مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
معشوق
حوزه های تخصصی:
تذکره الاولیا کتابی است به نثر، نوشته شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری (540-618 ق)، در شرح احوال و بیان اقوال تعدادی از عرفا، که از آن می توان اطلاعاتی گسترده درباره ابعاد مختلف شخصیت عرفا به دست آورد. در خلال سرگذشت عرفا، نقش و تاثیر زنان نیز مشهود است و با بررسی دقیق تذکره الاولیا، می توان سیمای زنان را در قالب مادر، همسر، معشوق، عارف، و نیز خواهران و دختران عرفا، پیرزنان، و کنیزکان مشاهده کرد. مقاله حاضر سیمای زن را در قالب موارد فوق، با ارایه نمونه از متن تذکره الاولیا، مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.
نگرشی بر تحول بنیادی تعبیرات و اصطلاحات استعاری از سبک خراسانی به سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گستره ادب فارسی، شاعران و نویسندگان اهل عرفان با بهره جستن از مضامین و واژه هایی که برای عشق صوری و ظاهری به کار می رود (رخ و خط و خال، شراب و عیش و...) در مفاهیم و معانی هر یک، دگرگونی بنیادی و اساسی به وجود آورده اند و این الفاظ را به صورت استعاری و رمزی برای جمال حقیقی و خوشی ناشی از وصال و رسیدن به معبود ازلی به کار گرفته اند. ایشان، معنا را به کسوت لفظ پوشانده اند که با کنار زدن پوشش لفظ، معنای اصلی و حقیقی، خود را می نمایاند. در این نوشتار، نگارنده با توجه به باورهای عرفانی که در ادب فارسی بازتابیده است و با کنکاش در فرهنگ ها و اصطلاح نامه های استعاری عرفانی، تاثیر عرفان و دیدگاه های آن را بر دگرگونی مفاهیم استعاره ها، نشان می دهد.
عشق و عاشق و معشوق در غزلیات جمال الدین محمد عبدالرزاق اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخن گفتن از عشق هم دل انگیز و دل نشین است و هم سخت و دشوار‘دل انگیز از آن جهت که حدیثش زخمه بر تار دل می زند و نغمه بی قرار جان را به فراسوی زیباترین مطلوب به پرواز درمی آورد و فضای روح رابا شمیم خوشبوی آن عطرآگین می سازد و دشوار از آن رو که عشق پدیده ای نفسانی و روحانی است که جز به وسیله خود عشق به تعریف درنمی آید و محصول تجربیات شخصی است . غزل های جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی بیانگر حالات درونی اوست که از سوز دل عاشقش حکایت می کند و چنان لطیف و دل نشین است که شنونده را هرچند بی ذوق باشد ‘ مفتون می سازد. دراین مقاله سعی برآن گردیده است تاازمیان موضوعات بی شماری که در دیوان جمال الدین وجود دارد‘عشق وعاشق و معشوق در غزلیات وی مورد بررسی اجمالی قرار گیرد. آنچه دراین نوشتار می آید شامل :1- منشأ و تعریف عشق 2-صفت عشق 3- درونمایه عشق 4- فراق و هجران ناشی از عشق و جور و عتاب معشوق به عاشق 5- صفات عاشق و معشوق
زنان در شعر نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"گستره مدرنیزم در ادبیات جهان به عنوان دستاورد فراگیر آغاز قرن بیستم، بر ادبیات معاصر فارسى و ذهن روشن بین بنیانگذار آن یعنى نیما یوشیج اثر مىگذاد.حاصل این تأثیرپذیرى و بینش جدید، پدید آمدن شعرى است که به صورتى ژرفتر به درک انسان معاصر با ارزشهاى نو، همت گماشته است و براى این ادراک تازه، ناگزیر طرحى نو در انداخته که مستلزم کنار نهادن شیوههاى بیان سنتى و نفى ارزشها و بینشهاى کهن است.با این حال به نظر مىرسد این دگرگونى و تازه نگرى، در تمام وجوه شعر نیما یوشیج به یکسان رخ ننموده است و در پارهاى موارد، شاعر نتوانسته خود را از قیود فکرى و شیوههاى اندیشهورزى کهن برهاند.بویژه از موارد قابل توجه مىتوان بر طرز نگرش و زاویه دید او نسبت به زنان، انگشت نهاد.به اعتقاد نگارنده، شعر نیما در این مورد به هیچ وجه متناسب با فضاى نو و پوپایى فکرى او متحول نشده است و شاعر، همچنان با نگاهى سنتى و کهن به زنان و مسایل آنان نگریسته است.در این نوشتار مجموعه اشعارى که در آنها به نحوى زنان و مسایل آنها مطرح شده، مورد بررسى قرار گرفته که در تحلیل نهایى به پنج دسته کلى تقسیم شده است:
الف.زن همچون معشوق ب.زن بعنوان همسر و مادر ج.زن منتظر د.زن اسطورهاى ه.زن فتنهگر.
در یک بیان کلى و با توجه به مباحث مطرح شده در هر مورد، مىتوان گفن که در عمق ذهنیت شاعر، تحرک و تغییر اساسى در مورد زنان صورت نپذیرفته است و نگاه او که در سایر وجوه انسانى بسیار پیشرفته و روشننگر است، در این مورد خاص عقب مانده و واپسگرا تلقى مىشود.
"
شرح عشق در سوانح العشق احمد غزالی
حوزه های تخصصی:
در تحقیقی که پیش رو دارید سخن در باب عشق از زبان احمد غزالی عارف قرن ششم هجری است. می دانیم یکی از اصول عرفانی، سخن گفتن از عشق است و این پدیده در ادبیات منظوم و منثور فارسی خمیر مایه حیات و پویایی است و از قرن پنجم هجری به آن پرداخته شده است .عشق به عنوان چاشنی کلام گویندگان شاه بیت حیات بشری را خلق کرده است و از آنجا که اساس حیات اجتماعی بشر بر عشق و محبت نهاده شده است ، عرفا و متصوفه بر آن شده اند که عینیات موجود را در ذهن تصویر و ترسیم کنند و حرف دل مردم زمان خود را بازگو نمایند. از این رو در بین جلوه های پر فروغ ادبیات فارسی پرتو حیات بخش ادب صوفیانه و تعلیمی دارای ارزش و اعتباری والاست و اوج و شکوفایی آن از قرن پنجم تا قرن هشتم هجری است. دوره ای که علی رغم سلطه اقوام مهاجم به کشور ایران مصادف است با گسترش تعلیمات ارشادی و اصلاحی دگراندیشان و نام آوران پر آوازه ای چون سنایی غزنوی، عطار نیشابوری، اوحدی مراغه ای، مولانا جلال الدین محمد بلخی، حافظ و سلطان ولد در حوزه ادبیات منظوم عرفانی، ابن سینا، احمد غزالی، سیف الدین باخرزی، فخرالدین عراقی، عزیز نسفی، شاه نعمت الله ولی،نورالدین عبدالرحمن جامی و دیگران در حوزه ادبیات منثور عرفانی.پیام های امید بخش و تعالیم رهایی بخش آنان بود که بر پایه عشق و محبت هستی و موجودیت آنان و سرزمینشان را فریاد می زده است.غزالی که می دانست کمیت عقل در جولان با عشق لنگ می ماند و طریق سیر و سلوک با بال عشق پیمودنی است و با جلوه های عشق می توان به سرمنزل مقصود رسید و زبان رمزها و رازها زبان حال است، رساله «سوانح فی العشق» را در موضوع «عشق» و با زبانی فصیح و بیانی روشن نگاشته و اندیشمند و محقق برجسته ، ایرج افشار نیز آن را تصحیح فرموده است و آنچه در پی می آید قطرات ریزی است از دریای عشق عارفاه عارف وارسته، احمد غزالی.
دیوانگی و دیوانه نمایی در ادبیات عرفانی
حوزه های تخصصی:
عشق و محبت و زیبایی؛ یکی از دغدغه های همیشگی بشر بوده و درگیری های دنیایی و فکری با آن داشته است. این موضوعات اساسی، در عرفان نیز تبلور خاصی یافته اند تا آنجا که به عنوان یکی از بحث های عرفان در شاخه های گوناگون آن مطرح گردیده اند. عشق به معشوق، مستغرق شدن در جمال بی پایان نگار ازلی و سر کشیدن جرعه ای شراب نام محبت یار، حالتی به عاشق می دهد که او را از وادی عقل وهوشیاری به صحرای بی کران جنون و سرگشتگی می کشاند و به اصطلاح متصوفه، او را از «صحو» به «سکر» رهنمون می گردد و در بیخودی و مستی و دیوانگی از اثر می ناب وحدت، خود را بیگانه می یابد و رفتار و کرداری از او سر می زند که از عقل بشری و هوشیاری دنیوی به دور است و به حالات مجانین نزدیک تر است و همین امر، باعث به وجود آمدن حالات و کرداری می شود که بیشتر کاویده خواهد شد. این مجانین و مستان الهی در پناه این بیخودی و جنونشان، به زیباترین و ناب ترین ارتباط معنوی و درونی با معشوق یکتای ازلی شان می رسند و چنان به پختگی می رسند که از خودیِ خودشان اثری نمی ماند و آنچه برجا می ماند فقط «او»ست و لاغیر... .
عشق حقیقی از دیدگاه عارفان
حوزه های تخصصی:
مقام عشق مقامی بس رفیع و فاتح آن به غایت در سعادت و خرسندی است، عرش وجودش منتهای آمال عارفان و سایر مقامات وابسته بدانند، ندای عشق حقیقی عامل تصفیه و به سازی روح و روان و نسیم دل افزایش الهام بخش رضایت درون است.محبت و عشق اصلی، رابطه ای است طرفینی بین خداوند و انسان، به گونه ای که هستی انسان همه متوجه خداوند است و حب الهی هم متوجه او. آن چه را در پیش رو دارید تحقیقی است مختصر پیرامون عشق حقیقی از دیدگاه عارفان. در مقاله حاضر موضوعاتی از قبیل: پیشگفتار، معنای عشق، حقیقت سیر و سلوک عرفانی، عرفانِ حقیقی و ...، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نتیجه گرفته شده است که عارفان حقیقی و عاشقان راستین کوی دوست نه تنها از پیامدهای سوء شرک و محبت به انداد (حب نفس، مال دنیا و ...) بدورند، بلکه، کمال دوستی و محبت را فقط به خدا مخصوص دارند و پیوسته گویند: بارالها دلهامان را از آن چه خلاف دوستی توست کور مگردان و ده ها ندای جان بخش دیگر که سرانجام عاملان خود را به منزلگاه اصلی و ابدی خود که همان قرب خداست خواهد رساند.ملت عشق از همه دین ها جداست عاشقان را ملت و مذهب خداست
«شاهنامه» ای ترین شعر غنایی
حوزه های تخصصی:
یکی از قلمروهای مهم نفوذ و تأثیر شاهنامه در فرهنگ و ادب ایران، «ادب غنایی»، به ویژه شاخه عاشقانه (زمینی) آن است. در این حوزه ـ در حدود جستجوهای نگارنده ـ مسمط نُه بندی ویژه مراسم «سخنوری»، که ظاهراً سروده میرزا عبدالله شکوهی است، به دلیل کثرت و تنوع اشارات حماسی ـ اساطیری، اصطلاحاً «شاهنامه»ای ترین شعر غنایی ادب فارسی در موضوع مخاطبه و توصیف معشوق است.
تلمیحات شاهنامه ای این شعر برگرفته از سه منبعِ شاهنامه، منظومه های پهلوانی پیرو شاهنامه و گزارشهای نقالی و مردمی از داستانهای شاهنامه است و در تصویرهای برساخته شکوهی نوآوریهایی نیز دیده می شود.
سیمای معشوق جنگجو و ستیهنده شاعر در این شعر یادآور بانوگشسپ، دختر پهلوان و زیباروی رستم است و شکوهی، بسان مدیحه سرایان، گاهی او را از یلان و شهریاران شاهنامه برتر دانسته است.
بازتاب مفاهیم عرفانی واخلاقی درشعر هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برآنیم تا به بررسی جایگاه سخنان عارفانه ومفاهیم اخلاقی در اشعار هوشنگ ابتهاج (1306) بپردازیم.
انسان کامل ازنظر ابتهاج آن عاشقی است که به تعبیر او ایمان خلیلی دارد. از مرگ نمی هراسد و در بلای عشق وپیمانی که روز الست با او بسته اند، ثابت قدم وصبور باشد.
تجلی خداوند متعال در همه پدیده ها ودریافت اسم اعظم در هر موجودی، نکته ای است که در سخنان ابتهاج یافت می شود. این گفته نشان دهنده آن است که جهان را از دیدگاه عارفان و حکیمان مظهر اسماءالله بدانیم.
اهمیت دادن به دل وتهذیب آن از رذایل،قطع تعلقات نفسانی ودنیوی،دوری از خلق وخلوت گزینی برای دریافت تجلی خداوند متعال دردل، نکته درخور توجه دیگری است که ابتهاج بدان نظر داشته است.وی دل را بهترین مرید وراهنمای سالک در مسیر سلوک معرفی می کند و بر آن است که از طریق راز ونیاز واشک و آه، می توان دل را مصفا ساخت وبه دیدار دلدار راه یافت.
این بررسی با توجه به مجموعه آثارابتهاج تاپایان دفتر سیاه مشق (4 )انجام پذیرفته است.
سراپا؛ یکی از انواع ادبی غریب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گاه از اعماق واکاوی های تحقیقی در انواع مشهور و رایج ادبیّات فارسی، بعضی انواع غریب ادبی از زیر آوار فراموشی رخ می نمایاند؛ انواعی که در دوره های خاصّی از ادوار گذشته، از رواجی و اقبال شایانی برخوردار بودند. یکی از این انواع ادبی، «سراپا»ست. با بررسی این نوع و پیش زمینه های تاریخی و جغرافیایی اش، می توان به پاره ای از دلایل اصلی محبوبیّت آن ، بویژه در دورة سبک هندی پی برد. در این مجال کوتاه ، لاجرم تمرکز عمدة نگارنده بر یافتن و معرّفی مختصر سراپاها و تحلیل ساختار ادبی و وجوه بلاغی این نوع ادبی است. هرچند به تناسب حال و مقام، اشاره وار از بن مایه ها و زمینه های اجتماعی - فرهنگی آنها مثل جنس کاوی وجمال شناسی معشوق هم سخن به میان خواهد آمد.
ویژگی های بنیادین غزل های میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از این پژوهش بحث و بررسی محتوای غزل های بیدل در راستای شخصیت واقعی او است. بیدل عاشق وارسته و عارفی از دنیا بریده است که دیوان غزلیات او در بر دارنده ی اصطلاحات و نمادهای عرفانی است. غزل های بیدل چون غزل های حافظ، سرشار از مفهوم عشق حقیقی است. همچنین در این جستار، با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، در مورد چگونگی نمود عشق حقیقی، عرفان و کاربرد ابهام های هنری، به عنوان ویژگی های بنیادین غزل های بیدل، به بحث و بررسی می پردازیم. تفسیر واژگان نمادین غزل های بیدل که موجب برجسته سازی سخن او در راستای نقش ادبی زبان است، یکی از محور های بحث است ، و در تبیین مفاهیم غزل های وی، رویکرد روساخت گرایانه (فرمالیستی) به واژگان و تعبیر و تفسیر نمادهای واژگانی به کار رفته، با رویکرد ساختارگرایانه، تؤام می شود. تبیین و تفسیر پاره ای از نمادها و اصطلاحات بنیادین غزل های بیدل بر مبنای روان شناسی کارل گوستاو یونگ انجام گرفته؛ و در پایان نیز به صورت کلی به بسامد اصطلاحات و نمادهای عرفانی اشاره شده است.
بررسی تطبیقی مضامین عاشقانه در آثار فریدون مشیری و نزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات معاصر ایران و عرب در شاخه شعر غنایی، فریدون مشیری و نزار قبانی دو شاعر مطرح و نام آشنا به شمار می روند. عشق،کهن ترین و در عین حال، پیچیده ترین مضمون ادبیات غنایی، در شعر این دو شاعر نمودی عینی دارد.نزار قبانی،شاعر زن و شراب، نگاه سنتی و مدرن را در مورد زن و عشق با هم تلفیق کرده و تصویری جدید از معشوقه ارایه داده است، تصویری که هدف غایی آن تلطیف نگاه مردسالار جامعه عرب نسبت به زن است.زبان شعر او نیز بسیار لطیف و عام فهم است، به گونه ای که جامعه در شکل های مختلف به خوبی با آن ارتباط برقرار کرده است.در شعر مشیری اگر چه زن و معشوق به اندازه شعر نزار قبانی حضور و نمود ندارد، اما آمیزش نگاه سنتی و مدرن به خوبی نمایان است.مشیری از یک سو پایبند به جریان شعر غنایی سنتی است.بر این اساس، در شعر او معشوق هنوز تیپیک و کلیشه ای است و حتی بردن نام وی تابو به شمار می رود. از سوی دیگر، شخصیت زن به فراتر از مرزهای تن ارتقا یافته است. زبان سهل ممتنعِ مشیری از دیگر مواردی است که باعث شباهت ویژگی های شعر وی با نزار قبانی می گردد. این مقاله می کوشد مضامین عاشقانه را در دو اشعار شاعر تغزلی معاصر مورد مطالعه قرار دهد و ویژگی های عشق و معشوق را در آثار آن ها مقایسه کند.
نمودهای سودمند کهن الگوی آنیموس در ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه ما از نظر زیست شناختی، به میزان چشمگیری ظرفیت های جنس دیگر را داریم؛ از این رو، واجد صفات مردانه و زنانه به طور توأم هستیم. اما فشارهای اجتماعی به تفاوت های جنسی جنبة اغراق آمیز می دهد: زنان را مجبور می کند وجه زنانه خود را رشد بیشتری دهند و مردان را وادار به تأکید بیشتر بر طبیعت مردانه خود می کند. نتیجه آنکه «جنبه دیگر»، واپس زده و ضعیف می شود. با وجود این، «زنِ درون» یا آنیما در مردان و «مردِ درون» یا آنیموس در زنان، به صورت های گوناگون، از جمله رؤیاها، خیال پردازی ها، اساطیر، ادبیات و... ظاهر می شود. در این مقاله، دو نمود سودمند آنیموس، یعنی «معشوق (مرد آرمانی)» و «همراه درونی»، با نمونه ها و مثال های مختلف، در ادبیات و فرهنگ ایرانی تحلیل شده است و این نتیجه حاصل شده است که حداقل یکی از نمودهای آنیموس در ناخودآگاه زن ایرانی از پروتوتایپ واحدی نشأت می گیرد و این پروتوتایپ، به احتمال زیاد، ایزدِ مهر است.
گذر از ممدوح به معشوق مجازی و حقیقی در غزل عاشقانه (با تکیه بر غزل حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به توصیف و تحلیل روند جایگزینی بت واره های برساختة آدمی از خدا به سلطان و از سلطان به معشوق می پردازد و نمونه های آن را در غزل عاشقانه نشان می دهد. انسان درپی یافتن گمشدة خویش، در متعالی ترین شکلِ آن، به خداوند چشم داشته است. از آنجا که درک ذات خداوند برایش میسر نبوده، به جلوه های وی در هستی، روی آورده و نظر بر بُت، ممدوح و معشوق دوخته است. شاعران و نویسندگان در مسیر تاریخ ادبی، پس از نگاه کلی نگر خویش به خداوند، نظر ستایش آمیز خود را نخست به پادشاهان، به عنوان برگزیدگان وی(مطابق پاره ای باورهای دیرین) و سپس به ممدوح و معشوق افکنده اند و همان نگرش را نسبت به پرستش، در قالب آرزوهای آرمانی خویش برای دست یابی به الگوی کامل، بدو نسبت داده اند و چون هیچ موجودی در روی زمین کامل نیست و این معشوق آرمانی هم نمی تواند، عاشق را خرسند کند، کم کم چنان که می بینیم موقعیت معشوق آرمانی در قلب عاشق متزلزل می شود. این پژوهش، گزارشی از این رویکرد است.
عشق به همسر در شعر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا پیش از عصر مشروطیت، معشوق شعر فارسی، غالباً با سیمایی کلّی، مبهم، فاقد هویت عینی و غرق در هاله ای از تقدس و رازناکی در شعر شاعران تجلی می یافت. اما از عصر مشروطه با ظهور گفتمان های تازه؛ از جمله توجه به جایگاه زن و فردیت او در عرصه ی جامعه و خانواده، ماهیت معشوق دگرگون شد و چهره ای ملموس و عینی یافت. آن معشوق رازآمیز، آرمانی و آسمانی، مبدل به معشوقی زمینی و این جهانی شد با جلوه های مادی و محسوس. در کنار گونه های متنوع معشوق که در میراث شعری یک قرن اخیر تجلی یافته اند، به تبع توجه به نقش زن و باز تعریف نظام خانواده، با گونه ای دیگر از معشوق مواجه ایم که همانا همسر واقعی شاعر است. معشوقی که وجود تابو های فرهنگی و اخلاقی و نیز دیگر عوامل اجتماعی از جمله فاصله ی موجود بین عشق و زناشویی، مانع ظهور و بروز آن در اشعار عاشقانه ی کلاسیک می شد. در این مقاله، به شیوه ی تحلیلی- توصیفی در پی باز نمودن ابعاد و آفاق این گونه عشق ورزی در آثار شاعران معاصر- چه مرد و چه زن- بوده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که در پرتو تغییر و تکامل ساختارهای فکری و فرهنگی، و نیز تحول در نظام زیبایی شناختی هنر امروز، همسر در جایگاه معشوق، در پهنه ی شعر امروز، جایگاه در خور تأملی یافته است.
جلوه های ناز معشوق در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های معشوق این است که به جلوه های گوناگون خود را بر عاشق عرضه می دارد و سعی می کند دل او را برباید. این جلوه گری ها بیانگر ناز معشوق هستند. حاصل این پژوهش این است که گاه عشق الهی به صورت عشق انسانی تجلی می کند، بنا براین می توان گفت که ناز برخاسته از زیبایی انسان نیز تجلی ناز الهی است و بین جلوه های ناز خداوند ومعشوق انسانی رابطه وجود دارد.و صفات لطف معشوق انسانی تجلی صفات جمال خداوند و صفات قهر معشوق انسانی تجلی صفات جلال خداوند است. در شعر حافظ، معشوق گاه زمینی است؛ در این صورت با اوصاف و جلوه های معشوق زمینی ناز می کند و گاه آسمانی و معنوی است که در این صورت، جلوه های ناز او با مفاهیم معنوی خاص خود بیان می شوند و گاه، هم زمینی است و هم آسمانی که در اینصورت ناز او نازی است با رمز و رازهای معنوی که در صورت و قالب جلوه و ناز معشوق زمینی بیان می شود. در این پژوهش ضمن بیان مفاهیم ناز در ادبیات عاشقانه و عارفانه و ارتباط بین معشوق زمینی و خداوند ، جلوه های ناز معشوق حافظ را تحت دو عنوان کلی جلوه های جلی و خفی بررسی و تحلیل می کنیم و در کنار انواع جلوه ها ی ناز معشوق زمینی، مفاهیم و علت های آنها از دید عرفا بیان می شوند.
جلوه ی معشوق در آیینه ی شعر وحشی بافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر عاشقانه بر سه محور اساسی عشق، عاشق و معشوق استوار است و در این میان معشوق محوری ترین شخصیّت شعر عاشقانه می باشد، به طوری که حضور پررنگ او را در هر دوره ای از شعر فارسی می توان مشاهده کرد. وحشی بافقی یکی از بزرگ ترین غزل سرایان مکتب وقوع است که سیمای معشوق در اشعار وی تا حدودی به گونه ای متفاوت با معشوقِ دیگر ادوار شعر فارسی ترسیم شده است. دراین نوشتار با به کارگیری شیوه ی توصیفی تحلیلی، سیمای معشوق در غزلیّات وحشی بافقی در قالب توصیف زیبایی های ظاهری و ویژگی های رفتاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در پایان بسامد این ویژگی ها با ارائه ی نمودار و جدول نشان داده شده است. نتیجه ی پژوهش نشان از آن دارد که در غزل های وحشی بافقی هم به جنبه های ظاهری و هم به جنبه های رفتاری معشوق به طور کامل توجه شده است و تفاوت بارز آن با دوره های قبل و بعد یعنی سبک عراقی و سبک هندی، بی پروایی شاعر در توصیف معشوق مذکر و نیز نحوه ی برخورد عاشق با برخی ویژگی های رفتاری معشوق و انعکاس مکتب واسوخت در شعر اوست.
کرشمه ی حسن و کرشمه ی معشوقی در سوانح العشاق غزالی و غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی در عرفان جمالی جایگاه برجسته ی معشوق و توصیف حالات گوناگون اوست. احمد غزالی و سعدی ، که هر دو از برجستگان عرفان جمالی هستند ، در توصیف حالات معشوق دارای مشترکاتی هستند. اما با وجود درک مشترک از حالات معشوقی، بیان این دو بزرگ متفاوت است. نگارندگان در این جستار، درک مشترک حالات معشوقی را در سوانح العشاق غزالی و غزلیات سعدی، درباره کرشمه ی معشوقی و کرشمه ی حسن ،که از نکات ظریف در شناخت زیبایی است، مورد بررسی قرار داده اند و همچنین تفاوت نگاه آنان را در این باره، تبیین کرده اند. در حقیقت فرضیه تحقیق این است که مشترکات بین این دو اثر در حالات معشوقی بسیار چشمگیر است و این نکته در نتیجه گیری نیز به خوبی تبیین گردیده است. با این تفاوت که آنچه غزالی با بیانی انتزاعی مطرح کرده است در غزلیات سعدی بیانی محسوس و زنده دارد.
شرایط ِ عشق و صفات ِعاشق و معشوق در جواهرالاسمار عماد بن محمد الثغری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عماد بن محمدالثغری، از نویسندگان قرن هشتم هجری است، کتاب «جواهرالاسمار » وی افسانه ای غنایی است که به زبان تمثیلی وبا نثری ساده نوشته شده و دارای تازگی ها و لطایف ویژه ای است. راوی «جواهرالاسمار»، « طوطی» 100 افسانه را به مدت 52 شب نقل می کند. الثغری، در مدخل و مخرج هر افسانه، شرایطی را برای عاشق و معشوق برمی شمارد که بیش تر حُکم اندرز و حِکمت گویی را دارد. هدف او نیل به عشق آرمانی و بدون هر گونه رِجس و پلیدی است. هم چنین وی مواردی را ذکر می کند تا عشق هرچه بیش تر پایدار بماند. طوطی با زیرکی در ضمن هر افسانه، اندرزی را برای شخصیت اصلی افسانه، یعنی «ماه شکرِ» عاشق نقل می کند که اغلب مؤثر می افتد و ماه شکر را به تأمل و تفکر و تجدید نظر در باب ِمعشوق وا می دارد. روش تحقیق توصیف و تحلیل کتابخانه ای است و ضرورت و اهمیت تحقیق در ناشناخته یا کمتر شناخته بودن اثر است. هدف ازتدوین مقاله ی حاضر آن است که اهمّ شرایط و صفاتی که از دیدگاه الثغری برای دوام عشق ِ میان عاشق و معشوق ضروری است و دستیابی به چنین مقوله ای را ممکن می سازد، بررسی و تبیین شود.