
مقالات
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی فرهنگی آن بخشی از دیپلماسی است که پیگیر توسعه مناسبات بین المللی و بین الدولی از دریچه فرهنگ، هنر و مؤلفه های تمدن ساز است. جمهوری اسلامی ایران با دارا بودن مؤلفه های فرهنگی، تمدنی، دینی و اشتراکات فراوان قادر به نقش آفرینی فعال تر در حوزه دیپلماسی فرهنگی در هند است. در این پژوهش کاربردی سعی می شود با استفاده از مهم ترین آثار و منابع کتابخانه ای دردسترس به روش توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش باشد که مؤلفه های کاربردی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در هند کدام است؟ فرضیه این پژوهش عبارت از این است که مؤلفه های دینی-ارزشی، فرهنگی-هنری و تمدنی-هنجاری می تواند با توجه به روابط فرهنگی و تمدنی چندهزارساله، وجود جامعه گسترده مسلمان، حضور هشتصدساله زبان و ادبیات فارسی و شخصیت های فرهنگی و ادبی مشترک، به ارتقای قدرت نرم و دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران کمک شایانی کنند؛ بنابراین پژوهش حاضر از منظر نظریه سازه انگاری به تحلیل موضوع خواهد پرداخت.
بررسی تصویرسازی کلیله و دمنه در دوره ایلخانی با تصویرسازی دوره معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب کلیله و دمنه به سبب پندآموزبودن برای کودکان، نوجوانان و حتی بزرگ سالان همیشه دارای جذابیت بوده و از زمان قدیم مورد توجه تصویرسازان قرار گرفته است و چون در دوره معاصر تأثیرپذیری از آثار نگارگری در بسیاری از کارهای تصویرسازی دیده می شود، این پژوهش به دنبال پاسخ به سؤالی بوده که در اینجا طرح می شود: آیا تصویرگران معاصر در مصورکردن موضوعات کلیله و دمنه از نمونه های آثار نگارگری قدیم بهره گرفته اند؟ این تحقیق به روش کتابخانه ای و باتکیه بر آثار موجود و دردسترس انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد در عصر حاضر با توجه به اینکه در جامعه مخاطبان، کودکان در گروه های سنی مختلف هستند و باوجود پیشرفت و تنوع در ابزارهای نقاشی و تصویرسازی و تکنیک های اجرایی و سبک های متفاوت، امروزه شاهد تصویرسازی های متنوعی برای کتب کودکان هستیم که به طبع، داستان های ادبی ایرانی ازجمله کلیله و دمنه از این قاعده مستثنی نبوده و این داستان ها در سبک ها و با تکنیک های مختلف به تصویر درآمده اند. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد مطالعه نمونه های انتخابی معاصر، بیانگر این است که آثار موجود تأثیرپذیری خاصی را از نگاره های دوره ایلخانی نداشته اند.
کیمیا سازِ فقر (برجسته ترین مضامین در اشعار واقف لاهوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شیخ نورالعین واقف لاهوری بَتالوی» از شعرای فارسی گوی قرن دوازدهم ه.ق سرزمین هندوستان است که سادگی شعر و اندیشه بلندش، روان را تازگی می بخشد. ناشناختگی واقف لاهوری، نگارندگان را بر آن داشت تا با هدف معرفی و شناساندن این شاعر پُرکار، اندیشه و مضامین شعری اش را با بهره گیری از شیوه تحلیلی و توصیفی به روش کتابخانه ای مورد واکاوی و تحلیل قرار دهند. از شعر واقف برمی آید که او با ساختارهای زبان و ادب فارسی آشناست؛ مضمون آفرینی هایی در شعر او مشاهده می شود که خاص خود اوست. دوری جُستن از درگاه شاهانِ زمانه سبب شده تا اندیشه اش استقلال داشته باشد. او با استادی تمام، مضامین عرفانی و عاشقانه را به هم گره زده و از قلندری و رندی سخن به میان آورده؛ در جای جای شعرش به ستایشِ هنجارها و نکوهشِ ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی می پردازد و با الهام گرفتن از اندیشه خیام، خوش باشی و غنیمت شمردن عمر را در شعرش وارد کرده است. او با مضمون آفرینی درباره جبر و اختیار و قضاوقدر، رگه هایی از حکمت و فلسفه را در شعرش نمایان ساخته است.
تکاپوی روسیه برای نفوذ اقتصادی در سیستان و مرزهای غربی هند در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میانه دوره قاجاریه، حضور روسیه در شرق و جنوب شرقی ایران افزایش یافت و آن کشور نفوذ اقتصادی را به مثابه راهبردی مؤثر برای دستیابی به هند درپیش گرفت. چگونگی چالش هایی که این سیاست ایجاد کرد و اثرات افزایش نفوذ روسیه در سیستان، مسئله ای است که شناخت دلایل آن می تواند راهبردهای آن دولت در کشورهای همسایه را مشخص کند. هدف این مقاله، تمرکز بر کنش اقتصادی روسیه در سیستان است و نویسندگان با رویکرد توصیفی-تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و اسنادی به این پرسش پاسخ می دهند که چه عواملی موجب افزایش حضور اقتصادی روسیه در سرحدات غربی هند و سیستان شد. چنین به نظر می رسد که افزون بر اهمیت راهبردی سیستان در رقابت های سیاسی و نظامی بین قدرت های استعماری در اواخر دوره قاجاریه، سیستان توانمندی اقتصادی بالقوه ای داشت که توجه قدرت های فرامنطقه ای را به مرزهای غربی شبه قاره هند جلب کرد. این تحقیق نشان می دهد که سیستان، هم از لحاظ تولیدات کشاورزی و هم به دلیل گذرگاه تجاری، جذابیت های اقتصادی داشت؛ لیکن آنچه این منطقه را به میدان رقابت روسیه و انگلیس تبدیل کرد، شرایط ویژه جهانی ای بود که از آن با عنوان «دوره صلح مسلح» نام برده می شود.
اندیشل سیاسی هند باستان؛ بررسی موردی مهابهاراتا، بهاگاوادگیتا، رامایانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا می توان از اندیشه سیاسی هند باستان براساس ادبیات اساطیری و حماسی آن سخن گفت؟ این پرسشی است که در مقاله حاضر، بدان پرداخته شده است. به منظور پاسخ به این پرسش، ابتدا بحثی در باب چیستی اندیشه سیاسی و چگونگی فهم آن ارائه شده است. در این تعریف، اندیشه سیاسی، نوعی از اندیشه ورزی معطوف به عمل سیاسی دانسته شده است که از دغدغه انسانی کردن سیاست ازطریق معنوی و مردمی کردن این قلمرو نشئت می گیرد. این اندیشه ورزی، پنج مرحله بحران شناسی، علت شناسی، دلالت آرمان شهری، دلالت هنجاری و دلالت انتقادی را طی می کند. بازخوانی ادبیات اساطیری حماسی هند باستان از این منظر نشان دهنده این واقعیت است که عمل سیاسی در هند باستان بعد از به افراط وتفریط کشیده شدن، به شکل گیری اندیشه سیاسی منتهی شده است. این اندیشه سیاسی نیز بعد از عبور از نظریه افراطی حاکم حکیم، به تعادل گراییده است و کامل ترین شکل خود را در قسمت نهایی ادبیات حماسی هند باستان به نمایش گذاشته است. فهم و از آن خود کردن این نظریه سیاسی می تواند به انسان مدرن در گذر از هرگونه بنیادگرایی و بنیادستیزی معرفتی و سیاسی کمک کند. روش تحقیق مقاله حاضر، تحلیل و توصیف سه اثر مهابهاراتا، بهاگاوادگیتا و رامایانا، با استفاده از ابزار کتابخانه ای است.
نگاهی به سیر مطالعات بودایی در غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات مربوط به دین بودا همراه با توجه غربیان به اندیشه های شرق و نیز پیداشدن علاقه به بررسی و فهم فرهنگ ها و عقاید بارز و پرطرف دار نزد مردم مشرق زمین به وجود آمد و این چیزی است که امروزه با اصطلاح شرق شناسی شناخته می شود. حال پرسش این است که آن بخش از شرق شناسی که به مطالعات دین بودا اختصاص یافته، چه سابقه و سیری داشته است؟ تحقیق پیش ِرو با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با به کارگیری ابزار کتابخانه ای، سیر پیدایش و دوره های مختلف این دانش به عنوان یک رشته آکادمیک در جهان را بررسی کرده است. براساس پژوهش حاضر، نخستین آشنایی ها با دین بودا به دوران باستان بازمی گردد؛ زمانی که مورّخانِ عمدتاً یونانی تبار در آثار خود به سرزمین هند و فرهنگ های رایج در آن اشاره کردند. تا اوایل قرن نوزدهم این مطالعات شکل آکادمیک و علمی نداشت؛ اما با تأسیس بنیادهای تحقیقاتی و ظهور محققان و مستشرقان برجسته، ماهیت این مطالعات تغییر کرد. کشف متن های فراوان و کهن از ادبیات سانسکریت و پالی موجب شد تا دین بودا نزد اروپاییان بهتر شناخته شود و به ترجمه متون آن اهتمام ورزند. همه این ها به رسمی و علمی تر شدن این مطالعات به شکل یک رشته آکادمیک مدد رساند.
مطالعه تطبیقی عناصر فرمی قالی طرح هزارگل گورکانیان هند و ناظم قشقایی فارس در راستای روابط میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر فرش، از عرصه های ظهور روابط میان فرهنگی در دوره صفوی و گورکانیان هند بوده است که طرح های هزارگل و ناظم، این روابط عمیق را به خوبی نشان می دهند. هدف پژوهش حاضر، شناخت و دستیابی به ویژگی های سبکی طرح هزارگل و ناظم در دو نمونه منتخب قالی های گورکانی و صفوی است که این مهم با شناسایی تفاوت ها و اشتراکات در عناصر فرمی (طرح، نقش، رنگ و ترکیب بندی) دو نمونه مربوط به دو پیکره مطالعاتی صورت پذیرفته است. در راستای این هدف، این پرسش اصلی مطرح می شود که تأثیر روابط میان فرهنگی در ساحت دو طرح ناظم ایران و هزارگل هند چگونه به بیانی مشترک در زمینه تمهیدات فرمی انجامیده است. دو نمونه انتخابی این پژوهش به روش هدفمند نمونه شاخص، انتخاب و به روش کیفی، تحلیل شده اند و داده های گردآوری شده اسنادی این پژوهش به روش تطبیقی-تحلیلی از نوع مجزاسازی بررسی شده اند. نتایج نشان می دهد که گونه های مختلف روابط میان فرهنگی در شکل گیری تشابهات فرمی فرش های دو منطقه، تأثیرات قابل توجهی داشته است و درضمن ویژگی های سبکی خاص هر منطقه وجه تمایز و تفاوت نقوش و طرح های قالی های مورد مطالعه است. به کارگیری نقوش مشابه، استفاده از رنگ های روناسی در متن و سرمه ای در زمینه حاشیه، از وجوه بارز اشتراکات هستند. باوجود وجوه اشتراک، افتراقات چشمگیری نیز مانند ظرافت نقوش، تنوع رنگی و خطوط دورگیری دیده می شود؛ درنتیجه ویژگی های سبکی متفاوت، دو فرهنگ فرش بافی متفاوت را به وجود آورده است.
نقد فرمالیستی مراثی فیضی دکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی به عنوان ابزاری برای سنجش جایگاه و ارزش آثار ادبی، در نوع فرمالیستی خویش حاصل تغییرات عمده قرن بیستم در رویکرد به این آثار است. این نوع نقد، متأثر از دیدگاه های مبتنی بر زبان شناسی، متون ادبی را بدون توجه به عوامل بیرونی ازلحاظ فرم و با تأکید بر گفتمان، حالت و گونه بررسی می کند. درواقع نقد فرمالیستی به دنبال تثبیت پژوهش علمی در ادبیات و تبدیل آن به دانشی مستقل با تکیه بر مؤلفه هایی چون قاعده افزایی و قاعده کاهی شکل می گیرد. در جستار حاضر، به روش تحلیل کیفی، ضمن خوانش مرثیه های فیضی دکنی برپایه مؤلفه های اصلی این نوع نقد، به این نکته عمده می رسیم که چگونه برونه زبان با تأثیرپذیری عناصر سازنده کلام از روش های قاعده افزایی، آشنایی زدایی شده و واژه ها و صامت ها و مصوت ها در نهایتِ انسجام و توازن هماهنگ با فضای عاطفی شعر پیش می روند و انحراف از قواعد حاکم بر زبان هنجار، تحت عنوان قاعده کاهی با به کارگیری صناعاتی چون تشبیه و استعاره و مجاز و کنایه و... در ژرف ساختی برپایه عواطف و احساسات، کارکردی ادبی به زبان می بخشد و در نهایتِ سازگاری فرم شعر، با عواطفِ مطرح شده باعث توفیق شاعر در القای عواطف و احساسات و خَلق مراثی عاطفی و احساسی دلنشین می شود.
پیوند آینده بینی و حماسه در روایت پردازی (بر اساس داستان خواب های ده گانه کیدشاه هندی از شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده بینی یکی از مهم ترین بخش های روایات ادبی کهن است که در گسترش پیرنگ، مضمون سازی و شخصیت پردازی حماسه، قصه کوتاه و بلند عام، رمانس های خاص و عام، افسانه ها و حکایات سنتی، نقش ویژه ای دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، خواب های کیدشاه هند در زمان فرمانروایی اسکندر به روایت شاهنامه بررسی و تحلیل شده است. حاصل کار نشان می دهد که خواب های کیدشاه و تعبیرهای مهران پرهیزکار از آن، ابزاری در پیوندسازی دو کلان روایت «پادشاهی دارا» و «پادشاهی اسکندر» در شاهنامه است؛ بنابراین، روایت پردازان با استفاده از پیرنگ سازی، شخصیت پردازی و مضمون سازی، روایت را وسیله ای برای موجه جلوه دادن شخصیت «شاه غیرایرانی» برای ایرانیان تبدیل کرده و با استفاده از چهار ابزار جادویی (فیلسوف، پزشک، جام و دختر)، صفت های مهم و چهارگانه اسکندر را بازسازی کرده اند. خواب کیدشاه و تعبیر آن، پیش درآمد داستان اسکندر و علت آن و همچنین حلقه اتصال دو روایت بزرگ پادشاهی دارا و پادشاهی اسکندر در شاهنامه فردوسی است.
شی وارگی زنان در مناسبات فرهنگ قبیله ای در افغانستان (با تکیه بر رمان «نقش شکار آهو»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان در فرهنگ قبیله ای، بیشتر از هر فرهنگ دیگر، مورد تبعیض قرار می گیرد. روشن است که زنان در صف اول این قربانیان قرار دارند. در مناسبات چنین فرهنگی فرایند قربانی شدن، سیّال و دگرگون شونده است. شناوری موقعیت افراد، تشخیص مقصر اصلی را در سطح جامعه دشوار می کند و اگر نگوییم ناممکن، حداقل پژوهشگر را دچار مغالطه می سازد؛ چون مشکل در گزاره های فرهنگی است که به افراد هویت می بخشد و نقش قطب نما را بازی می کند. کالاشدگی در مناسبات فرهنگ قبیله ای، سویه های متفاوت دارد. گاه فرد در حد پدیده های مادی تنزل ماهیت پیدا کرده، بسان کالا، مبادله جنس به جنس می شود. گاه انباشته از عقده و انتقام بوده، در چنین وضعیتی تهی از منطق و استدلال است. منتقم پوک شده از عقلانیت، بسان باروت عمل می کند و کارکرد تخریبی دارد یا در خوش بینانه ترین حالت، کتمان واقعیت می کند. کتمان واقعیت، منتج به جعل هویت می شود. فرهنگ قبیله ای از وارونه سازی ارزش ها تغذیه می کند. رمان «نقش شکار آهو»، موضوعات بالا را در حوزه زنان بازتاب داده است. شخصیت های این رمان، دو خواهر هستند که در زنجیره مناسبات قبیله ای، محروم از حقوق انسانی شان شده اند. این نوشتار، تلاش کرده است تا نشان دهد زنان در افغانستان، پیش از آنکه قربانی نگرش مردسالارانه باشند، در میان چرخه باورهای قبیله ای محروم از حقوق اولیه شان می شوند.
بررسی تطبیقی مفهوم «حقیقت محمدیه» در فتوح السلاطین عبدالملک عصامی و خمسه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قالب منظوم در ادبیات فارسی از دیرباز ابزاری برای ترویج مفاهیم مذهبی و سیاسی در سطح عموم جامعه بوده است. یکی از مهم ترین مفاهیم ارائه شده در این قالب، «حقیقت محمدیه» یا انسان کامل است. این مفهوم به معنای تعین اول از ذات الهی و جامع صفات خداوند در شخص پیامبر اکرم (ص) است. در این میان، عبدالملک عصامی در فتوح السلاطین و نظامی گنجوی در خمسه، از این مفهوم برای بیان اهداف خویش بهره برده اند. عبدالملک عصامی هم زمان با تأسیس سلسله بهمنیان در دکن می زیست و نظامی گنجوی، شاعر دوران سلجوقیان متأخر است. زمینه تاریخی و نحوه زیست دو شاعر در چگونگی بیان مفهوم «حقیقت محمدیه» مؤثر بوده است. در این پژوهش، این سؤال مطرح است که مفهوم «حقیقت محمدیه» در دو اثر خمسه نظامی و فتوح السلاطین عصامی چگونه انعکاس یافته است. با استفاده از روش توصیف و تحلیل تاریخی، می توان به این مدعا پرداخت که بازتاب مفهوم حقیقت محمدیه در دو اثر مذکور، برای تکمیل حلقه مشروعیت بخشی به ساختار سیاسی زمانه بوده است. دستیابی به این مطلب که عصامی در فتوح السلاطین برای مشروعیت بخشی به ملوک زمانه خویش (بهمنیان دکن) از روش انتقال خرقه از خلفای اربعه به سلطان زمان بهره برده است، ازجمله دستاورد این پژوهش به شمار می رود.
ا فزایش آگاهی معلمان زبان انگلیسی ازتفاوتهای میان فرهنگی: رویکرد آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هند کشوری چندفرهنگی، چندمذهبی و چندزبانه است. مقوله فرهنگ در آموزش زبان دوم، علاقه زیادی در بین محققان ایجاد کرده است. فرهنگ هند همیشه بخش جدایی ناپذیر سیستم آموزشی آن بوده است؛ بنابراین آگاهی معلمان و زبان آموزان از مسائل مربوط به تنوع فرهنگی بین زبان انگلیسی و زبان های بومی بسیار ضروری به نظر می رسد. با آشنایی با جنبه های مختلف فرهنگ های دیگر، معلمان نه تنها در درک بهتر متون مختلف توانمندتر می شوند، بلکه برای مقابله با موانع فرهنگی، ارتقای دانش و درک عمیق تر نیز آماده تر می شوند. هدف این مقاله، بررسی اهمیت درآمیختگی فرهنگ زبان دوم (انگلیسی) در فرهنگ هند است و اینکه چگونه این فرایند به بهبود یادگیری زبان انگلیسی در مدارس هند منجر می شود. این مقاله به معلمان و زبان آموزان کمک می کند تا نه تنها از مبانی کلیشه ای فرهنگی فراتر بروند، بلکه چندفرهنگ گرایی را نیز به طور مؤثر تجربه کنند. این امر با برشمردن چالش ها و موانعی که ممکن است مانع آموزش و یادگیری مؤثر فرهنگ در کلاس های زبان دوم کشور هند شود، انجام می پذیرد و درنهایت پیشنهادهایی برای آموزش بهتر فرهنگ زبان انگلیسی در کشور هند ارائه می شود.
دلتای سند، دروازه تجارت میان شبه قار هند و خلیج فارس در عهد باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقیانوس هند به عنوان دریایی آزاد و شاه راهی تجاری، از دیرباز اهمیت داشته و مورد توجه ایرانیان و سایر ملل باستان بوده است. در دوران ایران باستان، این منطقه به لحاظ ارتباط با خلیج فارس در زمینه دریانوردی و تجارت دریایی نقش بسزایی داشته است. با روی کار آمدن هخامنشیان، اهمیت این مسئله بیشتر شده و تجارت دریایی با اقدامات شاهان این سلسله رونق می یابد. پس از فروپاشی حکومت هخامنشی، با روی کار آمدن سلوکیان، تجارت در این منطقه به دلیل درگیری برای رسیدن به قدرت، دچار افول می شود؛ اما با اضمحلال سلوکیان و تشکیل حکومت اشکانیان و رقابت با رومیان، رونق، مجدداً به این حوزه دریایی بازمی گردد. ساسانیان نیز روش اشکانیان را در این زمینه در پیش می گیرند. در این پژوهش، هدف ما بازشناسی محدوده دلتای سند با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از منابع تاریخی است که از این طریق مشخص می شود که روند تجارت دریایی در اقیانوس هند، به ویژه دلتای سند در دوران باستان به چه صورت بوده است و در چه دورانی تجارت دریایی در این منطقه پیشرفت داشته و یا دچار افول شده است و نیز اینکه علت این پیشرفت یا افول چیست.
ترامتنیت در آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکندر مقدونی یکی از مشاهیری است که سرگذشت تاریخی وی در منابع ایرانی-اسلامی دستخوش تغییروتبدیل های فراوانی شده و در سالیان دراز، نوعی از آثار ادبی به نام اسکندرنامه ها را به وجود آورده است که اکنون نمونه هایی از آن ها به نظم و نثر موجود است. ازجمله این آثار می توان به آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی اشاره کرد که به تقلید از اسکندرنامه نظامی گنجوی سروده شده است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و برمبنای یادداشت برداری کتابخانه ای صورت گرفته، تلاش شده است تا انواع روابط متون در آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی برپایه نظریه ترامتنیت ژنت مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گیرد. پژوهش برپایه این پرسش شکل گرفت که در کتاب آیینه اسکندری دهلوی، برجسته ترین رابطه از میان انواع روابط ترامتنی نظریه ژرار ژنت کدام است؟ برای پاسخگویی به سؤال تحقیق، به بررسی متن آیینه اسکندری و مجموعه ای از روابط میان متنی آن پرداخته شد. نتایج اولیه حاکی از آن است که مهم ترین رابطه ترامتنی آیینه اسکندری بیش متنیت براساس رابطه برگرفتگی با کتاب اسکندرنامه نظامی است.