مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
هنرمندان
حوزه های تخصصی:
تیمور با کشورگشایی های خود عالمان و هنرمندان را از مناطق ایران، آناتولی، شامات و عراق جمع آوری کرد و به سمرقند انتقال داد. در دوره تیموریان، سمرقند و هرات به مراکز علمی و هنری تبدیل شدند. عالمان و هنرمندان زیادی در این شهرها گرد آمدند. با گسترش مناسبات فرهنگی میان ایران و آناتولی به تدریج برخی از عالمان و هنرمندان به عثمانی مهاجرت کردند. حمایت سلاطین عثمانی از مهاجران و اوضاع نابسامان داخلی ایران پس از الغ بیگ، که موجب کاهش حمایت های مادی و معنوی فرمانروایان تیموری از اهل علم و هنر شده بود، در این مهاجرت نقش موثری داشت. هر چند پیش از این هم، ایرانیان به آناتولی مهاجرت می کردند، این مسئله در دوره تیموریان با سرعت بیشتری ادامه یافت. در این مقاله روند مهاجرت عالمان و هنرمندان ایرانی به عثمانی و نقش آن ها در انتقال فرهنگ و هنر تیموری به عثمانی و در نهایت، تأثیری که این مهاجران در توسعه هنر استانبول و اعتلای آن داشتند، بررسی خواهد شد.
بررسی جایگاه اجتماعی هنرمندان و صنعتگران در دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطرح شدن دوره تیموریان به عنوان یک مقطع شاخص و مهم در تاریخ هنر ایران از یک سو و حجم کمی و کیفی فعالیت های هنری و صنعتی و آثار تولید شده در این حوزه از سوی دیگر، هنرمندان و صنعتگران را به قشری تأثیرگذار در جامعه این عصر مبدل نمود. این امر خود موجب شکل گیری جامعه ای هنری در این دوره گردید که اگر چه اعضای آن را هنرمندان و صنعتگران تشکیل می دادند ولی این افراد از مقام و موقعیت و جایگاه اجتماعی یکسانی برخوردار نبودند. تفاوت در خاستگاه(تنوع قومی و نژادی)، طبقه اجتماعی، اعتقادات مذهبی(اعم از شیعه و سنی و سایر مذاهب)، ویژگی های اخلاقی، تحصیلات، وضعیت معیشتی(سطح درآمد و میزان رفاه) و میزان شهرت و مقبولیت اجتماعی اعضای این جامعه مؤید این مطلب می باشد.مواردی که تحقیق حاضر میزان تأثیر آن ها را در تعیین، تثبیت یا عدم ثبات جایگاه اجتماعی هنرمندان و صنعتگران این دوره بررسی می نماید.
تبیین موقعیت ناهمگون هنرمندان و صنعت گران در جامعه عصر تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی تحولات تاریخی ایران همواره بر نقش و جایگاه اقشاری همچون سیاست مداران، نظامیان و روحانیون تأکید شده است؛ اما در این میان اقشاری چون هنرمندان و صنعت گران نیز وجود داشتند که در طی ادوار مختلف از جمله دوره حاکمیت تیموریان بر ایران (913-771ق) نقش و سهم قابل توجهی را در شکل گیری این تحولات ایفا نمودند. شکوفایی و فراگیر شدن هنر و صنعت در این دوره و کارآمدی هنرمندان و صنعت گران در عرصه های مختلف سبب شد تا این گروه از جایگاه و موقعیت متفاوتی نسبت به دیگر ادوار برخوردار شوند. از یک سو توجه و اشتغال به هنر و صنعت در بین طبقات مختلف از بالاترین سطوح اجتماعی تا افرادی با خاستگاه غلا می مانع از قرار گرفتن هنرمندان و صنعت گران این دوره در یک مرتبه اجتماعی معین گردید. از سوی دیگر تفاوت در ملّیّت، خاستگاه اجتماعی، سطح رفاهی و معیشتی، نگرش های اعتقادی و اخلاقی، قابلیت ها و توانمندی های علمی و فنی آنان و همچنین میزان شهرت ایشان در بین مردم، ناهمگونی و عدم ثبات در موقعیت اجتماعی این قشر را شدت بخشیدند. تحقیق حاضر با هدف بازنمایی زوایای مختلف زندگی فردی و اجتماع ی هنرمن دان و صنعت گران در جامع ه تی موری بررسی موارد مذکور می پردازد. نتایج این بررسی از لحاظ مطالعات تاریخ اجتماعی ایران و شناسایی جایگاه این قشر در نظام اجتماعی این دوره با توجه به کمبود اطلاعات تاریخی در این زمینه حائ ز اهمیت است. در همین راستا روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای سه دسته منابع و اسناد تاریخی، اجتماعی و هنری است.
مطالعه تأثیر نگاه نقاشانه در آثار تصویرسازی هنرمندان نقاش ایرانی
نقاشی معاصرایران در نگاه اول پویا و پرجنب و جوش به نظر می رسد. اما به عقیده برخی، این نقاشی ها بیگانه با هویت ملی و قومی است، و یا از نظر برخی دیگر دچار بحران هویت است. هنر نقاشی و تصویر سازی در دوره معاصر دچار تحولات و دگرگونی های چشمگیری شده است. اهمیت سیر تحولات، ویژگیها و کاربردهای تازه ایجاد شده در این دو مقوله در هنر معاصر، ما را به هدف پژوهش رهنمون می سازد. هدف این نوشتار بررسی تأثیرنگاه نقاشانه در آثار تصویر سازی چهار نقاش ایرانی، علی اکبر صادقی، محمد علی بنی اسدی، کریم نصرو فرشید شفیعی است. روش تحقیق در این پژوهش به توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی است. یافته ها نشان می دهد. فاصله بین این دو در هم شکسته و در بسیاری از آثارهنرمندان معاصر مرز مشخصی وجود ندارد. همچنین با توجه به هویت ملی و قومی، سعی در مدرنیته کردن نقاشی و تصویرسازی با استفاده از سبکها و روی آوردن به هنر نوین با بکارگیری عناصر هنرهای سنتی و تجربیات نقاشی نوین غرب و ایجاد نوعی هماهنگی و توازن بین این دو هنر با استفاده از عناصر ملی اعتقادی شده است.
مقایسه خلاقیت علمی و هنری در پرتو آسیب شناسی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه پژوهش های صورت گرفته در حوره خلاقیت، نشان می دهد هنوز در مورد عمومیت خلاقیت یا اختصاصی بودن آن توافق جامعی وجود ندارد، اگرچه در این که مردم نیمرخ های خلاقانه متفاوتی از خود نمایش می دهند نظریات همسو هستند. شواهد پژوهشی نشان می دهند بین خلاقیت و آسیب پذیری نسبت به برخی اختلالات روانی رابطه وجود دارد اگرچه تمرکز اغلب پژوهش های موجود بر خلاقیت هنری بوده و جایگاه خلاقیت علمی در این میان چندان مشخص نیست. بر همین اساس، مطالعه حاضر نیمرخ های خلاقیت را در دو گروه مهندسی و هنر مشتمل بر 322 دانشجوی هنر و 407 دانشجوی مهندسی با استفاده از مقیاس هایشخصیت خلاق( CPS ؛ کافمن و باور،2004) ، شخصیت خلاق بر اساس چک لیست صفات( CPS ؛ گوف و هیلبران،1983) و سیاهه ی زندگی نامه ای رفتارهای خلاقانه( BICB ؛ بیتی،2007) و ارتباط آن با اضطراب و افسردگی (کستلو و کمری،1967)، استرس ادراک شده( PSS ؛ کوهن و همکاران،1983)، سرشت های عاطفی( ATQ ؛ لایت،2004) مورد بررسی قرار می دهد. این نمونه ها از دو دانشگاه تهران و دانشگاه هنر از طریق نمونه در دسترس انتخاب شدند.مقایسه دو گروه در برخورداری از خلاقیت و سلامت روان نشان داد که گروه هنر از سلامت روان کمتر(سرشت سیکلوتایمیک) و خلاقیت بیشتر برخوردار هستند و خلاقیت در هر دو گروه تنها با سرشت هایپرتایمیک ارتباط مثبت دارد و با سایر ملاک ها دارای ارتباط معکوس است.
رویکرد صفویان نسبت به هنر در ایام سلطنت شاه محمد خدابنده
شاهان صفوی هر یک به نوبه خود، در بزرگداشت هنرمندان و پیشرفت دادن هنر کوشا بودند، هر چند که میزان و نحوه حمایت آن ها از هنر در حدود حکومت دویست ساله صفوی یکسان نبوده و با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. فقدان اقتدار مقام سلطنت شاه محمد خدابنده، به علت تغییر و تحولات سیاسی و نابینا بودن ایشان از وی مردی ضعیف و سرخورده ساخته بود که در نتیجه ی آن از او نه شاهی عظیم و نه حامی ای بزرگ در جهت حمایت و ارج قرار دادن نسبت به هنر و هنرمندان به وجود آورده بود؛ اما این باعث نمی شود که سیر و تحول هنر در دوره وی را نادیده بگیریم و مورد تفحص و تحقیق قرار ندهیم. در همین راستا، در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی جایگاه هنر و رویکرد شاه محمد خدابنده نسبت به آن پرداخته شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که به دلیل تحولات سیاسی و دوره کوتاه حکومت شاه محمد خدابنده (985-996 ه.ق)، آن طور که شایسته باشد، هنر مورد توجه قرار نگرفت و با فراز و فرودهایی همراه بوده است.
تحقیق و توسعه در حوزه "ارتباطات سلامت": یک فراتحلیل از نوع علم شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
179 - 202
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مطالعه و شناسایی "مسیرها و روندها" در تحقیقات و مطالعات مرتبط با "ارتباطات سلامت" در خارج از ایران است.از آنجایی که مقوله "ارتباطات سلامت" در ایران به خصوص از منظر علوم اجتماعی، حوزه ای جدید محسوب می شود، بسیار مهم است که بتوان با ایجاد ارتباط بین مطالعات و تحقیقات صورت گرفته در این زمینه، و از طریق ارایه نمایی جامع و منسجم از آن، به یک نتیجه هدفمند برای تحقیق و توسعه آتی در این حوزه در کشور دست یافت.در این تحقیق، از روش فراتحلیل از نوع "علم سنجی" استفاده شده و جامعه آماری تحقیق نیز، کلیه پژوهش های مربوط به "ارتباطات سلامت" در بازه زمانی 1996 تا 2017 میلادی می باشد.با توجه به نتایج تحقیق و تصویر کلی که از "مسیر و روند" تحقیقات در زمینه ارتباطات سلامت بدست آمد، می توان گفت که این حوزه با سرعت در اقصی نقاط جهان به رشد و متنوع شدن خود ادامه خواهد داد. به خصوص اینکه با ورود زمینه های تحقیقاتی جدید و نیز خصلت بین رشته ای این حوزه، پویایی خاصی به پژوهشگران این عرصه داده است.در این بین، کشورهایی همچون مالزی، هندوستان، آفریقای جنوبی، کره جنوبی و... در سالهای اخیر از طریق ایجاد شبکه های علمی بین المللی و انجام تحقیقات مشترک تجارب خوبی کسب کرده اند که می توان از آنها به عنوان الگو برای تعیین سمت و سو و روند توسعه و تحقیقات مرتبط با آن در آینده بنماید.
تحلیل ملزومات ایجاد آرشیو شخصی هنرمندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تحلیل ملزومات ایجاد آرشیو شخصی هنرمندان شهر تهران انجام شد. روش شناسی : روش پژوهش حاضر به صورت آمیخته و ترکیبی از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، مصاحبه، تحلیل محتوای جهت دار و پرسشنامه انجام شده است. جامعه پژوهش شامل هنرمندان شهر تهران در سه زمینه فعالیت نقاشی، مجسمه و حجم و گرافیک که حداقل دو نمایشگاه انفرادی برگزار کرده باشند، است که به دلیل مشخص نبودن جامعه آماری از روش گلوله برفی برای تعیین جامعه آماری استفاده شد و حجم نمونه برابر 271 نفر تعیین شد. اطلاعات مصاحبه به وسیله نرم افزار MAXQDA تحلیل شد و ملزومات به زیرمعیارها و زیرمعیارها به مقوله هایی دسته بندی شدند. از مقوله های مستخرج شده پرسشنامه ای طراحی شد و میزان آلفای کرونباخ 0/893 محاسبه شد. اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و از آمار توصیفی میانگین برای توصیف داده ها و آمار استنباطی آزمون خی دو، رگرسیون چندمتغیره، آزمون F و معادلات ساختاری برای تحلیل فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها : نتیجه آزمون خی دو بر اساس درجه آزادی هر عامل به صورت جداگانه نشان داد که بین عوامل ذکر شده و ایجاد آرشیو شخصی هنرمندان رابطه معنی داری وجود دارد. میانگین عامل حفاظت 3/679 با بار عاملی 0/94، میانگین عامل ذخیره سازی 0/636 با بار عاملی 0/92، میانگین عامل فراهم آوری 447/3 با بار عاملی 86/0، میانگین عامل بازیابی و دسترسی 17/3 با بار عاملی 81/0 و میانگین عامل سازمان دهی 2/791 با بار عاملی 0/79 بود. نتیجه گیری : بر اساس چرخه حیات اسناد و مدارک ثبت شده، ملزومات ایجاد آرشیو شخصی هنرمندان به ترتیب اهمیت شامل: حفاظت، ذخیره سازی، فراهم آوری، بازیابی و دسترسی و سازمان دهی است. از نظر هنرمندان حفاظت فیزیکی و دیجتالی از آرشیو اهمیت زیادی دارد. حفاظت از آرشیو فیزیکی سخت تر از حفاظت از آرشیو دیجیتالی است.
مطالعه تحلیلی نقش مایه رخش با تأکید بر نگاره های هفت خوان رستم در شاهنامه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خط سیر داستانی نسخه های مصور شاهنامه که دارای مفهوم جامعه شناسانه است، در هر دوره ایی با توجه به دیدگاه اجتماعی متمایز و سبک شخصی هنرمندان مصور شده است. به این ترتیب، تحلیل و واکاوی ترکیب بندی و مفهوم بصری نقش مایه های این نگاره ها کمک شایانی به شناسایی سبک و ویژگی های جامعه شناختی نگارگری هر یک از هنرمندان می کند. در این نوشتار جهت محدود کردن حیطه پژوهشی نقش مایه رخش انتخاب شده و هدف این مقاله مطالعه تحلیلی ترکیب بندی و ساختار بصری نقش مایه رخش با تأکید بر نگاره های هفت خوان رستم و شناسایی دیدگاه اجتماعی و نحوه سبک پردازی هنرمندان در به تصویر کشیدن این نقش مایه است. پرسش های اصلی این است که شیوه ترکیب بندی، خطوط و رنگ بندی نقش مایه رخش در نگاره های هفت خوان رستم در شاهنامه طهماسبی چگونه کار شده و دارای چه شباهت و تفاوت هایی در دیدگاه اجتماعی هنرمندان این نگاره ها وجود دارد؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که رخش در این نگاره ها به عنوان نقش اصلی، به لحاظ شکل و تزیین متفاوت بوده و دارای شباهت هایی می باشد و هنرمندان سعی در تلفیق این نقش مایه در بیان مضمون بصری هفت خوان رستم داشته اند. بنابراین، یافته ها دربردارنده جنبه نمادین بودن رخش در دیدگاه اجتماعی نگاه هنرمندان اشاره دارد و بیانگر ارتباطی مفهومی با ادبیات شاهنامه و دیگر عناصر تصویری در نگاره ها است.
برندسازی شخصی هنرمندان و طراحان هنری؛ضرورت یا گرایش؟
حوزه های تخصصی:
برندسازی شخصی، امروزه به یک مهارت جدید و پرطرفدار برای تمامی متخصصان تبدیل شده است. شناخته شدن به کسب موفقیت در محیط کسب و کار شبکه ای کمک میکند. روابط شخصی و اعتبار بالا در اقتصاد شبکه ای حقیقی به هنرمندان جوان و طراحان هنری کمک میکند پله های ترقی را طی کنند. معمولا مردم برندسازی را با بازاریابی مرتبط میدانند، همچنین در ذهن ما معمولا برابر با شیوه های فروش "تحمیل کننده" و تهاجمی است. آنها بازاریابی را گیج کننده میدانند. این مقاله مشکل هنرمندانی را که اغلب تعریف هویت هنری و فردی برایشان دشوار است مورد بحث قرار میدهد. مخصوصا برای این افراد، مفاهیم برند شخصی و برندسازی کاملا غیرضروری به نظر میرسد. روش تحقیق این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و همچنین با رویکرد تحلیلی و توصیفی صورت گرفته است. هدف این مقاله برجسته سازی این موضوع است که بر اساس تئوری های موجود، ایجاد هویت هنری مرتبط با مهارت برندسازی شخصی، برای موفقیت فردی در حرفه هنرمندان و طراحان هنری جوان امروز بسیار مهم است.در پایان به این اشاره می شود که چگونه برندسازی شخصی، می تواند به یک مهارت جدید و پرطرفدار برای تمامی متخصصان تبدیل شود و باعث ایجاد انگیزه برای رقابت با سایر برندها و نیز ایجاد تمایز با سایرین کمک کند بنابراین مهارت برندسازی شخصی مبتنی بر کشف خود و خودشناسی، برای هنرمندان جوان و طراحان هنری امروزی درجهت موفقیت فردی آینده آنها بسیار مهم است و برای همه هنرمندان به عنوان شبکهای از متخصصان که دارای مهارت و دانش خاص و منحصر به فرد هستند ضروری است.
تقسیم جنسیتی فعالیت های هنری در ایران دهه 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
301 - 316
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، هنرمندان زن از نظر حضور آن ها در حوزه های هنری مختلف شده اند. این مقاله در پی پاسخ گویی به دو سؤال است. 1. آیا در سال های اخیر، تعداد زنان هنرمند در هنرهای مختلف افزایش داشته است یا خیر. 2. آیا حضور زنان در هنرهای مختلف یکسان است یا متفاوت. این تحقیق با استفاده از مطالعه اسنادی انجام شده و یافته ها نشان می دهد که اولاً فعالیت های هنری زنان در مقایسه با گذشته رشد داشته است؛ ثانیاً این رشد در حوزه های مختلف هنری به یک میزان نبوده است. تعداد زنان فیلم ساز و نمایش نامه نویس نسبت به تعداد زنان نقاش و مجسمه ساز بسیار کمتر است. بنابراین، نسبت زنان در هر یک از هنرهای یادشده در مقایسه با نسبت مردان متفاوت است. در حالی که کمترین نسبت زنان در فیلم سازی حضور دارند، بیشترین آن ها در نقاشی فعالیت دارند؛ به حدی که در حال حاضر زنان نقاش از نظر کمی حتی از مردان نقاش فزونی گرفته اند. سؤالی که در تبیین یافته ها مطرح شده این است که آیا عوامل اجتماعی بر زنان و مردان اثر می گذارند تا به شیوه های متفاوتی در هنر ظاهر شوند یا خیر. در این مقاله، پاسخ مفصلی به این پرسش داده شده است.
تأثیر صفات تاریک شخصیت بر فرسودگی شغلی هنرمندان با نقش تعدیل گر هوش هیجانی (مطالعه موردی: هنرمندان شهرستان درگز)
منبع:
مطالعات هنر سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
141 - 164
حوزه های تخصصی:
فرسودگی شغلی، خستگی مفرط عاطفی است که بعد از سال ها درگیری و تعهد درخصوص خدمت کردن به سازمان یا اشخاص، در فرد دیده می شود. عوامل متعددی از جمله صفات شخصیتی می تواند بر این موضوع اثر بگذارد. هدف از پژوهش حاضر شناخت تأثیر صفات تاریک شخصیت بر فرسودگی شغلی هنرمندان با نقش تعدیل گر هوش هیجانی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از بررسی های اسنادی، مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد که در بخش میدانی از پرسشنامه استاندارد مثلث تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010)، پرسشنامه هوش هیجانی شوت و همکاران (1998) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1986) استفاده گردید. برای روایی پرسشنامه ها از روش محتوایی و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و مورد تأیید قرار گرفت. نمونه گیری به روش تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران تعداد 208 پرسشنامه بین هنرمندان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان درگز توزیع گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش به روش مدل یابی معادلات ساختاری، نرم افزار های SPSS و Smart PLS مورد استفاده قرار گرفت. یافته های حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که صفات تاریک شخصیت بر فرسودگی شغلی هنرمندان تأثیر معناداری دارد. همچنین هوش هیجانی بر فرسودگی شغلی هنرمندان تأثیر معناداری دارد. اما هوش هیجانی نقش تعدیلی در تأثیر صفات تاریک شخصیت بر فرسودگی شغلی هنرمندان ندارد. لذا، نتیجه به دست آمده نشان داد که از نظر هنرمندان، متغیر هوش هیجانی اهمیت ویژه ای دارد که خود می تواند به صورت یک متغیر مستقل بر فرسودگی شغلی اثر گذاشته و آن را کاهش دهد.