فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هر گونه نظریه پردازی درباره مؤلفه های سعادت، مستلزم تعیین ملاک هایی برای أولویت بندی آنهاست تا تزاحمات عملی میان آنها را مرتفع نماید. این ثمره عملی، منوط به تفکیک میان مؤلفه های وابسته (وسیله صرف) از مؤلفه های مستقل (هدف صرف) و نیمه مستقل (مقدمه و هدف همزمان) سعادت می باشد و این امکان را فراهم می آورد تا در شرایط تزاحم، نسبت به حفظ، تقلیل یا حذف مؤلفه ها اقدام نمود.حلّ این مسأله با تمسک به مبانی حکمت متعالیه دشوار به نظر نمی رسد. زیرا با وجود آنکه وی مؤلفه اصلی سعادت را در قوه نظری می داند (نظریه سعادت غالب) و دلایل محکمی هم برای آن دارد؛ اما نظریه خود را حول مفهوم وجودی کمال (به جای مفاهیم فضیلت و کارکرد ارسطویی) سامان داده و تبیین آن را بر "اتحاد" با عقل فعال _ و نه فقط اتصال با آن_ مُبتنی کرده است. با ضمیمه کردن این آراء به سایر مبانی وی به ویژه در حوزه نفس شناسی، تصویر جدیدی از مؤلفه های سعادت قابل صورت بندی است که ضمن توسعه آن مؤلفه ها، روشی برای بازشناسی نسبت میان آنها در جهت ثمره عملی پیش گفته به دست خواهد داد.توجه به نظریاتی همچون ارتباط عمیق نفس با بدن، وحدت نفس و قوای آن، و تساوق وجود با خیر و کمال، نشان می دهد که تمام کمالات وجودی (شامل امور بدنی) می توانند به عنوان غایتی بالذات، از مؤلفه های مستقل یا نیمه مستقل سعادت تلقی گردیده و شبکه ای طولی و عرْضی را تشکیل دهند که تعیین نسبت ها و تقدم و تأخر میان آنها، مسیر مناسبی خواهد بود برای أولویت سنجی در میان مؤلفه های سعادت و رفع تزاحمات عملی احتمالی. این دیدگاه را می توان نظریه سعادت شامل نامید.
حوزه علمیه قم و دانش های جدیدِ عرصه اخلاق در یک سده اخیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در صد سال اخیر، جهان شاهد تحولات بسیار و عمیقی در حوزه اخلاق و تحقیقات اخلاقی بوده که تمام ساحت های پژوهش های اخلاقی را دربر گرفته است. ساحت های اخلاق شناسی، اخلاق هنجاری، فرااخلاق، اخلاق توصیفی، روان شناسی اخلاق، جامعه شناسی اخلاق و تربیت اخلاقی همگی در روند این تحولات، تغییرات گسترده ای را به خود دیده اند. حوزه علمیه قم یکی از پیشگامان در مواجهه معقول و منطقی با تحولات عرصه پژوهش های اخلاقی است. این حوزه گرچه خود مبتکر مباحث گوناگونی در عرصه اخلاق است، با این حال تحولات جهانی این عرصه از علوم را نادیده نگرفته و واکنش های مناسبی نسبت به آنها داشته است. در واقع، اگر تغییرات در عرصه جهانی ایجاد شاخه جدیدی در فضای مباحثات اخلاقی بوده، حوزه علمیه نگرش خود را نسبت به آن شاخه جدید بیان داشته و اگر تغییرات در عرصه تغییر دیدگاه نسبت به یک موضوعی کهن بوده، حوزه بر اساس منابع دینی و پایگاه اعتقادی خود، رویکرد مناسبش را بدون لحاظ آراء جدید و ضرورت و یا عدم ضرورت تغییر رویکرد، ارائه کرده است. این مقاله با روش «تحلیل اسنادی» و «کتابخانه ای» کوشیده است نحوه مواجهه حوزه علمیه قم با دانش های جدید حوزه اخلاق در یک سده اخیر را بررسی کند. با بررسی وقایع یک سده گذشته در عرصه پژوهش های اخلاقی، بیشترین واکنش های حوزه علمیه قم را در ساحت های اخلاق شناسی، اخلاق هنجاری، فرااخلاق، اخلاق توصیفی و روان شناسی اخلاق می بینیم.
البنية السردية في رواية الشوك والقرنفل ليحيى السنوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الروایه تضم الشخصیه والحدث والفضاء، فالأولى أن تتم دراستها بناء على النظریه السردیه ویرجع الهدف من هذه الدراسه وفق البنیه السردیه هو إضفاء شیء جدید لحقل الدراسات السردیه، وروایه الشوك والقرنفل أرضیه خصبه لتلك الدراسه بصفتها الأبرز لما كُتب وأشد وقعًا وتأثیرًا فی نفس القارئ؛ لأنها تحكی الواقع المریر والظلم للشعب الفلسطینی. ویرجع سبب اختیارنا لهذه الروایه إلى بیان التاریخ المأساوی للقضیه الفلسطینیه، ونعتمد فی هذا المقال على المنهج البنیوی لما تحوی الروایه من نصوص یوجب تفكیكها وتفصیل ما تضم بین سطورها من عناصر سردیه، ومن هذا المنطلق نحاول أن نکشف عن مدی مقدره السنوار فی توظیف هذه العناصر أداهً للتعبیر عن واقع فلسطین المأساوی. وتوصّل البحث إلى أن السنوار حسن استعمال مكونات البنیه وأجاد توظیف تلك العناصر السردیه، قاصدًا - عبر إمتاع القارئ بالدور الذی تتخذه الشخصیه من ثانوی، وأساسی، الذی لا یمكن حذفها والتنازل عنها بوصفها الشریان النابض للروایه، والعصب الحی للعملیه السردیه برمّتها- أن یسرد فترات من تاریخ المقاومه وکفاح الشعب الفلسطینی للحریّه والتحریر وصمودهم أمام الظلم، وبالتالی أدّی مهمته تجاه أرضه ووطنه.
تحلیل مفهوم دیگری در اندیشه گادامر و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
195 - 218
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر ما با دو فیلسوف پدیده شناس مواجه هستیم که در دو سنت فکری متفاوت یعنی هرمنوتیک و پدیده شناسی به مفهوم «دیگری» به مثابه امکان های بنیادین فرد اشاره داشته اند. دیگری، به عنوان مفهومی هستی شناختی و مشترک در اندیشه گادامر و لویناس، نقطه عطف شرط امکان فهم و اخلاق است. این نوشتار با تمرکز بر مفهوم دیگری، ضمن پرداختن به نکات افتراق و اشتراک میان دیدگاه گادامر و لویناس، نشان خواهد داد دلمشغولی لویناس، به عنوان فیلسوف دیگری، رجوع به بنیادهای اخلاق است و شرط امکان بنیادهای اخلاق مواجهه با دیگری است. در هرمنوتیک فلسفی گادامر، دیگری نقطه عطف تعین امکان های فهم در روابط دیالکتیکی و گفتگومحورانه است. بدون دیگری در اندیشه لویناس اخلاق و امر اخلاقی، و در اندیشه گادامر فرایند فهم در قالب امتزاج افق ها رخ نخواهد داد. بنابراین، این مقاله نشان می دهد که دیگری مفهومی مشترک بین این دو فیلسوف است که هر دو در تحلیل های فلسفی خودشان از اخلاق یا فرایند فهم گریز و گزیری از آن ندارند.
دراسه الإنزیاح الإیقاعی والکتابی فی شعر نبیل یاسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعدّ الإنزیاح من مصطلحات النظریات النقدیه من قبل الشکلانیین الروسیین. وهذه العملیه إحدی طرق أثریّه النص الأدبی الذی یمکن أن نعدّه الخروجَ من اللغه القیاسیه والعادیه. ویعتقد لیتش اللغوی الإنجلیزی أن أثریّه النص تنجز فی قسمین: «الإنزیاح» و«زیاده القاعده». وإنه عرّف ثمانیه أقسام من الإنزیاح. قد بحثت هذه الدراسه الإنزیاح الإیقاعی والکتابی فی شعر نبیل یاسین الشاعر العراقی بالمنهج التوصیفی التحلیلی. أبدع الشعراء المعاصرون فی اللغه والمفاهیم الشعریه عبر الإتّجاه الحداثی ونبیل یاسین واحد منهم. ونتائج الدراسه تشیر إلی أنّ الإنزیاح وزیاده القاعده أدّیا إلی الأثریّه فی أشعار نبیل یاسین. وقد تجلّی الإنزیاح الإیقاعی فی إطار الإشباع والتشدید والسکون فی شعره. ویستطیع الشاعر إنتقال المفاهیم والمشاعر إلی المخاطب عبر إختیار خاص للکلمات بسبب مشابهتها وتناغمها الأکبر مع أجزاء الکلام الأخری. وطرق الإنزیاح الکتابی فی شعره هی: إستخدام الأشکال والفصل بین حروف الکلمات والتقطیع الکلامی وإستخدام علامه التنقیط وإستخدام علامه الکتابه فی أمکنه غیر مناسبه وإستخدام الأعداد والإضافه. ولقد تمکّن إیجاد علاقه مستمره بین الکلمات والمعنی عبر الإنزیاح الکتابی. وقد تجلّی زیاده القاعده فی إطار تکرار الإسم والحرف والفعل والجمله والعبارات. وإستعمال الإنزیاح وزیاده القاعده فی شعره بهدف الأثریّه وإنعکاس الأزمات والظروف المتوتره فی العراق؛ لذلک تمتّع من هذه العملیات من أجل الإبتکار فی بنیه اشعاره ولغتها وخلق معان جدیده.
تحلیل رویکردهای موضوع شناسی فقهی از طریق مطالعه موردی انحلال پذیری موضوعات معاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
147 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از پردامنه ترین عرصه های اختلاف فقها، موضوع شناسی فقهی است. این اختلاف در تشخیص موضوعات معاملی به صُوَر متعددی و در جایگاه های گوناگونی بروز کرده و از جمله آن ها مسئله انحلال پذیری موضوعات معاملی است. این جستار با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی اکتشافی، تصویری از اختلاف دامنه دار را ارائه کرده و علل اختلاف را نیز مورد واکاوی قرار داده است. به رغم اینکه عرفی بودن موضوع مورد توافق حداکثری است، لیکن دیدگاه ها در شناسایی چگونگی داوری عرف گوناگون گشته و این تفاوت منجر به عدم نیل به تعریف دقیق از موضوع، و در گام بعد به اختلاف در نحوه استنباط حکم شده است. دراین بین نگرش به موضوع از دریچه نص نیز از سوی برخی مغفول واقع نشده است. حاصل پژوهش اینکه نوع نگاه فقیهان و نحوه مواجهه آنان با اسناد متنی از یک سو و تلاش نه چندان ضابطه مند در کشف موضع عرفی در تفسیر موضوعات معاملی از سوی دیگر، به بروز مشکلاتی اجتناب پذیر در ساحت موضوع شناسی منجر شده و دراین بین شناسایی زمینه های اختلاف و مناشئ آن و درنگ فزون تر در ضوابط موضوع شناسی، به تقلیل حجم اختلاف و وصول به نتایج مشترک کمک می کند.
Personal Identity in Islamic Philosophy and Contemporary Western Philosophy (Focusing on the Thoughts of Ayatollah Misbah Yazdi)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۷, Winter ۲۰۲۴
49 - 72
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: Throughout history, the concept of human identity has been a challenging topic in philosophy, with the responses of philosophers influencing various branches of science. In contemporary Western philosophy, there has been a shift towards viewing humans solely as physical beings. However, Islamic philosophy takes a different approach, rooted in rationality and the teachings of Islam. The Misbah Yazdi is a prominent Muslim philosopher who greatly contributed to the field and shed light on many philosophical issues. He derived the concept of human identity from Islamic philosophy, enriching it with Islamic teachings and offering a solution to the puzzle of human identity. He defined human beings based on their soul, rather than simply considering humans as a combination of body and soul. METHOD & FINDING: This research applies a qualitative approach with a critical analysis method. The primary finding of this article is to elucidate the key differences between Islamic and Western philosophy, focusing on Misbah Yazdi's perspective. CONCLUSION: The fundamental disparity between Islamic and Western philosophy concerning human identity lies in the concept of the soul. According to Islamic philosophy, the soul defines an individual's uniqueness, providing them with a clear and stable personality and identity. In contrast, Western philosophy leaves the identity of human beings shrouded in deep ambiguity. Misbah Yazdi presents a distinctive approach to this topic, offering insights and solutions that warrant further exploration.
اصطلاح شناسی «قضیة في واقعة» و شبهه زدایی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
57 - 89
حوزههای تخصصی:
یکی از تعابیر استنادشده در کتب فقهی در دلالت سنجی روایات، اصطلاح «قضیه فی واقعه» است که فقها با تکیه بر آن برخی از احادیث خاص را برای استنباط حکم کلی غیرقابل استدلال دانسته اند. در لابه لای کتب فقهی متقدمان به برخی از زوایای این اصطلاح اشاراتی شده است. در نوشته حاضر، که به روش کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی انجام گرفته، نخست مفهوم و کاربرد و ثمره «قضیّه فی واقعه» بررسی و سپس اشتباهات مرتبط با این اصطلاح تبیین شده است. دلالت حدیث بر فعل معصوم یا حکایت فعل توسط معصوم، عدم قصد تشریع از فعل و حکایت فعل و عدم قابلیت جمع عرفی، ازجمله مقوّمات «قضیّه فی واقعه» است. صدور فعل در پاسخ به سؤال راوی و اشاره راوی به استمرار فعل توسط معصوم، ازجمله قراینی است که دلالت می کند فعل یا حکایت فعل در مقام تشریع و تبیین حکم شرعی صادر شده است.
حوزه های مبدأ در استعاره های مفهومی ایمان و کفر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
139 - 164
حوزههای تخصصی:
بر مبنای یافته های اخیر علوم شناختی، ذهن انسان با بهره گیری از تجربه های حسی روزمره به بازنمایی مفاهیم انتزاعی بر پایه مفاهیم عینی می پردازد. از دیدگاه زبان شناسی شناختی، استعاره یک فرآیند ذهنی-زبانی است. در قرآن کریم نیز شواهد فراوانی از این نحوه مفهوم سازی مشاهده می شود. نظر به بسامد واژگان ایمان و کفر در قرآن و روایات متعددی که از معصومان(علیه السلام) درباره ایمان و کفر نقل شده است، نشان می دهد که ایمان و کفر از همان اوایل اسلام دغدغه مسلمانان بوده تا بدانجا که این مفاهیم را به یکی از مهم ترین مؤلفه های اعتقادی مبدّل کرده است. دوگانگی ایمان و کفر از زوایای با اهمیت در مفهوم سازی های استعاری قرآن است. این استعاره ها در بستر گسترده ای از انگاره های فرهنگی شکل گرفته اند و متأثر از تجربه های رایج دوران نزول قرآن هستند. پژوهش حاضر در صدد است به این سؤال پاسخ دهد که حوزه های مبدأ در مفهوم سازی ایمان و کفر در قرآن کدامند؟ به منظور گردآوری داده ها، از فرایند تشخیص استعاره که توسط گروه پراگِل جاز مطرح گردیده، استفاده شده است. مفاهیمی نظیر «نور و تاریکی»، «پاکی و آلودگی»، «تجارت»، «رنگ ها»، «عناصر طبیعت»، «مرگ و زندگی»، «برده و آزاده» و «اعضای بدن» از جمله حوزه های مبدأی هستند که قرآن برای مفهوم سازی ایمان و کفر از آن ها بهره گرفته است. این بررسی، درجه بالایی از نظام مندی در استعاره های زبانی ایمان و کفر را نشان می دهد. نه تنها می توان انگیزه بسیاری از عبارات قرآن را با مفهوم سازی استعاری توضیح داد، بلکه این استعاره ها به خوبی در ساختار کل نگر، یک مدل شناختی یا فرهنگی با دوگانگی ایمان و کفر را ارائه می دهند. به نظر می رسد تجربه بی واسطه و آشنایی کامل انسان با حوزه های «اعضای بدن» و «سلامتی و بیماری» سبب شده تا این حوزه ها بسامد بیشتری در مفهوم سازی ایمان و کفر داشته باشند.
شاخص های ادب غنایی در شعر رضوی ملک الشعراء بهار و علی موسوی گرمارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
87 - 116
حوزههای تخصصی:
شعر رضوی بخشی از شعر آیینی است و اشعاری را شامل می شود که درباره امام رضا (ع) سروده شده است. این نوع شعر، جزو ادب غنایی است و در آن عواطف و احساسات دینی و مذهبی شاعر با زبانی هنری، شاعرانه و غنایی بیان می شود. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با هدف تبیین شاخص های غناییِ اشعار رضوی ملک الشعراء بهار و علی موسوی گرمارودی انجام شده و در پیِ پاسخگویی به چگونگی بازتاب شاخص های ادب غنایی در این اشعار است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شاخص های محتوایی و عاطفی به صورت سوگ سرودها، اشعار مولودی، توصیف سیما و حالات و مصائب امام بازتاب یافته است. شاخص های صوری و زبانی هم به صورت استفاده از جمله های پرسشی، اظهاری و تعجبی با اغراض خاص، بهره گیری از اوزان جویباری و سنگین، تشبیه، استعاره، واج آرایی و موسیقی کلمات برای القای حسی خاص و نیز واژگان و تعبیرات غنایی، برجسته شده است.
شناخت های جهت دهنده میل به کمال از دیدگاه قرآن با تمرکز بر اندیشه آیت الله محمد تقی مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
109 - 128
حوزههای تخصصی:
بی شک انسان فطرتاً«کمال خواه» و دائماً به دنبال بهبود وضع موجود خویش است. عوامل گوناگونی این میل را سمت وسو می دهند؛ چراکه این میل ممکن است در مسیر صحیح خود، یعنی کمال واقعی، قرار گیرد و یا به سمت کمال پنداری جهت دهی شود. این مقاله، با هدف ایده پردازی و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تبیین نقش شناخت های جهت دهنده میل به کمال با تأکید بر اندیشه علامه مصباح یزدی(ره) پرداخته است. نتایج به دست آمده عبارتند از: 1) توجه به این شناخت ها زمینه ساز برگزیدن مصداق صحیح کمال، شناسایی مسیر صحیح رسیدن به آن و نهایتاً رسیدن به کمال حقیقی انسان است. سه دسته شناخت، یعنی شناخت های فطری، عقلانی و وحیانی، هریک به طریقی، در جهت دهی میل به کمال مؤثرند؛ 2) شناخت فطریِ خداوند، سبب ایجاد گرایش به خداوند و خضوع در برابر او و نیز دوری گزینی از هواهای نفسانی می شود. نیز الهام فطری فجور و تقوا، کلیات رابطه اعمال با سعادت و شقاوت آخرتی را در نهاد انسان به ودیعت می گذارد؛ 3) عقل با حرکت بین معلومات و مجهولات، به شکوفایی میل به کمال و نیز پذیرش وحی الهی کمک می کند. شناخت عقلی خداوند، نبوت، عصمت و معاد، مقتضی شناخت راه صحیح کمال و عوامل آن است؛ 4) شناخت وحیانی نیز با بیان مصداق کمال نهایی و راه رسیدن به آن، با استفاده از روش های بشارت و انذار و بیان پیامدهای مثبت یا منفیِ رفتارهای دنیایی انسان در جهان آخرت، در جهت دهی به کمال طلبی انسان مؤثر است.
بازفهم کلِمَة طَیِّبَة در آیه 24 سوره ابراهیم با روی کَرد ریشه شناختی و معناشناسی ساخت گرا
حوزههای تخصصی:
مطالعات زبان شناسی به عنوان عرصه ای نوظهور درمباحث قرآنی، در فهم صحیح الفاظ و عبارات آیات، کمک بسزایی می کند؛ بنابراین ضرورت پردازش به موضوعاتی در این راستا، برکسی پوشیده نیست. نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و تمرکز بر روی کرد ریشه شناختی و روابط همنشینی و جانشینی معناشناسی ساخت گرا، به بررسی گزاره کلمه طیبه در آیه 24 سوره ابراهیم می پردازد. هدف اصلی این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که گزاره کلمه طیبه براساس روی کرد یادشده، چه تفسیری پیدا می کند؟ برطبق یافته های پژوهش، دو مؤلفه اثرگذاری و ابراز مافی الضمیر از مؤلفه های اصلی معنای کلمه است. درمعنای واژه طَیِّب نیز، نوعی نیکویی و دل پذیری وجود دارد. به عبارت دیگر، در نظام معنایی قرآن هر نطق یا عمل حامل پیام که دارای نوعی اثرگذاری باشد، کلمه محسوب می شود. چنان چه اثربخشی مطلوب و مثبت باشد کلمه طیبه و اگر اثر منفی برجای بگذارد، کلمه خبیثه قلمداد می شود. نیز با بررسی سیاق آیه و تطبیق آن با نتایج احصاءشده از روش معناشناسی، می توان کلمه طیبه را جامع هرآن چه حق است، دانست که در کلمه توحید تبلور دارد؛ درنتیجه، بازخوانی تفسیر کلمه طیبه با روش معناشناسی ساخت گرا و تاریخی، آراء مفسران تسنیم و المیزان را به نحو مؤثرتری تقویت می کند.
زمان ایمان اهل کتاب به حضرت عیسی ع با تکیه بر تفسیر روایی تطبیقی آیه 159 نساء(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
121 - 150
حوزههای تخصصی:
درباره ایمان اهل کتاب به حضرت عیسی ع در ذیل آیه ۱۵۹ سوره نساء، مفسران فریقین اختلاف نظر دارند. این تعدد نظرات به دلیل تفاوت در تعیین مرجع ضمیرهای «بِهِ» و «قَبْلَ مَوْتِهِ» در این آیه است. دیدگاه های مفسران به شش دسته تقسیم می شود که به ایمان اهل کتاب به حضرت عیسی ع پیش از رحلت ایشان، یا پیش از مرگ اهل کتاب، یا ایمان به پیامبر اسلام ع در لحظه مرگ، یا به پیامبر اسلام ع و حضرت علی ع هنگام رحلت، یا ایمان همگان به پیامبر اسلا م ع در زمان رجعت، و یا اعتراف فرزندان حضرت زهرا ع به امامت امام خود در هنگام رحلت اشاره دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، ادله و دیدگاه های هر دسته ارزیابی و بررسی شده است. دیدگاهی که ایمان اهل کتاب را به زمان حضور حضرت عیسی ع پیش از وفات او و نیز در عصر ظهور امام زمان ع و رجعت حضرت عیسی ع مرتبط می داند، با توجه به سیاق آیه و دیگر دلایل تأیید شده است. همچنین دیدگاه هایی که ناظر به دیگر اهل بیت هستند، از باب جری و تطبیق بر مصادیق حاضر و یا تأویل، می تواند بر زمان ظهور امام زمان ع که در همان دوران حضرت عیسی ع از آسمان فرود می آید، صدق کند. هرچند ظاهر آیه به گروه خاصی اشاره دارد، حکم آن عام است و همه انسان ها در تمام دوران ها را دربرمی گیرد.
تحلیل کنش های گفتاری در استنادات قرآنی منابع دوره صفویه (مطالعه موردی تاریخ جهان آرای عباسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
119 - 136
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه یکی از ادوار مهم تاریخ ایران محسوب می شود. درک وی ژگی های تاریخ این روزگار از خلال متون برجای مانده امکان پذیر است. برخی مفاهیم پرکاربرد متون برجای مانده با رویکردهای مذهبی مسلط بر ساختار قدرت همخوانی جدی دارد. کاربرد فراوان آیات و روایات، به خصوص مواردی که هویت بخش شعائر شیعه است، در این مکتوبات خودنمایی می کند. از جمله منابع شاخص این دوره کتاب جهان آرای عباسی است. نوشتار پیش رو در نظر دارد با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کمّی و کیفی، به تحلیل کنش های گفتاری و استنادات قرآنی کتاب مزبور بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که استنادات قرآنی این کتاب چگونه و بسامد هر کنش گفتار به چه میزان است؟ به نظر می رسد با توجه به رویکرد تشریحی و توضیحی نویسندگان و مورخان دوره صفویه، بیشترین کنش گفتاری استنادات قرآنی کتاب تاریخ جهان آرای عباسی از نوع کنش اظهاری است.
نگاهی به دو مقاله از مجلات فرهنگستان زبان و ادب فارسی در باب خاقانی شروانی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
583 - 587
حوزههای تخصصی:
اگرچه قاعدتاً یک مقاله حاصل اندیشه و پژوهش نویسنده یا نویسندگان آن است، اما نقش مهم داوران در انتشار جستارهای ارزشمند را نباید فراموش کرد. در این جستار، دو نوشتار از نشریات فرهنگستان زبان و ادب فارسی در باب آثار خاقانی شروانی پرداخته شده است.
بررسی مقایسه ای عقل گرایی ابومنصور ماتریدی وابن تیمیه در باب توحید و بازتاب های کلامی آن
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
106 - 91
حوزههای تخصصی:
از دیرباز رویکردهای مختلفی همچون عقل گرایی و نقل گرایی به مباحث معرفتی در بین مذاهب مختلف کلامی طرح شده و ماتریدیان در مقابل سلفیان دارای رویکرد عقلانی به آموزه های توحیدی هستند و این تفاوت رویکرد منجر به بروز چندین بازتاب مهم کلامی شده است. ازآنجاکه تفاوت دو دیدگاه ناشی از تفاوت نگاه رهبران دو مکتب است، این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی میزان عقل گرایی ابن تیمیه و ابومنصور ماتریدی به عنوان موثرترین افراد در تشکیل ساختار اعتقادی دو مکتب و همچنین به بازتاب های کلامی دو دیدگاه در باب توحید می پردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ابن تیمیه و پیروان او در مورد توحید، عقل گرایی کمتری نسبت به ابومنصور ماتریدی و ماتریدیان دارند. این تفاوت در عقل گرایی، منجر به بروز پیامدهای قابل توجهی نظیر ارائه تقسیمات متفاوت از توحید،تفاوت در نگرش دو مذهب به صفات و افعال الهی ،داشتن رویکردهای گوناگون در ارائه براهین عقلی،تفاوت نگاه به مسئله حسن و قبح شده است.
بررسی و تحلیل باور به نبوت در آیین یارسان و اثرپذیری آن از دونادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
138 - 154
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به اصل نبوت عامه و خاصه، در متون مقدس یارسان و در باور پیروان و سرسپردگان این آیین مشاهده گردیده است؛ این مهم سبب انتساب یارسان به دین اسلام شده و بسیاری از پیروان این آیین به آن اذعان دارند؛ اما اصل نبوت در مبانی کلامی این فرقه اصالت خود را از دست داده و با اثرپذیری و آمیخته شدن با اندیشه دونادون، در قالبی دیگر مطرح شده و پیچیدگی های خاصی در این موضوع ایجاد کرده است. موضوع چگونگی اثرپذیری نبوت در یارسان از دونادون، در هاله ای از ابهام است و پژوهش های پیشین که در زمینه نبوت در آیین یارسان نگاشته شده، اشاره ای به ارتباط و اثرپذیری نبوت از دونادون نکرده اند. بنابراین در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی بر اساس متون مقدس یارسان، اعتقاد سرسپردگان این آیین به نبوت عامه و خاصه و تأثیر دونادون بر نبوت ذکر شده و نتایج به دست آمده آن است که دونادون تأثیر مستقیمی بر نبوت در آیین یارسان دارد و موجب خروج نبوت از مسیر اصلی آن و ایجاد انحراف شده است.
The Anthropological Fundamentals of Self-Awareness and its Educational Functions according to the Holy Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Self-awareness is one of the key issues in life that every individual must possess for progress and advancement in their lives. It is highlighted in the Quran with terms such as insight and self-forgetfulness, and it is based on theological, ontological, and anthropological foundations. Each of these foundations has educational effects. The present study discusses the anthropological foundations of self-awareness in dimensions such as insight, orientation, and values, and aims to address the following questions: What are the cognitive foundations of self-awareness in the Quran, and what are their educational functions? What are the orientation foundations of self-awareness in the Quran, and what are their educational functions? What are the values foundations of self-awareness in the Quran, and what are their educational functions? Background Regarding the significant importance of this research, numerous activities have been carried out in the field of psychology with a religious approach, such as the book "Comparative Self-Awareness from the Perspective of Islam and Psychology" by Fatemeh Esfandiari, the book "Self-Awareness" by Samad Shah Mohammadi, the book "Self-Awareness and Self-Management" by Masoud Noorali Zadeh, the book "From Self-Awareness to Self-Knowledge" by Shahrbano Ghahhari, and articles like "The Relationship between Self-Awareness and God-Awareness" by Noorali Zadeh Miyaneji, Bashiri, and Jan Bozorgi in the Psychology and Religion Journal, no.19, article on the effectiveness of teaching self-awareness from the perspective of Islamic teachings on reducing students' psychological pressure by Amir Hossein Mousavi in the Psychology Studies Journal, no. 30, article on self-awareness and its educational functions in improving human social relationships in the Quran and Hadith by Fatemeh Saifali'i in issue 2 of volume 2 of the Journal of Educational Teachings in the Quran and Hadith, and others. However, no work has yet delved into the Quranic foundations that provide a fundamental and root-based look at this issue and its educational effects. It seems that this article may be the first work to address this topic. Methodology In this research, a descriptive-analytical method has been used to evaluate and analyze the main concepts including various dimensions of cognitive human foundations, self-awareness, and their educational effects in detail. This analytical method allows us to delve into a better understanding of the cognitive human foundations in dimensions such as attitude, orientation, values, self-awareness, and their educational effects from the perspective of the Holy Quran. General Research Findings Cognitive human foundations of self-awareness in the Quran are divided into attitude, orientation, and values foundations. The dual existence of human from body and soul, human's free will, and purposefulness are among the most important attitude foundations that significantly impact the fulfilling self-awareness and have educational effects such as attention to physical and spiritual dimensions, assisting human in the path of perfection, and enhancing human resilience, patience, and self-esteem. Purposefulness is directly related to self-awareness because without self-awareness, achieving one's goals and ultimate purpose is not possible, and without consideration of the hearafter, reaching the final goal is not achievable. Human nature and pure temperament, awareness of capacities, abilities, and shortcomings are among the most vital orientation cognitive human foundations that have a significant impact on the realization of self-awareness and have educational functions such as awareness of capacities, talents, and shortcomings as the starting point of self-awareness, recognizing capacities and shortcomings leading to strengthening confidence, increasing self-belief, and self-awareness. Human dignity, caliphate, and vicegerency of God are among the crucial values-based cognitive human foundations, each of which has a direct relationship with self-awareness and results in feelings of worthiness, self-esteem, and social status in society. Final Conclusion Cognitive human foundations of self-awareness in the Quran are divided into attitude, orientation, and values foundations, each of which has educational effects.
جَهم بن صفوان (م 128 ه ) و تلاش نافرجام برای فهم تولید خالص
حوزههای تخصصی:
بررسی تقابل گفتمان اسلام سیاسی شیعی و گفتمان نوعثمانی گرایی در جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمهوری آذربایجان با توجه به دارا بودن جمعیت 85 درصدی از شیعیان و همچنین به دلیل قرار گرفتن در همسایگی جمهوری اسلامی ایران ظرفیت های زیادی برای نفوذ گفتمان اسلام سیاسی شیعی در خود دارد. درواقع، پس از فروپاشی شوروی و استقلال آذربایجان، مسلمانان این کشور به رغم سلطه هفتاد ساله نظام کمونیستی شوروی، دین اسلام را به عنوان عامل اساسی در شکل دهی به هویت خویش حفظ کردند؛ اما با توجه به استقرار حکومت های سکولار در این جمهوری، جریان های اسلامی تاکنون نتوانسته اند الگوی مناسبی برای تطبیق ارزش های اسلامی و ملی خود ارائه دهند؛ بنابراین در آذربایجان تقابل گفتمان های مختلف برای الگوسازی مناسبات سیاسی مشاهده می شود؛ بنابراین پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که تقابل گفتمان اسلام سیاسی شیعی به ویژه گفتمان متأثر از انقلاب اسلامی ایران و گفتمان نوعثمانی گرایی ترکیه در جمهوری آذربایجان چگونه است؟ پژوهش حاضر مبتنی بر چهارچوب نظری گفتمان و کاربست روش کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی است. فرض پژوهش آن است که نوعی تقابل غیرمستقیم بین دو گفتمان مذکور در آذربایجان وجود دارد. نگارندگان گفتمان اسلام سیاسی شیعی را به دلایل متعدد به عنوان گفتمانی اصیل در آذربایجان و گفتمان نوعثمانی گرایی را به عنوان گفتمان رقیب مفروض می دانند. به سبب دولت سکولار آذربایجان و ممانعت آن از ترویج گفتمان اسلام سیاسی شیعی، گفتمان نوعثمانی گرایی با دال مرکزی اسلام لیبرال، با حمایت دولت آذربایجان در حال گسترش است.