فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۸۰٬۵۴۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تلقیح مصنوعی به عنوان یک روش نوین در باروری، راه را برای افرادی که به دلیل مشکلات باروری در مضیقه بوده اند هموار کرده است. با این وجود، دغدغه این افراد، مشروعیت این پدیده مستحدثه می باشد. ازاین حیث، نقد و بررسی چالش های فقهی تلقیح مصنوعی و به تبع آن اثبات مقبولیت و مشروعیت آن، مسئله این پژوهش است. فقهایی که مخالف تلقیح مصنوعی هستند به قاعده فقهی احتیاط و آیات و روایاتی در این زمینه استناد می کنند. همچنین استلزام مقدمات حرام، تغییر خلقت الهی و تداخل در نسب از دیگر ادله این دسته از فقهاست. عده ای دیگری از فقها، برای برون رفت از این معضل بزرگ اجتماعی با نقد ادله مشهور فقها و به استناد به اصل اباحه و برائت قائل بر جواز تلقیح مصنوعی شدند. البته در فرضی که تلقیح مصنوعی به واسطه نطفه زوج صورت گیرد، غالب فقها قائل بر جواز شدند و اختلاف نظر در سایر صورت ها از جمله تلقیح با نطفه اهدایی، کماکان باقی است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با هدف بررسی ثبوت آثار شرعی فرزندآوری به طرق تلقیح مصنوعی و نقد و بررسی چالش ها و ابهامات مطرح شده در این زمینه، نگارش شده است. یافته ها نشان داد، هیچ کدام از ادله مشهور فقها، دلالتی بر عدم جواز تلقیح مصنوعی ندارد و در تمام روش های لقاح مصنوعی به استناد اصول و قواعد مسلم فقهی از جمله اصل برائت، اباحه و قاعده اضطرار و همچنین، غایت درمانی تلقیح مصنوعی و ضرورت درمان افراد نابارور، ولو اینکه با اجازه زوج همراه نباشد، آثار شرعی مترتب می گردد.
تحلیل معنایی اسم فاعل، صیغه مبالغه، صفت مشبهه
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵
116 - 89
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث بسیار مهم و پرکاربرد در آیات و روایات، مبحث مشتقات صرفی است. در بین مشتقات، اسم فاعل، صیغه مبالغه و صفت مشبهه به دلیل قرابت حوزه مفهومی و بسامد بالا در آیات و روایات از جایگاهی ویژه برخوردارند. هدف این نوشتار توصیفی – تحلیلی بیان تفاوت های معنایی این سه گونه از مشتقات است که در منابع ادبی با تعابیری همچون حدوث و ثبوت از آنها یاد شده است. براین اساس اسم فاعل دلالت بر حدوث و صفت مشبهه دلالت بر ثبوت و دوام دارد. اما درعینِ حال برخی صفات مشبهه اصلًا دوام و استمرار ندارند و ازطرف دیگر برخی اسم فاعل ها معنی دوام دارند نه حدوث. اهمیت این امر به فهم و ترجمه متون دینی برمی گردد که گاه نتایج غیرقابل قبولی در پی دارد. لذا ابتدا به تعریف مشتقات سه گانه پرداخته شده سپس با مراجعه به کتب ادیبان، تفاوت های آنها بر اساس شواهد عینی تبیین شده است. مهم ترین نتایج پژوهش حاکی از آن است که: در این مقاله فرق های بین حدوث و ثبوت و استمرار، بیان شده و نتیجه، آن که صفت مشبهه ثبوت دارد ولی لزومًا دوام و استمرار ندارد و ازطرفی برخی اسم فاعل ها و نیز صیغه های مبالغه، ثبوتی هستند، نه حدوثی، که مهم ترین شاخصه برای تشخیص، توجه به معنا است.
نظریه اخلاق سیاسی امام خمینی(ره): ثبات یا چرخش های سه گانه؟(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله حاضر این است که آیا امام خمینی(ره) به عنوان یک حاکم اسلامی همیشه قائل به اخلاق اسلامی بود یا نظریه اخلاقی ایشان بعد از انقلاب و برقراری حکومت اسلامی به مقتضای زمان دچار چرخش شد و ایشان بعد از قائل بودن به «اخلاق فضیلت» و «اخلاق دینی»، به «وظیفه گرایی» و «اخلاق نیمه دینی» و در نهایت، به «نتیجه گرایی» و «اخلاق سکولار» متمایل گشت؟ این نوشتار با استفاده از روش «تاریخی و تحلیلی» به این نتیجه رسیده که اولاً مدافعان نظریه «چرخش های سه گانه نظریه اخلاق سیاسی امام خمینی(ره)» دچار خبط تاریخی بزرگی شده اند؛ ثانیاً جملات شاهد گرفته شده از سخنان امام راحل(ره) لزوماً به معنای گرایش ایشان به فضیلت گرایی، وظیفه گرایی و نتیجه گرایی نیست؛ ثالثاً هیچ کدام از نظریه های سه گانه مزبور تهافتی با اخلاق دینی ندارد، بلکه ممکن است از یک سو، هریک از نظریه های اخلاق هنجاری را بپذیریم و از سوی دیگر هم قائل به اخلاق دینی یا اخلاق عرفی گرا (سکولار) باشیم.
کاربرد قاعده انصاف در حقوق کودک از منظر فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
کاربرد قاعده انصاف در حقوق کودک از منظر فقه امامیه و حقوق ایران در دین مبین اسلام علاوه برتوجه خاص به حقوق کودک ؛ به رعایت انصاف در دادرسی نیزتوصیه و سفارش بسیاری شده است . برابر تعاریف ارائه شده انصاف حل و فصل دعاوی است به گونه ای که عقل و وجدان آن را بپذیرد . در این تحقیق که با روش توصیفی وتحلیلی انجام شده است به تطبیق حقوق کودک با قاعده انصاف پرداخته است . یکی از نکات بارز حقوق کودک رعایت مصلحت است که برابر قانون در برخی موارد تشخیص مصلحت با دادگاه است؛ اما به جهت اینکه این مفهوم در تمامی موارد مرتبط با حقوق کودک عمومیت ندارد پس تمسک به قاعده انصاف می تواند کمک شایانی به اجرای بهتر عدالت نماید. هدف از این تحقیق ارائه نتایج کاربرد قاعده انصاف در حقوق کودک است. یافته ها نشان می دهد به جهت ارتباط نزدیک واژه مصلحت و انصاف در اغلب موارد انصاف در تأمین نیازهای جسمی روحی کودک رعایت شده است و محاکم در بیشتر موارد این اجازه را دارند که با بررسی نیازهای مختص هر کودک، اقدام به صدور رأی نمایند.
بررسی نقادانه نظریه غزالی در مورد میزان و اقسام آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه غزالی در مورد معنا و مصداق میزان در قرآن کریم یکی از مهم ترین و منسجم ترین نظریاتی است که در این مورد ارائه شده است. میزان به معنای سنجش و ارزیابی است که غالبا در آیات قرآنی در مورد میزان سنجش اعمال به کار می رود. ولی نظریه غزالی در مورد میزان، سنجش صحیح استدلال ها، درستی یا نادرستی و نهایتا کیفیت ارزیابی آن هاست. به بیان دیگر میزان در نظر غزالی به میزان اعتقادات و باورها اشاره دارد. در نظر غزالی، قرآن پنج قسم میزان را به کار می برد که عبارت اند از: میزان تعادل که خود به قسم اکبر، اوسط و اصغر تقسیم می شود، میزان تلازم و میزان تعاند که در مقابل هر یک از این موارد، میزان شیطانی نیز به نحو تبعی وجود دارد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نظریه مورد بحث پرداخته شد و اثبات گردید که بر خلاف مدعای غزالی، هر دو یا یکی از مقدمات این میزان های استدلالی، نظری هستند و بدیهی نیستند، برخی از مصادیق میزان های اکبر، اوسط و اصغر با یکدیگر تداخل می نمایند و میزان شیطانی نیز دارای ابهامات و اشکالاتی است.
مطالعه تطبیقی آموزش ارزش ها در کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
75 - 103
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از بخش های مهم و اصلی فرهنگ هر جامعه ارزش های آن است. ارزش ها، جزء اصلی سازنده فرهنگ هر جامعه و زیربنای رفتارها و کنش ها هستند و ثبات و تغییر آن ها، موجب ثبات و تغییر فرهنگ ها در جوامع در طول زمان می شود. یکی از مباحث مهم نظام تعلیم و تربیت در حال حاضر، مسئله ارزش ها و آموزش آن است به این دلیل که کاربرد ارزش ها، در همه دانش ها و امور، بدیهی است. عصر حاضر عصر بحران ها و چالش ها است و تجربه انسان، نشان می دهد که انسان در هیچ دوره ای، بی نیاز از ارزش ها و آموزش آن نبوده است. وجود مشکلات و مسائل مختلف غیر ارزشی و ناهنجاری های اخلاقی و انسانی اعم از فساد و اختلاس و بی بندوباری های جنسی، افزایش فقر و بی عدالتی و تبهکاری، شرایط را به گونه ای رقم زده اند که در عصر حاضر پرداختن به ارزش ها و توسعه آن یک نیاز اساسی محسوب می شود. علیرغم تلاش های بسیار صورت گرفته در زمینه آموزش اخلاق و ارزش ها، خلأهای بسیاری در زمینه بزهکاری ها و انحرافات و ناهنجاری های ارزشی در نوجوانان و جوانان دیده می شود که نشان می دهد آموزش ارزش ها به درستی انجام نشده است، بنابراین با توجه به اینکه آموزش ارزش ها، فطریات نهان علمی و عملی اخلاقی در درون انسان را آشکار می سازد، سعادت دنیوی و اخروی برای فرد به ارمغان می آورد، به منظور بهره گیری از تجارب مختلف، مطالعه تطبیقی رویکردهای کشورها و بیان تشابهات و تفاوت های هرکدام در زمینه آموزش ارزش ها ضروری به نظر می رسد، بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی رویکردهای آموزش ارزش ها در کشورهای منتخب و عناصر برنامه درسی آموزش ارزش ها در این کشورها است.روش: روش پژوهش حاضر یک پیمایش تطبیقی است و داده های مورد نیاز آن برای پاسخگویی به پرسش ها از طریق اسناد و مدارک کتابخانه ای و گزارش های تحقیقی و جستجو در پژوهش از پایگاه های اطلاعاتی داخلی ازجمله مرکز پایگاه اطلاعات علمی، پرتال جامع علوم انسانی، بانک اطلاعات نشریات و مجلات ایرانی، پایگاه مجلات تخصصی نور و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، جویشگر فارسی علم نت و همچنین پایگاه های اطلاعاتی در خارج ازجمله؛ Google؛ Scopus،Scientific Information Database، Science Direct، ProQuest، Springlink، Taylor & Francis، Google Scholar Eric، گردآوری شدند. الگوی مورد استفاده در این زمینه الگوی بردی است که چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه را در مطالعات تطبیقی مشخص می کند. بر اساس این الگو، ابتدا اطلاعات مورد نیاز درباره آموزش ارزش ها از منابع معتبر گردآوری و تفسیر شدند، در مرحله بعدی طبقه بندی اطلاعات صورت گرفت و در مرحله آخر تفاوت ها و تشابهات مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند و در نهایت پیشنهاد هایی ارائه گردید. نمونه مورد مطالعه این تحقیق شش کشور انگلیس، فیلیپین، استرالیا، آمریکا، چین و ایران انتخاب شده است. این کشورها، منتخب کشورهای غربی و کشورهای شرقی محسوب می شوند که در زمینه فعالیت های مربوط به آموزش ارزش ها پیشرو بوده اند. جهت تعیین روایی در این بخش از پژوهش، از معیارهای روایی رویا و پرتی (2003) فرایندهای ساخت یافته جهت ثبت، نوشتن و تفسیر داده ها استفاده گردید. جهت محاسبه ضریب پایایی، از روش اسکات (2012) استفاده شده است و سیاهه وارسی محتوا در اختیار پنج نفر از متخصصان قرار گرفت و ضریب توافق بر اساس فرمول اسکات 80 محاسبه شد.نتایج: وجه اشتراک کشورهای موردمطالعه در رویکرد آموزش ارزش ها ارتباط آن با ادیان و مذاهب آنان است. در ایران که دستیابی به کمال یا قرب الهی هدف غایی است، دین اسلام تعیین کننده ارزش ها است و آموزش ارزش ها با محور قرار دادن خداوند در تمامی ارتباطات (ارتباط انسان باخدا، با خود، با خلق، طبیعت) موردتوجه است. در سایر کشورها، دین مسیح تعیین کننده ارزش ها است. در کشور آمریکا و انگلیس، لیبرال ها اعتقادی به دخالت نظام آموزشی در آموزش ارزش ها ندارند درنتیجه به تحقق سکولاریسم و ارزش هایی چون آزادی افراد، خودشکوفایی فردی تأکیددارند. در چین آموزش ارزش ها برگرفته از آیین کنفوسیوس و کمونیست است، ارزش ها نسبی بوده و به فرهنگ و اقوام وابسته است. در انگلیس، پرورش ویژگی هایی مانند انعطاف پذیری شخصیت، صداقت، سخت کوشی، خودکنترلی، کار تیمی، رهبری را ارزش ذکر می کنند. استرالیا ارزش ها را در نه دسته اصلی مراقبت و شفقت، انجام بهترین کار، انصاف، آزادی، صداقت، درستکاری قرارداده است. فیلیپین نیز سیستم پیچیده ای از آموزش ارزش ها دارد. وجه تفاوت کشورهای منتخب در آموزش ارزش ها را می توان در 6 بعد اصلی بیان نمود: بعد اول ارتباط انسان با عالم طبیعت؛ بعد دوم رابطه فرد با مردم؛ بعد سوم اهمیت درک انجام فعالیت های مختلف توسط انسان ؛ بعد چهارم، اساس معیار ارزشی؛ بعد پنجم، اولویت در طول زمان و بعد ششم ارزش ها به مقصد ایدئال انسان ها مربوط می شود.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش ارزش ها در هر کشوری متفاوت است و این امر می تواند متأثر از عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورها باشد. این عوامل عبارتند از 1- زمینه های تاریخی 2- سیستم سیاسی 3- فرهنگ و دین 4- ساختار اجتماعی 5- جهانی شدن. مقایسه تطبیقی آموزش ارزش ها در کشورهای ایران، فیلیپین، استرالیا، چین، انگلیس و آمریکا نشان می دهد که ابتدا کشور چین و سپس کشور استرالیا در برنامه درسی آموزش ارزش ها وضعیت مطلوبی دارند و عملکرد بهتری در این زمینه دارند. کشور چین به طور سیستماتیک و جامع به آموزش ارزش ها پرداخته است و آن را در تمام سطوح آموزشی گنجانده است.کشور استرالیا نیز دارای برنامه های آموزشی مشخص و منسجمی است که به آموزش ارزش ها به عنوان بخش ویژه ای توجه دارد و با رویکردی منسجم و حمایت قوی از برنامه های آموزشی در حوزه برنامه درسی آموزش ارزش ها موفق تر از سایز کشورها ازجمله فیلیپین عمل کرده است. اگرچه در کشور فیلیپین اقدامات زیادی در زمینه آموزش ارزش ها صورت گرفته است و برنامه ویژه ای برای آموزش ارزش ها طراحی گردیده است لکن در عمل این برنامه با چالش هایی مواجه شده است از جلمه کمبود منابع، عدم تخصص کافی و عدم حمایت کافی از سوی نهادهای آموزشی. در کشور آمریکا با همه تلاش های صورت گرفته در این کشور و مدارسی که ارزش ها را در دانش آموزان ترویج می کنند یک رویکرد سیستماتیکی در این زمینه دیده نمی شود و آموزش ارزش ها در مدارس به صورت یکپارچه انجام نمی شود در ایران اگرچه به نظر می رسد اسناد بالادستی مانند سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و سند برنامه درسی ملی به خوبی تدوین شده باشند اما در عمل چالش هایی مانند عدم تطابق بین اهداف و واقعیت های آموزشی وجود دارد به عنوان مثال، عدم عدالت آموزشی و نابرابری های موجود در سیستم آموزش ایران مانع از تحقق اهداف این سند می شوند.
هوش مصنوعی در پزشکی: ارزیابی اخلاقی تحولات و مسائل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی (AI) به عنوان فناوری تحول آفرین، تأثیرات عمیقی بر پزشکی معاصر داشته و موجب تغییرات اساسی در فرآیندهای تشخیصی، درمانی و مدیریتی گردیده است. این تحول، ضمن بهبود دقت و کارایی سیستم های بهداشتی، مسائل اخلاقی پیچیده ای نیز به همراه داشته است.پرسش های اساسی شامل تأثیر AI بر استقلال پزشکان، مسئولیت پذیری در خطاهای تشخیصی، حفاظت از حریم خصوصی بیماران و عدالت در دسترسی به فناوری های پیشرفته می باشد. در این پژوهش، چالش های اخلاقی مرتبط با به کارگیری AI در حوزه پزشکی بررسی شده است.یافته ها نشان می دهد علی رغم مزایای قابل توجه، نظیر افزایش دقت تشخیص و کاهش خطای انسانی، نگرانی های اخلاقی متعددی همچون سوگیری الگوریتمی، تضعیف اعتماد پزشک-بیمار، و خطرات امنیتی مرتبط با داده های سلامت وجود دارد.علاوه بر این، ورود AI به حوزه پزشکی موجب تغییرات بنیادین در رابطه پزشک-بیمار شده که ممکن است منجر به "دیجیتالی شدن اعتماد" و کاهش نقش پزشک در تصمیم گیری گردد.نتایج بیانگر آن است که برای استفاده اخلاقی از AI، تدوین چارچوب های نظارتی دقیق، الگوریتم های شفاف، رعایت عدالت در توزیع فناوری، و حفظ حقوق بیماران ضروری است. توسعه این فناوری ها باید با مشارکت پزشکان، بیماران و سیاست گذاران صورت پذیرد تا از چالش های اخلاقی پیشگیری شود
استدعاء أفكار ابن عربي الصوفية في رواية "موت صغير" لمحمد حسن علوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التصوف جزء مهم من التراث الإسلامی قد انعکس بصور مختلفه فی الأدب الإسلامی. وهناک کثیر من الشعراء والأدباء قد تأثّروا بالأفکار الصوفیه والعرفانیه فعبّروا عنها فی آثارهم الشعریه والنثریه. وفی الأدب العربی المعاصر قد ظهر هذا التأثر فی مجال الأدب القصصی والروائی کما ظهر فی مجال الشعر. ومن الأدباء والروائیین الذین قد اهتموا بالتراث الصوفی واستدعاء الشخصیات الصوفیه فی آثارهم هو محمد حسن علوان الروائی السعودی الذی قام فی روایته "موت صغیر" باستدعاء شخصیه وأفکار محیی الدین بن عربی. وترجع أهمیه هذه الروایه إلی أنها تصوّر إلی جانب استدعاء شخصیه ابن عربی وأفکاره کشخصیه بارزه فی التاریخ الإسلامی ومن المنظِّرین للتصوّف الإسلامی، أحوال العالم الإسلامی فی مرحله حساسه من تاریخه وتتطرّق إلی موضوعات تاریخیه وفلسفیه وسیاسیه واجتماعیه وعرفانیه بأسلوب أدبی. ویهدف هذا البحث مستفیداً من المنهج الوصفی- التحلیلی إلی دراسه استدعاء أفکار ابن عربی الصوفیه فی روایه "موت صغیر" لمحمد حسن علوان. وقد وصل البحث إلی أن الکاتب قد استفاد فی روایه المراحل المختلفه من حیاه ابن عربی وأفکاره من المصادر التاریخیه المعتبره کما استفاد من آثاره ولکن فی مرحله ولادته وموته اعتمد علی خیاله وقام بروایه هاتین المرحلتین علی لسان ابن عربی ذاته بصوره خیالیه وغیر واقعیه.
چگونگی قراردادهای قانونی جمهوری اسلامی ایران در روابط مالی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
15 - 32
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اقتصاد جهانی سبب شده است تا حقوق بین الملل مالی، اهمیت بیشتری پیدا کند و در این بین نقش قرارداهای قانونی مالی اهمیت بیشتری را دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی قراردادهای قانونی جمهوری اسلامی ایران در روابط مالی بین المللی است.
مواد و و روش ها: پژوهش حاضر، از نظر روش شناسی پژوهشی اسنادی است و از نظر هدف در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. جامعه پژوهش حاضر را اسناد رسمی و غیر رسمی موجود در زمینه قراردادهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه روابط مالی بین المللی است که روایی آن با نظر متخصصان مورد تأیید قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصلت متن، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش در زمینه مسائل تنظیم حقوقی روابط مالی و اعتباری ایران با موسسات مالی جهانی نشان داد که اگرچه ایران برای احیای روابط مالی با موسسات مالی معتبر دنیا تلاش کرده است؛ اما دو عامل باعث شده این روند مشکل ساز شود: نخست موضوع تحریم های بین المللی علیه ایران و دوم قوانین و مقررات حاکم بر نظام مالی ایران.
نتیجه: دولت جمهوری اسلامی ایران برای احیا روابط مالی خود با موسسات مالی و همچنین سایر کشورها و جذب سرمایه گذاری های خارجی باید نسبت به رفع تحریم های بین المللی و اصلاح قوانین و مقرارت مالی و بانکی خود اقدام نماید.
معنا و ابعاد اخلاقیِ سپاسگزاری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
5 - 26
حوزههای تخصصی:
سپاسگزاری را به عنوان یک احساس اخلاقی تعریف می کنند زیرا عمدتاً این احساس، محرک و نیز ناشی از رفتاری است که نشانگر دغدغه و و نگرانی از بهروزی و رفاه حال دیگری باشد. از همین روی سپاسگزاری به عنوان یک احساس اخلاقی در شمار احساسات دگرستایشگرانه قرار می گیرد. با اینکه تعریف سپاسگزاری و تحلیل آن در نگاه نخست بسیار ساده به نظر می رسد اما در نوشتار پیش رو چهار چالش اساسی بر سر راه تعریف رایج از آن مطرح و مورد واکاوی قرار گرفته است. این چهار چالش، حول مسئله دیگری، اراده، خیرخواهی و سودرسانی می چرخد. اینکه محرک احساس سپاسگزاری الزاماً باید پاسخی به رفتارهای تطوّعی و فراتز وظیفه باشد یا خیر، در همین راستا مورد بحث قرار گرفته است. ادبیات بحث سپاسگزاری بر مبنای دو رهیافت سپاسگزاری دوجزئی و سپاسگزاری سه جزئی شکل گرفته است. ما گاهی خویشتن را در برابر خدا یا هستی یا طبیعت یا یک اندیشه یا مفهوم انتزاعی دیده و خود را ملزم به سپاسگزاری می بینیم. به تازگی و گاهی اوقات این پدیده سپاسگزاری وجودی نامیده می شود. یعنی سپاس از زندگی یا وجود به مثابه یک کل، در مقابل سپاسگزاری از یک فایده مشخص یا فردی خاص.
طراحی الگوی اخلاق حرفه ای حسابداری با تأکید بر اندیشه فیلسوفان منتخب مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
117 - 146
حوزههای تخصصی:
اخلاق حرفه ای در حسابداری یکی از پایه های اصلی شفافیت مالی، اعتماد اجتماعی و پیشگیری از فساد به شمار می آید. با توجه به چالش هایی همچون تضاد منافع، تحریف اطلاعات، نیاز به الگویی جامع در این حوزه بیش از پیش احساس می شود. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی نوین از اخلاق حرفه ای در حسابداری، به بازخوانی دیدگاه های سه فیلسوف برجسته اسلامی (خواجه نصیرالدین طوسی، علامه طباطبایی و شهید مطهری) پرداخته است. با استفاده از روش تحلیل محتوا و پس از بررسی ۱,۴۱۳ مقاله در سه حوزه فلسفه و کلام، علوم تربیتی و اخلاق، در نهایت، ۵۶ مقاله مرتبط برای استخراج مبانی نظری انتخاب شد. یافته ها نشان می دهد الگوی پیشنهادی صرفاً به بعد فنی حسابداری محدود نبوده و بر اصولی چون صداقت، عدالت، شفافیت، مسئولیت پذیری و امانت داری تأکید دارد. این الگو حسابداری را فراتر از یک فعالیت حرفه ای، به مثابه تعهدی انسانی، اجتماعی و اخلاقی معرفی می کند که می تواند با تقویت اعتماد عمومی، ارتقای شفافیت سازمانی و پیشگیری از فساد، بنیانی پایدار برای نظام های مالی سالم در جوامع فراهم آورد.
تحلیل کیفی کمی آسیب های ارتباط گیری بانوان مبلغ و میزان گستردگی آن( با رویکرد اخلاق تبلیغ دین)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۹)
168 - 211
حوزههای تخصصی:
بانوان مبلغ، تاثیر قابل توجهی بر اصلاح سبک زندگی و عقاید خانواده های مسلمان، به ویژه دختران و زنان جامعه اسلامی دارند. یکی از انتقاداتی که در فضای حقیقی و مجازی در این خصوص مطرح است، مربوط به اخلاق ارتباط گیری بانوان مبلغ در طول فعالیت های تبلیغی است که گاه نسبت برخی آسیب های رفتاری به آنان داده می شود. نظر به اهمیت جایگاه اخلاق تبلیغ بانوان مبلغ، بررسی این انتقادات و چیستی آسیب های مطرح و اندازه گیری فراوانی آن ها، ضروری است. پژوهش حاضر با روش تلفیقی کیفی- کمی، به این مسئله پرداخته است؛در مرحله اول در فاز کیفی، آسیب ها شناسایی شده ودر مرحله دوم در فاز کمی، میزان گستردگی آن در عرصه تبلیغ بانوان مبلغ، مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته ها بیانگر آن است که هر چند در اخلاق ارتباط گیری بانوان بر پایه شواهد مبتنی بر تجربه مبلغان، آسیب هایی در ارتباط با مستمعان، همکاران و آقایان، مطرح است اما گستردگی آن با آزمون های اماری تأیید نمی شود.
تعليم اللغة العربية في ضوء نظرية الذكاءات المتعددة لغاردنر الذكاء اللغوي أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۲
71 - 92
حوزههای تخصصی:
هناک صله وطیده بین نظریات علم النفس التعلیمیه وتعلیم اللغه. تعد نظریه غاردنر للذکاءات المتعدده، من جمله النظریات التعلیمیه التی قد حظیت باستقبال کبیر فی هذا المجال، وکانت ولا تزال تقوم بدور هام للغایه فی قضیه التعلیم عامه، وتعلیم اللغه خاصه. یهدف البحث إلى تأثیر نظریه الذکاءات المتعدده والذکاء اللغوی أنموذجاً علی تعلیم اللغه العربیه وکیفیه تطبیق هذا الذکاء علی تعلیم العربیه بصوره تنفیذیه وفعلیه. تکمن أهمیه البحث فی تقدیم الحلول لترقیه تعلیم اللغه العربیه وتنمیته کلغه ثانیه، وفق نظریه علم النفس لغاردنر تحت عنوان الذکاءات المتعدده. یجری البحث فی ضوء المنهج الوصفی التحلیلی والتطبیقی. وتدل النتائج علی أنّه من الممکن تطبیق الذکاء اللغوی المذکور فی نظریه غاردنر علی جمیع مهارات اللغه الأربع، أی الاستماع، والقراءه، والمحادثه والکتابه، وإجرائه فی کل مهاره عبر استخدام التقنیات والحلول الخاصه بنفس المهاره المعنیه.
تبیین حدوث و قدم بالحقیقة و المجاز با تکیه بر آراء صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
209 - 232
حوزههای تخصصی:
حدوث و قدم معانی متعددی دارد که هر کدام با یکی از اقسام تقدم و تأخر گره خورده است. ملاصدرا علاوه بر اقسام شش گانه ای که قدما بیان کرده اند، دو قسم تقدم و تأخر بالحقّ و تقدم و تأخر بالحقیقه و المجاز را اضافه کرده است. با توجه به قسم اول، خود او، قسم جدیدی از حدوث و قدم را تحت عنوان حدوث و قدم بالحقّ توضیح داده است. حال سؤال این است که آیا بر اساس تقدم و تأخر بالحقیقه و المجاز به قسم دیگری از حدوث و قدم می توان رسید یا خیر؟ با توجه به مبانی خود ایشان و همچنین اشاراتی که در برخی مباحث دارد، نه تنها حدوث و قدم بالحقیقه و المجاز اثبات می شود بلکه می توان ادعا کرد که دیدگاه نهایی ملاصدرا نیز همین است. در این نگاه، قدیم، حق تعالی است که حقیقت و مصداق بالذات وجود است و عدم برای او محال است. اما حادث، تمام ماسوی الله است که فی نفسه عدم است و به حیثیت تقییدیه شأنیه وجود حق، تحقّق دارد؛ یعنی بالعرض و المجاز متصف به موجودیت می شود. از جمله آثار این نگاه، وحدت اطلاقی خداوند؛ وحدت حقه حقیقیه حق؛ احاطه قیومی خداوند بر ماسوی؛ و معیت حق با خلق است. از آنجا که بر اساس فحص نگارنده، نه در کتب فلسفی چنین عنوانی ذکر شده و نه مقاله یا پایان نامه ای در این زمینه نوشته شده است؛ این نوشتار در تلاش است تا با روش تحلیلی و توصیفی و با تکیه بر آراء صدرالمتألهین، به تبیین حدوث و قدم بالحقیقه و المجاز بپردازد.
درمان و بازپروی در نظام حقوقی ایران از منظر سیاست جنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
167 - 180
حوزههای تخصصی:
درمان و بازپروری یکی از مسائل مهم فراروی سیاست جنایی است. هدف مقاله حاضر بررسی درمان و بازپروری در نظام حقوقی ایران از منظر سیاست جنایی است. مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. یافته ها نشان داد رفتار اصلاحی با بزهکاران و گزینش مناسب ترین راهکارها، به دنبال بازسازی شخصیت آن ها و پیشگیری از تکرار جرم است. اصلاح مجرمین در معانی گوناگون خود، رویکردی انسانی در مواجهه با جرم و بزهکاری است که در سیاست جنایی ایران نیز مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین زندان باید به عنوان مکان اصلاح و تربیت و بازپروری برای بازگشت به جامعه و نه به عنوان مکانی پرخطر آماده ارائه خدمات به زندانیان باشد. در نظام حقوقی ایران به تأثیر از اسناد فراملی حقوق بشری موضوع اصلاح و بازپروری مجرمین از پیش از انقلاب تا به امروز دستخوش تحولاتی شده که منجر به انسانی شدن و تعالی حقوق مجرمین شده است، نتیجه این که با شکست اندیشه های واپس گرایانه که بازگشت و اصلاح و درمان مجرمین را امری ناممکن تلقی می کرد؛ به تأثیر از دیدگاه های نوین حقوق بشری در راستای اصلاح و بازپروری مجرمین قوانین داخلی کشورها نیز دچار تحولی شگرف شد. تحت تأثیر قوانین فراملی دیگر در نسل دوم حقوق بشر کرامت انسانی و احترام به حقوق زندانیان در رأس هرم نظام عدالت کیفری قرار گرفت و باعث انسانی شدن دیدگاه و عمل در راستای حمایت از حقوق زندانیان گردید.
جرم انگاری بی حجابی با تأکید بر قاعده نفی ضرر؛ چالش های نظری و حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
49 - 60
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر به ویژه، بحث حجاب به یکی از موضوعات مهم اجتماعی تبدیل شده است که درخصوص آن اختلاف نظر وجود داشته و برخی مخالفان بی حجابی معتقد به جرم انگاری و استفاده از ضمانت اجرای کیفری برای بی حجابی هستند. مقاله حاضر درصد بررسی جرم انگاری بی حجابی با تأکید بر قاعده نفی ضرر و چالش های نظری و حقوقی آن است. این مقاله توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. از منظر قاعده لاضرر، عدم رعایت پوشش می تواند باعث خسارات جبران ناپذیر روحی و روانی و برهم زدن آسایش افراد گردد. قاعده لاضرر که توسط فقیهان عامه و خاصه، پیوسته در مورد خسارات مادی به کار رفته است، با تحلیل روایت مأثوره از پیامبر اکرم (ص) می تواند در مورد زیان های معنوی نیز به کار رود، اما جرم انگاری بی حجابی از منظر قاعده لاضرر با چالش های جرم شناختی مواجه است. اصول حاکم بر جرم انگاری جامعه شناختی، ازقبیل اصل پدرسالاری یا حمایت گرایی قانونی و یا حمایت گرایی اخلاقی برای جرم انگاری عدم رعایت پوشش در جامعه دینی مناسب نیست، بلکه حکومت اسلامی می تواند با توسل به آیات و روایات و تمسک به اصل تکلیف مداری احکام الهی و به لحاظ اصول خسارات باری معنوی در بی حجابی و توجیه ناپذیری آن، آزادی های افراد را محدود و مبادرت به جرم انگاری و درنهایت تعزیر مستنکفین آن نماید.
روش ارائه راهکارهای دفع و رفع رذایل اخلاقی در کتاب شرح چهل حدیث و مراحل اخلاق در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
153 - 176
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی روش امام خمینی; و آیت الله جوادی آملی در ارائه راهکارهای دفع و رفع رذائل اخلاقی در دو اثر «شرح چهل حدیث» و «مراحل اخلاق در قرآن کریم» می پردازد. تهذیب نفس و تربیت اخلاقی، به عنوان یکی از مهم ترین اهداف اخلاق اسلامی، محور اصلی این دو رویکرد است. امام خمینی; با تأکید بر جهاد نفس، تفکر، عزم، مشارطه، مراقبه و محاسبه، و همچنین بهره گیری از موعظه و ارتباط عاطفی، راهکاری عملی و تدریجی برای اصلاح اخلاق ارائه می کند. ایشان به نقش استاد سلوکی، دعا و ذکر، و همچنین استفاده از مثال های ساده و ملموس توجه ویژه ای دارد. آیت الله جوادی آملی نیز با تأکید بر مراحل مانع زدایی نظیر توبه، زهد، ریاضت، مراقبت و محاسبه، و با استفاده از زبان ادبی و علمی، به ارائه شیوه ای فلسفی تر و نظام مند برای تهذیب اخلاق می پردازد. ایشان رذائل را اموری عارضی و فضایل را فطری می داند و معتقد است که با زدودن رذایل، فضایل فطری شکوفا می شوند. هر دو رویکرد در هدف، یعنی پالایش عقل و تزکیه نفس برای رسیدن به توحید، مشترک اند؛ اما در روش، تفاوت هایی دارند. روش امام خمینی بیشتر بر موعظه، ارتباط عاطفی و تربیت عملی متمرکز است، در حالی که روش آیت الله جوادی آملی بر تحلیل فلسفی، خودآگاهی و بیداری فردی تأکید دارد. این تفاوت ها نشان دهنده تنوع و غنای رویکردهای تربیتی در اخلاق اسلامی است.
مسئله شناسی تبلیغ دینی در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
152 - 184
حوزههای تخصصی:
در وضعیت جاری ِجامعه ایران، در تبلیغ دینی و تعاملات آن با حوزه های گوناگون اجتماعی، چالش های متعددی را می توان مشاهده کرد که توجه به آن ها حائز اهمیت است. این پژوهش با هدف اصلی شناخت آسیب ها و مسائل جاری تبلیغ دینی در حوزه های علمیه انجام گرفته است. روش انجام پژوهش از نوع ترکیب روش های کیفی و کمی و جمع آوری اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه نهائی در بین 73 نفر از نخبگان امور تبلیغی حوزه علمیه مشهد انجام شده است. یافته های تحقیق در شش مقوله اصلی تبلیغ دینی و به تفکیک گروه های نخبگی ارائه شده است که پس از تجمیع همه آن ها مسائل تخصصی نبودن تبلیغ و بی توجهی به تقویت خِرَدگرائی و عقلانیت دینی به عنوان مهم ترین مسائل فعلی حوزه تبلیغ دینی معرفی شده است. متناسب با نتایج تحقیق نیز برخی پیشنهادهای اجرائی نیز ارائه شده است که به خصوص بر توسعه و تنوع بخشی تحقیقات مشابه و انجام مطالعه طولی این موضوع در بازه های زمانی خاص تأکید شده است.
ضمانت اخلاقی در نظام حکمت متعالیه صدرایی با تکیه بر آراء آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
77 - 98
حوزههای تخصصی:
در حکمت صدرایی ملاصدرا، «ضمانت اخلاقی» مسئولیتی تکوینی و وجودی است که انسان نسبت به افعال و کیفیات نفسانی خویش بر عهده دارد. ارزش هر فعل اخلاقی زمانی اصالت می یابد که سه رکن بنیادین نیت خالص، آگاهی کامل و اختیار تام فاعل به طور کامل تحقق یافته باشد. از دیدگاه صدرایی، فعل حقیقیِ اخلاقی، تنها هنگامی از ضمانت اخلاقی برخوردار است که عقل و شرع به طور هم زمان آن را تجویز کنند؛ در غیر این صورت، فاعل به انحطاط جوهری دچار شده و از مسیر کمال انسانی منحرف می شود. آیت الله جوادی آملی، با اتکاء بر مبانی حکمت صدرایی، ثمره نهایی ضمانت اخلاقی را همانند ملاصدرا در «تجسم اعمال» می داند و رابطه نفس و عمل را بر مبنای سنخیت و علیت، همچون رابطه علت و معلول تبیین می کند. هدف این پژوهش واکاوی مبانی هستی شناختی ضمانت اخلاقی در حکمت صدرایی و تحلیل تطبیقی آرای آیت الله جوادی آملی، با تمرکز بر تبیین تجسم اعمال به عنوان عالی ترین ثمره آن است. روش پژوهش مبتنی بر تحلیل مفهومی-نظری و بررسی تطبیقی بوده، که با اتکا بر مطالعه کتابخانه ای متون اصلی ملاصدرا و آثار آیت الله جوادی آملی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که در هر دو دیدگاه، ضمانت اخلاقی نه بر ترس از پیامدهای حقوقی یا اجتماعی، بلکه بر یقین به عینیت یابی اخروی اعمال و نقش آن در تکوین هویت وجودی انسان استوار است. نتیجه گیری پژوهش آن است که در چارچوب صدرایی، تجسم اعمال، پیوندی علّی و وجودی میان نفس و افعال برقرار کرده و این پیوند، ضامن تداوم هویت انسانی و سرنوشت اخروی او می شود.
واکاوی ادله مخالفان حجیت مذاق شریعت مبتنی بر تحلیل صُوَر استناد به مذاق شریعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۴۰
39 - 59
حوزههای تخصصی:
در خصوص حجیت مذاق شریعت به مثابهِ دلیل بر حکم شرعی میان فقها اختلافِ نظر وجود دارد و جستار حاضر با هدف واکاوی ادله مخالفانِ حجیتِ مذاق شریعت با ابتنا بر صُوَر استناد به مذاق شریعت، به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای به بحث پرداخته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که «برخورداری از تالی فاسدها» و «عدم ذکر مذاق شریعت به عنوان منبع مستقل فقاهتی» ازجمله دلایل فقها بر عدم حجیت مذاق شریعت است. مراد از تالی فاسدهایی که از آن سخن به میان می آید «محتمل الوجهین بودنِ منبع پیدایش مذاق شریعت»، «خلط میان دو عنوان فرضیه و نظریه» و «احداث یک معنای شناور برای مذاق» است. واکاوی ادله این گروه از فقها براساس تحلیل صُوَر استناد به مذاق نشان می دهد، برخی از اِشکال ها و تالی فاسدهای مطرح شده درست و برخی دیگر نادرست است و درعین حال، دلایل دیگری بر عدم حجیت مذاق شریعت مطرح شده که باعث قوّت بخشیدن به فرضیه عدم حجیت مذاق شریعت می شود.