مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
قشقایی
حوزه های تخصصی:
این مقاله عوامل مؤثر مهاجرت و تغییرات فرهنگی ایل قشقایی را که در حومة شهرها زندگی می کنند، بیان می دارد. قشقایی ها تنها گروه ترک زبان در بخش جنوب مرکزی ایران هستند که با فارس زبانان جنوب ایران از نظر فرهنگی متفاوتند. حدود یکصد هزار نفر از جمعیت ایل قشقایی هنوز کوچ نشین هستند. مردم ایل قشقایی که از نظر سوابق تاریخی و تولیدات دامی نقش مهمی را در سیاست و اقتصاد ایران ایفاء کردند، به وسیله مهاجرت به شهرها اسکان یافته و شیوه معیشت آنها دگرگون شده است. در این مطالعه سعی شده که تغییرات فرهنگی کوچ نشینان و اسکان یافته های قشقایی با هم مقایسه شوند تا تغییرات تدریجی زبان و فرهنگ آنها مورد ارزیابی قرار گیرد. واژگان کلیدی: عشایر، فرهنگ، قشقایی، ترکیب، تلفیق، مشابهت. اصل مقاله به زبان انگلیسی لست. لطفاً به صفحه (12) از بخش انگلیسی مجله رجوع شود.
بررسی وضعیّت ایلات فارس در زمان رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضاشاه در شرایطی در ایران روی کار آمد که حکومت مرکزی دچار ضعف بود. فقدان دولت مقتدر مرکزی
سبب خودسری برخی ایلات کشور شده بود. رضاشاه برای افزایش قدرت مرکزی به کاهش قدرت ایل
پرداخت. دو اقدام عمده ای که در باب ایلات انجام داد، در ابتدا، خلع سلاح، و سپس، تخته قاپو یا اسکان
اجباری عشایر بود. ایلات فارس نیز از اقدامات مذکور مستثنی نبودند. در دورة مورد بحث ،در فارس ایلات
متعدد و متنوعی وجود داشت، اما نقش دو ایل بزرگ، قشقایی و خمسه، از بقیه پررنگ تر بود. اجرای فرامین
خلع سلاح و تخته قاپو که با زور همراه بود، بدون برنامه ریزی صحیح و بدون مطالعه انجام گرفت و منجر به
شورش های متعددی از سوی ایلات کشور ، از جمله فارس، گردید. که نتیجه ای جز تسلیم شدن را برای
ایلات در برنداشت. کناره گیری اجباری رضاشاه از سلطنت و اغتشاشات ناشی از اشغال ایران توسط متفقین
شرایطی را فراهم آورد که ایلات کشور به شیوة زندگی سابق خود بازگشتند و، همچنین، به سهم خود در
احیای قدرت گذشتة خود کوشیدند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی به موانع و
مشکلاتی که ایلات فارس در دوره سلطنت رضاشاه با آن مواجه بودند، بپردازد.
استانداری فارس، نخستین تجربه ی مدیریتی دکتر مصدق و علت ناکامی آن
حوزه های تخصصی:
ایالت فارس در دوره قاجار از مهم ترین ایالات کشور بود که معمولاً توسط یکی از شاخص ترین شاهزادگان با شیوه ای مستبدانه اداره می شد. استانداری دکتر مصدق در فارس به عنوان نخستین تجربه ی مدیریتی وی از جنبه های مختلف متمایز و استثنایی بود. پرسش مطرح در این پژوهش بررسی عملکرد و اصلاحات دکتر مصدق در دوران استانداری فارس و علت توقف و ناکامی آن با تکیه بر منابع واسناد موجود با رویکردی توصیفی و تحلیلی است. دکتر مصدق با خواست بزرگان و نیروهای سیاسی فارس به استانداری رسید و در این دوران با رویکردی بدیع برخی اصلاحات اساسی را در زمینه ی برقراری امنیت، قانونگرایی، مبارزه با فساد و توجه به منافع عمومی اجرا کرد. موفقیت وی به زودی موجب رضایت و محبوبیت گسترده ای شد که تا آن زمان سابقه نداشت، در حالی که اصلاحات دکتر مصدق به زودی به ثمر نشست، برخی موانع موجب بن بست حرکت اصلاحی وی شد. وقوع کودتای 1299ش. و بازتاب آن در فارس، مهم ترین عامل و مانع تداوم حرکت اصلاحی دکتر مصدق بود.
قیام عشایر جنوب در اشعار و سروده های محلی (1343 – 1341)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قیام مسلحانه و عمومی عشایر سرخی، قشقایی، بویراحمد و ممسنی در سال های نخستین دهه 1340 شمسی با سرکوب نیروهای دولتی مواجه گشت. از جمله واکنش های عشایر به اقدامات سرکوبگرانه حکومتی، مبارزه فرهنگی و انعکاس عواطف و احساسات خود در قالب سرودن اشعار بود که در این مقاله این اشعار تحلیل و تبیین شده اند. یافته ها، مبین آن است که از آغاز قیام، برخی سرایندگان و شاعران محلی در مدح و منقبت مبارزان عشایر، حماسه سرایی کرده و برداشت عمومی را در باب چرایی و چگونگی قیام، وجوه مذهبی و ملی آن، و نیز اشخاص موثر و راهبر بیان داشتند. دو تن از شاعران، اشعار خویش را به زبان فارسی و بقیه به گویش محلی سروده اند. این مقاله به روش تحقیق تاریخی و همچنین بررسی تاریخ در ادبیات به شیوه تحلیل ادبی، اشعار و سروده های محلی درباره قیام عشایر جنوب را بررسی می کند. Abstract In the early years of 1340s, armed and public uprising of Sorkhi, Qashqaee, Boyerahmad and Mamasani tribes was suppressed by the government. One means of reaction to such government measures included cultural campaign and reflection of emotions and passions in form of poems some of which are surveyed in the present study. Findings show that from the very beginning of the uprising, local poets and singers wrote and sung heroic verses in praise of tribes' warriors and expressed public concern about the why and how of the uprising, its religious and national aspects as well as its influential leaders and figures. Two of the poets sung their songs in Persian while others sung theirs in the local dialect. Through its application of the historical research methodology as well as a survey of history in literature by means of a literary analysis, the present article reads local poems of the uprising. Keywords: Sorkhi, Qasgqaee, and Boyerahmad tribes, Habib Allah Shahbazi, Mollah Gholam Hossein Siahpour Jalil, Abdolah Khan Zargham Pour, Naser Khan Taheri
ساخت سیاسی اجتماعی ایل و بازنمایی سازوکارهای مشروعیت بخش قدرت: مطالعه موردی ایل قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
185 - 212
حوزه های تخصصی:
نظام ایلی عشیره ای ایل قشقایی دارای تاریخی کهن است که باتوجه به شرایط زندگی کوچی و عشایری شکل گرفته است. این نظام دارای سازمان های سیاسی اداری خاص خود بوده که متناسب با شرایط زندگی عشایری و به صورت سیار تنظیم شده است. دررأس این نظام ایلی، مقامی به نام ایلخان وجود داشت که از ابتدای تشکیل ایل درزمان صفویان در دست یک خاندان به نام شاهیلو بود. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که ساختار سیاسی اجتماعی در ایل قشقایی به چه صورت بوده و سازوکارهای مشروعیت بخش قدرت در آن چگونه حفظ می شده است؟ فرضیه مقاله این است که ساختار سیاسی اجتماعی ایل قشقایی به گونه ای سلسله مراتبی در پاسخ به نیازهای ایل بوده است و ساختار قدرت در آن نه لزوماً براساس قدرت معطوف به خشونت حاکمان و زور محض رؤسای ایل، بلکه براساس نمادها، مناسک و آداب ورسوم سامان یافته است. ازاین رو، اساس پژوهش حاضر، چارچوب نظری خشونت یا سلطه نمادین، بررسی سازوکارها و مؤلفه های درونی مشروعیت بخش قدرت رهبران و تلاش برای مطالعه موضوع از چشم انداز جامعه شناسی تاریخی بوده است.
تحلیل تبعید ایلات و عشایر در دوره رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت رضاشاه با هدف کنترل ایلات و عشایر، تعدادی از ایلات متمرد را از مناطق خود به جاهای دیگر تبعید کرد تا آن ها در تبعیدگاه ، شیوه زندگی و معیشت خود را از کوچ روی به کشاورزی و شهری تغییر دهند و جذب زندگی جدید گردند. این سیاست به علل گوناگون با شکست مواجه شد. این پژوهش به دنبال واکاوی این علل است. پرسش اصلی این است که آیا تضاد اقلیم زادگاه و تبعیدگاه تبعیدیان ایلات و عشایر، تفاوت فرهنگی بین ایلات و عشایر و مردم تبعیدگاه و تضاد نوع زندگی کوچ روی با کشاورزی خرده مالکی مناطق کویری از عوامل شکست سیاست تبعید ایلات و عشایر در دوره رضاشاه بود؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با کمک فراوان از اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی تهیه شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تفاوت اقلیم مناطق کوهستانی و سرد غرب و شمال غرب با مناطق گرم و کویری شرق، جنوب و جنوب شرق کشور و نیز تفاوت های فرهنگی ناشی از تفاوت مذهب، آداب ورسوم و نیز مشکل زبان و برقراری ارتباط بین تبعیدیان ایلات و عشایر و مردم تبعیدگاه و نیز تفاوت تأمین معیشت به شیوه زندگی کوچ روی با کشاورزی خرده مالکی مناطق کویری از علت های شکست سیاست تبعید ایلات و عشایر در دوره رضاشاه بود. تبعیدگاه ها، توان جذب نیروی کار جدید در قالب تبعیدی را نداشتند. تعویض املاک تبعیدیان نیز نتوانست مانع از ازجاکندگی آنان از مناطق خود شود. حوادث بعد از شهریور 1320 نشان از شکست این سیاست دارد. ایلات املاکشان را در تبعیدگاه فروختند، احشامشان را بخشیدند حتی در تل خسرو تأسیساتی را که برای رفاه آن ها ساخته شده بود ویران کردند و رو به سوی مناطق خود و زندگی کوچ روی آوردند.
پژوهشی در انواع فنون بافت دست بافته های قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
151 - 185
حوزه های تخصصی:
دست بافته های عشایری و به طور ویژه قشقایی، مهم ترین هنر تجسمی ایشان است. اصالت این بافته ها متشکل از هویت زیباشناختی(طرح و نقش و رنگ بندی) و فن شناختی(فنون بافت، رنگرزی) است. بخش مهمی از چهره سازی و هویت بخشی دست بافته های ایل ها و عشایر مختلف کشور، بر عهده ی فنون بافت است. دست بافته های قشقایی دارای انواع متنوعی از فنون بافت است که بخش اعظمی از آن ها، کاربرد خود را از دست داده است و یا کم رنگ شده است. مقاله حاضر یک تحقیق کاملاً میدانی و در ارتباط با توصیف، تحلیل، طبقه بندی و معرفی انواع فنون بافت در بین ایل و عشایر قشقایی است. فن بافت مهم-ترین عنصر در نظام بافندگی است که عامل اصلی در بافتن یک دست بافته و آفرینش نقش و طرح است. چه این که بدون فن-بافت و چگونگی رفتار تار، پود و پُرز، بافته ای به وجود نمی آید. یافته های تحقیق حاضر چنین است : دست بافته های قشقایی براساس فن و ساختار بافت، به پنج طبقه پُرزدار، پودنما، تارنما، سوزنی و تلفیقی تقسیم می شوند. فنون رایج و معمول در نظام بافندگی قشقایی شامل لول بافت(نیم و تمام لول)، تخت بافت(تخت پودشُل و تخت پود سفت)، پیچ بافت و تلفیقی(ترکیبی از فنون یاد شده) است. از دست بافته های پُرزدار می توان به قالی و گبه و پودنماها(تخت پول شُل) به گلیم و چرخ و تارنماها(تخت پود سفت) به جاجیم، پلاس، اُیی، ششه درمه، جاجیم مرکب بافی و سوزنی ها به دوره چین(وارونه پیچ) و رند(جاجیم گل و سیباما) و تلفیقی(پُرزدار، تخت بافت و پیچ بافت) به ترکمن نقش(قالی بُری) و گَچمه.
بررسی تأثیر فراز و فرود قدرت خان های بختیاری در تحولات سیاسی و اجتماعی ایالت فارس (1327-1331ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فتح تهران، برای نخستین بار خان های بختیاری از جایگاه رهبران ایل، به عالی ترین مراتب قدرتِ اجرایی و دولتی دست یافتند. رسیدن خان های بختیاری به قدرت در دولت های پس از مشروطه دوم با فراز و فرودهایی همراه بود که تأثیرات و پیامدهایی در سراسر کشور به ویژه در ایالت فارس داشت. در این پژوهش بر آن هستیم که با تکیه بر منابع و اسناد و با روش توصیفی، تحلیلی و اسنادی، به این پرسش پاسخ دهیم که: نوسان قدرت خان های بختیاری چه تأثیری بر روند تحولات و رویدادهای ایالت فارس طی سال های 1327 تا 1331ق داشت؟ فرضیه اصلی در این پژوهش این است که موقعیت خان های بختیاری در دولت های مشروطه دوم به عنوان متغیری مؤثر، بر معادلات قدرت و شرایط سیاسی و اجتماعی فارس تأثیر گذاشت. یافته های پژوهش نشان می دهد که رویدادهای فارس طی سال های 1327 تا 1331ق به شدت تحت تأثیر دخالت خان های بختیاری بود که سبب بی ثباتی و درگیری میان نیروهای سیاسی و در نتیجه آن ورود نیروهای انگلیس به ایالت فارس شد. سرانجام با افول قدرت خان های بختیاری در دولت، آرامش نسبی و توازن قدرت به ایالت فارس بازگشت.
بررسی طرح واره های تصوری موجود در ضرب المثل های گویش ترکی قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا استعاره های متداول در ضرب المثل های گویش ترکی قشقایی را در چارچوب معنی شناسی شناختی و بر اساس الگوی طرح واره های تصوری ایوانز و گرین (2006) مورد بررسی قرار دهد تا شیوه مفهوم سازی گویشوران را از تجارب گوناگون در گذر زمان بیان نماید. طرح واره های تصوری زمینه ساز ارتباط میان تجارب فیزیکی انسان و حوزه های شناختی به مراتب پیچیده تر همانند زبان هستند. روش انجام این پژوهش به صورت توصیفی- استقرایی بوده و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفته است. از میان 800 ضرب المثل گردآوری شده تعداد 276 مورد دارای طرح واره تصوری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که انواع کلی طرح واره های تصوری ایوانز و گرین (2006) از جمله طرح واره های فضا، مهارشدگی، جابه جایی (حرکت)، نیرو، توازن، هم سانی و موجودیت در ضرب المثل های گویش ترکی قشقایی یافت می شود. طرح واره مهارشدگی و پس از آن طرح واره حرکتی، بیشترین میزان کاربرد و طرح واره تعادلی، کمترین میزان کاربرد را در میان ضرب المثل های گویش ترکی قشقایی دارد.
بررسی مقوله نابرابری و محرومیت در شعر شاعران معاصر قشقایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف پی بردن به چگونگی بازتاب نابرابری و محرومیت در آثار شعرای معاصر قشقایی صورت گرفته است. حوزه جغرافیایی پژوهش استان فارس و اصفهان، و جامعه پژوهش شامل 55 تن از شاعران معاصر قشقایی بوده است. در این پژوهش کیفی، 73 قطعه شعر به روش اسنادی گردآوری، و به شیوه تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل شده و 30 گزاره به دست آمده که به دلیل حجم بالای اشعار و رعایت ضوابط فصلنامه ها، تنها از مضمون 19 بند شعر در این مقاله استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که هرچند شاعران به عنوان بخشی از جامعه قومی، مسئله نابرابری و محرومیت را در اشعار خود بازتاب داده اند؛ امّا دیدگاه آنان در باره پدیده محرومیت و نحوه محرومیت زدایی متفاوت است. سه گزاره زیر به عنوان بخشی از نتایج به دست آمده، این تفاوت ها را نشان می دهد: اذعان به وجود نابرابری و محرومیت، احساس سرخوردگی، بحران هویتی و نارضایتی از به هم خوردن ساختار ایلی، ازلی دانستن نابرابری و انتساب آن به نظام خلقت و کنار آمدن با محرومیت به عنوان یک واقعیت، تمسک به امدادهای غیبی و قدرت های فرا بشری برای جبران ناکامی ها و از بین بردن محرومیت.
نظام معنایی و کارکردهای سیاسی- اجتماعی اجاق و آتش در میان قشقایی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
85 - 100
موضوع مقاله پیش رو پرداختن به نظام اعتقادی و آیینی در میان قشقایی ها با تأکید بر عنصر «اجاق و آتش» است. بررسی نظام اعتقادی و آیینی در میان ایلات ایرانی، به ویژه اجتماعات ایلی قبیله ای متناسب با نوع زیست آنها، از ابزارهای مهم شناخت ارزش ها، باورها، ذهنیت، هویت، نقش ها و موقعیت های اجتماعی آنهاست که به وضوح در ارتباطی معنادار و پیوسته باکلیت هویت ایرانی قرار دارند. بسیاری از این اعتقادات و آیین ها، در کنار کارویژه های اجتماعی، کارکردهای سیاسی و هویتی مهمی را ایفا کرده اند. هرچند امروزه بخش زیادی از جمعیت قشقایی، در شهرها ساکن شده اند، اما این جمعیت هنوز با چالش رهایی از سنت و پذیرش مدرنیته مواجه هستند، بنابراین تلاش برای حفظ آداب ورسوم ایلی خود یکی از مؤلفه های جامعه ی موردنظر برای رهایی از عواقب روحی و ذهنی این چالش است.
قالی طرح ناظم در فرآیند تغییر شیوه ی زندگی عشایر قشقایی از کوچ نشینی به اسکان، مطالعه موردی: قالی های نقش ناظم بافت کانون های اسکان چشمه رحمان و گل افشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
189 - 214
حوزه های تخصصی:
این مقاله حاصل یک فعالیت میدانی و در ارتباط با قالی طرح ناظم قشقایی است که در کانون های اسکان چشمه رحمان و گل-افشان در شهرستان سمیرم از توابع استان اصفهان، به انجام رسیده است. طرح ناظم یکی از برجسته ترین طرح ها در میان انواع طرح های رایج در نظام بافندگی قشقایی است که امروزه با رویکرد و ساختاری متفاوت از گذشته در جغرافیای قشقایی -از استان فارس تا جنوب اصفهان(سمیرم)- بافته می شود. روند اسکان و یکجانشین شدن ایل و عشایر قشقایی منجر به تغییر شیوه زندگی و تحول بنیادین در تولید کمی و کیفی، کاربرد و ساختار دست بافته های قشقایی به ویژه قالی طرح ناظم در بُعد فن شناختی و زیبایی شناختی شد. این ابعاد در پژوهش حاضر مورد بررسی و تحلیل قرارخواهد گرفت. نوع تحقیق بنیادین و روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات به طور غالب، میدانی است. یافته های تحقیق حاکی از این است که تغییر شیوه زندگی از کوچ نشینی به اسکان(یکجانشینی) تأثیرات بنیادین و قابل توجهی را در روند تولید دست بافته های عشایری و به طور ویژه قالی های طرح ناظم داشته است. به گونه ای که فرآیند ذهنی بافی جای خود را به بافت از روی نقشه و الگو های شطرنجی داده-است. اندازه قالی طرح ناظم نسبت به گذشته کوچک تر شده و عناصر ساختار اصلی طرح (فضای محراب گون، نیم سروها، درخت هزارگل-گُلدان مرکزی و گل و برگ های افشان شده و شکل نعلبکی) دچار تغییرات اساسی شده است. تنوع رنگی به مدد حضور رنگ های شیمیائی نسبت به طرح قدیم، بیش تر شده است.
پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جنگ جهانی دوم در فارس (1324-1318ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع جنگ جهانی دوم (1939-1945م) باعث ایجاد شرایط ویژه ای در نقاط مختلف ایران شده بود. یکی از این مناطق ایالت فارس بود؛ نزدیکی به خلیج فارس و منابع نفت، تأثیر جنگ را بر فارس اجتناب ناپذیر می کرد. به علاوه کشمکش های سیاسی بین ایل قشقایی با حکومت مرکزی و ضعف دولت مرکزی زمینه ساز وارد آمدن خسارات عمده به این استان گردید. پژوهش حاضر در پی بررسی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فارس در جنگ جهانی دوم است. برهمین مبنا سؤال اصلی پژوهش ناظر بر این مسئله است که جنگ جهانی دوم و حضور متفقین چه تأثیری بر کشاورزی، حمل و نقل و بهداشت و درمان فارس گذاشت؟ این پژوهش در پی آن است تا با اتکا به اسناد ، روزنامه های محلی و منابع دست اول تأثیر حضور متفقین بر فارس در جنگ جهانی دوم را نشان دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که فارس طی دوران جنگ در سه بخش کشاورزی (کمبود غلات، کمبود نان مرغوب)، بهداشت (وقوع بیماری، کمبود دارو و طبیب) و حمل و نقل (عدم تأمین امنیت راه ها و قاچاق) شرایط نامساعدی را به دلیل مداخله متفقین (به خصوص انگلیسی ها) تجربه کرده است. نوشتار حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته است.
تطبیق مؤلفه های فنی و زیبایی شناختی در جل اسب قشقایی و شاهسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
204 - 222
حوزه های تخصصی:
جل اسب، یکی از انواع مهم دست بافته های عشایری است که در گذشته و به واسطه نوع زندگی عشایر، کاربرد قابل توجهی داشته است، لیک در اثر تغییر شیوه زندگی، این بافته با دارا بودن بُعد هنری، صرفاً به یک اثر با قابلیت های هنری بومی و تزئینی در جهت کاربرد در زندگی معاصر، مورد توجه قرار گرفت. نقش پردازی و آفرینش انواع نقوش هندسی و انتزاعی برگرفته از طبیعت و محیط پیرامون بافنده و رنگین نمودن آ ن ها با استفاده از رنگ های طبیعی، وجه زیباشناختی این بافته ها را امروزه بیش از پیش عیان می سازد. عشایر قشقایی و شاهسون، دو نمونه از ایل هایی هستند که در بافت جل های نقش و نگارین، از شهرت بالایی برخوردارند. در این مقاله سعی بر آن است تا با رویکردی تطبیقی و انتخاب نمونه هایی شاخص هنری، به معرفی، تحلیل و مستندنگاری ابعاد فن شناختی و زیباشناختی جل های این دو ایل پرداخته شود. بدین روی، پرسش اصلی این است که مؤلفه های فن شناختی(فنون بافت) و زیباشناختی(نقوش و رنگ ها) و اشتراکات و افتراقات در جل های قشقایی و شاهسون کدام است؟ این مقاله از نوع پژوهش کیفی و روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها توأمان کتابخانه ای و جستجو در سایت ها و مجموعه های معتبر است. برخی از یافته ها چنین است: فنون بافت در جل های قشقایی نسبت به جل های شاهسون متنوع تر و بیش تر است. در بافت جل قشقایی از فنون پیچ بافی(سوزنی)، قالی بری(ترکمن نقش)، جاجیم بافی(اُیی بافی) و تلفیقی از این فنون، استفاده می شود اما در بافت جل شاهسون از فن پیچ بافی یا در اصطلاح سوماک و در برخی موارد نادر هم گلیم بافی بهره برده می شود. هم چنین تنوع در نقش پردازی در جل های شاهسون بیش تر است. در کاربرد رنگ ها، بافندگان دو ایل غالباً از رنگ های یکسانی بهره برده اند. جل های شاهسون بزرگ پارچه و مستطیل شکل بوده اما جل های قشقایی کوچک پارچه و غالباً مربع شکل هستند.
پژوهشی در جُل های عشایری با تأکید بر جل های قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دست بافته های عشایری، علی رغم این که جنبه کاربردی و خود مصرفی بودن، هدف بود لیک جنبه زیباشناختی و تلطیف نمودن آن با انواع نقش و نگاره های بومی که حاصل زایش باورهای شخصی و جمعی است، برجسته تر می نماید و گویی دست-بافته بهانه و عرصه ای بوده برای رخ نمودن ذوق آزمایی، بازنمایی خیال و احساس. جل اسب نمودی از دست بافته های عشایری و به طور خاص قشقایی است که فضایی را جهت طراحی، نقش اندازی و هم نشین کردن رنگ های بومی و طبیعی توسط بافنده فرآهم آورده است. در این مقاله، ضمن پرداختن مختصر به توصیف و معرفی دست بافته های قشقایی، انواع پوشش ها و تزئینات مربوط به اسب، جل های عشایری و به طورخاص جل های قشقایی از منظر فن بافت و ساختار و هم چنین ابعاد زیباشناختی آن، معرفی، توصیف و تحلیل قرارمی گیرد و برای این فرآیند، تعداد 24 جل به عنوان نمونه انتخاب مورد مطالعه قرارگرفت. یافته های حاصل از تحقیق پیش رو بر آن است که ساختار جل های همه مناطق ایران فارغ از برخی استثناع ها، از یک شکل و فرم کلی تبعیت می کند.
تأثیرپذیری در موسیقی عاشیقی ترکان قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قشقایی ها مهاجرانی بوده اند که از مناطق مختلف به جنوب ایران آمده اند. در گذشته جامعه ی قشقایی جامعه ای طبقاتی بود و خاندان ایل خانی در رأس این نظام طبقاتی قرار داشت. موسیقی همواره در تمام طبقات اجتماعی ایل قشقایی حضور داشته است. کارگان عاشیق ها یکی از پنج کارگانِ فرهنگ موسیقایی قشقایی ست که تحولات بسیاری را تجربه کرده است؛ تغییراتی در سازبندی، تغییر فرم اجرا و تضعیف کارگان که در نهایت به از میان رفتن این سنت موسیقایی انجامید. عاشیق ها که در فرودست ترین طبقات اجتماعی ایل جای داشتند با حمایت ایل خانان به قوم قشقایی پیوستند و هنر خود را ارتقاء بخشیدند؛ در نهایت نیز با از میان رفتن نظام ایل خانی، سنت موسیقایی آنها نیز رو به انحطاط رفت. اغلب تأثیرپذیری ها و تغییرات حاصل از آن در موسیقی عاشیقیْ ریشه در نظام طبقاتی ایل دارند. تغییرات ایجادشده در این موسیقی نیز غالباً با حضور افرادی از طبقات بالای اجتماع همراه بوده که پذیرشِ مرجعیت این طبقات توسط مردمْ پذیرشِ تغییرات را نیز به همراه داشته است. این پژوهش که به معرفی موسیقی عاشیقی قشقایی و بررسی تأثیرپذیری در این کارگان می پردازد بر اساس کار میدانی در مناطق قشقایی نشین و گفت وگو با موسیقیدانان قشقایی به انجام رسیده و هدف از آن معرفی و بررسی تغییراتِ حاصل از برخوردهای فرهنگی، تغییر شرایط زندگی، شهری شدگی و تجددگرایی قشقایی ها در این موسیقی است.
تبیین عاملیت و ساختار در گبه ها و قالیچه های شیری قشقایی براساس نظریه ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دست بافته های عشایری و جامعه شناسی، از جمله گفتمان های مطلوب در ساحت میان رشته ای است که از ظرفیت قابل قبولی در گفتمان سازی هنرهای بومی و قومی و دست یابی به معرفت آفرینندگان کُنش گر این بافته ها، اجتماع و بستر فرهنگی که چنین آثاری در آن ها خلق شده است، برخوردارند. در این مقاله، گبه ها و قالیچه های شیری ایل قشقایی از منظر جامعه شناسی گیدنز و در قالب نظریه ساخت یابی با محوریت گزاره های"ساختار و عاملیت"، مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. منظور از ساختار، بُعد فنی دست بافته یعنی نوع و فن بافت و چگونگی شکل گیری بافته ها و نقوش آن هاست که در جایگاه ساختار اجتماعی قرار گرفته است. پرسش مطرح در این بافته ها، این است که ساختار(قواعد و منابع) بافت با چه ساز و کاری موجب ماندگاری گبه ها و قالیچه های شیری و تداوم عملکرد آن ها شده است؟. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی مؤلفه ها و عاملیت های مؤثر در ساخت(بافت)، شُهرت و قدرت نمادین گبه ها و قالیچه های شیری قشقایی است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که مؤلفه-های گونه گون از جمله ساختار و فنون بافندگی، به عنوان عاملیت ها در شُهرت و ارزش مداری این بافته ها نقش اساسی دارد. هم-چنین بر مبنای این نظریه، در فرآیند بافت و تولید دست بافته ها، نه تنها بافندگان به عنوان کنش گر و عامل انسانی، بلکه عاملیت های دیگری نیز هم چون حضور رنگ های طبیعی و نقوش تجریدی و انتزاعی، ویژگی ذهنی بافی و بداهه بافی نیز، در به وجود آمدن ساخت(بافته)، مشارکت دارند. این پژوهش کیفی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است.
تحلیلی بر چند وقف نامه از جانی خان قشقایی و فرزندانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایل قشقایی یکی از ایلات بزرگ و کهن جنوب ایران است. استان فارس مرکز اصلی زندگی آنها است ولی از آنجا که زندگی عشایر با طبیعت پیوند خورده است، با توجه به فصل سال برای رسیدن به ییلاق و قشلاق کوچ می کنند. در دوران سلطنت فتحعلی شاه این ایل در ایالت فارس به ایلی قدرتمند تبدیل شد و جانی خان و فرزندانش ریاست آن را بر عهده داشتند که از آنها یک سند، شامل شش وقف نامه باقی مانده است. اما وقف نامه ها چه اطلاعات تاریخی در زمینه مطالعات قشقایی شناسی و سندشناسی ارائه می دهند؟ این مقاله با هدف معرفی و تحلیل شش وقف نامه از جانی خان قشقایی و فرزندانش با روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که برخی اسناد در قالب وقف نامه از خاندان شاهیلو باقی مانده اند. محدوده جغرافیایی وقف نامه ها ایالت فارس و در دوره والی گری حسینعلی میرزا فرمانفرما است. وقف نامه ها مشخص می کنند که اسماعیل خان قشقایی علاوه بر دو پسرش به نام های جانی خان و حاجی حسن خان پسر دیگری به نام رضا خان داشته است. در وقف نامه ها سهم پنج نفر از خاندان شاهیلو از املاکشان در شیراز و بلوکات ایالت فارس مشخص شده است. جانی خان و فرزندانش محمدعلی خان و مرتضی قلی خان رقباتشان را وقف کرده اند. موقوفه ها که با انگیزه های مختلفی انجام شده به صورت خاص و عام- خاص هستند. با جستجوی نام شیخ الاسلام ها و عبارت ثبت و محل های سجع های مهرها و نام محرران و ثَبات می توان فهمید که وقف نامه های قشقایی در محکمه اسلامیه شیراز و با روش خاصی تنظیم و ثبت شده اند.