مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
رمان تاریخی
حوزه های تخصصی:
کودتای سوم اسفند 1299 نقطه آغاز حضور رضاخان در عرصه سیاسی کشور بود. حضوری که با فرماندهی قزاق ها و وزارت جنگ آغاز شد و به تاج گذاری او در مقام سلطنت در 1304 منتهی شد و تا 1320 ادامه یافت. رضاشاه در این دوران بیست ساله تلاش کرد با شکل دادن دولتی مرکزی و مقتدر و الگوبرداری از تحولات کشورهای اروپایی، بخش های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی، و آموزشی را اصلاح کند و از نو بسازد؛ تا چشم اندازها و فرصت های داخلی و بین المللی تازه ای برای ایران فراهم شود. اقدامات اصلاحی او در عرصه های مختلف آثار، نتایج، و واکنش های متفاوتی را درپی داشت. یکی از راه های بررسی این پیامدها و واکنش ها استفاده از متون و آثار چاپی این دوره در چهارچوب جامعه شناسی ادبیات است. در میان متون ادبی، رمان به دلیل ساختار و ویژگی های خاص خود اهمیت بیش تری دارد. پژوهش حاضر در پی آن است که به بررسی بازتاب اصلاحات سیاسی و اجتماعی رضاشاه در رمان های اجتماعی1300 - 1320، با استفاده از چهارچوب نظری لوسین گلدمن، بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در سال های آغاز سلطنت و اجرای اصلاحات مورد نظر رضاشاه، به رمان و رمان نویسی توجه بیش تری شد و با گذشت زمان و آشکارشدن نواقص و کاستی های اصلاحات تقلیدی این دوره، ادبیات و نوع ادبی رمان به ابزاری برای انتقاد از وضعیت آن زمان تبدیل شد.
سبک شناسی زبانی رمان آن مادیان سُرخ یال نوشتة محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان تاریخی و کوتاه «آن مادیان سُرخ یال» اثر محمود دولت آبادی، بُرشی از زندگی امرؤالقیس، شاعر عاشقانه سرای دوران جاهلی و شرح ماجرای یک خونخواهی قبیله ای عاطفی است. نویسنده در قالب این رمان، یک شِبه افسانة تاریخی را با دنیای امروز پیوند داده است. از جنبة زبان روایت، این رمان با مایه داشتن از نثرهای کلاسیک، از دیگر رمان های دولت آبادی متمایز شده است. زبان انتخابی او در این رمان، کاملاً با فضا و عصر دور افتاده و تاریک داستان (عصر جاهلی عرب) هماهنگ است. باستان گرایی و بروز مایه های نثر مرسل و نثر بینابین (در دو حوزة واژگانی و نحوی)، کوتاهی جمله ها، تأثیرپذیری واژگانی و تعبیری از زبان و ادب عربی، ترادف و تضادّ، تکرار (واژه، جمله، مضمون)، وجود مکرّر خطّ تیره (در نقش توصیف، بدل و ...)، استفاده از آهنگ و وزن شعری، ترکیب و واژه سازی های ابتکاری، کلمات گویشی و عامیانه، بهره گیری از ادبیّات کهن و نو فارسی، فضاسازی های جدید با استفاده از تجربه های سینمایی و تئاتری نویسنده، تلفیق فضای کهنه و نو (زمان روایت)، گفتگو با اشیاء و حیوانات و نیز سهوهای نگارشی از مهم ترین ویژگی های سبکی و زبانی در بطن این رمان کهن گرا و نزدیک به شعر هستند. دولت آبادی با استفاده از عناصری از واقعیّت و خیال و خروج هنری از زبان معیار، به شیوة نویسندگانی همچون ابوالفضل بیهقی، ابوعلی بلعمی و برخی نویسندگان معاصر، اثری نو کهن در عرصة رمان فارسی معاصر پدید آورده است. این پژوهش با روش توصیفی و کمّی، ویژگی های رمان مذکور در حوزة زبان روایی داستان را بررسی و تحلیلی کوتاه از هر بخش ارائه کرده است.
ادبیات تطبیقی و مقوله فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیّات تطبیقی برخلاف تصوّر برخی از مخاطبان عام - و حتّی برخی از پژوهشگران این حوزه - فقط به بیان جنبه های تأثیر و تأثّر و مقایسه های نقدی محتوایی و ساختاری و... نمی پردازد، بلکه ماهیّت و ذات این دانشِ پویا «بینافرهنگی» است؛ در حقیقت، رابطه ادبیّات تطبیقی و فرهنگ، رابطه ای «دیالکتیک» و دوسویه است که این رابطه، بیشتر در چارچوب «پژوهش های میان رشته ای» و «مطالعات فرهنگی» تجلّی می یابد. افزون بر این، ادبیّات تطبیقی، ضمن بررسی «گفتمان های فرهنگی» حاکم بر جامعه، راهی برای شناخت «هویّت فرهنگیِ» ملّت ها، فصلی تازه در «روابط و تعاملات فرهنگی»، ابزاری برای «تکامل فرهنگ انسانی» و آغازی برای حضور سودمندانه در صحنه «فرهنگ جهانی» و احترام به «تعدّد و تکثّر فرهنگی» به شمار می آید؛ امّا آنچه ادبیّات تطبیقی و مطالعات فرهنگی مرتبط با آن را در معرض تهدید جدّی قرار می دهد، مسأله «خودبرتربینی فرهنگی و غرب محوری» آن است. این موضوع که به «نقد پسااستعماری» نیز معروف است، نه تنها موجب «شناخت و غنای فرهنگی متقابل» نمی شود، بلکه از ابزارهای گسترش «ناسیونالیسم و امپریالیسم فرهنگی» نیز به شمار
می آید. این جستار، چرایی و چگونگی رابطه ادبیّات تطبیقی را در این دو رویکرد متفاوت فرهنگی؛ یعنی گسترش «تعاملات فرهنگی» و مسأله «استعمار فرهنگی» بررسی می نماید.
رمان تاریخی، تاریخ یا رمان؟ (شکل شناسی و بررسی ساختار روایی دررمان تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان تاریخی شکلی از روایت داستانی ست که ترکیبی از داستان و تاریخ است. به طوری که نمی توان به آسانی گفت که در این قالب آیا تاریخ به عنوان موضوع کار نویسنده، در محور داستان قرار می گیرد و تمامی عناصر داستان در خدمت مورخ در می آید یا تاریخ به عنوان حکم فرعی اثر در پس داستان خود نمایی می کند؟ بهترین نمونه آمیزش داستان وتاریخ را در این رمان ها می توان دید. در این قالب داستانی اشخاص برجسته وتاریخی،سلسه حوادث و عصر گذشته بازسازی می شود و از آنجا که به گذشته می پردازد تاریخ است واز آنجا که برای بیان حوادث از عناصر روایت وداستان پردازی استفاده می کند، داستان است.در واقع رمان تاریخی از آنجا که به شرح حوادث گذشته می پردازد، تابع الگوهای روایت است. اگر به آن دسته از رمان هایی که نوشتار تاریخی خوانده می شود دقت کنیم متوجه می شویم که بیشتر داستان به چیزی نظر دارد که «گذشته» است یا به نوعی معنایی از«گذشتگی» به خود گرفته است.
پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای به شکل شناسی ساختار رمان تاریخی می پردازد و در حین پژوهش علاوه بر تبیین ساختار رمان تاریخی به چگونگی آمیزش دو عنصر داستان و تاریخ در این قالب می پردازد
انعکاس مضامین تاریخی اجتماعی در رمان «وقت جنگ دوتارت را کوک کن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷)
91 - 112
حوزه های تخصصی:
رمان «وقت جنگ دوتارت را کوک کن» نوشته یوسف قوجق (1394)، رمانی اقلیمی، تاریخی است که توسعه طلبی های روسیه تزاری در بیابان های شرقی دریای خزر را در روایتی ادبی بازگو می کند. این رمان نخستین اثر ادبی است که با رویکرد رئالیسم اجتماعی، حقایق تاریخی، سیاسی و اجتماعی از نسل کشی مشهور به منطقه گوک تپه را بیان می کند. در این پژوهش به شیوه تحلیل محتوا با رویکرد توصیفی تفسیری، انعکاس رویدادی تاریخی در این اثر ادبی بررسی شده است. نقطه عزیمت پژوهش بر دو پرسش قرار گرفته که آیا نویسنده توانسته با پرهیز از احساسات صرف، واقعه ای تاریخی را انعکاس دهد؟ همچنین میزان ارجاعات تاریخی این رمان تا چه اندازه با اسناد تاریخی مطابقت دارد؟ تحلیل یافته ها نشان می دهد، نویسنده با انعکاس دقیق زمینه های حمله قشون روسیه تزاری طی سه نبرد با مردم ترکمن صحرا در سال های 1873، 1878 و 1881میلادی، روایتی ادبی منطبق با اسناد تاریخی از چگونگی واقعه گوک تپه و مرگ قریب به پانزده هزار نفر در میان سکوت دولت قاجار و سرانجام انعقاد قرارداد آخال برای واگذاری بخشی از سرزمین ایران به روسیه تزاری را پدید آورده است.
تحلیل و بررسی بازنماییِ تاریخ اجتماعی در رمان تاریخی بر مبنای دیدگاه جرج لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین حوزه هایی که موضوعات مربوط به تاریخ اجتماعی در آن تجلی یافته، رمان تاریخی است. در واقع «رمان تاریخی» یکی از مهمترین حلقه های پیونددهنده تاریخ و ادبیات است. اما آنچه بیش از همه این پیوند را نمایان میسازد پرداختن رمان تاریخی به موضوعات تاریخیِ کمتر سیاسی و بیشتر اجتماعی است. یعنی موضوعاتی از قبیل زندگی روزانه مردم عادی، زنان، طبقات روستایی و دهقانان، فلکلور، موسیقی و ... است. از سوی دیگر این موضوعات دقیقاً همان موضوعات مورد پژوهش در تاریخِ اجتماعی است. بنابراین رمان تاریخی بیش از هر گونه تاریخی دیگر، به تاریخ اجتماعی نزدیک است. به دیگر سخن رمان تاریخی، به نحوی تاریخ اجتماعی را در خود بازنمایی میکند. چگونگی این بازنمایی، شاید بیش از هر چیز دیگر در آثار جورج لوکاچ مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، مقاله پیش رو تلاش دارد تا بر مبنای دیدگاه لوکاچ، این بازنمایی را که مورد توجه بسیار اندک پژوهشگران تاریخ اجتماعی و ادبیات معاصر واقع شده، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
شمس و طغرا، سازگاری در پیوند و پیکار کهنه و نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۷
147 - 170
حوزه های تخصصی:
نخستین رمان تاریخی فارسی، شمس و طغرا (کرمانشاه: 1288-1289ش./1327-1328ق.) اثر محمدباقرمیرزاخسروی (1266-1338ق.)، در زمان سلغریان روی می دهد و فضایی فراهم می آورد تا در شش زمینه روابط زبانی و بینامتنی، گونه ادبی، نظام روایتگری، شخصیت پردازی، زمان و مکان و سیاست و سازگاری پیکاری میان اندیشه ها، شگردها و شکلهای کهنه و نو دربگیرد. مسئله اصلی اینجاست که در جریان شکل گیری ادبیات نوین فارسی، شمس و طغرا چه چایگاهی دارد؟ آیا اثری نوگراست یا همچنان پایبند سنت؟ آیا می توان نگارش آن را گشودن راهی تازه در فضای داستان نویسی فارسی دانست؟ از یک سو، با وجود همه نوگراییها باز هم ساخت شکلی تازه همچون سیاحت نامه ابراهیم بیگ زین العابدین مراغی ممکن نیست زیرا که اثر فاقد قهرمانی مسئله دار است. اما از سوی دیگر، تصویر دنیای معاصر نویسنده به شکلی دیگر بر رویدادها بازتابانده شده و از خلال آن، تعارضات موجود در جامعه بازنمایی شده است؛ تعارضاتی که با سازگاری یک سویه به فرجام می رسد. در واقع، اگرچه رمان تاریخی شکلی تازه برنمی سازد اما آیینه ای است در مقابل دنیای معاصر. در مجموع تقریباً در همه زمینه هایی برشمرده، پیکارها بر پیوندها می چربند و شمس و طغرا را نمی توان اثری نوگرا دانست.
سیمای پادشاه و شاهزادگان قاجاری در رمان تاریخی آقا محمدخان قاجار نوشته حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان تاریخی شخصیت ها، رویدادها، زمان و مکان خود را از تاریخ به وام می گیرد. از این رو می توان از آن به مثابه وسیله و ابزاری جهت شناخت ذهنیت تاریخی نویسنده و گفتمان حاکم بر زمانه او استفاده کرد. این مقاله با بررسی رمان تاریخی آقا محمدخان اثر حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه) در پی پاسخ به این پرسش است که تاریخ دوره قاجاریه و حکمرانان و شاهزادگان این سلسله در این اثر داستانی چگونه تصویر شده اند و این تصویرسازی چه پیامی برای پژوهشگر کنونی دارد؟ فرضیه تحقیق حاضر آن است که برخلاف آنچه به مثابه کلیشه ای عمومی پذیرفته شده است که سیاه نمایی درباره قاجارها در دوره پهلوی صورت گرفته است، منابعی چون کتاب عمادالسلطنه نشان می دهد که این دیدگاه سابقه ای قدیم تر داشته و حتی از طرف نویسندگانی با تبار قاجاری نیز پذیرفته شده بوده است. این میراثی بود که به دوره بعد منتقل شد. واژگان کلیدی: «رمان تاریخی»، «قاجاریه»، «عمادالسلطنه»، «پهلوی»، «آقامحمدخان قاجار»
دترمینیسم اقلیم شناختی ابن خلدون و پیدایش علوم و تمدن بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان تاریخی شخصیت ها، رویدادها، زمان و مکان خود را از تاریخ به وام می گیرد. از این رو می توان از آن به مثابه وسیله و ابزاری جهت شناخت ذهنیت تاریخی نویسنده و گفتمان حاکم بر زمانه او استفاده کرد. این مقاله با بررسی رمان تاریخی آقا محمدخان اثر حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه) در پی پاسخ به این پرسش است که تاریخ دوره قاجاریه و حکمرانان و شاهزادگان این سلسله در این اثر داستانی چگونه تصویر شده اند و این تصویرسازی چه پیامی برای پژوهشگر کنونی دارد؟ فرضیه تحقیق حاضر آن است که برخلاف آنچه به مثابه کلیشه ای عمومی پذیرفته شده است که سیاه نمایی درباره قاجارها در دوره پهلوی صورت گرفته است، منابعی چون کتاب عمادالسلطنه نشان می دهد که این دیدگاه سابقه ای قدیم تر داشته و حتی از طرف نویسندگانی با تبار قاجاری نیز پذیرفته شده بوده است. این میراثی بود که به دوره بعد منتقل شد.
سیطره رمانس گونگی بر تاریخ نگاری؛ گزارش یک پژوهش تجربی در باب فرم زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
73 - 102
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر گزارشی است از مسئله، روش مطالعه، مفاهیم بنیادین و نتایج قابل استخراج از پژوهشی در باب فرم زبانیِ مسلط بر متون تاریخ نگاری. این مطالعه فرمالیستی تنوع انکارناپذیر متون تاریخ نگارانه را ذیل سه ژانر اساسی و، حداقل در ظاهر، تقلیل ناپذیر بررسی می کند: وقایع نگاری، پژوهش تاریخی و رمان تاریخی. از خلال سنجش فرم زبان در سیزده اثر تاریخ نگارانه که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، می توان در باب رمانس یا رمان گونه بودن زبان تاریخی، در متنوع ترین و موسّع ترین معنایش، به نتایجی قابل توجه رسید. با توجه به اینکه رمانس و رمان به مثابه دو فرم زبانی بنیادین در داستان نویسی و غیر آن شناخته می شوند و همچنین با توافق بر سر این نکته که اثر رمانس گونه (همچون حکایات هزار و یک شب یا داستان های شهسوارانه) از واقعیت انسانی سخن نمی گوید، تشخیص هر ردّ پایی از رمانس گونگی در سنّت های تاریخ نگارانه باید امری پرمخاطره انگاشته شود. از خلال ملاحظات سلبی و انتقادیِ سه ژانر اساسی فوق الذکر، گزارش حاضر در پی آن است که تصویری هرچند مبهم از راه تحول به فراسوی وضع تاکنون موجود را به ذهن متبادر کند.
واکاوی نمودهایی از روایت تاریخ جایگزین در رمان تاریخی شاه بی شین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
31 - 46
حوزه های تخصصی:
رمان شاه بی شین اثر محمدکاظم مزینانی، روزنامه نگار و نویسنده معاصر ایرانی است. رمانی تاریخی که حوادث زندگی محمدرضا پهلوی را از زمان پادشاهی رضاشاه تا مرگ محمدرضا با زاویه دید دوم شخص، از نگاه محمدرضا پهلوی روایت می کند؛ این شخصیت دائم در ذهن خود در پی جواب به «چه می شد اگرهایی» است که می توانست علاوه بر زندگی خود، تاریخ سرزمینش را تغییر دهد و به تبع آن، سیر روایت تاریخی داستان را نیز دگرگون کند. کمتر رمانی است که به شیوه تاریخ جایگزین در ایران نگارش شده باشد. این نوع ادبی جدید می تواند تصویر تاریخی جهان را تغییر دهد و حوادث تاریخی خاصی که می توانست اتفاق بیفتد یا آرزوهای بزرگ و کوچکی که می توانست برای شخصیت اصلی به وقوع بپیوندد، تصور کند. گردآوری داده های این مقاله، به روش کتابخانه ای و بررسی اطلاعات به شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. بنابر یافته های این مقاله، نویسنده با کشف نقطه انحراف از تاریخ واقعی و داشتن یک طرح مناسب، می تواند خط زمان داستان را بشکافد و روایت تاریخی تازه ای به وجود آورد. این جایگزینی در تاریخ به دو شیوه جایگزینی در «حوادث» و در «شخصیت» تاریخی نمود یافته است. نسبت شخصیت جایگزین به حوادث جایگزین در این اثر بیشتر است و حول رویدادهایی ازجمله: تولد شخصیت، مرگ شخصیت، نوع مرگ و مسخ شخصیت بیان می شود.
کارکردشناسی ایدئولوژی در رمان ده نفر قزلباش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مطالعه در آثار ادبی می توان گفتمان فرهنگی و ایدئولوژیکی جامعه را شناسایی و فرهنگ حاکم بر نسل های گوناگون و ژانرهای مختلف ادبی را واکاوی کرد. در پژوهش حاضر نگارندگان به شیوه های بیان ایدئولوژی در رمان تاریخی ده نفر قزلباش بر اساس دیدگاه ژان بشلر پرداخته اند. بر اساس این دیدگاه ایدئولوژی کارکردهای پنج گانه ای همچون «صف آرایی و جهت گیری، توجیه، پرده پوشی، موضع گیری، دریافت و ادراک» دارد؛ از این رو، ما نیز براساس این ملاک ها، به مطالعه در نحوه حضور ایدئولوژی در این رمان می پردازیم و برخی از مصادیق این کارکردها را، به ترتیب اهمیّت و بسامد حضور، واکاوی و تبیین می کنیم. از آنجا که حسین مسرور در ده نفر قزلباش تسلط ایدئولوژی های حاکم را با شرح رویدادهای تاریخی عصر صفوی پیوند زده و تصویر کرده است، مطالعه و کشف ایدئولوژی پنهان در متن می تواند تصویری از گفتمان فرهنگی و ایدئولوژیکی جامعه عصر نویسنده را آشکار سازد. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که رمان تاریخی ده نفر قزلباش با رویکرد ایدئولوژیکی ملی- مذهبی نگارش یافته است و مذهب و حکومت دو بن مایه ایدئولوژیکی مهم این اثر محسوب می شود.
تبیین جایگاه و عملکرد پادگفتمانی رمان تاریخی دامگستران یا انتقام خواهان مزدک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۵
125 - 154
حوزه های تخصصی:
تحقیقات صورت گرفته پیرامون رمان تاریخی به دلیل عدم توجه به خاستگاه، تبار متن و گفتمان های موازی، آن را نوعی «مخدّر فرهنگی» و عقب گرد نوستالژیک جامعه سرخورده ایرانی به اسطوره عصر طلایی می دانند و با کلان روایت ها و احکامی کلی از قبیل ناسیونالیسم به توضیح و تأویل آن پرداخته اند. نوشتار حاضر با مبنا قراردادن دامگستران و با روش تحلیل محتوای کیفی در چارچوب کاربست تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است؛ بر این اساس با تحلیل دامگستران در چند سطح، قرائت دیگری درکنار سایرقرائت ها از فلسفه وجودی این ژانر ارائه شده است؛ از این منظر با تکیه بر این داستان به عنوان یک متن مستقل، معناهای کانونی اثر شناسایی شده اند. سپس این معانی به بافت اصلی منتقل شده اند تا اصالت معنا در آن بافت مشخّص گردد. پس از ردیابی این معنا در یک سیر تاریخی به عصر آفرینش اثر بازگشت نموده و این بار معنای دگردیسی شده در بافتار جدید و در یک رابطه بینامتنی- بیناگفتمانی مورد ارزیابی قرارگرفته است و در مرحله پایانی نسبت متن با گفتمان های حاکم تبیین شده است. نتیجه بررسی دامگستران بیان کننده این حقیقت است که این متن نه متنی محافظه کارانه و معطوف به نوعی «نوستالژی منفعلانه» بلکه متعلّق به رادیکال ترین گفتمان های عصر نویسنده است. در این خوانش یک اثر به ظاهر پیش پا افتاده و یک داستان مرده، در کنار سایر اجزای همگن، گفتمانی را صورت بندی می کنند که این گفتمان بیش از هر چیز فریاد اعتراضی است نسبت به تثبیت، بسط و گسترش نظام سرمایه داری جهانی که در پایان قرن نوزدهم به آرامی سایه شوم بی عدالتی و نابرابری را بر پیکره نحیف جهان جدید می گسترانید.
بازسازی تاریخی و اسلوب شخصیت پردازی در رمان سال های ابری: خوانش لوکاچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان تاریخی نه رمانی است که دربر گیرنده ی روایتی ساده و دم دستی از وقایع و مواد خام یک دوره تاریخی باشد.لوکاچ بر آن است که رمان تاریخی، عصاره ی انتزاع شده ی تاریخی است که جامعه ای از سر گذرانده. تاریخی که از خلال جریان های زندگی مردم عادی بازسازی شده و سعی در زنده کردن آن دسته از گرایشات مهم تاریخی دارد که برآیند ستیزشان، وضعیت کنونی جوامع را رقم زده است. موضوع رمان تاریخی نه روایت تاریخ از نگاه شخصیت های برجسته ی تاریخ، بلکه پرداختن به امور زندگی روزمره ی مردم عادی و به دست دادن دلایل عمل و انگیزه های گرایش های سیاسی-اجتماعی شان است. شخصیت پردازی یکی از مهم ترین ابزارهای فرمی است که رمان نویس در این راستا در اختیار دارد تا به بازسازی تاریخ نایل آید. لوکاچ بر آن است که شخصیت های رمان تاریخی باید در بستر زنجیره رخدادهای رمان شکل بگیرد نه اینکه حاصل توصیف دلبخواهانه ی مؤلف باشد. این پژوهش بر آن است که تمهیدات شخصیت پردازی درویشیان را در رمان سال های ابری مورد ارزیابی قرار دهد و، بر خلاف نظر برخی منتقدین، نشان دهد که وی از پس پرورش دادن کاراکترهای رمان خود از خلال زنجیره ی رخدادها برآمده است. روش به کار گرفته شده در این پژوهش خوانش دیالکتیکی لوکاچ از رمان تاریخی است.
نقد جامعه شناختی رمان بی کتابی نوشته محمدرضا شرفی خبوشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد جامعه شناختی، از شیوه های شناخته شده در حوزه نقد ادبی، با تأکید بر ارتباط دوسویه ادبیات و جامعه، می کوشد نحوه بازنمایی ساختارهای اجتماعی را در آثار ادبی ارزیابی کند. این شیوهْ عمده مطالعات خود را بر روی نوع ادبی رمان که از میان انواع ادبی، بیشترین تناسب را با زیست جهان مدرن دارد، متمرکز کرده است. پژوهش حاضر بر آن بوده است تا از میان آثار برگزیده ادبیات داستانی معاصر، رمان بی کتابی، نوشته محمدرضا شرفی خبوشان را از دیدگاهی جامعه شناسانه بررسی و آن را در پیوند با جامعه ای که این اثر مولود آن است، ارزیابی کند. درهمین راستا، مقاله پیشِ رو از طریق کاربست نظریه های جامعه شناسی ادبیات، به ویژه آراء گلدمن و با تمرکز بر فرآیند تقلیل جایگاه و ارزش کتاب به اُبژه ای صرفاً تزئینی در این اثر، گفتمان مردسالار و دیگر ساختارهای معنادار، کوشیده است نشان دهد چگونه برخی خُرده فرهنگ ها ابتدا در بطن نظام های اجتماعی نفوذ می کند و بعد با تکرار مداوم، تبدیل به عادت واره می شود؛ سپس این عادت واره به تدریج در سیر تاریخی خود، رسوب می کند تا اینکه سال ها بعد، در زمانه ای دیگر، در برخورد با شرایط اجتماعی جدید، با خروج از حالت رسوب شدگی، به حالت هشیاری و بیدارشدگی می رسد و دوباره به چرخه می افتد. برآیندِ نهایی نشان می دهد نویسنده میان پیرنگ، کلیت و ساختار منسجم متن، با فرامتن، از طریق به کارگیری ساختارهای معنادار پیوند برقرار می کند؛ به نحوی که از یک سو می توان ساختار حاکم بر جامعه زمان قاجار را در ساخت هنری رُمان بازجُست و از سوی دیگر، همان ساختارها را می توان در هیئتی جدید در زمانه مؤلف رؤیت کرد.