فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۸۰٬۴۷۹ مورد.
منبع:
سفینه سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۶ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۲۵-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
سوره الرحمن با اشاره به آفرینش جن و انس، به بیان انواع نعمت های دنیوی و اخروی، و رحمت الهی در آسمان ها و زمین می پردازد. این سوره حاوی یک آیه بلاغی ترجیعی (برگردان، تکرار شونده) می باشد که قالب، مفهوم و تکرار آن از ابعاد و نظرگاه های متفاوت علوم مختلفی قابل تحلیل و بررسی است. پژوهش حاضر به پاسخگویی این پرسش پرداخته است که با توجه به چهارچوب مطالعاتی علم تحلیل گفتمان (مدل ون دایک) و فن بلاغت، پرسش استفهامی و آیه بلاغی ترجیعی «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» در بافت زمینه ای سوره الرحمن چه معنا، مفهوم و کاربردی دارد. به منظور پاسخگویی به سوال این مطالعه، روش تحقیق کیفی توصیفی پدیدار شناسی مورد انتخاب قرار گرفته و مدل مفهومی تحلیل گفتمان ون دایک به کار گرفته شد. نتیجه مطالعه نشان داد که رحمانیت الهی نه تنها عطای نعمات عام، بلکه آگاهی سازی و هشدار به بندگان برای تلاش برای بهره مندی مدام از آنهاست. موضوع و زمینه کلی سوره الرحمن به همراه آیه بلاغی ترجیعی و تکرار شونده آن اهدافی همچون اقرار گیری، بیدارسازی مکرر و مداوم بندگان به وجود و اهمیت برخورداری از نعمتها و آیات الهی، و همچنین هشدار و تاکید به لزوم مدیریت صحیح منایع طبیعی و محیط زیست را در راستای توسعه پایدار در بر دارد. به بیان دیگر، تکرار و پایداری پرسش بلاغی آن سوره در لابلای آیات و کل آن سوره، همراه با برشماری نعمات الهی و طبیعی که اشاره بر عام المنفعه بودن آنها برای کل موجودات تمام نسل ها نیز دارد، لزوم مدیریت صحیح توسعه پایدار در استفاده از منابع طبیعی و زیست محیطی را خاطر نشان می دارد.
بررسی نظریه «وجود به مثابه فعل» و رابطهآن با «ماهیت» در فلسفه توماس آکوئیناس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
200 - 225
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، دیدگاه توماس با روش توصیفی - تحلیلی، درباره وجود و رابطه آن با ماهیت که به صورت پراکنده در آثار پرشمارش آمده است، در سه ساحت ترکیب، تمایز و عروض بررسی می شود. در طول فلسفه قرون وسطی، مناقشات فراوانی درباره نحوه ارتباط وجود با ماهیت مطرح شده است. در فلسفه آکوئیناس، وجود [3] اهمیت ویژه ای دارد. نزد وی وجود فعلیت تمام فعلیت ها و کمال تمام کمالات است؛ ازاین رو وی اصطلاح فعل وجودی [4] را برای بیان جایگاه بنیادین وجود، در نظام فلسفی خویش به کار برده است. بر این اساس، آکوئیناس تحت تأثیر اسلافی چون ابن سینا معتقد است که همه مخلوقات کنار انواع ترکیب، از وجود و ماهیت نیز مرکب هستند و این ترکیب تنها امر ذهنی نیست، بلکه ترکیب از دو مؤلفه ای است که ذاتی ساختار مابعدالطبیعی موجود بالفعل است. آکوئیناس افزون بر ترکیب، برهان های پرشماری در اثبات تمایز مابعدالطبیعی وجود و ماهیت اقامه کرده است؛ اما در عین حال، عروض وجود بر ماهیت را رد کرده است. تمییز میان سه ساحت ترکیب، تمایز و عروض، و چگونگی پذیرش ترکیب، تمایز و رد عروض وجود بر ماهیت در فلسفه توماس آکوئیناس، مسئله این مقاله است.
حدیث «دگرگونی قلب مومن میان انگشتان خداوند» در رهیافت های حل مشکل از منظر محدثان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان روایات اعتقادی، احادیثی به چشم می خورند که از یک سو، اخذ معنای ظاهری آنها با باورهای شیعی و عقلی در تعارض است و از دیگر سو، اعتبارشان مانع می شود که آنها را به راحتی کنار گزارد. قرار داشتن قلب مؤمن در میان دو انگشت از انگشتان خداوند متعال، از این دست روایات است که علاوه بر ظاهری تجسیم گونه، با صراحت بر عدد و ترکیب دلالت می کند. از آنجا که خداوند سبحان، از چنین تعابیری منزه است، چگونگی انطباق این اخبار با باورهای توحیدی، مسئله ای است که همت اندیشوران را به خود معطوف داشته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی سعی دارد با تحلیل گونه های نقل، رهیافت های خروج از مشکل در این روایت را به تصویر بکشد. ثمره این تلاش، تبیین رویکردهای حلی در پنج گونه نقل و نیز نمایان سازی رخداد خطا در قلم عالمان، از انتساب حدیث گرفته تا زیادت، نقصان و غیره است. بر خلاف تصور رایج، اصل این روایت در امامیه، از مفردات صدوق است و کثرت نقل آن صرفاً به منقولات اهل سنت بازمی گردد وآنچه متفق فریقین است دلالت اجمالی معناست که از دعای غریق برداشت می شود. قوت إسناد که مکشوف از ترسیم شبکه اسانید روایات و بررسی درایه ای طرق نقل است، مانع از پذیرش نقد سندی و رویکرد انکاری است. همچنین به رغم تصور رایج موافقان حدیث که تأویل به «تسلط و قدرت خداوند بر قلوب» را معنای اصلی حدیث می دانند، تحلیل بیش از هفت وجه معنایی مختلف در رویکرد تأویلی، معنایی فراتر از «تسلط و قدرت» را در ذهن تداعی می کند.
بازآفرینی شخصیت های دینی و مذهبی در شعر معاصر با تاکید بر اشعار(احمد شاملو، اخوان ثالث و شفیعی کدکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
61 - 96
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شخصیت های گذشته از جمله مسائل مهمی است که مورد توجه ادیبان معاصر بوده و بازتاب گسترده ای در آثارشان داشته است. ادب معاصر فارسی وارد مکالمه ای جدی با ادبیات کلاسیک ایران شده است و از امتیازات آن از جمله پویایی و سرزندگی، غنای عاطفی، عمق معنا، تناسب و هارمونی زبانی بهره کامل گرفته و پاره ای از اوصاف آن- به ویژه شعر بعد از قرن هشتم- را یک سو نهاده است. شاعر معاصر از رهگذر فراخوان شخصیت های گذشته به بیان آرا و اندیشه های خود در مسائل متعدد می پردازد؛ در این رساله تلاش بر این است تا با ذکر نمونه های فراخوان شخصیت در میان اشعار احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث و محمدرضا شفیعی کدکنی، نقش و جایگاه شخصیت های تاریخی و کیفیت و نحوه بازآفرینی آن ها مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به نظر می رسد آفریدن آثاری اصیل، قرار گرفتن در موقعیتی متناقض نماست. از یک سو نویسنده و شاعر خود را از امتیازات سنت های ادبی بی نیاز نمی داند و از طرف دیگر تلاش می کند از سیطره اقتدار و نفوذ آن ها برکنار باشد. بنابراین شاعران خلاق، مجذوب یا مرعوب چهره های شاخص و آثار آن ها نمی شوند بلکه رابطه ای منطقی با سنت برقرار می کنند.
تحول انگار سَحَر در فرهنگ اسلامی و ضرورت بازفهم آیات و روایات مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
71 - 104
حوزههای تخصصی:
قول مشهور در میان مسلمانان این است که سحر به بازه پایانی شب گفته می شود؛ بازه ای که با طلوع فجر صادق پایان می پذیرد. همه کاربردهای تعبیر در آیات و روایات نیز براساس همین درک از مفهوم سحر تفسیر شده اند. ازسوی دیگر، مطالعات معاصر نشان می دهد که این تعبیر در نمونه هایی از کاربردهای سده نخست هجری، بر طلوع صبح و بعد از آن و نه زمانی پیش تر دلالت داشته است. براساس این مطالعات، سحر احتمالاً در فرهنگ عربی سده نخست هجری به معنای صبح بوده و از دوره ای نامعلوم و بر اثر تحولی تدریجی، بر پایان شب اطلاق شده است. این مطالعات بر مرور نمونه هایی محدود از آیات و روایات و گزارش های تاریخی بنا شده و به ویژه، نمونه های ناهمسو با این فرضیه را نادیده گرفته اند. ازاین رو، سنجش فرضیه یادشده بنابر استقصای شواهد و نمونه ها و تفسیر و تحلیل محتوای همه آن ها ضروری است. هدف جستار حاضر آن است که احتمال وقوع چنین تحولی در معنای سحر و زمان و علل و اسباب احتمالی وقوع آن بازشناخته شود. فرضیه مطالعه کنونی آن است که معنای سحر به تدریج از نیمه های سده نخست هجری دچار تحول شده و در نتیجه این تحول، تعبیر سحر که پیش تر بر بازه آغازین صبح (یعنی از طلوع فجر کاذب تا طلوع خورشید) دلالت می کرده، بر بخش پایانی شب (یعنی از اواخر شب تا طلوع فجر صادق) دلالت یافته است و احتمالاً اصلی ترین علت این تحول نیز رواج تدریجی آداب روزه داری اسلامی و استلزامات آن بوده است.
تحلیل انتقادی تعارض میان فایده گرایی و شهودات اخلاقی با اتکا به یافته های علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
93 - 116
حوزههای تخصصی:
فایده گرایی، به عنوان یکی از مشهورترین نظریه ها در اخلاق هنجاری در دهه های اخیر، با شعار و آرمان «نیل به بیشترین سود برای بیشترین افراد»، در معرض اشکالات و ایرادات فلسفی بسیار بوده است. مخالفان این نظریه و رویکرد، نقدهای گوناگونی بر آن وارد ساخته اند که از میان آنها، «تعارض فایده گرایی با شهودات اخلاقی» در زمینه های عدالت توزیعی و حقوق بنیادین انسان ها، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. فایده گرایان در پاسخ به این اشکال، گاه بازتفسیر «شهودات اخلاقی» را مهم دانسته و مطالبه کرده اند و گاه حجیت ذاتی شهودات اخلاقی را زیر سؤال برده اند. این پژوهش مدعی است که با استناد به نویافته های علوم شناختی، می توان صورتبندی جدیدی از مسئله ارائه داد و پاسخ های تازه ای به این اشکالات داد. روش تحقیق این نوشتار، مبتنی بر توصیف و تحلیل پژوهش های علوم شناختی در حوزه روان شناسی اخلاق است. پاسخ های ارائه شده در سه بخش اصلی تنظیم شده اند: ۱. با تفکیک فرآیندهای شهودی (سریع و ناخودآگاه) و استدلالی (کُند و آگاهانه)، می توان نشان داد که ترجیح نتایج هر یک از این دو مسیر، بدون دلیل مرجّح، ناموجّه خواهد بود؛ ۲. بر اساس نظریه یگانگی قواعد اکتشافی و شهودات اخلاقی، ترجیح شهودات اخلاقی بر فرآیندهای استدلالی، فاقد توجیه منطقی است؛ زیرا شهودات نیز خود متکی بر قواعد ومکانیسم های اکتشافیِ شناختی هستند؛ ۳. اگر صرف وجود شهودات اخلاقی را دلیلی بر اعتبار نظریه های همسو با آنها بدانیم، در این صورت، با ارائه شهود فایده گرایانه، استدلال طرفداران تعارض فایده گرایی و شهودات اخلاقی خنثی خواهد شد.
بازخوانی نقش دراماتیک ابلیس در قصه آفرینش به روایت قرآن کریم از منظر روایت شناسی ارسطو(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۴)
115 - 139
حوزههای تخصصی:
قصه آفرینش انسان در قرآن، سرشار از آموزه های اخلاقی، اعتقادی و فلسفی است و جایگاهی ویژه در تفسیر و تبیین آموزه های دینی دارد که می توان آن را از زوایای گوناگون تحلیل و بررسی کرد. این مقاله با استفاده از رویکرد روایت شناسی ارسطو، قصه آفرینش را تحلیل می کند. براساسِ نظریه روایی ارسطو، قصه آفرینش از تمام عناصر روایی ارسطویی بهره مند است، شخصیت ابلیس به طور کامل و دقیق ترسیم شده است و ابعاد گوناگون شخصیتی او به تصویر درمی آید. ابلیس، نقشی محوری در پیشبرد قصه و انتقال پیام الهی ایفا می کند و با استفاده از فریب و وسوسه، در صدد گمراه کردن انسان ها برمی آید. مضمون این قصه، هشدار نسبت به خطرات وسوسه های شیطانی و تأکید بر ضرورت تقوا و بندگی خداوند متعال است. این مضمون با بهره گیری از عناصر روایی به شکلی هنرمندانه به مخاطب القا می شود. مقاله پیش رو با روش تحلیلی روایت نشان می دهد که چگونه قصه آفرینش از تمام عناصر روایی ارسطویی برای خلق روایتی جذاب و پرمحتوا بهره می برد. این رویکرد به درک عمیق تر این قصه و نقش شخصیت های آن، به ویژه ابلیس، یاری می رساند. یافته های پژوهش نشان می دهد که قصه آفرینش انسان تمام عناصر روایی ارسطویی را به طور کامل و دقیق داراست. نتایج این پژوهش می تواند در تولید محتوای دینی و اخلاقی، آموزش روایت شناسی و نقد و تحلیل آثار ادبی و مذهبی کاربرد داشته باشد. همچنین این پژوهش می تواند به درک عمیق تر از آموزه های دینی و نقش شخصیت های داستان های مذهبی، به ویژه ابلیس، کمک کند.
اعتبارسنجی دیدگاه مفسران درباره مفهوم واژه «لاتَنهَرهُما» در آیه 23 اسراء با رویکرد معناشناختی ساخت گرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۴)
171 - 195
حوزههای تخصصی:
تأمل و تعمق در مضمون آیات (24-23) سوره اسراء، با محوریت فعل «لاتَنهَر»، مفهومی متفاوت با برداشت های تفسیری به دست می دهد. بیشتر مفسران عبارات و اصطلاحات به کار رفته در این دو آیه را حول محور کلی «احترام به والدین»، در معانی متفاوت و گاه متمایز، بیان نموده اند، حال آنکه پیام کلی این دو آیه با محوریت عبارت «وَ لَا تَنْهَرْهُمَا»، بر عدم «طرد و راندن» والدین از خود اشاره دارد. هر یک از واژگان و عبارات این دو آیه، به مثابه پیکره ای واحد، تکمیل کننده مفهوم فعل «نَهرَ» و معنای برآمده از آن است. جستار پیش رو با رویکرد معناشناسی ساخت گرا -که به مفهوم واژگان در بافت و ساختار جملات می پردازد- به طور خاص بر همنشین های فعل «نهَرَ»، همچون عبارت «یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما»، واژه «أفّ»، وصف «کَریم» و عبارت کنایی «خفضُ الجَناح»، متمرکز می شود و معنای محوری و کلیدی آیه، یعنی «حمایت و نگهداری» از والدین و عدم «طرد و راندن» آنان از خود، به عنوان یکی از وظایف اصلی فرزندان به هنگامه پیری و فرتوتی والدین تبیین می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد برخلاف دیدگاه بیشتر مفسران، واژه «أفّ» بر مفهوم حداکثری اهانت، نفرت و دوری والدین دلالت دارد، ضمن اینکه فعل «لاتَنهَر»، نه به معنای «عدم پرخاش»، بلکه برای نهی از «طرد و راندن و دور کردن» به کار رفته است. افزون بر این، وصف «قولاً کَریماً» و عبارت «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ» نیز تکمیل کننده همان مفهوم کلی دو آیه؛ یعنی «نگهداری و مراقبت» از والدین است.
تبیین نحوه تاثیر دعا در نظام هستی (بر اساس مبانی فلسفه مشا ء، اشراق و حکمت متعالیه)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۹
129 - 144
حوزههای تخصصی:
«دعا» عبادتی است که خداوند بارها در قرآن کریم به انجام آن امر نموده و استجابت و تاثیر را در ازای آن وعده داده است. پرسش این است که در صورت استجابت، نحوه تاثیر دعا بر اساس مبانی فلسفی چگونه می باشد؟ در پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر آموزه توحید افعالی به این پرسش پاسخ داده خواهد شد و مبانی سه مکتب اصلی فلسفه اسلامی (مشاء، اشراق، حکمت متعالیه) در این باب، مورد تبیین و تحلیل قرار خواهد گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که فلاسفه مسلمان بر تاثیر دعا به عنوان یکی از اسباب تکوینی و حقیقی نظام هستی تصریح دارند، و با وجود اینکه در نحوه سببیت دعا میان سه مکتب یاد شده تفاوت مبنایی وجود دارد، اما در عین حال با ارزیابی و مقایسه این سه مبنا، این نتیجه به دست می آید که نفس در پی دعا آماده پذیرش فیض حق متعال می شود تا خداوند که موثر حقیقی و مسبب حقیقی است، خواسته داعی را برآورده نماید؛ از این رو تاثیر و سببیت دعا بر اساس جهان بینی هر سه مکتب فلسفه اسلامی در نهایت به خداوند متعال ختم می شود.
نقش شهود و فراشناخت در تصمیم گیری کارآفرینان: راهکارهای اسلامی برای تقویت شهود و بهبود فرآیند تصمیم گیری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۰)
78 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش شهود و فراشناخت در فرآیند تصمیم گیری کارآفرینان و ارائه راهکارهای اسلامی برای بهبود تصمیم گیری آنان پرداخته و با استفاده از تحلیل مفاهیم شهود و فراشناخت در ادبیات غرب و اسلامی، تأثیر این مفاهیم بر تصمیم گیری کارآفرینان را بیان نموده است. در ادبیات غرب، شهود به تصمیم گیری سریع و بدون تحلیل عمیق اطلاق می شود که به تصمیم گیری سریع کارآفرینان در مواقع عدم قطعیت کمک می کند ولی ممکن است دچار خطا بشوند. فراشناخت به افراد این امکان را می دهد تا با نظارت فرآیندهای شناختی خود، از آن ها برای بهبود تصمیم گیری ها استفاده کنند. در مقابل، از منظر اسلامی، شهود به عنوان یک فرآیند درونی و متافیزیکی که نتیجه تهذیب نفس و سلوک عرفانی است. در این چارچوب، حکمت از طریق ترکیب عقل، فطرت و عبودیت به دست می آید که شهود متعالی را در بر دارد و فراشناخت به عنوان ابزاری برای نظارت بر فرآیندهای شهودی و شناختی در تصمیم گیری های متعالی معرفی می شود. در این پژوهش که از نوع توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات آن به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است نتایج نشان می دهد که ترکیب شهود و فراشناخت به کارآفرینان کمک می کند تا تصمیمات بهتری اتخاذ کنند. این ترکیب در صورتی که با آموزه های اسلامی مانند تطهیر نفس، حکمت الهی و استفاده از منابع معنوی (قرآن، سنت و عقل هدایت شده) همراه باشد، به نتایج بهتری منتهی می شود. بنابراین، تصمیم گیری کارآفرینان باید مبتنی بر یک رویکرد چندبعدی باشد که ترکیب عقل، شهود و آموزه های دینی را در برگیرد تا از خطاهای شناختی جلوگیری شود و به تصمیمات بهینه و متعالی دست یابند.
کالاانگاری خون و بیع آن از منظر فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
17 - 32
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیع خون یکی از مسائل مستحدثه است که مربوط به عصر حاضر می باشد. بنابراین حکم آن به صورت صریح در شرع مشخص نشده است هدف مقاله حاضر بررسی کالاانگاری خون و بیع آن از منظر فقه و حقوق است. مواد و روش ها: مقاله حاضر نظری و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. مواد و روش تحلیل داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد ابتدا بر اساس دیدگاه بسیاری از فقها هرگونه معامله ای که موضوع آن اشیاء نجس از جمله خون، باشد حرام و باطل بوده است. اما اکنون به عنوان یکی از مسائل مستحدثه حکم به حلال بودن خرید و فروش خون داده شده است، چرا که دارای منافعی هم چون نجات جان انسان هاست و این منفعت حلال فراگیر است و هم اکنون در جامعه انسانی به عنوان یک منفعت کاملاً پذیرفته شده مطرح است، بنابراین خرید و فروش خون حلال است. نتیجه: نتیجه اینکه در حال حاضر، خون مانند اعضای بدن انسان مالیت داشته و جداسازی آن برای انتقال به دیگری در موارد ضرورت و گرفتن عوض در برابر آن جایز شمرده شده است. مالکیت نداشتن انسان بر اعضای خود نیز نمی تواند مانع بیع باشد؛ زیرا سلطنت داشتن او بر اعضا در صحت بیع کفایت می کند.
مضامین معنوی و عرفانی در اشعار عربی و ملمّعات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
199 - 220
حوزههای تخصصی:
سعدی در ادبیات عرب و در عرفان و تصوف نیز شناخته شده بود. آثار او نشان می دهد که به عارفان بزرگ ارادت داشته و بسیاری از گفته های آن ها را نقل کرده است و خود سیر و سلوکی داشته که اغلب غزل های او را عرفانی نموده و اصطلاحات صوفیانه را فراوان به کاربرده است. این آموزگار اخلاق در اشعار عربی و ملمعات خود که ابیات و مصراع های عربی را آورده است، به امور معنوی و عرفانی می پردازد که کمتر موردتوجه قرارگرفته اند. در این مقاله آن موارد تحلیل شده است. این تحقیق از روش کتابخانه ای و شیوه تحلیل منطقی و مستند به منابع اصلی بهره جسته و با استنتاج از یافته های پژوهش، نشان می دهد که سعدی در اشعار عربی خود نیز همان فلسفه عشق و اخلاق مداری را آموزش می دهد و صوفی کامل نیست بلکه اندیشه های صوفیانه را در جهت اهداف انسانی و اخلاقی استفاده می کند.
رویکرد رویه قضایی به مسئله نشوز در مرحله رسیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله نشوز و فروعات آن هم در فقه که از کلام وحی نشئت گرفته، مطرح است و هم در علم حقوق، موردتوجه حقوق دانان قرار گرفته و به تبع، در دادگاه های خانواده با تقدیم دادخواست الزام به تمکین یا اعلام و احراز نشوز زوجه مطرح می شود. درپی بررسی آرای صادرشده، فراوانی تشتت آرا و اختلاف سلایق قضات اثبات می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی علت یا علل تشتت و تعدد رویه محاکم درخصوص تمکین و نشوز است. این پژوهش با استفاده از روش اسنادی- کتابخانه ای انجام شده و ازنوع توصیفی- تحلیلی است. برای پیشبرد تحقیق از آرای تمکین و نشوز صادرشده از محاکم خانواده بهره گرفته ایم که در سامانه ملی آرای قضایی و نیز نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه جمع آوری شده اند. دعاوی مربوط به تمکین و نشوز زوجه به میزان زیادی به استنباط قاضی بستگی دارند و همین مسئله باعث ایجاد رویه های متعدد شده است؛ لذا برای رسیدن به وحدت رویه، لازم است رویه قضایی در این حوزه تحلیل و میزان انطباق یا عدم انطباق آرای صادرشده با مبانی فقهی و نیز حقوق موضوعه بررسی شود. پس از تتبع در آرای صادرشده، و بررسی منابع فقهی و حقوقی درخصوص تمکین و نشوز نتیجه می گیریم برخی مسائل و چالش های مرتبط با این موضوع، ریشه فقهی دارند و به اختلاف نظر میان فقها مربوط می شوند، برخی دیگر به بُعد حقوقی و جنبه قانون گذاری مسئله مربوط ا ند و درنهایت، برخی نیز در مرحله اجرای قوانین و کاربست آن ها در این حوزه ریشه دارند. بعضی ابهامات موجود در این موضوع را هم می توان با توجه به مراحل دادرسی، شامل مرحله طرح دعوا، دادرسی، انشای رأی و اجرای حکم دسته بندی کرد. این مقاله صرفاً بر مرحله رسیدگی قضایی به پرونده های تمکین و نشوز، متمرکز است.
واکاوی ماهیت نکاح دائم از منظر فقه اسلامی و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
97 - 121
حوزههای تخصصی:
تحلیل مبنایی و ماهیتی نکاح دائم از منظر فقهی و حقوقی و اخلاقی دارای اهمیت و ثمره های علمی و کاربردی است. تشخیص مقتضای ذات عقد و تاثیر شرط خلاف آن،حق حبس زوجه،تمیکن،انفاق،فوت زوج در اثنای مدت ونقش مهر در نکاح دائم منوط به تشخیص ماهیت این عقد است لیکن قانون مدنی یا سایر قوانین خاص، در مورد ماهیت نکاح دائم مقرره ای ندارند. از واکاوی و تتبع در نظرات فقهی و حقوقی و توجه به بعد اخلاقی و روحانی نکاح دائم، دو رویکرد اساسی در خصوص ماهیت نکاح دائم به دست می آید. رویکرد اول، ماهیت نکاح دائم را معاوضی دانسته و رویکرد دوم، ماهیت آن را غیر معاوضی می داند لیکن فقها و حقوقدانان در ارائه نظر بر اساس این دو رویکرد نیز اختلاف نظر داشته و مبانی و تفسیر متفاوتی را انتخاب نموده اند. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی سعی گردیده است مبانی اخلاقی و فتاوای فقهی و دکترین حقوقی در این زمینه تشریح،تبیین و تحلیل گردیده و در نهایت نظریه مختار یا تحلیل مورد نظر ارائه گردد. یافته این پژوهش آشکار خواهد کرد که نکاح دائم عقدی غیر معاوضی و با احکام و شرایط توقیفی می باشد.
اخلاق نقلی وحیانی؛ به مثابه «میزان» برای اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
373 - 395
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین ویژگی ها و امتیازات روی کرد «اخلاق وحیانی نقلی» در مقابل «اخلاق عرفانی» میزان بودنِ اخلاق نقلی برای اخلاق عرفانی است. پژوهش پیشِ رو جوانب این مسأله را به روش تحلیلی اسنادی مورد بررسی قرار داده است. مکتب اخلاق وحیانی، موازین خود را در دو قالب «تئوری» یعنی «آموزه های اخلاقی» و «عملی» یعنی «شخص انسان کامل» ارائه داده است. در یک نگاه کلان، کلّیتِ مکتب اخلاق عرفانی با موازین اخلاق وحیانی، هم سویی داشته و نگاه کسانی که در این ساحت، دچار افراط و یا تفریط شده و جنبه ظاهریِ دین را نادیده گرفته و یا در مقابل، بُعد باطنی شریعت و مقامات عرفانی را انکار کرده اند قابل پذیرش نیست. و اما در یک نگاهِ جزئی و تفصیلی، برخی مسائل مطرح در اخلاق عرفانی هماهنگی با موازین اخلاق وحیانی ندارد که این موارد همیشه از سوی عارفان راستین مورد نقد و انکار بوده است. به دور بودن رویه اباحی گری و یا شاهدبازی از میزان شریعت، کاملا روشن است. افراط در روش ملامی گری نیز به خروج از میزان شریعت می انجامد. برخی گرایشات رهبانیت گرایانه همچون ترک ازدواج، فاصله-گرفتن از اجتماع، افراط در عبادت های طاقت فرسا و یا زیاده روی در خلوت گزینی و یا در گرسنگی-کشیدن از دیگر رفتارهای به دور از میزان شریعت است که اگر چه از سوی برخی مطرح شده اما در عرفان اصیل اسلامی، همیشه مورد انتقاد بوده است.
مؤلفه های تربیتی اُمید در کلام امام حسین و امام سجاد(ع) منطبق با نظریه «اُمیدِ» اسنایدر
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۸
79 - 95
حوزههای تخصصی:
قیام عاشورا بشارت دهنده امید و حرکت رو به جلو برای اجرای حکومت اسلام ناب محمدی در کنار ظرفیت بالای حضرت سیدالشهداء در این زمینه است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای مؤلفه های تربیتی امید در کلام امام حسین و امام سجاد(ع) مطابق با مؤلفه های نظریه امید، چارلز ریچارد ریک اسنایدر است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی از نوع استقرایی و واحد تحلیل نیز کلام امام حسین و امام سجاد(ع) شامل: متون و تصاویر در دنیای مجازی و مکتوب است. یافته ها نشان داد که خداباوری نقطه مشترک مؤلفه های امید است و به ترتیب مؤلفه های هدف گذاری (امید داشتن به خدا)، برنامه ریزی برای دستیابی به امید، اراده امید داشتن، صبر و تحمل سختی ها و شناسایی موانع راه ها برای رسیدن به هدف، در کلام امام حسین و امام سجاد(ع) مشهود است.
تحلیلی برکاربردهای عملی نظریه اخلاقی علامه مجلسی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اخلاق یک امر مهم و نیاز ضروری برای همه جوامع بشری بوده و تا کنون در حوزه اخلاق نظری و عملی دیدگاه های مختلفی از سوی هریک از اندیشمندان و اخلاق پژوهان شرقی و غربی ارائه شده است. اندیشمندان اسلامی نیز به این امر اهتمام ویژه داشته و رسالت اصلی دین را پرورش انسان ها در حوزه اخلاق می دانند. از جمله این اندیشمندان علامه محمدباقر مجلسی است. ایشان داعیه دار «طرح اخلاقی نقلی» با بهره گیری از آموزه های وحیانی است و در کتا ب ها و نگاشته های خویش به اخلاق عنایت بسیار داشته است. ازاین رو در جهت دستیابی به دیدگاه های اخلاقی ایشان، این پژوهش با رویکرد تحقیقی تحلیلی و با مطالعه آثار وی در پی پاسخ به این سؤال است که نظریه اخلاقی علامه مجلسی چیست؟ و چه تأثیری در حوزه اخلاق کاربردی و عملی دارد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که نظریه اخلاقی ایشان نظریه ای تلفیقی است که شامل هر سه نظریه اصلی مطرح در اخلاق هنجاری می شود و می توان آن را یک «کلان نظریه» دانست. این مطلب مهم ترین جنبه ابداعی و نوآورانه در نظریه ایشان است. اما مهم تر آنکه نظریه علامه مجلسی در تمام حوزه های اخلاق کاربردی و عملی، از جمله اخلاق فردی، اجتماعی، محیط زیست و اخلاق خدایی اثرگذار است. در واقع نظریه ایشان برخلاف دیگر نظریات مطرح، به ویژه نظریات مطرح در جهان غرب که خالی از هر نوع اخلاق خداباور هستند، تمام ارتباطات اخلاقی انسانی (ارتباط با خود و با دیگری و مهم تر از همه با خدا) را پوشش می دهد.
اللّامركزيّة في قصص الأطفال (قصة «أرشيفيا» لأمل ناصر أنموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه «أرشیفیا» لأمل ناصر، الکاتبه والقاصه اللبنانیه الشابه المعاصره هی قصه مشوّقه زاخره بأحداث تمزج ما بین الفانتازیا والواقع، وتساهم فی تعوید الطفل علی تحلیل العمیق للمواقف والأحداث وابتعاده عن السطحیه والتدرب على التفکیر المنطقی لتحقیق النتیجه المرجوه. تعد اللّامرکزیّه إحدى التقنیات الأکثر استخداماً من قِبَلِ کُتّاب أدب الأطفال لإقامه علاقه إبداعیه مع جمهورهم. یهدف هذا البحث النوعی إلى کشف البنى العمیقه للّامرکزیّه فی قصه «أرشیفیا» لأمل ناصر وکیفیه استخدام هذه التقنیات کعناصر سردیه ضروریه وإبداعیه فی هذه القصه ونقاط القوه فی استخدام تقنیات اللّامرکزیّه التی تساعد على تطور العلاقه بین المتلقِّی الطفل والکاتبه باستخدام أسلوب تحلیل المحتوى، لقد وظّفنا فی بحثنا هذا المنهج التفسیری - التجریدی للإجابه عن الأسئله. تُظهر نتائج هذا البحث أنّ تأثیر استراتیجیات اللّامرکزیّه على الجمهور یختلف أحیاناً ویتوسع أحیاناً. تعمل بعض هذه التقنیات على تشتیت ترکیز الجمهور من خلال نوع من الحرکه فی عملیه السرد. وأخرى تخلق توقعات للقارئ أثناء قراءه القصه، وینتظر القارئ حتى تتحقق توقعاته، وهذه التقنیات تفاجئ الجمهور بحضورها. کما أظهر هذا البحث أنّ أمل ناصر تستخدم تقنیات اللّامرکزیّه ذات الصله وتقدم المسار السردی للقصه بطریقه مغامره ومتداخله ومثیره، وتربط التقنیات المختلفه تباعاً فی نقطه واحده ولذلک فإنّ الترکیز الذهنی للجمهور یتأرجح دائماً بین المرکزیّه واللّامرکزیّه. وتوصّل هذا البحث إلى أنّ الکاتبه تخلق حاله من الغموض المعقد من خلال استخدام أسالیب مختلفه مثل التحوّل وتدخلات الراوی وتکرار الأسئله. هذا الغموض لم یؤدِ إلى حیره المتلقی بل یثیر فضوله ویشجعه على التفاعل مع النص ومن خلال کسر توقعات المتلقِّی من السرد الخطی التقلیدی والمرکّز یُحوّله من مجرد قارئ إلى مشارک نشط. کما أنّ توظیفها لتغییر وجهه نظر الراوی وإبراز أحداث متزامنه خلف الکوالیس تتیح إظهار الواقع من زوایا مختلفه ویثری تجربه القراءه ویعزز دلالات النص ویعطی المزید من الوضوح والقیمه لمعانی النص.
ترجمه مسند امام رضا (ع) در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۹
205 - 228
حوزههای تخصصی:
مرحوم عزیزالله عطاردی از حدیث پژوهان برجسته معاصر، تلاش های فراوانی در گردآوری، ترجمه و ترویج روایات معصومان(ع) انجام داده که از آن جمله، گردآوری و تنظیم روایات اهل بیت(ع) در قالب مُسنَد به تفکیک هر یک از ایشان بوده است. عطاردی در خصوص روایات امام رضاg غیر از گردآوری و تنظیم و انتشار آن ها با نام «مسند الإمام الرضا ابى الحسن على ابن موسى(ع)» به ترجمه روایات این اثر نیز اهتمام ورزید و آن را «اخبار و آثار حضرت امام رضا(ع)» عنوان نهاد. آقای عطاردی در ترجمه برخی روایات به لغزش هایی دچار شده است و ترجمه صورت گرفته انعکاس دقیقی از متن عربی روایات ندارد؛ بنابراین، این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که چه نقدهایی بر ترجمه مسند امام رضا(ع) وارد است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که به ترجمه صورت گرفته دست کم در پنج محور نقد وارد است: 1. اشتباه در معادل یابی معنای واژگان؛ این محور خود در دو بُعد در معرض نقد است: الف. معنایابی نادرست واژگان ب. مذکَّر ترجمه کردن واژگان مطلق 2- اشتباه در ترجمه عبارات و جملات 3- اشتباه در ترجمه کنایات 4- معنا نکردن برخی واژگان و عبارات 5- آوردن جملات و عباراتی که در متن عربی نیامده است.
مطالعه هستی شناسانه الگوی اسلامی شکرگزاری و ارتباط آن با افزایش نعمت ها
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
29 - 47
حوزههای تخصصی:
متون دینی به وضوح بر شکرگزاری تأکید دارند و به ارتباط آن با افزایش نعمت ها اشاره می کنند. با این حال، به دلیل عدم مشاهده ی ملموس و آنی افزایش نعمت ها در برخی موارد، ممکن است در وجود ارتباط میان شکرگزاری و افزایش نعمت ها تردیدهایی به وجود آید. در حالی که این ارتباط در آیات قرآنی و سخنان معصومین (ع) به طور ویژه ای تأکید شده و با توجه به صدق وعده های الهی، افزایش نعمت ها به دنبال شکرگزاری تحقق خواهد یافت، لذا ضروری است تا با تبیین ارتباط تکوینی میان الگوی اسلامی شکرگزاری و افزایش نعمت ها، به این سوال پاسخ داده شود که شکرگزاری چگونه می تواند موجب افزایش نعمت ها گردد؟ هدف این پژوهش، تحلیل و تبیین هستی شناسانه این ارتباط تکوینی است تا ضمن روشن شدن ابعاد مختلف مسأله و نقش علل و عوامل مختلف عالم هستی در افزایش نعمت، انگیزه ای قوی برای عمل به الگوی اسلامی شکرگزاری در افراد ایجاد کند. نگارنده در این تحقیق برای نخستین بار با رویکرد هستی شناسانه به تحلیل ارتباط شکرگزاری و افزایش نعمت ها پرداخته است. این پژوهش، تحقیقی مسأله محور و نظری است. اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مطالعه کتابخانه ای گردآوری شده است. از روش های تحلیل عقلی، فلسفی و نقلی با رویکرد هستی شناسی برای تحلیل و تبیین ابعاد مختلف موضوع استفاده شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط تکوینی میان الگوی اسلامی شکرگزاری و افزایش نعمت ها وجود دارد که موجودات مختلف عالم هستی به صورت علّی سبب آن می شوند. تأثیر شکرگزاری بر افزایش نعمت ها، به دو شکل طبیعی و فراطبیعی قابل تبیین است. هرچند که نقش عوامل طبیعی در این زمینه قابل توجه است؛ اما نقش عوامل فراطبیعی مانند تکامل نفس، صورت باطنی شکرگزاری و خواست و اراده الهی در افزایش نعمت ها بسیار حائز اهمیت است. این یافته ها سبب شده تا ضمن از بین رفتن ابهامات نظری در مسأله شکرگزاری و فزونی نعمت ها، انسان ها اقبال بیشتری به شکرگزاری و عمل به این الگوی اسلامی داشته باشند.