مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
جرجانی
حوزه های تخصصی:
از نظر ابن سینا کثرت نزد تخیل انسان ها و وحدت نزد عقل انسان ها اعرف است. این دیدگاه این گونه مورد اشکال قرار گرفت که اگر وحدت و کثرت به عنوان دو مفهوم کلی در نظر گرفته شوند، در عقل حضور دارند و اگر به عنوان آن چه در محسوسات حاصل اند ملاحظه گردند، در تخیل حضور دارند؛ از این رو تخصیص اعرفیت هر یک از آن ها به یکی از دو قوه خیال و عقل وجهی ندارد. با توجه به جایگاه والای علمی ابن سینا و دقت او در طرح مباحث، اندیشمندان بعدی به توضیح دیدگاه ابن سینا و دفع این اشکال پرداختند. نخستین کسی که به این اشکال پاسخ داد میرشریف جرجانی در شرح کتاب مواقف است. پاسخ جرجانی مورد مخالفت قوشچی در شرح جدید تجرید قرار گرفت. دوانی و دشتکی و دیگران نیز در پی تحلیل دیدگاه ابن سینا و پاسخ به اشکال قوشچی برآمدند. فیاض لاهیجی هم از جمله کسانی است که در توضیح دیدگاه ابن سینا دیدگاه جدیدی ارائه کرد. نتیجه این نزاع علمی پیدایش چهار ملاک برای توضیح اعرفیت وحدت برای عقل و اعرفیت کثرت برای خیال، در مقام فهم عبارت ابن سینا است. به نظر می رسد که نظریه ملاصدرا در توضیح دیدگاه ابن سینا، فهم صحیح تری از عبارت ابن سینا را ارائه می کند.
استعاره در آرای جرجانی و سکاکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره یکی از مهم ترین ابواب علم بیان، دست کم در معنای کلاسیک آن، به شمار می آید. تعریف استقراریافتة امروز آن، که مبتنی است بر مجازی که علاقة آن مشابهت باشد، حاصل تلاش بزرگ مردانی چون عبدالقاهر جرجانی و ابویعقوب سکاکی است که توانستند این نظریه را در بلاغت اسلامی پایه گذاری کنند و تکوین دهند. نظریة استعارة جرجانی که ماهیتاً حاصل ژرف نگری در آثار پیشینیان اوست نشان دهندة بینشی کارکردگرا به استعاره است. دید قرآن شناسانة بلاغت نویسان نخستین، که جرجانی را می توان آخرین حلقة این طیف از محققان دانست که با نگاهی ویژه به قرآن به بررسی مسائل بلاغی می پرداختند، باعث می شد تا از اجزای زبان توقع ایفای نقش های مهم در قرائت آیات قرآن، و به طور کلی، متون ادبی داشته باشند. نظریة استعارة جرجانی پس از رسیدن به سکاکی در مفتاح العلوم به رغم دقت زیاد و داشتن چهارچوب مستحکم بازتابی دیگر دارد؛ نگرش ادیبانة سکاکی باعث می شود تا لزوم درنظرگرفتن کارکرد برای استعاره به دست فراموشی سپرده شود، حال آنکه جرجانی با بینشی عمیق به نقش اجزای زبان در متن دقت می کند. مقایسة آثار جرجانی و سکاکی با یکدیگر نشان می دهد که این دو، نه تنها در این مورد اخیر، بلکه در موارد دیگری نیز اختلافاتی دارند. پژوهش حاضر به بررسی این اختلافات خواهد پرداخت و اختلاف این دو را در تعریف، ماهیت، و روش برخورد با استعاره نشان خواهد داد.
بررسی ارتباط ذهن و زبان در آراء عبدالقاهرجرجانی و نوآم چامسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چامسکی و جرجانی در تعریف زبان بر لزوم اسناد و انطباق مجموعه واژگان بر قواعدنحوی تأکید می کنند. از سویی زبان در نظر هردو نه نظام صوری دستور زبان؛ بلکه قواعد تولید و درک گفتار در ذهن اهل زبان است؛ بنابراین توقع وجود رابطه میان خصوصیات ذاتی ذهن و مشخصه های زبانی بسیار طبیعی می نماید. این ارتباط در نظرات جرجانی به نحوه تولید و ادراک گفتار در ذهن محدود می شود؛ اما چامسکی به دنبال شناخت ماهیت ذهن به عنوان استعدادی ذاتی و منحصر به نوع از طریق نیروی نظم دهنده در زبان است. با وجود توجه جرجانی به نظام معنایی ذهنی و قواعد درونی شده نحو، وی قواعد گشتاری یا دستور ذهنی را مشخصا از دستور صوری زبان جدا نمی کند؛ اما در بررسی فرایند ادراک و تحلیل جمله قائل به برخی عناصر گشتاری است و معتقد است قواعد گشتاری را ذهن سخنگو یا شنونده اهل زبان به آسانی درمی یابد. چامسکی برای تبیین نظریه زبان شناسی خود، زبان را در سه ساحت لفظ، معنا و قواعد نحوی بررسی می کند. جرجانی همین تفکیک را در جهت اثبات نظریه بلاغی خود و به منظور تبیین علل مزیت کلام در می آورد. جرجانی برخلاف چامسکی که تنها به ذهن از منظر زبان ارجاعی می نگرد؛ زبان را در سطح کلام برتر و تعاملش با ذهن نیز بررسی می کند. درک زیبایی حرکتی ذهنی است؛ زیرا در محیط معانی صورت می گیرد و حرکت از معنی به معنی شمرده می شود. حرکت ذهن در مواجه با مجاز حرکتی باواسطه یا بامانع است.
ماهیت و ساختار اعجاز قرآن در نظام اندیشگانی خطابی و جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعجاز قرآناز جمله مسایل محوری در مباحث اندیشمندان است. ابوسلیمان خطابی و عبدالقاهر جرجانی از صاحب نظران در این عرصه هستند که وجه اعجاز قرآنرا در نظم آن مطمح نظر قرار داده اند. جستار حاضر، با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد مقایسه و نقد، به بررسی آرای خطابی و جرجانی در زمینة اعجاز قرآن کریمپرداخته است. خطابی معتقد است که اساس بلاغت در قرآنبه گونه ای است که اگر لفظی از جای خود برداشته شود و لفظ دیگری به جای آن قرار گیرد، سخن تباه می گردد یا شکوه و جلوه ای که داشته، از میان می رود و در نتیجه، بلاغت رخت برمی بندد. لیکن نظریة نظم از منظر جرجانی با نحو مرتبط است. از دیدگاه وی، نظم از طریق ادراک معانی نحوی محقّق می گردد و این ادراک از طریق گزینش نیکو میسّر است. وی معتقد است که لفظ در نظم، تابع معناست. همچنین، ارتباط میان الفاظ، مانند ارتباط های نحوی، به خودی خود، به نظم منجر نمی شود، بلکه ترتیب معانی و ساختار آن در ذهن متکلّم است که موجب نظم می شود. خطابی و جرجانی هر دو اعجاز تأثیری قرآنرا می پذیرند، ولی تحدّی قرآنرا در نظم آن دانسته اند. تأمل در نظرات این دو اندیشمند نشان می دهد که رویکرد خطابی در البیانبلاغی است، اما جرجانی در دلائل الإعجازرویکردی نحوی بلاغی و در عین حال، هنری دارد. در حقیقت، جرجانی اندیشة نظم را به کمال رساند، به گونه ای که اکنون از نظر بسیاری، مهم ترین وجه اعجاز محسوب می شود.
طبقه بندی استعاره از دیدگاه جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹ (پیاپی ۸۴)
7-29
حوزه های تخصصی:
عبدالقاهر جرجانی با دو کتاب معروفش مهم ترین عالم بلاغت اسلامی است. او را بنیان گذار علم بلاغت در جهان اسلام می دانند. یکی از برجسته ترین کارهای جرجانی طبقه بندی کاملی است که از استعاره به دست می دهد. او استعاره را به دو نوع کلی مفید و غیرمفید تقسیم می کند و پس ازآن نیز طبقه بندی های فرعی و کاملی برای استعاره مفید یا بیانی ارایه می کند. اغلب نویسندگان پیش از جرجانی نوع خاصی از استعاره را در بحث های خود به منزله نمونه و شاهد مثال در نظر می گیرند، اما او رویکردی را در پیش گرفت که در آن انواع مختلفی از استعاره وجود دارد که نمی توانند به یک نوع واحد تقلیل یابند . جرجانی در طبقه بندی خود نکات بسیار بدیعی را نیز درباب استعاره بیان می کند. این مقاله بر آن است تا با نگاهی نو به بررسی این طبقه بندی بپردازد.
گزارش اشکالات خطیب قزوینی بر آراء دانشمندان متقدّم و معاصر خود در علم معانی با تکیه بر رُبع اوّل کتاب الایضاح فی شرح تلخیص المفتاح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
1 - 16
حوزه های تخصصی:
کتاب الإیضاح فی شرح تلخیص المفتاح اثر طبع «خطیب قزوینی» از معارف قرن 7 و 8 هجری قمری از معمول ترین متون تعلیمی و تحقیقی در علم بلاغت است که بیش از هفت قرن بر فراز قلل رفیع این دانش هَل مِن مُبارز می زند. در این نوشتار ضمن تعریفی کوتاه از خطیب قزوینی و اثر گرانقدر او، ایضاح، اشکالاتی را برمی شمریم که او در محدوده علم معانی تا ابتدای باب قصر و حصر بر متقدمان و معاصران خود مطرح می کند.
بررسی هم آیی های واژگانی در سوره طه و انبیاء با توجه به نظر جرجانی و لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
137 - 168
حوزه های تخصصی:
یکی از وجوه تمایز سبک قرآن از سبک ادبی و شعر، هم آیی های واژگانی بر پایه روابط نحوی – معنایی، هماهنگ با بافت آیات است. اگرچه هم آیی های قرآن از همان واژه ها و روابط معمول نحوی زبان عرب ساخته شده، اما به تمامی موافق زبان عرب نیست . به طوری که هیچ واژه ای صلاحیت جایگزینی یا ترکیب با واژگانش را ندارد. هدف و ضرورت پژوهش، بررسی معناشناسی و علت هم آیی واژگان در بافت است. پیش فرض پژوهش؛ محسوس و غیر متعارف بودن هم آیی واژگانی قرآن با هدف تمرکز بر اصول اعتقادی و درک مفاهیم عقلانی و انتزاعی است. با بررسی برخی باهم آیی های واژگانی در دو گروه فعلی و اسمی مشخص گردید که این ترکیبات بر تداعی مفاهیم ذهنی – معنوی به صورت مجسّم و محسوس متناسب با بافت درونی و سیاق موقعیتی برای اثبات معنا و نمایش حالات درونی و ظاهری انسان شکل گرفته اند.
آنچه جرجانی از استعاره مفهومی نمی گوید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره مفهومی یکی از دستاوردهای نوین زبان شناسی شناختی است. این نظریه استعاره را فراتر از یک تمهید بلاغی می نگرد و آن را یکی از سازوکارهای بنیادین ذهن انسانی می شمرد. بر اساس این نظریه کل نظام زبان- و حتی کل نظام تفکر در بشر- با کارکردهای استعاری شکل می پذیرد. این نظریه بسیار بدیع به نظر می رسد امّا از آنجایی که در میان آرای بلاغیون اسلامی – و به ویژه در آرای جرجانی- مواضعی دیده می شود که استعاره را با ایجاد معنی و مفهوم سازی پیوند می دهد، بعضاً به عدم تازگی نظریه استعاره های مفهومی حکم می کنند و بلاغیونی همچون جرجانی را مبدع اوّلیّه این نظریه می پندارند. در این پژوهش صحت و اعتبار این ادعا سنجیده شده است. بی توجهی به آبشخور معرفتی نظریه ها ممکن است باعث پنداشتِ یکسانی آنها شود. از آنجا که استعاره های مفهومی از یافته های زبان شناسی شناختی است، به اصول و مبانی این شاخه علمی متعهد است؛ اصول و مبانی ای که در تاریخ فلسفه غرب و شرق تازگی دارد و در میان آرای بلاغیون اسلامی اثری از آن نیست. در این نوشتار کوشیده ایم نشان دهیم که چرا این اصول و مبانی، زاویه دید جدیدی رو به مفهومِ استعاره باز می کند و بدون توجه به مبانی معرفتی آن، حرفِ تازه استعاره های مفهومی ناشنیده می ماند.
بررسی انتقادی استدلال سید شریف جرجانی بر بساطت مشتق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله بساطت یا ترکب مشتق، از دغدغه هایی است که در عین شباهت آن به مباحث اعتباری، در مقاطعی بر بحثهای فلسفی تأثیرگذار بوده است. نوشتار حاضر درصدد است به بررسی انتقادی استدلال جرجانی بر بساطت مشتق بپردازد. مطابق استدلال وی هرگاه مشتق، مرکب از «شیء له المشتق منه فرض گردد، در صورت أخذ مفهوم «شیء»، دخول عرض عام در فصل و در صورت أخذ مصداق «شیء»، انقلاب قضایای ممکن به ضروری اتفاق می افتد. در صورت نخست فصل، از فصل بودن می افتد و در فرض دوم جهت امکان از عالم واقع جمع میگردد. برای تبیین کیفیت انقلاب، راهکاری ارائه شده است که به تحلیل مفهوم حصه و نقش قید و تقید در محمول باز میگردد. در ادامه، برغم بینقص شمردن این استدلال، روشن خواهد شد که دلیل مزبور برای اثبات بساطت مشتق ناکارآمد است و تنها از عهده اخراج مفهوم یا مصداق «شیء» از حقیقت مشتق برمی آید.
کارکرد طرح واره های تصویری در مفهوم سازی قرآن با تحلیل شواهدی از سوره طه و انبیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی می شود چگونگی انتقال معنا و مفهوم سازی قرآن در دو سوره طه و انبیاء مورد بررسی قرار گیرد. بسیاری از مفاهیم مجرّد و انتزاعی چون وحدانیت؛ نبوت؛ معاد؛ هدایت و سرنوشت بشر در روز قیامت و بهشت و جهنم و.... در قرآن وجود دارد که برای بشر ناآشناست. طرحواره های تصویری«تصوری» از دستاوردهای معناشناسی شناختی؛ با انواع(حرکتی، فضایی، قدرتی، حجمی..) نقش مهمّی در محسوس ساختن مفاهیم ناآشنای ذهنی – انتزاعی و عقلی بر مبنای تجربیات حسّی و تعامل انسان با محیط و فضاهای بدن مند دارند. ضرورت و هدف پژوهش، بررسی کارکرد انواع طرحواره های تصویری در انتقال مفاهیم انتزاعی قرآن است. شواهدی از سوره های طه و انبیاء قرآن با روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای الگوی جانسون مورد بررسی قرار گرفت. ضمن اینکه از نظر جرجانی بعنوان نماینده سنتی در این راستا استفاده گردید. یافته پژوهش بیانگر اینست که1. قرآن با تلفیق انواع طرحواره ها و تکیه بر تجربیات اجتماعی؛ فرهنگی؛ حسی- ادراکی انسان روشی خلاقانه ای در انتقال مفهوم بکار گرفته است 2. ازمجموع طرحواره های سوره طه و انبیاء، طرحواره قدرتی با بیشترین فراوانی و طرحواره شیء از کمترین فراوانی برخوردار بوده است.
بررسی ترجمه سورآبادی بر اساس نظریه نظم جرجانی (بررسی موردی جملات استفهامی)
حوزه های تخصصی:
ترجمه و تفسیر سورآبادی یکی از مهم ترین و قدیمی ترین تفسیرهای اهل س نّت ب ه زب ان فارسی است. سورآبادی در حدود سال 470 هجری این تفسیر را به رشته تحریر در آورده است. وی در ذیل هریک از آیات، پس از ترجمه به تفسیر آیات پرداخته است و تلاش نموده از نظر زبانی به ویژه از نظر رعایت نکات صرفی، بلاغی و نحوی، تعادل کافی برقرار نماید. در این مقاله تلاش شده است دیدگاه جرجانی در مورد نظم و در باب استفهام مورد بررسی قرار گیرد و پس از آن بر اساس نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی و دیدگاه بلاغی وی در باب استفهام، ترجمه برخی از آیاتی که مربوط به استفهام است و جرجانی در کتاب دلائل الاعجاز خود به بررسی این آیات پرداخته است مورد بررسی قرار گیرد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به این نتیجه می رسد که سورآبادی در ترجمه تحت اللفظی خود از آیات شریفه مورد بحث ساختار زبان مبدا را بر هم نزده و بر اساس همین سبک به مقوله تقدیم و تاخیر توجه کرده است. از سویی دیگر وی در ترجمه خود به جایگاه معانی ثانویه استفهام توجه نموده است اما به صورت دقیق جایگاه بلاغی تقدیم و تاخیر را مد نظر قرار نداده است.
بررسی مقتضای حال و مقام در شعر از دیدگاه عبدالقاهر جرجانی و جفری لیچ
حوزه های تخصصی:
منظور از تناسب مقتضای کلام با حال و مقام در بلاغت سنتی مطابقت شکل با معنا و غرض است که در زبانشناسی صورت و محتوا نام دارد.بررسی این تناسب بر مبنای بافت درون زبانی یعنی روابط نحوی-معنایی واژگان ،صرف نظر از سیاق موقعیتی یعنی شرایط تولید و موقعیت گفتار ممکن نیست.گزینش شیوه اطناب،ایجاز ،تصریح ،کنایه و...و تعدد صورتهای کلام بسبب تنوع مقام هاست. بررسی واحدهای واژگانی به اعتبار رخداد،افعال و عادتهای زندگی اجتماعی و تجارب عینی نویسنده که از عوامل خارج ذهن یا سیاق موقعیتی هستند ،در کنار بافت متنی بسیار اهمیّت دارد. واضح نبودن مسئله مقام و بافت و سیاق در بلاغت سنتی؛هدف و ضرورت نگارش پژوهش حاضر است.بدین منظور دیدگاه سنتی عبدالقاهر جرجانی و زبان شناختی جفری لیچ به روش توصیفی- تحلیلی مقایسه گردید. نتیجه پژوهش نشان می دهد که؛بررسی دقیق تناسب مقتضای کلام با حال یا بافت درونی در پرتو مقام یا سیاق موقعیتی محقق می شود. تنوع مقام عامل مؤثر در تغییر ساختار و شکل کلام بشمار می رود.از نظر جرجانی و لیچ؛سبک شعر،اقتضای عدول از نحو و ترکیب متعارف واژگان دارد که متناسب با غرض بلاغی- معنای معنا یا مفهوم کلی(محتوا)- از طریق صورت کلام دریافت می شود.
مقایسه و تحلیل استعاره های قرآنی از منظر بلاغت پژوهان سنتی و زبان شناسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره یکی از جنبه های اعجاز بیانی است و قرآن از آن، در راستای تبیین معانی خود بهره می برد. استعاره در مفهوم سنتی، به کاربردن لفظی در غیر از معنای اصلی خود می باشد؛ اما در این معنا به تنهایی نمی تواند جهان بینی، ساختار و اندیشه های نهفته درون آیات را نشان دهد. در باب استعاره می توان دو دیدگاه کلاسیک و زبان شناسی-شناختی را با یکدیگر مقایسه کرد. تفاوت این دو دیدگاه در این است که در زبان شناسی سنتی استعاره صرفاً ابزاری برای زیبایی تعبیرهای زبانی بوده است؛ اما در زبان شناسی شناختی، استعاره به چگونگی پدیدآمدن فرایندهای ذهنی و تبدیل شدن آن ها به عناصر زبانی میپردازد. ازاینرو ماهیت و عملکردی متفاوت از دیدگاههای بلاغت پژوهان در سده های گذشته دارد. پژوهش پیش رو با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی استعاره نزد بلاغت پژوهان سنتی و زبان شناسان شناختی و نقش آن ها در تبیین و تحلیل های قرآنی صورت گرفته است. یافته های این پژوهش در قالب شناخت وجوه تمایز استعاره شناختی از استعاره سنتی، و بررسی آیات با نگاه به مفهوم سازی استعاری نشان داد که الگوی استعاره مفهومی در تحلیل شناختی آیات و دستیابی به اصول معناشناختی حاکم بر مفهوم سازی قرآنی، امکانی را برای کشف لایه های قرآنی فراهم می آورد که در استعاره سنتی دستیابی به آن ممکن نیست.
نظریه عامل و اعراب در پرتو مقایسه دو کتاب العوامل المئه جرجانی و جواهر النحو طبرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
148 - 168
حوزه های تخصصی:
«العوامل المئه» کتابی مختصر در علم نحو، از جمله مصنفات عبدالقاهر جرجانی (د 471 یا 474ق) است. بنای مصنف در این کتاب کوچک معرفی عوامل صدگانه در علم نحو بوده که به دو بخش عمده عوامل لفظی و عوامل معنوی تقسیم می شوند. در نتیجه محور و مبنای این ابتکار منحصر به فرد جرجانی، تاًکید بر «نظریه عامل» بوده است، دهها شرح بر این کتاب نوشته شده است. جواهر النحو نیز کتابی مختصر در علم نحو و به زبان عربی است که از مصنفات طبرسی (468-548ق) به شمار می رود، با سرفصلهای نحوی و با عناوین: مرفوعات و منصوبات و مجرورات و توابع و اعداد، با رویکرد خلاصه گویی و با تقدیم مثالهایی آسان، همراه با شواهد قرآنی و نقل چند حدیث و اشعار و ضرب المثل عربی. اساس کار طبرسی در این کتاب حول محور «نظریه إعراب» است. در این مقاله به این سؤال مهم پاسخ داده شده که مبنا و محور نویسندگان العوامل المئه و جواهر النحو چه بوده است و چه تفاوتی بین «عامل» و «إعراب» وجود دارد؟ هدف نگارنده بررسی وجوه اشتراک و افتراق این دو اثر است.
بررسی جایگاه زبان شناختی بافت در سوره مبارکه کهف از دیدگاه جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت را می توان مطمئن ترین و مهم ترین ابزار مفسّر برای ورود به تحلیل متون به ویژه سوره های قرآن دانست. تعابیری چون: زمینه، بافت، بافت موقعیتی و بافتار و اصطلاحاتی چون مقام، شأن نزول و اسباب نزول در سنت تفسیر قرآن مواردی هستند که در ذیل معنایی سیاق یا بافت قرار می گیرند. «جرجانی» (471ق) از جمله افرادی است که بیش از هزار سال پیش، نظریاتی در عرصه بافت شناسی متن ارائه داد؛ که دانشمندان غربی متاخر از او بدان دست یافتند و در زبان شناسی همان نظریات را به مثابه نظریه علمی جدید ارائه دادند. این مقاله می کوشد تا با شیوه توصیفی – تحلیلی به معرفی برخی از نظریات جرجانی در باره مقوله بافت بپردازد و با تطبیق آن با سوره مبارکه کهف به راستی آزمایی نظریات وی بپردازد. از رهآورده های این پژوهش آن است که در سوره کهف به کارگیری الفاظ و ارتباطات معنایی آن با سایر اجزاء جمله، ترکیب-های نحوی و دلالی، تقدیم و تاخیر و همچنین حذف از جمله موارد بافت ساز این سوره اند، بافت هایی که با موقعیت های اجتماعی و رخدادهای تاریخی و ویژگی های روحی و روانی شخصیتهای سوره کهف همسو هستند و با اهداف اصلی این سوره یعنی طرح گفتمان توحید و معاد همردیف شده اند. همچنین «اقتضای حال و مقام » -که در نظریه بافت شناسی معاصر به بافت موقعیت متن اشتهار دارد- با مقوله وصل و فصل مورد نظر جرجانی همسان است.