فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۸٬۱۷۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش علم و فناوری شاهد به کارگیری هوش مصنوعی در زندگی انسان هستیم. یکی از کاربردهای هوش مصنوعی، کاربرد آن در تولید چت جی پی تی می باشد.هدف از پژوهش حاضر، ارائه تحلیلی سیستماتیک از اثرات کاربرد چت جی پی تی در آموزش، بر اساس ادبیات موجود در این حوزه می باشد. برای انجام این پژوهش از روش فراتحلیل مبتنی بر بیانیه پریزما استفاده شده است و پایگاه های داده انتخاب شده وب علم، اسکوپوس،گوگل اسکولار می باشند. جستجوی ادبیات بین ماه مه و ژوئن 2023 با شناسایی اولیه 154 رکورد انجام شد که در نهایت ۱۲ مطالعه مورد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها مبین این امر بود که ادغام هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار مکمل و پشتوانه آموزشی بزرگ در فرآیند یاددهی-یادگیری، با افزایش تجارب یادگیری و تقویت تعامل بیشتر بین دانش آموزان و معلمان، تأثیر مثبتی بر فرآیند یاددهی-یادگیری دارد. البته باید این نکته را در نظر داشت که به کارگیری و اجرای موفقیت آمیز این برنامه ، مستلزم آشنایی معلمان با عملکرد آن است. در نهایت باید گفت یافته های حاصل از این پژوهش، مبنای محکمی برای تحقیقات و تصمیم گیری های آینده در مورد استفاده از چت جی پی تی در زمینه آموزش فراهم می کند.
مطالعه ای بر تاثیر شبکه های اجتماعی و روابط عاطفی اینترنتی بر سلامت روان و کیفیت زندگی در دانش آموزان (مدل سازی معادلات ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
61 - 73
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیل شبکه های اجتماعی به عنوان یک تکنیک کلیدی و مهم در علوم ارتباطات اجتماعی، همانند یک موضوع محبوب در زمینه تفکر و مطالعه پدیدار شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کننده شبکه های اجتماعی و روابط عاطفی اینترنتی بر سلامت روان و کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد.روش پژوهش: مطالعه مقطعی حاضر در سال 1401 بر روی 350 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی البرز که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. داده ها با استفاده از پنج پرسشنامه وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شبکه های اجتماعی، روابط عاطفی اینترنتی، استرس، اضطراب، مقیاس افسردگی (DASS-21)، کیفیت زندگی و چک لیست مشخصات دموگرافیک جمع آوری شد. داده ها در نرم افزارهای SPSS-25، PLS-3 و Lisrel-8.8 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: با توجه به تحلیل مسیر، امتیاز DASS-21 دارای بیشترین ارتباط علی مثبت و معنادار با روابط عاطفی اینترنتی در مسیر مستقیم (B = 0.22) و بیشترین ارتباط منفی با وضعیت اجتماعی-اقتصادی (B = - 0.09) بود. کیفیت زندگی بالاترین ارتباط علی منفی با نمره DASS-21 در مسیر مستقیم (B = - 0.26) و بالاترین ارتباط مثبت با وضعیت اجتماعی-اقتصادی در مسیر غیرمستقیم (B = 0.02) داشت. میانگین مدت زمان استفاده از شبکه های اجتماعی (B ≈ − 0.07) و روابط عاطفی اینترنتی (B≈ - 0.09) بیشترین ارتباط منفی را با کیفیت زندگی داشتند.نتیجه گیری: استفاده از اینترنت و شبکه های مجازی، روابط عاطفی اینترنتی و وضعیت نامطلوب اجتماعی-اقتصادی با نمرات بالاتر DASS-21 و کاهش کیفیت زندگی در دانش آموزان همراه بود.
چالش های رسانه های دیجیتالی در تربیت اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی و ارائه راهکارهای پیشگیرانه آن
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
24 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی چالشهای رسانه-های دیجیتال در تربیت اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی و راهکارهای پیشگیرانه آن است. روش پژوهش حاضر، کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی (تحلیل محتوای کیفی) و استنتاجی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی است و اسناد مورد تحلیل شامل کتب، پایان نامه، مقالات و پیشینه مطالعاتی است. یافته های پژوهش نشان داد؛ مهمترین چالش های رسانه های دیجیتال در تربیت اخلاقی دانش آموزان شامل هنجارشکنی، قانون گریزی، تزلزل جایگاه تربیتی والدین و مربیان، سست شدن فضایل تربیتی و اخلاقی، روزمرگی و نابودی تفکر انتقادی، توجه به نیازهای لوکس و غیر ضروری، نقض حریم خصوصی است. همچنین نظارت بر استفاده بهینه از رسانه های دیجیتال (شامل تعیین چارچوب محدودکننده و تقویت تعاملات بین فردی و گروهی)، ایجاد چهره ای الگویی در استفاده منطقی از رسانه ها (شامل مدیریت زمان و میزان استفاده، مدیریت و نظارت بر محتوای رسانه ها، حفظ حریم خصوصی)، پرهیز از معصوم پنداری رسانه ها ، پرورش مهارت تفکر انتقادی و فراگیری سواد رسانه ای مهمترین راهکارهای پیشگیرانه آن است. در پایان می توان چنین نتیجه گیری کرد؛ اگر رسانه های دیجیتال نتوانند همسو با اهداف تربیت اخلاقی نهاد آموزش و پرورش به پرورش کودکانی اخلاق مدار، آگاه، توانمند و مسئولیت پذیر بپردازد در آینده قبول صلاحیت های آن از سوی گروه های مرتبط ذینفع (خانواده ، مدرسه و جامعه) زیر سؤال خواهد رفت.
طراحی برنامه درسی آموزش فارسی مبتنی بر رویکرد قصه گویی در دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف اصلی این پژوهش، واکاوی عناصر برنامه درسی آموزش فارسی مبتنی بر رویکرد قصه گویی در دوره ابتدایی بود. روش ها این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هیئت علمی و معلمان متخصص در زمینه قصه گویی و ادبیات کهن فارسی است که در دانشگاه فرهنگیان استان گلستان تدریس می کنند. شیوه انتخاب آن ها هدفمند، از نوع گلوله برفی بوده است. درمجموع با 21 نفر مصاحبه شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند در طی سه مرحله به شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحقیق در قالب مدل پارادایمی و مدل مفهومی بدین صورت شکل گرفت: اهداف ، محتوای درس فارسی ، روش های یاددهی-یادگیری ، نقش معلم ، ارزشیابی ، منابع تخصصی آموزش فارسی با رویکرد قصه گویی ، فضا ، مهارت های ارتباطی ، یادگیری مفهومی فارسی و نتایج تربیتی (شکل گیری هویت دانش آموزان در فرایند قصه گویی، رشد مهارت های زبانی، فراهم آوردن تجربه یادگیری فعال و خلاق همراه با پیشرفت تحصیلی، تقویت حافظه شنیداری و دیداری، تقویت سخنوری، افزایش سطح عمومی یادگیری درس فارسی و پیشرفت تحصیلی). نتیجه گیری: در پایان یافته ها و نتایج به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت و بر مبنای آن ها، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه درسی آموزش فارسی مبتنی بر رویکرد قصه گویی در دوره ابتدایی ارائه شد.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی کودکان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۴۱-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی کودکان با اختلال یادگیری انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کودکان با اختلال یادگیری شهر دزفول در سال 1402 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این کودکان بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را هشت جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمودند. پرسش نامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی بود. داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیره، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و گواه از نظر انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>p). به عبارت دیگر درمان مبتنی بر شفقت باعث بهبود انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های این پژوهش می توان مداخله مبتنی بر شفقت را به عنوان یک روش کارا جهت کاهش انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی کودکان با اختلال یادگیری پیشنهاد داد.
نامه به سردبیر: کتاب شناسی گزینشی اختلال های طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر حاضر را عصر انفجار اطلاعات، عصر انفجار دانش یا هنگامه انفجار انتشارات نامیده اند، به طوری که هر پژوهشگری یا خواننده ای در پیدا کردن مطلب مورد نظر خود به آسانی دچار سردرگمی می شود و دقیقاً نمی داند از کجا باید شروع کند! در این مسیر، کثرت منابع، وجود تنوع و پراکندگی در منابع اطلاعاتی و مطالعاتی، از قبیل پایگاه های اینترنتی، سایت ها، کتاب های تخصصی، کتاب های مرجع، اطلس ها، زندگینامه ها، فرهنگنامه ها، دانشنامه ها، روزنامه ها و مجله های تخصصی به این سردرگمی دامن می زنند! ازاین رو، تهیه و تدوین کتاب شناسی جامعی در رابطه با موضوعی خاص و حوزه علمی مشخص، خوانندگان و پژوهشگران را به آخرین و جدیدترین کتاب ها و منابع و مآخذ راهنمایی و هدایت می کند و به آنان کمک بسیاری می نماید تا از این سردرگمی رهایی یابند.
تاریخ فشرده رهبری و مدیریت آموزشی به روایت ریچارد بیتس
حوزههای تخصصی:
ریچارد بیتس استاد آموزش در دانشکده آموزش دانشگاه دیکین استرالیا است. او در در زمینه های رهبری آموزشی، آموزش معلمان و آموزش بین المللی، با تأکید بر مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و آموزش، مشغول به پژوهش و تدریس است. بخشی از کارهای او در جامعه شناسی جدید آموزش و پرورش و رویکرد فرهنگی به مدیریت و رهبری آموزشی موثر بوده است. از جمله انتشارات مهم او می توان به کتاب راهنمای آموزش معلمان: جهانی شدن، استانداردها و حرفه ای گری در دوران تغییر (با تونی تاونزند، انتشارات اشپرینگر، ۲۰۰۷) و ابعاد زیبایی شناختی مدیریت و رهبری آموزشی (با ایگنی سمیر، انتشارات روتلج، ۲۰۰۶) اشاره کرد. متن حاضر معرفی یکی از نوشته های مهم بیتس است که بدون تردید یک خط سیر تحلیلی جامع اما فشرده از تاریخ تحولات دانش مدیریت و رهبری آموزشی را روایت کرده است. حجم منابع استنادی، همراه با روایت دقیق رویدادها و صاحب نظران سهیم در این رویدادها، مقاله بیتس را تبدیل به یک منبع مهم و خواندنی در حوزه مطالعاتی مدیریت و رهبری آموزشی کرده است. در گزارش حاضر تلاش شده است تا ساختار کلی متن اصلی مقاله ریچار بیتس حفظ گردد.
پداگوژی گفتمانی و کنشی هابرماس در آموزش جغرافیا
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: کنش مفاهمه ای ارتباطی است مبتنی بر تعامل چندسویه مفهوم و محتوا که ساختار آن با تفاهم اشتراکی چندجانبه مبتنی بر تخصص (نه انحصار)، اساس می یابد. در این کنش افراد در میزواره ای آزاد با مشارکت همدیگر و خارج از فرایندهای انحصار و قدرت به تبادل نظر پرداخته و در روی مفاهیم به درک مشترک رسیده و مفهوم واحد ارائه می دهند. روش ها: این پژوهش به بررسی نقش کنش ارتباطی مبتنی بر نظریه هابرماس در آموزش های مکان و فضاپایه جغرافیا پرداخته است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات سامان مند مبتنی بر مرور و توسعه ادبیات نظری و مدل سازی تبیینی است که گردآوری داده های آن مبتنی بر ادبیات کتابخانه ای می باشد. یافته ها: یافته ها نشان می هد فلسفه مبتنی بر کنشگری پداگوژیک می تواند در تبیین مفاهیم جغرافیا به ویژه تحلیل فضایی عوامل و عناصر جغرافیایی مؤثر عمل نموده و با عملکرد اکتشافی یادگیری مفاهیم جغرافیایی را پایدار نموده و مفاهیم تحلیلی جغرافیا را با کنش تفاهمی ساختار مشترک می دهد. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت که آموزش های مبتنی بر کنشگری ارتباطی در ساختار دروس میان رشته ای جغرافیا ضمن ایجاد ارتباط تعاملی، هم افزایی آموزشی میان رشته ای را نیز توسعه می دهد.
شناسایی مؤلفه های شکل دهنده شادکامی در جوانان
حوزههای تخصصی:
شادکامی به عنوان یک ویژگی نسبتاً پایدار و مثبت با تأکید بر بهزیستی ذهنی و رضایت عمومی از زندگی مفهوم سازی می شود. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های شکل دهنده شادکامی جوانان انجام شد. این پژوهش به روش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون صورت گرفت. جمعیت مورد مطالعه جوانانی بودند که در پرسش نامه شادکامی آکسفورد و سلامت عمومی گلدبرگ نمره متوسط به بالایی کسب کرده و به صورت شفاهی نیز به شادکامی خود اذعان داشتند. هم چنین، این مشارکت کنندگان تمام ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند. شرکت کنندگان پژوهش بر مبنای منطق نمونه گیری هدفمند و به روش در دسترس از داوطلبان واجد شرایط انتخاب شدند. فرآیند نمونه گیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت ۲۳ مشارکت کننده از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. در تحلیل مصاحبه ها ۱۳۴ کد باز، ۶۰ مضمون فرعی، ۴ مضمون اصلی و یک مضمون هسته ای شناسایی شد. تحلیل مضمون اطلاعات نشان داد که تسهیل گرهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و کنش های مؤثر چهار دلیل عمده شادکامی جوانان محسوب می شوند. بر این اساس، نتایج این پژوهش حاکی از آن است که جوانان با بهره مندی از چهار دلیل عمده سطح شادکامی مطلوبی تجربه می کنند. از این رو، توجه به مؤلفه های شکل دهنده شادکامی نیازمند دقت و ارزیابی بیشتر است.
چالش های یادگیری مهارت پرسشگری فلسفی بین دانشجویان و ارائه راهکارهایی برای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل چالش های یادگیری مهارت پرسشگری فلسفی و راهکارهایی برای آن بود. میدان پژوهش شامل دانشجومعلمان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل مضمون به شیوه براون و کلارک و ابزار مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته و نمونه گیری در دسترس که 54 نفر از دانشجو معلمان استان کردستان بودند بهره برده شد. یافته های پژوهش در دو گام حاصل شد: گام نخست، ریشه یابی و علل عدم مهارت پرسشگری فلسفی از دید دانشجومعلمان بود که در قالب مضمون، مقوله و مفهوم دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که عامل اصلی عدم پرسشگری فلسفی نخست خود دانشجومعلمان و پس از آن اساتید هستند و حوزه فضای مجازی با کمترین مضمون دارای تأثیر کمتری در عدم پرسشگری فلسفی دانشجومعلمان است. گام دوم، شامل ارائه راهکارهایی برای طرح پرسشگری فلسفی از نگره دانشجومعلمان بود که مفاهیم آن نیز مقوله بندی شد. یافته ها بیانگر این امر است که عوامل متعددی از قبیل دانشجومعلمان و اساتید، محیط آموزشی، اجتماعی و خانواده می توانند با هماهنگی هم در تقویت مهارت پرسشگری فلسفی دانشجومعلمان مؤثر واقع شوند. در این راستا پیشنهاد می شود برای تقویت روحیه پرسشگری فلسفی دانشجویان، نهادهای تربیتی و آموزشی تعامل سازنده و پویا با دانش آموزان داشته و روحیه پرسشگری و کنجکاوانه آن ها را سرکوب نکنند.
واکاوی تربیت اخلاقی در پرتو هرمنوتیک روایی پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
126 - 107
حوزههای تخصصی:
پژوهش هایی که در زمینه تربیت اخلاقی انجام شده به گونه ای بوده است که به دلیل روشن نبودن زمینه فلسفی رویکردها و روش های آن، باعث شده که چالش ها و مناقشات زیادی به وجود آورد و تردیدها و ابهام ها هم چنان برقرار بماند. بنابراین هدف مقاله حاضر، آن است که با تأمل در آرای هرمنوتیکی اخلاقی پل ریکور و با مبنا قرار دادن آن به صورت یک مدل در قالب هویت اخلاقی و هویت روایی، به دلالت های آن در تربیت اخلاقی پرداخته شود. روش پژوهش در این تحقیق، کیفی و از نوع هرمنوتیکی است. به این معنی که برای به دست آوردن مقوله ها (اهداف، اصول و روش) از دور هرمنوتیکی جزء (برداشت مفسر) به کل (متن)، و کل به جزء تا پختگی مفهوم مورد نظر استفاده شده است. شایان ذکر است که این جریان حلقوی فهم، متعلق به گادامر است و با قوس هرمنوتیکی ریکور متفاوت. برای ریکور، فرآیند فهم، مسیری غیرحلقوی و از سطح به عمق و سرانجام پذیر است و دوری بی پایان نیست. یافته ها نشان می دهد که پرورش عزت نفس اخلاقی، یادگیری مفهوم خیر و غایات اخلاقی (حدوسط ها)، تقویت خودآیینی مقید (پرورش دلسوزی انتقادی) را می توان به عنوان اهداف تربیت اخلاقی رویکرد روایی پل ریکور برگزید. هم-چنین با قرار دادن اصل هایی هم چون آزادی در تخیل، همدلی، اقتدار، همکاری و کار گروهی، دانش آموزان را در جهت وصول به آن اهداف سوق داد. روش های تربیتی ای نظیر روش گفتگویی (دیالکتیک) و روش یادگیری از طریق نمایش هم، شیوه هایی برای آموزش اخلاقی مورد نظر هستند که به تحقق این رویکرد در هماهنگی با اصول یاد شده یاری می رسانند.
مدلسازی ارتقاء کیفیت مدرسه پژوهنده، سازه ای نوین در چشم انداز مدیریت آموزشی (مطالعه آمیخته در مدارس متوسطه استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
132 - 156
حوزههای تخصصی:
Background and Objective: The aim of this study was providing a model for upgrading the quality of research-oriented school in the perspective of educational mamagement in secondary schools of Hamedan province.research methodology: The purpose of research was applied, implementation method was mixed, method of the qualitative part was sequential exploratory, the participants were 19 education specialists, that were selected with a targeted non-random method. Data collection was done by triangulation method: Theoretical literature, semi-structured interview, and questionnaire. Validity was calculated with Lincoln and Goba's four criteria. Reliability was calculated with Kendall's tie coefficient (p<0.01) and Analysed with maxqda. The quantitative method was descriptive-survey and sample was 305 employees (principals, assistants, and teachers) of schools in Hamedan province 2022, who were selected by a random-stratified method. The data collection tool was ROSQ (research oriented school questionnaire). Construct validity and reliability were significant (with the methods of internal similarity and Split off). Data were analyzed with AMOS & SYSTATE.Findings: The Results showed that the research oriented school has 3 dimensions (human resources- general atmosphere of school- rules and instructions) and 26 effective factors (providing student needs, teacher creativity, satisfying student curiosity, student creativity, student accuracy, professional teaching method, student thinking, researcher teacher, teacher's accuracy, practical content by the teacher, parents' thinking, parents' accuracy, quality based school, process oriented, research-based evaluation, critical thinking in school, team work in school, problem-oriented, thinking oriented, targeted incentive system, science production, empiricism, scientific decision-making, researcher assistant, research indicators, research-oriented discourse).Conclusion: in order to qualitatively and quantitatively improve the position of research in the school, 5 components of teachers, students, parents, rules and regulations, and the general atmosphere of school should be considered by the education systems.
تعیین تأثیر مداخلات انگیزشی - رفتاری بر مبنای چرخه انگیزشی مارتین بر تعلل ورزی و خودناتوان سازی در دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1401-1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
73 - 93
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مداخلات انگیزشی-رفتاری بر مبنای چرخه انگیزشی مارتین، بر تعلل ورزی و خودناتوان سازی در دانشجومعلمان بود. روش: این پژوهش، کاربردی از نوع آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در سال 1402-1401 بود که در مرحله اول 310 نفر به روش تصادفی و به عنوان نمونه انتخاب شدند و در مرحله دوم 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر به تعداد برابر که نمرات بالاتری در اهمال کاری و خودناتوان سازی داشتند انتخاب شدند و در دو گروه پیش آزمون و پس آزمون قرار داده شدند. برای جمع آوری داده ها دو پرسش نامه تعلل ورزی سولومون و راث بلام (1984) و خودناتوان سازی میدلی، آرونکومار و اوردان(۲۰۰۰) مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی به روش تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS ورژن 21 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات چندبعدی شناختی-رفتاری بر کاهش تعلل ورزی و خودناتوان سازی تأثیر گذاشته است و دانشجویان در پس آزمون نسبت به پیش آزمون، پس از گذراندن دوره، نمرات پایین تری کسب نمودند. نتیجه گیری: چنین می توان نتیجه گرفت شناخت تعلل ورزی و خودناتوان سازی و انتخاب روش های مناسب که منجر به کاهش آن ها می شود، می تواند به بهبود عملکرد و انگیزه دانشجویان کمک نماید و بر کارایی سیستم آموزشی نیز بیفزاید.
شناسایی ابعاد و مولفه های الگوهای برنامه ریزی درسی راهبردی دانشگاهی به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی و شناسایی ابعاد و مولفه های الگوهای برنامه ریزی درسی راهبردی دانشگاهی است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در زمره پژوهش های کیفی است که در آن از روش فراترکیب استفاده شده است، روش فراترکیب با استفاده از روش سندلوسکی و باروسو انجام شد، برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون بهره گرفته شده است.یافته ها: یافته های پژوهش به شناسایی 17 مولفه و دسته بندی آن در قالب چهار بُعد، فرهنگی اجتماعی شامل: فرهنگ مشارکتی، کنشگری اعضای هیأت علمی، پذیرش و باور به تغییر برنامه های درسی و اصلاح؛ بعد ساختاری شامل :تفاهم، تدوین بیانیه رسالت، تحلیل ارزش های سازمانی، تدوین چشم انداز، تعیین اهداف کلی برنامه، الویت بندی، تدوین راهبردها؛ بعد محیطی شامل: محیط درونی، محیط داخلی، محیط زمینه ای، محیط تعاملی؛ و بعد مدیریتی اجرایی شامل: تصمیم گیری، تدوین برنامه اجرایی، ارزیابی/ اصلاح و پایش منجر گردید.نتیجه گیری: نتایج نشان داد توجه به ابعاد و مولفه های الگوهای برنامه ریزی درسی دانشگاهی که برگرفته از ارزش ها، مأموریت ها، چشم اندازها و پویایی های محیطی است، برنامه ریزی مناسب برای اجرای راهبردهای متناسب را محقق می سازد تا مبنایی برای پژوهشگران و دست اندرکاران در راستای بازنگری و اصلاح برنامه ریزی درسی نظام آموزش عالی باشد.
بررسی تأثیر روش کیف خواندن مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی اجتماعی بر ابعاد مهارتی و نگرشی خواندن دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهرستان آباده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
157 - 147
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: مهارت خواندن، یکی از اساسی ترین نیازهای یادگیری دانش آموزان به خصوص در دوره ی ابتدایی است. این مهارت برای درک و حل مسائل دروس مختلف ضروری است. فراگیری خواندن بیش از گوش دادن، نیاز به کوشش های اختصاصی و آموزش مستقیم دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر روش کیف خواندن مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی اجتماعی بر ابعاد مهارتی و نگرشی خواندن دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهرستان آباده انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بوده و جامعه آماری آن شامل، تمامی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهرستان آباده در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. از این میان تعداد 30 دانش آموز دختر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای سنجش شامل، آزمون سواد خواندن پرلز و پرسشنامه نگرش به خواندن مککنا وکر(1995) بود. آزمودنی های گروه آزمایش طی 12 جلسه تحت آموزش خواندن براساس روش کیف خواندن قرار گرفتند. داده های پژوهش از طریق تحلیل کوواریانس مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: براساس نتایج پژوهش، روش کیف خواندن ابعاد مهارتی و نگرشی خواندن دانش آموزان پایه چهارم شهرستان آباده را افزایش داد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد، آموزش خواندن با الهام از رویکرد سازنده گرایی اجتماعی می تواند جهت تقویت مهارت خواندن و افزایش نگرش مبثت نسبت به خواندن مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر بااختلال نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه: اختلال نارساخوانی که به عنوان اختلال خواندن نیز شناخته می شود، نوعی اختلال یادگیری است که فرد با وجود هوش عادی در خواندن مشکل دارد. هدف از انجام این پژوهش اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر با اختلال نارساخوانی شهر بیرجند بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی با اختلال نارساخوانی شهر بیرجند در سال تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ بود. از بین جامعه آماری تعداد ۲۴ دانش آموز با اختلال نارساخوانی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و همگی به روش نمونه گیری تصادفی در قالب 2 گروه آزمایشی ) ۱۲ نفر ( و گواه ) ۱۲ نفر ( جای داده شدند. گروه آزمایشی به مدت ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای تحت آموزش هوش موفق قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز ) 2004( و پرسشنامه حسین چاری و دهقانی زاده ) 1391 ( بود. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تقویت تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارساخوانی اثربخش است ) ۰۱ / .)p>۰ بحث و نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد می شود که از آموزش مبتنی بر هوش موفق در جهت بهبود و تقویت متغیرهای تحصیلی چون: تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان با اختلال نارساخوانی استفاده شود.
انقلاب های کوانتومی: از کشف تا کاربرد و اهمیت آموزش آن به نسل آینده
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی دو مرحله اصلی انقلاب کوانتومی، یعنی انقلاب های کوانتومی اول و دوم، و اهمیت آموزش مفاهیم آن ها به دانش آموزان می پردازد. انقلاب کوانتومی اول که در اوایل قرن بیستم شکل گرفت، با کشف اصول بنیادی مکانیک کوانتومی، پایه گذار بسیاری از فناوری های مدرن مانند ترانزیستور و لیزر شد. این انقلاب مفاهیمی مانند دوگانگی موج-ذره، برهم نهی و اصل عدم قطعیت را معرفی کرد که فهم ما از طبیعت و جهان را تغییر داد. در مقابل، انقلاب کوانتومی دوم که در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم آغاز شد، بر کاربردهای عملی این مفاهیم تمرکز دارد. این مرحله با استفاده از مفاهیمی همچون درهم تنیدگی، فناوری های نوینی مانند محاسبات کوانتومی، رمزنگاری کوانتومی و حسگرهای فوق دقیق را توسعه داده است.این مقاله بر ضرورت آموزش ساده و مؤثر مفاهیم کوانتومی برای دانش آموزان تأکید دارد تا نسل جدید بتواند از فرصت های علمی و فناوری ایجادشده توسط این انقلاب ها بهره مند شود. روش هایی مانند استفاده از شبیه سازی ها، بازی های آموزشی، و فعالیت های عملی پیشنهاد شده اند تا مفاهیم پیچیده کوانتومی را به شیوه ای جذاب و قابل فهم منتقل کنند. آموزش این مفاهیم، نسل آینده را برای رویارویی با چالش های علمی و صنعتی آماده می سازد.
رابطه ساختاری بین سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس و کیفیت آموزش مبتنی بر معلمان متوسطه شهر رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری و دانش پژوهی در تعلیم و تربیت دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
117 - 131
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی روابط ساختاری سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس و کیفیت تدریس معلمان متوسطه رفسنجان انجام گرفت. به این منظور از بین 200 معلم 170 معلم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای سنجش سازه های مدل پذیرش فناروی از پرسشنامه گاردنر و آمورسو (2004)، کلوپینک و مک کنی (2004)، و باس و همکاران (2016) و کیفیت تدریس جاتیلنی و جاتیلنی (2018) استفاده شد . داده ها با تحلیل مسیر تحلیل شدند.نتایج نشان داد اثر مستقیم مؤلفه های پذیرش فناوری بر کیفیت تدریس ادراک شده با فناوری مثبت و معنی دار است. نتایج اثرات غیر مستقیم ساده ، نشان داد نیت رفتاری در رابطه بین نگرش نسبت به کاربرد فناوری و کیفیت ادراک شده نقش مثبت و معنی دار، اما در رابطه بین سودمندی ادراک شده و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای معنی داری نداشت. همچنین نگرش نسبت به کاربرد فناوری در رابطه بین سودمندی و کیفیت ادراک شده و در رابطه بین سهولت و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای مثبت و معنی داری داشت. سودمندی ادراک شده نیز در رابطه بین سهولت و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای مثبت و معنی داری داشت. نتایج اثرات غیرمستقیم زنجیره ای نیز نشان داد مسیر سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ مسیر سهولت ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ مسیر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ و مسیر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری و کیفیت ادراک شده تدریس با فناوری مثبت و معنی دار شدند.
میزان آشنایی معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش: اخلاق حرفه ای مقوله ای قابل توجه در حوزه یادگیری الکترونیکی است که از اهمیت بسزایی برخوردار است و می تواند بر کیفیت آموزش و یادگیری در این حوزه اثرگذار باشد؛ به همین دلیل توجه بسیاری از صاحب نظران حوزه آموزش و یادگیری را به خود جلب کرده است. بر این اساس، هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان آشنایی معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی است. روش ها : روش این تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی معلمان مقطع متوسطه اول شهر چابهار به تعداد 189 نفر بود که از بین این معلمان به روش تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان تعداد 123 شرکت کننده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه آشنایی با اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی با پایایی 85/0 و روش تحلیل داده ها استفاده از آزمون تی تک نمونه ای بود تا میزان آشنایی این نمونه انتخاب شده با استانداردهای موجود مقایسه شود. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان آشنایی معلمان با بعد مالکیت معنوی، بعد تخریب و بعد حریم خصوصی اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی در حد متوسط به بالا بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی آشنایی دارند و می توان از این ظرفیت در بهبود فرایند آموزش و یادگیری استفاده کرد.
جایگاه سواد رسانه ای در کتاب های درسی دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
117 - 131
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه سواد رسانه ای در کتاب های درسی دوره متوسطه اول انجام شد. رویکرد پژوهش، کمّی و روش پژوهش، تحلیل محتوا بود. جامعه پژوهش، همه کتاب های درسی دوره متوسطه اول در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آنها 15 کتاب شامل کتاب های تفکر و سبک زندگی، مطالعات اجتماعی، آمادگی دفاعی، پیام های آسمان، فارسی و کار و فناوری پایه های هفتم، هشتم و نهم به دلیل تناسب با موضوع به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست محقق ساخته شامل 5 مؤلفه و29 زیرمؤلفه سواد رسانه ای بود. برای بررسی روایی، چک لیست تهیه شده به تأیید پنج نفر از صاحب نظران رسید و برای تعیین پایایی از روش توافق ارزیابان استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آنتروپی شانون و آمار توصیفی انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد در کتب درسی پایه هشتم بیش از دیگر پایه ها به مؤلفه های سواد رسانه ای توجه شده است. همچنین از میان ابعاد سواد رسانه ای، بعد نظری سواد رسانه ای دارای بیشترین فراوانی (41 درصد) و رژیم مصرف رسانه ای دارای کمترین فراوانی (5/1 درصد) بود و بر اساس نتایج حاصل از آنتروپی شانون، زیرمؤلفه آسیب های رسانه، بیشترین ضریب اهمیت را در کتاب های دوره اول متوسطه داشت. نتایج پژوهش حاکی از توجه نامتوازن به ابعاد سواد رسانه ای در کتب دوره متوسطه اول است؛ از این رو چگونگی توزیع مؤلفه های سواد رسانه ای در این دوره نیازمند بازنگری می باشد.