ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
۹۶۱.

بازخوانی و تحلیل نشانه های نمادین در روایت «نبرد بودا با مارا» در متون بودایی با تأکید بر مکتب تراوادا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بودیسم مارا اهریمن بودا رمزشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۹۰
سویه های استعاری و نمادین روایت «رویایی بودا با مارا»، در متون بودایی و انباشتگی این روایت از سمبل ها و استعاره های عرفانی اسطوره ای، توان مایگی تفسیری و وجه پویایی این روایت را برای مخاطبان در سطوح مختلف فراهم ساخته است. در این روایت، نبرد نمادین بودا با مارا به مثابه یک پارادایم سلوکی، رهیافت ها و راه کارهای الهام بخش و مفیدی را فرا روی سالک بودایی در وصول به نقطه بودهی (روشن شدگی و بیداری روحانی) قرار می دهد. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی، و با تبیین نمادشناسانه این روایت، ضمن توصیف ویژگی های مارا به عنوان سد راه سلوک انسان بودایی، به واکاوی ابعاد قطب خیر و شرّ در وجود انسان در سنّت تراوادا پرداخته و برخی از نشانه های نمادین مهم را در این روایت اساطیری تجزیه و تحلیل کرده است. بررسی ها نشان می دهد که روایت نبرد بودا با مارا در متون بودایی با بهره گیری از زبان استعاره، چالش های بنیادین معنوی انسان بودایی را در ساحتی فراتر از زندگی شخصی بودا نشان داده و با بسط یک گفتمان اخلاقی سلوکی اسطوره محور، جدال پیوسته آدمی با اهریمن نفس، و روند دیالکتیکی این ستیز را در غلبه انسان بودایی بر تمامی وسوسه های قطب شرّ و وصول به غایت قصوای «نیروانا» بازنمایی می-کند.
۹۶۲.

The Novel in Contemporary Iran: A Sociological Reading of Selected Contemporary Persian Novels(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Persian Novel periodization modernity socio-political context of Iran Translation

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۷۲
In this article, the status of the Persian novel has been investigated via an interdisciplinary approach during the last hundred years. The research starts with the emergence of the Persian novel and continues up to the 2010s/1390s A.H., and it looks into the selected novels from a sociological outlook, i.e., studying literature within its social, cultural, political and historical context. The introduction of modernism into the Iranian society paved the way for the advent of this newly emerging type of literature in Persian literary tradition. Moreover, changes in the political and social structure of the Iranian society led to the establishment and the formation of various periods in the history of the Persian novel. Besides, communication with the modern world and accordingly familiarity with modern world literature through translation had also a considerable role in this process of transformation. To support the claims made in this research, examples will be presented from different novels written during the aforementioned period.
۹۶۳.

مسئولیت در برابر غیر و کنترل بدن در گلستان سعدی بر اساس نظریه لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئولیت در برابر غیر کنترل بدن گلستان سعدی بیان هنری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
یکی از بنیان های فکری لویناس، مسئولیت پذیری تقارن ناپذیر در برابر «دیگری» است که در آن پاسداشت «دیگری» و تعهد نسبت به او، به «من» ارزش و هویّت می بخشد. از دید لویناس شرط امکان اخلاق، مواجهه با دیگری است که در یک فرایند بدنی شکل می گیرد. هدف پژوهش حاضر تحلیل و بررسی مسئولیت در برابر غیر در گلستان سعدی است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای هشت حکایت از گلستان سعدی تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که توجه به غیریت و دیگربودگی در گلستان سعدی از سه جنبه مورد توجه است: 1. باعث شکل گیری گفتمان های اخلاقی شده است که هدف آن ها طرد رذایل اخلاقی و برجسته نمودن فضایل به نفع غیر است. 2. از آنجایی که توجه به غیریت، نیازمند پذیرش برخی محدودیت هاست، بنابراین این مسئله زمینه ساز کنترل بدن و مراقبت از نفس به نفع دیگری بوده، طوری که از گرو همین مسئله، بحث انضباط اخلاقی در گلستان سعدی نمودی فراگیر پیدا کرده است. 3. در گفتمان اخلاقی گلستان سعدی، مسئولیت در برابر غیر، علاوه بر کنترل بدن، با کنترل زبان، یعنی پرهیز از امر و خطاب به شیوه کتب اخلاقی همراه است و از ظرافتهای بیان هنری با مشخصه هایی نظیرگفت وگوی دو گفتمان اخلاقیِ متضاد و موقعیت های متناقض، رفتارهای بدنمند و نمایشی، زبان در حال «گفتن» به عنوان فرایندی زنده و پویا و مجازات بهنجارساز با شگردهای شوخی و انتقاد پردازش شده است؛ در واقع تلاش در جهت طرد رذیلت های اخلاقی و آراسته شدن به فضیلت ها با نگاهی هنری دنبال شده است.
۹۶۴.

Persian Lexicography in Anatolia (Asia Minor)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Lexicography Persian and Turkish Dictionaries Anatolia (Asia Minor) Tanzimat Period Ottman Territory

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۴۰
Persian lexicography in Anatolia or Asia Minor is a part of prominent linguistic activities that began in the sixth and seventh lunar centuries. According to historical documents, during the Ottoman period, the Persian language was profoundly noticed by Turkish people. It was considered one of the three languages (alsane-ye salase) ​​of the world of science (Turkish-Persian-Arabic) in that territory. The evidence of this claim is the large number of literary and educational works written in Persian in that territory. Among these works, dictionaries form a large group of works aimed at teaching the Persian language. Therefore, studying these dictionaries can help linguists find out language learning facts and know the status of the Persian language among the people of this land. In this article, the dictionaries containing the Persian words, either as the source or as the target language were looked for and reviewed. Most of the approximately 150 dictionaries gathered were in the form of manuscripts kept in Turkish and Iranian libraries. Out of this number, about 89% of the works were original contexts, and the rest were documents of previous studies. The results of this research have been presented statistically both in terms of the content regarding the language, form (prose or verse), purpose, and the subject and historical development. According to the findings, most dictionaries belong to the period of pre-Tanzimat, and the number of prose Persian-Turkish dictionaries was the maximum compared to other forms of dictionaries. Also, the maximum number of verse-formed dictionaries, mostly known as Tuhfe, was written during this period.
۹۶۵.

بررسی و تکمیل نظریه ارکان عروضی خانلری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عروض فارسی ارکان عروضی پرویز ناتل خانلری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۵۴
ارکان عروضی جایگاهی خاص در دانش عروض دارند و از همین رو عروضیان همواره به تقطیع و نام گذاری آنها توجه ویژه ای نشان داده اند. پرویز ناتل خانلری یکی از نخستین کسانی است که در عروض جدید فارسی به مبحث ارکان پرداخت. خانلری ده رکن را که شامل چهار رکن دو هجایی و شش رکن سه هجایی است برای توصیف وزن شعر فارسی مطرح کرد. باوجود نوآوری فروان در این رهیافت جدید عروضی، برخی ضعف های آن سبب شد تا عروضیان اقبالی به آن نشان ندهند. در این تحقیق شیوه رکن بندی خانلری با رویکردی انتقادی ارزیابی و سعی شد از یک سو نقاط قدرت و ضعف آن مشخص شود و از سوی دیگر با اصلاح ضعف ها و تکمیل نظریه، بر کارایی این شیوه افزوده شود. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که شیوه رکن بندی خانلری با تکمیل و اصلاح، توانایی توصیف وزن شعر فارسی را دارد و می تواند با فرارفتن از نگاه مرسوم و شکستن هنجارهای ذهنی، درکی متفاوت از ماهیت اوزان عروضی ایجاد کند و در آسان سازی آموزش عروض و ژرفادادن به آن مفید باشد. در این مقاله برای نخستین بار ارکان خانلری در عمل به کارگرفته شد و این موارد برای تکمیل نظریه خانلری پیشنهاد شد: منظم کردن تقطیع براساس تکرار و تناوب و پرهیز از اوزان مختلف الارکان؛ نشان دادن تکرارها و تناوب های بزرگ تر از سه هجا؛ اضافه کردن یک رکن به شش رکن سه هجایی خانلری و بهره گیری از رکن ناقص یک هجایی و تبیین نام گذاری ارکان ناقص. 
۹۶۶.

هارمونی وزن و عاطفه در قصاید انوری ابیوردی (با نگاهی گذرا به اشعار استاد وی، ابوالفرج رونی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هارمونی وزن عاطفه قصاید انوری ابوالفرج رونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۶۱
هارمونی در این مقاله با اندکی تسامح به معنای کلی سازش، هماهنگی و وحدت به کار می رود. موسیقی یکی از عناصر سازنده در شکل گیری و ساختار شعر است که کلام را برجسته می کند و رابطه ای تنگاتنگ و نزدیک با عاطفه و اغراض شاعر دارد. شاعر با گزینش موسیقی بیرونی متناسب با معنا یا همان وزن به عنوان یکی از شاخه های موسیقی ، تأثیر و ارزش هنری و ادبی شعر خود را افزایش می دهد و این امر به انتقال معنا و مفهوم و عاطفه نهفته در شعر به عنوان ژرف ساخت اثر باعث انسجام معنوی و همچنین هماهنگی آوایی در ترکیب با سایر عوامل موسیقی ساز خواهد شد. هدف این پژوهش بررسی کیفیت و کمیت انواع بحرها و اوزانشان و به طور خاص تحلیل میزان هماهنگی آنها با عاطفه و زبان دل و احساس انوری در کل قصاید می باشد که با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. در قصاید بررسی شده انوری، 9بحر و 37 وزن عروضی به کاررفته است که از این میان به ترتیب بحرهای رمل، خفیف، هزج، مضارع و مجتث و وزن های رمل مثمن مقصور/ محذوف و خفیف مسدس مخبون مقصور/ محذوف از بسامد بالا و شایان توجهی برخوردار هستند. تنوع وزنی، همنشینی هجاهایی با کیفیت خاص، یعنی توجه به نوع هجاها در ساختار سخن، همانند هجاهای بلند و کشیده یا هجاهای کوتاه و متحرک و نیز استفاده کم از ضرورات و اختیارات شاعری، سبب تناسب بسیار خوب این عوامل با عواطف و احساسات او همچون تأمل و درنگ، غم و اندوه و هیجان و نشاط شده است. توجه به این موارد و رعایت آنها، بروزعاطفه در هر دو جنبه فردی و نیز اجتماعی  را در قصاید انوری باعث شده است، امری که شعر او را از سایه تقلید و مدحِ محض بیرون کشیده و حتی از اقتدا به شاعری پیش رو در تغییر سبک چون ابوالفرج رونی که انوری خود را شاگرد وی می داند، دور و مستقل کرده است؛ زیرا افق فکری ابوالفرج فقط در حوزه مدح و کسب منفعت شخصی مجال ظهور و بروز پیدا می کند؛ اما انوری نسبت به مسائل و اتفاقات جامعه بی توجه نیست و بین وزن و عاطفه ارتباط و تناسب برقرار کرده و در این باره به استاد خود اقتدا ننموده است.
۹۶۷.

بررسی کارکرد هجو در اندیشه کمال الدین اسماعیل اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیزه ها خلاق المعانی کمال الدین اسماعیل وجاهت هنری هجو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۴۱
تحقیق پیش رو می کوشد تا کارکردهای صنعت هجو را با انگیزه ها و دلایل مختلف آن در اندیشه ی کمال الدین اسماعیل اصفهانی بررسی و تحلیل کند. شیوه ی کار منبع پژوهی است که پس از تدوین یافته ها به تحلیل داده ها پرداخته ایم. از مهم ترین دلایل و انگیزه های کمال الدین به سروده های هجوی، عوامل اجتماعی، مسکنت و فقر، طماعی و گدامنشی، حرص و آز، تعلل ممدوح در اعطای صله، بخل و امساک منعمان، درخواست و تقاضا، محرومیت شاعر از کسب معیشت و رسیدن به مال و منال بوده است. رعایت نکردن عفت کلام در بسیاری از سروده های کمال الدین اسماعیل از یک طرف و عوامل سیاسی و اجتماعی زمان شاعر ازطرف دیگر باعث شده که وی از شگردهای هنری و بلاغی نهایت بهره را ببرد. کمال الدین با استفاده از وجاهت ادبی مانند موسیقی کناری، کنایه و تعریض، تهکم، افتنان، و ذم شبیه به مدح، غیرمستقیم و پنهان مهجویان خود را هجو کرده است. وی توانسته با بهره از این شگردها از زشتی و رکاکتی که مختص سخنان هجوگونه است، بکاهد و بر ارزش ادبی و هنری سروده های خود بیفزاید. وی با استفاده از این شیوه، سخنان و تصاویر بکر و نو آفریده که حکایت از نازک خیالی و خلاق المعانی بودن شاعر دارد. ازلحاظ فکری هجویات کمال الدین بازنمود اوضاع فرهنگی و اجتماعی مردم و اخلاق حاکم بر جامعه است.    
۹۶۸.

بررسی و تحلیل وجه جمله در بخش اول و دوم تذکرة الاولیای عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تذکرهالاولیا وجه جمله سبک نویسنده تحلیل گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۵۰
وجه مقوله ای نحوی است که نگرش گوینده را درباره موضوع سخن نشان می دهد. در این مقاله شرح حال دو عارف از بخش اول (جنید بغدادی و بایزید بسطامی) و دو عارف از بخش دوم (ابوالحسن خرقانی و ابوسعید ابوالخیر) از کتاب تذکرهالاولیا از منظر وجهی بررسی شده است. ابتدا وجه در دو دسته کلی وجه خبری و غیرخبری بسامدگیری، بررسی و تحلیل شده است. به طورکلی، بسامد وجوه غیرخبری در هر چهار بخش تفاوت معناداری ندارد و این موضوع را می توان ازلحاظِ سبک نثر تصوف و نیت گوینده و مؤلف تحلیل کرد. در بخش بعد، از میان وجوه غیرخبری بسامد وجه های امری، پرسشی و شرطی بررسی و مقایسه شده است. از این نظر بین دو عارف بخش اول و دو عارف بخش دوم تفاوت های معناداری وجود دارد. همچنین، دو عارف بخش اول ازلحاظِ به کارگیری انواع وجه شباهت تام دارند و دو عارف بخش دوم علاوه بر تفاوت با بخش اول، با یکدیگر نیز متفاوت اند و می توان آنها را ازنظرِ گفتمانی و سبک شناسانه تحلیل کرد. از منظر گفتمانی، در بخش دوم در مقایسه با بخش اول قدرت بیشتری جریان دارد. در بخش ذکر ابوسعید بیشترین میزان قدرت گوینده و نویسنده در مقایسه با مخاطب دیده می شود. بخش های ذکر ابوالحسن، جنید و بایزید در رتبه های بعدی قرار می گیرند. ازنظرِ سبکی نیز تفاوت های موجود در قسمت های بررسی شده و دیگر مؤلفه های جانبی بررسی شده نشان دهنده سبک متفاوت بخش اول و دوم تذکره است و گمان الحاقی بودن بخش دوم تذکره را تقویت می کند.
۹۶۹.

زمان رستگاری در آخرالزمانی های سنگی بر گوری و شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان تقویمی آخرالزمان گرایی اعتراف سنگی بر گوری شازده احتجاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۶۴
«رستگاری» همواره دغدغه آشکار و پنهان آثار ادبی بوده است که گاه از آن به پایان خوش تعبیر شده و گاه در هیئت حیات پس از مرگ بیرون آمده است. پیگیری این مفاهیم در دو اثر سنگی بر گوری و شازده احتجاب نشان دهنده تفکیک دو مفهوم «پایان زمان» به مثابه آخرالزمان گرایی منفعل و «زمان پایان» به منزله آخرالزمان گرایی فعال است. دو رمان در میدانی سرشار از تنش میان این دو زمان شکل گرفته اند. در شازده احتجاب زمان دایره ای و تجدیدپذیر امید را در دل شخصیت اصلی می پرورد؛ حال آنکه نهایتاً جبر زمان تقویمی است که در هیئت مرگ رؤیاهای او را بر باد می دهد. در سنگی بر گوری راوی اقتدار زمان خطی را می پذیرد، اما در پی مقابله با آن به میانجی نوعی زمان دایره ای یا زمان کیفی نیست؛ بلکه رهایی و سعادت را در ایجاد رخنه در زمان خطی بازمی جوید؛ این رخنه در تمنای فرزندآوری تجلی می یابد.
۹۷۰.

از قافیه تا نحو حماسی در شاهنامه بر پایه قافیه های «نام» و «کام»

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قافیه شاهنامه فردوسی الگو نحو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۳۶
شاهنامه فردوسی، یکی از برجسته ترین شاهکارهای ادب فارسی است که نگاه پژوهشگران زیادی را در حوزه های مختلف به خود جلب کرده است. شاهنامه به سبب وجوه مختلف ادبی، زبانی و بلاغیِ آن همواره فراتر از یک متن منظوم و متن های مشابه خود در همین قالب می باشد و زبان حماسی این اثر و استفاده از الگوهای مشترک نحوی در ابیات آن از مهم ترین مؤلفه های این تمایز و برجستگی محسوب می شود. جایگاه منحصربه فرد قافیه در مصراع و بیت، چه از نظر موسیقیایی و چه از جهت سبک شناسی، بررسی و تحلیل آن را در تاریخ تحولات گوناگون شعر فارسی نه تنها توجیه می کند، بلکه ضروری می نماید. با بررسی این عنصر بسیار اثرگذار در بیت، می توان به نتایج ارزشمندی در تحلیل ابیات و شیوه بیت سازی فردوسی در شاهنامه دست یافت. در تمام تحقیقاتی که در خصوص قافیه صورت پذیرفته، یکی از نکاتی که هرگز به آن توجه نشده است، این موضوع است که آیا قافیه می تواند بر الگوی نحوی بیت تأثیر عمیقی بگذارد؟ با توجه به اینکه بیت سازی فردوسی در شاهنامه بر مبنای الگوهای دستوری مشخصی صورت گرفته است، به نظر می رسد که این الگوها شیوه بیت سازی او را در این اثر معین می کند. در پژوهش پیش رو کوشیده شده است تا با بررسی و دسته بندی ابیاتی با قافیه «نام و کام» در پنج منظر معنایی، که اساس تقسیم بندی آنها بر مبنای نقش های دستوری مختلفی است که در بیت آمده، به الگوهای نحوی مشترک این ابیات دست پیدا کنیم. نتایج به دست آمده از این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده است، نشان می دهد که می توان با تقسیم بندی قافیه ها و با توجه به نقش نحوی آنها به درک درست تری نسبت به تأثیر قافیه بر نحو جمله داشت.
۹۷۱.

افشانش معنا در دو داستان «بر دار کردن حسنک وزیر» و «وضع اریارق و غازی» به روایت بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ بیهقی حسنک وزیر اریارق و غازی دریدا غیاب معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۰
از جمله دیدگاه هایی که در باب تاریخ بیهقی مطرح است، اعتقاد به تاریخی بودن این اثر و برجسته بودن جنبه تاریخی آن است. بر اساس این دیدگاه جنبه های ادبی تاریخ بیهقی نادیده گرفته می شود از آن جهت که هدف و ملاک نویسنده را روایت تاریخ دانسته اند. از آنجا که بیهقی در روایت خود از تاریخ به گزینش دست می زند و همه حوادث و رویدادها را روایت نمی کند، در واقع می توان گفت ایدئولوژی و نگاه خاص بیهقی نیز در اثر او تأثیر گذاشته است. در این راستا امکان معناهای متعدد در جملات بیهقی و آنچه از روایت او حذف شده است، مطرح می شود. نگارندگان با تأکید بر دو عنصر گزینش در مکالمه و گزینش در توصیف امکانات غیاب معنا را در «بر دار کردن حسنک وزیر» و «وضع اریارق و غازی» از تاریخ بیهقی با روش تحلیلی- توصیفی بررسی کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که بیهقی با به کارگیری تمهیداتی چون گزینش در مکالمات میان افراد، تأکید بر جنبه های نحوی، توصیف ویژگی های اشخاص و بیان عواطف در روایت خود، امکان برداشت های متعدد و کامل ناپذیر بودن معناها را ایجاد می کند.
۹۷۲.

بررسی تطبیقی موبی دیک و رنگ آتش نیمروزی با تکیّه بر تئوری تنوع انتقام ویل رایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موبی دیک رنگ آتش نیمروزی نظریه تنوع انتقام ویل رایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۱۹
مطالعه حاضر به بررسی تطبیقی مفهوم انتقام بر پایه شخصیّت ها، درون مایه و محتوا در رمان موبی دیک، اثر هرمان ملویل، نویسنده آمریکایی قرن نوزدهم و داستان کوتاه رنگ آتش نیمروزی، اثر شهریار مندنی پور، نویسنده معاصر ایرانی می پردازد. این مقاله به مقایسه مفهوم انتقام در فرهنگ شرق و غرب در آثار یادشده، بپردازد. در تحقیق حاضر به بررسی نوع و قالب ادبی هرکدام از آثار پرداخته شده است. در مرحله بعد با روش کیفی به بررسی انتقام بر پایه شخصیّت ها، درون مایه و پیرنگ برحسب تنوع انتقام ویل رایت پرداخته شده است و در نهایت شباهت ها و تفاوت های دو اثر با توجّه به فرهنگ غرب و شرق، مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. نتیجه این تحلیل ها نشان می دهد که شخصیت های دو اثر از لحاظ مفهوم انتقام در ادبیّات قابل تطبیق هستند؛ ولی در دو فرهنگ متفاوت چندان تطبیق پذیر نیستند چرا که در فرهنگ ایرانی - اسلامی، تأکید بر عفو و گذشت برجسته و ریشه دار است
۹۷۳.

ارزیابی و نقد جامعه شناسانه بازنمایی هویت زنانه در رمان های محمد حجازی (هما، زیبا، پریچهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی زنان رمان گفتمان جنسیتی هویت های زنانگی تریولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۳۲۳
ضمن آنکه کیفیت زندگی زنان و مقام و منزلت آنان می تواند یکی از نشانه ها و ضوابط برجسته ویژگی هایِ فرهنگی و تمدنی آن جامعه باشد، در بیشتر جوامع و به خصوص جوامع مردسالار، شاهد نوعی برزخی، بلاتکلیفی و «جاماندگیِ» زنان بین برخوداری از فرصت های عینی و مواجهه با محدودیت های انگاره ای و ایماژی هستیم. از آن جایی که ژانر رمان یکی از مهم ترین خاستگاه هایی است که به صورت غیر مستقیم نمود و نمادهای این وضعیت را بازتاب می دهد، مطالعه حاضر با منظری جامعه شناختی و با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی، نحوه بازنمایی زنان و پیش فرض های غالب اما ضمنی را در رمان های منتخب دوره پهلوی اول (سه گانه محمد حجازی) واکاوی می کند. تحلیل داده ها به شیوه تماتیک، واحد تحلیل «جمله» و تطبیق و بهره گیری از پیشینه تحقیق، شیوه اعتباریابی پژوهش حاضر بوده است. نتایج این مطالعه نشان داد که زنان داستان های حجازی حولِ دالِ برتر و سه گانه دین سنت مدرنیته، در دسته بندی هایِ دوگانه و سه گانه، بازنمایی می شوند و برخلاف انگاره ذهنیِ ِ رایجِ «زنِ تحت ستم»، از کلی گویی و انتسابِ فقط یک صفت، نقش، کارویژه و روایت واحد برای همه زنان، صرف نظر شده است. براین اساس ما در متون شاهد نوعی پای بندی به الگوهایِ گفتمانیِ هم این و هم آن گرا، فازی گونه و میانه رو مابین دین و تجدد، اُبژگی و سوژگی هستیم که گاهی نیز به «تخاصم گفتمانی» منجر شده است.
۹۷۴.

بررسی تحلیلی و تطبیقی روایت عاشورا در تاریخ طبری و تاریخ بلعمی بر اساس نظریه فزون متنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاریخ طبری بلعمی عاشورا فزون متنیت ترجمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۲۳۰
تاریخ الامم و الملوک» یا تاریخ الرّسل و الملوک» نام کتابی است که محمّد بن جریر طبری در تاریخ جهان از آغاز خلقت تا پایان سال 302 هجری قمری به رشته تحریر درآورده است. از ابوعلی محمّد بلعمی کتابی به دست ما رسیده است که با نام «تاریخ نامه طبری» یا «تاریخ بلعمی» شناخته می شود. باور پژوهشگران بر آن است که بلعمی کتاب طبری را به فارسی برگردان کرده و مطالبی از آن کاسته و بخشی هایی را نیز برافزوده است. در پژوهش حاضر، روایت طبری و بلعمی از رویدادهای روز عاشورای سال 61 هجری قمری، تجزیه، مقایسه و تحلیل شده است. این پژوهش با تکیه بر نظریه فزون متنیّت ژرار ژنت انجام شده است. بر اساس این نظریه، همه متون از متون پیش از خویش برگرفته شده اند. متن آغازین، «پیش متن» و متن پسین، «بیش متن» نامیده می شود. در جریان برگرفتگی بیش متن از پیش متن، تغییراتی حاصل می شود که «گشتار» نام دارد. بر اساس نتایج این پژوهش، روایت بلعمی از روز عاشورا نمی تواند ترجمه ای از روایت طبری باشد. اعمال انواع گشتار کمّی مهم ترین عامل دگرگونی روایت بلعمی نسبت به روایت طبری بوده است.
۹۷۵.

تحلیل نظام ریسک پذیری حکایت «سفرِ هندوستان و ضلالتِ بت پرستان» بوستان بر پایه نظریّه گفتمان خیزابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محافظه کاری خطرپذیری گفتمان خیزابی بوستان سفرِ هندوستان و ضلالتِ بت پرستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۵۵
گفتمان خیزابی مبتنی بر نظامی رخدادی شکل می گیرد و زمینه تکثیر گفتمانی را فراهم می کند. درنتیجه با وضعیت هایی سیال، باز و جهشی روبه رو می شویم که دامنه حضور کنشگر را وسعت می بخشد و حضوری را برای کنشگر رقم می زند که دیگر در کنترل او نیست. نظام های گفتمانی به دو نوع کلی تقسیم می شوند: محافظه کاری و خطرپذیری. محافظه کاری برپایه تطبیق و خطرپذیری برپایه تصادف شکل می گیرد. گفتمان خیزابی نیز برآیند نظام خطرپذیری است که با ایجاد فرایند گسست، به شکل دهی معناهایی رخدادی و نامنتظر می انجامد. در این پژوهش، حکایت «سفر هندوستان و ضلالت بُت پرستان» بوستان سعدی از منظر نظریه گفتمان خیزابی بررسی خواهد شد و نوع تعامل و بده بستان های میان دو نظام محافظه کاری و خطرپذیری و شرایط و بایسته های این دو نظام تحلیل می شود. درواقع، مسئله اصلی پژوهشِ پیشِ روی این است که در این حکایت، نظام گفتمانی تطبیق و خطر در شرایط گذار و در قالب چرخش گفتمانی چگونه و برپایه کدام معیارها بازنمود می یابد. همچنین شیوه رویارویی این نظام ها با یکدیگر چگونه است و گفتمان خیزابی چگونه تبیین می شود. بررسی حکایت منظور نشان می دهد گفته پرداز پیوسته فضای گفتمان را در وضعیتی چالشی قرار می دهد؛ به گونه ای که نظام های محافظه کاری و خطرپذیری به موازات هم و در یک فضای رقابتی روایت را به پیش می برند. کنشگر نیز با توجه به موقعیت نشانه ای که در آن قرار می گیرد در این فضای رقابتی مشارکت می کند و سرانجام با کنش قتل، فضایی رخدادی را رقم می زند که سبب شکل گیری خطرپذیری و تحقق گفتمان خیزابی می شود.
۹۷۶.

ریشه یابی ماجرای خیاط یهودی و گوژپشت در داستان های هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان های هزارویک شب نسل یهودی هارون الرشید طسوجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۲۲۶
یکی از بخش های داستان های هزارویک شب، ماجرای «خیاط یهودی و گوژپشت» است. در این بخش چنین نقل شده، که فردی یهودی از اینکه ناخواسته موجب مرگ یک گوژپشت شده، نگران شده و ترسیده است که اگر مسلمانان از کار او مطلع شوند، «نسل یهود را از زمین بردارند». در این فراز می توان به گونه ای «خشونت» را مشاهده کرد. این نوشتار در رویکردی تطبیقی، به دنبال ریشه یابی این عبارت، نسخه ها و ترجمه های متعدد داستان های هزارویک شب را تورق کرده و به این نتیجه رسیده که جمله مزبور در ریشه فارسی آن قبل از ترجمه به عربی وجود نداشته و هنگام برگردان مجدد آن از عربی به فارسی، به آن افزوده شده است. زمانی که نسخه داستان های هزارویک شب در تسلط عرب بوده و هارون الرشید در آن تصرفاتی انجام داد، این جمله نیز دیر یا زود به آن افزوده شده است؛ یعنی در نسخه اصلی آن، چنین جمله ای وجود نداشته است.
۹۷۷.

بررسی تطبیقی واژه «گاو» در زبان های چینی و فارسی از نظر معناشناسی و کاربردشناسی

کلیدواژه‌ها: گاو تحلیل تطبیقی بار معنایی معناشناسی کاربردشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۴۷
زبان اهمیت بسزایی در انتقال فرهنگ و واژگان دارد؛ همچنین زبان به عنوان یکی از مهم ترین عناصر، نقش اساسی و فعالی در حفظ و انتقال میراث تاریخی و فرهنگی یک ملت دارد. این مقاله مبتنی بر تجربه گرایی و عقل گرایی دوگرایش متضاد در معناشناسی و با استفاده از روش تطبیقی و توصیفی، واژه «گاو» را به عنوان موضوع تحقیق خود قرار داده است و با کاوش در چهارده فرهنگ لغت به مقایسه نظام معنایی «گاو» در زبان های فارسی و چینی به شباهت ها و تفاوت های این واژه از جنبه های کاربردشناسی و معناشناسی (کنایه، استعاره) در ادبیات دو زبان می پردازد. پژوهش ها نشان می دهد که کلمه «گاو» در فارسی بار معنایی منفی و تحقیرآمیزی دارد و بیشتر برای استعاره در مورد افراد احمق، ناآگاه از آداب معاشرت و ترسو به کار می رود؛ درحالی که در زبان چینی، واژه گاو استعاره ای از افراد قدرتمند، سخت کوش، لجباز لاف زن و خودخواه است. گاو در زبان چینی باستان نماد مقام و منزلت و در فارسی باستان نماد باروری می باشد؛ زیرا گاو از مفیدترین حیوان ها به شمار.
۹۷۸.

بازخوانی داستان «پیک نیک» ابوتراب خسروی در پرتو نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی در سطح فرانقش اندیشگانی

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی نقش گرا فرانقش اندیشگانی فرایند فعل ابوتراب خسروی داستان «پیک نیک»

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۳۰۱
نظریه زبان شناسی نقش گرای هلیدی، زبان و ساختار آن را در راستای معنای متن می کاود و نشان می دهد که چگونه بافت و معنا، زبان خاص متنی را سامان می دهند. این نظریه رابطه میان زبان، معنا، اجتماع، و فرهنگ را در ساحت فرانقش های اندیشگانی، بینافردی، و متنی آشکار می سازد. بررسی و تحلیل متن ادبی از منظر هر یک از این ساحت ها به تفسیر عینی و علمی متن می انجامد. در این پژوهش داستان«پیک نیک»  از کتاب ویران ابوتراب خسروی بر اساس فرانقش اندیشگانی بازخوانی شده، و چگونگی ذهنیت روایی نویسنده و گفتمان پست مدرنیستی حاکم بر داستان از طریق زبان و در ساحت ساخت گذرایی بندها که نمود عینی آن در فرایندهای فعل، مشارکان فرایند، و عناصر حاشیه ای ظاهر می شود، بازنمایی شده است. آنچه از تجزیه زبان شناختی متن و داده های آماری پژوهش به دست آمد، همسو با نظام معناشناختی متن و ساحت وجودشناختی و پست مدرنیستی روایت بود. بسامد بالای دو عنصر حاشیه ای زمان و مکان بر اساس نظریه کرونوتوپ باختین تحلیل گردید و نشان داده شد که این عناصر حاشیه ای که پیوستار زمانی مکانی روایت را شکل داده اند، چگونه نظام مفهومی و معناشناختی روایت را چارچوب بندی کرده اند. چگونگی تجربه راوی از واقعیت و دنیای پیرامونی او از طریق فرایندهای فعل و ساخت گذرایی نیز بازنمایی شد.
۹۷۹.

بررسی تطبیقی کهن الگوی آنیما در اشعار محمود درویش و فریدون مشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی شعر محمود درویش فریدون مشیری کهن الگو آنیما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۸۰
بنابر دیدگاه یونگ، روان شناس سوئیسی، ضمیر ناخودآگاه بشر یک سویه جمعی دارد که آکنده از کهن الگوهای موروثی از نیاکان اوست. این میراث می توانند بر افکار و احساسات بشر تأثیر بگذارند. یکی از آن کهن الگوها آنیما نام دارد که به شخصیت زن پنهان در وجود هر مردی اطلاق می شود. در آثاری که برآمده از احساسات مردانه هستند، به ویژه آثاری که مضمونی عاشقانه دارند، بهتر می توان ردّ پای آنیما را دید؛ زیرا در این آثار، زنِ درون مرد، مجال یافته تا خود را به مرحله ظهور و بروز رساند. نوشتار پیش رو با روش تحلیلی - تطبیقی و با رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی که شباهت آثار ادبی را ناشی از مشترکات روان همه انسان ها می داند، به بررسی موشکافانه این کهن الگو در اشعار عاشقانه دو شاعر عشق پرداز معاصر، یعنی محمود درویش و فریدون مشیری می پردازد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که می توان از آنیما به عنوان مبنای مشترک در تطبیق اشعار دو شاعر استفاده کرد؛ زیرا با اینکه آن ها از دو فرهنگ و نژاد مختلف هستند؛ امّا به طور مشترک، بسیاری از کارکردها و فرافکنی های مثبت و منفی آنیما را به کار برده اند. وقتی احساس غم، ترس، پوچی و مرگ دارند، در سیطره آنیمای منفی قرار دارند و آنگاه که همسر ِدل و بانوی رؤیاهای خویش را سراپا همه خوبی و زیبایی می نامند و در آرزوی وصال او هستند، تحت سلطه آنیمای مثبت خویش هستند.
۹۸۰.

به دستش یکی تند سارنج بود (ابهام زدایی از رزم افزاری ناشناخته)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رزم افزار زرین قبانامه سارنج ادب پهلوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۲۱۸
در منابع کهنِ سلاح شناسی و نیز متون تاریخی و پهلوانی، گاهی از رزم افزارهایی نام برده شده است که امروزه برای پژوهشگران و محققان ادبِ حماسی و پهلوانی، ناآشنا و غریب می نماید. یکی از این رزم افزارها، « سارنج » نام دارد که ظاهراً برای نخستین بار در منظومه زرّین قبانامه –که از منظومه های بلندِ پهلوانیِ عهد صفوی است- از آن یاد شده است و مصححِ فاضلِ آن، اظهار داشته اند که این واژه را در فرهنگ ها و متون نیافته اند و فعلاً منحصر به یگانه کاربردِ آن در زرّین قبانامه است. نگارنده این جستار، با پژوهش در متون پهلوانی، تاریخی و قصه های بلندِ عامیانه ماجراجویانه، علاوه بر یافتنِ نمونه هایی دیگر از سارنج ، و توصیفِ شکل و ساختارِ ظاهری این رزم افزار و نحوه به کارگیریِ آن توسط طبقه و گروهی خاص از پهلوانان و جنگجویان، به این نتیجه رسیده است که واژه سارنج برای نخستین بار، در ریختی کهن تر و اصیل تر، در قرن ششم و هفتم استفاده می شده است و پس از آن، در زنجیره ای دَرهم و پیچیده از تصاحیف و تغییرات، به سارنج مبدّل گردیده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان