مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
زمان و مکان
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی ساختار داستانی "زال و رودابه" (در جلد 1 شاهنامه فردوسی) می پردازد. به این منظور، ابتدا تعریفی از داستان و ساختار داستـان ارائه می کنـد و سپـس، ضـمن بـررسی عناصر این ساختار و تعیین مناسبات بین این عناصر به جستجوی این ویژگیـها در متن "زال و رودابه" می پردازد و با ارائه شواهدی به این نتیجه دست می یابد که متـن مـورد نظر، روایی - نمایشی است و در آن، عناصر داستانی بخوبی در خدمت پیشبرد داسـتان به کار گرفته شده است و طرحی مبتنی بر روابط علیّ، آن را از آغاز تا پایان، استحکام و انسـجام می بخشد.
مؤلفههای زمان و مکان روایی در قصص قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله زمان و مکان روایی را در قصص قرآنی بررسی میکند. ابتدا به عنصر زمان روایی از دیدگاه ژنت اشاره میشود و بر این اساس رابطه میان زمان داستان و زمان متن، مفاهیم «نظم»، «تداوم» و«بسامد» را با ذکر نمونههایی از قصص قرآنی تبیین میکنیم. سپس به سنخشناسی، شاخصهای متنی و کارکردهای مکان روایی با اشاره به سوره یوسف (از میان سایر قصص) میپردازیم. میتوان گفت که تحلیل زمان و مکان روایی در قصص قرآنی اولاً، به بسط و گسترش پیرنگ قصص، ثانیاً، شخصیتپردازی و در نهایت، تفسیر و درک سورهها کمک میکند
نظریه اجتهاد تفریعى و تطبیقى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۲ شماره ۲۱
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در صدد اثبات این ادعاست که مادامى که در بستر زمان تغییر بیرونى یا درونى براى موضوعات حاصل نشود، احکام آنها ثابت خواهد بود و با تغییر موضوعات، احکام آنها نیز متغیر خواهد بود. در این مقاله از دو دیدگاه کلى درباره چگونگى تحول در اجتهاد سخن به میان آمده است دیدگاهى که هویت احکام شریعت در قبال تحولات را دگرگون مىسازد و دیدگاهى که احکام شریعت را نسبت به تحولات مستمر با اجتهاد تفریعى و تطبیقى بیان مىکند. در این راستا نمونههایى از توانمندىهاى دیدگاه دوم بیان شده است.
دیه و قصاص تکلیف حکومت و حق زنان
حوزه های تخصصی:
مطابق نظریه فقهای شیعه مرد و زن در مقابل یکدیگر قصاص میشوند، لیکن قصاص نفس مرد در برابر نفس زن مشروط به پرداخت نصف دیة مرد است، اما در قصاص عضو، زن و مرد تا رسیدن دیة عضو به ثلث دیة کامل با یکدیگر برابرند و پس از آن قصاص عضو مرد در برابر عضو زن مشروط به پرداخت نصف دیة عضو مرد است. دیة نفس زن نیز نصف دیة نفس مرد است، لیکن مرد و زن در دیة عضو تا رسیدن آن به ثلث دیة کامل با یکدیگر مساویند و پس از آن دیة عضو زن به نصف دیة عضو مرد کاهش مییابد. در این بررسی معلوم میشود که تفاوت بین زن و مرد در قصاص و دیه از احکام ثابت اسلام بوده، لذا قابل تغییر نیست؛ اگرچه حکومت اسلامی در مقابل زنان سرپرست خانوار مکلف به جبران خسارت میباشد. بدین جهت فلسفة این تفاوت را باید در کلیت نظام حقوقی اسلام جستجو نمود. مسلم است که این حکم تبعیض بین زن و مرد به لحاظ جنسیت و کم ارزش دانستن جان و حق حیات زن یا ترویج خشونت بر ضد وی نیست. در این نوشتار به مباحثی از قبیل: تبیین نظر مشهور فقها، فلسفه قصاص، بیان و نقد نظرات قائلین به تساوی بین زن و مرد در قصاص و دیه، نقش زمان و مکان در دیه و قصاص و بیان وظیفه حکومت نسبت به زنان سرپرست خانوار همراه با پیشنهادهای حقوقی پرداخته شده است.
قلمرو فقه سیاسی از دیدگاه علامه ی نائینی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر نخست به جامعیت علمی - سیاسی علامه ی نائینی اشاره می کند آنگاه به طرح مباحث فقه سیاسی و اجتماعی می پردازد و ترابط فقه و حکومت و فلسفه ی عملی تمامی فقه ، در دولت اسلامی را بیان می نماید . نگارنده با طرح این پرسشها که آیا فقه شامل تمام اعمال فردی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی می شود ؟ آیا فقه پاسخگوی تمامی انتظارات بشر از دین در حوزه ی احکام است و آیا فقه از غنای حکمی و برنامه ای برخوردار است ؟ به بررسی دیدگاه ها می پردازد و ضمن پرداختن به نقد و بررسی شبهات برخی از نویسندگان معاصر ، مانند آقای سروش و مهندس بازرگآن بر غنای فقهی اسلام و غنای حکمی و برنامه ای فقه ، به طرح دیدگاه علامه ی نائینی می پردازد و می گوید : علامه ی نائینی معتقد است که فقه از غنای حکمی و برنامه ای برخوردار است ؛ به همین جهت با تدوین کتاب شریف « تنبی الامة و تنزیه الملة » توانایی دین را اداره ی جامعه و آیین کشورداری را ثابت کرد .
تحلیلی بر تغییر نظام حاکم بر موضوع احکام از دیدگاه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"نظریات امام خمینی(س) به عنوان فقیهی که عمری را در راه تعلیم و تعلم علوم دینی، به خصوص علم فقه، صرف کرده اند و در مرحله ای از زندگی پربار خود رهبری نظامی را که بر مبانی فقه استوار است به عهده گرفته اند، می تواند راهگشای برخی از مسائل مبهم در این حوزه از معرفت بشری باشد.
از نظر ایشان یکی از مسائل مهم در دنیای کنونی نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیم گیریهاست. تاثیر زمان و مکان بنا به دیدگاههای حضرت امام(س) بر تغییر و تحول در موضوعات احکام شرعی است؛ یعنی مساله ای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مساله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام، ممکن است حکم جدیدی پیدا کند. تبیین و تحلیل این دیدگاه موضوع مقاله حاضر است.
تغییر ماهوی موضوع، تغییر مصادیق موضوع، تغییر عنوان موضوع، تعلق عنوان ثانوی بر موضوع، تغییر نظام حاکم بر موضوع از جمله موضوعاتی است که در این مقاله مورد بحث قرار می گیرد.
قاعدة نفی سبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصلی ترین دلیل اثبات قاعدة نفی سبیل، آیة و لن یجعل الله الکافرین علی المؤمنین سبیلاً (نساء 141) است. ناظر بودن آیه بر آخرت، اردة «حجت و برهان» از «سبیل» و دلالت بر نفی جعل و اعتبار منجر به تسلط، سه نظریة مطرح در مفاد این آیه است. به مقتضای اطلاق آیه، آن بر اندیشة سوم قابل حمل است و تمسک به آیه، جهت اثبات قاعده پذیرفته می شود. دربارة متصدی اجرای این قاعده باید توجه داشت که بحث مصداقی ست نه حکمی و نه موضوعی و نظر او که نیازمند کارشناسی دقیق است، طرقیت دارد نه موضوعیت و عرف عام نمی تواند مرجعیتی در این زمینه داشت باشد. عقل به عنوان سندی مستقل در این مسأله، طریق شمول قاعده است. زمان و مکان و تأثیر آنها بر تفاوتهای فرهنگی در تعیین مصداق قاعده نقش مهمی دارد. دلیل نفی سبیل حاکم بر ادله و احکام اولیه حاکم است و تعارضی بین آنها مستقر نمی گردد ولی این قاعده به موجب بسیاری از عناصر تخصیص پذیر است.
وقت صوفی
حوزه های تخصصی:
«وقت» در نزد عرفای مسلمان، معنا، مفهوم، تعابیر و ویژگی های خاصی دارد. ویژگی هایی که متناظر بر«فنای ناسوتی و ظهور لاهوتی» عارف است. در این وقت یا «لحظه حال» است که واقعههای روحانی و شهود حقایق باطنی به وقوع میپیوندد. حالی که مابین گذشته وآینده و در عین حال جامع هر دو است. بر این اساس «وقت» صوفی در «آن» و آناتی میگذرد که بُعد و امتداد زمانی ندارد و لذا، در مکانی رخ میدهد که به آن اشاره نمیتوان کرد؟ بدینسان، «وقتِ صوفی» به منزله حضور و «بودن» در مکان و زمانی دیگر است که از قواعد زمان و مکان محسوس مبراست و ویژگیها و مختصات وجودی خاص خود را دارد.
هدف اصلی این مقاله در وهله نخست، جستجو و بررسی چیستیِ وجوه مفهومی، کیفی، ماهیت و هستی شناختی«وقت صوفی» و به طور اخص چگونگی این وقت، ویژگی ها و شاخصه های زمانی– مکانی مطرح درآن است. ویژگی هایی که در نهایت زمان و مکان دیگری(لحظه حال- عالم ملکوت) را در عرصه اندیشه و خیال می گستراند. به طوری که جمع اضداد، «همزمانیِ» گذشته، حال وآینده و... از وجوه و شاخصه های آن است که درکلیه ابعاد وجودی عارف تسری دارد.
در این راستا با توجه به نوع مسئله، بررسی پیشینه تحقیق وخلاء در اطلاعات موجود، با استناد بر آراء، اندیشه ها و توصیف های صوفیه و با هدف گشایشی به سوی معناهای نهفته در عرفان و فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی، دربخش اول از روش توصیفی– تبیینی و سپس در بخش دوم از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است.
بررسی و تحلیل عناصر داستانی فرائد السلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی و تحلیل عناصر داستانی ِفرائدالسلوک می پردازد و مباحثی مانند اوصاف قصْه و داستان، نوع داستان، حجم، زبان، گفتگو، شخصیت، راوی و گویندگان، زاویه دید، کنش داستانی، زنجیره مشترک بن مایه داستان ها، نتایج اخلاقی و زمان و مکان مورد کنکاش قرار می گیرد. در داستان ها و قصه های فرائدالسلوک خصوصیاتی چون تاکید بر حوادث، محکم نبودن روابط علت و معلولی میان رویدادها، مطلق گرایی، ختم شدن به نتایج اخلاقی، تغییر ناپذیری شخصیت ها، کیفیت روایت، بن مایه های مشترک و فرضی بودن زمان و مکان دیده می شود. مجموعاً 58 داستان در فرائدالسلوک وجود دارد. داستان های اصلی ابواب، بلندتر از داستان های فرعی است. گفتگو بیشتر میان اشخاص اصلی ِداستان ها برقرار می شود. اختصاصات زبانی نثر فنی قرن 6 و7 در این اثر دیده می شود. در داستان های این اثر از 289 شخصیت استفاده شده است. بیشترین شخصیت ها از حیوانات (29 درصد)، مردان و پسران (5/19درصد) و صاحبان مشاغل(14درصد) استفاده شده است. گویندگان اصلی داستان ها عبارتند از:نویسنده کتاب که 31 درصد داستان ها را نقل می کند.17درصد داستان ها توسط بهروز از شخصیت های داستانی،9درصد توسط پسر بازرگان و 5 درصد توسط قصیر از شخصیت های دیگر داستانی، نقل می گردد. راویان اصلی اغلب ناشناخته اند و جز دو داستان که راویان معینی دارد، سایر داستان ها با عباراتی مانند «شنیدم، گویند، آورده اند و اصحاب تاریخ و ارباب حکایات»روایت می شود.زاویه دیدِ داستان ها اغلب سوم شخص است.45 درصد داستان ها دارای کنش و 55 درصد فاقد کنش است،بن مایه های مشترک (دو عنصر وابسته،یک عنصر متضاد و واسطه) در این کتاب بسامد زیادی دارد. همچنین 95 درصد داستان ها دارای نتایج و توصیه های اخلاقی است و 5 درصد فاقد این امر است. تنها در 7درصد داستان ها به حوادث خارق العاده اشاره شده، 38 درصد داستان ها دارای زمان و70 درصد دارای مکان است.
سیر تحول فقه اجتهادى در بستر زمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ضرورت پاسخ گویى فقه به مسائل فراوان پیش روى عصر جدید و حکومت اسلامى, تحول و بالندگى فقه اجتناب ناپذیر مى نماید. بازشناسى روش موجود فقاهت و نمایاندن نقاط قوت و ضعف آن, نیازمند سیرى اجمالى در تاریخ تحول فقه شیعه و بررسى عوامل مؤثر در آن دارد. در این مقاله به این مهم پرداخته شده است.
تحلیل عناصر داستانی الفرج بعد الشده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عناصر داستانی در کتاب فرج بعد از شدت، ترجمه حسین بن اسعد دهستانی است. این داستانها بر اساس عناصری چون موضوع، حادثه خارق العاده، شخصیت، زاویه دید، راوی، زمان و مکان، زبان و نتایج اخلاقی و درونمایه ها مورد تحلیل واقع شده اند. تعداد داستانها دویست و سی و یک مورد است که حاوی موضوعات اخلاقی و مذهبی هستند. هشتاد و شش حکایت دارای حادثه خارق العاده است که (36.44 درصد) ازداستان ها را شامل می شوند. شخصیت ها به ترتیب از میان افراد تاریخی با بسامد (86.27 درصد) انتخاب شده اند که شامل مردان و پسران (47.03 درصد)، صاحبان مشاغل با (32.62 درصد)، شاهان و وزرا با (20.33 درصد)، زنان و دختران با (4.66 درصد)، انبیا و علما با (4.23 درصد)، غلامان و درویشان با (2.54 درصد) و اشخاص نامعلوم با (1.7 درصد) می شوند، پس از افراد تاریخی، غیر انسان با (2.11 درصد) و حیوانات با (1.2 درصد) بیشترین بسامد را در میان شخصیت ها دارا هستند. راویان در این کتاب از میان شخصیت های داستانی انتخاب شده اند و غیر انسانها تنها با (0.86 درصد ) از آنها را تشکیل داده اند. غلبه زاویه دید با اول شخص درون داستانی است که صد و بیست و پنج مورد (52.52 درصد) را شامل می شود. از میان حکایات هفتاد و چهار مورد (31.32 درصد) دارای زمانی کلی هستند و هفده حکایت (7.20 درصد) دارای مکانند. زبان حکایات روان و ساده است. در بررسی درونمایه ها با غلبه مفاهیم اخلاقی و مذهبی روبه رو می شویم که پربسامدترین آنها عبارتند از: عدالت، ایثار، فداکاری و ... تقریبا تمام خصوصیات داستان های سنتی و قصه، در این کتاب قابل رویت و بررسی است.
بررسى پدیدار و شى ء فی نفسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از مباحث مهمى که در فلسفه کانت مطرح است، و از تفاوت هاى اصلى این فیلسوف با فلاسفه پیش از او محسوب مى شود، مبحث پدیدار و شى ء فى نفسه است. این مبحث از یکسو حاصل پیشینى دانستن صور احساس (زمان و مکان)، و از سوى دیگر بن مایه تغییر در معرفت شناسى انسان است. به همین سبب، بررسى این مسئله زیربنایى در تفکر کانت مى تواند ما را با رویکردهاى اساسى او آشنا سازد. مقاله حاضر بر آن است تا نخست با نظر به اسباب طرح موضع پدیدار و شى ء فى نفسه، و سپس با توجه به خود این مقوله و بررسى جوانب مختلف موضوع ـ که گاه متناقض نیز مى نمایند ـ به تصویرى روشن از آن برسد؛ آن گاه این مسئله را در حسّیات استعلایى، تحلیلات استعلایى، و دیالکتیک استعلایى بررسى کند. در پایان مقاله نیز به نقد و بررسى این موضع جریان ساز کانت پرداخته خواهد شد.
آسیب شناسی تأثیر عرف در ساحت فقهی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث عرفی شدن دین به معنای جداسازی دین از بستر جامعه یا تنزّل آن به حدّ عقل، حاصل اندیشه ای غربی و محصول بستر خاصّ تمدّن غرب و تعامل آن با دین مسیحیّت و سیرتحوّلات خاصِّ آن فرهنگ است. در جوامع اسلامی نیز زمزمه ی سکولاریسم یا علمانیت و عرفی شدن قوانین و احکام مطرح شده است.
در این راستا، تحلیل مبانی دو اندیشه ی متضاد در باب ورود عرف و منع آن در نظام فقهی و حقوقی اسلام و جامعه اسلامی در سه بخشِ معنای تأثیر عرف در نظام فقهی، حوزه ی شریعت و دین، حوزه و میدان عمل عرف می تواند جایگاه صحیح ورود عرف و نحوه ی تأثیرگذاری آن در نظام فقهی و حقوقی را روشن نماید و به برخی شبهات در این خصوص پاسخ دهد
نیما یوشیج: توازی شعر و داستان و نمایش در تئوری و سرایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر اثر نمایشی هستی و بنیان خویش را بر عناصری بنا می نهد که شدت و ضعف هر یک از این عناصر صرف نظر از تأثیر در مانایی و ماندگاری اثر را در آمد و شدی هنری، میان داستان و نمایش شناور می سازند. این عناصر شامل شخصیت، زمان و مکان، گفت وگو، و... هستند.
نیما یوشیج، در پی گذار از مؤلفه های سنت در شعر گذشته، عناصر نمایشی داستانی را برای گسترش و وسعت بخشیدن به دامنه توصیفی شعر و جولان اندیشه شاعر، به ساحت شعر وارد کرد. وی در تداوم همین راه «افسانه» را، که نمودار نگرش نوینی در عرصه ادبیات بود، سرود.
این پژوهش در آغاز به بازخوانی و استخراج نظریه های نیما یوشیج درباره چیستی و چگونگی حضور عناصر نمایشی داستانی در شعر، در آثار منثور نیما، می پردازد. آن گاه همة موارد یاد شده به صورت عملی در مجموعه اشعار نیما جست وجو و بررسی و تبیین می شود، تا از این رهگذر میزان و چگونگی به کارگیری این عناصر در اشعار او نشان داده شود.
بر اساس آمار به دست آمده از اشعار نیما میزان به کارگیری عناصر نمایشی در این شعرها، به طور تقریبی از این قرار است: طرح 68 درصد، شخصیت 5/46 درصد، گفت وگو 50 درصد، زمان 57 درصد، و مکان 57 درصد. بر همین اساس می توان گفت همه اشعار نیما از تئوری های او پیروی نمی کنند.
روش شناسی فقه اجتماعی از دوره تأسیس تا دوره تثبیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انزوای سیاسی تشیع در بسیاری از مقاطع تاریخی، اغلب فقه شیعی را به اتخاذ رویکرد فردی سوق داده است. اما برخی از دوره های تاریخی، حمایت حکومت ها از مذهب تشیع، یا دستیابی تشیع به قدرت و حکومت، تحولاتی را در علم فقه به دنبال داشته است. اتخاذ رویکرد اجتماعی تحت عنوان «فقه اجتماعی» یا «فقه الاجتماع» از آن جمله است. در این مقاله برآنیم تا مبادی معرفتی و غیرمعرفتی فقه اجتماعی شیعی را از دوران صفویه تا دوره معاصر، با روش تحلیلی مورد بررسی روش شناختی قرار دهیم. این بررسی نشان می دهد که ویژگی های فردی، فقهایی مثل محقق کرکی، میرزای شیرازی، مرحوم نائینی، شهید صدر و امام خمینی ره، در بستر اجتماعی سیاسی مناسب، فقه را به سمت توجه به مبانی معرفتی ویژه ای، از جمله نقش زمان و مکان، مصلحت، مقاصد، نظر کارشناسان، تاریخ اسلام و روایات غیرفقهی، در فرایند اجتهاد سوق داده است که محصول آن، اتخاذ رویکرد اجتماعی در فقه و تأسیس، تثبیت و تکامل فقه اجتماعی است.
جایگاه طبیعت در نظام هگل (آیا حقیقت، زمانمند است؟)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پایز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
113 - 128
حوزه های تخصصی:
در واپسین بخش «دانش منطق»، از ایده مطلق سخن می رود. شللینگ در تاریخ فلسفه خود، بخش مطلق نظام علمی هگل را، بحث از خدا در مرتبه درون ذات می داند. حرکت از هر مقوله به مقوله ای دیگر، گرچه صیرورت است، بارور شدن مفاهیم و منتهی شدن آن ها به ایده مطلق نیز هست. ازاین رو، ورود از منطق به طبیعت، تداعی گر همان پرسش معروف است که چگونه خداوند به طبیعت پا می گذارد؟ اهمیت جایگاه طبیعت در فلسفه هگل، در همین پرسش نهفته است. از سوی دیگر، خصلت مهم سلبیت که یگانه محرک نظام هگلی است، در روند عبور از منطق به طبیعت، با وضوح بیشتری نمایان می شود.
تحولات معاصر وتاثیرآن در کیفیت میراث زوجه درحقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارث یکی از اسباب تملک ازنظر شریعت اسلامی وبالتبع قانون مدنی ایران شمرده شده است. میراث زوجه از ترکه زوج درفقه امامیه، واجد ویژگی خاصی است. این ویژگی محصول تبعیت پیروان مذهب امامیه از روایات منتسب به امامان معصوم (ع) خود می باشد. براین اساس، زوجه به میزان حصه خود ازتمامی اموال وترکه زوج، سهم نبرده ومتمتع نمی گردد. اهم تعلیل محرومیت زوجه از ارث عقار واموال غیر منقول این چنین بیان شده که ممکن است زوجه پس از تحصیل سهم الارث خود از اراضی، ازدواج مجدد نموده و موجب ورود و مداخله بیگانه ای (زوج جدید) در بین وراث شود وسبب تضرر وراث مزبور گردد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که پاره ای از احکام مستند به روایات امامان معصوم برخواسته از موقعیت های خاص زمانی ومکانی بوده است که اینک مقتضیات زمانی موجبات جدیدی باعث شده که براساس آن زوجه خواهدتوانست ازتمامی ماترک زوج ارث ببرد.
تأثیر جامعه بر فقه با تأکید بر آرای امام خمینی ره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فقه به عنوان یک دانش نقلی وحیانی که متکفل رفتار مکلفین است، به بررسی هنجارهای فردی و اجتماعی می پردازد. البته این دانش، علاوه بر کتاب و سنت، از عقل و اجماع هم استفاده می کند، به علاوه فقه شیعه یک فقه فعال، مطابق با شرایط و زمینه های اجتماعی و تابع زمان و مکان است، ازاین رو توان پاسخگویی نیازهای متغیر افراد و جوامع را دارد. این تبعیت، به معنای نادیده گرفتن ثابتات احکام الهی و عرفی سازی نیست. بلکه ازآنجایی که احکام الهی موضوع محور می باشند، همچنان که استحاله یا رفع مانع یا حصول شرط در مسیر زمان، پدیده ها را یا از وضعیت یک حکم فقهی خارج می کند، یا زیرمجموعه یک حکم فقهی قرار می دهد. ازاین رو، در موضوعات اجتماعی فهم چنین تغییرات سخت تر شده، منجر به تحجر و تصلب بر ظاهر می شود. پس از انقلاب اسلامی و فعال شدن فقه در عرصه های اجتماعی، ضرورت دارد که تأثیر جامعه بر فقه بررسی شود. اهمیت مکتب فقهی امام خمینی ره، به این است که ایشان با توجه دادن به عنصر زمان، مکان و مصلحت که عامل تغییر در اجتهادند، به تأثیر شرایط اجتماعی در فهم موضوع، تعیین مصادیق موضوع و احکام فقهی اهتمام داشته اند.
جایگاه زمان و مکان در روش شناسی بعد از هجرتِ پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّم) در گذر از جامعه ی
حوزه های تخصصی:
پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّم) در جامعه ای به راه قویم قرآن دعوت می نمود، که مردم به سوی باطل هجوم آورده و فساد و ظلم بر تمام شؤون زندگی آنان مستولی بود، با این وجود، خداوند سبحان می خواهد به دست آن حضرتحق را حکومت داده، دل های مردم را از پلیدی شرک پاک کند و رفتارشان را پیراسته و اجتماع شان را اصلاح سازد. پیامبر خاتم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّم) در دوران دعوت ده ساله ی بعد از هجرت خود با موقعیت های مختلف از حیث زمان و مکان و با مردمی متفاوت از حیث روان شناختی و جامعه شناختی مواجه بود که این خود اقتضائات متفاوتی را به دنبال داشت. لذا در این مقاله به این سؤال پاسخ داده خواهد شد که آیا این اقتضائات مختلف چه از بُعد روان شناختی و جامعه شناختی و چه از بُعد نقش زمان و مکان در روش شناسی آن حضرت لحاظ شده است؟ با مطالعه و تحلیل کتب تاریخی، سیره، مغازی، تراجم و تفاسیر این نتیجه به دست آمده است که رسول الله (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّم) هماز حیث روان شناختیو جامعه شناختی رعایت ظرفیت عقول مردم می نمود، و هم با لحاظ این عبارت که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد با تأسیس مسجد، تخریب مسجد، اعزام دعات، ایجاد وحدت ملّی، ارسال پیک به سران کشورها، مذاکراه و... توانست گستره ی اسلام را به گستردگی جهان وسعت بخشد.
زمان و مکان عقود غیرحضوری در حقوق ایران و افغانستان
زمان و مکان در عقود غیر حضوری مورد تأمل زیادی است. چرا که زمان و مکان در این گونه عقود، همزمان و هم مجلس نیست. در این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی با استفاده از داده های کتابخانه ای در تلاش پاسخ به این مسئله هستیم که عقود غیرحضوری درچه مکان و زمانی ابرام می گردد. نتایج این تحقیق نشان می دهد. که در حقوق افغا نستان با توجه به نظریات چهارگانه، نظریه اطلاع را به عنوان اصل و قاعده تلقی کرده. و وصول قبولی را قرینه ای بر اطلاع دانسته است بند ۲ماده ۵۲۳ در این زمینه مقرر کرده است: «قبول به مجرد وصول به ایجاب کننده چنان فرض می شود که، به آن علم حاصل شده است». در حقوق ایران با توجه به ماده ۱۹۱ قانون مدنی نظریه اعلان مورد پذیرش قرارگرفته است. و مکان عقد با توجه به حقوق افغانستان مکان ایجاب کننده و اما بر طبق حقوق ایران مکان مخاطب ایجاب می باشد. با این توصیف، حقوق ایران و افغا نستان از نظر زمان و مکان در عقود حضوری تفاوت چشم گیری دارند.