مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
سلمان ساوجی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضربه منظوربررسی ومقایسه ی لیلی ومجنون نظامی وفراق نامه ی سلمان ساوجی ، به شیوه ی کتابخانه ای نوشته شده است ویافته های پژوهش به شکل توصیفی وتحلیلی ارائه شده است.
لیلی ومجنون نظامی،بی شک، یکی ازشاهکارهای غنایی ادب ایران وجهان است. چنین اثرژرفی درکنار التذاذ هنری حاصل ازآن،توانایی آن راداردکه همواره مورد بازاندیشی وتامل قرارگیردتا بدین وسیله بتوان باژرف اندیشی وغوردرساختمان، محتوای درونی وسایر توان های ساختاری نهفته درآن ، موارد ارزشمندی رایافت.
هدف ازتدوین این مقاله آن است که داستان « لیلی ومجنون »نظامی و« فراق نامه ی» سلمان ساوجی از نظر محتوایی باهم مقایسه شود؛ازآن جایی که سلمان ساوجی ازمقلدان نظامی محسوب می شودمقاله تلاش داردتا تاثیرات نظامی برفراق نامه راتبیین نماید.به همین دلیل محورکلی این مقاله بررسی امکانات ساختاری نهفته دراین دواثراست.
بازخوانش بینامتنی منظومة «جمشید و خورشید» سلمان ساوجی از منظر تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ادبیات ایران، آثاری به مقتضیات فکری و فرهنگی زمانه آفریده شده اند که می تواند در رویکردی بازخوانشی ضمن اشاره به روانشناسی فردی و اجتماعی آن عصر، حلقه هایی از جریان شناسی ادبی در تکمیل خلأهای نگرش ساختاری باشند؛ منظومة «جمشید و خورشید» سلمان ساوجی(778ه.ق)، یکی از این آثار است که با وجود غفلت محققان؛ ظرفیتهایی قابل تأمل برای تأکید بر نگرش ساختاری و شبکه ای به آثار ادبی یک دوره دارد.
این پژوهش، به کمک رهیافتهای بینامتنی و چارچوب نظری «تاریخگرایی نو»، کوشیده است با ردگیری نشانه های درون متنی و برون متنی-برخلاف باور عمومی-عرفانی بودن منظومة جمشید و خورشید را اثبات کند. مطابق دستاوردهای تحقیق، از دو ساحت می توان به اثبات فرضیة عرفانی بودن متن «جمشید و خورشید» پرداخت: نخست، رمزگشایی از شالودة بینامتنی اثر که با وجود پیوندی دیالکتیک(گفتگومدارنه) منظومه با اسطوره های ایران باستان و شاهنامه، و تقلید از زمینة غنایی و شگردهای روایی خمسه سرایی بویژه هفت پیکر نظامی؛ سرشت بنیادین اثر بیشتر به سبب تأسی از ساختار و شگردهای رمزی- عرفانی داستانهای سهروردی؛ مثل عقل سرخ و صفیر سیمرغ، سیر العباد سنایی، داستان شیخ صنعان عطار، داستان قلعة ذات الصور و جدال چینیان و رومیان در مثنوی مولانا، رنگ و بویی عرفانی دارد. دوم، از رهگذر کاربست نگرش تاریخگرایی جدید در تحلیل اثر که از همسویی ژرف ساخت این منظومه با جریان صوفیگرایانة قرن هشتم، پرده می گشاید و نشان می دهد که منظومة «جمشید و خورشید» ی نه در خلأ تاریخی و بریدگی از جریان مسلط عصر، بلکه در گفتگو با ساحت غالب فکری و فرهنگی قرن هشتم؛ یعنی عرفان گرایی آفریده شده است.
تتبّعات برندق خجندی از حافظ شیرازی
حوزه های تخصصی:
در میان اشعار به جای مانده از برندق بن نصرت خجندی پنج غزل وجود دارد که او در سرودن آنها به غزلیات حافظ نظر داشته و خواسته تا برتر از حافظ غز لسرایی کند. هر چند وی در این برتر یجویی خود موفق نشده، میزان و نوع توجّه او به غزلیات حافظ اهمیت دارد؛ زیرا وی از نخستین متتبعان حافظ است و بررسی این پنج غزل، نقطه شروع تأثیر حافظ رابر غزل فارسی نشان میدهد.
تفاوت های سبکی غزل حافظ و سلمان ساوجی از نظر کاربست فعل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیبایی های ادبی و هنری غزل حافظ بر همگان مبرهن است؛ امّا این زیبایی ها زمانی بیشتر آشکار می شود که با غزل های دیگر شاعران و بویژه غزل هایی که مورد توجّه وی بوده و در استقبال از آن اشعار، غزل هایی هم زمینه سروده؛ بررسی مقایسه ای گردد. چنین بررسی هایی تا حدّی می تواند این امر را محرز کند که چرا غزل دوستان از خوانش غزل حافظ در مقایسه با غزل هایی با همان زمینه؛ حظّی وافرتر و متفاوت تر دریافت می کنند. زبان شناسی نقش گرای هلیدی که در تحلیل متون ادبی کارآمد نشان داده شده؛ در پاسخ به این پرسش می تواند کمک نماید. در این رویکرد، فرانقش تجربی که به بازنمایی تجربه های انسان از جهان بیرون و درون می پردازد؛ بیانگر محتوای گزاره ای بند است که به وسیله فعل اصلی بیان می شود و به آن فرایند می گویند. در جستار پیشِ رو، با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و آماری، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که غزل حافظ و سلمان از نظر کاربست انواع فرایندها چه تفاوت هایی با هم دارند و این تفاوت ها چه تأثیراتی بر سبک غزل این دو شاعر و به تبع آن التذاذ ادبی شعر آنان دارد. نتایج این پژوهش حاکی از این است اگرچه هر دوی این آثار در یک ژانر مشترک (غزل) نوشته شده اند و دارای زمینه تقریباً مشابهی هستند؛ امّا گزینش های فعلی انگیخته از زبان آنان متفاوت است. حافظ به بهره گیری از فرایندهای «ذهنیِ آرزویی و عاطفی»، و فرایندهای «مادّیِ تبدیلی» توجّه بیشتری نشان داده و تمایز سبکیِ غزلیّات هم زمینه او نسبت به غزل های سلمان در رنگ و بوی عاطفی و همچنین پویایی غزل وی نهفته است
سلمان ساوجی و سلوک در طریقه رندان قلندر صفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلمان ساوجی از شاعران شهیر قرن هشتم هجری است که اشعارش تجلی گاه تفکرات مختلف اجتماعی، دینی و عرفانی است. او اگر چه به مدح ارباب قدرت پرداخته و در زمان خود از حرفه شاعری تمتعی تمام یافته، اما این خصیصه هیچ گاه باعث نشد بُعد معنوی زندگی خود را رها سازد. این جستار که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است و با شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده، به تحلیل و تفسیر مضامین رندانه و قلندرانه در غزلیات سلمان ساوجی می پردازد؛ ابتدا مقدمه ای درباره مکتب ملامتیه و الهیات رندی و قلندری بیان می شود و سپس به تحلیل و تفسیر تفکر ملامتی و قلندری در غزلیات سلمان ساوجی پرداخته خواهد شد. غور در اشعار سلمان بیانگر این حقیقت است که وی در عرصه عرفان نیز یکه تاز بوده، البته نه عرفان مرسوم خانقاهی بلکه عرفانی فارغ از راه و رسم اهل خرقه که نه تنها اصول حاکم بر نظام خانقاه را زیر سؤال می برد بلکه با برجسته کردن امور ضد ارزشی، بر آن ها حمله می برد و تابوها را می شکند. سلمان، سریان عشق را در نظام آفرینش درک کرده، با تن دادن به این ودیعه الهی، از نام و ننگ گریخته، مسجد و خانقاه را رها کرده و به خانه خمّار، التجا می جوید. انسان کامل مد نظر سلمان، رندِ قلندری است که با پشت پا زدن به همه ظواهر شرع، بر سر کوی مغان مأوا می گزیند. در نظرگاه او، تنها راه رستگاری انسان، قدم گذاشتن در مسلک قلندری است؛ مسلکی که خرقه ریایی صوفی را به می طهارت می دهد و به فرجام اندیشی زاهد، وقعی نمی نهد.
«فراقنامه»؛ روایتی عاشقانه یا تغزّلی توصیفی؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
61 - 72
حوزه های تخصصی:
فراقنامه تلفیقی از روش های داستان پردازی ایرانی را که دو رکن ادبیات داستانی این سرزمین، فردوسی و نظامی، با بهره گیری از سنن داستان گویی پرداخته اند، به کار می گیرد. همه هدف سلمان ساوجی نه داستان سرایی که تغزّل در شکل یک داستان، با استفاده از توصیفات و تمثیلات فراوان است که جایی برای به نمایش درآمدن اراده آدمی باقی نمی گذارد. داستان فراقنامه، بی تردید اگر هم، در به کارگیری الگوی شاهنامه و لیلی و مجنون کوشیده باشد، در تعلیق و دراماتیزه کردن و دیگر خصیصه های رمانس ایرانی ناموفق بوده است، لیکن غایت هدف او ایجاد تصویری رنگارنگ از توصیفات و تمثیلات برای سرگرم ساختن و دلداری عاشقی دل سوخته است و همه برش های زمانی داستان هم که باید برای شتاب بخشیدن به هیجانات و رسیدن به اوج حادثه باشد، در فراقنامه برای رسیدن به مرگ معشوق است که خود دلیلی برای تمثیلات فراوان پس از مرگ اوست. در هر حال، فراقنامه داستانی روایی- حادثه ای نیست، بلکه داستانی تغزّلی با روش توصیف و تمثیل است.
بن مایه های تمثیلی– عرفانی گنوسی در منظومه جمشید و خورشید سلمان ساوجی
حوزه های تخصصی:
منظومه جمشید و خورشید سلمان ساوجی اثری رمزی و تمثیلی است که تمام اجزای آن از ساختاری واحد و منسجم برخوردار است. این اثر علاوه بر نشان دادن قدرت سلمان ساوجی در داستان سرایی و پیوستن مطالب متعدد، نشانه آشنایی سلمان ساوجی با میراث غنی ادبی، فرهنگی و عرفانی بازمانده از ادوار پیشین است. بخشی از این میراث متعلق به اندیشه های گنوسی و مانوی و نیز حکمت هرمسی است. هدف از انجام این مقاله نشان دادن ردپای این اندیشه ها در منظومه جمشید و خورشید است. در این جستار پس از معرفی و تبیین اندیشه های گنوسی و ذکر پیشینه با تمدن ایرانیان، تأثیر مضامین گنوسی از جمله دوگانگی ماده و روح، عشق، خواب، سفر، واسطه و آزمایش در این منظومه نشان داده می شود. واکاوی این اثر در واقع ارائه تفسیری تازه از آن، هدف دیگر جستار است.
رباعیات از نظر افتاده سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
251 - 264
سلمان ساوجی (متوفی 778 ق) از شاعران بزرگ سده هشتم هجری است. دیوان او چندین نوبت به چاپ رسیده و آخرین آن ها «کلیات سلمان ساوجی» است که دکتر عباسعلی وفایی تصحیح و منتشر کرده است (تهران، 1376، ویراست دوم: 1389). با وجود آنکه نسخه های قدیمی و نسبتاً معتبری از دیوان اشعار سلمان ساوجی در کتابخانه های ایران و خارج از ایران موجود است، کار تصحیح این دیوان هنوز بسامان نرسیده است. مقاله حاضر به درج 23 رباعی سلمان ساوجی اختصاص دارد که در تصحیح اخیر و چاپ های پیشین مورد توجه قرار نگرفته است. منبع نقل این رباعیات، دو دستنویس متعلق به کتابخانه نور عثمانیه ترکیه (مورخ 844 ق) و کتابخانه دانشکده الهیات دانشگاه تهران (مورخ 859 ق) است. نکته قابل توجه آن است که دستنویس کتابخانه نور عثمانیه جزو منابع مورد استفاده دکتر وفایی بوده است. در کنار درج این 23 رباعی، بررسی تطبیقی میان ضبط رباعیات سلمان در نسخه چاپی و دستنویس های مذکور صورت گرفته و موارد متعددی از بدخوانی های نسخه چاپی یا ضبط های برتر آن دو دستنویس ذکر شده است.
اشعار سرگردان سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۹)
193 - 213
کسانی که در تحقیقات خود با دواوین و جنگ های شعر سر و کار داشته اند، تأیید می کنند که در اغلب این متون، خلط اشعار شاعران می تواند باعث دشوارشدن تحقیق در متون ادبی شود. نه تنها در شماری از دیوان های تصحیح شده در دهه های پیش، بلکه در متون تصحیح شده در سال های اخیر نیز اشتباهاتی از جانب مصححان رخ داده که اغلب معلول کم دقتی آنها در شناسایی شعر و شاعر، و نتیجه آن، انتساب های نادرست بوده است. در این مقاله، با انتخاب دیوان سلمان ساوجی و با بهره مندی از برخی نسخ دست نویسِ شاعر، اَشکال و انحاء یکسانی ها در دیوان وی و شاعران دیگر، همراه با دلایل احتمالی آنها، بررسی شده است.
نقد و بررسی کنش های گفتاری جملات پرسشی در قصاید سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر کنش های گفتاری در پرسش های قصاید سلمان ساوجی را به روش توصیفی-تحلیلی کاویده است. یافته های پژوهش نشان می دهد میان زبان سلمان و اندیشه وی پیوندی منسجم برقرار است؛ یعنی شاعر با توجّه به موقعیّت مخاطب و وجهه او، از زبانی متناسب با جایگاهش استفاده می کند. سلمان در قصیده، بیشترین پرسش ها را در کنش اظهاری به کار برده است. شاعر نخست، در پی اقناع مخاطب و جلب مشارکت و تأیید وی است و برای بیان عقاید خویش و کسب تأیید و موافقت ممدوح از این پرسش ها بهره می جوید؛ دوم، در پی اغراق، برجسته سازی و مؤکد کردن محتوای کلام است که با بافت قصیده، توصیف ها، اغراق ها و ستایش های خیال پردازانه چکامه های مدحی تناسب دارد. سلمان در کنش ترغیبی به منظور رعایت جنبه تعلیمی کلام و نیز حفظ شأن والای ممدوح، از طرح مستقیم خواسته خویش اجتناب می کند تا از طریق تضعیف معنای الزامی و توبیخی کلام، با مخالفت کمتری مواجه شود. کنش های عاطفی معمولاً مفاهیمی نزدیک و درهم آمیخته دارند. این قرابت مفهومی موجب ایجاد شبکه ای گسترده از مفاهیم درهم تنیده یا «هاله های مفهومی» می شود تا از طریق تقویت غنای عاطفی کلام، احساس مخاطب را در خوانش متن درگیر کند و تأثیر دلخواه را بر وی بگذارد. کلام گوینده در کنش تعهدی، صریح و بدون ابهام است؛ لذا با توجّه به ویژگی چندلایه بودن متون ادبی این کنش در شعر جایگاه چندانی ندارد.
غزلیات سلمان ساوجی و جهان نگری صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۴
123 - 157
حوزه های تخصصی:
سلمان ساوجی از شاعران توانای سده هشتم هجری است که در قالب های مختلف شعر فارسی، طبع آزمایی کرده و آثار گرانسنگی از خود به یادگار گذاشته است. وی بیشتر، به عنوان شاعری قصیده سرا و مداح شناخته می شود؛ هرچند در عرصه غزل نیز صاحب سبک است و شعر او با بزرگانی چونان خواجه حافظ سنجیده شده است. آنچه در غزلیّات سلمان ساوجی مشهود است، تأثیرپذیری پر رنگ وی از جهان نگری اهل تصوّف است. وی اگرچه شاعری مداح بوده، در غزلیّات خود، از مسائل تعلیمی، حکمی و عرفانی بهره بسیار برده است. این جستار که بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی انجام می گیرد بازتاب جهان نگری صوفیه را در غزلیّات سلمان ساوجی بررسی می کند و با تکیه بر آثار عرفانی به تحلیل دیدگاه های وی می پردازد. نتیجه پژوهش آشکار می کند که سلمان ساوجی در عرصه غزل، از جهان بینی اهل عرفان، تأثیر بسیار پذیرفته است؛ به گونه ای که مباحث مربوط به توحید و هستی شناسی و همچنین، مسائل مربوط به عرفان عملی و سلوک عرفانی در غزلیات او، نمود بسیاری دارد. سلمان با نگاه وحدت گرایانه و الهیات رندانه خود به تحلیل مفاهیم عرفانی پرداخته و برداشت های عمیقی از آنها ارائه داده است.
تحلیل روانشناسانه آموزه های مثنوی جمشید و خورشید بر رشد روانی مخاطبان کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله جستاری تحقیقی در مورد تأثیر داستان جمشید و خورشید، اثر سلمان ساوجی، بر رشد روانی کودکان و نوجوانان است. قصّه های عامیانه یکی از گونه های غنی و محبوب در ادبیّات هر قوم و ملّتی است که از پایگاه محکمی در میان مردم برخوردار هستند. هدف این مطالعه بررسی تأثیرات فراوان این داستان در رشد طبیعی کودکان و راهنمایی آنان به طور غیر مستقیم در حلّ تعارضات درونی است. در این پژوهش نشان داده می شود که قصّه جمشید و خورشید که در حیطه داستان های پریان قراردارد بخوبی با کودکان ارتباط برقرار می کند و بسیاری از تعارضات و کشمکش های درونی آنها را در خود منعکس می سازد. با توجّه به قابلیّت های این اثر در تحلیل روانشناسانه، این داستان از منظر روانشناسان برجسته: زیگموند فروید، برونو بتلهایم و گوستاو یونگ بررسی شد. مثنوی جمشید و خورشید داستان سفر پر مخاطره پسر نوجوانی است که از خانواده خود جدا می شود و به دنیایی خطرناک پا می گذارد تا بتواند به معشوق خود دست یابد. این داستان، تجلّی استقلال خواهی نوجوان و تلاش او در به دست آوردن هویّت است. داستان جمشید و خورشید به کودک می آموزد غلبه بر خواسته های جسمانی و توجّه به فرامن راه دستیابی او به موفقیّت و کسب هویّت است. این گونه آموزش و راهنمایی به کودک به صورت غیرمستقیم تأثیر فراوانی بر کودک دارد. قصّه مستقیماٌ به او امر و نهی نمی کند بلکه او را درحلّ مشکلات درونی به نحو بهتری راهنمایی می کند. او دیگر نمی تواند تنها به پدر و مادر خود متکی باشد بلکه باید هویّتی مستقل برای خود کسب کند و دوران کودکی را به سلامت پشت سر بگذارد. هماهنگی نیروهای درونی و حلّ تعارضات درونی مهمترین پیام این داستان است.
تحلیل «خورشید و جمشید» بر پایه نظریه پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
91 - 111
حوزه های تخصصی:
"ریخت شناسی" یکی از مباحث اساسی نقد ساختاری است کهدر آن منتقد در پی یافتن روابط میان ساختار داستان است. این مبحث را نخستین بار ولادیمیر پراپ با الهام از اندیشه های فردینان دو سوسور در بحث ساختارشناسی زبان وارد عرصه نقد ادبی کرد. وی که اساس کارش را بر پایه اعمال شخصیت های موجود در داستان «قصه های پریان» قرار داد، پس از تجزیه و تحلیل کنش ها و کارکردهای این داستان ها، به وضوح دریافت که همه داستان ها از قوانین و ساختار واحدی تبعیت می کنند، و می توان این قوانین ساختاری را به عنوان فرمولی کلی درباره داستان های سایر ملل نیز به کار برد. این مقاله با تجزیه و تحلیل ساختاری داستان «جمشید و خورشید» که یکی از سروده های موفق ادبیات غنایی فارسی است، سعی می کند تا با بررسی کارکردها و سیر توالی آن ها در هر نقش و مقایسه با نظریه پراپ، به میزان انطباق این کارکردها با نقش ها و خویش کاری های موجود در داستان دست یابد.
مقایسه و بررسی تطبیقی موسیقی کناری غزلیات سلمان ساوجی و خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
215 - 225
حوزه های تخصصی:
خواجوی کرمانی و سلمان ساوجی از شاعران نامدار و صاحب سبک قرن هشتم توانسته اند به کمک موسیقی شعر، توازن و تناسب کلمات را در محور هم نشینی زبان، به بهترین شکل به نمایش بگذارند. این مقاله در بررسی و مقایسه موسیقی کناری غزلیات سلمان و خواجو بر آن است که اثبات کند قافیه های دو همسان کم آهنگ ترین کلمات قافیه اند. این نوع قافیه در شعر خواجو بیش از سلمان است. وجود قافیه های سه همسان و بیش تر در شعر سلمان بیانگر این است که وی بیش از خواجو به موسیقی کناری حاصل از قافیه اهمیت داده است. خواجو تمایل چندانی به استفاده از ردیف های تصنّعی نشان نداده، حال آنکه ردیف های سلمان اغلب ساده و پیشوندی است. ردیف در غزلیات هر دو شاعر متنوع است. بکارگیری فعل مضارع بیش از ماضی، بیانگر خلاقیت و تحرّک تصاویر شعری آنان است.
تحلیل تلمیحات عرفانی در دیوان سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۶
55 - 76
حوزه های تخصصی:
سلمان ساوجی در سنت عرفان عاشقانه، تحت تأثیر اندیشه های عرفانیِ شخصیت های برجسته ای چون ابن عربی، مولوی و حافظ است. جلوه های مختلف عرفان در اشکال مختلف در اشعار وی م وج می زند. غزلیات سلمان آکنده از حقایق عرفانی و تلمیحات عارفانه است و قصایدش، اگرچه در مدحِ ممدوحانش نگاشته شده، همچون غزلیاتش مملوّ از آموزه های عرفانی است. توجه به زیبایی ها و عواطف پرشور در اشعار سلمان آن چنان برجسته است که نظیرآن را در شاهکارهای سعدی و حافظ مشاهده می کنیم. سلمان ساوجی وحدت وجودی و اش راقی است. او مخالف زهد ریایی است و رندی و عیاری از ویژگی های اشعار اوست. عشق و وحدت وجود از درون مایه های اصلی اشعار سلمان و گوهر تلمیحات اوست. او طربناک و سرمست،حقیقت زندگی را در عشق می جوید. در غزلیات و قصاید مدحی سلمان احساسات عمیق عاشقانه و جهان بینی عارفانه چنان به هم درمی پیچند که بیان کننده نوعی شیوه زندگی و نگاه به عالم و آدم است. از این حیث سلمان وارث واقعی سنت عرفانی اسلاف وحدت وجودی خویش است.
غربت اندیشی عارفانه خواجوکرمانی و سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
233 - 256
حوزه های تخصصی:
زبان مهم ترین ابزار برقراری ارتباط است که از طریق آن انسان می تواند به بیان مفاهیم و نیازهای گوناگون خود بپردازد؛ یکی از این نیازها، بیان حسرت ، دل تنگی و غم غربت نسبت به گذشته است که نوستالژی نامیده می شود.مفهوم غربت با اندیشه، احساس و رفتار آدمی درآمیخته است. غربت درتصوف و عرفان اسلامی، حضوری قابل اعتنا دارد و صاحب ابعاد معنایی و تفسیرهای گوناگون است، همچنین غم غربت از موثرترین انفعالات روحی درادب فارسی به ویژه در قرن هشتم قلمداد می شود. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با هدف بررسی اشعار خواجوی کرمانی و سلمان ساوجی در حوزه نوستالژی عرفانی صورت گرفته تا بتوان از نگاه این شاعران عارف انواع غم غربت و عوامل مؤثر در ایجاد این اندیشه بررسی و تبیین گردد. مهم ترین دستاورد این پژوهش شناسایی عوامل مختلف تاثیرگذار بر فکر و ذهن شاعر و بررسی میزان انعکاس آن برای درک و ارتباط بهتر با اشعار ایشان می باشد. دوری از وطن اصلی و معشوق حقیقی، مضمون نوستالژی دو شاعر است. نتایج این مقاله بیانگر آّن است که سلمان ساوجی مانند خواجوی کرمانی، غربت عرفانی برخاسته از فراق محبوب حقیقی و دوری از وطن اصلی را دریافته است.
بررسی جلوه های طبیعت در غزلیات سلمان ساوجی
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۲
63 - 78
حوزه های تخصصی:
توصیف طبیعت یکی از بارزترین مضامین مورد استفاده ی بسیاری از شاعران پارسی گو بوده است و آن ها از گذشته های دور با جلوه های طبیعت، انس و الفت فراوانی داشته اند. تأثیر و بازتاب این جلوه ها، با توجه به نوع نگرش و طرز تفکر شاعران، تنوع وسیعی از تصاویر شعری را به نمایش می گذارد. طرز تلقی آن ها از طبیعت، نشان دهنده ی افکار، اندیشه ها و احساسات آن ها است. مسأله ی اصلی در این مقاله، بررسی جلوه های طبیعت در غزلیات سلمان ساوجی است. بدین منظور ابتدا غزلیات وی مورد مطالعه قرار گرفته و بیت هایی که بیانگر پدیده های طبیعت بوده، استخراج گردیده و سپس به تحلیل و بررسی آن ها پرداخته شده است. بسامد جلوه های طبیعت در غزلیات ساوجی، بسیار چشمگیر است. در مجموع می توان گفت که وی، شاعری طبیعت گرا با طبعی لطیف و ذوقی سرشار است. این ویژگی ها باعث شده در توصیف مناظر ، بسیار ماهر باشد و بخشی از ذوق شاعری خود را در این عرصه نشان دهد.
بررسی توازن آوایی غزلیات مثنوی جمشید و خورشید سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
23 - 42
حوزه های تخصصی:
موسیقی از مهم ترین عوامل زیبایی و جذابیت شعر است. این مقوله ازطریق توازن آوایی به صورت کمی (وزن) و کیفی (توازن واجی) خود را نشان می دهد. سلمان ساوجی در غزلیات اندکی (47 غزل) که در ضمن مثنوی «جمشید و خورشید» سروده ، به خوبی از عهده آن برآمده است. در این غزل ها بیشتر از اوزانی استفاده کرده است که حالت خیزابی و ضرب آهنگ دارند؛ افزون بر جامعه آماری این پژوهش در بقیه غزلیات دیوان نیز همین ویژگی موسیقایی وجود دارد. در بخش توازن آوایی کیفی نیز انواع تکرار را در غزلیات او می بینیم. سلمان ساوجی با تکرار انواع واکه ها و همخوان ها (مصوّت ها و صامت ها) جلوه ای خاص به موسیقی شعر خود داده است. در این پژوهش انواع واکه های کوتاه و بلند، همخوان های آغازین، میانی و پایانی و تکرار همه واژه را بررسی کرده ایم و مشخص شد که شاعر به خوبی و آگاهانه از این امکانات زبانی برای به اوج رساندن موسیقی شعر خود بهره برده است. بیشترین بسامد در بخش واکه ها (مصوّت ها) مربوط به واکه های «ا و -ِ» و کمترین بسامد مربوط به واکه های «-ُ، -َ، او» می شود. در بخش همخوان ها (صامت ها) همخوان های «س، خ، ش» بسامد بیشتری دارند و همخوان های «پ، ع، غ، ن» کمتر تکرار شده اند. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی انجام شده است؛ جامعه آماریْ چهل و هفت غزل مثنوی «جمشید و خورشید» است. در آغاز، مباحث توازن آوایی در غزلیات شناسایی می شود و سپس با رسم نمودار و جدول به تحلیل و بررسی هرکدام پرداخته خواهد شد.