مطالب مرتبط با کلیدواژه

مثنوی های عطار


۱.

منقبت حضرت علی (ع) در مثنوی های چهارگانه عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علی (ع) مدح و منقبت مثنوی های عطار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳۹ تعداد دانلود : ۹۱۹
توجه به مدح، منقبت و زندگى حضرت على(علیه السلام) از جمله بخش هاى نخستین اکثر مثنوى هاى فارسى، بهویژه مثنوى هاى حکمى و عرفانى است. شاعر در این بخش ضمن برشمردن صفات و ویژگى هاى ایشان، بسیارى از حوادث مهم زندگى حضرت را به صورت موجز بیان مى کند. پژوهش حاضر، بررسى این موضوع در چهار مثنوى اسرارنامه، الهى نامه، مصیبت نامه و منطق الطیر عطار نیشابورى است. در این تحقیق، ابتدا صفات و ویژگى هاى حضرت امیر(علیه السلام) دسته بندى و تحلیل شده است; سپس مسائل و حوادث مربوط به ایشان با عنوان اشارات استخراج شده، بر اساس مستندات تاریخى و تفسیرى بررسى گشته است. در بخش سوم نیز آیات و احادیثى که در شان على(علیه السلام) آمده، یا احادیثى که از ایشان نقل شده و عطار بدان ها پرداخته است، بررسى شده است.
۲.

بینامتنیت در مثنوی های عطار نیشابوری با حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بینامتنیت خوانش بینامتنی مثنوی های عطار سنایی اقتباس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۹۵
نظریه بینامتنیت یکی از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون است. این نظریه ابتدا از نشانه شناسی فردیناند سوسور مایه گرفت و ب ه بررس ی رواب ط موجود در بین متون می پردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ به بیان دیگر، متون جدید زاییده متن های پیش از خود هستند. ژارژ ژنت نظریه بینامتنیت را به کمال خود رسانده است. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم می کند که در قالب حضور صریح و اعلام شده، پنهان و غیرصریح یا ضمنی یک متن در متن دیگر، قابل بررسی است. در این مقاله ابتدا حکایات مثنوی های عطار بر اساس این نظریه دسته بندی شده؛ سپس متن پیشین حکایات در حدیقه سنایی یافت شده و پس ازآن خوانش بینامتنی حکایات بر اساس نظریه بینامتنیت ژنت در این سه حوزه، همراه با نمونه، تحلیل کاربردی و بیان تشابهات و تفاوت ها ازنظر حجم مطالب، شخصیت ها، اهداف دو نویسنده و نکات بلاغی مطرح شده میان حکایات ارائه شده است. بر اساس این بررسی یازده مورد در مثنوی های عطار پیوند بینامتنی با حدیقه سنایی دارند. در این سه حوزه یادشده، یک مورد حکایت از نوع بینامتنیت صریح- آشکار است که از نوع «اقتباس» است. همچنین هشت مورد بینامتنیت تعمدی-پنهان و دو مورد بینامتنیت ضمنی یافت شده است.
۳.

بررسی تذکره الأولیا و مثنوی های عطار براساس نظریه بیش متنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیش متنیت تذکره الأولیا مثنوی های عطار همانگونگی تراگونگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۹ تعداد دانلود : ۲۳۶
تذکره الأولیا مهم ترین اثر منثور عطار و از بزرگ ترین متون منثور عرفانی است. تذکر ه الأولیا این امکان را دارد که مناسبات بینامتنی موجود در آن با آثار عارفان دیگر و حتی با مثنوی های خود عطار بررسی شود. هدف این پژوهش نشان دادن ارتباط متنی پنجاه و یک حکایت مشترک تذکر ه الأولیا و مثنوی های عطار با رویکرد بیش متنیت یکی از ارکان پنجگانه نظریه ترامتنیت «ژرار ژنت» است که با روش توصیفی تطبیقی به انجام رسید. یافته های پژوهش بیانگر ارتباط گسترده تذکر ه الأولیا و مثنوی های عطار است. هر دو نوع بیش متنیت (همانگونگی و تراگونگی) در این آثار مشاهده می شود. این ارتباط بیشتر از نوع تراگونگی است. از میان مثنوی های عطار، بیشترین درصد حکایت های مشترک با تذکر ه الأولیا به ترتیب در منطق الطیر ، الهی نامه ، مصیبت نامه و اسرارنامه مشاهده شد.
۴.

بررسی تذکره الأولیا و مثنوی های عطار براساس نظریه بیش متنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیش متنیت تذکره الأولیا مثنوی های عطار همانگونگی تراگونگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۸
تبیین مسئله: تذکر ه الأولیا مهم ترین اثر منثور عطار و از بزرگ ترین متون منثور عرفانی است. تذکر ه الأولیا این امکان را دارد که مناسبات بینامتنی موجود در آن با آثار عارفان دیگر و حتی با مثنوی های خود عطار بررسی شود. روش هدف این پژوهش نشان دادن ارتباط متنی پنجاه و یک حکایت مشترک تذکر ه الأولیا و مثنوی های عطار با رویکرد بیش متنیت یکی از ارکان پنجگانه نظریه ترامتنیت «ژرار ژنت» است که با روش توصیفی تطبیقی به انجام رسید. یافته ها و نتایج: یافته های پژوهش بیانگر ارتباط گسترده تذکر ه الأولیا و مثنوی های عطار است. هر دو نوع بیش متنیت (همانگونگی و تراگونگی) در این آثار مشاهده می شود. این ارتباط بیشتر از نوع تراگونگی است. از میان مثنوی های عطار، بیشترین درصد حکایت های مشترک با تذکر ه الأولیا به ترتیب در منطق الطیر ، الهی نامه ، مصیبت نامه و اسرارنامه مشاهده شد.
۵.

کارکرد معنایی رنگ در مثنوی های عطار در انطباق با نگاره های غنایی هفت گنبد بهرام گور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۵۶
شاعران و هنرمندان در دوره های مختلف برای القای معانی و مفاهیم موردنظر خود از عنصر رنگ استفاده کرده اند. عنصر رنگ یکی از نکات کلیدی و پرکاربرد در مثنوی های عطار است. او هنرمندانه و اغلب بااستفاده از عناصر بلاغی از قدرت تداعی معانی رنگ ها بهره گرفته است. این پژوهش نشان می دهد که عطار از عنصر رنگ چگونه استفاده کرده است و کدام معانی و مفاهیم را به کمک رنگ ها بیان نموده و نمایش داده است. ابزار گردآوری اطلاعات فیش و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. دست یابی به نقش رنگ ها در بیان معانی و مفاهیم ذهنی و همچنین کاربرد رنگ های انتزاعی برای بیان بعضی از مفاهیمِ مهمِ عرفانیِ مورد نظر شاعر، ازجمله دستاوردهای این پژوهش است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در مثنوی های عطار، بسامد دو رنگ سیاه و سفید بیشتر از رنگ های دیگر و رنگ های انتزاعی دارای کمترین بسامد است. مطلوب ترین رنگ ها در نظام فکری عطار، رنگ های انتزاعی هستند و مفاهیمی بسیار گسترده تر از رنگ های معمولی دارند و اغلب برساخته ذهن خودِ شاعرند. گاهی رنگ ها در بافت معنایی غنایی و عاشقانه، برای بیان زیبایی ظاهری در راستای تبیین آموزه های عرفانی، کارکرد معنایی و بلاغی یافته اند. در منظومه غنایی بهرام گو نیز رنگ ها ابزاری مفید برای انتقال مفاهیم مورد نظر نگارگر است. اهداف پژوهش: نشان دادن نقش رنگ ها در پردازش معانی و مفاهیم موردنظر عطار و منظومه هفت گنبد بهرام گور. فراهم کردن زمینه برای فهم بخشی از ادبیات غنایی و عرفانی. سؤالات پژوهش : عطار چه معانی و مفاهیمی را به کمک رنگ ها بیان کرده است و در نظام فکری عطار، مطلوب ترین رنگ برای بیان مفاهیم عرفانی کدام رنگ است؟ عنصر رنگ چه جایگاهی در اندیشه عطار و منظومه هفت گنبد بهرام گور داشته است؟
۶.

بررسی و تحلیل طرح واره های تصویری نفس اماره در مثنوی های عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی های عطار طرح واره های تصویری طرح واره قدرتی طرح واره حرکتی طرح واره حجمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۲۵
نوشتار حاضر که به روش کمی- کیفی فراهم آمده، به بررسی و تحلیل بُعد منفی نفس یعنی نفس اماره، در آثار عطار پرداخته است. بُعد امارگی نفس و کارکردهای منفی آن که در گمراهی و سقوط انسان بسیار نقش دارد، یکی از مهم ترین مباحث شناخت شناسی در تعالیم عرفانی عطار است.  عطار برای بازنمایی این بُعد منفی نفس، آن را در قالب طرح واره های تصویری، بدن مند و مجسم می سازد تا مخاطب بتواند مفاهیم انتزاعی مربوط به نفس اماره را دریابد. در پژوهش حاضر در مثنوی های عطار انواع طرح واره های تصویری یعنی طرح واره قدرتی، حرکتی و حجمی در ارتباط با نفس اماره واکاوی شد. از حیث بسامدی، میزان استفاده از طرح واره قدرتی بیش از دو نوع دیگر است که در صفاتی همچون کافر بودن، درنده خویی و در قالب شخصیت های حیوانی و انسانی چون سگ، خوک، افراسیاب، دیو، شیطان و... بازنموده می شود. دومین میزان استفاده از طرح واره های تصویری مربوط به طرح واره حجمی است که حکایت از همنشینی همیشگی نفس با انسان دارد. میزان استفاده از طرح واره های حرکتی نسبت به دو نوع دیگر کمتر است که ارتباط معناداری با طرح واره قدرتی دارد، زیرا سیطره نفس بر انسان بسیار زیاد است؛ ازاین رو خروج از نفس بسیار به کندی صورت می گیرد.
۷.

کارکرد عرفانی نماد رنگ در مثنوی های عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی های عطار نماد رنگ کارکرد عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۲
رنگ ها شکلی از بیان احساسات، افکار و تجربیات آدمی هستند. توجه به آن ها در متون عرفانی به دلیل نقش تأویل پذیری در شناخت بینش شاعران صوفی مسلک اهمیت ویژه ای دارد. ضرورت پژوهش حاضر کشف رموز رنگ هایی بود که عطار از آن به زبان نمادین مفاهیم باطنی را تأویل کرده است. بازگشایی معنای رمزی رنگ های به کار رفته در چهار مثنوی عطار و رسیدن به معانی نهفته و عرفانی زﻣیﻨه تازه ای برای درک معانی اشعار وی فراهم می کند. پرسش اساسی اینجاست کدام رنگ ها و با چه مفاهیم رمزی در اشعار شیخ عطار بازتاب داشته است؟ نگارنده در این جستار حین بررسی چهار منظومه عرفانی شاعر با رنگ های نمادین مواجه شد. این رنگ ها، سپید یا سفید، سیاه و کبود، نیلی یا فیروزه ای، زرد، سبز و سرخ بودند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عطار علاقه وافری به استفاده از زبان نمادین رنگ برای بیان مفاهیم عرفانی دارد. نمود حالات عرفانی از طریق زبان سمبلیک رنگ در مثنوی ها مخاطب را به عمیق ترین لایه های درونی عرفان کشانده است.رنگ ها در زبان شعری عطار با پیشینه اعتقادی، اساطیری، ادبی و عرفانی دارای تأویل های منفی و مثبت بودند.