فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵۳
72-59
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری مبتنی بر پروژه بر عملکرد تحصیلی دانشجو-معلمان رشته آموزش فیزیک در درس مبانی الکتریسیته و مغناطیس در دانشگاه فرهنگیان بوده است. روش تحقیق این پژوهش از نوع شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 98-1397 بوده است. نمونه آماری تحقیق شامل چهار کلاس رشته آموزش فیزیک پردیسهای علامه امینی و فاطمه الزهرای تبریز بوده است که به صورت نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی یک کلاس از هر پردیس در گروههای آزمایش و کنترل (تعداد 132 نفر) جای گرفتند. ابزار اندازه گیری پژوهش آزمون محقق ساخته ای بود که به صورت تحلیلی عملکرد تحصیلی درس فیزیک دانشجویان را مورد بررسی قرار می داد. هر دو گروه، پیش از مداخله از نظر عملکرد تحصیلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در طول ترم، درس مبانی الکتریسیته و مغناطیس به روش آموزش مبتنی بر پروژه، به مدت 16 جلسه (هر هفته یک جلسه) برای گروه آزمایش ارائه شد و در این مدت، گروه کنترل به روش سنتی آموزش دیدند. بعد از مداخله نیز هر دو گروه از نظر عملکرد تحصیلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس یکراهه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که میان گروه آزمایش و گروه کنترل در عملکرد تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد (0/001> P). نتایج پژوهش اثربخشی روش یادگیری مبتنی بر پروژه را بر بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان فیزیک مورد تأیید قرار داد.
بررسی میزان شیوع و تفاوت های جنسیتی اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان کلاس های چندپایه مقطع متوسطه اول مطالعه موردی: خراسان جنوبی
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
183 - 200
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان شیوع و تفاوت های جنسیتی اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان کلاس های چندپایه مقطع متوسطه اول انجام شد. روش تحقیق از نظر استراتژی توصیفی و از نظر مسیر اجرا مطالعه موردی و از نظر هدف کاربردی بود. شرکت کنندگان تعداد 150 دانش آموز پایه نهم مشغول به تحصیل در کلاس های چندپایه استان خراسان جنوبی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه اهمال کاری تحصیلی سواری (1391) انجام پذیرفت. نتایج بررسی آمار توصیفی نشان داد که 24 درصد دانش آموزان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین قرار گرفتند و دارای اهمال کاری شدید تلقی شدند، 61.33 درصد بین یک انحراف معیار بالاتر و یک انحراف معیار پایین تر از میانگین قرار گرفتند و دارای اهمال کاری متوسط دسته بندی شدند و 14.66 درصد یک انحراف معیار پایین تر از میانگین را به خود اختصاص دادند و دارای اهمال کاری خفیف تشخیص داده شدند. هم چنین، دانش آموزان پسر میانگین نمره بالاتری در پرسش نامه اهمال کاری تحصیلی نسبت به دانش آموزان دختر کسب کردند و بررسی آمار استنباطی از طریق اجرای آزمون تی مستقل نشان داد که تفاوت مشاهده شده بین میانگین نمرات دو گروه به لحاظ آماری معنی دار می باشد. نتایج این پژوهش می تواند توسط متخصصین امر تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار گیرد.
آسیب شناسی شبکه شاد بر اساس میزان اثربخشی عناصر برنامه درسی از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی و تحقق عناصر برنامه درسی در شبکه شاد از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی پرداخته است. مطالعه حاضر، پژوهشی آمیخته با رویکرد (کیفی-کمی)، از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلمان دوره ابتدایی سال تحصیلی 1400_1399 بخش مرکزی شهرستان میرجاوه استان سیستان و بلوچستان می باشد.روش انتخاب نمونه نیز به صورت هدفمند بوده است؛بدین صورت که از هر10 مدرسه دوره ابتدایی3 معلم و در مجموع30نفر جهت مصاحبه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته با معلمان دوره ابتدایی ودر رویکرد کمی نیز استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بود.روش تجزیه و تحلیل داده های کیفی انجام مراحل سه گانه کدگذاری و برای داده های کمی استفاده از آمار توصیفی بود. بعد از تجزیه و تحلیل داده های حاصل با تاکید بر عناصر اصلی برنامه درسی، 4 مقوله کلی (اصلی)، 29مقوله فرعی و81مقوله پایه ازمهمترین مولفه-های کلیدی برای آسیب شناسی شبکه شاد مشخص شدند.نتایج پژوهش نشان داد که میزان اثربخشی و تحقق عناصر برنامه درسی (شامل اهداف، محتوا،روش های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی) در شبکه شاد نسبتا مطلوب می باشد؛ هرچند برای رسیدن به شرایط مطلوب به ویژه در بخش روش های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی هنوز فاصله بسیاری وجود دارد.
بررسی میزان توجه به مؤلفه های طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفه های طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی دوره دوم ابتدایی انجام گرفت که از نظر روش، با تکنیک تحلیل محتوا و بر اساس آنتروپی شانون بود. جامعه پژوهش کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی و نمونه گیری مطرح نبود. ابزار گردآوری، سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بود که روایی آن با نظرات استادان محترم برنامه درسی و مدرسان استانی طرح خوانا تأیید گردید. پایایی آن نیز توسط مدرسان طرح خوانا انجام و ضریب توافق 85 صدم بدست آمد. بر اساس یافته های این پژوهش، میزان توجه به مؤلفه مهارت های زبانی طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی چهارم 80، پنجم 80، ششم 85 درصد؛ و در مجموع فارسی سه پایه دوره دوم 82 درصد و میزان توجه به مؤلفه آداب و مهارت های زندگی طرح خوانا (ادب، مسئولیت پذیری و جرأت ورزی) در محتوای فارسی چهارم 55، پنجم 47، ششم 42 و در مجموع 48 درصد می باشد.
چارچوبی برای فهم مسئله مندی اجتماع علمی اعضای هیأت علمی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
124 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق، ارائه مدلی برای فهم مسأله مندی اجتماع علمی اعضای هیأت علمی در آموزش عالی ایران بود.
روش شناسی: در این پژوهش با کاربست روش فراترکیب کیفی، تعداد 25 مقاله علمی پژوهشی منتخب در زمینه اجتماع علمی اعضای هیأت علمی با روش نظریه پردازی داده بنیاد طرح نظام مند اشتراوس و کوربین تحلیل و صورت بندی گردید.
یافته ها: مدل تحقیق نشان می دهد که اعضای هیأت علمی تحت تأثیر چه شرایطی، مجالی برای تکوین و توسعه اجتماع علمی می یابند و یا نمی یابند. بنابراین مقوله «مجال یابی شکل گیری اجتماع علمی» به عنوان مقوله اصلی و کانونی مدل تلقی گردید. ضمن اینکه این مدل از طریق موجبات علی توضیح می دهد که چه علت هایی در فرآیند شکل گیری و توسعه اجتماع علمی در دانشگاه تأثیر دارند و اجتماع علمی در کدام زمینه و با چه ویژگی هایی مجال شکل گیری می یابد و یا نمی یابد و چه مداخلات و راهبردهایی می تواند بر این فرآیند اثر بگذارد و چگونه این فرآیند به پیامدهایی که ناشی از بود و نبود اجتماع علمی است، منجر می شود.
نتیجه گیری و پیشنهادات: اجتماع علمی اعضای هیأت علمی در آموزش عالی ایران در خلأ شکل نمی گیرد و دائماً تحت تأثیر علت های برآمده از زمینه و متغیرهای مداخله ای، شکلی متفاوت به خود می گیرد و پیامدهای متفاوتی ایجاد می کند؛ بنابراین شناخت و درک این وضعیت توسط سیاست گذاران و اتخاذ تدابیر مناسب در نظام برنامه ریزی آموزش عالی، لازمه تکوین و توسعه اجتماع علمی در آموزش عالی ایران خواهد بود.
نوآوری و اصالت: نوآوری و اصالت این تحقیق در رویکرد جامع انگارانه و فرآیندمحور آن با تکیه بر تحلیل سیستماتیک دانش تثبیت شده موجود در موضوع تحقیق است که تصویر روشنی از وضع موجود و گذر به وضع مطلوب را پیش روی عوامل علمی و مدیریتی برای تکوین و توسعه اجتماع اعضای هیأت علمی در دانشگاه های ایران قرار می دهد.
چگونه توانستم با استفاده از ساخت پادکست دانش آموزم را به ارسال تکالیف صوتی علاقه مند کنم؟ (اقدام پژوهی در شبکه آموزشی شاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
33 - 50
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور رفع مشکل یکی از دانش آموزان پایه دوم دبستان مدرسه شهید مطهری در شهرستان املش در سال تحصیلی 1399-1400صورت گرفته است. در این مطالعه به بررسی عدم ارسال تکالیف صوتی توسط دانش آموز در شبکه آموزشی شاد پرداخته شده و هدف آن بررسی و تبیین علل مشکل دانش آموز و اقدام جهت رفع آن است. روش پژوهش، کیفی و از نوع اقدام پژوهی است. داده ها از طریق مشاهده عملکرد دانش آموز در کلاس مجازی شاد، مصاحبه تصویری در شبکه های مجازی با والدین و جست وجو در پایگاه های علمی، گردآوری شد. در نتیجه جمع آوری اطلاعات، علل مشکل دانش آموز، همه گیری ویروس کرونا، آموزش مجازی و مشغله کاری والدین تشخیص داده شد؛ بدین منظور برای رفع مشکل، از ساخت پادکست برای ایجاد علاقه در دانش آموز جهت ارسال تکالیف استفاده شد. نتایج، بیانگر این بود که استفاده از پادکست های ساخته شده با صدای دانش آموز تاثیر مثبتی در ایجاد علاقه جهت انجام تکالیف صوتی، توسط دانش آموز در شبکه آموزشی شاد دارد.
دلالت های نظریه پیچیدگی برای برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
68 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، تبیین دلالت های نظریه پیچیدگی در برنامه درسی است. نظریه پیچیدگی با تکیه بر مبانی فیزیک کوانتومی بیان می کند که در یک سیستم پیچیده نمی توان چیزی را از قبل پیش بینی کرد. در این پژوهش، به منظور استخراج دلالت های نظریه پیچیدگی برای برنامه درسی از روش سندکاوی و تحلیل محتوای مقوله ای استفاده شد. 45 منبع مرتبط با موضوع، به عنوان نمونه پژوهش بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابتدا با توجه به سؤالات پژوهش، منابع مرتبط، مطالعه شده و متون، استخراج شدند؛ سپس یافته ها کدگذاری، طبقه بندی و تحلیل و تفسیر شدند. یافته های پژوهش، ویژگی های نظریه پیچیدگی، کاربردهای نظریه پیچیدگی در تعلیم و تربیت و برنامه درسی، ویژگی های برنامه درسی پیچیده، و رویکرد برنامه درسی متناسب با نظریه پیچیدگی را تبیین کرد و نشان داد نظریه پیچیدگی دارای ویژگی هایی مانند بازخورد مثبت، سازگاری و انطباق، آشفتگی، خود تحلیلی، ارتباط، خودسازماندهی، اثر پروانه ای، خود تعادلی، جاذبه های نا آشنا، و غیرخطی بودن است. بر اساس نظریه پیچیدگی، آن نوع برنامه درسی می تواند فرد را برای مواجه شدن با تغییر و تحول و زندگی در دنیای پیچیده آماده کند که خودش هم پیچیده باشد؛ برنامه درسی بر اساس سیستم های انطباقی پیچیده، بر اصولی چون روییدنی بودن، خود سازماندهی، بازخورد، تعامل، روابط دوسویه و چندسویه، همیاری، ارتباط، و نظم بدون کنترل، تأکید دارد. برنامه درسی روییدنی می تواند به خلق سازمان های یادگیرنده کمک کند. با خلق سازمان های یادگیرنده، یادگیرندگان، این توانایی را کسب می کنند که در برابر تغییر، پیچیدگی و عدم اطمینان، واکنش مناسبی از خود نشان داده و خود را مدیریت کنند.
تحلیلی بر رابطۀ بین رضایت و عملکرد شغلی دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان ساماندهی شده در دوره های تحصیلی متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
310 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل رابطه بین رضایت و عملکرد شغلی دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان ساماندهی شده در دوره های متفاوت بود. نوع پژوهش کاربردی، روش آن، توصیفی - تحلیلی و همبستگی بود. جامعه آماری، دانش آموختگان سال های 1395 تا 1398 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای از بین دانش آموختگان رشته های فیزیک، شیمی و زیست شناسی ساماندهی شده در دوره های متفاوت، انتخاب شدند. 165 نفر در پژوهش مشارکت کردند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه پژوهشگرساخته بود. روایی پرسشنامه ها، توسط هفت نفر از استادان دانشگاه فرهنگیان تأیید و پایایی به روش آلفای کرونباخ، برای پرسشنامه رضایت شغلی 89 / 0 و عملکرد شغلی 96 / 0 محاسبه شد. میانگین نمره رضایت شغلی در مجموع 6 / 2 و کمتر از متوسط و برای مؤلفه های جبران خدمات، وجود فرصت های پیشرفت، شرایط فیزیکی، ماهیت کار، جوّ سازمانی و رهبری در حدّ متوسط تا کم بود. مطلوبیت عملکرد شغلی حدود 8/3 و کمتر از زیاد و برای هشت مؤلفه مورد بررسی، از متوسط تا زیاد به دست آمد. رابطه بین رضایت و عملکرد شغلی در زمینه مؤلفه های مورد بررسی، مثبت و معنا دار بود (01 / 0˂P).
بررسی رضایت معلمان و دانش آموزان پایۀ ششم دورۀ ابتدایی از شبکۀ اجتماعی دانش آموزی (شاد) در دوران شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
666 - 645
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان رضایت معلمان و دانش آموزان از هر یک از مؤلفه های کلاس مجازی است. این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان و معلمان پایه ششم شهر بیرجند در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آن ها 53 معلم و 130 دانش آموز ب ه ش یوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته رضایت از کلاس مجازی که دارای 10 مؤلفه است، بین آزمودنی ها توزیع شد. روایی محتوایی پرسشنامه به تأیید متخصصان و اساتید رسید و پایایی پرسشنامه با اس تفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر 74 / 0 به دست آمد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تی تک نمونه ای آزمون شدند. نتایج آزمون های آماری نشان داد میانگین تمامی مؤلفه ها ی رضایت از کلاس مجازی در مقایسه با میانگین نظری در سطح کمتر از 01 / 0 معنا دار و پایین تر از حد متوسط قرار دارند. با توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت انتقال از سیستم سنتی به آنلاین آموزش در مدرسه چندان رضایت بخش نبوده است و معلمان و دانش آموزان از کلاس مجازی به شیوه کنونی رضایت ندارند و در صورت تداوم وضعیت فعلی باید درباره کارآمدبودن این سیستم تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
طراحی الگوی شایستگی های فرهنگی مدیران آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
123 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ، شناسایی مولفه های شایستگی های فرهنگی مدیران آموزش عالی ایران بود. این پژوهش از نظر ماهیت کیفی و به روش تحلیل مضمون(مدل آتراید-استرلینگ) با رویکرد قیاسی انجام گردید. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و با مطالعه کتب، مقالات و مطالب مرتبط در اینترنت و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش اکتشافی انجام پذیرفت.برای سنجش روایی داده ها از روش کیفی(ممیزی کردن از سوی داوران) و نسبت روایی لاوشه استفاده شد. به روش پایایی بازآزمون و روش توافقی درون موضوعی برای محاسبه پایایی تحلیل و کدگذاری بهره برده شد. از نرم افزار AMOS برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج تحلیل ها نشان داد مضامین پایه استخراج شده شایستگی فرهنگی مدیران 122 مضمون بوده که با مضامین فراگیر در حوزه های پنج گانه مهارت فرهنگی، دانش فرهنگی، آگاهی فرهنگی، تعاملات فرهنگی و تمایلات فرهنگی شناسایی شد. در حوزه مهارت فرهنگی مضامین سازمان دهنده: مهارت پذیرش تفاوت های فرهنگی، مهارت قبولاندن تفاوت های فرهنگی، مهارت ارزیابی از شایستگی های فرهنگی، درحوزه دانش فرهنگی مضامین سازمان دهنده: هویت شناسی فرهنگ ذینفعان از سایر فرهنگ ها ،منبع شناسی فرهنگ ذینفعان از سایر فرهنگ ها ،شناخت شناسی فرهنگ ذینفعان از سایر فرهنگ ها و در حوزه آگاهی فرهنگی مضامین سازمان دهنده: هویت شناسی فرهنگ خودی با تأکید بر آموزش عالی، منبع شناسی فرهنگ خودی با تأکید بر آموزش عالی و شناخت شناسی فرهنگ خودی با تأکید بر آموزش عالی شناسایی شدند. با آگاهی از این یافته ها می توان مقیاس و شاخص هایی در انتخاب و انتصاب مدیران آموزش عالی بکار برد.
مروری بر برنامه های درسی مراقبت تسکینی دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارایه مراقبت تسکینی به بیماران مبتلا به بیماری های صعب العلاج یک چالش کنونی و آینده می باشد. پرستاران اولین گروه فراهم کننده مراقبت تسکینی می باشند که بررسی و شناسایی درد و رنج بیماران اولین مراقبت حرفه ای آنان است. از این رو آموزش مراقبت تسکینی به دانشجویان پرستاری می تواند کمک زیادی به مراقبت بهتر از این بیماران کند. مطالعه حاضر با هدف طراحی برنامه درسی مراقبت تسکینی برای دانشجویان پرستاری می باشد. روش ها: در این مطالعه مروری پایگاه های Magiran، SID، Pubmed، Science direct و Springer جستجو شد. مقالات از سال 2000 تا 2017 با استفاده از کلید واژه های آموزش، برنامه درسی، مراقبت تسکینی، پرستاری جستجو شد. نتایج: از بین 1024 مقاله، 53 مقاله مورد بررسی اولیه قرار گرفت که در نهایت 9 مقاله جهت تحلیل انتخاب شد. چهار عنصر برنامه درسی شامل هدف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی برنامه درسی مراقبت تسکینی مورد بررسی قرار گرفت. در این برنامه درسی هدف آموزش ارتقاء آموزش دانشجویان پرستاری در ارتباط با مراقبت های تسکینی و از جمله مراقبت از بیمار در انتهای زندگی است. محتوای آموزشی تاکید بر 5 طبقه شامل اصول مراقبت تسکینی، مراقبت فیزیکی، ارتباطات، اخلاق و مسائل روانی- اجتماعی- معنوی- فرهنگی دارد. که در این برنامه درسی از روش های مختلفی برای تدریس و ارزشیابی دانشجویان استفاده شد. نتیجه گیری: این برنامه درسی ابعاد مختلف مراقبت تسکینی برای رشته پرستاری را با مروری بر متون مورد توجه قرار داده است. با توجه به نیاز جامعه به ارایه خدمات تسکینی پرستاران چنین برنامه های آموزشی ضرورت دارد.
آسیب شناسی و نقد متون منظوم و منثور فارسی دوره اول متوسطه با تکیه بر استعاره، تشبیه و کنایه (تناسب فرم و تدریس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
35 - 17
حوزههای تخصصی:
امر یادگیری به فرآیند و عوامل زیادی بستگی دارد. یکی از این عوامل، متن و انتخاب هایی از متون است که بر اساس آن، آموزش دهنده سعی در پرورش فکری و تربیتی فراگیر دارد. متون ادبی در قیاس با سایر متون، نقش بیشتری در تربیت و پرورش کودک و نوجوان دارند چون امکان استفاده از تخیّل را برای آن ها فراهم می کنند و در پرورش قریحه و هنر در فراگیر تأثیر زیادی دارند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی در پی آسیب شناسی و نقد متون منظوم و منثور فارسی دوره اول متوسطه است. ضرورت انجام این پژوهش در منطقی تر کردن انتخاب و گزینش متون برای رسیدن به یادگیری بهتر در فراگیر است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: گردآورندگان متون، توجهی به توزیع و پراکندگی آرایه ها در دوره ها و نیز دروس هر دوره نداشته اند و این امر به نوبه خود، دلزدگی و احساس ترس را در فراگیر به وجود می آورند. از سوی دیگر، گردآورندگان متون، رسالت واحدی برای تمام آرایه ها بدون توجه در ماهیت و نقش آن ها در یادگیری داشته اند و توجهی به دیریاب بودن برخی از آرایه ها در قیاس با آرایه های دیگر نداشته اند. به کارگیری کنایه در متون این دوره تقریباً منطقی تر صورت گرفته است.
رابطه سبک های تدریس اعضای هیات علمی با اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
175 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تعیین رابطه سبک های تدریس اعضای هیات علمی با اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویان انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بوده است. جامعه آماری آن دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های شهر تهران بودند که بر اساس جامعه نامحدود و به روش نمونه گیری تصادفی (در دسترس) انتخاب شدند. اطلاعات به شیوه میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه سبک تدریس گراشا و ریچمان (1996) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد و پاریس (2004) بود. این پرسشنامه ها به صورت طیف پنج درجه ای لیکرت طراحی شده است. پرسشنامه سبک تدریس متشکل از پنج مؤلفه شامل سبک تخصصی، سبک اقتدار رسمی، سبک تعاملی، سبک شخصی و سبک تسهیل گری است. همچنین برای سنجش عملکرد تحصیلی دانشجویان نیز از معدل ترم دوم آن ها در سال تحصیلی 401- 1400 استفاده شد. جهت تعیین روایی ابزارها از روایی صوری و محتوایی و پایایی آن ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی و با کمک نرم افزار Spss ویرایش 24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که بین سبک های تدریس اعضای هیات علمی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین سبک های تدریس اعضای هیات علمی و عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. بنابراین، پیشنهاد می شود اعضای هیات علمی با تسط بر سبک های تدریس نوین که بر اشتیاق و عملکرد تحصیلی دانشجویان تاثیرگذار هستند، از تمرکز بر سبک مرسوم سخنرانی فاصله گرفته و با مشارکت گرفتن از دانشجویان، میزان یادگیری اثربخش را افزایش دهند.
مقایسه سیاست های جذب، تأمین و تربیت معلم از نگاه مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
39 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، مقایسه سیاست های جذب، تأمین و تربیت معلم از نگاه مدیران مدارس، براساس عملکرد دانش آموختگان دوره های کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان با دانش آموختگان سایر دانشگاه ها، موسوم به مهارت آموزان ماده 28 است. رویکرد پژوهش، ترکیبی با راهبرد طرح تبیینی هم زمان بود که در بخش کمّی، از راهبرد پیمایش و در بخش کیفی، از تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمّی، شامل مدیران مدارس بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای،320 مدیرمدرسه از مقاطع مختلف انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته 24 سؤالی اقتباس شده از راهنمای ارزیابی عملکرد معلمان مدارس دولتی چسترفیلد ویرجینیا (2015) بود. داده های بخش کمّی با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آمار استنباطی t در گروه های مستقل و تحلیل واریانس F تحلیل شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 32 نفر از مدیران مدارس بودند. برای تحلیل داده های بخش کیفی، از تحلیل مضمون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد میزان رضایت مدیران از عملکرد دانش آموختگان کارشناسی پیوسته در مؤلفه های «دانش و مهارت»، «رفتار وکردار» و «آداب و اخلاق» معلمی در سطح «کاملاً رضایت بخش» و از دانش آموختگان ماده 28 در سطح «رضایت بخش» قراردارد. تفاوت مشاهده شده بین رضایت از عملکرد این دو گروه از معلمان، از نظر آماری، معنا دار بود و از عملکرد دانش آموختگان کارشناسی پیوسته در مقایسه با مهارت آموزان ماده 28 رضایت بیشتری وجود داشت. بعلاوه، مدیران زن در مقایسه با مدیران مرد، رضایت بیشتری از عملکرد هردوگروه از معلمان داشتند و تفاوت مشاهده شده در دو مؤلفه «دانش و مهارت» و «رضایت کلی» از نطر آماری، معنادار بود؛ امّا این تفاوت، برحسب سن و سابقه مدیران، معنا دار نبود. سرانجام، یافته های کیفی نه تنها نتایج کمّی را تأیید کرد، بلکه بینش هایی لازم درباره دلایل ترجیحات و انتقادات به هریک از سیاست های پذیرش معلم، ارائه کرد. براساس یافته های تحقیق، پیشنهادهایی به سیاست گذاران و تصمیم گیران حوزه تربیت معلم، به منظور ارتقای شیوه های جذب و تربیت معلم ارائه شد.
شناسایی مؤلفه های تربیت فرهنگی و رابطه ی آن با رسانه های ارتباط جمعی (با تاکید بر فضای مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
213 - 234
حوزههای تخصصی:
تربیت فرهنگی در آماده سازی و توانمندی افراد برای دستیابی به اهداف فرهنگی و حرفه ای و شخصی و کسب هنجارهای اجتماعی بسیار مؤثر است و از طرفی رسانه های ارتباط جمعی و خصوصاً اینترنت و فضای مجازی تأثیر بسزایی در این روند دارد.هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های تربیت فرهنگی و رابطه آن با رسانه های ارتباط جمعی با تأکید بر فضای مجازی است. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی – کمی) می باشد. روش پژوهش در بخش کیفی روش مطالعه موردی و جامعه آماری در این بخش شامل کارشناسان آموزشی، فرهنگی و تربیتی اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران در سال تحصیلی 1401-1400 است. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است که بر مبنای اشباع نظری تعداد نمونه در این بخش به ۱۰ نفر رسید. جامعه آماری در بخش کمی؛ شامل کلیه معلمان شهرستان بابلسر می باشد که افراد نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. همچنین ابزار گرداوری داده ها در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته است و تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد. یافته ها در بخش کیفی حاکی از آن است که در بخش کدگذاری باز ۳۵ مقوله فرعی و بخش کدگذاری محوری ۱۲ مقوله فرعی و در بخش کدگذاری انتخابی پنج مقوله اصلی با عنوان علم طلبی، تفکر مستقل، تفکر انتقادی، هویت ایرانی – اسلامی و رسانه جمعی به حول پدیده اصلی که تربیت فرهنگی است، استخراج گردید. در بخش کمی یافته ها نشان داد که مؤلفه های تربیت فرهنگی که عبارت اند از چهار عامل اصلی علم جویی، تفکر مستقل، تفکر انتقادی و هویت ایرانی-اسلامی با رسانه های ارتباط جمعی دارای برازش معنی دار بوده و می توان گفت بین این مؤلفه ها با دلالت های تربیتی آن نسبت به رسانه های ارتباط جمعی ارتباط وجود دارد. بر اساس این داده ها می توان نتیجه گرفت که تربیت فرهنگی فرصت های بدیع برای کسب نتایج مطلوب در زمینه نیل به غایات آموزش و پرورش فراهم می کند.
بررسی رابطه ی آموزش ترکیبی و احساس عدم پذیرش با عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشگاه پیام نور با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی آموزش ترکیبی و احساس عدم پذیرش با عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشگاه پیام نور با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی، به صورت توصیفی و پیمایشی انجام شد. جامعه ی آماری شامل 743 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور خلخال بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و با کمک جدول مورگان، 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته ی آموزش ترکیبی و پرسشنامه ی احساس عدم پذیرش آماند و همکاران (2020) و اشتیاق تحصیلی وانگ و همکاران (2011)، به همراه نمرات پایان ترم تحصیلی دانشجویان استفاده شد. برای تبیین روابط بین متغیرها، از ضریب همبستگی و برای مدل سازی، از معادلات ساختاری استفاده شد. در یافته ی اولیه، ضریب همبستگی بین آموزش ترکیبی و اشتیاق تحصیلی با عملکرد تحصیلی به ترتیب 369/0 و 386/0 دارای رابطه ی مثبت، اما بین آموزش ترکیبی و احساس عدم پذیرش با عملکرد تحصیلی 212/0- دارای رابطه ی منفی محاسبه شد. یافته ی تحلیل ساختاری نیز نشان از تأثیر مثبت آموزش ترکیبی با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی بر عملکرد تحصیلی (37/0=β)، و تأثیر منفی احساس عدم پذیرش با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی بر عملکرد تحصیلی (28/0-=β) داشت. نتیجه ی نهایی این که آموزش ترکیبی به همراه اشتیاق تحصیلی به عنوان عامل میانجی، کاهش دهنده ی تأثیرات منفی احساس عدم پذیرش بر عملکرد تحصیلی دانشجویان بود.
ارزیابی کارآمدی یک برنامه ارزشیابی تکوینی سه بخشی برای ارتقای عملکرد ریاضی دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقای عملکرد ریاضی دانش آموزان همواره یکی از دغدغه های مهم در تحقیقات آموزش ریاضی بوده است ولی اکثر تحقیقات تنها به ابعاد نظری مسأله پرداخته اند؛ و در عمل، کمتر به آن توجه شده است. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد که کارآمدی یک برنامه ارزشیابی تکوینی سه بخشی مشخص را برای ارتقای عملکرد ریاضی دانش آموزان به طور عملی بررسی کند. این برنامه از سه عنصر محوری (هدف گزینی، آموزش هدف نگر و بازخورد آموزشی عاجل) تشکیل شده است. طرح پژوهشی این مطالعه از نوع نیمه تجربی است، بدین منظور دو گروه از معلمان و دانش آموزان به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه آزمایش شامل 25 معلم ریاضی و 382 دانش آموز و گروه کنترل هم از 25 معلم ریاضی و 404 دانش آموز تشکیل شده بود. نتایج نشان داد ارزشیابی تکوینی (مستمر) با فراوانی بالا (4 بار در هفته) و ارائه بازخورد آموزشی عاجل و فوری تأثیر چشمگیر و مثبتی بر عملکرد دانش آموزان در گروه آزمایش داشتند، به طوری که بر اساس نتایج آماری، ارزشیابی تکوینی که به دفعات زیاد برگزار شود تا 80 درصد باعث پیشرفت دانش آموزان می شود. همچنین، نتایج نشان داد سنوات خدمت معلمان تفاوت معناداری در ارتقای عملکرد دانش آموزان نداشت.
نقش میانجی گر حس عاملیت در تبیین اثر نگرش به زمان و امید به اشتغال بر کیفیت زندگی دانش آموختگان کم بینا و نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر حس عاملیت در تبیین اثر نگرش به زمان و امید به اشتغال بر کیفیت زندگی دانش آموختگان کم بینا و نابینا بود. روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و به لحاظ هدف نیز کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی افراد نابینا و کم بینا بین سنین 21 تا 35 سال عضو انجمن نابینایان استان خوزستان در سال 1401 بود که دارای تحصیلات دانشگاهی ) کاردانی تا دکتری( بودند. 233 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه کیفیت زندگی نابینایان )فورست، 2000 (، پرسش نامه نگرش به زمان )میللو و وورل، 2010 (، پرسش نامه امید به اشتغال )قریشی راد، 1387 ( و پرسش نامه احساس عاملیت نابینایان فراهانی و همکاران ) 1396 ( بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ضریب مسیر غیر مستقیم بین امید به اشتغال و کیفیت زندگی ) 001 / β=0/182 ،P=0 ( مثبت و ضریب مسیر غیر مستقیم بین نگرش منفی به زمان و کیفیت زندگی ) 001 / β=-0/159 ،P=0 ( منفی و معنا دار بود. اما ضریب مسیر غیر مستقیم بین نگرش مثبت به زمان و کیفیت زندگی معنا دار نبود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که حس عاملیت، اثر نگرش منفی به زمان بر کیفیت زندگی دانش آموختگان کم بینا و نابینا را به صورت منفی و اثر امید به اشتغال بر کیفیت زندگی آنان را به صورت مثبت و معنا دار میانجی گری می کند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ظرفیت حافظه ی فعال کودکان نارساخوان: مطالعه ی موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
93-116
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ظرفیت حافظه فعال کودکان نارساخوان به روش مطالعه موردی با طرح A-B بود. نمونه این پژوهش، سه دختر نارساخوان پایه چهارم ابتدایی بودند که به طور تصادفی از میان کودکانی انتخاب شدند. این کودکان در سال تحصیلی 1400-1399 به مراکز مشاوره شهر شیراز ارجاع و به عنوان نارساخوان تشخیص داده شده بودند. ابزارهای پژوهش عبارت از مقیاس هوش وکسلر کودکان (1986) و آزمون حافظه فعال پیکرینگ و کثرکول (2001) بود. برنامه ذهن آگاهی به مدت ده جلسه 90 دقیقه ای آموزش داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T زوجی استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه آموزش ذهن آگاهی بر تقویت ظرفیت حافظه فعال کودکان نارساخوان در سه مؤلفه مجری مرکزی، حلقه واج شناختی و صفحه دیداری_ فضایی تأثیر معنادار داشته است. بر اساس یافته ها پیشنهاد می شود معلمان و درمانگران از تکنیک های ذهن آگاهی به عنوان یک روش مستقل یا مکمل روش های درمانی دیگر در راستای تقویت ظرفیت حافظه فعال کودکان نارساخوان استفاده کنند.
واکاوی چالش های عناصر برنامه درسی دوره پزشکی عمومی با رویکرد اخلاق پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اخلاق پزشکی یکی از ارکان برنامه درسی رشته پزشکی بوده و هدف آن کسب مهارت تحلیل، استدلال، تصمیم گیری و حل معضلات اخلاقی در دانشجویان است، لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های عناصر برنامه درسی با رویکرد اخلاق پزشکی انجام شده است. روش کار: تحقیق از نوع ترکیبی اکتشافی، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی-استنتاجی است. برای آگاهی از وضعیت آموزش اخلاق پزشکی در سال 1398، ابتدا دروس متناسب با موضوع با تحلیل محتوای کمی از برنامه رسمی استخراج و سپس به شیوه نمونه گیری هدفمند با 14 نفر اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و پردیس رامسر مصاحبه نیمه ساختارمند به عمل آمد و داده های مصاحبه به روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی تحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل محتوای کمی نشان داد برنامه رسمی در اهداف کلی یا اختصاصی 43 عنوان از دروس تخصصی به آموزش اصول اخلاق و رفتار حرفه ای پرداخته است. در بخش کیفی 10 درون مایه اصلی و 35 طبقه شامل اصلاح اهداف براساس نیازسنجی، بازبینی محتوا و منابع، زمان و مکان مناسب، اصلاح شیوه اجرا، توجه به استاد، اصلاح فرایند یاددهی-یادگیری، ارزشیابی چندوجهی، تکنولوژی به عنوان فرصت، توجه به فراگیر و مدیریت برنامه پنهان شناسایی شد. نتیجه گیری: با توجه به جایگاه و ضرورت اخلاق در حرفه پزشکی، می توان با بازنگری برنامه و ترمیم چالش های موجود و ارتقاء مستمر آن، به برنامه درسی نهادینه شده و تربیت دانشجویان پزشکی اخلاق مدار دست یافت.