مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۶.
۷.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
لیلی و مجنون
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع ادبی معروف و گسترده در زبان فارسی، ادبیات غنایی است. دوره کمال اشعار غنایی نیز در زبان فارسی از قرن چهارم آغاز گردیده است. در ادب پارسی در کنار قالب غزل، برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه، استفاده از مثنوی های عاشقانه نیز رواج دارد. اصولا داستان سرایی از انواعی است که بسیار زود در شعر فارسی مورد توجه قرار گرفته است. عنصری در قرن پنجم چند داستان و از جمله «وامق و عذرا» را به نظم کشید. عیوقی نیز داستان «ورقه و گلشاه» را به نظم در آورد و در همین قرن داستانهای کهن ایرانی «ویس و رامین» به شعر در آمد. در پایان قرن ششم هجری، نظم داستان ها بویژه داستان بزمی و غنایی به وسیله نظامی گنجوی به حد اعلای کمال رسید. وی چند داستان معروف زمان خود را به نظم در آورد. در بین سرایندگان قصه های بزمی و عاشقانه، هیچ شاعری بیشتر از نظامی توفیق قدرت نمایی نیافته است؛ هنر نمایی های این شاعر در ضمن داستان سرایی فراوان است و تاثیرگذاری او در تاریخ تحول این هنر، وی را صاحب دستاورد پرباری در شعر غنایی کرده است، تا جایی که اکثر سرایندگان منظومه های عاشقانه، دانسته یا ندانسته، تحت تاثیر سبک و شیوه داستان پردازی او قرار گرفته اند. انتخاب الفاظ و ترکیبات مناسب، ایجاد ترکیبات خاص و تازه، ابداع مضامین نو و دل پسند، تصویر جزئیات، دقت در وصف، ایجاد مناظر بدیع و طبیعی، به کارگیری صور خیال مطبوع و بهره مندی از عالی ترین تکنیک های داستان سرایی و ... از عوامل موفقیت بی نظیر او در این عرصه است. بنابراین با توجه به درخشش دو منظومه «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون » نظامی در ادب فارسی نگارنده کوشیده است، ضمن پرداختن به اهمیت و نقش نظامی در تاریخ داستان سرایی ادب فارسی و پس از ارایه تلخیص و چهارچوب کلی این دو داستان، آن دو را به روش تطبیق و مقایسه مورد بررسی قرار دهد.
بررسی تطبیقی تحمیدیه های چهار لیلی و مجنون (نظامی، امیر خسرو، جامی، مکتبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله، مقدمه ای که در ستایش و حمد خداوند در آغاز چهار مثنوی لیلی و مجنون نظامی، مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی، لیلی و مجنون جامی و لیلی و مجنون مکتبی آمده و اصطلاحا تحمیدیه نامیده می شود با هم مقایسه شده است. مقایسه این چهار تحمیدیه، چند نکته را آشکار می سازد: 1- صفات ثبوتی و صفات سلبی خداوند، توجه به خلقت و دعا، محوری ترین مباحث تحمیدیه هاست. 2- ترتیب مباحث، در تحمیدیه ها ساختار خاصی دارد؛ تحمیدیه با صفات ثبوتی (یا سلبی) آغاز می شود، در ادامه از مخلوقات ذکری به میان می آید، پس از آن مباحث دعا و معاد مطرح می شود و نعت (یا توصیه) در مرتبه آخر قرار می گیرد. 3- از میان مباحث مطرح شده در تحمیدیه ها کاربرد صفات ذاتی و استعمال آیات و احادیث در طی زمان سیری نزولی دارند. 4- اگرچه بسیاری از متکلمان و فقها به توقیفی بودن اسما و صفات معتقدند؛ اما گاهی تحت تاثیر فرهنگ و آداب زمانه برخی از صفات به خداوند منسوب می شوند که مستند نقلی و روایی ندارند. بسیاری از صفاتی که جامی به کار برده است از این سنخ اند. 5- از میان چهار شاعر، مکتبی بیش از دیگران به صفات سلبی و به خلقت و نیز به نعت توجه کرده است. از نظر ادبی نیز تحمیدیه مکتبی بر دیگر تحمیدیه ها برتری دارد؛ بویژه در زمینه تشبیه، این برتری مشهودتر است. بدین ترتیب تحمیدیه او ضمن داشتن امتیاز ایجاز، از نظر ادبی و عمق مفاهیم، بر سایر تحمیدیه ها برتری دارد.
تاملی در لیلی و مجنون مکتبی شیرازی از منظر سبک شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتبی شیرازی از شاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری، منظومه ای دارد به نام لیلی و مجنون که ابیات آن بالغ بر 2160 بیت است. این اثر منظوم داستانی نظیره ای است بر لیلی و مجنون نظامی گنجوی. از میان نظیره هایی که بر لیلی و مجنون نظامی ساخته اند، کار مکتبی را باید از کارهای موفق به شمار آورد. پرداختن به اصل حوادث داستان، پرهیز از وصفهای دور و دراز، بهره گیری گسترده از واژگان و تعابیر محاوره ای، استفاده از ترکیبات زیبا و در موارد مختلف بدیع و تازه، استفاده از برخی کاربردهای کهن واژگانی و صرفی و نحوی، خلق تصاویر رنگارنگ و بهره گیری از صنعت اغراق را می توان از ویژگیهای بارز سخن مکتبی تلقی کرد.
جلوه هایی نو از داستان لیلی و مجنون در آثار عطار نیشابوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ریشه یابی داستان لیلی و مجنون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
انعکاس باورهای عامیانه و عقاید خرافی در شعر نظامی
حوزه های تخصصی:
خرافه و باور عامیانه که یک پدیده روحی ـ اجتماعی است، معلول زندگی آدمی و عکس العمل او در مقابله و جدال با طبیعت و محیط اسرارآمیز پیرامون وی است. آدمی آنگاه که نمی توانست رابطه منطقی بین حوادث و پدیده های خارق العاده بیابد، برای رهایی از آن به ذکر اوراد و نجواها می پرداخت تا بدین ترتیب مصیبتها را کاهش دهد و نتایج دلخواه را از آن به دست آورد و همین امر سبب شد تا به تدریج باورها و عقاید خرافی در ذهن او شکل بگیرد.
نظامی، استاد مسلم داستانسرایی، به دلیل تداول داستانهای عامیانه در میان مردم و اینکه عامه مردم از داستانهای غول و جن و پری و... و اعمال محیرالعقول لذت می بردند و آنها را باور داشتند، به داستانهای عامیانه توجه خاصی داشته است. این باورها و عقاید خرافی در این مقاله در چهار قسمت بررسی گردیده است:
1. باورها و عقاید خرافی به افسون و جادو و طلسم؛
2. اعتقاد به چشم زخم و راههای دفع آن؛
3. اعتقاد به جهیدن و پریدن دل، چشم و ابرو؛
4. باورها و عقاید مربوط به موجودات و اشیاء موهوم و متافیزیکی.
مقایسه لیلی و مجنون نظامی با لیلی و مجنون روح الامین شهرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن معرفی و شناساندن «روح الامین شهرستانی» به محضر ادب دوستان و ادب پژوهان، به مقایسه اجمالی منظومه «لیلی و مجنون» روح الامین شهرستانی با سلف آن «لیلی و مجنون» نظامی گنجه ای و همچنین پیشینه تقلیدی از این منظومه پرداخته است تا وجوه افتراق و اشتراک این دو داستان از لحاظ روایت، ساختار و لفظ بررسی شود. روح الامین در شعرش به حکیم نظامی توجه داشته است و بی تردید او در این پیروی از تجربه استادان پیش از خود بهره برده است؛ چنان که از امیر خسرو دهلوی، جامی و سنایی که از مقلدان نظامی هستند نام برده و از آنها به بزرگی یاد کرده است. روح الامین در کتاب خسرو و شیرین هدف از سرودن این منظومه را برطرف کردن ضعف های خسرو و شیرین می داند؛ البته در کتاب لیلی و مجنون نیز بر همین عقیده است و در روایت داستان دست می برد و با این وجود در جای جای کتاب از مقدمه تا پایان می توان ردپای نظامی را دید که چگونه روح الامین حتی در استعمال لفظ، معنی و مفهوم به نظامی نظر داشته است و اگر اختلافاتی در این بین دیده می شود مربوط به نحوه بیان است که از شاعری به شاعر دیگر متفاوت است.
طرح داستانی«خسرو و شیرین» و« لیلی و مجنون » نظامی گنجوی با تاکید بر روایت شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادب پارسی، برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه، علاوه برقالب غزل استفاده از مثنوی نیز رواج دارد. در پایان قرن ششم هجری، نظامی گنجوی نظم داستان های بزمی و غنایی رابه حد اعلای کمال رسانید. با تحلیل ساختاری می توان به تناسب هنری و ظرافت های کلام نظامی پی برد. تجزیه و تحلیل اجزا و عناصر سازنده ی متن داستان، زمینه ی شناخت بیشتر آن را فراهم آورده، نقاط قوت و ضعف آن را می نمایاند. درجستارحاضر به تحلیل ساختاری طرح دو منظومه ی غنایی معروف نظامی: «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» پرداخته ایم. سپس الگوی داستانی این دو منظومه رسم گردیده و برای الگوی داستانی شرقی، نموداری پیشنهاد شده است. این بررسی نشان می دهد که این دو منظومه علی رغم تطبیق ساختارشان با ساختار داستان های کلاسیک غربی(هرمی شکل)، در واقع ساختار اپیزودیک و متقارن دارند که از مظاهر ساختار شرقی است، این دو منظومه از الگوی داستانی « گزینش- سیر و سفر- بازگشت و روایت» پیروی می کنند. همچنین ساختارآنها، بیش ازآنکه داستانی باشد، معنایی است.
تنوع کنایات عامیانه در لیلی مجنون نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نقد و تحلیل شرح های لیلی و مجنون نظامی گنجوی
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از تحقیقات ادبی دربارة مثنوی لیلی و مجنون نظامی، به شرح ابیات و معنی لغات ـ چه شرح کامل و چه گزیده ـ اختصاص دارد.
در این مقاله ابتدا به معرفی و نقد ساختاری و محتوایی شرح ها پرداخته شده و سپس ریشه های اختلاف نظر شارحان، در سه حوزه زیر، با ذکر مثال هایی از ابیات لیلی و مجنون، تبیین و تحلیل شده است:
الف) واژگان؛ گاه اختلاف نظر شارحان در معانی حقیقی و استعاری واژه ها و یا حقیقی یا استعاری بودن واژگان، سبب اختلاف معانی ابیات شده است.
ب) عبارت؛ گاه اختلاف نظر در معانی حقیقی یا کنایی عبارت و یا معانی گوناگون کنایی موجب اختلاف معنای ابیات شده است.
ج) کل بیت؛ گاهی نیز اختلاف نسخه ها، تعقید معنوی، استعداد تأویل پذیری ابیات و چگونگی خواندن بیت، سبب بروز معانی گوناگون گردیده است
واپسین گفت وگوی دل دادگان در منظومه های عاشقانه فارسی
حوزه های تخصصی:
منظومه های عاشقانه فارسی به عنوان متونی که در گذر قرن ها سروده شده اند، خصایص و عناصر مشترکی دارند که با بررسی ساختاری این اشتراکات، میتوان روابط بینامتنی آن ها را تحلیل کرد. در این مقاله تلاش بر آن است که ضمن ارائه توصیفی از صحنه های وداع دل دادگان، به گفتمان مشترک این متون دست یابیم؛ چه اینکه گفت وگومندی و بن مایه اساسی این متون عشق است و همین زمینه بنیادین، کارکردی مشترک به مرگ دل دادگان بخشیده است. بر پایه نظریه مناسبات بینامتنی، متونی که موضوع مشترک دارند، در دوره های تاریخی مختلف به یکدیگر مربوطند و تصاویر، توصیفات و اندیشه های شاعرانه شان، از زبانی مشترک گرفته شده، حتی اگر در بدو امر بدیع و متفاوت به نظر آیند. این زبان مشترک، اساس و منطق گفت وگو و زیستن در همان زمینه است. به عبارتی زبان عشق اقتضا میکند که صحنه های وداع، دارای زبان و فضایی مشترک باشند، هرچند در هر کدام از آن ها به تناسب داستان و رابطه عاشق و معشوق، تفاوت هایی بروز میکند. در جایی دل داده ای پس از مرگ معشوق آن قدر بر مزارش میماند و میگرید که جان میدهد و در جای دیگر، با خنجری سینه خود را میشکافد. چنین است که در بررسی صحنه های وداع به گفتمان مرگ هم زمان عاشق و معشوق میرسیم. آن چه اهمیت دارد، تلخی و دشواری جداییست که دل دادگان آن را برنمیتابند و در اندک زمانی پس از دیگری با زندگی وداع میکنند و به گفت وگوی عشق پایان میدهند.
بررسی و مقایسه تحلیلی لیلی و مجنون نظامی و روایت های عربی این داستان
حوزه های تخصصی:
در ادب فارسی در کنار قالب غزل، برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه، استفاده از منظومه های عاشقانه نیز رواج دارد. داستان سرایی از انواعی است که بسیار زود در شعر فارسی مورد توجّه قرار گرفته است. در پایان قرن ششم نظم داستان های عاشقانه به وسیله نظامی گنجوی به حدّ اعلای کمال خود رسید. وی چند داستان معروف زمان خود را به نظم درآورد و هنرنمایی های این شاعر تا بدانجاست که اکثر سرایندگان منظومه های عاشقانه، دانسته یا ندانسته، تحت تأثیر سبک و شیوه داستان پردازی او قرار گرفته اند. یکی از منظومه های درخشان او لیلی و مجنون است که منشأ آن را در ادبیات عرب باید جستجو کرد. این داستان بارها به زبان های مختلف مورد تقلید شاعران قرار گرفته است. در این مقاله، نگارنده کوشیده است تا پس از زمینه سازی های مقدّماتی، ریشه های تاریخی – اجتماعی و زمان و مکان و تاریخ رواج این داستان را در ادب عربی و فارسی به اختصار مورد کندو کاو قرار دهد و سپس با نقل مختصر روایات عربی و نیز روایت نظامی گنجوی از این داستان، به مقایسه و نقد و تحلیل تطبیقی آنها بپردازد.
مقاله به زبان عربی: تحلیل و بررسی ساختار روایی منظومه های خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی بر اساس خویشکاری شخصیت های اصلی آن (مطابق با نظریه پراپ) (تحلیل البنیة السردیة لدیوانی ""خسرو وشیرین""، و""لیلی ومجنون"" لنظامی الکنجوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرصه پهناور ادبیات داستانی، منظومه های غنایی نظامی گنجوی با جنبه های داستانی بی نظیر خود از جمله آثار کلاسیک ادب فارسی است که با توجه به ساختار و بن مایه های داستانی هر یک می توان آنها را مطابق با اصول و موازین ساختارگرایی مورد نقد و بررسی قرار داد .
در این پژوهش منظومه های ""خسرو و شیرین"" و ""لیلی و مجنون"" به عنوان نمونه ای از دل انگیزترین و زیباترین منظومه های عاشقانه ادب فارسی مورد تحلیل ساختاری قرار گرفته است، بنابراین پس از ذکر نکاتی پیرامون مقوله روایت و عناصر و واحدهای آن، به بررسی و مقایسه عناصر روایی این دو منظومه - از منظر روایت شناسی ساختارگرا که اساس کار ولادیمیر پراپ نظریه پرداز روسی، در تحلیل ریخت شناسی قصه های پریان است - پرداخته ایم. از این روی با تبیین شخصیت ها یا به گفته پراپ نقش مایه های داستان و نیز کارکردها و خویشکاری های قهرمان های قصه به تحلیل ساختارروایی دست زدیم. بدین منظور مقولاتی نظیر پیرنگ، شخصیت، زمان بندی روایت، نظم و ترتیب ، تداوم، راوی (راوی دانای کل، روایت سوم شخص محدود، من روایت/اول شخص) در این آثار مورد بررسی قرار گرفت تا به این نتیجه دست یابیم که این عناصر در ترکیب نحوی خود چگونه از شکل خام داستان یا به تعبیر فرمالیست ها، فابیولا، به طرح روایی (به تعبیر فرمالیست ها، سیوژه) تغییر می کند و در این شیوه بیان محتوای غنایی داستان بر این عناصر روایی چه تأثیری داشته است.
فرضیّه تعلّق «نوفل» در لیلی و مجنون به گروه عیّاران و فتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناخت و تحلیل شخصیت نوفل و طبقه اجتماعی او در لیلی و مجنون و بررسی نقش این شخصیت گذاری در جریان رویدادها بوده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و در دو بخش انجام یافته است: در بخش آغازین، به جریان مستقلّ ادب عیّاری و مرام جوانمردی از دوران پیش از اسلام تا کنون و نخستین نمودهای مکتوب این جریان در آثاری چون سمک عیّار ، داراب نامه، حمزه نامه، ابومسلم نامه، امیرارسلان و... توجّه شده است. بدین منظور، نگارندگان ابتدا نگاهی به اصطلاح «عیّار» داشته، سپس آیین و مرام اخلاقی- اجتماعی این گروه را به اجمال بررسیده اند؛ بخش دوم بر بازخوانی و بازشناسی شخصیّت نوفل در لیلی و مجنون تأکید می کند. هرچند تا امروز شناخت شخصیّت نوفل - به دلیل فقر پژوهشی موجود در ادب عیّاری- ضرورتی تحقیقی نبوده، کیستی نوفل و هدف و انگیزه او در کمک به مجنون همواره سؤالی اساسی بوده است و اینکه چرا وی پس از رفع موانع و جنگ هایی که با قبیله لیلی دارد، با وجود پیروزی بر آنان، حاضر نمی شود به ظلم و بدون رضایت پدر، لیلی را به مجنون بسپارد و جوانمردی را شیوه خود می داند. درمجموع، این مقاله کوشیده است در لیلی و مجنون حکیم نظامی، با تکیه بر نشانه های مشهود و مستقیمی که در مورد شخصیّت نوفل، مرام و آیین او و طبقه اجتماعی اش وجود دارد، به بررسی تطبیقی این نمودها با آیین فتوّت و عیّاری بپردازد و به پرسش ها و ابهامات در این زمینه پاسخ گوید. برآیند کلّی این پژوهش آن است که نوفل در لیلی و مجنون به عیّاران و فتیان تعلّق دارد.
پدیدارشناسی غنا در اشعا نظامی و امیرخسرو (با تکیه بر لیلی و مجنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی پدیدارشناسانه غنا در اشعار نظامی و امیرخسرو به ویژه در دو منظومه لیلی و مجنون است. این دو منظومه که از نمودهای برجسته ادب غنایی اند باوجود تشابهات فراوان، تفاوت های اساسی ابژکتیو در بازنمود ایده عشق دارند. این تفاوت ها در بررسی رفتارها و حالت های دو شخصیت مهم این داستان ها به عنوان انسانی شناسنده و متعالی و تحلیل در جه سوبژکتیویته در آنها نمودار می شود. بدین منظور، ابتدا مبانی پدیدارشناسی و اصول نخستین آن بر اساس شیوه هوسرل را به اجمال توضیح داده ایم. این پژوهش از گونه پدیدارشناسی کلاسیک و محور آن سوبژکتیویته است. بر این اساس، برخی از بازنمودهای عشق همچون رازداری، شکیبایی، بی تابی، آشفتگی، مردم گریزی، خیال بازی، و رقص و آواز و غیره را در شخصیت های اصلی تحلیل کرده ایم و در نهایت به میزان سوبژکتیویته و معنای ابژکتیو آنها دست یافتیم. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که لیلی و مجنون پرورده نظامی خود، سوژه اند و تا مرحله نهایی تحویل سوبژکتیو که استعلایی و محمل عقلانیت است پیش رفته اند و توانسته اند در مقام انسان آگاه معنای ابژکتیو عشق را بنیان نهند. اما لیلی و مجنون آفریده دهلوی سوژه نیستند و در مقام انسان صرف در تحویل دوم پدیدارشناختی یعنی در مرحله شهود ذاتی و آیدتیک متوقف مانده اند. بدین ترتیب، این امکان ایجاد شد که عالم دو اثر ادبی نیز از حیث رمان محوری یا شعرمحوری بررسی شود.
رویکردی روایت- شناختی به لیلی و مجنون نظامی و رومئو و ژولیت شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی به مدد قریحه و تخیل شاعرانة خویش از داستانی محلی به نام لیلی و مجنون شاهکاری جاودانی در ادب فارسی خلق نمود که خیل وسیعی از شاعران را به تقلید و نظیره گویی از آن برانگیخت. ویلیام شکسپیر نیز با الهام از داستان رومئو و ژولیت که از دیرباز بخشی از ادبیات انگلیسی شمرده می شد، اثری زوال ناپذیر در عرصة ادبیات آفرید. در مقالة حاضر با معرفی رویکرد روایت شناسی به ویژة الگوی گریماس، بر آن هستیم تا با درنظرگرفتن مؤلفه های رویکرد یادشده، به مقایسه منظومة لیلی و مجنون اثر نظامی و رومئو و ژولیت اثر شکسپیر بپردازیم. در ابتدا، خلاصه ای از روایت این دو اثر را ارائه کرده ایم و سپس، شباهت های روایت شناختی آن ها را بررسی کرده ایم. افزون براین، در چارچوب کنش ها و کنشگرهای شناسایی شده در آن ها، به بررسی نگرش این آثار به جایگاه زن پرداخته ایم.
سازه های هنری عاشق و معشوق در دو اثر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه های غنایی ازسازه های هنری، بهره ی زیادی می برند از جمله ی این سازه ها، به کارگیری تشبیه و استعاره برای برجسته تر نشان دادن جلوه ی عاشق و معشوق است. نظامی گنجه ای در دو منظومه ی ""خسرو و شیرین""و ""لیلی و مجنون"" از کلماتی مانند ماه، سرو، باغ، خورشید، پروانه، شمع و... برای توصیف تصویر عاشق و معشوق استفاده کرده است. دراین میان بسامد ابیاتی که به ماه، سرو، گل و پری اختصاص یافته بالاست. این تحقیق با روش کتابخانه ای به توصیف سازه های هنری تصویری عاشق و معشوق در دو مثنوی یاد شده می پردازد. پرداختن به این تصاویر در دو اثر نشان می دهد که نظامی بدون توجه به محل زندگی و محیط جغرافیایی و طبیعی عاشق و معشوق واژه های یکسانی را برای تصویر سازی های مورد نظر خود در دو اثر بکار برده است و اکثر این سازه های هنری مشترک هستند ولی نگاه نظامی به عشق در دواثر مذکور کاملا"" متفاوت است. در خسرو و شیرین، عشق زمینی و تداوم عشق پس از وصال تا سرحدّ جانفشانی و ایثار استمرار می یابد و در لیلی و مجنون عشق پاک آسمانی که از ویژگی های آن فراق، جدایی، حرمان، گریز از بهره ی تن و در نهایت مرگ عاشق و معشوق است، دیده می شود.