مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
مراحل سلوک
حوزه های تخصصی:
منطق الطّیر عطّار، داستان سفر گروهی از مرغان به راهنمایی هدهد به کوه قاف برای رسیدن به آستان سیمرغ است. در این منظومه هر مرغ، بیانگرگروهی از انسان هاست که در جستجوی حقیقتی دست به سفر می زنند و سختی های راه سبب می شود که یکی پس از دیگری از ادامة راه منصرف شود. در پایان مسیر، سی مرغ به کوه قاف می رسند و در حالتی شهودی درمی یابند که سیمرغ در حقیقت، خودشان هستند. نسیب عریضه، شاعر معاصر لبنانی نیز حرکت انسان به سوی کمال و تلاش نفس را در کشف عوالم مجهول و گریز از دنیا را در چکامه ای عارفانه به تصویر کشیده است و آن را علی طریق إرم نامگذاری کرده است. نگارنده در این پژوهش با بهره گیری از مکتب ادبیّات تطبیقی آمریکا به بررسی و تطبیق مراحل هفتگانه سلوک در منطق الطّیر با مراحل سفر عرفانی در چکامة علی طریق إرم نسیب عریضه پرداخته و در نهایت بیان نموده است که نسیب عریضه در قصیدة خود در موارد بسیاری مضامینی مشترک با شاعر پارسی گوی دارد.
اخبات به مثابه یک درجه در مسیر تحول اخلاقی و ابعاد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
125 - 158
حوزه های تخصصی:
نوشته حاضر به ویژگی ها و ابعاد مرتبه ای در اخلاق پرداخته که با وجود نقش کلیدی در تحول معنوی، کمتر مورد توجه بوده است. این رتبه در آیه 34 سوره حج با واژه «مخبتین» معرفی شده و به دلیل بسامد کم این واژه و مشتقات آن، مورد کم توجهی بوده است. فقدان پژوهشی جامع در این زمینه، در کنار تمجید فراوان آیه یادشده از «مخبتین» و توصیفات روایات از آنان، لزوم پژوهشی دقیق را گوشزد می کند.<br /> روش کار در گردآوری محتوا افزون بر تحلیل مفاد بیانات واردشده درباره اخبات، استفاده از تبیین هایی است که در آیات، روایات و تفاسیر عناصر مفهومی مندرج در معنای اخبات، مانند خشوع و تواضع، طرح شده است. در تحلیل محتوا به روش استظهاری رایج در فقه پایبند بوده ایم و نتایج در قالب پاسخ به پرسش های معمول در ترسیم مقامات سلوک تنظیم شده است.<br /> یافته های پژوهش، از وجود آموزه هایی گسترده و عمیق درباره مقام اخبات حکایت دارد. این آموزه ها از مقامی فراتر از مقام تقوا و احسان خبر می دهد که موجب وصال به رحمت حق می شود و سالک را از آفاتی چون غرور و عجب، مصون می دارد.<br /> نتیجه پژوهش، ما را به این نکته واقف می کند که حلقه واسط میان مقام احسان و وصول به رحمت، عبور از مقام اخبات است. مقام اخبات از نگاهی ژرف به اعمال و به نسبت آن، با آرمان های سالک خبر می دهد و ارتباطی متفاوت را در خلوت عبد و ربّ سبب می شود.
سه گانه های سلوکی در عرفان اسلامی و مسیحی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث درباره سلوک و مراتب آن، در عرفان اسلامی و مسیحی مورد توجه قرار گرفته است. به طور کلی در این دو عرفان، حرکتی از ظاهر به باطن مطرح است که سلوک عرفانی نام دارد و همچون هر حرکت دیگری امری تدریجی است. در این نوع سلوک، سه عنصر مبدأ و منتها و وسطی وجود دارد. تصویر این سه گانه در نفس الامرِ حرکت، سه گانه ای نفس الامری را در مراتب سلوک سالک ایجاب می کند که در عرفان اسلامی و مسیحی بدان پرداخته شده است. سه گانه تهذیب، اشراق و اتحاد در عرفان مسیحی به نحوی برابر است با سه گانه های مطرح در عرفان اسلامی: مقامات اسلامی، ایمانی و احسانی؛ عوام، خواص و خاص الخواص؛ شریعت، طریقت و حقیقت؛ علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین؛ و تعلق، تخلق و تحقق.
بررسی منطق أسفار أربعه ملاصدرا و استفاده از آن برای ارائه الگویی فراگیر و نوین در تبیین مراحل اندیشه عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
أسفار أربعه عرفانی، الگویی مشهور برای تبیین مراحل سلوک توحیدی است. با تأمل در منطق أسفار أربعه عرفانی و بررسی چرایی تقسیم سلوک به این مراحل چهارگانه میتوان دریافت که این الگو از توانایی و ظرفیت بسیار مطلوبی برای تبیین مراحل اندیشه در یک سلوک نظری برخوردار است. در این مقاله برای تبیین تفصیلی این مدعا یعنی ارائه» الگوی أسفار أربعه اندیشه، ابتدا با اشاره به پیشینه أسفار أربعه عرفانی به بررسی منطق موجود در آن پرداخته میشود و پس از روشن شدن چیستی أسفار أربعه عرفانی اثبات میشود که مراحل اندیشه ورزی مطلوب در حل هر مسئله علمی میتواند شامل مراحلی کاملاً مشابه با أسفار أربعه عرفانی باشد. پس از تبیین تفصیلی این مشابهت، أسفار أربعه اندیشه در حکمت صدرایی و همچنین أسفار أربعه اندیشه در مسئله انسان شناسی بطور اجمالی مورد بررسی قرار میگیرد و پس از آن به تبیین برخی از احکام عمومی الگوی أسفار أربعه در حیطه اندیشه ورزی و مزیتهای آموزشی استفاده از این الگوی خاص پرداخته میشود.
سلوک عرفانی در کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوبت سوم کشف الاسرار به منزله یکی از تفاسیر ادبی- عرفانی همواره مورد توجه بوده است. میبدی در این نوبت استنباط های عرفانی از آیات قرآن را با زبان ادبی بیان کرده است. در بعضی از قسمت های این نوبت میبدی به موضوع حال و مقام یا ترتیب مراحل سلوک اشاره کرده است. پیگیری این اشارات می تواند نظر میبدی را درباره مراحل سیر و سلوک عرفانی آشکار کند. از این رو لازم است همه اشارات میبدی درباره سالک و مقامات سلوک، و نیز عبارات او درباره موضوعاتی که در طریقت عرفانی نقش دارند، استخراج و تحلیل شود و سپس، درباره مراحل سلوک، مقدمات، اقسام و مراتب هر مرحله تحقیق شود. بدین منظور، این مقاله بر آن است مراحل سلوک و کمال معنوی انسان را در نوبت سوم کشف الاسرار برشمارد و پیوند میان این مراحل را با آیات و اصطلاحات قرآنی بررسی کند. نتیجه حاصل از این پژوهش، افزون بر این که ترتیب مراحل سلوک را از دیدگاه یک مفسر عارف نشان می دهد، ریشه های قرآنی عرفان اسلامی را نیز تبیین می کند.
واکاوی تطبیقی منطق الطیر عطار و قصیده هدهد محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
97 - 115
حوزه های تخصصی:
منطق الطّیر عطّار، داستان سفر گروهی از مرغان به سوی کوه قاف به رهبری هدهد برای رسیدن به آستان سیمرغ است. در این منظومه عرفانی هر یک از مرغان، بیانگرگروهی از انسان هاست که در جستجوی حقیقت دست به سفر می زنند و سختی ها و مصائب راه سبب می شود که یکی پس از دیگری از ادامه راه منصرف شود. در پایان مسیر، سی مرغ به کوه قاف می رسند و در نهایت در می یابند که سیمرغ در حقیقت، خودشان هستند. محمود درویش، شاعر معاصر فلسطینی نیز دستیابی به جامعه آرمانی و تلاش برای رسیدن به آن را در قصیده ای عارفانه به تصویر کشیده است و آن را هدهدنامگذاری کرده است.نکته قابل ذکر آنکه محمود درویش در هیچ یک از قصاید خود به طور مستقیم تحت تأثیر عرفان و تصوف قرار نگرفته است و تنها در قصیده مورد بحث نگارنده؛ یعنی قصیده هدهد متأثر از اندیشه های عرفانی بوده است.نگارنده در این پژوهش با بهره گیری از مکتب ادبیات تطبیقی آمریکا به بررسی و تطبیق مراحل هفتگانه سلوک در منطق الطّیر با قصیده هدهد محمود درویش پرداخته و در نهایت بیان نموده است که محمود درویش در قصیده خود در موارد بسیاری مضامینی مشترک با شاعر پارسی گوی دارد.