حدیث «دگرگونی قلب مومن میان انگشتان خداوند» در رهیافت های حل مشکل از منظر محدثان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان روایات اعتقادی، احادیثی به چشم می خورند که از یک سو، اخذ معنای ظاهری آنها با باورهای شیعی و عقلی در تعارض است و از دیگر سو، اعتبارشان مانع می شود که آنها را به راحتی کنار گزارد. قرار داشتن قلب مؤمن در میان دو انگشت از انگشتان خداوند متعال، از این دست روایات است که علاوه بر ظاهری تجسیم گونه، با صراحت بر عدد و ترکیب دلالت می کند. از آنجا که خداوند سبحان، از چنین تعابیری منزه است، چگونگی انطباق این اخبار با باورهای توحیدی، مسئله ای است که همت اندیشوران را به خود معطوف داشته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی سعی دارد با تحلیل گونه های نقل، رهیافت های خروج از مشکل در این روایت را به تصویر بکشد. ثمره این تلاش، تبیین رویکردهای حلی در پنج گونه نقل و نیز نمایان سازی رخداد خطا در قلم عالمان، از انتساب حدیث گرفته تا زیادت، نقصان و غیره است. بر خلاف تصور رایج، اصل این روایت در امامیه، از مفردات صدوق است و کثرت نقل آن صرفاً به منقولات اهل سنت بازمی گردد وآنچه متفق فریقین است دلالت اجمالی معناست که از دعای غریق برداشت می شود. قوت إسناد که مکشوف از ترسیم شبکه اسانید روایات و بررسی درایه ای طرق نقل است، مانع از پذیرش نقد سندی و رویکرد انکاری است. همچنین به رغم تصور رایج موافقان حدیث که تأویل به «تسلط و قدرت خداوند بر قلوب» را معنای اصلی حدیث می دانند، تحلیل بیش از هفت وجه معنایی مختلف در رویکرد تأویلی، معنایی فراتر از «تسلط و قدرت» را در ذهن تداعی می کند.