بر ساختن مدلی برای فهم «طرد/شمولیت» در رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
51 - 79
حوزههای تخصصی:
بدون ارجاع به نئولیبرالیسم شهری، جامعه توده ای و دموکراسی شهری در ایران، و اینکه چگونه گروه های بی صدا/کم قدرت از چرخه سیاستگذاری شهری حذف می شوند، نمی توان تصویر معتبری از رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری به دست داد. نگاهی انتقادی به بسترهای سازنده شهر لازم است تا بتوان مکانیسم های طردکننده را رویت پذیر کرد که تاکنون مورد غفلت بوده است. در این مقاله به مدد نظریه زمینه ای، سعی شده مدلی از دل داده های کیفی و کمی گردآوری شده از تجربه زیسته، تحلیل محتوا و تحلیل مضمونی برای گردآوری داده های تاریخی، داده های ثانویه و آمار موجود و محتوای روزنامه ها، برساخته شود تا چگونگی طرد اجتماعی گروه های مختلف را توضیح دهد.
وضعیت ساخت یافته هم پیوند بین بسترهای «جامعه نامتکثر»، «دموکراسی شهری توده ای» و «اقتصاد سیاسی نئولیبرال شهری»، تعیین کننده ترین امر در رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری هستند که عموماً منافع گروه های ذی قدرت را تامین و نیازها و اقتضائات گروه های بی صدا/کم قدرت را نادیده می گیرد و بدین سان نابرابری های اجتماعی-اقتصادی ساخت یافته را بازتولید و تشدید می کند. وجود جامعه مدنی تضعیف شده و همراستایی منافع مدیریت شهری با طبقه ملاک شهری نیز از مهمترین ویژگی های رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری در کلانشهر تهران است.