مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
رومن یاکوبسن
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت این موضوع، این پژوهش می کوشد تا اسباب، صور و موجبات این هنجارگریزی را بیان کند و آن را بر مبنای «فرآیند ارتباط کلامی» رومن یاکوبسن، با تکیه بر ارتباطات کلامی عارف بزرگ قرن پنجم هـ .ق، ابوسعید ابوالخیر تبیین نماید. بنا بر نتایج این پژوهش، ابوسعید ابوالخیر اغلب، به هنگام ترویج یا تذکار هنجارهای اخلاقی، تبیین و تأیید احوال خود یا دیگران و رفع حوایج مادی و معنوی مخاطبان عام و خاص، با استفاده از زبان ادبی و احیاناً تمسّک به شگردهایی چون مناظره و بیان سخنان شطح آلود و شگفت انگیز، به تکلّم روی آورده است. گزاره های ارتباط زبانی اش، بسته به موقعیّت گوینده، مقصد کلام و مقتضای مخاطب و سخن، به ترتیب بر عناصر مخاطب، رمزگان، موضوع و گوینده استوار است. نقش های ارتباط کلامی حاصل از تأکید بر این عناصر، غالباً تلفیقی از نقش های ترغیبی، فرازبانی، ارجاعی، عاطفی و گاه ادبی است که در این میان به سبب مخاطب محور بودنِ سخنان، نقش ترغیبی و به دلیل کد دار بودن گزاره ها و لزوم آگاهی مخاطبان از پس زمینة گزاره های کلامی، نقش فرازبانی از برجستگی بیشتری برخوردار است.
پیام حفاظت معماری در شمای ارتباطی یاکوبسن
حوزه های تخصصی:
مطالعات میان رشته ای که در دوره معاصر بیشتر مورد توجه قرار می گیرد با عنایت به پیوند زنجیرگونه میان علوم مختلف بوده که این پژوهش هم بر اساس این متدولوژی شکل گرفته است. قرابت بین زبانشناسی و معماری انکار ناشدنی است این نزدیکی منجر به پدیداری زبان های معماری گوناگونی شده که یکی از راه های نشانه شناسی معماری بررسی زبانشناسی و ادبیات موجد آن معماری می باشد. رومن یاکوبسن نشانه شناسی را برآمده از زبان و نشانه شناسی را فرآیند معنی دار شدن بر اساس متن می داند. یاکوبسن در به کارگیری نظریه ارتباط در ادبیات قائل به شش مؤلفه ارتباطی است: 1-پیام اثر؛ 2-(معنی معماری)-فرستنده پیام (معمار سازنده-مرمتگر)؛ 3-گیرنده پیام (مخاطب-بازدیدکننده)؛ 4-رمز (قواعد و هنجارهای بیانی معماری)؛ 5- زمینه ارتباطی (زمینه های تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و...)؛ 6-مجرای ارتباطی (رسانه معماری با ساخت مایه ها). در این مقاله به تأثیر سازندهای ارتباطی پیام حفاظت پرداخته می شود و به تشریح به این نکته می پردازد که اگر در جریان حفاظت، تأکید بر هریک از مؤلفه های ارتباطی گذاشته شود، سمت مرمت به کدام سوی و جهت خواهد بود؟ اینکه محور اصلی در تأکیدگذاری فرایند ارتباط کدام سو می باشد و از میان نقش های شش گانه زبانی (ترغیبی، عاطفی، همدلی، ادبی، فرازبانی و ارجاعی) کدام نقش پررنگ تر و کدام کم رنگ تر محسوب می گردد و نقش این تأکید ارتباطی در جریان حفاظت کدام نوع مرمت را پیش می کشند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد با تعمیم نظریه یاکوبسن به حفاظت معماری، مرمت های گوناگونی شکل می گیرد که بر اساس نوع بنا و پروژه تغییر پیدا می کند. حفاظت گر با در نظرگیری شرایط موجود و تأکید بر یکی از محورهای ارتباطی یک نوع مرمت را انتخاب و اجرایی می نماید.
تدوین بسته روان درمانگری فرهنگی مبتنی بر آیات قرآنی و مضامین عرفانی منطق الطیر عطار نیشابوری در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مولتیپل اسکلروزیس، شایعترین بیماری التهابی دستگاه اعصاب مرکزی است که عوارض روانشناختی مختلفی نیز به همراه دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین مداخله روانشناختی مبتنی بر فرهنگ در زنان مبتلا به MS بوده است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوا و تحلیل تماتیک انجام گردیده است. مصاحبه نیمه ساختاریافته با پانزده بیمار زن مبتلا به MS و هشت نفر از متخصصین مرتبط با موضوع پژوهش انجام گردید. ادبیات پژوهشی مرتبط، فهرست موضوعی تفسیر نمونه قرآن کریم، آیات قرآن کریم و نیز اشعار عرفانی منطق الطیر عطار نیشابوری مورد جستجو و تحلیل قرارگرفت. نمونه گیری بصورت هدفمند بوده است. یافته ها: تقویت مهارتهای زندگی و راهکارهای مقابله ای کارآمد، شناخت و آگاهی، هدفدار بودن خلقت، حفظ کرامت انسانی، مرگ آگاهی و حیات ابدی، اختیار و مسئولیت انسانی، ایمان به عنایت و لطف الهی، ارتباطات اصیل، ارزشمندی رنجها، پایبندی به اصول اخلاقی همانند عدم دلبستگی به دنیا، صبر، انفاق، تواضع، پرهیز از غرور، ازخودگذشتگی و گفتار نیکو، مضامین پایه رواندرمانگری مبتنی بر فرهنگ را تشکیل دادند. محتوای جلسات بسته درمانی بر اساس مولفه های بدست آمده در هشت جلسه هفتگی تنظیم گردید. نتیجه گیری: بسته روان درمانگری فرهنگی یک درمان جامع روانشناختی و دربرگیرنده تمامی ابعاد وجودی انسان است. کاربرد آن در بیماران مبتلا بهMS پیشنهاد می گردد.
بررسی ویژگی های شعری شاملو و نزار قبانی با تکیه بر نظریه زبانشناسی قطب های استعاری و مجازی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
27 - 56
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد نحوه انتخاب و ترکیب بر روی «محور جانشینی» و «محور هم نشینی» در شعر دو شاعر معاصر فارسی «شاملو» و شاعر عرب «نزار قبانی» است تا از منظر زبان شناسی، شیوه ی زیبایی آفرینی این دو شاعر بررسی و مقایسه شود. در راستای این هدفْ به تبیین بررسی ادبیات از دیدگاه زبان شناسی پرداخته و دفتر «آیدا در آینه» از شعر شاملو و «بلقیس» از شعر نزار قبانی را بررسی کرده ایم. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که شاملو شعر خود را به گونه ای نوشته کرده است که درک هر بیت در گرو اندیشیدن خواننده و دستیابی وی به انتخاب های شاعر از روی محور جانشینی است درحالی که مخاطب در اشعار قبانی غالباً با ترکیب های شاعر بر روی محور همنشینی روبه رو است و همین عامل سبب درک آسان اشعار و مفاهیم آن شده است. در نهایت گرایش شاملو به سمت فرایند انتخاب بر روی محور جانشینی، سبب ایجاد فضای خاصی چون ایجاد معانی ضمنی در ابیات، پیچیدگی، ابهام، دوری مدلول و مصداق از یکدیگر و گرایش قبانی به سمت فرایند ترکیب سبب توضیح ابیات، نزدیکی مدلول و مصداق و درک آسان ابیات شده است.
شیوه های ترغیب در غزلیات عطار باتکیه بر نظریه «فرایند ارتباط کلامی» رومن یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
25 - 52
حوزه های تخصصی:
رومن یاکوبسن از برجسته ترین نظریه پردازان فرمالیسم روسی در نظریه الگوی ارتباط کلامی خویش اعلام کرد هرگونه ارتباط کلامی بین راوی و روایت شنو (مخاطب) بر وجود شش عاملِ فرستنده، گیرنده، مجرای ارتباطی، تماس، رمز و موضوع استوار است. یکی از نقش های ارتباطی در الگوی اخیر، «نقش ترغیبی» است. جهت گیری پیام در نقش ترغیبی به سوی مخاطب است و گوینده می کوشد تا با کاربرد جمله های امر و نهی و منادا، با مخاطب ارتباط برقرار کند. در غزلیات عطار، در جایگاه گونه ای متنِ دارای ارتباط کلامی، باتکیه بر الگوی یاکوبسن سه نقش ترغیبی در محورهای «پیام، درون مایه و مخاطب» دیده می شود؛ به گونه ای که در ورای هریک از محورهای نام برده، شاعر با استفاده از ابزارهای زبانی به ترغیب پیامی در مخاطب می پردازد. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی شیوه های اخلاق ترغیبی و محورهای آن در غزلیات عطار براساس نظریه ارتباط کلامی رومن یاکوبسن می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که ترغیب در غزلیات عطار جایگاه ویژه ای دارد و درون مایه های نقش ترغیبی بیشتر در سه محورِ دینی و حکمی، اجتماعی و فرهنگی نمود یافته است؛ شاعر در پس این نقش ها به ترغیب موضوعاتی مانند ترک دنیا، دوری از ریا و شادمانی و... می پردازد. علاوه بر رعایت امتیازات و آرایه های کلامی، که ارزش ادبی فراوانی برای این اثر آفریده است، کاربست مناسب و پربسامد ترغیب، در جایگاه یک شیوه آموزشی، بر غنای تعلیمی غزلیات عطار افزوده است.
تحلیل عنوان در چند رمان فارسی معاصر بر اساس نظریه ی دیوید لاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۰
59 - 86
حوزه های تخصصی:
قطب های استعاری و مجازی، یکی از نظریه های زبانی مشهور معاصر منسوب به رومن یاکوبسن از نظریه پردازان معروف در این زمینه است که معتقد است برای تکمیل هرکلام، یکی از قطبهای استعاری یا مجازی زبان فعال می شود. از نظر وی، قطب مجازی زبان در نثر استفاده می شود و قطب استعاری در شعر. دیویدلاج ضمن تفسیر نظریه ی یاکوبسن بیان می دارد که در نثر، علاوه بر روابط مجاورت و قطب مجازی زبان، قطب استعاری نیز وجود دارد. لاج ادبیات داستانی نوگرا را تلفیقی از روابط مجاورت و مشابهت یا همان قطب استعاری و مجازی زبان می داند. از نظر او اگرچه قطب استعاری در رمان های نوگرا به شکلی آشکار وارد نشده است، اما نویسندگان آن ها شگردهایی را به کار می برند که نثری که در اصل مجازی است، شکلی استعاری به خود بگیرد و در نتیجه رمان های نو، عناوینی استعاری داشته باشند. پرسش اصلی ما در این پژوهش این است که در رمان های معاصر فارسی، عنوان داستان و متن، بر اساس نظریه زبان شناختی دیوید لاج، چگونه از نظر زبان شناختی و معنایی از یکدیگر تأثیر پذیرفته اند و سبک داستانی، چگونه در شکل گیری عنوان نقش داشته است؟ در این پژوهش، شش رمان شاخص و برگزیده ی فارسی از جمله «سمفونی مردگان، بوف کور، بازی آخر بانو، همنوایی شبانه ی ارکستر چوب ها و مدیر مدرسه» را بر اساس دیدگاه دیوید لاج با روش توصیفی تحلیلی بررسی کرده و نشان داده ایم که عنوان در این رمان ها از نظر معنایی و زبان شناختی تحت تأثیر ساختار معنایی و سبکی متن است؛ بدین گونه که در تمام این رمان ها به جز «مدیر مدرسه»، عنوان متأثر از فضای معنایی و سبکی اثر، جنبه استعاری دارد و در رمان «مدیر مدرسه» که سبکی رئالیستی دارد، عنوان نیز بر اساس قطب مجاز شکل گرفته است. اگرچه در همه این رمان ها قطب مجاز و استعاره با هم عمل کرده و جنبه مجازی زبان، در برخی موارد همان کارکرد استعاره را داشته است.
سبک شناسی اشعار بیدل دهلوی با تکیه بر نظریه زبان شناسی قطب های استعاری و مجازی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گرایان با تأکید بر نقش ادبیِ زبان و برجسته سازی نشانه ها، میان دو فرایند زبانی «خودکاری» و «برجسته سازی» تمایز قائل شده اند. شیوه های به کار رفته در روند تبدیل زبان خودکار به زبان ادب از دیرباز مورد توجه بوده است، که در ادبیات فارسی در پی بررسی این روند، در تحلیل زیبایی شناسی متون ادبی، به ویژگی های سبکی متون توجه می شود. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد نحوه انتخاب و ترکیب بر روی «محور جانشینی» و «محور هم نشینی» در شعر شاعر برجسته ی این سبکْ «بیدل دهلوی» است تا از منظر زبان شناسی، شیوه ی زیبایی آفرینی این شاعر بررسی و تحلیل شود. در راستای این هدفْ به تبیین بررسی ادبیات از دیدگاه زبان شناسی پرداخته و دویست و هفتاد و پنج بیت از شعر بیدل را به عنوان پیش نمونه ی سبک هندی بررسی کرده ایم. از جمله نتایج حاصل از این بررسی عملکرد موازی دو فرایند انتخاب و ترکیب در بسامدی نزدیک به هم است که کاربرد این دو فرایند در کنار یکدیگر منجر به ایجاد پیچیدگی هایی در شعر بیدل شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بیدل به گونه ای غزل ها را آذین بندی کرده است که درک هر بیت در گرو اندیشیدن خواننده و دستیابی وی به انتخاب های شاعر از روی محور جانشینی است. در نهایت گرایش نسبی بیدل به سمت فرایند انتخاب، سبب ایجاد فضای خاصی چون ایجاد معانی ضمنی در ابیات، پیچیدگی، ابهام، دوری مدلول و مصداق از یکدیگر، شده است که این روند در کل درک ابیات بیدل را دشوار ساخته است.
بررسی ویژگیهای سبکی اخوان ثالث در مجموعه «آخر شاهنامه» با تکیه بر نظریه قطب های استعاری و مجازی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۳
۳۰-۹
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله بررسی می شود چگونگی انتخاب و ترکیب روی «محور جانشینی» و «محور همنشینی» در شعر شاعر معاصر فارسی «اخوان ثالث» است تا از دید زبانشناسی، شیوه زیبایی آفرینی این شاعر بررسی و مقایسه شود. در راستای این هدف به تبیین بررسی ادبیات از دیدگاه زبانشناسی پرداخته و دفتر «آخر شاهنامه» از شعر اخوان ثالث بررسی شده است. نتایج حاکی است که در اشعار اخوان، مخاطب غالباً با ترکیبهای شاعر روی محور همنشینی روبه رو است. این گرایش به فرایند ترکیب در متن با کاربرد تشبیهات مفصل، تناسب معنایی، کاربردهای ارجاعی و توازنها در بسامد زیاد مشخص شده است. در نهایت گرایش اخوان ثالث به سمت فرایند ترکیب سبب توضیح ابیات، نزدیکی مدلول و مصداق و در نهایت درک آسان ابیات شده است.
بررسی و تبیین وجه تسمیه خطبه اشباح با تکیه بر نظریه یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رومن یاکوبسن از بنیان گذاران مکتب زبان شناسی نقش گرای پراگ معتقد است که هر ساخت زبانی دارای هدفی است که بایستی با در نظر گرفتن اهداف ارتباطی آن تبیین شود و ساخت های زبانی با توجه به محوریت هریک از شش رکن پیام شامل: گوینده، شنونده، پیام، زمینه پیام، مجرای ارتباطی و اجزای پیام، به ترتیب شش کارکرد، عاطفی، ترغیبی، ادبی، ارجاعی، همدلی و رمزگان دارند. خطبه اشباح متشکل از مجموعه ای از جمله های ارجاعی است که با هدف تعلیمی ایراد شده است؛ در مورد وجه تسمیه این خطبه بین شارحان اختلاف نظرهایی وجود دارد. پژوهش پیش رو با هدف شناخت چرایی نامگذاری خطبه اشباح و اثر فرایند ارتباط کلامی بر این نامگذاری و با فرض این که این نامگذاری در واقع محدودیت ادراکی بشر و علم امام به این امر بوده، سامان یافته است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی با رویکرد زبان شناختی است که در پرتو آن به بررسی ارکان پیام های این خطبه بر اساس نظریه رومن یاکوبسن پرداخته شد تا به این ترتیب به این پرسش پاسخ داده شود که با بهره گیری از کدام ویژگی ارتباط کلامی، امام(ع) این درک را در مخاطب از محدودیت ادراکی بشر ایجاد نموده است؟ در نهایت فرض مذکور اثبات شد و مشخص گردید که امام(ع) با استفاده از امکان صدق و کذب پیام های ارجاعی، موفق به ایجاد درک وجدانی از محدودیت ادراکی بشر در مخاطب گردیده است.
تحلیل کارکرد همدلی نظریۀ زبانی یاکوبسن در سوره های مدنی و مکی (مطالعۀ موردی: جزء نخست و سی ام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکرد همدلی یکی از کارکردهای شش گانه زبان است که در فهم متن و رفع موانع فهم مراد گوینده متن به ما کمک می کند. از دیدگاه رومن یاکوبسن، هر یک از این کارکردها به یکی از عناصر دخیل در انتقال پیام مربوط می شوند؛ یعنی فرستنده پیام، گیرنده پیام، موضوع پیام، خود پیام، رسانه یا کانال انتقال پیام و رمزگان، و به ترتیب کارکردهای عاطفی، ترغیبی، ارجاعی، شعری، همدلی و فرازبانی نام دارند. کارکرد همدلی زمانی مطرح است که در یک ارتباط، کانال و مجرای ارتباطی مورد توجه است.مسأله این پژوهش دست یافتن به پاسخ این پرسش است که آیا کارکرد همدلی در قرآن وجود دارد یا نه و اگر وجود دارد فراوانی و تنوع آن در آیات مکی و مدنی چگونه است. همین طور هدف بررسی دیدگاه مفسران مسلمان درباره این دست آیات است. با مطالعه جزء 1 قرآن به عنوان آیات مدنی و بخش های مکی جزء 30، با روش تحلیلی-توصیفی، به این نتیجه رسیدیم که اولا آیات دارای کارکرد همدلی در قرآن وجود دارد و ثانیا فراوانی و تنوع این نوع کارکرد در آیات مکی بیش از آیات مدنی است. همچنین به این نتیجه رسیدیم که در تفاسیر سنتی قرآن مطالبی ناظر به این کارکرد می توان یافت.
تحلیل خلاقیت های زبانی روزبهان بقلی در «شرح شطحیات» با تکیه بر الگوی ارتباطی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
149 - 164
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی ویژگی های زبانی و نیز خلاقیت های بیانی روزبهان بقلی شیرازی، به تحلیل «شرح شطحیات» با تکیه بر «الگوی ارتباطی» رومن یاکوبسن (1982-1896) پرداخته است. نتایج تحلیل نشان می دهد که روزبهان در فرایند ارتباط میان خود و انواع مخاطبان خویش، از ظرفیت های زبان در نقش های شش گانه آن، شامل: ارجاعی، عاطفی، ترغیبی، همدلی، فرازبانی و ادبی (شعری) بهره گرفته است. در این میان، به دلیل این که هدف نویسنده رمزگشایی از شطحیات عارفان نامدار بوده، «نقش ارجاعی» و گزاره های خبری بیشترین فراوانی کاربرد را به خود اختصاص داده است. روزبهان همچنین با بهره گیری گسترده از آیات قرآن و احادیث از جهت اشتراک فکری و عقیدتی، با مخاطب همدلی ایجاد کرده است. این ویژگی اگرچه در حوزه مفهومی «نقش همدلی» الگوی یاکوبسن قرار دارد، اما متفاوت از این الگو و در زمره خلاقیت های زبانی روزبهان محسوب است. «نقش ترغیبی» شرح شطحیات به شکل خطاب قرار دادن تمام پدیده های هستی نمود یافته و «نقش فرازبانی» در شرح شطحیات برای شرح بیش از 200 اصطلاح علمی تصوف به کار رفته است. «نقش ادبی/ شعری» پیام در این اثر بسیار پربسامد است و به دلیل برخورداری روزبهان از تجربیات ناب شخصی و شهودی و تعبیرهای خلاقانه وی، ذهنیت استعاره گرا بر شرح شطحیات حاکم شده است. با این حال، از میان انواع نقش ها «نقش عاطفی» به دلیل این که زبان حال گوینده و احساس خاص او درباره گفته هایش است، نمود بارزتری یافته، به گونه ای که بر تمامی گزاره ها و حتی گزاره های ارجاعی تسلّط دارد.