صادق صالحی

صادق صالحی

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، مازندران، ایران.
پست الکترونیکی: s.salehi@umz.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۰۶ مورد.
۱.

سنجش میزان مشارکت کنشگران سازمان های مردم نهاد محیط زیستی با رویکرد فرهنگ محیط زیستی

تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۲
مشکلات محیط زیستی در سطح جهان و ازجمله ایران بحران هایی را ایجاد کرده است. برای تعدیل این مسائل و ایجاد سازگاری، مشارکت همه گروه های محیط زیستی ضروری است. با توجه به اینکه سمن های محیط زیستی می توانند بسترساز تغییر در رفتارهای محیط زیستی در جامعه باشند، هدف ما در این پژوهش سنجش میزان مشارکت کنشگران سمن های محیط زیستی با رویکرد فرهنگ محیط زیستی است. روش تحقیق، پیمایش و تکنیک گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه اعضای سمن های محیط زیستی ثبت شده شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبی، 376 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. برای پایایی پرسشنامه از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد که برای همه متغیرها پذیرفتنی بوده است. همچنین، اعتبار پرسشنامه ازطریق اعتبار صوری با استفاده ازنظر متخصصان و صاحب نظران در حوزه موضوع مورد مطالعه سنجیده شده و نیز برای اعتبار سازه، از آزمون تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج این آزمون، اعتبار سازه متغیرهای تحقیق را تأیید کرد. یافته های پژوهش حاکی از سطح بالای فرهنگ محیط زیستی در بین اکثریت پاسخگویان (3/97) بود. همچنین، بین فرهنگ محیط زیستی و مشارکت اعضای سمن ها رابطه مثبت، مستقیم و معنی داری گزارش شد. افزون بر این، نسبتی از واریانس متغیر مشارکت که متغیرهای پژوهش تبیین کردند، 7/33 درصد است؛ یعنی 7/33 درصد از تغییرات متغیر مشارکت محیط زیستی با متغیرهای مستقل پوشش داده می شود. می توان نتیجه گرفت در تعامل بین فرهنگ و جامعه، آنچه هدایت گر رفتار و مشارکت است، فرهنگ است و با در نظر گرفتن ابعاد فرهنگی یا تغییر در آنها می توان سمت وسوی کنش های انسان ها را نیز تغییر داد و مشارکت آنها را در راستای توسعه پایدار افزون کرد.
۲.

بررسی تأثیر فعالیت های فرهنگی دهیاری ها بر رفتارهای محیط زیستی در روستاهای غرب گیلان (مجموعه آبادی های طوالش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ سازی محیط زیستی دهیاری تحلیل محتوای کیفی روستاهای غرب گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۲۵
امروزه، بنیادی ترین عامل در پیدایش محیط زیست گرایی، نهادینه کردن فرهنگ حفاظتی است. این مهم برعهده سازمان هایی است که در سطح محلی ازجمله مدیریتی ایجاد شده اند. دهیاری یکی از کارگزاران فرهنگ سازی محیط زیستی است که نقشی اثرگذار در حفظ پایداری محیط زیست روستایی برعهده دارد. این پژوهش کیفی، با هدف بررسی فعالیت های فرهنگ سازی محیط زیستی دهیاری ها در مجموعه روستاهای طوالش در غرب گیلان انجام شده است. جامعه مطالعاتی شامل 43 نفر از روستاییان است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه نیمه ساخت یافته قرار گرفتند. داده ها براساس تحلیل محتوای کیفی قیاسی جهت دار، تحلیل شدند. اعتبار یافته های این تحقیق به دو شیوه باورپذیرکردن گزینشی و ارزیابی اعتبار به روش ارتباطی حاصل شد. براساس مفهوم «فرهنگ سازی محیط زیستی» به عنوان مفهوم تعدیل یافته مبتنی بر نظریه ارزش های مادی/فرامادی اینگلهارت، 6 مقوله، 8 زیرمقوله و 10 کد استخراج و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که عمده فعالیت های دهیاری ها متمرکز بر مدیریت پسماند و آموزشِ محدود تفکیک زباله از مبدأ بوده است. فعالیت های محیط زیستی دهیاری ها، محدود و مقطعی و مشارکت آن ها، شعاری و نمادین است. ضمن اینکه در این حیطه، مشارکت روستاییان نیز ناچیز بوده است. در واقع، نتایج حاکی از آن است که دهیاری ها به عنوان مدیریت اجرایی در سطح روستاها، در زمینه فرهنگ سازی محیط زیستی روستاییان موفق نبوده است. گزاره نظری مجموع یافته های این بررسی بدین صورت تدوین شده است: «در نواحی روستایی، مجموعه موانع اجتماعی-ساختاری؛ یعنی سازمانی، اقتصادی-زیربنایی و شناختی-فرهنگی به انضمام موقعیت جغرافیایی روستاها به عنوان چالش های عمده نهاد دهیاری برای ارتقای فرهنگ حفاظت از محیط زیست شناخته می شوند. در سطح مدیریت محلی، فقدان نظام مدیریتی یکپارچه و پایدار در عرصه ارتقای فرهنگ رفتاری حفاظت از محیط زیست، امری اجتماعی است».
۳.

سازمان های غیردولتی و برساخت مسائل محیط زیست: توقف طرح بایوجمی در تالاب انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برساخت گرایی اجتماعی ادعاسازی مسائل محیط زیست سازمان های غیردولتی استان گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۱۹
اهداف: مقاله حاضر با هدف مطالعه نقش سازمان های غیردولتی در برساخت مسائل محیط زیست و با تمرکز به پروژه رسوب زدایی بایوجمی در تالاب انزلی، از منظری اجتماعی نوشته شده است. با آغاز مراحل آزمایشی پروژه بایوجمی، جنبش ضد بایوجمی در استان گیلان با مرکزیت شهر انزلی به راه افتاد که سازمان های غیردولتی یکی از مدعیان اصلی این جنبش بودند. ادعاسازی به عنوان بخشی از رویکرد برساخت گرایی اجتماعی، شیوه ای را که مشکلات محیط زیستی و همچنین ابزارها و شیوه های رسیدگی به آن ها از نظر اجتماعی ساخته شده و مورد مناقشه قرار می گیرند، برجسته می کند. این نوع برداشت از مشکلات محیط زیست به معنای تعریف این مسائل بدون توجه به ابعاد عینی آن ها نیست. بلکه منظور این است که باید به فرآیندهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی مربوط به پیدایش چنین مشکلاتی نیز توجه کرد. روش مطالعه: پژوهش با روش مطالعه موردی کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون متون حاصل از مصاحبه، مشاهده و اسناد انجام شده است. مشارکت کنندگان 26 نفر از مؤسسان و هیأت مدیره سازمان های غیردولتی محیط زیستی استان گیلان هستند و اطلاعات مورد نیاز به کمک مصاحبه عمیق از مشارکت کنندگان، مطالعه اسناد و مشاهده میدانی گردآوری شد. یافته ها: بر اساس مطالعه فعالیت های سازمان های غیردولتی در زمینه محیط زیست، بالاخص در زمینه مقاومت علیه اجرای بایوجمی، شش مضمون فراگیر شامل عملکردهای علمی، بلاغتی، آموزشی- ترویجی، رسانه ای، ارتباطات سازمانی و تاکتیک های عملی در مناقشه سیاسی، از داده های حاصل از تحقیق استخراج شد که بیانگر شیوه عمل سازمان های غیردولتی در فرآیند برساخت مسائل محیط زیستی است. نتیجه گیری: طی فرآیندی که شامل عملکرد سازمان ها در مضامین مذکور است، مسأله بایوجمی در عرصه عمومی مورد توجه قرار گرفته و تصمیم مبتنی بر خواست و ادعای سازمان های غیردولتی، برای حل آن گرفته می شود. با این وصف نتیجه کنشگری سازمان های غیردولتی در زمینه پروژه بایوجمی، در نهایت دستور توقف اجرای آن را به همراه داشت.
۴.

نقش سرمایه فرهنگی در حمایت از توسعه سفرهای دریایی (مطالعه موردی: شهر ساحلی نوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه فرهنگی مسافرت های دریایی گردشگری دریایی توسعه سفر های دریایی نوشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۱
زمینه و هدف: دریا و سواحل آن به علت داشتن جاذبه های زیبا و جذاب از دیرباز مورد توجه عموم مردم بوده و همواره در کشورهای مختلف به عنوان مقصد سفر برای گذران اوقات فراغت با انگیزه تفریح و استراحت انتخاب می شود. در دهه های اخیر نیز سفرهای دریایی به عنوان یکی از شاخه های پر طرفدار گردشگری در سطوح بین المللی مطرح شده و در حال حاضر، سفر دریایی به عنوان یکی از بخش های کلیدی در رشد صنعت گردشگری شناخته می شود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش سرمایه فرهنگی در حمایت از توسعه سفرهای دریایی در نوشهر می باشد. روش شناسی: این تحقیق در زمره تحقیقات پیمایشی می باشد که اطلاعات آن با استفاده از ابزار پرسش نامه جمع آوری شده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه افراد ساکن در شهر نوشهر در استان مازندران تشکیل داده اند که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه (n) برابر با 382 نفر برابر شد و برای کاهش خطا به400 نفر افزایش یافت. ضریب آلفا کرونباخ در این مطالعه در بعد عینیت یافته برابر با (74/0)، بعد تجسم یافته برابر با (71/0) و بعد نهادینه شده برابر با (80/0) برآورد شده و مورد تأیید واقع شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که میانگین نگرش افراد ساکن نسبت به توسعه سفر دریایی (از نمره 5)، در بعد اقتصادی 13/3، در بعد اجتماعی-فرهنگی 28/3 و در بعد زیست محیطی برابر با 75/3 بوده است. علاوه بر این، نتایج این تحقیق نشان می دهد که نگرش افراد نسبت به توسعه سفر دریایی در حد متوسط رو به بالا می باشد. همچنین، میانگین ابعاد سرمایه فرهنگی نسبت به حمایت از توسعه سفر دریایی (از نمره 5)، در بعد عینیت یافته 91/2، تجسم یافته 11/3 و نهایتأ در بعد نهادینه شده 86/2 بوده است. نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج تحقیق حاکی از آن است که که سرمایه فرهنگی افراد در حمایت از توسعه سفر دریایی در بعد تجسم یافته در حد متوسط رو به بالا می باشد. نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد که بین سرمایه فرهنگی با توسعه و بین حمایت مردم با میزان توسعه مسافرت های دریایی همبستگی و رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با افزایش تحصبلات و سن افراد میزان حمایتشان از توسعه افزایش می یابد؛ اما از لحاظ آماری بین سن با میزان حمایت مردم رابطه معناداری وجود ندارد. نوآوری و اصالت: با توجه به حمایت مردم محلی از طرح های توسعه ای در زمینه سفر دریایی، سیاست گذران و برنامه ریزان می توانند با برخورداری از این حمایت اجتماعی، زمینه های مناسب برای سرمایه گذاری جهت توسعه مسافرت دریاییی را در این منطقه فراهم سازند.
۵.

بررسی تطبیقی نفس از دیدگاه حسن زاده آملی و فروید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس تجرد مراتب نفس نهاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۷
در روان شناسی، شناخت نفس و مراتب آن نقش بنیادینی در شناخت انسان دارد. از طرفی نفس شناسی در بسیاری از نظریات اخلاقی مبنای شکل گیری فضایل اخلاقی است. ازآنجاکه نفس در نظریات اخلاق فلسفی اسلامی قرابت هایی با شخصیت و نفس شناسی در نظریات روان شناسی دارد، می توان بررسی تطبیقی بین دیدگاه حسن زاده آملی و فروید انجام داد. یکی از مسائل مهم در شناخت انسان و شخصیت او، بحث نفس و نظریه های مربوط به آن است و می توان فت آنچه مطالعات پراکنده روان شناسی را انسجام می بخشد و به آن ها معنا و مفهوم روشنی می دهد، تفسیر این یافته ها و مطالعات در سایه نظریه منسجمی است که بتواند رفتار انسان را در تمامی ابعاد آن توجیه و تبیین کند. ازاین رو در این پژوهش تلاش شده است با روش تحلیل محتوا به بررسی تطبیقی نفس از دیدگاه حسن زاده آملی و فروید پرداخته شود. از دیدگاه حسن زاده آملی، نفس جوهری است که به علت بی حدوحصر بودن سعه وجودی آن، تعریف بردار نیست، ملکات اعمال و ادراکات در نفس انسان افزون بر تأثیر در ذات، موجب اتحاد آن ها با ذات انسان می گردد، تا آنجا که در سرای آخرت هر نفس انسانی، یک نوع خواهدبود تحت جنس، نه فرد که تحت نوع است؛ اما از دیدگاه فروید مفاهیم او، من و من برتر، هم انواع مختلف نفس هستند و هم در مراحل مختلف رشد فرد به وجودمی آیند.
۶.

الگوسازی فرانظری پارادایم برساخت گرایی- تفسیری در تبیین مسائل محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرانظریه پردازی پارادایم برساخت گرایی مسائل محیط زیست سطوح واقعیت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۸۲
محیط زیست، حوزه ای میان رشته ای است که مطالعه آن بینشی تلفیقی می طلبد. بسیاری از اندیشمندان این حوزه برای مطالعه مسائل محیط زیست، رویکرد برساخت گرایی را به کار می گیرند. چرا که این نظریه به نقش عوامل اجتماعی در کنار عوامل فنی و اکولوژیکی در تبیین مسائل محیط زیستی تأکید دارد. هدف مقاله حاضر این است که با رویکردی فرانظری، به مطالعه پارادایم برساخت گرایی- تفسیری و تعیین قضایای شناختی آن و همچنین ارائه الگویی برای مطالعه برساخت مسائل محیط زیست بپردازد. این مقاله در بستری نظری، با کمک روش فرانظری و ابزار فرانظریه پردازی ریتزر، در جهت نیل به اهداف مذکور انجام شده است. یافته های حاصل از مطالعه سیر تحول فکری پارادایم برساخت گرایی، در اندیشه های کلاسیک و معاصر نشان می دهد، مبانی فلسفی این پارادایم در اندیشه فیلسوفانی قرار دارد که به مطالعه برهمکنش ابژه ها و سوژه ها تأکید دارند. این مکتب در جامعه شناسی برهمکنش ها و زمینه های اجتماعی آن را مطالعه می کند. اندیشمندان حوزه جامعه شناسی مسائل اجتماعی و به طور خاص مسائل محیط زیست، دیدگاه برساخت گرایی را برای مطالعه کشف، ظهور و موفقیت طرح مسائل محیط زیستی به کار می گیرند. با تشکیل مکاتب مطلق و متنی در برساخت گرایی، این رویکرد از ذهن گرایی محض، به سمت توجه به عوامل عینی و ذهنی روی می آورد. بنابراین همچون بسیاری از متفکران دیگر، صاحب بینش تلفیقی شده و به ترکیب سطوح چندگانه واقعیت های اجتماعی مورد اشاره ریتزر، می پردازند. سطوح واقعیت های محیط زیستی در اندیشه برساخت گرا، ارتباط و همپوشانی دارند. در مطالعات اجتماعی باید به ترکیب این قضایا توجه شود. نتایج مقاله حاضر، ارتباط و تعامل قضایای محیط زیستی را در الگوی پارادایمی سطوح عمده واقعیت های محیط زیستی، در نظریه برساختی تفسیری مسائل محیط زیست نشان می دهد.
۷.

تغییرات آب وهوا و جامعه کشاورزی (مطالعه ادراک کشاورزان استان اصفهان از پیامدهای مرتبط با تغییرات آب وهوا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیامد تغییرات آب وهوا تقویت اجتماعی خطر کشاورزان نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۷
امروزه تغییرات آب وهوا به دلیل ماهیت جهانی آن، پیامدهای گسترده ای برای همه کشورها به همراه دارد. ایران به عنوان کشوری درحال توسعه، آسیب های زیادی از تغییرات آب وهوا دیده است. استان اصفهان به دلیل برخورداری از جغرافیای خشک، پدیده های آب وهوایی مانند خشکسالی را تجربه کرده است. یکی از آسیب پذیرترین گروه ها در برابر تغییرات آب وهوا، کشاورزان هستند. هدف از این مطالعه، بررسی ادراک کشاورزان از پیامدهای تغییرات آب وهوا در استان اصفهان است.پژوهش حاضر، کیفی و میدانی است. تکنیک پژوهش حاضر، مصاحبه های نیمه ساختاریافته است. در این پژوهش، 29 مصاحبه با نمونه گیری هدفمند و نظری انجام گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل نظریه زمینه ای کدگذاری شدند.در این مطالعه «تغییرات آب وهوا به مثابه مخاطره چندبعدی» به عنوان مقوله اصلی استخراج شد. براساس ادراک و تفسیر کشاورزان، تغییرات آب وهوا زندگی کشاورزان را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، روانی، محیط زیستی و کشاورزی تحت الشعاع قرار داده است.تغییرات اقلیمی تأثیرات جبران ناپذیری بر ساختار روستاها داشته است. حوزه های اجتماعی، اقتصادی، روانی، محیط زیستی و کشاورزی کاملاً به یکدیگر وابسته هستند و تغییر در هریک به تغییر در دیگری منجر می شود. کشاورزان ابتدا خطرات تغییرات آب وهوایی را از طریق ایستگاه های مختلف اطلاعات اجتماعی و شخصی درک می کنند. سپس با توجه به ادراک خطرات، پاسخ هایی می دهند که اثرات را موجی و آثار سطوح دیگر را گسترش می دهد. احیای سیستم های محلی مدیریت آب، افزایش آگاهی کشاورزان و اجرای قوانین مؤثر می تواند اثرات تغییرات آب وهوایی بر زندگی کشاورزان را کاهش دهد.
۸.

بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی گسترش خانه های دوم در نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری روستایی خانه های دوم اثرات اقتصادی اجتماعی اثرات زیست محیطی سواد کوه شمالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۳
گردشگری خانه های دوم یکی از انواع گردشگری که به طورخاص با مردم محلی در ارتباط است و از این نظر، اثرات این نوع گردشگری و مدیریت درست آن، اهمیت دارد. هدف از این تحقیق بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی گسترش خانه های دوم در نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظرروش، توصیفی-تحلیلی می باشد. اطلاعات و داده های مورد نیاز در مورد اثرات توسعه خانه های دوم از طریق مطالعات میدانی و پیمایشی جمع آوری گردید جامعه آماری این پژوهش، مردمان بومی ساکن در روستاهای شهرستان سوادکوه شمالی هستند که شامل 4 روستا از بخش مرکزی دهستان شرق و غرب شیرگاه و 3 روستا از بخش نارنجستان دهستان هتکه با جمعیت 1620 نفر می باشد که 354 نفر به عنوان نمونه انخاب گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که شکل گیری و گسترش پدیده خانه های دوم تاثیرات چشمگیری بردگرگونی های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی داشته است. نتایج نشان داد که بیشترین تاثیر گسترش خانه های دوم مربوط به اثرات اقتصادی با میانگین(M=3.66) و کمترین تاثیر را اثرات زیست محیطی با میانگین (M=2.96) داشته است. همچنین یافته ها نشان داد که از بین اثرات مثبت و منفی، بیشترین تاثیر گسترش خانه های دوم مربوط به اثر اقتصادی منفی با (M=4.12) وکمترین تاثیر را اثر مثبت زیست محیطی با میانگین(M=2.82) داشته است.
۹.

سرمایه فرهنگی و مشارکت اعضای سازمان های مردم نهاد محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سمن های محیط زیستی سرمایه فرهنگی مشارکت مؤلفه های محیط زیستی تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۱۶
مسائل محیط زیستی ناشی از رفتارهای انتفاعی انسان ها با طبیعت از یک سو، و لزوم انجام برنامه های سازگاری با تغییرات آب و هوایی از سوی دیگر، و نیز ناتوانی دستگاه های اجرایی در اجرای کامل برنامه ها، سبب اهمیت یافتن مشارکت گسترده همه گروه ها، ازجمله سمن های محیط زیستی، می شود. مشارکت از عوامل گوناگونی تأثیر می پذیرد که یکی از این عوامل برخورداری از سرمایه فرهنگی است. هدف مقاله حاضر، تحلیل جامعه شناختی تأثیر سرمایه فرهنگی اعضای سمن ها بر مشارکت محیط زیستی است. روش انجام پژوهش، پیمایش بوده و برای گرد آوری داده ها از روش پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را همه اعضای سمن های محیط زیستی شهر تهران تشکیل داده اند. حجم نمونه 376 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبی انتخاب شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سرمایه فرهنگی و مشارکت بیشتر پاسخ گویان در «حد متوسط و بیشتر» است و با افزایش سرمایه فرهنگی و هریک از ابعاد آن به گونه ای جداگانه، مشارکت افزایش یافته و اعضای برخوردار از سرمایه فرهنگی توانستند با به کارگیری سازوکارهای خلاقانه در موارد زیر نقش داشته باشند: ایجاد انگیزه برای مشارکت مردم و سرمایه گذاران، اجرای برنامه های نمادین با هدف ترویج، انتقال دانش و آموزش محیط زیستی، تسهیل گری، مطالبه گری، توان افزایی، افزایش تعامل با جامعه، تأثیرگذاری بر دولت و جوامع محلی، و.... به این ترتیب، می توان نتیجه گرفت که سمن های محیط زیستی می توانند در ایجاد زمینه های پایداری در بین مردم نقش داشته و مروجان خوبی برای برساخت مسائل محیط زیستی در سطح جامعه باشند.
۱۰.

مطالعه اجتماعی امکان های گذار از سوخت های فسیلی به تجدیدپذیر در بین روستاییان مازندران (مطالعه موردی: انرژی خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انرژی های تجدید پذیر قصد پذیرش نظریه ی اشاعه پنل خورشیدی مازندران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۵۹
ایران به عنوان کشوری که به شدت به انرژی های متداول فسیلی متکی است، ناگزیر است تا در آینده ای نزدیک این روند را به نفع تجدیدپذیرها تغییر دهد. با توجه به عدم استقبال جمعی از انرژی های نو به ویژه استفاده از پنل خورشیدی، تحقیق حاضر درصدد است تا عوامل زمینه ای این عدم پذیرش را بررسی کند. پرسش اساسی این است که موانع اجتماعی پذیرش پنل های خورشیدی در بین مردم کدم اند؟ بدین منظور، متغیر وابسته این تحقیق قصد پذیرش است. برای پاسخ به این پرسش از یک مدل تلفیقی استفاده شده است که مبتنی بر سه نظریه ی جاافتاده در حوزه پذیرش فناوری های جدید (نظریه اشاعه نوآوری راجرز، نظریه پذیرش فناوری دیویس و نظریه پذیرش اجتماعی ووستنهاگن) است. این مطالعه از نوع کمی است و داده های آن از 462 نفر از ساکنان روستاهای استان مازندران در سال 1398 جمع آوری شده اند. ضرایب پایایی درونی تمام متغیرها بالاتر از 68/0 است و اعتبار سازه برای تمامی سازه های موردمطالعه در این تحقیق بالاتر از 650/0 قرار دارند. بر اساس وزن های رگرسیونی استاندارد به دست آمده، از مجموع نمونه های موردبررسی در این تحقیق، تنها 19 درصد از پاسخگویان تمایل به نصب پنل خورشیدی در آینده ی نزدیک دارند و 36 درصد هم ابراز داشتند که هیچ تمایلی برای نصب این فناوری ندارند. بیشترین اثر کل (36%) بر روی متغیر قصد رفتاری (متغیر اصلی تحقیق)، مربوط به متغیر سهولتِ مصرفِ درک شده می باشد و به طورکلی 19 درصد از تغییرات متغیر وابسته (موانع اجتماعی پذیرش) توسط عوامل مطرح شده در مدل تحقیق تبیین می شوند.
۱۱.

تحلیل دلایل اجتماعی تخریب منابع آب روستایی (مورد مطالعه: مناطق روستایی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید صنعتی فعالیت های کشاورزی منابع آبی مناطق روستایی نظریه چرخه تولید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۲۸
بیان مس ئ له و اهمیت موضوع: فعالیت های اقتصادی در مازندران همواره بر تولیدات کشاورزی متمرکز بوده است. کشاورزان از منابع آبی برای فعالیت های خود به ره برداری می کردند، اما نوع جدیدی از تولید در کنار این روش سنتی شکل گرفته است که مبتنی بر تولید برای کسب سود است. این نوع تولید و رقابت برای کسب سود بیشتر موجب تخلیه منابع آبی استان شده است. با توجه به اهمیت منابع آب در حیات جوامع و نیز اهمیت رشد کشاورزی در فرایند توسعه جوامع، در این تحقیق، با استفاده از نظریه چرخه تولید اشنایبرگ به بررسی س ؤ الات زیر پردا خته شده است : 1 . رشد تولیدات کشاورزی چه ت أ ثیری در منابع آبی گذاشته است؟ 2 . کارگران استان مازندران چه ت أ ثیری در منابع آبی گذاشته اند؟ 3 . دولت و نهادهای دولتی چه تأثیری در منابع آبی گذاشته اند؟ روش تحقیق: در این تحقیق از روش اسنادی برای بررسی نقش هریک از عوامل تولید در تخریب منابع آبی استان مازندران استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان دهنده رشد سرمایه گذاری در زمینه های به کارگیری ماشین آلات کشاورزی، کود، سموم ، و سطوح زیر کشت محصولات آبی بوده است که باعث افزایش تولیدات زراعی آب بر از 1374501 تن به 2019620 تن شده است. هم زمان، میزان مصرف آبخوان های استان از 791 میلیون متر مکعب به 1397 میلیون متر مکعب طی سال های 1389 تا 1398 رسیده است. نتایج : نتایج تحقیق حاضر بیانگر آن است که نظریه چرخه تولید تببین جامعه شناختی مناسبی برای علل تخریب منابع آبی استان مازندران ارا ئ ه می دهد.
۱۲.

ادراک کشاورزان از موانع و تسهیل کننده های اجتماعی سازگاری با تغییرات آب و هوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان اصفهان دانش تغییرات آب و هوا رسانه سازگاری با تغییرات آب و هوا سرمایه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۱۸۵
تغییرات آب و هوا اکنون به یکی از چالش برانگیزترین مسائل اجتماعی جوامع مدرن تبدیل شده که منشأ انسانی آن مورد اثبات قرار گرفته است. نقش انسان ها در انتشار گاز دی اکسید کربن و افزایش سطح گازهای گلخانه ای، موجبات گرمایش زمین و تغییرات ناگوار آب و هوا را فراهم آورده است. استان اصفهان آسیب های محیط زیستی زیادی را در رابطه با پدیده ی تغییرات آب و هوا علی الخصوص در بخش کشاورزی تجربه می کند. هدف این پژوهش بررسی ادراک کشاورزان از موانع و تسهیل کننده های سازگاری با تغییرات آب و هوا است. رویکرد این پژوهش کیفی است. در این پژوهش تعداد 29 مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با کشاورزان استان اصفهان انجام شده است. یافته ها نشان داد که کشاورزان 5 نوع راهبرد سازگاری آسیب زا، دولت محور، کشاورزی تکنولوژیک، بوم سازگار و دگرشغلی را در مقابله با تغییرات آب و هوا انجام می دهند. موانع سازگاری شامل ضعف اعتماد نهادی، شبکه ی همکاری ضعیف کشاورزان، آینده ی پیش بینی ناپذیر، موانع ساختاری، فقر اطلاعاتی و اطلاعات کسب شده ی غیرموثق رسانه ای است. همچنین تسهیل کننده های سازگاری شامل دانش تغییرات آب و هوا، خودکارآمدی ادراک شده، کارآمدی اقدامات سازگاری ادراک شده، حس تعلق مکانی و حمایت دولتی است. موانع و تسهیل کننده های سازگاری با تغییرات آب و هوا، جنبه های فردی و ساختاری دارد. هم راستایی آموزش ها در مورد اقدامات سازگاری با کمک ها و حمایت های دولتی و تقویت سرمایه اجتماعی، می تواند عاملی در جهت سازگاری بیشتر کشاورزان با تغییرات آب و هوا باشد.
۱۳.

موانع پایداری محیط زیست روستایی با تأکید بر زمینه های اقتصادی در روستاهای طوالش(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۵۸
محیط زیست مناطق روستایی علی رغم دارا بودن تنوع زیستیِ غنی، در معرض تخریب فزاینده قرار دارد. هدف این پژوهش، بررسی زمینه های اقتصادی و مدیریتیِ شکل گیری مشکلات محیط زیستیِ روستاهای طوالش در غرب استان گیلان با رویکردی کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. جامعه مطالعاتی شامل 35 نفر از مسئولین و روستاییان است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع، تا رسیدن به اشباع نظری، در بهار و تابستان 1399، مورد مصاحبه نیمه ساخت یافته قرار گرفتند. روایی و پایایی به روش ارتباطی یعنی کنترل و اعتباریابی توسط مشارکت کنندگان ارزیابی گردید. تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری صورت گرفت. در کدگذاری باز، هفت مفهوم شناسایی و در کدگذاری محوری 23 مقوله عمده استخراج شد. از طریق کدگذاری انتخابی، هسته اصلی کشف و مدل پارادایمی ترسیم گردید. «تخریب محیط زیست و ناپایداری اکوسیستم» به عنوان پدیده اصلی شناخته شد. شرایط علّی شامل: اقتصاد تک محصولی، ناکارامدی سازمانی و مدیریتی، واگرایی سازمانی، معیشت وابسته و بیکاری؛ شرایط مداخله گر شامل: دخالت سازمانی، کمبود نیروی متخصص، فروش زمین، خرده مالکی و صنایع کوچک ارائه شد. در مجموع، یافته ها نشان داد که تخریب محیط زیست یک پدیده چندعلیتی است که مدل نظری «همگرایی چندعلیتی محیط زیستی» مفهوم سازی شد. گزاره نهایی منتج از مدل پارادایمی عبارت است از: در نواحی روستایی، تخریب محیط زیست و ناپایداری اکوسیستم در بستری از همگرایی زمینه های اقتصادی-مدیریتی بروز می یابند. در این راستا، ادغام مدیریتی، اصلاح منابع انسانی در سازمان های مسئول، تعریف معیشت های جایگزین، آموزش متناسب با معیشت، سندیکایی کردن تولیدات روستایی و اجرای جامع طرح کاداستر جهت مسئولیت پذیری و نظارت بیشتر سازمانی، تقویت اقتصاد جوامع محلی، معیشت پایدار و امنیت اقتصادی روستاییان و پیشگیری از تصرف اراضی طبیعی-ملی گامی ضروری برای تحقق پایداری محیط زیستی می باشد.
۱۴.

بررسی جامعه شناختی فرهنگ انرژی در بین کنشگران ساخت مسکن و ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنجارهای شناختی فرهنگ مادی رویه های انرژی فرهنگ انرژی کنشگران ساخت وساز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۷۳
امروزه مسئله ی هدررفت انرژی، یکی از مهم ترین چالش های محیط زیست می باشد. بر اساس پژوهش ها، مصرف انرژی خانگی در ایران نسبت به میانگین جهانی آن بالاتر است. بسیاری از پژوهش ها، صرفا به فرهنگ مصرف کنندگان در واحدهای مسکونی تمرکز کرده اند؛ درحالیکه در بسیاری از اوقات شرایط فیزیکی ساختمان منجر به هدر رفت انرژی می شود. شرایط فیزیکی ساختمان نیز قبل از سکونت توسط سازندگان، مهندسان و عوامل دیگر بوجود آمده است. بنابراین کنشگران در حوزه ی ساخت وساز موضعیت پژوهش جاری است. رویکرد این پژوهش کیفی و با راهبرد نظریه زمینه ای انجام پذیرفته است. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختار یافته با کنشگران ساخت و ساز انجام شده است. با استفاده از نظریه زمینه ای تا جایی که به پژوهشگران به اشباع نظری برسند، مصاحبه ها انجام شد. بر همین اساس کد گذاری باز، محوری انجام گردید و سپس مقوله هسته از آن استخراج گردید. ابتدا بر اساس کدهای مربوطه، یافته ها در سه بخش هنجارهای شناختی، فرهنگ مادی و رویه ها بهمراه موانع و تسهیلگرهای آنان تقسیم بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که سطح دانش و نگرش کنشگران، هنجارهای شناختی را تضعیف نموده است و این موضوع بخصوص در مناطق پایین شهر بیشتر به چشم می خورد. همچنین هزینه ها و مرسومات، بالاترین اثر را در نوع فرهنگ مادی کنشگران دارد. بیشترین تسهیلگری در فرهنگ انرژی ساخت وساز را رویه های انرژی و سپس فرهنگ مادی در قسمت های بالای شهر تهران دارد و نیز هنجارهای شناختی و فرهنگ مادی در پایین شهر، اثر کمتری بر فرهنگ انرژی ساخت وساز دارد.
۱۵.

شناسایی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر مصرف انرژی خانگی (مروری سیستماتیک بر مطالعات حوزه انرژی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انرژی رفتار سبک زندگی مصرف مرور سیستماتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۱۶۹
امروزه مسئله انرژی و مصرف آن از مسائل مهم جهان از جمله ایران (به ویژه مصرف در بخش خانگی) است. این پژوهش به منظور شناخت عوامل مؤثر بر مصرف انرژی خانگی و تعیین چشم اندازهای پژوهشی آتی در این حوزه صورت گرفته است. در راستای شناخت مصرف و رفتار مصرفی در بخش خانگی، مطالعات متعددی انجام شده، ولی زوایای دید هر پژوهش، متکی به عناصر خاصی بوده است. رویکرد مرور سیستماتیک می تواند با بررسی و تحلیل یافته های تحقیقات، آنچه در پژوهش های مختلف گزارش شده است، در قالب جدید تحلیل و ارائه کند؛ در این تحقیق با استفاده از مرور سیستماتیک، از طریق خوانش 176 مقاله و غربالگری آن ها و درنهایت انتخاب 40 مقاله علمی، سعی شده عوامل مؤثر بر مصرف انرژی خانگی مطرح شود. یافته ها از طریق به کارگیری روش کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) و مقوله بندی فرعی و اصلی آن ها حاصل شده است. برای اعتبار از راهبرد های اعتبارپذیری، تاییدپذیری و اطمینان پذیری استفاده شده است. از میان داده های بررسی شده، سه سطح کلان (حاکمیت)، میانه (اجتماع) و خرد (خانواده) حاصل شده و روابط مستقیم و غیرمستقیم در هر سطح، در قالب مدل علی تدوین شده است. نتایج نشان می دهد در سطح حاکمیت (نظام آموزشی و رسانه، سیاست های انرژی و قانون گذاری، مدیریت اجرایی دولت و نهادهای مرتبط با انرژی، مدیریت تولید، توزیع و مصرف انرژی، توسعه فناوری، و استاندارد شهرسازی و معماری)، در سطح اجتماع (عوامل اجتماعی و فرهنگی، آگاهی عمومی و عوامل میان فردی) و در سطح خانوار (ویژگی های جمعیت شناختی خانوار، سبک زندگی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی) بر مصرف انرژی خانگی تأثیرگذار هستند. نتایج این پژوهش می تواند راهنما و هدایت کننده پژوهش های آتی در حوزه انرژی، برای گسترش تحقیقات بین رشته ای (با ورود عوامل جامعه شناختی) باشد.
۱۶.

بررسی فرهنگ انرژی خانگی در بین بهره برداران واحدهای مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنجارهای شناختی فرهنگ مادی رویه های انرژی فرهنگ انرژی مصرف انرژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
در جامعه ایران، مصرف انرژی و هدر رفت آن، به یک مسئله ی حیاتی تبدیل شده است. بر اساس منابع موجود، مصرف انرژی خانگی بیشتر از میانگین جهانی است. این پژوهش با تاکید بر فرهنگ انرژی مصرف کنندگان خانگی در کلانشهر تهران انجام شده است. وجه تمایز تحقیق حاضر با دیگر پژوهش ها در این است که هم مصرف روزمره انرژی و هم رفتارهای تهیه تجهیزات و مصالح ساختمانی که به انرژی مربوط است را بررسی نموده است. رویکرد این تحقیق کیفی و با راهبرد نظریه زمینه ای می باشد. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختار یافته با ساکنان واحدهای مسکونی تا جایی که پژوهشگران به اشباع نظری برسند، انجام شد. بر همین اساس کد گذاری باز، محوری انجام گردید و سپس مقوله هسته از آن استخراج گردید. بر اساس کدهای مربوطه، یافته ها در سه بخش هنجارهای شناختی، فرهنگ مادی و رویه ها بهمراه موانع و تسهیلگرهای آنان تقسیم بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که هنجارهای شناختی اغلب کنشگران، در مصرف روزمره انرژی نسبتا مناسب است، اما در زمینه انتخاب تجهیزات و واحد مسکونی، بسیار پایین می باشد. از طرفی افرادی که درآمد پایینتری دارند، با انگیزه اقتصادی بر میزان مصرف روزمره انرژی، مدیریت بیشتری دارند. ولی تجهیزات و دستگاه های با استاندارد پایین تر استفاده می کنند. کنشگران پردرآمد کنترل پایین تری بر مصرف انرژی روزمره دارند، اما از تجهیزات با استاندارد بالاتری استفاده می کنند. مالکان و مستاجران نیز در فرهنگ مادی متفاوت هستند. مالکان با نگاه بلند مدت اقدام به بهره برداری از واحد مسکونی می کنند ولی مستاجران نگاه کوتاه مدتی دارند. از طرف دیگر مستاجران با انگیزه ی هزینه های مصرفی، در رویه های مصرف انرژی عملکرد بهتری دارند.
۱۷.

مطالعه تأثیر نگرش های بوم شناختی در تحقق رفتار مصرف بهینه انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش بوم شناختی رفتار مصرف بهینه انرژی پارادایم معافیت بشر محیط زیست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۰
نگرش های بوم شناختی ازجمله عوامل تأثیرگذار بر تعامل انسان و محیط زیست است که نقشی کلیدی در تغییر رفتارهای افراد نسبت به ابعاد محیط زیستی زندگی شان دارد. با توجه به افزایش مصرف انرژی در ایران، نیاز فزاینده به انرژی، محدودیت ذخایر و پایان پذیر بودن منابع انرژی و مشکلات محیط زیستی ناشی از آن، مطالعه تأثیر نگرش های بوم شناختی در تحقق رفتار مصرف بهینه انرژی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین، سؤال اصلی مقاله این است که نگرش های بوم شناختی چه تأثیری در تحقق رفتار مصرف بهینه انرژی دارد؟ برای انجام این کار، در مقاله حاضر پارادایم نگرش بوم شناختی دانلپ و کاتون و ون لیر مبنا قرار گرفته است. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه و با نمونه آماری شامل 440 نفر از ساکنین شهر سنندج گردآوردی شده است. اعتبار پرسشنامه آن با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و با محاسبه KMO تأیید شده است. همچنین، پایایی آن هم با محاسبه آلفای کرونباخ بررسی شده است. نتایج به دست آمده فرضیه اصلی تحقیق را تأیید می کند، بدین معنی که بین نگرش های بوم شناختی و رفتار مصرف انرژی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (42/0 = r). به عبارت دیگر، در تحقق رفتار بهینه مصرف انرژی، نگرش های بوم شناختی یک متغیر مهم و اثرگذار است. تحلیل داده ها حاکی از آن است که نگرش بوم شناختی در شهر سنندج از مقبولیت زیادی برخوردار است. چنین مقبولیتی نشان می دهد که الگوی اجتماعی فرهنگی غالب شهروندان شهر سنندج زیست محور بوده و پارادایم معافیت بشر اینکه انسان از قوانین حاکم بر سایر موجودات مبراست چنان نافذ و فراگیر نیست.
۱۸.

بازپژوهی در سیاستگذاری انرژی کشور: از تأثیر محیط انسان ساخت تا محیط طبیعی بر رفتار مصرف کننده در بخش خانگی صنعت برق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاستگذاری انرژی رفتار مصرف کننده نظریه رفتار برنامه ریزی شده نظریه عمل اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۴۴
 در سال های اخیر افزایش تقاضای انرژی و حکمرانی توسعه پایدار، ضرورت مطالعه رفتار مصرف انرژی را دو چندان کرده است. پژوهش حاضر با اتخاذ یک رویکرد کیفی و انجام 60 مصاحبه نیمه ساختاریافته با شهروندان در مناطق مختلف کشور به بررسی عوامل مؤثر بر رفتار مصرف انرژی (برق) در کشور پرداخته است و با انجام تحلیل محتوای کیفی (مشتمل بر 3 مقوله اصلی و 10 مقوله فرعی)، به یک الگوی تحلیلی دست یافته که از لایه های فردی رفتار شروع شده و با عبور از سطوح اجتماعی به زمینه های گسترده تر مؤثر بر رفتار مصرف انرژی می رسد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رفتار مصرف انرژی در کشور، برآمده از عوامل انسان ساز و نیز عوامل طبیعی مهمی بوده و صِرف توجه به ابعاد فردی، در سیاستگذاری رفتار مصرف انرژی اثربخش نخواهد بود و ایجاد سیاست های مداخله ای ترکیبی از ابعاد احصا شده امری ضروری است. بر اساس یافته های تحقیق حاضر، 8 گزاره نظری در خصوص عوامل مؤثر بر مصرف انرژی افراد در کشور تدوین شد.
۱۹.

آموزش عالی ایران و محیط زیست پایدار از نگاه آگاهان کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی محیط زیست دانشگاه توسعه پایدار تحلیل مضمون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
در ایران مانند سایر جوامع همراهی با فرایند جهانی شدن و همچنین روند توسعه کشور، ضریب بهره گیری از طبیعت و احتمال آسیب رساندن به آن را شدت بخشیده است. انتظار می رود نهاد تعلیم و تربیت و به ویژه آموزش عالی در راستای فرهنگ سازی برای استفاده بهینه از طبیعت و تحقق محیط زیست سالم و پایدار فعالیت کند. به این دلیل متن حاضر بر این هدف متمرکز است که نشان دهد آموزش عالی ایران چگونه به مقوله محیط زیست پرداخته است. این مطالعه از حیث نظری بر آراء جان هانیگن و از جهت اسلوب تحقیق بر روش تحلیل مضمون استوار است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل ده تن از مدیران وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین کارگزاران سازمان حفاظت از محیط زیست هستند که به صورت نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. در وهله اول پاسخگویان به این واقعیت اشاره داشتند که اگر الگوی هانیگن مبنای داوری باشد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در مورد پایداری محیط زیست فعالیت خاصی انجام نداده است. در مرحله دوم در پاسخ به این پرسش که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در این زمینه اساساً چه نوع فعالیتی می تواند انجام دهد نکته و نظرهایی پیشنهاد شد. داده ها با استفاده از نرم افزار مک کیودا تجزیه وتحلیل شد. در وهله اول از یافته های به دست آمده 99 کد استخراج شد، سپس با طبقه بندی کدها 13 مقوله شامل مداخله برنامه ریزی شده حاکمیت، توجه به اصل پیوستگی فرهنگی، آمایش سرزمینی، آگاهی بخشی و آموزش عمومی، گفتمان سازی در دانشگاه ها، تقویت تشکل های مدنی، اولویت بخشیدن به پژوهش درباره محیط زیست پایدار، تدوین برنامه های آموزشی محیط زیست محور، تقویت همکاری بین بخشی در راستای محیط زیست پایدار، بهره گیری از نقش متخصصان، ظرفیت سازی از طریق رسانه ها و مدیریت سبز شناسایی و برجسته سازی شد.
۲۰.

مطالعه جامعه شناختی اثر انگیزش محافظت بر رفتارهای محیط زیستی در دوران پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیزش محافظت رفتار محیط زیستی کووید - 19 اطلاع رسانی سیاست گذاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲
مقدمه : بیماری کووید-19 چالشی جهانی در قرن بیست ویکم است که برای نخستین بار در شهر ووهان چین در دسامبر 2019 گزارش شد. به دلیل شیوع گسترده این بیماری در سراسر جهان از جمله ایران و تأثیر آن بر حوزه های مختلف زندگی انسان معاصر، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر بیماری کووید-19 بر رفتارهای محیط زیستی شهروندان شهر تهران با استفاده از نظریه انگیزش محافظت پرداخته است. روش : روش تحقیق مطالعه حاضر پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شهروندان تهران به تعداد 8,693,706 نفر و حجم نمونه 400 نفر است و به منظور دسترسی به افراد نمونه از روش نمونه گیری دردسترس استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که از روایی و پایایی لازم برخوردار است. یافته ها: یافته ها نشان داد انگیزش محافظت بر رفتار محیط زیستی اثر مستقیم و معناداری (بتا= 193/0 و 000/0 = Sig) دارد. واریانس تبیین شده 19 درصد است. همچنین در بین مؤلفه های انگیزش محافظت، بیشترین و کمترین درصد از میانگین نمره قابل اکتساب به ترتیب به ترس (88/79 درصد) و رفتار محیط زیستی (52 درصد) اختصاص داشته است. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد بین متغیرهای تهدید درک شده (بتا= 257/0)، حساسیت درک شده (بتا= 225/0) و کارایی پاسخ (بتا= 351/0) با رفتار محیط زیستی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. نتیجه گیری : نتایج این مطالعه، نقش سازه های انگیزش محافظت (تهدید درک شده، حساسیت درک شده و کارایی پاسخ) و ترس را بر رفتارهای محیط زیستی تأیید می کند. این نتایج می تواند در هرگونه سیاست گذاری اطلاع رسانی و ترغیبی در زمینه کووید-19 و نیز آموزش های مرتبط بهداشتی مورد توجه جدی قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان