فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۶۱ تا ۴٬۵۸۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
109 - 143
حوزههای تخصصی:
لازمه شکل گیری جامعه، تعاملات مستمر است و"عیار" سلامت جامعه، تعاملات گرم است. بخش عظیمی از جمعیت جامعه ایران، در شهرها زندگی می کنند. اقتضای زندگی شهری، فشردگی جمعیت است و زندگی در شهر، معمولاً داشتن همسایگان متعدد را سبب می شود. کم و کیف تعاملات، کیفیت زندگی را متأثر می سازد؛ ازین رو اندازه و وضعیت تعاملات همسایگی در جامعه ایران، موضوعی قابل اعتناست. هدف این نوشتار، توصیف وضع تعاملات اجتماعی همسایگی در ایران است؛ آن گونه که جامعه شناسان ادراک و گزارش کرده اند. تحقیق حاضر به 30 مقاله پژوهشی معتبر که 22 جامعه شناس برجسته ایرانی نوشته اند، (از مجموعه 714 اثر 119 جامعه شناس) استناد کرده است. روش مورد استفاده، روش «تحلیل محتوای جهت دار» است. داده های بررسی شده حاکی از وجود مشکل، «فقدان تعاملات همسایگان»،«کمبود و کاهش روابط و تعاملات همسایگان»، «ضعف تعاملات گرم همسایگان»، «تعاملات سرد همسایگان»، «شناخت محدود همسایگان نسبت به هم» و«کم بودن اعتماد همسایگان به یکدیگر» بوده است. هرکدام از این مشکلات، مشتمل بر مشکلات تعاملی جزئی تری است که نشان می دهد؛ تعاملات اجتماعی همسایگی در ایران بسیار "کم عیار" و بیمار است.
واکاوی معنایی کودک کار از دیدگاه کارشناسان اجتماعی در کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
339 - 368
پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه کارشناسان ذی ربط و مواجهه آن ها با کودکان کار در شهر شیراز پرداخته است و در آن از روش تحقیق نظریه زمینه ای استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق به دست آمده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. از فرایند کدگذاری، ده مقوله محوری و یک مقوله هسته استخراج گردید. مقوله هسته تحت عنوان «بخشی نگری و انفعال نهادی» تدوین گردید. نتایج این پژوهش نشان داد شرایط علی مثل «ناسازوارگی و آشفتگی نهادی و مدیریتی»، «تنوع چشم انداز به پدیده کودک کار و سازمان های مردم نهاد» و «بی تفاوتی نسبت به کودک کار» موجب بروز و ظهور این پدیده شده است. از جمله شرایط مداخله گر می توان به «بازنمایی منفی و فعالیت های متعارض رسانه ای»، «بازدارندگی برخی از قواعد و قوانین داخلی و بین المللی» و «کودک کار اتباع و مشکل شناسایی و هویتی» اشاره کرد. پدیده کودک کار در شرایط و بستر ویژه و خاصی قرار دارد که از جمله این شرایط و بستر می توان به «فشار خانوادگی و شروع فرایند کار در کودکی»، «کودک کار به مثابه صنعت درآمدزا»، «کودک کار به سان منبع تأمین نیاز مالی خانواده» و «مهاجرپذیر بودن شیراز» اشاره کرد. نوع مواجهه با کودک کار موجب بروز پیامدهایی چون «افزایش بی رویه کودکان کار اتباع»، «عدم مهار و کنترل مسئله کودکان کار»، «عدم ساماندهی و حمایت اجتماعی مطلوب کودکان کار»، «ناشناس بودن کودکان کار» و «ترغیب و تشویق اتباع» برای مهاجرت به شیراز شده است. نتیجه این که ناهماهنگی های بین بخشی و بی توجهی به ضرورت های فعالیت نهادین، زمینه ساز گسترش پدیده کودک کار می شود.
بررسی فرهنگ انرژی خانگی در بین بهره برداران واحدهای مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه ایران، مصرف انرژی و هدر رفت آن، به یک مسئله ی حیاتی تبدیل شده است. بر اساس منابع موجود، مصرف انرژی خانگی بیشتر از میانگین جهانی است. این پژوهش با تاکید بر فرهنگ انرژی مصرف کنندگان خانگی در کلانشهر تهران انجام شده است. وجه تمایز تحقیق حاضر با دیگر پژوهش ها در این است که هم مصرف روزمره انرژی و هم رفتارهای تهیه تجهیزات و مصالح ساختمانی که به انرژی مربوط است را بررسی نموده است. رویکرد این تحقیق کیفی و با راهبرد نظریه زمینه ای می باشد. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختار یافته با ساکنان واحدهای مسکونی تا جایی که پژوهشگران به اشباع نظری برسند، انجام شد. بر همین اساس کد گذاری باز، محوری انجام گردید و سپس مقوله هسته از آن استخراج گردید. بر اساس کدهای مربوطه، یافته ها در سه بخش هنجارهای شناختی، فرهنگ مادی و رویه ها بهمراه موانع و تسهیلگرهای آنان تقسیم بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که هنجارهای شناختی اغلب کنشگران، در مصرف روزمره انرژی نسبتا مناسب است، اما در زمینه انتخاب تجهیزات و واحد مسکونی، بسیار پایین می باشد. از طرفی افرادی که درآمد پایینتری دارند، با انگیزه اقتصادی بر میزان مصرف روزمره انرژی، مدیریت بیشتری دارند. ولی تجهیزات و دستگاه های با استاندارد پایین تر استفاده می کنند. کنشگران پردرآمد کنترل پایین تری بر مصرف انرژی روزمره دارند، اما از تجهیزات با استاندارد بالاتری استفاده می کنند. مالکان و مستاجران نیز در فرهنگ مادی متفاوت هستند. مالکان با نگاه بلند مدت اقدام به بهره برداری از واحد مسکونی می کنند ولی مستاجران نگاه کوتاه مدتی دارند. از طرف دیگر مستاجران با انگیزه ی هزینه های مصرفی، در رویه های مصرف انرژی عملکرد بهتری دارند.
رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری و طرد اجتماعی؛ روایت زدودن بدن و فقر از شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
3 - 25
حوزههای تخصصی:
جریان اصلی جامعه شناسی، صورتبندی انتقادی از مساله طردشدگان شهری ندارد؛ نگاهی آسیب شناختی به فقرای شهری و نظرگاهی هنجاری و پزشکی به «بدن» اتخاذ می کند. خوانش انتقادی اما، با تمرکز بر سیاستگذاری های اجتماعی شهریِ موجد طرد گروه های اجتماعی، صورتبندی جدیدی از مساله شهری و طردشدگان از شهر را امکانپذیر می کند که همزمان، خشم اخلاقی فروخفته ی طردشدگان، رسمیت می یابد و مکانیسم های برسازنده ی معیارِ «بدن غیرمعلول» را هویدا می سازد و اینکه چگونه «بدن» های غیرهمخوان با این هنجار و توامان فقرای شهری نیز، از دستورکار سیاستگذاری شهری حذف می شوند. از این رو، طردشدگان از شهر با وجود بازدارنده های محیطی و اجتماعی-اقتصادی موجود، به کنشگرانی عاصی و خشمگین بدل می شوند که نوعی هرمنوتیک ویرانگر را در قبال حیات شهری می پرورانند.
روش تحقیق کیفی است و با مصاحبه، مشاهده، اقتباس از پژوهش های پیشین، تجربه زیسته پژوهشگر با فرودستان شهری و برداشت از رمان صورت گرفته است. سازماندهی داده ها در قالب روایت هایی از جنس «رمان اجتماعی» و بازسازی جامعه شناختیِ داده هاست و به منظور تحصیل عینیت روایت ها، نظرات افراد درگیر وضعیت های مشابهِ توصیف شده در روایت و یا پژوهشگران این حوزه، گرفته شده و بازخوردها نیز در روایت نهایی، آمده است. نکته آخر، شهر برای طبقات برخوردار جامعه و بدن های نا معلول ساخته می شود و طردشدگان شهری متناسب با موقعیت هرمنوتیک فرودستی که در حیات شهری بدانها تخصیص داده شده، عموماً از خلال کردارهای روزمره و بواسطه ی حضور در فضاهای شهری، با بازدارنده های متنوعی روبرو می شوند و شهر و مواهب زندگی شهری برایشان، «دست نیافتنی تر» شده و موجد خشمی اخلاقی از جامعه و اتخاذ هرمنوتیک ویرانگر توسط آنها، خواهد شد.
تجربه زیسته پسران نوجوان از ازدواج مجدد مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
279 - 291
حوزههای تخصصی:
هدف: ازدواج مجدد مادر می تواند همراه با پیامدهای مثبت و منفی برای فرزندان به خصوص پسران باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، تجربه زیسته پسران نوجوان از ازدواج مجدد مادران بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان پسر به عنوان نمونه متوسطه دوم شهر اهواز در سال تحصیلی 400-1399 بودند که 16 نفر بر اساس روش اشباع نظری به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. برای اعتبار یافته ها ابتدا فرایند کدگذاری توسط خبرگان (روایی صوری) بررسی شد. همچنین خود محقق فرایند کدگذاری را مجدد بررسی کرد. پایایی نیز با ضریب توافق کدگذاری توسط دو کدگذار انجام و 85/0 حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد 53 مفهوم، 17 مضمون محوری و 7 مضمون انتخابی شناسایی شد؛ به طوری که مضامین انتخابی شامل بهزیستی روانی (افکار انحرافی، آسیب روانی و شرایط روانی مساعد)، حمایت عاطفی (خلأ عاطفی و احساس تنهایی)، تجارب هیجانی (روابط حمایتگر، احساس گناه و عصبانیت)، نگرش به ازدواج (نگرش منفی و ترس)، رفاه اقتصادی (رایط مالی و شرایط دخل و خرج اعضا)، روابط بین فردی (طرد شدگی، انزواطلبی، مواجه با رفتارهای اجتماعی منفی و استقلال طلبی) و پذیرش طلاق (تبعیت از طلاق و ناتوانی در قبول طلاق) بودند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت ازدواج مجدد مادر دارای مزایا و آسیب هایی برای نوجوانان است، بنابراین برنامه ریزان نظام آموزش و پرورش و مشاورین جهت کاهش آسیب های ناشی از ازدواج مجدد مادر می توانند این دانش آموزان را تحت مشاوره و مراقبت بیشتر جهت سازگاری با شرایط جدید و توانمندسازی روانی قرار دهند.
برساخت موسیقی قومی ایران در مجلات فرهنگی-هنری (1400 -1360)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موسیقی قومی، پس از تحولات فرهنگی برآمده از انقلاب، مورد توجه هنرمندان و پژوهشگران قرار گرفت. مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که در مجلات فرهنگی- هنری پس از انقلاب(1400 -1360)، چه برساختی از موسیقی قومی صورت گرفته است؟ هدف مقاله، تبیین چگونگی برساخت موسیقی قومی و چارچوب بندی مطالعات قوم موسیقی شناسی، توسط نویسندگان و پژوهشگران هنری در مجلات این عرصه است. به دلیل این که مجلات تخصصی فرهنگی- هنری، نمایای رویکرد فکری به این موضوع هستند، این مقاله با تحلیل مضامین برساخته در این مجلات، نشان داده است که دیدگاه پژوهشگران به موسیقی اقوام ایرانی، ذیل چه جریانهای اندیشه ای جای می گیرد. تحقیق در این مقاله، متکی بر روش تحلیل مضمون است. نمونه تحقیق را 10 مجله فرهنگی- هنری و یا تخصصی موسیقی شامل «فصلنامه هنر، گلستانه، سوره، ادبستان فرهنگ و هنر، عصر آدینه، مقام، آدینه، دنیای سخن، کلک، ماهور» تشکیل می دهند که به هنر موسیقی توجه نشان داده یا بر آن متمرکز بو ده اند. یافته ها نشان داد که موسیقی قومی در این مجلات ذیل 3. چارچوب، صورت بندی و برساخته شده است: 1. چارچوب معاصریت موسیقی غربی و غیبت یا طرد موسیقی قومی؛ 2. چارچوب اصالت موسیقی قومی با رویکردهای دینی و عرفانی؛ و 3. چارچوب اصالت موسیقی قومی و بازشناخت آن با مطالعات قوم موسیقی شناختی.
مطالعه تحلیلی نقش مایه رخش با تأکید بر نگاره های هفت خوان رستم در شاهنامه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خط سیر داستانی نسخه های مصور شاهنامه که دارای مفهوم جامعه شناسانه است، در هر دوره ایی با توجه به دیدگاه اجتماعی متمایز و سبک شخصی هنرمندان مصور شده است. به این ترتیب، تحلیل و واکاوی ترکیب بندی و مفهوم بصری نقش مایه های این نگاره ها کمک شایانی به شناسایی سبک و ویژگی های جامعه شناختی نگارگری هر یک از هنرمندان می کند. در این نوشتار جهت محدود کردن حیطه پژوهشی نقش مایه رخش انتخاب شده و هدف این مقاله مطالعه تحلیلی ترکیب بندی و ساختار بصری نقش مایه رخش با تأکید بر نگاره های هفت خوان رستم و شناسایی دیدگاه اجتماعی و نحوه سبک پردازی هنرمندان در به تصویر کشیدن این نقش مایه است. پرسش های اصلی این است که شیوه ترکیب بندی، خطوط و رنگ بندی نقش مایه رخش در نگاره های هفت خوان رستم در شاهنامه طهماسبی چگونه کار شده و دارای چه شباهت و تفاوت هایی در دیدگاه اجتماعی هنرمندان این نگاره ها وجود دارد؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که رخش در این نگاره ها به عنوان نقش اصلی، به لحاظ شکل و تزیین متفاوت بوده و دارای شباهت هایی می باشد و هنرمندان سعی در تلفیق این نقش مایه در بیان مضمون بصری هفت خوان رستم داشته اند. بنابراین، یافته ها دربردارنده جنبه نمادین بودن رخش در دیدگاه اجتماعی نگاه هنرمندان اشاره دارد و بیانگر ارتباطی مفهومی با ادبیات شاهنامه و دیگر عناصر تصویری در نگاره ها است.
ارائه الگوی مدیریت خلاقیت با رویکرد سرمایه اجتماعی در صدا و سیمای محلی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت خلاقیت با رویکرد سرمایه اجتماعی در صدا و سیمای محلی اصفهان و در چارچوب راهبرد پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای استراوس-کوربین انجام گردید. بر مبنای اصل اشباع نظری از تعداد 12 نفر از صاحب نظران حوزه موردمطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. برای سنجش اعتبار داده ها از ممیزان بیرونی استفاده شد. تجزیه و تحلیل به صورت استقرایی و با کدگذاری باز و محوری انجام گرفت. نتایج در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علّی (مخاطب فعال مصرف گرا، سازمان تحول خواه، ماهیت اطلاعات، مدیریت توجه مخاطب، عدم اطمینان محیط) پدیده محوری (مدیریت خلاقیت با رویکرد سرمایه اجتماعی)، شرایط زمینه ساز (مهندسی خلاق بوم گرا، سرمایه اجتماعی خلاق، تیم سازی، سرمایه فناورانه، انگیزه و نگرش)، شرایط مداخله گر (تعهد به میراث، استعداد خلاق، استقلال فردی، صلاحیت منابع انسانی و وظایف مدیریتی) راهبردها (کشف و جذب خلاقیت، توسعه و تقویت خلاقیت و حمایت و بازآفرینی خلاقیت) و پیامدها (سرمایه اجتماعی، شهروند خلاق، طبقه خلاق و منابع خلاق) قرار گرفت.
بازتاب سیاست های فرهنگی در مطبوعاتِ عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و سوم پاییز ۱۴۰۱شماره ۵۹
173 - 191
حوزههای تخصصی:
حاکمان قاجار، به ویژه از دوره ناصری، به این درک دست یافتند که می توانند با سیاست های فرهنگی تأثیر مستقیمی بر زندگی مردمان داشته باشند و از این طریق، شکل نوینی به اِعمال قدرت خویش بخشند. در این میان، عرصه مطبوعات یکی از مهم ترین نقاطِ اجرای این سیاست ها بوده است. در مقاله پیش رو قصد داریم با رویکردی توصیفی تحلیلی به این پرسش بپردازیم که بازتاب سیاست های فرهنگی عصر ناصری بر مطبوعات چه بوده و چه پیامدهایی را رقم زده است. بررسی روند تاریخی جریان مطبوعات در این دوره نشان می دهد که نقطه آغاز این جریان نیز، همچون بسیاری از دیگر تغییرات بنیادین دوره قاجار، وقوع جنگ های ایران و روس و درک ضرورت اجرای برخی اصلاحات است. به موجب اسناد، امر روزنامه نگاری و مطبوعات در معنای امروزین آن با حمایت عباس میرزای ولیعهد پدیدار شده و در زمان صدارت امیرکبیر شکلی حرفه ای به خود گرفته است. مطبوعات ایرانی هم زمان با صدارت میرزاحسین خان سپهسالار در حالی گسترش یافته که در پرتو سیاست های مختلف فرهنگی، مداخلات ناصرالدین شاه از هسته مرکزی حکمرانی در عرصه مطبوعات همچنان ادامه دار است. در این میان، مقاله با ارائه اسنادی تاریخی نشان می دهد که اعمال کنترل بر مطبوعات با قوانینی چون طرح سانسور، به عنوان نمونه سیاست های فرهنگی اعمال شده بر مطبوعاتِ عصر ناصری، به ظهور مطبوعاتِ در تبعید انجامیده است. می توان جنبش ها و انقلاب های بعدی مانند مشروطیت را نیز از پیامدهای سیاست های فرهنگیِ آن دوران در امور مختلف فرهنگی، ازجمله در امر مطبوعات، دانست.
سناریوی چندجانبه چالش های زنان خانه دار در دوره شیوع کروناویروس (مطالعه زنان خانه دار بالای 20 سال شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
101 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفیِ نظریه مبنایی، فرآیند تغییر نقش «خانه دار» را در دوران شیوع بیماری کرونا بررسی کرده است. جامعه مطالعه شده، زنان خانه دار بالای 20 سالِ شهر بروجرد است. نمونه گیری هدفمند و گردآوری داده ها به روش مصاحبه عمیق است که تا زمان اشباع نظری ادامه یافته است؛ به طوری که از میان 30 مصاحبه انجام شده، 22 مصاحبه کدگذاری و تحلیل شده است. اعتبار با استفاده از نظر اساتید است؛ همچنین شیوه «اعتبار اعضا» (تأیید نتایج تحقیق توسط مشارکت کنندگان) و پایایی با محاسبه توافق درون موضوعی (88٪) به دست آمده است. یافته های حاصل از سه مرحله کدگذاری نشان می دهد که پدیده «چندگانگی نقش فزاینده» بر اثر شرایط علّی (مکانیزم های پیشگیری، مراقبت، همیاری، آموزش، درمان، دورکاری و تحصیل) ظهور یافته است که کنشگران در مواجهه با آن، راهبرد تغییر نقش خانه دار (خانه کار، خانه بار، خانه یار) را تحت تأثیر شرایط زمینه ای (ویژگی های جمعیت شناختی، نرخ شیوع بیماری کرونا) و شرایط مداخله گر (ویژگی های روان شناختی، جامعه پذیری جنسیتی، مهارت سایبری، حمایت اجتماعی، حمایت دولتی) اتخاذ کرده اند که بسته به نوع آن، توانمندی یا ناتوانی جنسیتی را در پی داشته است؛ بنابراین شیوع بیماری کرونا نقش خانه دار را متحول کرده است و مؤلفه جنسیت اهمیت بسزایی در این فرآیند تحول دارد.
روحانیان کُرد اهل سنت و دغدغه شناسایی: مطالعه کیفی کنش ورزی سیاسی روحانیان اهل سنت در کُردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
81 - 106
حوزههای تخصصی:
با وجود پیوند دین و سیاست در دوره جمهوری اسلامی و مشارکت فعالانه ی روحانیان اهل تشیع در سیاست، کنش ورزی سیاسی روحانیان اهل سنت در کُردستان وجوه متفاوتی پیدا کرده است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا با واکاوی تجربه و درک نمونه ای از روحانیان اهل سنت سنندج به شناسایی شکل های کنش ورزی سیاسی روحانیان، بسترهای موجود موثر و پیامدهای آن بر زندگی فردی و اجتماعی بپردازد. این پژوهش، با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شده است و طی آن با 27 نفر از روحانیان سنندج مصاحبه بعمل آمده است. نتایج پژوهش مبیّن آن است که بسترهایی چون «محرومیت از شهروندی و حقوق اجتماعی»، «اختلال روابط نهادی»، «زوال مدارای مذهبی و هویتی»، «بی اعتمادی سیاسی» و «محدودیت منابع در دسترس» عرصه را برای کنش ورزی سیاسی روحانیان و ائمه جماعت در سنندج محدود ساخته است.از این رو، تجربه و درک روحانیان با احساس بی قدرتی سیاسی همراه بوده است و به رغم دغدغه های سیاسی و تأکید بر تشکل یابی سیاسی به مثابه ضرورت فعالیت سیاسی، آن ها از مجاری نهادی برای پیگیری مطالبات ناامید بوده و به لحاظ سیاسی منزوی و با ناامیدی از صندوق رأی، به کنش های فرهنگی روی آورده اند. کنش ورزی سیاسی برای روحانیان پیامدهایی چون «محرومیت اجتماعی»، «وابستگی به مردم» و «زوال اعتماد عمومی» به همراه داشته است که ناظر بر مقوله ی هسته ی «اختلال و نابرابری در شناسایی» است.
سیاست گذاری هویت در نظام آموزشی کشور و توصیه های سیاستی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای اساسی نظام آموزشی در هر جامعه، تلاش در مسیر رشد و تقویت هویت دانش آموزان در پایه ها و مقاطع تحصیلی مختلف است تا آنان از این طریق واجد مهارت ها و صلاحیت های لازم برای ایفای مسئولیت های فردی و اجتماعی خود بشوند. در این راستا، یکی از الزامات مهم سیاست گذاری هویتی روزآمد و اثربخش است تا اجرا و عملیاتی کردن آن، زمینه های لازم را برای رشد و تحکیم هویت فراگیران فراهم کند. این مقاله با اتخاذ رویکردی تحلیلی استنتاجی و با مرور منابع و مراجع علمی کوشیده است تا ضمن تبیین کارکرد نظام آموزشی در پرورش هویت یادگیرندگان، مجموعه ای از توصیه های سیاستی لازم در این عرصه را ارائه نماید. یافته های حاصل نشان داد که سیاست گذاری هویتی نظام آموزشی باید بسترهای لازم را برای توجه موزون و جامع نگر به همه عرصه های هویت واقع بینی و اجتناب از ایده آل گرایی صرف، تمرکززدایی و مشارکت دادن هرچه بیشتر همه ذی نفعان، استفاده از ظرفیت های برنامه درسی پنهان مدارس، رشد همه ابعاد شخصیتی فراگیران (شناختی، عاطفی و مهارتی)، بهره گیری از توانمندی های نهادها و گروه های اجتماعی جامعه، استفاده مؤثر از کتب درسی، رشد صلاحیت های حرفه ای معلمان و لزوم تغییر سیاست گذاری های هویتی متناسب با تحولات زمانه فراهم کند. بدیهی است توجه جدی و عملی به توصیه های سیاستی مذکور ضمن کاهش چالش های هویتی نسل جوان، اثربخشی نظام آموزشی را در رشد هویت منسجم دانش آموزان افزایش می دهد.
Presenting a Model for Women Cultural Development through Structural Equations Modeling
حوزههای تخصصی:
Women have always been of cultural relevance as one of the most important elements of the society. The central role of women in cultural development has caused significant increase in the attention to these areas in recent years. The main aim of this research has been to interpret the women's status in cultural development and improvement. For this purpose, first based on theoretical principles and the literature available in this regard, the initial conceptual model was prepared. Then, based on the opinions of the statistical population of the research, as experts specialized in culture, interpretation of the indices of this model has been done. The sampling method in this research has been cluster, with the sample size determined as 384 using Morgan table. In this research, for measuring the research indices, questionnaire has been used. The reliability of this questionnaire was confirmed through Cronbach alpha coefficient, and its validity via construct validity method. The results of this research led to identification of the major indicators and components affecting the women's status in cultural development and improvement.
Pathology of Shahab National Plan in Primary Schools of Shahryar, Iran
حوزههای تخصصی:
Purpose: This paper aimed to examine the pathology of Shahab national plan in primary schools of Shahryar, Tehran, Iran. Methodology: This research was conducted with a mixed exploratory method, that is, firstly, using semi-structured interviews and a qualitative method of the fuzzy Delphi type, the harms of Shahab National Plan were identified and prioritized, then the current situation of the harms was investigated using a quantitative descriptive-survey method. The statistical population of the qualitative part of the research was specialists and experts working in the Ministry of Education as well as university professors. The sampling method in this section was a targeted method, according to the principle of theoretical saturation, 15 of them were selected as a sample. The statistical population of the quantitative part of the research was made up of all the fifth grade teachers of the elementary school of Shahryar city, whose number was 441 in the academic year of 2018-2019. To determine the sample size in this section, the Cochran formula table was used and 230 people were selected as a sample, whose selection method was cluster random. The research tools were semi-structured interview, fuzzy Delphi questionnaire and researcher-made questionnaire. Reliability and validity in the qualitative part were obtained according to the audit strategies of the research. In the quantitative part, the reliability of the questionnaire was confirmed through Cronbach’s alpha test, and it was used to confirm the formal and content validity of the questionnaire from the experts’ point of view. To analyze the results in the qualitative part, content analysis of interviews and fuzzy Delphi were used, and in the quantitative part, one sample t-test was used in SPSS. Findings: Based on the qualitative findings, the harms of Shahab plan were identified and prioritized in three areas: behavioral (including 14 harms), structural (including 19 harms) and contextual (including 25 harms). According to the analysis of quantitative data, the current state of harms was examined from the teachers’ point of view. Conclusion: The results of one sample t-test showed that most of the harms are at a level higher than the assumed average of the community and a few are at an average level or lower than the average.
فراتحلیل مطالعات فقر در ایران (از سال 1380 تا 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۷
81 - 116
حوزههای تخصصی:
چالش اساسی سیاست گذاری کاهش فقر در کشور، ارائه تصویر درست و واقعی از این پدیده است. با آنکه مطالعات زیادی در زمینه فقر انجام شده اما عمده مطالعات منفرد، متنوع و بدون ارتباط باهم و بعضاً متمرکز در یک حوزه علمی (اقتصاد) بوده است که امکان در نظر آوردن فقر در ابعاد مختلف را با دشواری مواجه می کند. باتوجه به اهمیت شناخت فقر و تدقیق پژوهش های صورت گرفته، پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل به دنبال فهم جامع از پدیده فقر است و در پی پاسخ به این سؤال است که عوامل اجمالی مؤثر بر فقر کدام اند و کاستی های مطالعات فقر چیست اند. جامعه آماری 45 مطالعه بین سال های 1380- 1400 است که 32 مطالعه به عنوان نمونه بر اساس داشتن شرایط لازم انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد مطالعات فقر در ایران عمدتاً با تمرکز بر حوزه اقتصاد انجام شده و توصیفی، پراکنده، منفرد و فاقد ارتباط با یکدیگرند. آنجا هم که بر علل فقر متمرکز شده اند به سراغ عوامل غیرساختاری فقر و اندازه گیری اثر متغیرهای فقر رفته اند که به نوعی گویای بدیهی انگاری علت یابی فقر و تمرکز بر عللی است که خود معلول مسائل ساختاری و ریشه ای ترند. این علل عبارت اند: تورم، وضع بیکاری، عدم مهارت، سرمایه اقتصادی، جنسیت، بارتکفل، سرمایه اجتماعی، تحصیلات.
سنخ شناسی الگوهای روسپیگری در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روسپی ها در سراسر جهان براساس ویژگی های مختلف، طبقه بندی می شوند. این طبقه بندی کمک می کند تا شناخت بهتری از وضعیت روسپیان در هر جامعه ای به وجود آید. این پژوهش با هدف کشف، شناسایی و توصیف دقیق از الگوهای روسپیگری در مشهد انجام شده است که با رویکرد کیفی و با روش نمونه ایده آل وبری، به گونه شناسی و تیپ بندی روسپیگری اقدام شد. برای این مهم، مصاحبه های عمیقی با روسپیان انجام و زیست آنها واکاوی شد و از خلال شباهت ها و تفاوت ها در برخی مؤلفه ها، سعی شد تا تیپ های روسپیگری نمایان شود. مورد مطالعه، تمامی زنان روسپی شهر مشهدند که با توجه به اصول حاکم بر روش نمونه گیری در پژوهش های کیفی، تعدادی از آنان به صورت هدفمند و با بیشترین تفاوت انتخاب شدند و از آنها مصاحبه شد. فرایند مصاحبه تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه داشت و درنهایت با 27 نفر مصاحبه شد. الگوهای به دست آمده در این مطالعه، شامل روسپیان بی خانمان، پاتوق ها، خیابانی، صیغه ای، وابسته به خاله یا دایی، مستقل، تک پر، شبکه ای و شوگری اند.
تبیین کیفیت زندگی زنان شاغل شهر رشت از روی تغییرات و پیامدهای ناشی از سبک زندگی مدرن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تأثیر تغییرات ناشی از سبک زندگی مدرن بر کیفیت زندگی زنان انجام شد. روش تحقیق به صورت پیمایشی از نوع همبستگی و تحلیلی بود. جامعه آماری شامل زنان شاغل بالای 30 سال دارای حداقل مدرک تحصیلی لیسانس بودند که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری متغیرها پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت سنجش اعتبار ابزار از اعتبار محتوایی و جهت سنجش پایایی از آلفای کرون باخ استفاده و همگی مورد تایید قرار گرفتند. آزمون فرضیه ها با استفاده از نرم افزار spss انجام پذیرفت و نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد: تغییرات حاصل شده؛ پیامدهای فردی، پیامدهای خانوادگی و پیامدهای اجتماعی کیفیت زندگی زنان شاغل شهر رشت را تبیین نمودند. پیامدهای فردی با 25% بالاترین تأثیر و پس از آن پیامدهای خانوادگی در مرحله دوم و پیامدهای اجتماعی کمترین تأثیر را در تبیین کیفیت زندگی زنان مورد مطالعه برجای گذارد. در مجموع پیامدهای فردی، خانوادگی و اجتماعی به میزان 30% کیفیت زندگی زنان شاغل شهر رشت را تبیین نمودند. در نتیجه کیفیت زندگی زنان در ابعاد ذهنی و عینی می تواند در گرو بهره گیری مناسب از سبک های زندگی مدرن در ابعاد فردی- خانوادگی و اجتماعی باشد.
انسان آزمایشگاهی و مخدوش سازی خانواده ژنتیکی با تأکید بر نگاه چالشی فوکویاما به فن آوری زیستی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناباروری، یکی از مشکلاتی است که در جامعه انسانی از گذشته تا به امروز وجود داشته؛ اما همراه با پیشرفت جامعه و صنعتی شدن مخاطر های آن نیز افزون گردیده است. این معضل به وسیله فن آوری زیستی جدید، راه حل هایی به ارمغان آورده است، اما به موازات آن چالش هایی ایجاد کرده که نادیده گرفتن و گذر از آن قادر است فجایع اجتماعی و اخلاقی خوف ناکی ببار آورد. مسائلی که ژرفای آن از قلم اندیشمندی چون «فوکویاما» نهیبی بر آینده سرشت انسانی است. فوکویاما چنین چالش هایی را ورای جوامع به شکل ریشه ای، معطوف به هویت انسانی ارزیابی می کند، اما واقعیت آن است که چنین فن آوری هایی، بیش از آن که معضلات انفجارگونه آن در عرصه جهانی نمایان شود؛ در هر جامعه، حفره های فرهنگی و اجتماعی متعددی ایجاد خواهد کرد. در پژوهش حاضر، ضمن تکیه بر دیدگاه فوکویاما و بحث و بررسی نظریه او، با نگاهی بومی، مسأله بازبینی و حلاجی شده است. مباحث گویای آن است که با توجه به بسترهای فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی و هم چنین فقدان نظارت در عرصه تبادلی و نیز عدم شفافیت در زمینه حقوقی، به کارگیری این فن آوری در ایران با چالش های نوظهوری مواجه گردیده است که ضرورت توجه ویژه محققین و صاحب نظران علوم اجتماعی و رفتاری را دو چندان می سازد.
تاثیر سرمایه فرهنگی بر سبک های جامعه پذیری (نرم، سخت و ترکیبی) والدین (موردمطالعه شهر کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله سرمایه فرهنگی از سوی متفکران و نظریه پردازان بسیاری مطرح شده است و شرایط فعلی جهان، گسترش ارتباطات و صنعتی شدن بر اهمیت موضوع افزوده است.هدف این پژوهش شناخت سبک های جامعه پذیری در خانواده های کرمانشاهی با توجه به سرمایه فرنگی والدین بود.سبک های جامعه پذیری ذیل سه سبک نرم،سخت و ترکیبی عملیاتی و سنجش شد.سرمایه فرهنگی والدین نیز با سه بعد(عینیت یافته،نهادینه و تجسم یافته)تعریف شد.روش پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود.نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 385 نفر از والدین 35 تا 70 ساله شهر کرمانشاه انتخاب شد.به منظور اعتبار پرسشنامه از اعتبار صوری و برای تاثیر انطباق و همنوایی بین سازه نظری و تجربی پژوهش از .تحلیل عامل استفاده شد. یافته ها نشان داد که مورد مطالعه در به کار گیری سبک های جامعه پذیری با توجه به سرمایه شان متنوع عمل کرده اند. سرمایه فرهنگی (نهادینه شده، عینیت یافته و تجسدیافته) والدین در کاربرد سبک های جامعه پذیری نرم نقش مهمی داشتند. همچنین بین سرمایه فرهنگی (نهادینه شده و تجسدیافته) والدین با کاربرد سبک های جامعه پذیری سخت رابطه وجود داشت اما بین سرمایه فرهنگی (عینیت یافته) والدین و کاربرد جامعه پذیری سخت رابطه قابل قبول و معناداری مشاهده نشد. همچنین رابطه قوی و معناداری بین سرمایه فرهنگی تجسدیافته والدین و کاربرد سبک های جامعه پذیری ترکیبی وجود داشت اما بین ابعاد سرمایه فرهنگی (نهادینه شده و عینیت یافته) والدین با کاربرد سبک های جامعه پذیری ترکیبی رابطه قابل قبول و معناداری مشاهده نشد
بررسی عملکردهای هیبریدی- شناختی روسیه با تکیه بر دیاسپورا در منطقه بالتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
83 - 110
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل تحولات کشورهای منطقه بالتیک حکایت از آن دارد که روسیه، علاوه بر ابزارهای سنتی فشارهای اقتصادی و نظامی، برای مشروعیت بخشیدن به منافع خود -در فضای پس از اتحاد جماهیر شوروی- به مرور نفوذ خود را از طریق ابزارهای قدرت نرم در چارچوب استراتژی منجمد در محیط جنگ شناختی گسترش داده است. درنتیجه؛ اقلیت بزرگ روسی زبان قادرند بازیگران مؤثری در جهت دهی سیاست های پُر ابهام و البته خصمانه کرملین به شمار آیند. هدف اساسی روسیه از ارائه ابزارهای این نوع قدرت بر پایه تحقیقات و توصیه های اندیشمندانی همچون جوزف نای، دکترین پریماکوف و نظریه گراسیموف پیش می رود و به همین دلیل؛ مقاله پیش رو تلاش دارد تا با تجزیه وتحلیل دقیق و کیفی روش های عمومی و رایج علمی همچون: استنتاج، مقایسه، تشبیه، توصیف، توضیح و ترکیب بهره گرفته و از شاخص های کلیدی ازجمله؛ نقش کلیدی رسانه های اجتماعی، سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی، دیپلماسی، ایدئولوژی، قانون و اقتصاد آن را در جعبه ابزار جنگ شناختی ارائه دهد، بنابراین در مقاله حاضر بینشی از ماهیت قدرت فریب و ابهام بخشی روسیه ارائه می شود و درعین حال تلاش دارد تا منافع واقعی فدراسیون روسیه را در بخش های بعدی پژوهش مورد بحث بررسی بیشتر قرار دهد. اکنون در بیان مسئله و چالش اصلی این پژوهش می توان گفت؛ قدرت نرم به منافع چندگانه روسیه در فضای پس از اتحاد جماهیر شوروی مشروعیت آشکاری بخشیده و تلاش دارد با به کارگیری ابزارها و اقدامات خاص در این راستا، از بازیگران و اهداف تعیین شده امتیازات موردنیاز را دریافت کند. در ادامه؛ این احتمال وجود دارد مزیت چنین نفوذی، منجر به مخالفت مؤثر و جدی ایالات متحده در بین سایر جوامع و حاکمیت ها، شبیه به روسیه نیز شود.