جامعه شناسی اقتصادی و توسعه

جامعه شناسی اقتصادی و توسعه

جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال یازدهم پاییز و زمستان 1401 ویژه نامه (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

نقش ساز و کار مالیات در رابطه بین حکمرانی خوب و نابرابری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مالیات حکمرانی خوب نابرابری اجتماعی مدل سازی معادله ساختاری سازوکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۹۴
یکی از مهم ترین وظایف و ویژگی های حکمران خوب، اجرای عدالت و کاهش نابرابری اجتماعی است و مالیات از جمله سازوکارهایی است که از آن برای همین منظور استفاده می شود. سازوکار مالیات این گونه است که هرچه درآمد مردم بیشتر باشد می بایست مالیات بیشتری بپردازند و این بدان معناست که از انباشت سرمایه نزد قشر خاصی از جامعه جلوگیری شده، شکاف طبقاتی کاهش یافته و نابرابری اجتماعی نیز به حداقل می رسد. هدف از این پژوهش پاسخ به این سوال است که آیا سازوکار مالیات نقش میانجی در رابطه حکمرانی و نابرابری اجتماعی بازی می کند؟ بدین ترتیب تعداد 103 کشور که داده های مورد نیاز برای تحقیق را دارا بودند با استفاده از روش تطبیقی کمی مبتنی بر مدل سازی معادله ساختاری ارزیابی شدند و نقش میانجی مالیات در مدل رابطه حکمرانی و نابرابری اجتماعی بررسی شد. نتایج تحقیق نشان دادند که اثر نرخ مالیات بر نابرابری اجتماعی در حضور حکمرانی خوب برابر با 0.26 است. اثر حکمرانی خوب بر متغیر نرخ مالیات نیز برابر با 0.50به دست آمده است. بررسی خروجی های مدل ها حاکی از معنادار بودن این اثرها است(P-Value= 0.001). بدین سان می توان ادعا کرد که نرخ مالیات در آن ها اثر میانجی دارد. متغیر نرخ مالیات در رابطه حکمرانی خوب و نابرابری اجتماعی نقش میانجی بازی می کند؛ به گونه ای که حکمرانی خوب با حضور سازوکار مالیات منجر به کاهش نابرابری اجتماعی می شود. این نتایج نشان می دهند که مالیات می تواند یکی از سازوکارهای مهم برای حکمرانی بهتر و کاهش نابرابری اجتماعی باشد. سازوکارهای اخذ مالیات می توانند شکاف طبقاتی را کاهش دهند و بسترهای نابرابری اجتماعی را اصلاح کنند. مالیات گیری درست و هدفمند می تواند نقشی اساسی، هم در بهبود وضعیت حکمرانی و هم در کاهش نابرابری اجتماعی داشته باشد.
۲.

ترکیب جنسیتی در دسترسی به سرمایه اقتصادی- اجتماعی و عوامل مرتبط با آن (زنان و مردان متأهل ساکن در شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نابرابری سرمایه توسعه جامعه پذیری مردسالاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۵
تحقق برابری جنسیتی و کاهش شکاف جنسیتی ازجمله مهم ترین پایه های توسعه متوازن است، کاهش نابرابری در تمامی عرصه های جوامع امروزی جدا از کار صحیح، منطقی اقتصادی است، ازآنجاکه دستیابی به برابری در ترکیب جنسیتی پنجمین هدف توسعه پایدار و از اولویت های اصلی دولت ها است، لزوم توجه به این عرصه در کشور ما امری ضروری است. هدف این پژوهش ارزیابی ترکیب جنسیتی در سطوح دسترسی بر سرمایه اقتصادی- اجتماعی و عوامل مرتبط تأثیرگذار بر آن است. تئوری های مورد استفاده ترکیبی از قشربندی اجتماعی چافتز، نظریه اقتصادی بلومبرگ و سرمایه های بوردیو است. جامعه آماری پژوهش زنان و مردان متأهل بالای 18 سال شهر تبریز است که 600 نفر از آن ها با بهره گیری از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای موردمطالعه قرار گرفتند. بر اساس مهم ترین یافته های پژوهش میزان سرمایه پاسخگویان به تفکیک جنسیت متفاوت است، سرمایه اقتصادی (با میانگین 44/29) و اجتماعی (با میانگین 96/27) در بین مردان بیشتر از سرمایه زنان اقتصادی زنان (با میانگین 73/17) و سرمایه اجتماعی زنان (با میانگین 47/22) در مقایسه با همسرانشان است و از توزیع نابرابری برخوردار است، همچنین همبستگی معکوسی بین متغیر باورها و ساختار جنسیت زده و نابرابری در سرمایه زنان وجود دارد به طوریکه با افزایش باورهای جنسیت زده میزان دسترسی زنان به سرمایه کاهش پیدا می کند این همبستگی در بین مردان جهت عکس دارد و رابطه مثبت است. بر اساس نتایج تحلیل چند متغیره متغیرهای تصورات قالبی و مردسالاری توانسته اند حدود 40 درصد از تغییرات متغیر نابرابری در سرمایه بین زنان و حدود 50 درصد از تغییرات آن را بین مردان تبیین کنند و این دو متغیر با تأثیرپذیری مداخله گر جامعه پذیری جنسیتی 26 درصد بر متغیر نابرابری در سرمایه تاثیر گذار می باشند و در کل 56 درصد از کل تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر های وارد شده در مدل تبیین شده است.
۳.

نهادهای سیاسی و اقتصادی و عملکرد اقتصادی عصر پهلوی اول با تاکید بر نهادگرایی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهادهای سیاسی نهادهای اقتصادی عملکرد اقتصادی عصر پهلوی اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۲۹
در مسیر تحولات تاریخی، کشورها با بزنگاه های مهم تاریخی مواجه می شوند. بزنگاه های تاریخی در کشورهای مختلف به شیوه های گوناگونی رخ می دهند و با شکل گیری مسیرهای متفاوت، میراث جداگانه و متمایزی را برای هر کشور تولید می کند. بعد از انقلاب مشروطه، یکی از مهم ترین بزنگاه-های تاریخ معاصر ایران کودتای سوم اسفند 1299 است. تا قبل از انقلاب مشروطه در برهه های زیادی قدرت به صورت غیرمشروط تعیین می شد و شاه و حلقه های محدود به او به هزینه ی جامعه نهادهای اقتصادی را در خدمت ثروتمند شدن خود و فرادستان نزدیک به خود قرار می داد. بعد از کودتای سوم اسفند با اینکه نهادهای مجلس شورای ملی و سایر مراکز اداری تاسیس شده بودند اما هیچ کدام از نهادها همطراز قدرت شاه نبود. بحث اصلی این پژوهش که به روش بررسی تاریخی انجام گردیده است به نقش حکومت ها و فرادستان در اقتصاد و سیاست ایران و عقب ماندگی آن اشاره دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد فراگیر نکردن سیاست و اقتصاد و در اختیار گرفتن زمین های کشاورزی و کارخانه های صنعتی در دست عده ای از فرادستان که عموما زمینداران نماینده مجلس و نظامیان و شخص رضاشاه را دربر می گرفت اقتصاد و تولید ایران را در سطح معیشتی نگه داشت. به عبارتی دیگر انحصار قدرت سیاسی و نبود نهادهای محدودکننده قدرت حاکم بعد از کودتای سوم اسفند منجر به انحصار قدرت سیاسی و اقتصادی در دست حکومت و فرادستان گردید و این نهادهای سیاسی و اقتصادی میراثی برای حکومت های بعد گردید. اگرچه راه آهن و جاده و کارخانه هایی تاسیس شد و تولید و درآمد ملی افزایش یافت اما مردم عادی در شهرها و کشاورزان در روستا که جمعیت عمده ی آن دوران را تشکیل می دادند از آن بی بهره ماندند. لذا تحت نهادهای استثماری سیاسی، نهادهای فراگیر اقتصادی تاسیس نشد به طوری که درآمد و سطح مصرف و رفاه مردم تغییری نکرد.
۴.

فرا تحلیل عوامل موثر بر ادغام اقتصادی-اجتماعی مهاجران ایرانی در جوامع مقصد با تأکید بر سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادغام سرمایه انسانی مهاجران ایرانی فراتحلیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۲۴
موضوع و هدف: گسترش مهاجرت های بین المللی، بیش از پیش بر اهمیت موضوع ادغام اجتماعی و اقتصادی مهاجران افزوده است. امروزه جوامع با جمعیت قابل ملاحظه ای از مهاجران، تازه واردان و پناهندگان روبرو هستند. ادغام مهاجران همواره به عنوان یک موضوع سیاسی و عام محل بحث بوده است، گرچه در مباحث علمی نیز کمابیش موردعلاقه و تفحص می باشد. در سال های اخیر، با توجه به اهمیت ادغام مهاجران، تحقیقات متعددی در این حوزه انجام شده است. با در نظر گرفتن فراوانی و تنوع تحقیقات انجام شده در این زمینه، نیاز به انجام تحقیقات ترکیبی نظیر فراتحلیل در این حوزه احساس می شود. اصلی ترین سؤال پژوهش حاضر این است که در تحقیقات انجام شده چه عناصری از سرمایه انسانی بر ادغام مهاجران ایرانی در جوامع مقصد بیشترین تأثیر را می گذارد؟روش: روش تحقیق پژوهش حاضر، فراتحلیل می باشد. جامعه آماری تحقیق همه ی مقالات معتبر علمی هستند که در سال های 2000 تا 2019 با موضوع ادغام مهاجران ایرانی منتشر شده اند. در نهایت 23 مطالعه انتخاب و با نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA2)، مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای تحصیلات، مهارت های زبانی و مدت اقامت، به نسبت سایر متغیرها، تأثیر زیادی بر ادغام مهاجران ایرانی دارند. نتایج اندازه اثرات نشان می دهد که رابطه تحصیلات و ادغام مهاجران ایرانی، معادل 23/0 می باشد. رابطه مهارت های زبانی و ادغام مهاجران ایرانی در تحقیقات مرور شده حدود 17/0 قرار دارد. نتایج اثرات ترکیبی نشان می دهد که رابطه مدت اقامت و ادغام مهاجران ایرانی معادل 16/0 است. همچنین تأثیر عناصر سرمایه انسانی بر ادغام مهاجران ایرانی برحسب دو متغیر تعدیل گر دوره-های زمانی و کشورهای مقصد مهاجرت بررسی گردید.
۵.

مطالعه ی کیفی چالش ها و موانع تحقق شهروندی خانوادگی در بین زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان خانه دار کار بدون دستمزد نابرابری جنسیتی شهروندی خانوادگی نظریه ی داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۸۰
کارخانگی از دیرباز تاکنون با زنان همراه بوده و به دلیل بی مزد بودن آن موردتوجه تمامی اقشار جامعه و حتی خود زنان نیز نبوده و در آمارهای اقتصادی کشورها، ارزش مادی آن محاسبه نشده است. در این پژوهش، شهروندی خانوادگی، شیوه ای برای به رسمیت شناختن گروه های بااهمیتی همچون مادران و زنان بدون کارمزدی است. در این پژوهش با روش کیفی و با استراتژی نظریه ی داده بنیاد و به شیوه ی نمونه-گیری هدفمند به مصاحبه ی عمیق با 25 زن، 20 تا 60 ساله شهر قم، پرداخته شده است. طبق یافته های پژوهش، مهم ترین مسئله ای که زنان با آن روبرو بوده اند، ساختارهای اقتصادی و سیاسی مردانه بوده و دلایل آن را می توان در عدم حمایت نهادی از زنان خانه دار، چالش های اقتصادی نهادی و فردی، پیشگیری از بازاری شدن روابط اعضای خانواده، ساختارهای اقتصادی رسمی مردمحور، ساختارهای سیاسی مردانه و تبعیض جنسیتی در بازار کار جستجو کرد.به نظر میرسد زنان خانه دار باید به تربیت و پرورش نسلی اهتمام ورزند که بتواند باورها و عقاید ناصحیح اجتماعی همچون اختصاص خانه داری به زنان آن هم به عنوان فعالیتی بی ارزش و راحت و آسان، را به تدریج کنار گذارند و در این چارچوب، آنان به عنوان مادر میتوانند به فرزندان خود چه دختر و چه پسر بیاموزند که مسئولیت حفظ و نگهداری زندگی مشترک تنها بر دوش یک فرد نیست و تمامی اعضای خانواده باید برای آن کوشش نمایند. در این راستا، جامعه نیز با انجام اموری همچون ساخت برنامه هایی در صدا و سیما جهت نشان دادن ارزش فعالیت های زنان خانه دار، ارائه ی بیمه ی عمر و درمان رایگان به زنان خانه دار توسط دولت، بازنگری در الگوی نابرابر تقسیم کار جنسیتی میان زنان و مردان از طریق رسانه های جمعی، قانونی کردن خانه داری به-عنوان یک شغل توسط دولت و مجلس و همچنین تکریم خانه داری بر مبنای تقویت باورها و عقاید دینی می تواند با زنان خانه دار همراهی کند.
۶.

مردم شناسی دردهای کولبران پیرانشهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درد کولبر پیرانشهر روایت بدن مندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف: حیات کولبری و شرایط زندگی کولبران، آمیخته و آغشته با دردهایی است که در طیف وسیعی از دردهای مزمن و بیماری های دردناک گرفته تا دردهای ناشی از سختی کار، تهدیدها و احتمال صدمه و مرگ ومیر و حتی دردهای مربوط به استرس و اضطراب، خود و خانواده های آنان را دربرمی گیرد. دردهایی که حیات اجتماعی آنان چنان در آن درگیر و مضمحل شده است که تصور حیاتی فاقد درد برای بسیاری از آن مضحک و حتی غیرطبیعی است. روش: این تحقیق به روش مردم نگاری و با حضور در میدان کولبری در مناطق کوهستانی پیرانشهر و مطالعه تعدادی از کولبران و خانواده های ایشان در منطقه بالاشهر پیرانشهر و کونه خانه و روستاهای قزقاپان، گزگسک، قبرحسین و قوچ حسین صورت گرفته است. چهارچوب نظری: این نوشته بر مبنای بررسی مفهوم هبیتاس یا عادتواره دردِ کولبران به ویژه در آراء بوردیو و همچنین مطالعه مردم نگاری درد خانواده های کولبران بر اساس آراء بندیلو، ویلیامز و لاک است که می تواند برای شناخت درد و ساخت اجتماعی آن قابل توجه باشد. نتایج: نتایج نشان می دهد که درد در میدان کولبری، تمام ابعاد اجتماعی/اقتصادی و شکاف ها و فقدان های کولبر را به هم گره زده و روایت کولبران از زندگی خود را مفصل بندی می کند. حیات اجتماعی کولبران بدون مطالعه دردهای بدن مند شده آنان کاری ناتمام خواهد بود. استنتاج کلی: درد در مطالعه کولبران و روایتهای آنان و خانواده هایشان بخشی از یک خشونت ساختاری یا توسعه نامتوازن اقتصادی/اجتماعی است، که به عنوان هبیتاس درد نزد کولبران و خانواده های آن به شکلی بدنی شده با هکسیس و رفتار آنان ممزوج شده است که در زمینه و میدان کولبری نمایشی بدنی/معناشناختی از آن را می توان مشاهده کرد.
۷.

بازی زبانی توسعه : "شجاعت بودن" و "سلوک اخلاقی" ناشی از سیاق زیست زبانی (با رویکردی بر کژ کارکردهای زبانی پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسائل اجتماعی/ توسعه نیافتگی زبان بنیاد ناجامعه گشتگی شجاعت بودن سلوک اخلاقی ناشی از سیاق زیست زبانی بازی زبانی توسعه بهبودیافتگی Improvment پیوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۹
این مطالعه کیفی/غیرخطی با فن گرانددتئوری و ترکیبی از دیگر فنون توصیفی/ تحلیلی در سیاقی "هولوگرامیکال (روابط متقابل خرد/ کلان) ساخت یافته؛ این ساخت در منطقی پست مدرن، اگرچه از خصلت مرکزگریزی برخوردار است؛ اما به لحاظ پارادایمی حول محور مفهومی فلسفه زبان هایدگر (خانه هستی)، به شیوه مورد پژوهانه سازمان یافته؛ واحد مشاهده، توصیف/ تحلیل،"سیاق زیست زبانی پهلوی دوم" است. با استناد به منابع اولیه و ثانویه متعدد و "نمونه گیری هدفمند/ نظری"، در فرایندی از سرگذشت پژوهی؛ به کژکارکردهائی از سیاق زیست پهلوی در "بازی زبانی توسعه"رسیده؛ یافته های نظری پسینی زیر (استنباطات /مقوله بندی ها به روش "منفصلِ برساخته از متن") از آرای صاحب نظرانی اخذ ؛ و در ترکیب/ تلفیقی بدیع، طبق منطق پست مدرن با سیاقی ریزوماتیک (هریک در ارتباطی مستقیم با مقوله پیشین) به کار بسته شده است : "عدم شجاعت بودنِ پهلوی در و با زبان زهدانخانه ایران"؛ "عدم پیوند شاه با ساخت زبانی/فرهنگی ایران" ؛ ناهمخوانی"سلوک اخلاقی" (به مفهوم وبری) ناشی از سیاق زیست زبانی شاه با "توسعه اندیشی/کوشی". از سوی دیگر، مسائل فوق در نسبتی با کلیت تخریباتِ ساختیِ آریاگرائی (ضدیت زبانی/فرهنگی)، و کژکارکردهای آن قرار دارد که بدان تحت عنوان ابداعی "ناجامعه گشتگی" اشاره شده است. مسائل فوق الذکر، به همراه عاملیت تام الاختیار شاه در امور و خصلت"ابراز شخصیت" (به مفهوم پوپری) در بازی های زبانی (توسعه و ...) ضدیتی تام با توسعه کوشی وی داشت. این مطالعه در امتداد پرسش های افلاطون (چه کسی باید حکومت کند؟) و پوپر (چگونه باید حکومت کرد؟)؛ به منزله سومین پرسش برای مطالعات "توسعه و مسائل آن" پیشنهاد می شود : "در چه نسبتی با زبان زهدانخانه برای بازی توسعه باید کوشید؟" در سپهری از همین پرسش با طرح "صورت/سیرت" برای توسعه ، به نظر می رسد "سکونت در زبان "، صورت توسعه کوشی را به سیرت خلاقانه آن متصل نموده؛ به همراه انرژی های حاصل از "شجاعت بودن"، "سلوک اخلاقی ناشی از سیاق زیست زبانی" و ... بر شانس پدیداری توسعه می افزاید.
۸.

بررسی فرهنگ انرژی خانگی در بین بهره برداران واحدهای مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنجارهای شناختی فرهنگ مادی رویه های انرژی فرهنگ انرژی مصرف انرژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
در جامعه ایران، مصرف انرژی و هدر رفت آن، به یک مسئله ی حیاتی تبدیل شده است. بر اساس منابع موجود، مصرف انرژی خانگی بیشتر از میانگین جهانی است. این پژوهش با تاکید بر فرهنگ انرژی مصرف کنندگان خانگی در کلانشهر تهران انجام شده است. وجه تمایز تحقیق حاضر با دیگر پژوهش ها در این است که هم مصرف روزمره انرژی و هم رفتارهای تهیه تجهیزات و مصالح ساختمانی که به انرژی مربوط است را بررسی نموده است. رویکرد این تحقیق کیفی و با راهبرد نظریه زمینه ای می باشد. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختار یافته با ساکنان واحدهای مسکونی تا جایی که پژوهشگران به اشباع نظری برسند، انجام شد. بر همین اساس کد گذاری باز، محوری انجام گردید و سپس مقوله هسته از آن استخراج گردید. بر اساس کدهای مربوطه، یافته ها در سه بخش هنجارهای شناختی، فرهنگ مادی و رویه ها بهمراه موانع و تسهیلگرهای آنان تقسیم بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که هنجارهای شناختی اغلب کنشگران، در مصرف روزمره انرژی نسبتا مناسب است، اما در زمینه انتخاب تجهیزات و واحد مسکونی، بسیار پایین می باشد. از طرفی افرادی که درآمد پایینتری دارند، با انگیزه اقتصادی بر میزان مصرف روزمره انرژی، مدیریت بیشتری دارند. ولی تجهیزات و دستگاه های با استاندارد پایین تر استفاده می کنند. کنشگران پردرآمد کنترل پایین تری بر مصرف انرژی روزمره دارند، اما از تجهیزات با استاندارد بالاتری استفاده می کنند. مالکان و مستاجران نیز در فرهنگ مادی متفاوت هستند. مالکان با نگاه بلند مدت اقدام به بهره برداری از واحد مسکونی می کنند ولی مستاجران نگاه کوتاه مدتی دارند. از طرف دیگر مستاجران با انگیزه ی هزینه های مصرفی، در رویه های مصرف انرژی عملکرد بهتری دارند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳