greek philosophy, (2) religion of Islam, (3) mysterious aptitude, and (4) intellectual genius. These factors drove Avicenna to a conclusion that by avoiding some Aristotelian elements and approaching to some non - Aristotelian elements, attain his special philosophy, a philosophy that, in spite of being Peripatetic, is in accordance with Religion and compatible with spirit and principles of Islamic culture.In this article, in proper order and brief manner, I will present a description and explanation of the three elements that are non-Aristotelian and have a great impression on Avicenna's philosophy, and finally detect same agreement of opinions in their works. The elements that we will speak of them are as follows: (1) on the doctrine of emanation and proceeding world from First Principle. (2) on the reason and soul and body. (3) on the matter and form
تلقی ابن سینا و ملاصدرا از بدن انسانی و تأثیر آن در نحوه تبیین معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
67 - 90
حوزههای تخصصی:
معاد جسمانی از چالش برانگیزترین مسائل فلسفه اسلامی است که فیلسوفان بزرگی چون ابن سینا و ملاصدرا را به ارائه تبیین های متفاوتی واداشته است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و تمرکز بر آثار اصلی این دو فیلسوف، استدلال می کند که ریشه بنیادین اختلاف نظر آن ها در تبیین معاد جسمانی، بیش از هر عامل دیگری، به تلقی متفاوتشان از ماهیت، نقش و سرنوشت “بدن انسانی” بازمی گردد. ابن سینا با دیدگاهی دوگانه انگار و عمدتاً ابزاری نسبت به بدن، آن را جوهری متمایز از نفس، فسادپذیر و حتی مانع کمال نهایی نفس می داند. این نگرش، تبیین فلسفی بازگشت عین بدن عنصری را با محذورات جدی (امتناع اعاده معدوم، مشکل هویت) مواجه ساخته و او را به سمت تعبد به شرع در این باب سوق می دهد. در مقابل، ملاصدرا با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه (اصالت وجود، حرکت جوهری)، بدن را مرتبه ای نازل و پویا از وجود نفس و در حال تکامل ذاتی به تبع حرکت جوهری آن می شمارد. این نگرش وحدت گرا و تکاملی، زمینه را برای ارائه تبیینی فلسفی از معاد جسمانی فراهم می آورد که در آن، بدن اخروی (مثالی)، نه اعاده بدن معدوم، بلکه مرحله تکامل یافته بدن دنیوی و ظهور نفس در نشئه ای بالاتر است که توسط خود نفس و متناسب با ملکاتش ایجاد می شود. بنابراین“فلسفه بدن”، نقطه عزیمت و کلید فهم گذار از رویکرد مشائی به صدرایی در مسئله معاد جسمانی است.
بررسی و تحلیل نسخه غیرمشهور اثولوجیا و ارتباط آن با التلویحات سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
121 - 144
حوزههای تخصصی:
الهیات منسوب به ارسطو یا همان اثولوجیا دو نسخه متفاوت دارد: نسخه کوتاه تر و نسخه طولانی تر. نسخه کوتاه تر در شرق عالم اسلام به دست فیلسوفان رسیده و مسائلی فلسفی را برای آن ها به ارمغان آورده است، اما روایت طولانی تر اثولوجیا در غرب عالم اسلام شهرت داشته است. مسئله اصلی در این مقاله معرفی نسخه طولانی تر و پژوهش هایی است که تا به حال درباره آن انجام شده و نشان دادن این مطلب که با توجه به یکی از این پژوهش ها و تحقیق در کتاب التلویحات اللوحیّه و العرشیّه شیخ شهاب الدین سهروردی می توان ارتباطی میان روایت طولانی تر اثولوجیا و التلویحات یافت. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و روش تحلیل داده ها توصیفی تحلیلی است. نتیجه اجمالی که این مقاله به آن رسیده این است که تا به حال تحقیقات بسیار اندکی درباره روایت طولانی تر اثولوجیا انجام شده و با توجه به فقره ای که از کتاب روضه التعریف بالحب الشریف روایت شده و آنچه در التلویحات اللوحیّه و العرشیّه آمده می توان نشان داد که شیخ شهاب الدین سهروردی تحت تأثیر روایت طولانی تر اثولوجیا بوده است.
بررسى فقهى ماهیت سپرده هاى مدت دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
145 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسى فقهى ماهیت سپرده هاى مدت دار بانکی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای بود. گرچه بین مردم و بانک ها تعاملات متعددی قابل تصور است، به سبب ابهاماتی که در این نوع از سپرده ها وجود دارد پژوهش حاضر به دنبال بررسی ماهیت خصوص سپرده گذاری مدت دار بود که مشخص شد طبق قرارداد متشکل از وکالت و بیمه در این نوع از سپرده ها ربا وجود ندارد؛ به این معنا که با استفاده از عقود شرعیه و ترکیب بعضی از آن ها با هم مشکل وجود ربا در معاملات مردم و بانک ها قابل حل است. ولی چنانچه از قرائنی یقین حاصل شود که معامله بانک و مردم از نوع معامله قرض است ناچار احکام قرض بر آن بار می شود و پرداخت هر گونه زیاده حرام و رباست. گرچه بزرگان و دانشمندانی از جمله آیت الله مکارم شیرازی و محقق وارسته سید عباس موسویان در این زمینه تحقیقاتی ارائه کرده اند، به جهت خلاصه بودن مطالب و اهمیت بالای بحث، احساس نیاز به تحقیق مفصل تری می شود.
لذت و رنج از منظر ابن سینا در دانش عصب شناسی امکان گذار از دوآلیته حداکثری ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
206 - 225
حوزههای تخصصی:
در شاخه های متفاوت علوم شناختی، شناخت دقیق مغز، مدارهای مغزی، تغییرات ناشی از تجربیات فرد و ... یافته هایی درباره لذت و رنج دارد که هر یک بخشی از نظرات ابن سینا درباره درد و لذت را به طور علمی تایید و تفسیر می کند. نسبی بودن ادراک درد، تاثیر حالات روحی بر آن، اقسام، عوامل، موانع و بسیاری دیگر از یافته ها که با نظرات ابن سینا نیز همخوانی دارد؛ تنیدگی، چندلایه و پیچیده بودن مسئله را نشان می دهد. علوم جدید اگرچه در موضع اثبات یا تایید روح نیست اما موضع گیری جزمی یگانه انگاری حذف گرا را بر نمی تابد. همچنان که با دوگانه انگاری حداکثری نیز ناسازگارست. برخی موضع گیری های ابن سینا درخصوص نفس از آن جمله نظرات وی درباره درد و لذت و سایر شواهد می تواند تا حدودی امکان تفسیر متناسب تری از دوآلیته نزد وی را فراهم نماید.
زوجیت در هستی شناسی ابن عربی و مسئله ی شرّ مرتبط با جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
21 - 40
حوزههای تخصصی:
رنج حاصل از تبعیض های جنسیّتی باعث طرح گونه ی خاصی از مسئله ی شرّ شده است؛ بدین شکل که این تبعیض ها در اجتماع، ساختارهایی را رقم می زند که در آنها جنس زن، پیوسته در جایگاه نازل تر نسبت به جنس مرد قرار می گیرد و در نتیجه، زنان از پروراندن استعدادهای ذاتی خود محروم می شوند. بخشی از عوامل شکل گیری این ساختارها، باورهایی است که متأثر از نگاه های فلسفی و عرفانی به انسان و جهان است. این نوشتار بر آن است تا با بررسی مسئله ی جنسیّت در هستی شناسی ابن عربی، به این مسئله بپردازد که آیا تمایزانگاری های عمیق جنسیّتی می تواند ریشه در نظام تکوین داشته باشد؟ بر اساس بررسی به عمل آمده، زوجیت از دیدگاه ابن عربی در تمام مراتب هستی از عالم الوهی تا عالم خلق، ساری است و بین دو عنصر فعال و منفعل هستی، که منطبق بر عنصر مردانه و زنانه است، رابطه ای سیال برقرار است و نمی توان بین زنانگی و مردانگی، مرز پررنگی را ترسیم کرد.
امکان سنجی معافیت پدر رضاعی از حد سرقت در پرتو آموزه های فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرابت رضاعی با شیرخوردن طفل، برحسب شرایط مندرج در ماده ۱۰۴۶ ق.م، از زنی ایجاد می شود که مادر واقعی طفل نباشد. این قرابت، مانع ازدواج میان خویشاوندان رضاعی می شود و آثار قرابت ناشی از نسب، مانند ارث و انفاق، در آن مطرح نمی شود. قانون مجازات اسلامی به پیروی از فقه شیعه، سرقت مستوجب حد را موجب قطع عضو می داند و صرف خویشاوندی را موجب سقوط مجازات حدی نمی شمارد؛ اما مجازات حد قطع در سرقت مالِ فرزند توسط پدر را براساس بند «ج» ماده ۲۶۸ ساقط کرده است. به کار بردن واژه کلی «پدر» در فقه و قانون، این سؤال اساسی را به ذهن متبادر می سازد که اگر سرقت توسط پدر از مال فرزند رضاعی صورت گیرد و جامع تمام شرایط موجب حد باشد، می توان بر سقوط حد قطع از پدر رضاعی قائل بود؟ جستار حاضر به روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای، با تتبع و بررسی دقیق ادله اربعه درباره سرقت حدیِ پدر و تطبیق آن با دیگر قواعد فقهی و قانونی، به این نتیجه رسیده است که قانونگذار با وضع مواد 120 و 121 قانون مجازات اسلامی بر تفسیر موسع از قاعده درأ گرایش دارد و حدیث «أنت ومالک لأبیک» نیز که دلالت بر وجوب احترام به پدر دارد، شامل قرابت ناشی از رضاع نیز می شودبرای جلوگیری از قطع رحم، از سرایت حکم عام در آیه می کاهد که براساس تلازم احکام عقل و شرع، همچنین تسالم اصحاب بر قاعده درأ و اهتمام شارع بر احتیاط در دماء در جرائم مستوجب حد، شبهه مصداقیه ای در گستره آیه سرقت ایجاد می شود که بر پدر رضاعی سرایت می کند و معافیت از مجازات قطع عضو در ماده 268 قانون مجازات اسلامی بر پدر سارق از مال فرزند رضاعی را دارای وجاهت شرعی و قانونی نشان می دهد.
ارزیابی اندیشه معاصرت قرآنی در آراء تفسیری امام خمینی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
69 - 87
حوزههای تخصصی:
نظریه معاصرت قرآنی تلاشی برای به روز شدن و تازه گشتن فهم ما از قرآن متناسب با نیازسنجی در هر عصر است که البته با خوانش های بسیار متفاوتی توسط اندیشمندان اسلامی همراه بوده و همین امر موجب شده تا دست یابی به یک خوانش صحیح از این نظریه ضروری بنماید. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با تمرکز بر آراء تفسیری علامه طباطبایی و امام خمینی، درصدد مطالعه تطبیقی مبانی نظریه معاصرت قرآنی از نگاه این دو اندیشمند معاصر است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که قرائت خاصی از نظریه معاصرت قرآنی مبتنی بر رویکرد مقاصدی در آراء تفسیری این دو مفسر قابل ردیابی است. نگرش نظام مند به معارف قرآن کریم، مطابقت کتاب تکوین و کتاب تدوین، ضرورتِ گذار از مفهوم به مصداق، تسرّی دادن خطابات قرآنی و بهره بردن از تجلّیات دائمی قرآن، از مهم ترین مبانی نظریه معاصرت از نگاه امام و علامه است. این قرائت با در نظر گرفتن مراتب متعدد برای حقیقت واحد قرآن، در عین آنکه نسبیّت در فهم را منتفی می داند، با اعتبار بخشیدن به فهم های مختلفی که هر کدام متناظر با یکی از مراتب آن حقیقت واحده است، زمینه را برای برقراری گفت وگو میان نیازهای روز و قرآن کریم در جهت پاسخ گویی به این نیازها فراهم می سازد.
گونه شناسی عوالم معنوی در احادیث معراجیه اسلامی و متون مکاشفه ای زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
47 - 62
حوزههای تخصصی:
معراج در ادیان مختلف، به ویژه اسلام و آیین زرتشت، مطرح است. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی و تحلیلی به این سؤال پاسخ دهد که گونه شناسی عوالم معنوی در احادیث معراجیه اسلامی و متون مکاشفه ای زرتشتی چیست؟ در متون معراجی اسلام مباحثی مانند دوزخ، دیدار با فرشتگان، بهشت، مناجات با خداوند، عبور از دریاهای نور و ظلمت و دریاهایی از برف و یخ، و مشاهده ارواح پیامبران مطرح است. در متون زرتشتی نیز مباحثی چون دوزخ و صحنه هایی از زنان بدکار، هم سخنی ﺑﺎ اﻣﺸﺎﺳﭙﻨﺪان، بهشت، دیدار و صحبت با اهورامزدا، ﮔﺬﺷﺘﻦ از کوره یا کوهی از آتش، ریختن روی گداخته بر سینه و پاره کردن شکم با کارد، و دنیای ارواح آمده است. در متون زرتشتی از عروج چند نفر و حالات آنها صحبت به میان آمده است؛ حال آنکه در اسلام معراج از ویژگی های پیامبر(ص) است و در مورد افراد شاخص مانند امامان معصوم(ع) سخنی از معراج بیان نشده است. محتوای معراج زرتشت، در واقع پیشگویی از آینده و به دست آمدن حقیقت اشیا بوده و در معراج ارداویراف از مشاهدات وی در مورد بهشت و دوزخ و شرح مجازات بهشتیان و دوزخیان سخن رفته است. طبق آیات و روایات، معراج پیامبر اسلام(ص) جسمانی و روحانی بوده؛ ولی در دین زرتشت، افرادی که برایشان ادعای عروج به عوالم معنوی شده است، در عالم خواب و رؤیا این مسیر را طی کرده اند. تعداد معراج پیامبر اسلام(ص) در روایات، متفاوت و متعدد بیان شده است؛ اما در دین زرتشت در مورد افرادی که به این سفر معنوی رفته اند، به یک سفر اشاره شده است. مفسران و علمای شیعه معتقد به عروج آن حضرت در حالت بیداری اند؛ ولی عروج در دین زرتشت از نوع مکاشفه، خواب و رؤیاست.
بررسی تحلیلی ماهیت عواطف از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
125 - 140
حوزههای تخصصی:
عواطف یکی از مهم ترین ساحت های شخصیت انسانی محسوب می شود. ما در این پژوهش با روش تحلیلی به بررسی ماهیت عواطف از دیدگاه حکمت متعالیه پرداخته و به این نتیجه رسیدیم که عواطف از یکسو ماهیت شناختی دارند و مبتنی بر لذت و الم و ادراکِ امر منافر و موافق طبع تعریف می شوند و ازدیگرسو، از قوای تحریکیِ زیرمجموعه ی قوه ی شوقیه، یعنی شهوت و غضب تأثیر می پذیرند و ماهیت تحریکی دارند. تجمیع دو رکن ادراکی و تحریکیِ عواطف، بر عهده ی عقل عملی است که به واسطه ی قوه ی وهم انجام می شود. خیال با خوانش ملاصدرا یک قوه ی فعال در ایجاد صور و ادراکات است و در شکل گیری، تثبیت، تقویت و یا تضعیف عواطف نقش کلیدی بر عهده دارد. اگر خیال را یک ساحت نفسانی بدانیم، در این صورت، قوه ی واهمه غیر از ساحت خیال نیست و مبتنی بر مرتبه ی نفس انسانی است. قوه ی واهمه در همان درجه تجلی پیدا می کند و واهمه ای خیالی و یا عقلی می گردد و متناسب با مرتبه ی وجودی اش، عاطفه ها را می سازد، پرورش می دهد و مدیریت می کند. ازاین رو تربیت هر کدام از این قوای زیرمجموعه ی عقل عملی، می تواند عواطفی متناسب با این وضعیت را برای فرد ایجاد کند.
شطح و تکفیر در تأملی منصفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۹ بهار و تابستان ۱۱۴۰۴ شماره ۱
211 - 240
حوزههای تخصصی:
زبان خاص عرفان لطافتی رازآلود دارد که غالبا در بیان معانی عالیه، ابتر می ماند یا محصولی چون شطح برون می دهد. شطح به معنی تراوشات زبانی عارف شوریده، در طول تاریخ به موازات تکفیر حرکت کرده و بر دار رفتن حلاج اوج آن بوده است. دامنه این چالش از عارفی که زبانش خدا شده تا کافری که قتلش واجب است، ادامه دارد. برخی به دنبال توجیه شطحیات برآمده و شروع شطح را از خداوند می دانند و آن را بر معصوم نیز تعمیم می دهند که خطبه البیان علی(ع)در راس آن قرار می گیرد. عارفان بی خودی و فنا و از دیگر سو ضیق تعبیر و عدم بیان و مخاطب را عامل اصلی چالش به وجود آمده می دانند. مخالفان با بیرون راندن شطح از دایره اسلام بر خرده گیری از گویندگان اصرار دارند و لااقل روش گویندگان را با اخبار کتمان و تقیه و سیره کملین مباین می بینند. با توجه به تغییر واژه قافیه به فاصله در علوم قرآن، در راستای اجتناب از نگاه شعرگونه به کلام الله که قرآن نیز آمر به آن است، می توان از شطح به واژه قرآنی و عام القبول متشابه تعبیر کرد و این نزاع را در حد اختلاف لفظی تقلیل داد. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده است. بر اساس یافته های تحقیق، با فهم در حد امکان و بدون تعصب زبان عرفان می توان به پذیرش آن نزدیک شد و شطح را نه ضد دین و عقل بلکه فرا عقل دانست.
طلاق به درخواست زوجه به استناد پرداخت نفقه با مال تحصیل شده ازطرق نامشروع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق ناشی از عسروحرج (موضوع ماده 1130 قانون مدنی)، طلاق ناشی از عدم پرداخت نفقه (موضوع ماده 1129 قانون مدنی)، و طلاق ناشی از تخلف زوج از شروط ضمن عقد نکاح، ازجمله موجبات طلاق به درخواست زوجه است. بنابر مبانی فقهی و حقوقی، انفاق به زوجه بر عهده زوج است و تخلف از این وظیفه، ضمانت اجرای حقوقی و کیفری دارد. این انفاق باید از منابع مالی مشروع تأمین شود. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این مسئله است که آیا استنکاف زوج از پرداخت نفقه با مال تحصیل شده ازطریق مشروع و عدم امکان الزام وی به وظیفه شرعی و قانونی می تواند یکی از موجبات طلاق به درخواست زوجه باشد؟ آیا این انفاق می تواند عامل عسروحرج زوجه و به منزله عدم پرداخت نفقه تلقی شود و درنتیجه زوجه را مستحق تقاضای طلاق کند؟ آیا چنین انفاقی می تواند تخلف زوج از شروط ضمن عقد (شرط اول و پنجم) محسوب شود و به زوجه این حق را بدهد که به وکالت از زوج، خود را مطلقه کند؟ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی در صدد پاسخ گویی به سؤالات فوق است. یافته های پژوهش نشان می دهد که منابع فقهی و حقوقی تصریحی دراین خصوص ندارند و درباره تفسیر قوانین مرتبط، ابهاماتی وجود دارد؛ بااین حال، به نظر می رسد می توان انفاق با مال تحصیل شده ازطریق نامشروع را بنابر دلایلی، از موجبات طلاق به درخواست زوجه دانست و برای ارتقاء قوانین و رفع ابهام پیشنهادهایی داد.
کاربرد اصطلاحات و تعبیرات عرفانی و نمادین در مجموعه اشعار محمد بیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
239 - 260
حوزههای تخصصی:
با توجه به این نکته که شعر و ادبیات معاصر، هم زمان با دیگر حوادث و تحولات سیاسی و اجتماعی، رشد و پیشرفت چشمگیری داشته است؛ ولی گروهی از شاعران معاصر، همگام با پدیده های جامعه، از دانش و بینش گذشتگان خود غافل نماندند و در سروده های خود به انحای گوناگون، از اندوخته های علمی آنان بهره بردند. محمد بیابانی، یکی از شاعران سخن سرای معاصر است که هم در زمینه شعر سنتی و هم در شعرِ نو، طبع آزمایی کرده است. بیابانی در سروده های خود، اعم از سنتی و نو، به شکل بارز از اصطلاحات و تعبیرات عرفانی و نمادین، برای بیان مطلب و اندیشه های خاص خود استفاده نموده و در بیشتر موارد با توجه به موضوع سروده هایش به صورت نمادین آن را جلوه گر ساخته است. این پژوهش درصدد است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، به بررسی اصطلاحات و تعبیرات عرفانی در مجموعه اشعار محمد بیابانی بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که انگیزه اصلی بیابانی از کاربرد اصطلاحات عرفانی در سروده های سیاسی و اجتماعی خود چیست؟ نتایج پژوهش بیانگر آن است که بیابانی برای بیان اندیشه و افکار خاصِ خود به مخاطب و همچنین غنی و پربار نمودن شعرش، از اصطلاحات و تعبیرات عرفانی بهره برده-است.
تطور مفاهیم پیرامون فرجام شناسی فردی در آیین زرتشتی از متون گاهانی تا متون پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
63 - 80
حوزههای تخصصی:
باور به جهان پس از مرگ و دریافت پاداش و پادافره، از اعتقادات راستین زرتشتیان است؛ به گونه ای که بر تمام بنیان های اعتقادی آنان سایه افکنده است. این باور در متون دینی در دوره باستان (اوستایی) و در دوره فارسی میانه (پهلوی) به خوبی بیان شده است. هرچند این متون این باور را به صورت کلی تبیین کرده اند، اما هر کدام از آنها برخی از زیرمجموعه های جهان پس از مرگ را تبیین کرده یا تفصیل داده اند. در این تحقیق، با تحلیل متون دینی زرتشتیان در ادوار اوستای متقدم، اوستای متأخر و متون پهلوی، تغییرات صورت گرفته درباره فرجام و حیات پس از مرگ را مورد بررسی قرار داده و به تبیین مفاهیم آخرت شناسی در آنها پرداخته ایم و تلاش کرده ایم که تطور مفهوم مرگ را در این دوره ها مورد بررسی قرار دهیم. ازهمین رو مفاهیم اصلی وابسته به مفهوم مرگ و فرجام شناسی فردی مشخص شده است و بر مبنای آنها متون مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. مفاهیم آخرت شناسی در متون گاهانی به صورت کلی، اما در متون پهلوی به صورت کامل تری بیان شده اند. سیر تطور در این دوره ها به این صورت بوده است که مفاهیم آخرت شناسی با پیوستگی و یکسانی نسبی در متون دوره باستان طرح و سپس به دوره میانه منتقل شده اند.
قابلیت ابطال آرای هیأت داوری بورس و اوراق بهادار توسط محاکم دادگستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
145 - 158
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در رسیدگی به اختلافات بورس اوراق بهادار مسأله نظارت پذیری آرای صادره از سوی هیأت داوری به دلیل اثرگذاری وسیع بر حقوق عامه سرمایه گذاران مسأله کلیدی در تحقق عدالت قضایی است. پژوهش حاضر درصدد بررسی قابلیت ابطال داشتن آراء هیأت داوری بورس و اوراق بهادار توسط محاکم دادگستری در پرتو مبانی فقه القضا است. مواد و روش ها: روش مقاله حاضر تحلیلی و توصیفی و ابزار انجام پژوهش نیز کتابخانه ای است. ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله حاضر، ارجاع دهی مستند و امانتداری مبنا قرار گرفته است. یافته ها: اگرچه در قانون اوراق بهادار به صراحت از رسیدگی پژوهشی یا اعتراضی به این آرا سخنی به میان نیامده و آرای صادره را به دلیل عدم امکان رسیدگی مجدد در سازمان بورس قطعی اعلام و لازم الاجرا بودن آرا را حسب فلسفه سرعت در رسیدگی و احقاق حق فعالان بیان نموده است، ولی تمام این موارد دلیلی بر عدم نظارت بر آرای صادره نمی تواند باشد. حسب نص صریح قانون بازار اوراق بهادار عنوان این هیأت، عامدا و از روی تسامح، داوری نامیده نشده است؛ و صرفاً رسیدگی به اختلافات و نه دعاوی را به عهده این هیأت نهاده است و همچنین آئین یا رویه رسیدگی به اختلافات را بیان نکرده است و قوانین رسیدگی آئین دادرسی مدنی را برای آن کافی دانسته و دو عضو از سه عضو آن را افراد غیرقضایی تعیین نموده و بر هیچ گونه تفوقی بین آرای اعضای آن حکم نکرده است. نتیجه: مطابق رأی اخیر هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، صدور رأی به اکثریت اعضای غیرقضایی را صحیح و مطابق قانون دانسته، نتیجه می شود که ماهیت حقوقی این هیأت، چیزی جز داوری مدنی مذکور در قانون آئین دادرسی مدنی نمی باشد. نتیجه اینکه کلیه احکام صادره توسط این هیأت همانند آرای صادره داوری مدنی قابل ابطال می باشد و طرح دادخواست ابطال آرای صادره هیأت داوری در محاکم عمومی، همان طریق نظارت پذیری مدنظر قانونگذار می باشد.