پریناز بنیسی

پریناز بنیسی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۲ مورد.
۱.

تدوین و برازش مدل عوامل مرتبط با توسعه مدارس دولتی یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدارس یادگیری مدارس یادگیرنده مدارس دولتی توسعه مدارس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
هدف: با تبدیل مدرسه به سازمان یادگیرنده، به تدریج جامعه به سمت توسعه و یادگیری مادام العمر رهنمون می شود. از این رو امروزه تبدیل مدارس به سازمانی یادگیرنده مساله ای مهم می باشد و برای تحقق آن باید به درک و بینش درستی از برخی مفاهیم و مسائل پیرامونی آن رسید. بنابراین هدف پژوهش حاضر، تدوین و برازش مدل عوامل مرتبط با توسعه مدارس دولتی یادگیرنده بود. روش شناسی: رویکرد پژوهش، کیفی و کمی است و از طریق نمونه گیری هدفمند با 22 نفر از خبرگان وزارت آموزش و پرورش و مدارس در شهر تهران تا دستیابی به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و در نهایت بر اساس نتایج بخش کیفی، پرسشنامه ای طراحی گردید و در بین خبرگان پخش شد. برای تدوین مدل توسعه مدارس یادگیرنده، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تئوری داده بنیاد و از طریق نرم افزار مکس کیودا صورت گرفت. همچنین تعیین برازش مدل مربوطه از طریق معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد. یافته ها: پس از انجام مصاحبه های کیفی و کدگذاری ها، مقوله های کلی، مقوله های فرعی و مفاهیم شناسایی و عوامل علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامدهای توسعه مدارس یادگیرنده مشخص گردید و در نهایت مدل توسعه مدارس یادگیرنده با 6 بعد اصلی و 17 مقوله فرعی و 221 شاخص طراحی شد. همچنین برازش مدل استخراج شده مورد تایید قرار گرفت. بحث و نتیجه گیری: آموزش و پرورش ایران باید همزمان با تحول در رویکردهای آموزشی در جهان، زمینه شکل گیری مدارس یادگیرنده را فراهم نماید و در این مدارس، فرآیندهای یادگیری تقویت شده و محیط تعاملی یکپارچه برای ارتقای مهارت های کلیدی دانش آموزان فراهم شود تا تمامی ذینفعان از مزایای توسعه مدارس یادگیرنده بهره مند شوند.
۲.

مقایسه اثربخشی روش درمانی ذهن آگاهی و طرح واره درمانی بر طرح واره های ناسازگار اولیه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرح واره های ناسازگار اولیه طرح واره درمانی ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۹۴
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دو روش درمانی طرح واره درمانی و ذهن آگاهی بر طرح واره های ناسازگار اولیه دانش آموزان انجام شد.   روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران بود که از بین آن ها ۴۵ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (هر گروه ۱۵ نفر) و یک گروه کنترل (۱۵ نفر) تقسیم شدند. گروه های آزمایش به مدت ۸ هفته در جلسات طرح واره درمانی (۸ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای) و ۷ هفته در جلسات ذهن آگاهی (۷ جلسه ۹۰ دقیقه ای) شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (۱۹۹۸) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت.   یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو روش درمانی منجر به کاهش معنادار طرح واره های ناسازگار اولیه در مقایسه با گروه کنترل شدند، اما تأثیر طرح واره درمانی در بهبود طرح واره ها بیشتر از ذهن آگاهی بود. این تأثیر به ویژه در مؤلفه هایی مانند محرومیت هیجانی، رهاشدگی، بی اعتمادی، انزوای اجتماعی و نقص/شرم برجسته تر بود.   نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که طرح واره درمانی به دلیل تمرکز عمیق تر بر ریشه های شناختی و هیجانی طرح واره ها، نسبت به ذهن آگاهی در بهبود و اصلاح طرح واره های ناسازگار اولیه موثرتر است. این روش درمانی می تواند به عنوان یک رویکرد کارآمد در درمان اختلالات روان شناختی مرتبط با طرح واره های ناسازگار اولیه مورد استفاده قرار گیرد.
۳.

مدل یابی سلامت سازمانی بر اساس تعهد و رفتارهای انحرافی سازمانی با میانجی استرس شغلی در مدیران مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سلامت سازمانی تعهد سازمانی رفتارهای انحرافی سازمانی استرس شغلی مدیران مضطرب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۷۶
زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی مدل یابی سلامت سازمانی بر اساس تعهد و رفتارهای انحرافی سازمانی با میانجی استرس شغلی در مدیران مضطرب انجام شد. مواد و روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مدیران مضطرب منطقه 20 شهر تهران در سال تحصیلی 03-1402 بودند که 400 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سلامت سازمانی (هوی و فلدمن، 1987)، تعهد سازمانی (مایر و آلن، 1991)، رفتارهای انحرافی سازمانی (بنت و رابینسون، 2000)، استرس شغلی (هریس و همکاران، 1994) و اضطراب (اسپیتزر و همکاران، 2006) استفاده و با روش تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS-25 و Amos-25 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که مدل سلامت سازمانی بر اساس تعهد و رفتارهای انحرافی سازمانی با میانجی استرس شغلی در مدیران مضطرب برازش مناسبی داشت. همچنین، متغیرهای تعهد و رفتارهای انحرافی سازمانی بر استرس شغلی و سلامت سازمانی و متغیر استرس شغلی بر سلامت سازمانی اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<). علاوه بر آن، هر یک از متغیرهای تعهد سازمانی و رفتارهای انحرافی سازمانی با میانجی استرس شغلی بر سلامت سازمانی اثر غیرمستقیم و معنادار داشتند (001/0P<). نتیجه گیری: طبق یافته های این مطالعه، پیشنهاد می شود که مسئولان و برنامه ریزان نظام آموزش وپرورش بر اساس نتایج این مطالعه و مطالعه های مشابه از طریق طراحی و اجرای برنامه های مناسب گام موثری در جهت بهبود سلامت سازمانی بردارند. آنان برای بهبود سلامت سازمانی می توانند میزان تعهد سازمانی را افزایش و میزان رفتارهای انحرافی سازمانی و استرس شغلی را کاهش دهند.
۴.

طراحی مدل مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی مدیریت دانش منابع و امکانات تکنولوژی آموزشی زیرساخت های تکنولوژی آموزشی مدارس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۶۴
هدف: تکنولوژی آموزشی و مدیریت آن نقش مهمی در بهبود وضعیت آموزشی دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران انجام شد.   روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، آمیخته (کیفی و کمّی) بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی خبرگان حوزه مدیریت آموزشی و تکنولوژی آموزشی و مدیران مناطق آموزش وپرورش شهر تهران در سال 1400 بودند. نمونه این بخش تعداد 14 نفر بودند که این تعداد طبق اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش در بخش کمّی مدیران و معلمان دوره دوم متوسطه منطقه 19 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه این بخش تعداد 169 نفر بودند که این تعداد طبق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود که شاخص های روان سنجی آنها مورد بررسی و تایید قرار گرفت. داده های این مطالعه در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-12 و داده های این مطالعه در بخش کمّی با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL-8.8 تحلیل شدند.     یافته ها: در بخش کیفی، یافته های این پژوهش نشان داد که برای مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران 55 مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر شناسایی شد؛ به طوری که شامل مضامین فراگیر مدیریت دانش تکنولوژی آموزشی (با 5 مضمون سازمان دهنده فراگیری دانش تکنولوژی آموزشی، اشتراک گذاری دانش تکنولوژی آموزشی، کاربرد دانش تکنولوژی آموزشی، تحلیل دانش تکنولوژی آموزشی و ارزیابی دانش تکنولوژی آموزشی)، منابع و امکانات تکنولوژی آموزشی (با 3 مضمون سازمان دهنده منابع انسانی، منابع فیزیکی و محتوای آموزشی)، کنترل و هماهنگی بر تکنولوژی آموزشی (با 3 مضمون سازمان دهنده هماهنگی بین سیاست های آموزشی، هماهنگی بین همکاران و نظارت و کنترل بر نحوه اجرا) و زیرساخت های تکنولوژی آموزشی (با 4 مضمون سازمان دهنده زیرساخت های فناوری، زیرساخت های مالی، زیرساخت های دانشی و زیرساخت های فرهنگی و اجتماعی) بودند. در بخش کمّی، یافته های این پژوهش که مدل مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران بر هر چهار عامل مدیریت دانش تکنولوژی آموزشی، منابع و امکانات تکنولوژی آموزشی، کنترل و هماهنگی بر تکنولوژی آموزشی و زیرساخت های تکنولوژی آموزشی اثر مستقیم و معنی دار داشت (P<0.05).     نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، جهت بهبود مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران می توان زمینه را برای تحقق و بهبود مدیریت دانش تکنولوژی آموزشی، منابع و امکانات تکنولوژی آموزشی، کنترل و هماهنگی بر تکنولوژی آموزشی و زیرساخت های تکنولوژی آموزشی فراهم نمود.
۵.

الگوی روابط ساختاری پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب جدایی کودکان سبک های فرزندپروری تنیدگی رشد کودک مادر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۹۷
زمینه: همه کودکان در طول زندگی خود ترس و اضطراب را به عنوان دو هیجان طبیعی تجربه می کنند و این اضطراب بیشتر زمانی است که از مراقبان اصلی خود دور می شوند. پس از بررسی پیشینه پژوهشی مشخص شد هر کدام از مطالعات انجام شده صرفاً یکی از مؤلفه های این پژوهش را مطالعه کرده اند. بنابراین عدم وجود پژوهشی که تمام مؤلفه های ذکر شده را در ارتباط با یکدیگر مورد بررسی قرار دهد، نشان دهنده وجود خلاء پژوهشی در این زمینه بود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 500 نفر از مادران کودکان 6 تا 8 ساله مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در 4 منطقه شمال، جنوب، شرق و غرب شهر تهران بود، که 217 نفر از آن ها بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. همچنین ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، نسخه والدین مقیاس سنجش اضطراب جدایی (هان و همکاران، ۲۰۰۳)، پرسش نامه سبک های فرزندپروری (بامریند، ۱۹۷۱)، و پرسشنامه استاندارد شاخص تنیدگی والدینی (آبیدین، 1983) بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای Spss22. و AMOS22 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی قابل پیش بینی است (0/001 P<) و همین طور تنیدگی مادران در پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری نقش میانجی دارد. همچنین یافته های به دست آمده حاکی از آن است که الگوی روابط ساختاری پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی مادران دارای برازش مناسب است (0/05P>. نتیجه گیری: با توجه به برازش مطلوب مدل ساختاری پژوهش، نشانه های اضطراب جدایی کودکان را می توان براساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی مادران پیش بینی نمود. طبق نتیجه بدست آمده می توان گفت اضطراب جدایی کودکان ابعاد مختلفی از زندگی شخصی و اجتماعی کودکان را دچار درگونی های عمیق می کند. استفاده از مقوله های شناسایی شده در پژوهش حاضر می تواند راهنمایی برای متخصصان در ارزیابی این مورد باشد که کودکان دچار اضطراب جدایی در کدام یک از مقوله ها دچار مشکلات جدی تری هستند و در نتیجه می تواند متخصصان را در طراحی و اجرای مداخلات متناسب با همان مقوله یاری کند.
۶.

ارائه مدل مسئولیت پذیری براساس سبک های هویت با نقش میانجی گری خودپنداره در دانشجویان دانشگاه های تهران

کلیدواژه‌ها: مسئولیت پذیری سبک های هویت خودپنداره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۲۴۷
مقدمه: مسئولیت پذیری دانشجویان اثر تعیین کننده بر پیشرفت تحصیلی، موفقیت شغلی و سرنوشت جامعه دارد؛ بنابراین بررسی عوامل تأثیرگذار بر مسئولیت پذیری آن ها ضروری به نظر می رسد. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مسئولیت پذیری براساس سبک های هویت با نقش میانجی گری خودپنداره انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی به شیوه تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش حاضر تمامی دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و آزاد واحد علوم تحقیقات تهران در سال ۱۴۰۱ بودند. تعداد ۴۱۱ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه مسئولیت پذیری کردلو (۱۳۹۵)، پرسشنامه سبک هویت (۱۹۸۹) و مقیاس خودپنداره راجرز (۱۹۵۷) بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS نسخه ۲۴ و SPSS نسخه ۲۵ و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: ضرایب همبستگی محاسبه شده بین سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و همچنین خودپنداره با مسئولیت پذیری مثبت و معنی دار و همبستگی بین سبک هویت سردرگم/ اجتنابی با مسئولیت پذیری منفی و معنی دار بود (۰/۰۱>p). همچنین ضرایب مربوط به تأثیر غیرمستقیم سبک هویت اطلاعاتی (t=۵/۱۷, β=۰/۰۲۸)، سبک هویت هنجاری (t=۴/۳۲, β=۰/۰۴۷) و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی (t=-۳/۲۷, β=-۰/۰۵۶) با میانجی گری خودپنداره بر مسئولیت پذیری معنی دار بود (۰/۰۵>p). ضرایب مسیر مستقیم هر سه سبک هویت نیز در پیش بینی مسئولیت پذیری معنی دار بود (۰/۰۱>p). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده آن است که خودپنداره براساس سبک های هویت، مسئولیت پذیری را میانجی گری می نماید؛ بنابراین متولیان امر باید سعی کنند نسبت به مسئولیت پذیری دانشجویان براساس سبک های هویت تدابیر لازم را اتخاذ نمایند.
۷.

مروری جامع بر ساختار و کاربرد متا آنالیز در علوم انسانی: کاربرد ها، مزایا و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرور سیستماتیک متاآنالیز پریزما تورش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۱
مقدمه: مرور سیستماتیک اگر به صورت متا آنالیز هدایت شود می تواند بسیار مفید باشد. متاآنالیز در یک برداشت عمومی به عنوان تولید و سنتز اطلاعات از مطالعات اولیه تعریف می شود. یک مرور سیستماتیک صحیح در یک موضوع، نیاز به جمع آوری و آنالیز همه داده های منتشر شده دارد. روش شناسی:در این پژوهش راهبرد جستجوی الکتورنیکی توسط محققین با رویکرد مطالعات موردی کاربرد متاآنالیز در حوزه روانشناسی بخصوص روانشناسی بالینی و علوم تربینی با کلید واژه های مرور سیستماتیک، متا آنالیز، پریزما و تورش مورد پژوهش، روش شناسی تحقیق و ارزیابی مزایای و چالش ها قرار گرفته است.یافته ها: متخصصین درحوزه های مختلف به منظور ارتقا سطح آگاهی خود در زمینه های موردنظر، مقالات مروری منظم و متاآنالیز را بررسی می نمایند و بسیاری از محققین و حتی سازمان ها به دلیل اعتبار بالای این مقالات در جهت بهره گیری از آنان اقدام می نمایند. این در شرایطی است همانقدر که بهره گیری درست از این تکنیک می تواند مفید، سازنده و قابل اتکا باشد رویه نادرست بهره بردن از این تکنیک ممکن است موجب گمراهی و ترویج یافته غلط در بین محققین گردد.نتیجه گیری:این روش یکی از مهمترین روش ها برای اثبات فروض(مبتنی بر مطالعات گذشته) مساله قابل طرح در تحقیق می باشد.این در صورتی است که مراحل اجرای تحقیق همانگونه که در مقاله اشاره شده است، صورت پذیرد و محققین با خطاهایی از قبیل خطر تورش، خطای رندم، خطرات ناشی از طراحی، داده های اولیه غیرقابل اعتماد و ...آشنایی داشته باشد.
۸.

اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه در دانشجویان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدیریت استرس ذهن آگاهی انگیزش پیشرفت رضایت آموزشی دانشجویان پزشکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۰۸
مقدمه: انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی پایین نقش مهمی در افزایش استرس و کاهش تمایل به تحصیل دارد و یکی از راهکارهای بهبود آنها آموزش مدیریت استرس است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه در دانشجویان پزشکی انجام شد. روش کار: مطالعه حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. نمونه پژوهش 50 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای با روش آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انگیزش پیشرفت (هرمانز، 1970) و رضایت آموزشی از دانشگاه (دهقانی و همکاران، 1393) استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 17 و به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه تفاوت معناداری داشتند. یعنی، روش آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش انگیزش پیشرفت (001/0 P< ,183/29F=) و رضایت آموزشی از دانشگاه (001/0 P< ,760/36F=) در دانشجویان پزشکی شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، پیشنهاد می گردد که روانشناسان و مشاوران تحصیلی برای افزایش انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه می توانند از روش آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در کنار سایر روش های آموزشی استفاده کنند.
۹.

Identification and Analysis of Effective Factors on the Maturity Management Model of Educational Technology in Iranian Schools(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Maturity management of technology Educational Technology Schools cultural and social infrastructure

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۰۲
Purpose: The main purpose of this article is to identify and analyze the factors affecting the maturity management of educational technology in Iranian schools. Methodology: The research method is mixed (qualitative-quantitative). To conduct this research, in addition to document study, thematic analysis technique with MAXQDA12 software was used to identify factors and components. The statistical population in this research were all experts in the field of educational management and educational technology, as well as regional managers with high experience and work experience in education, which was done after 14 theoretical saturation interviews. The interviews lasted between 75 and 120 minutes. Finally, the basic, organizing, and inclusive themes are extracted and in the quantitative part, the Dimtel technique is used to determine the effectiveness of the dimensions of educational technology. Findings: According to semi-structured interviews, 4 dimensions (educational technology knowledge management, educational technology resources and facilities, control and coordination on educational technology and educational technology infrastructure), 15 components (organizing themes) and 55 indicators (basic themes) In order to manage the maturity of educational technology in Iranian schools, it was extracted. After that, according to the questionnaire of paired comparisons to identify the influential and influential dimensions, it was determined that the dimensions of educational technology infrastructure, knowledge management of educational technology, control and coordination of educational technology, and resources and facilities of educational technology are respectively more influential. Conclusion: The findings of this study have many practical implications for managers and officials of the education system, and they based on the results of this study can take an effective step towards improving the maturity management of educational technology in Iranian schools.
۱۰.

ارائه مدل مسئولیت پذیری بر اساس سبک های هویت با نقش میانجی گری خودپنداره در دانشجویان دانشگاه های تهران

کلیدواژه‌ها: مسئولیت پذیری سبک های هویت خودپنداره دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۷۵
هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین مدل پیش بینی مسئولیت پذیری بر اساس سبک های هویت با نقش میانجی گری خودپنداره در دانشجویان دانشگاه های تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی با شیوه تحلیل مسیر با مشارکت 411 نفر از دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و آزاد واحد علوم تحقیقات در سال 1401 انجام شد. نمونه گیری به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه های مسئولیت پذیری، سبک های هویت و مقیاس خودپنداره جمع آوری شدند. تحلیل داده ها در نرم افزار AMOS -24 با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها : بین سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری و همچنین خودپنداره با مسئولیت پذیری همبستگی مثبت و معنی دار و بین سبک هویت سردرگم/اجتنابی با مسئولیت پذیری همبستگی منفی و معنی دار وجود داشت (01/0> p ).  همچنین ضرایب مربوط به تاثیر غیرمستقیم سبک هویت اطلاعاتی (028/0= β ، 17/5= t )، سبک هویت هنجاری (047/0= β ، 32/4= t ) و سبک هویت سردرگم/اجتنابی (056/0-= β ، 27/3-= t ) با میانجی گری خودپنداره بر مسئولیت پذیری معنی دار بود(۰5/0> p ). ضرایب مسیر مستقیم هرسه سبک هویت نیز در پیش بینی مسئولیت پذیری معنادار بود (۰۱/0> p ). نتیجه گیری: مطالعه نشان داد مسئولیت پذیری بر اساس سبک های هویت قابل پیش بینی بود. همچنین نقش میانجی خودپنداره در رابطه سبک های هویت با مسئولیت پذیری مورد تایید قرار گرفت
۱۱.

طراحی مدل کیفی توسعه مدارس دولتی یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدارس یادگیری مدارس یادگیرنده مدارس دولتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۷
زمینه و هدف: مدارس دولتی در ایران با توجه به ویژگی های ساختاری و مدیریتی خود که متاثر از ساختار متمرکز مدیریت آن است با اصول سازمان یادگیرنده فاصله دارند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل کیفی توسعه مدارس دولتی یادگیرنده است. روش: رویکرد پژوهش، کیفی است و از طریق نمونه گیری هدفمند با 22 نفر از خبرگان وزارت آموزش و پرورش و مدارس در شهر تهران تا دستیابی به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. برای اکتشاف مدل توسعه مدارس یادگیرنده، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تئوری داده بنیاد و از طریق نرم افزار مکس کیودا صورت گرفت. یافته ها: پس از انجام مصاحبه های کیفی و کدگذاری ها، مقوله های کلی، مقوله های فرعی و مفاهیم شناسایی و عوامل علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامدهای توسعه مدارس یادگیرنده مشخص گردید و در نهایت مدل توسعه مدارس یادگیرنده با 6 بعد اصلی و 17 مقوله فرعی و 221 شاخص طراحی شد.نتایج: مدیران وزارت آموزش و پرورش و تمامی ذینفعان مدارس با توجه به عوامل علی و شرایط زمینه ای و مداخله ای و اتخاذ راهبرد هایی در زمینه توانمندسازی منابع انسانی، توسعه مدیریت دانش و یادگیری، یادگیری تیمی و مشارکتی، شبکه ارتباطات یادگیری و مدرسه خودارزیاب، مسئول و پاسخگو می توانند از مزایای توسعه مدارس یادگیرنده بهره مند شوند.
۱۲.

پیش بینی اضطراب کرونا براساس ویژگی های شخصیتی و خود بیمارانگاری در افراد واکسینه شده در مرکز واکسیناسیون مجتمع پیامبر اعظم (ص)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های شخصیت خودبیمارانگاری اضطراب افراد واکسینه کووید-19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۶۷
زمینه و هدف: گسترش و همه گیری سریع، میزان بالای مرگ و میر آن و نبود هیچگونه درمان و داروی قطعی و تأیید شده برای کرونا، باعث بروز اختلالات شدید شده است. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب کرونا براساس ویژگی های شخصیتی خود بیمارانگاری در افراد واکسینه شده در مرکز واکسیناسیون بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، کمی بوده و به صورت توصیفی-همبستگی اجرا شده است و از لحاظ نوع هدف این پژوهش کاربردی می باشد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش کلیه افرادی هستند که در پاییز 1400 به مرکز واکسیناسیون مجتمع پیامبراعظم (ص) دانشگاه آزاد تهران غرب مراجعه کرده اند. از میان این افراد 400 نفر از افراد واکسینه شده ای که دوز دوم را دریافت نموده اند به صورت تصادفی ساده و بر اساس مقدار محاسبه شده به وسیله نرم افزار Gpower به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از سه پرسشنامه، پرسشنامه ویژگی ها شخصیت نئو مک کری و کاستا (1985)، پرسشنامه اضطراب کرونا (علی پور، قدمی، علیپور و عبدالله زاده، 1398) و پرسشنامه خودبیمارانگاری ایوانز (1980) استفاده شد. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد اضطراب کرونا براساس ویژگی های شخصیتی و خودبیمارانگاری پیش بینی می شود. ضریب مسیر اثر روان نژندی (001/0P<، 419/0 β=)، برون گرایی (002/0P=، 160/0 β=) بر اضطراب کرونا اثر مثبت و معنادار و انعطاف پذیری (001/0P<، 23/0- β=) و دل پذیر بودن (001/0P<، 332/0- β=) بر اضطراب کرونا اثر معنادار و منفی دارد. هم چنین ضریب مسیر اثر مسئولیت پذیری بر اضطراب کرونا اثر معنادار ندارد (464/0P=، 036/0 β=). ضریب مسیر اثر خود بیمارانگاری بر اضطراب کرونا اثر مثبت و معنادار وجود دارد (001/0P<، 290/0 β=). نتیجه گیری: از آنجایی که در دوران همه گیری ویروس کرونا، رسانه ها نقش فعالی را اطلاع رسانی اخبار و حوادث ناشی از این همه گیری ایفا می-کنند و این اطلاع رسانی ها تحریک بالای فیزیولوژیکی و در نتیجه هیجان های منفی افراد را به دنبال خواهد داشت که منجر به موفق نبودن افراد در تنظیم هیجان هایشان شده و خودبیمارانگاری را افزایش می دهد. به تبع خودبیمارانگاری نیز با افزایش اضطراب کرونا همراه می گردد. بنابراین دور از انتظار نیست که خودبیمارانگاری، اضطراب کرونا را در افراد واکسینه شده پیش بینی کند.
۱۳.

پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس هوش هیجانی، هوش معنوی و سلامت روان زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایت از زندگی هوش هیجانی هوش معنوی سلامت روان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۸
هدف: هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس هوش هیجانی، هوش معنوی و سلامت روان زوجین بود. روش پژوهش: این پژوهش با روش همستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهرانا شهر تهران به تعداد 360 نفر و تعداد کل جامعه و مراجعه به جدول کرجسی و مورگان برابر با 186 برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه رضایت از زندگی داینر (1985)، هوش هیجانی بارآن (1980)،هوش معنوی کینگ (2008) و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلر (۱۹۷۲) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS21 انجام شد. در این پژوهش از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش و نشان دادن فراوانی و نمودار های مربوط به آن استفاده شد و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های پژوهش استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که متغییرهای هوش هیجانی (254/0 = Beta)، هوش معنوی (186/0 = Beta) و سلامت روان (429/0 = Beta) قادر به پیش بینی رضایت از زندگی زوجین می باشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که سلامت روان سهم بیشتری در پیش بینی رضایت از زندگی زوجین دارد.
۱۴.

اثربخشی درمان عقلانی هیجانی بر طلاق عاطفی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری شناختی زنان

کلیدواژه‌ها: عقلانی هیجانی طلاق عاطفی تحمل پریشانی انعطاف پذیری شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۲۳۹
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان عقلانی هیجانی بر طلاق عاطفی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری شناختی زنان بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مراجعه کننده با شکایت طلاق عاطفی به مراکز مشاوره در منطقه 4 شهر تهران تشکیل دادند که در نیمسال دوم سال 1400 برای دریافت خدمات درمانی به این مراکز مراجعه کردند که تعداد آنها برابر با 750 نفر است. نمونه آماری پژوهش طبق روش تحقیق نیمه آزمایشی، 30 نفر از زنان مراجعه کننده با شکایت طلاق عاطفی به یکی از مراکز مشاوره در منطقه 4 شهر تهران بود که به صورت در دسترس از جامعه آماری (یکی از مراکز مشاوره) گزینش شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پروتکل درمان عقلانی هیجانی، پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (2008)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر(2005) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS22 انجام شد. نتایج نشان داد که درمان عقلانی هیجانی بر طلاق عاطفی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری شناختی زنان اثربخش است. با توجه به شدت اثر، آموزش درمان عقلانی هیجانی بر انعطاف پذیری شناختی زنان تاثیر بیشتری نسبت به طلاق عاطفی و تحمل پریشانی زنان دارد.
۱۵.

اثربخشی آموزش سایکودراما بر راهبردهای مقابله و نشخوار فکری زوجین درگیر کرونا

کلیدواژه‌ها: سایکودراما راهبردهای مقابله زوجین درگیر کرونا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲ تعداد دانلود : ۲۲۶
سایکودراما روشی در رواندرمانی با یک شکل نمایشی است که در آن، مشکلات عاطفی یا رفتاری بیماران و درمانجویان با استفاده از فنون تئاتری، ریشه یابی و حل و رفع می گردد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش سایکودراما بر راهبردهای مقابله و نشخوار فکری زوجین درگیر کرونا بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مبتلا به کرونا مراجعه کننده به خانه های بهداشت شهر تهران بود که نمونه ی آماری شامل 30 بیمار مراجعه کننده به خانه های بهداشت بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور جایگزینی تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش انتساب گردید و سپس گروه آزمایش در طول سه هفته آموزش دید. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه راهبردهای مقابله بیلینگز و موس(COPE) (1981) بود. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش سایکودراما بر راهبردهای مقابله ای و نشخوار فکری زوجین درگیر کرونا اثر دارد (05/0>p). نتایج نشان داد که آموزش سایکودراما نقش تعیین کننده ای در بهبود راهبردهای مقابله و نشخوار فکری زوجین درگیر کرونا دارد لذا بدلیل نقش آموزش سایکودراما در بهبود راهبردهای مقابله و نشخوار فکری زوجین درگیری کرونا اجرای آموزش این تکنیک توصیه می گردد.
۱۶.

پیش بینی اضطراب کرونا براساس خودبیمارانگاری در دانشجویان واکسینه شده

تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۵۶
زمینه و هدف: سرایت پذیری بالاو بروز مرگ و میرهای ناشی از این ویروس و حتی اجرای طرح های قرنطینه، موجب افزایش آمار نابهنجاری های روانی بلاخص استرس و اضطراب در افراد گردیده است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب کرونا براساس خود بیمارانگاری در دانشجویان واکسینه شده در مرکز واکسیناسیون می باشد. روش: روش پژوهش حاضر، کمی بوده و به صورت توصیفی-همبستگی اجرا شده است و از لحاظ نوع هدف این پژوهش کاربردی می باشد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش کلیه دانشجویانی هستند که در پاییز 1400 به مرکز واکسیناسیون پاستور مراجعه کرده اند. از میان این افراد 400 نفر از افراد واکسینه شده ای که دوز دوم را دریافت نموده اند به صورت تصادفی ساده و بر اساس مقدار محاسبه شده به وسیله نرم افزار Gpower به عنوان نمونه انتخاب شدند. از آزمودنی، آزمون های پرسشنامه اضطراب کرونا (علی پور، قدمی، علیپور و عبدالله زاده، 1398) و پرسشنامه خودبیمارانگاری ایوانز (1980) گرفته شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد اضطراب کرونا براساس خودبیمارانگاری پیش بینی می شود. ضریب مسیر اثر خود بیمارانگاری بر اضطراب کرونا اثر مثبت و معنادار وجود دارد (001/0 P< ، 290/0 β= ). نتیجه گیری: در تبیین این یافته همچنین می توان گفت از آنجایی که در دوران همه گیری ویروس کرونا، رسانه ها نقش فعالی را اطلاع رسانی اخبار و حوادث ناشی از این همه گیری ایفا می کنند و این اطلاع رسانی ها تحریک بالای فیزیولوژیکی و در نتیجه هیجان های منفی افراد را به دنبال خواهد داشت که منجر به موفق نبودن افراد در تنظیم هیجان هایشان شده و خودبیمارانگاری را افزایش می دهد. به تبع خودبیمارانگاری نیز با افزایش اضطراب کرونا همراه می گردد. بنابراین دور از انتظار نیست که خودبیمارانگاری، اضطراب کرونا را در افراد واکسینه شده پیش بینی کند. از مهمترین محدودیت های پژوهش می توان به عدم دسترسی به جامعه گسترده تری از افراد در سایر مراکز واکسناسیون بود و به نظر می رسد که انجام پژوهش های دیگری در مورد افرادی که در سایر مراکز واکسناسیون حضور داشته اند می تواند نتایج این پژوهش را تکمیل و قابل تعمیم تر کند.
۱۷.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر سبک زندگی، مدیریت خشم و شفقت به خود در دانشجویان دانشگاه تهران غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی سبک زندگی مدیریت خشم شفقت به خود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۳۲۱
هدف از انجام این پژوهش اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر سبک زندگی، مدیریت خشم و شفقت به خود در دانشجویان دانشگاه تهران غرب بود. پژوهش حاضر، از جمله طرح های نیمه آزمایشی، به صورت پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری در پژوهش حاضر، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران غرب بودند. در این پژوهش نیز تعداد 30 نفر از دانشجویان را که تمام ملاک های ورود را داشته باشند، به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه سبک زندگی والکر و همکاران (1987)، شدت خشم نسلون (2000)، خودشفقت ورزی نف (2003) و خلاصه پروتکل آموزش ذهن آگاهی بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS21 انجام شد. در این تحقیق از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف معیار متغیرهای تحقیق و نشان دادن فراوانی و نمودارهای مربوط به آن استفاده شد و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های تحقیق استفاده گردید. قبل از آزمودن فرضیه ها، مفروضه نرمال بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کولموگروف-اسمیرنف انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر سبک زندگی، مدیریت خشم و شفقت به خود در دانشجویان دانشگاه تهران غرب اثربخش است. با توجه به شدت اثر، آموزش ذهن آگاهی بر سبک زندگی تاثیر بیشتری نسبت به مدیریت خشم و شفقت به خود دانشجویان دارد.
۱۸.

تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب ناشی از کرونا بر دانشجویان پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۷۷
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب ناشی کرونا در دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است. روش پژوهش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی تهران که در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه پژوهش 170 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی با کمک قرعه کشی در دو گروه 85 نفری شامل گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 4 جلسه 90 دقیقه ای به مدت یک ماه تحت آموزش مهارت های ارتباطی قرارگرفت و گروه کنترل در این مدت آموزشی ندید و در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزارهای پژوهش فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه سیاهه اضطراب بود. داده ها با آزمون های کای اسکوئر، تی مستقل و تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار spss-26 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های آزمون کای اسکوئر و تی مستقل نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل ازنظر جنسیت و میانگین سنی تفاوت معنی داری نداشتند (05/0 P > ). همچنین، یافته های آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی باعث کاهش استرس اضطراب دانشجویان پزشکی شد (05/0 P < ). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر کاهش اضطراب کرونا در دانشجویان پزشکی بود. بنابراین، متخصصان سلامت می توانند از روش آموزش مهارت های ارتباطی در کنار سایر روش های آموزشی مؤثر برای بهبود مشکلات سلامت روان و به خصوص کاهش و کنترل اضطراب در دانشجویان پزشکی اقدام نمایند.
۱۹.

اثربخشی آموزش ارتباط مؤثر بر سبک های دلبستگی، نشاط اجتماعی و نگرش به عشق در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتباط موثر سبک های دلبستگی نشاط اجتماعی نگرش به عشق زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۲۱۹
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی آموزش ارتباط موثر بر سبک های دلبستگی، نشاط اجتماعی و نگرش به عشق در زوجین است. این پژوهش، از لحاظ هدف، یک پژوهش کاربردی و به لحاظ روش یک پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون (مداخله ای) به همراه گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به کلینیک مشاوره انتخاب در تهران که حدود 100 نفر تخمین زده شده که با استفاده از جدول مورگان 80 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد، که از این بین شرکت کنندگان داوطلب برای شرکت در دوره تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری به صورت غیر تصادفی در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شد. ابزار گردآوری داده ها اجرای پروتکل مهارتهای ارتباطی براساس امامی نائینی(1385)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید(1990)، پرسشنامه شادکامی آکسفورد(2001) و پرسشنامه نگرش به عشق لی (1986) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده به دو روش توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS21 انجام شد. روش آماری تحلیل داده ها، تحلیل کواریانس بود. در این پژوهش، از آمار توصیفی برای محاسبل میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش و نشان دادن فراوانی و نمودارهای مربوط به آن استفاده شد و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه ها استفاده گردید.نتایج نشان داد که ارتباط موثر بر سبک های دلبستگی، نشاط اجتماعی و نگرش به عشق در زوجین اثربخش است.
۲۰.

طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاق فردی در دوره دوم متوسطه

کلیدواژه‌ها: الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی اخلاق فردی وظایف فردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۵۵
زمینه و هدف: این تحقیق با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در جهت تحقق وظایف فردی در دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش پژوهش: روش پژوهش تحلیل محتوا بوده که به پیروی از مدل کیفی کریپندورف و نیز تکنیک دلفی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در پژوهش را گروه خبرگان دانشگاهی در رشته های برنامه ریزی درسی و معارف اسلامی تشکیل داد. حجم مشارکت کنندگان تا دست یابی به کفایت داده ها ادامه داشت و ۳۰ نفر را شامل گردید. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده، روش تجزیه و تحلیل آن ها تحلیل محتوای نظم یافته ی کدگذاری و اعتبارسنجی دلفی بود. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن بود که مؤلفه های الگوی تربیت اخلاقی در دوره دوم متوسطه عبارت اند از: موضوع درسی، نیازهای فراگیران، ویژگی های جامعه هدف و عناصر برنامه درسی. اولویت های مؤلفه های تشکیل دهنده عبارت اند از: اعتبار و اهمیت تربیت اخلاقی، نیازهای سنی فراگیران، تفاوت های جنسیتی آن ها، آراسته شدن به صفات اخلاقی، پایش رفتار اخلاقی. در بخش عناصر برنامه درسی اولویت ها عبارت اند از: اهداف آموزشی، محتوای درسی، راهبردهای تدریس، منابع و ابزار، فعالیت های فراگیران، فضا، زمان، گروه بندی فراگیران و روش ارزشیابی. نتیجه گیری: در راستای شناسایی و اولویت های عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی اخلاق فردی این اولویت ها به دست آمد: پس از تعیین اهداف آموزشی که به آن اشاره شد، محتوای درسی اولویت بعدی بود که در آن توجه به حیطه های یادگیری، فاکتورهای متن، تصاویر و فعالیت های یادگیری مبتنی بر مصادیق عینی و ذهنی رفتار اخلاقی دارای اولویت بوده اند. پس از آن فعالیت های یادگیرندگان قرار داشته که شامل ارتقای دانش اخلاقی، پیش بینی فعالیت های فردی و گروهی و مشارکت در فعالیت های مکمل بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان