مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تمایزیافتگی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی خانواده درمانی سیستمی بوئن بر افزایش تمایزیافتگی و بهبود کارکرد خانواده های دارای فرزند معتاد انجام شده است. بر اساس مطالعات انجام شده افراد معتاد و خانواده های آن ها تمایزیافتگی پایینی دارند که این امر موجب بدکارکردی خانواده می شود. این مطالعه از نوع طرح های آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل است. گروه نمونه این پژوهش که به طور داوطلبانه از میان مراجعین مجرد معتاد و اعضای خانواده های آن ها از 4 مرکز درمانی اعتیاد انتخاب شدند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (5 خانواده 4 نفره) و کنترل (5 خانواده 4 نفره) جایگزین شدند.
گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته تحت خانواده درمانی بر اساس تئوری سیستمی بوئن قرار گرفتند و در این مدت گروه کنترل فقط درمان متعارف بهزیستی/ وزارت بهداشت را دریافت می کردند. داده ها که بر اساس پرسشنامه تمایزیافتگی و ابزار سنجش خانواده بدست آمده بود، با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت و نشان داد که خانواده درمانی سیستمی بوئن موجب افزایش تمایزیافتگی و بهبود کارکرد افراد معتاد و اعضای خانواده های آن ها می شود.
اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش تمایزیافتگی مشاوران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش تمایزیافتگی مشاوران مدارس است. در یک طرح شبه آزمایشی با گروه کنترل، 28 نفر (21 زن و 7 مرد) از مشاوران شاغل در آموزش و پرورش شهرستان بجنورد که نمرات پایین تری در پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و اسمیت (2003) کسب کرده بودند به شیوه تصادفی انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. دوره آموزشی در 10 جلسه 5/1 ساعته با فاصله زمانی دوبار در هفته بر روی گروه آزمایش به اجرا درآمد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. یک هفته پس از پایان جلسات تحلیل رفتار متقابل، پرسشنامه های مذکور در هر دو گروه اجرا شد. داده ها از طریق کوواریانس چندمتغیری (مانکووا) تحلیل شد. نتایج نشان داد میزان تمایزیافتگی مشاورینی که آموزش تحلیل رفتار متقابل را دریافت کرده بیشتر از گروهی بود که آموزش دریافت نکرده بودند (05/0P<).
اثربخشی خانواده درمانی سیستمی بوئن بر تمایزیافتگی و کارکرد خانواده های دارای فرزند معتاد
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی خانواده درمانی سیستمی بوئن بر افزایش تمایزیافتگی و بهبود کارکرد خانواده های دارای فرزند معتاد انجام شده است. روش: این مطالعه از نوع طرح های شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه است. گروه نمونهی این پژوهش به طور داوطلبانه از میان مراجعان مجرد معتاد و اعضای خانواده های آن ها از چهار مرکز درمانی اعتیاد انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (5 خانواده 4 نفره) و گواه (5 خانواده 4 نفره) جایگزین شدند. گروه آزمایش، هشت جلسهی دو ساعته بر اساس تئوری سیستمی بوئن تحت خانواده درمانی قرار گرفتند و در این مدت، گروه گواه فقط درمان متعارف بهزیستی/وزارت بهداشت را دریافت میکردند. پرسشنامه های تمایزیافتگی و ابزار سنجش خانواده بر روی هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: خانواده درمانی سیستمی بوئن موجب افزایش تمایزیافتگی و بهبود کارکرد افراد معتاد و اعضای خانواده های آن ها شد. بحث و نتیجه گیری: افراد معتاد و خانواده های آن ها تمایزیافتگی پایینی دارند که این امر موجب بدکارکردی خانواده میشود. خانوده درمانی سیستمی بوئن میتواند در این زمینه کاربرد داشته باشد.
مقایسه تمایزیافتگی بین زوج های رضایت مند و زوج های دارای تعارض زناشویی در شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه میزان تمایزیافتگی بین دوگروه از زوج های رضایت مند و دارای تعارض زناشویی در شهر بندرعباس بود. چهار مؤلفه ی تمایزیافتگی ( واکنش پذیری هیجانی، گسلش عاطفی، هم آمیختگی با دیگران ، موقعیت من) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 120 زوج با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. از میان آنها،60 زوج دارای تعارض بودند که در سال 1389 و 1390 به کلینیک های مشاوره شهر بندرعباس مراجعه کرده بودند و 60 زوج دیگر نیز دارای رضایت زناشویی بودند. پرسشنامه 46سؤالی تمایزیافتگی (اسکورون و فریدلندر، 1998) و پرسشنامه 25 سؤالی رضایت زناشویی (هودسن، 1992) برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل داده های پژوهش، از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. بین زنان و مردان در مورد تمایزیافتگی تفاوت معناداری وجود نداشت. بین زوج های رضایت مند و دارای تعارض زناشویی در خصوص مؤلفه های واکنش پذیری هیجانی و هم آمیختگی عاطفی با دیگران، تفاوت معناداری وجود داشت. زنان بیشتر از مردان دچار واکنش پذیری هیجانی و هم آمیختگی با دیگران می شوند. در مولفه های گسلش عاطفی و موقعیت من، بین زوج های رضایت مند و دارای تعارض زناشویی، تفاوت معناداری یافت نشد. تحلیل رگرسیون نشان داد که مولفه های تمایزیافتگی56% از واریانس رضایت زناشویی را تبیین می نمایند. به طور کلی مشخص گردید که زوج های رضایت مند در مقایسه با زوج های دارای تعارض زناشویی، از تمایزیافتگی سطح بالاتری برخوردار می باشند و همین عامل باعث افزایش رضایت زناشویی در آنان شده است.
تمایزیافتگی و تفکرارجاعی: نقش واسطه ای درماندگی آموخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوش حاضر با هدف پیش بینی تفکر ارجاعی بر اساس تمایز یافتگی خود با واسطه درماندگی آموخته شده در دانشجویان انجام شد. روش: 335 نفر (164 پسر و 176 دختر) از دانشجویان دانشگاه آزاد لار به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های تمایزیافتگی دریک (2011)، پرسشنامه درماندگی آموخته شده کوینلس و نلسون (1988) و پرسشنامه تفکر ارجاعی ارینگ (2010) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان مبتنی بر روش بارون و کنی (1986) نشان دادند که واکنش سازی عاطفی، هم آمیختگی با دیگران و گسلش عاطفی پیش بینی کننده مثبت تفکر ارجاعی و موقعیت من پیش بینی کننده منفی تفکر ارجاعی است. همچنین هم آمیختگی با دیگران و گسلش عاطفی، پیش بینی کننده مثبت درماندگی آموخته شده و موقعیت من پیش بینی کننده منفی درماندگی آموخته شده بودند. در نهایت درماندگی آموخته شده، در رابطه بین تمایز یافتگی و تفکر ارجاعی نقش واسطه ای را ایفا کرد. نتیجه گیری: به این ترتیب که واکنش هیجانی و موقعیت من به واسطه درماندگی آموخته شده به ترتیب پیش بینی کننده مثبت و منفی تفکر ارجاعی بودند.
بررسی نقش تمایزیافتگی و عوامل شخصیت در میزان تحول روانی معنوی دانشجویان متأهل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش تمایز یافتگی و عوامل شخصیت در میزان تحول روانی- معنوی است. برای دستیابی به این هدف، 220 نفر از میان متأهلین دو دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به کلیه گویه های پرسش نامه های جمعیت شناختی، تمایزیافتگی، شخصیت و تحول روانی- معنوی پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون چند متغیره انجام شد. پس از تحلیل یافته ها، نتایج حاصل از همبستگی پیرسون حاکی از رابطه معنادار مثبت بین تمایزیافتگی، مقبولیت و وظیفه شناسی، با تحول روانی- معنوی و همچنین رابطه معنادار منفی بین روان آزرده خویی با تحول روانی- معنوی بود. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که تمایزیافتگی و عامل مقبولیت در شخصیت، نقش پیش بینی کننده برای تحول روانی- معنوی دارند. به نظر می رسد، هرچه متأهلین از سطح تمایزیافتگی بیشتری برخوردار باشند و مقبولیت و وظیفه شناسی بیشتری داشته باشند، در سطوح بالاتری از تحول روانی- معنوی جای می گیرند و هرچه درجه روان آزرده خویی آنها بیشتر شود، سطح تحول روانی معنوی کاهش می یابد.
بررسی نقش جمعیت خانواده بر ابعاد روانی فرزندان: امید به زندگی، تاب آوری و تمایزیافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه امید به زندگی، تاب آوری و تمایزیافتگی در نوجوانان خانواده های چند فرزند و تک فرزند شهر خرم آباد بود. طرح پژوهش رابطه ای از نوع علی مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان نوجوان دختر و پسر دوره متوسطه اول و دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95 1394 بود. حجم نمونه شامل 150 نفر دانش آموز از خانواده های تک فرزند بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس و 150 نفر دانش آموز از خانواده های چند فرزند که متناسب با افراد تک فرزند به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991)، مقیاس تاب آوری کانر و دیویسون (2003) و پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورون (2000) بوده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری و تک متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان امید به زندگی، تاب آوری و تمایزیافتگی نوجوانان خانواده-های تک فرزند و چند فرزند تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P=)؛ بدین معنی که میزان امید به زندگی، تاب-آوری و تمایزیافتگی در نوجوانان خانواده های چند فرزند از نوجوانان خانواده های تک فرزند بیشتر بود. با توجه به نتایج این مطالعه، که نوجوانان خانواده های تک فرزند، از بین متغیرهای مورد مطالعه، میانگین کمتری را نسبت به نوجوانان خانواده های چند فرزند نشان دادند، لازم است زمینه کسب آگاهی بیشتر در مورد ویژگیهای نوجوانان خانواده های تک فرزند و چند فرزند و همین طور شیوه های فرزندپروری مناسب برای والدین این کودکان در جامعه فراهم شود
هم سنجی تمایزیافتگی خود، روان بنه های ناسازگار نخستین و حمایت اجتماعی ادراک شده زنان دارای همسر و زنان جداشده
حوزه های تخصصی:
پیامدهای آسیب فردی، خانوادگی و اجتماعی برآمده از جدایی زنان از همسر در جامعه بسیار چشمگیر است، پژوهش حاضر با هدف هم سنجی تمایزیافتگی، روان بنه های ناسازگار نخستین و حمایت اجتماعی ادراک شده زنان دارای همسر و زنان جداشده انجام شد. روش پژوهش علی مقایسه ای و جامعه آماری زنان متأهل و جداشده منطقه دو شهر گرگان در پاییز 1395 بود؛ شمار 100 نفر از آن ها (50 نفر جداشده و 50 نفر متأهل) به روش غیر تصادفی هدفمند از نوع قضاوتی به عنوان نمونه گزینش شدند. داده ها با ابزارهای روان بنه یانگ (1998) حمایت اجتماعی ادراک شده زمیت، داهلم، زمیت و فاردل (1988) و تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1998) گردآوری شد. داده ها با به کارگیری آزمون تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. برآیندها نشان داد تفاوت حمایت اجتماعی ادراک شده (039/0>P،4/402=F) دو گروه معنی دار است ولی تفاوت معنی داری در تمایزیافتگی خود (338/0>P،079/0=F) و روان بنه های ناسازگار نخستین (079/0>P،157/3=F) دو گروه زنان جداشده و متأهل وجود نداشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که زنان جداشده در هم سنجی با زنان متأهل در حمایت های اجتماعی ادراک شده، واکنش پذیری هیجانی و همچنین در برخی طرح واره های ناسازگار نخستین دچار مشکلاتی می شوند.
هم سنجی شناسه های تمایزیافتگی دیدگاه میان نسلی بوئن با شناسه های تمایزیافتگی ادراک شده در جامعه پدر و مادرهای ایرانی ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایزیافتگی در شکل دهی و پایداری شالوده خانواده متغیری کارساز است. پژوهش حاضر با هدف هم سنجی شناسه های تمایزیافتگی در دیدگاه میان نسلی بوئن و خانواده های ایرانی انجام گرفت. پژوهش از نوع آمیخته است و با به کار بستن روش کیفی راهبرد اکتشافی زنجیره ای و روش کمی همبستگی اجرا گردید. نخست مفاهیم مربوط به تمایزیافتگی در دیدگاه بوئن بیرون کشیده شد. سپس از راه مصاحبه های اکتشافی با 14 نفر از والدین ساکن در شهر تهران با نمونه گیری هدفمند که در سال 1395 انجام گرفت، عناصر و مؤلفه های شناسه های تمایزیافتگی در فرهنگ ایرانی برون آوری و کدگذاری شدند. درستی شناسه های به دست آمده از روش دلفی با گروهی از متخصصین محرز شد. 12 شناسه اصلی و 78 شناسه فرعی برای تمایزیافتگی در خانواده های ایرانی شناسایی شد. 25 شناسه، افزون بر شناسه های مطرح در دیدگاه بوئن درزمینه فرهنگی جامعه والدین ایرانی به دست آمد. سپس شناسه های حاصل، تبدیل به سنجه شده و به طور موازی با سیاهه بازبینی شده اسکورون و اسمیت (2003) بر روی نمونه 100 نفری از والدین که با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند اجرا گردید. برآیند ها، نشانگر همبستگی هر دو ایزار (0/01 =r= 40/0, =P) بود. همچنین ماتریس همبستگی نشان داد ضرایب همبستگی درونی مؤلفه های سنجه تمایزیافتگی برآمده از پژوهش، از نرخ همبستگی بالاتری برخوردارند. هم سنجی شناسه های به دست آمده با شناسه های بیان شده در دیدگاه بوئن نشان می دهد، باوجودآنکه تمایزیافتگی یک ویژگی کم وبیش پایا است ولی می تواند در شناسه های فرعی متأثر از بافت فرهنگی و اجتماعی باشد. پس برای شناخت درست و بررسی سازه های روان شناختی توجه به ناهمسانی زمینه فرهنگی و اجتماعی بسیار مهم است.
بررسی نقش واسطه ای تمایزیافتگی در ارتباط میان افسردگی و رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه میان افسردگی و رضایت زناشویی و نقش واسطه ای تمایزیافتگی در زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بود. به همین منظور، تعداد 167زن مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، به صورت در دسترس انتخاب شدند و به سه پرسش نامه تمایز خود، رضایت زناشویی انریچ و افسردگی بک پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات واسطه ای از روش بوت استراپ استفاده شد. تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری، برازندگی الگوی پیشنهادی با داده های تجربی را تایید نمود. نتایج حاکی از اثر مستقیم نشانگان افسردگی بر رضایت زناشویی و اثر غیرمستقیم این متغیر از راه تمایزیافتگی و خرده مقیاس های آن یعنی جدایی عاطفی، واکنش هیجانی، جایگاه من و آمیختگی با دیگران بر رضایت زناشویی بود.
چگونگی وضعیت شاخص های تمایزیافتگی در خانواده های تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایزیافتگی اعضای خانواده، یک شاخص کلیدی عملکرد خانواده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت شاخص های تمایزیافتگی در خانواده های تهرانی انجام شد. روش پژوهش از نوع آمیخته بود که با به کار بستن روش کیفی راهبرد اکتشافی زنجیره ای و رویکرد پدیدارشناختی و روش کمی همبستگی اجرا گردید. در این تحقیق که در سال 1395 انجام شد، ابتدا از طریق مصاحبه های اکتشافی، عناصر و مؤلفه های شاخص های تمایزیافتگی در فرهنگ ایرانی استخراج و کدگزاری شدند. اعتبار شاخص های بدست آمده از طریق روش دلفی با گروهی از متخصصین بدست آمد. 12 شاخص اصلی و 78 شاخص فرعی برای تمایزیافتگی در خانواده های تهرانی شناسایی شد. سپس شاخص های بدست آمده تبدیل به مقیاس شده و به طور موازی با مقیاس تمایزیافتگی تجدیدنظر شده اسکورون و اسمیت (2003) بر روی نمونه 100 نفری از والدین شهر تهران اجرا شد. نتایج حاصل از مطالعه میدانی در سنجش وضعیت تمایزیافتگی، همبستگی مثبت به میزان 40/0 معنادار (001/0P<) بین این دو مقیاس را گزارش می کند. تمامی مؤلفه های مقیاس تمایزیافتگی برآمده از پژوهش، رابطه مثبت معنادار با یکدیگر داشته و همبستگی درونی دارند. در خانواده های تهرانی شاخص هویت بالاترین رتبه و واکنش های هیجانی پایین ترین رتبه را به خود اختصاص داد. این رتبه بندی درقبال تمامی شاخص های فرعی نیز ارائه گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد در رابطه با خانواده های ایرانی برخی شاخص های تمایزیافتگی از ارجحیت خاصی برخوردار است در حالیکه برخی شاخص ها مورد توجه و تمرکز این فرهنگ و قومیت نمی باشد بنابراین، توجه به مبانی فرهنگی و اجتماعی در شناخت وضعیت تمایزیافتگی مهم است.
پیش بینی سلامت عمومی براساس سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی در دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی دانشگاه های اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۳
385-407
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سلامت عمومی براساس سبک های دلبستگی (سبک دلبستگی اضطرابی و سبک دلبستگی اجتنابی) و تمایز یافتگی (واکنش هیجانی، موقعیت من، هم آمیختگی و برش عاطفی) در دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز بود. روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع پیش بین بود و آزمودنی های آن را 190 دانشجوی دختر دارای تجربه شکست عاطفی طی یک سال گذشته تشکیل می دادند. انتخاب گروه نمونه به روش نمونه گیری هدفمند و هم چنین نمونه گیری گلوله برفی انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های سلامت عمومی گلدبرگ، سبک دلبستگی کالینز و تمایز یافتگی اسکورون و دندی بودند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای پژوهش قادر به پیش بینی سلامت عمومی در دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی است. هم چنین در تحلیل ممیز به روش گام به گام مشخص گردید که کارآمدترین متغیرها در پیش بینی سلامت عمومی به ترتیب: برش عاطفی و سبک دلبستگی اضطرابی هستند. در بررسی متغیرها به صورت جداگانه نیز مشخص گردید که همه متغیرها شامل دلبستگی اضطرابی، دلبستگی اجتنابی، واکنش هیجانی، موقعیت من، هم آمیختگی و برش عاطفی پیش بین های معنی داری برای سلامت عمومی در دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز می باشند.
تبیین مدلی برای پیش بینی تعارض زناشویی بر اساس تمایز یافتگی و تیپ های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
57 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی تعارض زناشویی از طریق تمایز یافتگی و تیپ های شخصیتی است زیرا شناخت عوامل افزایش دهنده ی تعارض زناشویی نقش مهمی در کاهش طلاق دارد. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل کلیه ی والدین دانش آموزان شهرستان سنندج در سال 1396 است. نمونه موردمطالعه شامل 500 نفر (250 زوج) از والدین بود که به روش خوشه ای دومرحله ای انتخاب شدند و هرکدام پرسشنامه های تمایز یافتگی، تیپ شخصیتی و تعارض زناشویی را تکمیل نمودند. داده های حاصل از پرسشنامه ها با دو نرم افزار Spss و Amos مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها بیانگر رابطه همبستگی منفی و معنی دار بین تعارض زناشویی با تیپ های شخصیتی (به جز تیپ روان رنجور) و تمایز یافتگی است. به عبارت دیگر تیپ های شخصیتی (به جز تیپ روان رنجور) و تمایز یافتگی بالا سبب کاهش تعارض زناشویی می شود و برعکس. همچنین همبستگی بین تیپ شخصیتی و تمایز یافتگی مثبت و معنی دار است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تیپ شخصیتی افراد و سطح تمایز یافتگی آن ها می توانند فاکتورهای خوبی برای سنجش و پیش بینی تعارض زناشویی باشد.
رابطه علّی تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی با دلزدگی زناشویی از طریق میانجی گری تعارض زناشویی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۱
131 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه علّی تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی با دلزدگی زناشویی از طریق میانجی گری تعارض زناشویی و رضایت زناشویی در دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بودند که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ای 256 نفری انتخاب شدند. . برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس دلزدگی زناشویی کایزر، پرسشنامه تمایزیافتگی خود بازبینی شده اسکورن، شاخص ارزشمندی زندگی باتیستا و آلموند، پرسشنامه بخشش رای، پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدیدنظر شده ثنایی و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت و جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ (نرم افزار آموس) استفاده شد. نتایج نشان داد که تمام ضرایب مسیرهای مستقیم بین متغیرها، به جز مسیر مستقیم تمایزیافتگی به دلزدگی زناشویی، از لحاظ آماری معنی دار بودند. همچنین نتایج نشان داد مسیرهای غیرمستقیم تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی با دلزدگی زناشویی از طریق تعارض زناشویی و رضایت زناشویی معنی دار بودند. در مجموع، نتایج پژوهش نشان داد که به نظر می رسد دلزدگی زناشویی پدیده پیچیده ای است که ضمن درگیر کردن بسیاری از زوج ها، از عوامل بسیاری از جمله معناداری زندگی، بخشودگی، تعارض زناشویی و رضایت زناشویی تاثیر می پذیرد.
تبیین مدل نظری برای خودمتمایزسازی، راهبرد های مقابله ای و تعهدزناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل روابط خودمتمایزسازی، راهبردهای مقابله ای و تعهد زناشویی می باشد.پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه پژوهش همه معلمان مدارس شهر کامیاران و همسرانشان بودند که در سال تحصیلی 95-94 مشغول به تدریس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 250 زوج (500 نفر) انتخاب شدند. هر نفر پرسشنامه هایتمایزیافتگی، سبک های مقابله با شرایط پر استرس و تعهد زناشویی را پاسخ دادند. تحلیل داده ها با دو نرم افزار Spss و Amos انجام شد.نتایج بیانگر رابطه مثبت و معنی دار بین تعهد زناشویی با مقابله مسئله مدار و با جایگاه منمی باشد. همچنین رابطه منفی و معنی داری بین تعهد زناشویی و مقابله هیجان مدار مشاهده شد.از طرفی رابطه مثبت و معنادار بین مقابله مسئله مدار و جایگاه من، بین مقابله هیجان مدار با واکنش عاطفی و با آمیختگی با دیگران وجود دارد.نتایج پژوهش حاضر نشان داد سطح خودمتمایزسازی افراد و راهبردهای مقابله ای آنها می تواند پیش بین خوبی برای تعهد زناشویی باشد.
اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم رویکرد سیستمی بوئن بر تمایزیافتگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم رویکرد سیستمی بوئن بر تمایزیافتگی مادران بود. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری 2 ماهه و جامعه آماری 430 مادر ساکن در شهرک فجر در سال 1391 بود. از این تعداد، مدیر شهرک از150 مادر که معیارهای این پژوهش را داشتند دعوت کرد که در سالن همایش حضور یابند. سپس اسامی مادران مایل به همکاری، داخل کیسه ریخته و 30 مادر از طریق قرعه کشی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شد. ابزار پژوهش پرسش نامه تمایزیافتگی اسکورون 2003 بود و مداخله در 17 جلسه، هر جلسه 90 دقیقه در هفته یک بار اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مفاهیم رویکرد سیستمی بوئن بر نمره کلی تمایزیافتگی، واکنش پذیری هیجانی، گریزعاطفی، هم آمیختگی عاطفی با دیگران، تاثیر داشته ولی بر خرده مقیاس جایگاه من تاثیری نداشته است. نتایج داده ها بعد از دو ماه در همه خرده مقیاس ها تفاوت معنی دار با گروه گواه و پایداری اثر آموزش در گروه آزمایش را نشان داد. نتیجه گیری : چون آموزش تمایزیافتگی می تواند به استقلال فرزندان و رضایت خانوادگی زوج ها کمک کند، پیشنهاد می شود از رویکرد سیستمی بوئن به عنوان رویکردی اثربخش در افزایش میزان تمایزیافتگی مادران و موارد مشابه استفاده شود.
نقش انعطاف پذیری خانواده و تمایزیافتگی مادران در خودکارآمدی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش انعطاف پذیری خانواده و تمایزیافتگی مادران در پیش بینی خودکارآمدی نوجوانان انجام شد. پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دبیرستانهای شهر تهران بود که از میان آنها 255 دانش آموز به شیوه نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و به همراه مادرانشان در این پژوهش شرکت کردند. دانش آموزان به پرسشنامه انعطاف پذیری خانواده (شاکری، 1382) و خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1986) پاسخ دادند و مادران پرسشنامه برگه کوتاه تمایزیافتگی (دریک، 2011) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ماتریس همبستگی و رگرسیون گام به گام با نرم افزار spss 22 مورد تحلیل قرار گرفت. ماتریس همبستگی پیرسون نشان داد انعطاف پذیری خانواده با خودکارآمدی فرزندان رابطه مثبت و معنادار دارد (r=0.48, p<0.01). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد انعطاف پذیری به طور مستقیم و مؤلفه گسلش عاطفی مادر به طور معکوس قادر به پیش بینی 29/0 از تغییرات خودکارآمدی دختران هستند. انعطاف پذیری خانواده و تمایزیافتگی مادر و مؤلّفه های آن در پیش بینی خودکارآمدی پسران نقش نداشتند. بنابراین نتایج، خانواده در شکل گیری خودکارآمدی نوجوانان بویژه دختران نقش مهمی ایفا می کند.
آزمون مدل علی تمایز یافتگی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
31 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل رابطه ی علی تمایزیافتگی و رضایت زناشویی بوده است. جامعه آماری این تحقیق، متآهلین عادی شهر شیراز می باشند . برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس و بر اساس تعداد مؤلفه های موجود در مدل، تعداد 310 نفر از زوجین عادی که شامل 155 زن و 155 مرد متأهل که طول مدت ازدواج آن ها بین 5 - 12 سال متغیر بوده و سن آن ها زیر50 سال باشد انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس تمایز یافتگی خود اسکورن و مقیاس رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه) بوده که روایی و پایایی ابزار مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازنرم افزار Spssو Amos در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. نتایج نشان داد که ضریب تأثیر تمایز یافتگی خود بر رضایت زناشویی معنی دار است؛ بدین معنی که تمایز یافتگی خود بر رضایت زناشویی اثر مستقیم و معنی داری دارد.
اثربخشی آموزش پیش از ازدواج به روش سیمبیس بر تمایزیافتگی، نگرش ها و انتظارات زناشویی در بین دختران مجرد دانشگاه هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
10.22067/ijap.v9i2.66487
حوزه های تخصصی:
هدف : بررسی اثربخشی آموزش پیش از ازدواج با روش سیمبیس بر تمایزیافتگی، نگرش ها و انتظارات زناشویی در بین دختران مجرد دانشگاه هرمزگان انجام شده است. روش : این پژوهش از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری پژوهش را دختران مجرد دانشگاه هرمزگان تشکیل می دادند؛ از بین کسانی که نمرات کمتری در مؤلفه های تمایزیافتگی، نگرش ها و انتظارات زناشویی گرفتند، 32 نفر به شیوۀ در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند (هر گروه شامل 16 آزمودنی). پرسشنامۀ انتظار از ازدواج نلسون و جونز، تمایزیافتگی اسکورن و نگرش به ازدواج روزن و براتن، و نیز هشت جلسه آموزش مبتنی بر سیمبیس، ابزارهای گردآوری اطلاعات در این مطالعه بودند. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که 1) آموزش پیش از ازدواج با استفاده از مدل سیمبیس هم بر تمایزیافتگی، نگرش زناشویی و انتظارات زناشویی و هم بر واکنش پذیری، گریز عاطفی و هم آمیختگی با دیگران و انتظار بدبینانه تأثیر معناداری داشت، اما بر جایگاه من، انتظار واقع بینانه و ایده آل گرایانه تأثیر معناداری نداشت؛ 2) اثربخشی قبل از ازدواج مبتنی بر مدل سیمبیس بر نگرش زناشویی، انتظارات زناشویی، واکنش پذیری عاطفی، گریز عاطفی، هم آمیختگی با دیگران و انتظار بدبینانه را تا مرحلۀ پیگیری سه ماه حفظ کرد، در حالی که چنین تأثیرهایی در تمایزیافتگی تا مرحلۀ پیگیری تداوم مشاهده نشد.بنابراین با توجه به محتوای این برنامه، آموزش پیش از ازدواج در افزایش تمایزیافتگی، بهبود نگرش جوانان وکاهش انتظارات بدبینانه قبل از ازدواج مؤثر است.
نقش تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی در پیش بینی دلزدگی زناشویی دانشجویان زن متأهل
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۳
35-50
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی در پیش بینی دلزدگی زناشویی دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بود. نمونه آماری پژوهش 256 نفر زن متاهل بود که به روش تصادفی ساده با استفاده از جدول اعداد تصادفی انتخاب شد. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس دلزدگی زناشویی کایزر (1993)، پرسشنامه تمایزیافتگی خود بازبینی شده اسکورن (1998) شاخص ارزشمندی زندگی باتیستا و آلموند (1973) پرسشنامه بخشش رای (2001) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی ساده و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل ضریب همبستگی ساده نشان داد که بین تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی با دلزدگی زناشویی رابطه منفی معنی داری وجود دارد. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی در تبیین و پیش بینی واریانس دلزدگی زناشویی نقش دارد.