مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اخلاق عرفانی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد پاسخ دادن به این پرسش است که با توجه به عرفانی، تحقیقی و تربیتی بودن مثنوی «مطلع الانوار»، کدام یک از عناصر اخلاقی در آن به کار رفته است. برای پاسخ به این پرسش ابتدا عناصر اخلاقی از آن استخراج شد و ملکات اخلاقی که در اصطلاح، مقامات نامیده می شوند، همچنین حالات روحی، که به احوال مشهورند، از آنها جدا شد. از دیگر مواردی که در این مقاله به آنها پرداخته شده است، اخلاق فردی و اجتماعی است. همچنین نگارنده در مقاله خود نگاهی به نقد امیرخسرو نسبت به صوفی نمایان دارد.
از این پژوهش این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو در مطلع الانوار با مشرب اخلاق عارفانه به آموزه های اخلاق فردی مانند شناخت هدف خلقت آدمی، خودشناسی، معرفت خداوند متعال، اخلاص، دنیاگریزی، خلوت، همت، پیروی از پیر و قناعت دعوت کرده است.
وی در اخلاق اجتماعی (با تسامح در تفکیک عناصر اخلاق فردی و اجتماعی) به سخاوت، احسان، امانتداری، احترام به پدر و مادر، حفظ جوارح از گناه و تعدی به دیگران، آداب دوستی و مانند آنها پرداخته است.
در مجموع اخلاق در «مطلع الانوار» را می توان اخلاق عملی تلقی کرد.
مراتب فضیلت و اخلاق از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم اخلاق علم شناخت ارزش ها و ایجاد دگرگونی در زندگی انسان است به نحوی که زندگی اش توام با فضیلت باشد. علم اخلاق حد واسط میان علم عقاید و علم احکام است و میان این دو نوع معرفت ارتباط برقرار می کند به نحوی که رفتارهای اجتماعی، ظهور اخلاق و عقاید انسان است و خلقیات هر فرد ، ظهور عقاید و آرمان های اوست . علامه طباطبایی اخلاق را دارای مراتب می داند و به سه نوع اخلاق معتقد است یعنی اخلاق عرفی، اخلاق عقلی و اخلاق عرفانی . اخلاق عرفی به عقل اجتماعی متکی است. اخلاق عقلی بر عقل برهانی تکیه دارد و اخلاق عرفانی بر شهود بنا می شود . سیر حیات اخلاقی هر فرد از اخلاق عرفی شروع می شود و می تواند به مرحله اخلاق عقلی و عرفانی ارتقاء پیدا کند . این سه مرتبه از اخلاق درجات متفاوت از یک حقیقت واحدند و با یکدیگر قابل جمع اند و نسبت به هم در حکم ظاهر و باطن اند.
آمیختگی ادبیات تعلیمی با ادبیات عرفانی در تمهیدات عین القضات همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عین القضات همدانی، عارف ایرانی قرن پنجم و ششم هجری است که قلم توانا و ذهن و اندیشه پویا و جوّال خود را برای نگاشتن آثار فلسفی- عرفانی به کار برده است. اگرچه بی پروایی و سبک فلسفی اش در نهایت او را به پای دار کشید اما نوشته های او به خصوص کتاب «تمهیدات» وی، سندی مستدل برای عرفان و ادبیات کهن ایران زمین شد. «تمهیدات» اگرچه از متون عرفانی به شمار می رود اما از آنجا که به بیان شرایط سلوک و آداب مرید و خصایص پیر می پردازد، مبانی تعلیمی بسیاری را بیان کرده است. صوفیه که به واقع هدف خلقت را محبت و عشق ورزی می دانند، محبت به انسان را زمینه ساز محبت خداوند به شمار می آورند؛ این گونه است که در تفکر صوفی، تعلیم هم با محبت گره می خورد و در حقیقت، آداب شناخت و خودسازی و حقیقت جویی همگی برگرفته از عشق و برای وصول به محبت است. در این مقاله جنبه های تعلیمی این اثر گرانقدر بررسی شده است.
مسئولیت اخلاقی از دیدگاه ابن عربی
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات اخلاقی در نظام های عرفانیِ مبتنی بر وحدت وجود، تبیینِ چگونگی مسئولیتِ اخلاقی آدمی است. ابن عربی معتقد است که حقیقتی جز خداوند وجود ندارد و هر فعلی چه خوب تلقی شود چه بد فعلِ خداوند است. نتیجه ی ظاهری این باور «جبر مطلق» و رفع مسئولیت آدمی در قبالِ افعالِ منتسب به اوست. اما عارفان با قبولِ نوعی اختیار برای آدمی، وی را مسئولِ اعمالِ خود می دانند. حلّ این تناقضِ ظاهری، در گرو دقت در معنای وحدت وجود؛ و تجلی خداوند در صورتِ آدمی است. انسان جلوه ی کامل تمامی صفات الهی است و از آنجا که خداوند به یقین دارای قدرت و اختیار است، آدمی نیز موجودی است که در اختیار داشتن، مجبور است. خدا فاعل کردارهای انسان است و این از آن روست که هستی خدا، همان هستیِ انسان یا هستیِ جهان است. ذات حق، مرحله ی اجمال است و جهان مرحله ی تفصیل. از این رو اگر با دیدگاهی وحدت گرایانه به موضوع نظر کنیم، جز حق را، وجودی نیست و طبیعتاً هر فعلی، فعلِ خداوند است و اگر از دیدگاه کثرت گرایانه دقت شود، انسان گونه ای هستی خواهد داشت و به تَبَع این هستیِ خود، فاعل کردارهای خویش خواهد بود؛ فاعلیتی که مسئولیت، لازمه ی آن است. دلِ آدمی که؛ در عرفان، حقیقتِ وی محسوب می شود، در مقابلِ رعیتِ خود که همان اعضاء و جوارح و قوای مختلف است، مسئولیت دارد، هم چنان که در برابر خداوند و دیگران مسئول است. نگرشِ ابن عربی در موارد مذکور مورد قبول ملاصدرا و اکثر پیروان وی تا زمان حاضر، واقع شده است و ایشان کوشیده اند آن را با زبانی فلسفی تقریر کرده و براهینی عقلانی بر آن اقامه کنند.
کنکاشی در اخلاق عرفانی امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
اخلاق عرفانی از مهم ترین حوزه هایی است که از دیرباز مورد توجه متفکران مسلمان بوده است. این رویکرد منبعث از اخلاق دینی به ویژه قرآن است و به طور خاص به رابطة انسان با خدا تکیه دارد. در نوشتار حاضر، علاوه بر معرفی رویکردهای مختلف اخلاق اسلامی به ویژه اخلاق عرفانی سه رکن مهم نفس، فضیلت و سعادت که از مهم ترین مؤلفه های اخلاق عرفانی اند در آرای امام خمینی مورد بحث قرار گرفته اند. ایشان به تبعیت از پیشینیان خود به تحلیل نفس از دیدگاه فلسفی پرداخته و در نهایت تحلیلی عرفانی از نفس و مراتبش ارائه می دهد. این رویکرد اخلاقی بر مدار فضایل می چرخد؛ در نگاه امام تزکیه و دستیابی به فضایل، کمالات متوسطه ای هستند که حصول آنها مقدمه هدایت است. امام با قبول فضایل فلسفی، با الهام از منابع دینی به طرح فضایل دینی پرداخته اند. با نگاهی ذو مراتبی به فضایل دینی است که فضایل عرفانی معنا می یابند.اگر فرآیند تزکیه در چارچوب تخلیه رذایل و تحلیه فضایل به درستی صورت گیرد منجر به سعادت انسان خواهد شد. منظور امام از سعادت دستیابی به توحید است که غایت القصوای سیر انسانی و منتهی النهایه سلوک عرفانی است.
رویکرد عرفانی به اخلاق در مقایسه با رویکرد روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ابتدای اسلام دو رویکرد مشخص حدیثی و عرفانی به اخلاق وجود داشته است. مسئله مورد توجه این مقاله، مختصات رویکرد اهل عرفان به اخلاق و تفاوت آن با مختصات رویکرد محدثان به اخلاق است. تفاوت های این دو رویکرد عبارتند از: ۱. هدف از اخلاقیات در رویکرد اول لذت های مادی بهشت است اما در رویکرد دوم هدف معرفت حق و تجلیات صفات اوست. ۲. رعایت اخلاق در عرفان عملی برای تحقق سالک به اخلاق الله مطرح می شود. ۳. در رویکرد اول اخلاقیات صفاتی تلقی می شود که در تصحیح روابط اجتماعی اثر مثبت دارد، اما در رویکرد دوم اهمیت اخلاق به خاطر تأثیر آن در رسیدن به معرفت الهی است. ۴. اخلاق حسنه از دید اخلاق روایی کرامت های نفسانی هستند. اما از دید اهل عرفان، اخلاق حسنه اخلاق الهی و ظهور صفات خداوند در فرد می باشند. ۵. در رویکرد اول خودبینی مطلقا نفی نمی شود ولی در عرفان عملی افنای نفس مطرح می گردد. ۶. در اخلاق حدیثی همیشه با عقل سر و کار هست ولی در عرفان عملی عشق الهی و جذبه کارگشا محسوب می شود. ۷. اعتدال مورد نظر در عرفان عملی به خلاف علم اخلاق اعتدال قوا نیست بلکه اعتدال در ظهور صفات الهی است. در برخی موارد نیز اعتدال تعریف نمی شود.
فضیلت پایه و پایگی صدق در اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدق، در اخلاق عرفانی، در لایه ای سطحی عبارت از تطابق گفتار و عمل با مراد و نیت است. این کاربرد از صدق، در اخلاق عرفانی با تحلیلی عمیق همراه گشته، و این تحلیل موجب شده است صدق در شش گونه پایه و بنیاد دیگر فضایل شمرده شود، که از این طریق می توان فهمید بسیاری از فضایل، بدون صدق، فضیلت نیستند. این شش گونه در واقع معانی مهم و متنوعی از فضیلت پایه را در متون عرفانی به دست می دهند. با توجه به این تبیین ها، می توان مراتب و انواع مختلفی از فضیلت صدق را در عرفان یافت و تعارض ها و چالش های مهمی را بر سر راه آن تشخیص داد. تحلیل عمیق از کذب و تشخیص خودفریبی در صدق از نتایج مهم این رویکرد ویژه به صدق است.
فضیلت گرایی اخلاقی در تفسیر متن مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۷
1 - 28
حوزه های تخصصی:
در این مقاله طی یک روش تحلیلی- مقایسه ای، پس از تشریح معنا، دامنه و مصداق متون مقدس، ابتدا روش شناسی تفسیر و در ادامه رویکرد اخلاقی مطلوب در فرایند تفسیر این متون را معرفی می کنیم.نتیجه ی بحث این است که: الف) متن مقدس واجد سه وصف رازآمیزی، قدرتمندی و هیبت است؛ ب) بانظربه موفقیت تاریخی و تأثیر ایمانی متن مقدس، تعیین و تحدید مصداق برای آن امکان پذیر خواهد بود؛ ج) تفسیر متن مقدس از پیش فرض مؤمنانه ی خوانندگان خود آغاز شده و با طی دو مرحله ی نشانه ی ساختاری و بطون معنایی، تا لایه های پایان ناپذیری از معانی پیدا و پنهان اثر امتداد می یابد؛ د) اگر خواننده ی مؤمن به متن، بر مدار موازین اخلاق فضیلت سلوک کند، ضمن عبور از مرحله ی تبعیت محض از قواعد و سنت ها، بی واهمه از آثار هم نشینی خود با متن، نفس متعالی زیستن در جهان اثر مقدس را تجربه می کند که این تعالی با تعالیم عارفان، مشخصاً آموزه های ابن عربی درباب سلوک انسان، مقارن است.
درآمدی بر اخلاق عرفانی در اندیشه های تربیتی علامه محمد تقی جعفری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۵ (پیاپی ۳۷)
45 - 80
حوزه های تخصصی:
اخلاق عارفانه ،اخلاقی است که عرفاء و متصوفه مروج آن بوده اند و محور آن، مبارزه و مجاهده با نفس است هدف این مکتب اخلاقی ، تربیت انسان کامل است. انسان کامل که عصاره خلقت و جامع جمیع نشآت وجود و غایت آفرینش ما سوا است. علامه جعفری از جمله کسانی است که در طرح مباحث اخلاقی دارای رویکرد عرفانی می باشد ولی دراین جا سعی شده است که به چهره اخلاق عرفانی ایشان توجه شود که توجه به اخلاق یکی ازمولفه هایی می باشد که سبک زندگی را هدایت می کندو به سرمنزل مقصود می رساند تا اخلاق نباشد قدم از قدم نمی توانیم برداریم بدین شناخت دلالت های تربیتی دیدگاه وی مبادرت نماییم.پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی اخلاق عرفانی در اندیشه تربیتی علامه محمدتقی جعفری پرداخته است. . براین اساس می توان چنین نتیجه گیری نمود که عارف بدون اخلاق معنی ندارد و باید متصف به صفات اخلاقی مانند:یقظه وبیداری،بینایی دل ،معرفت نفس،تفکر،ابتهاج(فناء فی الله) وصال حق و... باشد.
تأثیر وحی بر معناشناسی اخلاق در اندیشه ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با روش تحلیلی و انتقادی، به بررسی موضع ابن عربی در باب معناشناسی اخلاق و مشخصاْ به تحلیل نقش وحی در معنا بخشیدن به اخلاق از منظر این متفکّر می پردازد. نتیجه بحث این که وی در عین قبول بداهت معانی اخلاقی، آن را فاقد معنای مستقل از شریعت شناخته و به نقش تأسیسی وحی در ارزش گذاری اعمال باور دارد. از نگاه ابن عربی عملی که اخلاقاْ خوب خوانده شود، به جواز شرعی نیز متصف می گردد؛ که بدین ترتیب تعابیر اخلاقی و شرعی مفهوماْ مساوی و مصداقا ْمساوق با یکدیگرند. در مقام بررسی این رأی، ضمن یک ملاحظه انتقادی به این دریافت می رسیم که ابن عربی با تأکید بر واقعیت و عینیت اخلاق و قبول تساوق اخلاق و خیر، لاجرم بداهت مفاهیم اخلاقی را مقبول تر از ایده بدیل ساخته است. در این نگرش، آموزه وحی در جهت ترمیم ابهامات مصداقی عمل می کند و مرتبه عالی تری از معانی اخلاقی را متجلّی می سازد. با این ملاحظه، هرچند پذیرش نقش امضایی و ارشادی شریعت در معنا بخشیدن به واژگان اخلاقی تکمله ای بر آراء ابن عربی به حساب می آید، اما با ارکان اندیشه این متفکّر سازگار می ماند.
جایگاه قلب در اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۲۶۸
17-26
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه موضوع اخلاق، صفات و ملکات و رفتارهای اختیاری انسان می باشد، نوع نگاه به انسان در هر مکتب اخلاقی از مهم ترین مبانی آن مکتب است که قابل بحث و بررسی می باشد. اخلاق عرفانی در کنار دیگر مکاتب اخلاقی در عالم اسلام دارای مبانی ویژ خود می باشد. ازجمله مهم تر ین عناصر در انسان شناسی عرفانی، قلب است. هدف این پژوهش آن است که تأثیر قلب را در اخلاق عرفانی با روشی توصیفی و تحلیلی مشخص کند. قلب هسته اصلی و شاکله وجودی انسان را تشکیل داده، که با سریان وجودی خود همه مراتب ظاهری و باطنی انسان را شامل می شود. قلب با توجه به احاطه و ظرفیت و گستردگی منحصربه فردی که دارد، می تواند تأثیر بسزایی در اخلاق عرفانی از خود برجای بگذارد. قلب با رویکردهای معرفتی، احساسی و عملی که دارد، اهمیت نقش خود را در این مکتب اخلاقی نشان می دهد.
مسئله چگونگی تخلق به صفات الاهی در اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اخلاق عرفانی» عبارت از نوعی اخلاق خواهد بود که بر مبنای ارتباط بی واسطه با حقیقتی غایی/ غیبی، آراستگی به صفاتی خاص مشابه با صفات آن حقیقت را اقتضا می کند. مؤلفه های اخلاق عرفانی عبارتند از ابتنای بر وحی، توجه به مبدأ و معاد، جامعیت، شریعت محوری، تغییر ظاهری ناشی از تحول باطنی و بهره گیری از تربیت تدریجی. هدف از اخلاق عرفانی، تخلّق به اخلاق الاهی یعنی تسمّی به اسماء الاهی و اتصاف به صفات الاهی است. تخلق به صفات الاهی به جهت تقسیم آنها به جمالی و جلالی، از دو حیث تشبیهی و تنزیهی امکان پذیر می گردد. از این رو وقتی خدا را در نسبت با دیگر مخلوقات، قیاس ناپذیر بدانیم، می توانیم او را در رابطه با صفاتی درک کنیم که بر تمایز، تعالی و تفاوت دلالت می کنند.در این راستا، انسان ها خدا را به مثابه وجودی عظیم، عزیز، کبیر، قهار، سلطان، غیور و محیط درمی یابند . حال اگر بر شباهت بین خدا و مخلوقاتش تاکید شود، خدا همچون موجودی مشبَّه و قریب تلقی می شود و در لباس صفاتی همچون مهربانی، رحمت، زیبایی، عشق، بخشش، گذشت، غفران و نفع ظهور می یابد.
انسان و اخلاق خلیفه گرا بنیان های اخلاق عرفانی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
نظریه های اخلاق هنجاری از سه نوع اخلاق وظیفه گرا، اخلاق نتیجه گرا و اخلاق فضیلت گرا سخن می گویند و مبانی و دیدگاه های مربوط به هر سه نوع اخلاق مزبور در نزد متفکران مسلمان دیده می شود. در اینجا می توان از مفهومی جدید از اخلاق با عنوان «اخلاق خلیفه گرا» سخن گفت که بر مبنای مماثلت و جانشینی بین انسان و خدا یا به تعبیری ربّ و عبد و خلیفگی اخلاقی انسان نهاده شده است. به نظر می رسد که این نوع اخلاق می تواند با نقد مدل های غیرخلیفه گرایانه مانند اخلاق عشق یا اخلاق شرم، مدلول درستی از تعبیر «اخلاق عرفانی» را ارائه کند؛ در حقیقت اخلاق خلیفه گرا گرچه نظریه ای فضیلت گرایانه تلقی می شود اما در چیستی فضایل، روش شناخت فضایل، و نحوه نائل شدن به فضایل با رویکردهای مرسوم در اخلاق فضیلت گرا تفاوت دارد. در این نظریه، فضایل، همان اوصاف خداوند، روش شناخت آنها همان شناخت اوصاف باری، و روش فضیلت مند شدن به آنها همان تشبه به خدا و تبدیل شدن به خلیفه خداوند در مراحل سه گانه تخلیه، تجلیه و تحلیه است. روش شناسی معرفت و رشد اخلاقی در این نوع اخلاق مبتنی بر آن نوع از انسان شناسی و خداشناسی عرفانی است که با مکتب اکبری و دیدگاه عرفانی امام خمینی (ره) همسویی دارد.
عوامل انگیزش اخلاقی در الهیات عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
567 - 585
حوزه های تخصصی:
مسئله خاص این تأمل، شناسایی عوامل انگیزش اخلاقی در نگاه ابن عربی و ترسیم مسیری است که فاعل اخلاقی با پیمودن آن به حیات مطلوب دینی و اخلاقی دست خواهد یافت. رجوع به آثار ابن عربی با روش توصیفی و تحلیلی، این امکان را فراهم می کند که گام های انگیزش اخلاقی را چنین تقریر کنیم: رحمت عام الهی در گسترش وجود، به انسان شرف وجود بخشیده و رحمت خاصه حق تعالی انسان را در مقام جمعیت (بالقوه) اسماء مستقر کرده است. معرفتی که عطیه حق و منتهی به شناخت عالم اعیان ثابته باشد، انسان را به حقیقت وجودی خود ملتفت می کند. رحمت الهی و معرفت انسان به این رحمت، برانگیزاننده محبت، زمینه ساز همت و بستر پرورش خُلق مطلوب بشر است. در نهایت، مقام ولایت و شناخت اولیای الهی وجه دیگری از رحمت حق، مستدرکی برای نارسایی معرفت و جبرانی برای قصور همت است؛ که عامل اخیر انتقال از انگیزش اخلاقی به عمل اخلاقی را تسریع می کند.
منابع معرفت اخلاقی در اندیشه ابن عربی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
71 - 102
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، به معرفی اندیشه ابن عربی در حوزه معرفت شناسی اخلاق، با تمرکز بر منابع معرفت اخلاقی و تشریح چگونگی بهره گیری انسان از این منابع در جهت ایصال به حیات اخلاقی می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که ابن عربی معرفت اخلاقی را عینی دانسته و عالم اعیان ثابته را به عنوان نفس الامر حقایق اخلاقی معرفی می کند. وی در آثار خود به شکلی پراکنده اما صریح، پنج منبع: طبیعت، عقل، قلب، نفس و وحی را منابع شناخت حقایق اخلاقی دانسته است. البته رتبه این منابع یکسان نبوده و امتیاز وحی الهی و نفس آدمی بر سایر منابع نمایان است. در مقام مقایسه این دو منبع ممتاز، از کلمات ابن عربی چنین بر می آید که وحیْ منبع تشریعی هدایت و محصول تکلّم مستقیم حضرت حق با پیامبران و مسیر معرفت به توحید کامل است. اولیاء حق، ضمن تکامل بخشیدن به نفس انسانی و در عین برخورداری از امتیازات خاص در معرفت اخلاقی، در تعلیم و عمل خود پیرو تعالیم پیامبران صاحب شریعت هستند.
بررسی تطبیقی مبانی خاص انسان شناسی اخلاق عرفانی از دیدگاه علامه طباطبایی و فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
29-52
حوزه های تخصصی:
اخلاق عرفانی که بازتاب داستان سالکانه ی انسان کامل است، راه را برای رسیدن به مرتبه ی وصول هموار می سازد و ملکات اخلاقی حاصله از این باریابی به بارگاه قدس ربوبی نیازمند به شناخت دقیق مبانی آن و تأثیر آن مبانی بر خُلقیات توحیدی انسان دارد. در این میان علامه فیض کاشانی و علامه طباطبایی بر اساس اندیشه های توحیدی خود، شکل اخلاقی زیستن و ضمانت زیست کرد اخلاقی را توحید و عشق به ذات حق بیان نموده اند و در این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی، مبانی خاص انسان شناسی اخلاق عرفانی از دیدگاه علامه طباطبایی و فیض کاشانی به روش تطبیقی تبیین نموده و نتیجه اینکه: اصلی ترین مبانی خاص انسان شناسی اخلاق عرفانی، ذو مراتب بودن وجودی آدمی است که تجلی«الظاهر و الباطن» خداوند است. انسان با نفی خودیت و گذر از عوالم وجودی خود، مقیم عوالم توحیدی گردیده و مظهر تام اسمای الهی می شود و در هر موطن وجودی، متصف به صفات همان موطن شده و ملکات اخلاقی را در خود مستقر می نمایاند و منظومه اخلاقی خود را بر همین گذر و استقرارها ترسیم می کند.
بررسی محورهای فکری جامی در زمینه اخلاق عرفانی در هفت اورنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
اخلاق عرفانی مجموعه ای از الگوهای معرفت شناختی است که نتایج و کارکرد آن، تجلی صفات خداوند در عارف است و غایت آن، کامل ساختن و رساندن انسان است از فروترین حد وجودی خود به بالاترین مرتبه کمال، که با طی طریق و سیر در منازل معنوی و بر محور پیراستگی از رذایل و آراستگی به فضایل، از راه ریاضت و مجاهدت، به دست می آید. توجه به این مفهوم غنی و پُربار معنوی در مثنوی هفت اورنگ جامی بسیار خودنمایی می کند. هدف این مقاله، پس از ارائه تعریف اخلاق عرفانی، استخراج و بیان شمّه ای از مضامین اخلاق عرفانی در مثنوی هفت اورنگ است که در سه حوزه اخلاق عرفانی، یعنی «ارتباط انسان با خدا»، «ارتباط انسان با خود» و «ارتباط انسان با انسان های دیگر» و نیز در پنج ساحتِ «عقیدتی معرفتی»، «احساسی و عاطفی»، «ارادی»، «کردار» و «گفتار»، به روش توصیفی تحلیلی طرح شده اند. با مطالعه این مثنوی مشاهده می شود که جامی سعی دارد مخاطبانش را به سوی اخلاق عرفانی با محوریت بندگی خدا سوق دهد. ازاین رو، مضامین به کاررفته در این مثنوی بیشتر حول حوزه ارتباط انسان با خدا می گردد.
تحلیلی توحیدی از مفهوم و مراتب فضیلت شجاعت در اخلاق عرفانی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
87 - 107
شجاعت یکی از فضیلت های اصلی در اخلاق و از اصطلاحات کلیدی و پرتکرار در عرفان است. اخلاق عرفانی، ظرفیت بسیاری برای تعالی و تعمیق اخلاق دارد اما علی رغم توجه فراوان به شجاعت در اخلاق فلسفی، مفهوم سازی دقیق و نظام مند آن مانند بسیاری از ملکات اخلاقی، یکی از خلأهای مهم در اخلاق عرفانی به شمار می رود. پژوهش پیش رو که به روش تحلیلی - توصیفی صورت گرفته، کوشیده تا بر اساس امهات متون مکتب اخلاق عرفانی، ضمن بیان تلقی خاص عرفا از مفهوم شجاعت، ارتباط شجاعت و عرفان را به نحو وثیقی تبیین کند، مراتب تحقق شجاعت را استخراج نماید و ساختار بررسی فضائل با رویکرد اخلاق عرفانی را بنا نهد. ازاین رو با شناسایی «محوریت قلب انسان» و «طولی بودن لایه های وجودی انسان» به عنوان دو مبنای اثرگذار در اخلاق عرفانی، به سه وجه ارتباط میان شجاعت و عرفان دست یافته است که عبارتند از: بینش توحیدی شهودی به خداوند، عشق به خداوند و تجربه مرگ اختیاری. این وجوه علاوه بر اینکه به انحاء گوناگونی تبیین پذیرند، نشان گر توحید محور بودن فضیلت در این اخلاق متعالی هستند.
مؤلفه های اخلاق عرفانی در اربعین حسینی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هشتم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
53 - 76
حوزه های تخصصی:
خاستگاه اربعین، حبّ الهی و عشق به ولایت است. اربعین حسینی، خاستگاه اخلاق عرفانی و دلالت های تربیتی برای وصول سالک به حضرت حق است. اخلاق عرفانی، از جمله مباحثی است که توجه عالمان اخلاق را به خود معطوف کرده است. رویکرد اخلاق عرفانی در اربعین حسینی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به این سؤال است که مؤلفه های اخلاق عرفانی در اربعین حسینی چیست؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که پس از قرآن کریم و سنت، اربعین حسینی، از مهمترین خاستگاه های «اخلاق عرفانی» است که اخلاص، بندگی، عشق به حضرت حق، وصال به محبوب، وحدت اجتماع مسلمین، توبه، ورع، زهد، صبوری، توکل، رضا، ذکر دائم، حب و بغض برای خدا را دربرمی گیرد.
تبیین ارتباط مبانی انسان شناختی و عرفان اسلامی با گزاره های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
430 - 448
حوزه های تخصصی:
پویایی و حرکت که یکی از خصوصیات بارز اخلاق عرفانی است را می توان نتیجه مبانی انسان شناختی و نگرش خاصی دانست که در این مکتب اخلاقی ن سبت ب ه ان سان وجود دارد. باتوجه به فرضیات و سؤالات مندرج، این تحقیق از جمله تحقیق های نظری به شمار می آید که در جمع آوری و تدوین آن از مطالعه اسناد کتابخانه ای استفاده شده و تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز به صورت تحلیل کیفی می باشد. یافته ها حاکی از آن است که اخلاق عرفانی، بستری لازم و کافی را برای طرح گزاره های اخلاقی و به دس ت آوردن ب الاترین آموزه های اخلاقی، به عنوان یکی از رویکردهای دقیق و عمیق اخلاقی با مب انی ان سان ش ناختی غنی و جامع خود، فراهم آورده است. مبانی که از عرفان عملی در سامان دهی اخلاقی برتر و تحلیل مسائل اخلاقی و بازس ازی منظوم ه کام ل اخلاقی، بهره های بسیار جسته است. ساختن انسانی که همه صفات اخلاقی شای سته را ب ه ب الاترین نحو ممکن دارا باشد و آنچنان که در ظاهر حی ات، رش د و پی شرفت دارد در ب اطن حی ات ه م حرکت صعودی داشته و به هر خوبی به بالاترین وجه آن نائ ل گ ردد، غایت مبانی انسان شناختی عرفانی و گزاره های اخلاقی متأثر از آن است.اهداف پژوهش:تبیین ارتباط مبانی انسان شناختی عرفان با گزاره های اخلاقی.معرفی ظرفیت و واقعیت عرفان اسلامی در برخورد با اخلاق.سؤالات پژوهش:مبانی انسان شناختی عرفانی بر چه ابعادی اشاره دارد؟بین مبانی انسان شناختی عرفانی سعادت انسان و گزاره های اخلاقی چه ارتباطی وجود دارد؟