
مقالات
حوزههای تخصصی:
پوپولیسم به عنوان یک جریان سیاسی با هدف توجه به مردم به وجود آمد. پوپولیست ها با هرگونه نابرابری اجتماعی _ اقتصادی مخالف، و خواستار کانون آرمانی در جامعه بودند. حافظ ابراهیم و ابوالقاسم لاهوتی از جمله شاعران معاصر ایران و مصر هستند که تفکرات پوپولیستی در اشعارشان مشاهده می شود. این شاعران بیشتر اشعارشان را به مردم و مشکلات آنان اختصاص داده اند. مقاله حاضر با روش تحلیلی _ توصیفی اندیشه های پوپولیستی را در اشعار این دو شاعر مورد بررسی قرار داده و نشان می دهد که این تفکرات تا چه اندازه و با چه هدفی در اشعار آنان نمود یافته است. گفتنی است مردم و مشکلاتی نظیر پدیده فقر، فقدان آزادی بیان، دعوت مردم برای مبارزه با استعمار و استبداد، مبارزه و مخالفت با هرگونه نابرابری اجتماعی و کانون آرمانی از موضوعات مشترک در شعر این دو شاعر به شمار می رود. گفتنی است مردم و مشکلاتی نظیر پدیده فقر، فقدان آزادی بیان، دعوت مردم برای مبارزه با استعمار و استبداد، مبارزه و مخالفت با هرگونه نابرابری اجتماعی و کانون آرمانی از موضوعات مشترک در شعر این دو شاعر به شمار می رود.
کنش گفتار دعا در زبان عربی و فارسی بر پایۀ مدل دل هایمز (مطالعۀ موردی: متون داستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی در پی بررسی کنش گفتار دعا و تفاوت های کاربردی آن در زبان عربی و فارسی است. به این منظور، برای بررسی این کنش گفتارها در متون داستانی و به منظور جمع آوری داده ها، سه مجموعه از آثار نجیب محفوظ نویسنده نامی مصر را به شکل اتفاقی برگزیدیم: شهرالعسل، تحت المظله و بیت سیء السمعه، آنگاه پاره گفتارهای دربردارنده دعا را با استفاده از چارچوب هشت گانه مدل پیشنهادی دل هایمز(1976) ( SPEAKING) مورد کنکاش قرار دادیم و معادل مناسب با زبان مقصد ارائه دادیم. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که میزان و انبوه واژه ها و گفتارهای دعا در موقعیت های گوناگون با توجه به شرایط گوناگون در میان گویشوران فارسی و عربی متفاوت است؛ زیرا برخی از گفتارهای دربردارنده دعا در زبان مبدأ از لحاظ ساختاری، معنای کاملاً متفاوتی با زبان مقصد دارد. با توجه به بررسی های کل داده های واکاوی شده، کاربردهای کنش گفتاری دعا در این داستان ها عبارت است از: درخواست از خداوند، طلب بخشش، طلب آمرزش، طلب خیر، رفع خطر، آرزوی سلامتی و طول عمر، طعنه، تمجید، شادی، عجز و درماندگی و تمسخر، تهنیت و...
تحلیل گفتمان انتقادی مولانا و سنایی با رویکرد فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل انتقادی گفتمان ، مفهوم بافت کاربرد زبان را به مثابه کنش اجتماعی زبان تعریف می کند. تحلیل گران انتقادی گفتمان با وارد کردن مفهوم ایدئولوژی به تحلیل گفتمان سعی می کنند نشان دهند که چگونه کارکردهای ایدئولوژیک یک زبان ابزارهایی برای تحلیل گفتمان را در نیل به قدرت مولد ارائه می دهند. یکی از این ابزارهایی که کارآیی لازم را در تحلیل های کلان اجتماعی – فرهنگی ایفا می کنند، نظام های دیالکتیکی هستند. با کمک نظام های دیالکتیکی همچون برجسته سازی در تقابل با حاشیه رانی، روایت در مقابل فراروایت می توان به تحلیل های کلان اجتماعی نهفته در متون ادبی پرداخت. از این رو با انطباق این تحلیل ها با تحلیل های خرد زبانی در کلام عرفانی حماسی می توان به سازوکارهایی رسید که انسان پرسشگر امروزی را به آینده ای روشن هدایت کرد. در راستا با چنین تحلیلی می توان کلام مولانا و سنایی را از اشعار این دو شاعر با رویکردی در تحلیل گفتمان انتقادی در نگاه فرکلاف مورد بحث قرار داده و سازو کارهایی ارائه داد که تحقق نظام های دیالکتیکی در اشعار مولانا و سنایی تابع آنها هستند.
دلالت مندی فضاهای داستانی ادبیات دریا در ایران و سوریه (مطالعه موردی: رمان اهل غرق از منیرو روانی پور و رمان الشراع و العاصفة از حنا مینه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستانهایی که صحنه حوادثشان دریا است در زمره ادبیات دریا به شمار می آیند. دریا از مفاهیم برجسته رمانهای فارسی و سوری است. دراینمقاله، منیروروانی پور ازایران و حنامینه از سوریه نماینده ادبیات دریا در داستان نویسی معاصرند. نکته مهم آنکه رمانهای حوزه ادبیات دریا اغلب درپی ایجاد تحول بوده وبه حکم عمیق و ناشناخته بودن دریا، بر تغییرات ریشه ای و مبارزات سیاسی اجتماعی مردم تأکید دارند. در این رمانها ملوانان یا ماهیگیران و اهالی بندر نماد توده مردم به شمار میآیند.این مقاله بر آن است تا دو رمانی را که در حوزه ادبیات دریاست ضمن معرفی و تحلیل، با تفصیل بیشتری بدان ها بپردازد. رمان اهل غرق از روانی پور به تحولات اجتماعی مردم روستای جفره در بوشهر می پردازد و روند تغییرشان از سادگی و صمیمیت روستایی و اعتقادات بومی و سنتی به سوی جامعه مدرن و صنعتی را ترسیم و به نوعی سنت ومدرنیسم را رویاروی یکدیگر قرار می دهد. رمان الشراع والعاصفه ( بادبان و توفان) از حنا مینه نیز تحول جامعه سوریه از ناآگاهی وسرسپردگی، به جامعه ای مبازر و آگاه را حکایت دارد. با روش تحقیق توصیفی، تحلیلی مقاله، به این نتیجه می رسیم که جستجوی تحولات عمیق و ریشه ای،ارتباط مستقیم مکان با عناصر داستان،اشعار عامیانه و ادبیات دریا، تاثیر مکان بر شخصیت، شخصیت بالنده و پویا، نماد وتخیل، اسطوره آفرینی و اسطوره پردازی،آیین نمایی و رسومات پردازی، از ویژگی های رمان های ادبیات دریا به شمار میروند.
تطبیق آلات و ابزار در ظفرنامه حمد الله مستوفی با نمونه های مشابه در ادبیات عرب (دیوان متنبی و المنهج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظفرنامه حمدالله مستوفی به عنوان یکی از حماسه های مذهبی و گنجینه های تاریخی و فرهنگی ایرانیان، در بردارنده مسائل و موضوعات گوناگونی است که جنبه های مختلفی از هویّت فرهنگی و مذهبی ما را نمایان می سازد. یکی از موضوعاتی که متناسب با حماسی بودنش، بخش های زیادی از این کتاب را به خود اختصاص داده، موضوع رزم است. از آنجا که تاکنون مسئله رزم در ظفرنامه مورد پژوهش واقع نشده، نگارنده بر آن شد که به بررسی این موضوع بپردازد و تحت چند عنوان کلّی، این موضوع را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. باری، پژوهش حاضر در چند بخش این موضوع را بررسی کرده و علاوه بر نقل شواهدی از ظفرنامه، برای تببین بهتر موضوع، به تحلیل این شواهد پرداخته است. یک بخش از این موضوعات به بررسی انواع گوناگون جنگ افزارهای به کار رفته در این اثر پرداخته است. در بخش های دیگر، آلات موسیقی رزمی بررسی شده و نیز پوشش جنگی جنگجویان مورد تحلیل قرار گرفته است. و با دیوان متنبی و المنهج ، تطبیق داده شده است.درباره نحوه توزیع غنایم جنگی، موضوع انتقام و کینه جویی، رجزخوانی هایی که در جنگ ها داشتند، امدادهای غیبی که گاهی در جنگ به یاری آنها می آمد، استفاده از جاسوس و یا دادن رشوه جهت کسب پیروزی، نوشیدنی های و خوردنی های مورد استفاده در جنگ ها نیز شواهدی استخراج و مورد تحلیل واقع شده است.
بررسی تطبیقی فرم و محتوا در رمان «هم نوایی شبانۀ ارکستر چوب ها» اثر رضا قاسمی و رمان «بیگانه» اثر آلبر کامو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیرنگ و اجزای آن، زاویه دید، شخصیّت پردازی و صحنه پردازی، مهم ترین عناصر داستان هستند. در این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است، دو رمان بیگانه اثر آلبرکامو و هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها اثر رضا قاسمی، از منظر فرم و محتوا مورد مقایسه قرار گرفته اند. پیرنگ، کانون روایت و زاویه دید، شخصیّت و شخصیّت پردازی، صحنه (زمان و مکان)، مؤلّفه هایی هستند که از منظر فرم داستانی در دو اثر مورد اشاره، تحلیل و تبیین شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که دو اثر مورد تحلیل، در مؤلفه های فرمی، دارای تفاوت هایی هستند. در رمان بیگانه، زمان به صورت خطّی سپری می شود و پیرنگ را شکل می دهد؛ در حالی که در رمان هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها، زمان به صورت سیّال بوده و با پیشرفت داستان، مدام تغیییر می کند. همچنین مضامین محتوایی در این دو رمان شبیه بوده؛ و پوچی، مرگ اندیشی، نوستالژی و بی هویتی از جمله مهم ترین مضامین مشترک در این دو رمان هستند.
تحلیل تطبیقی عناصر گروتسکی در رمان های آخرش می آن سراغم از سیامک گلشیری و شب شکارچی از دیویس گراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروتسک، مکتب ادبی است که ناهنجاری های جامعه را به شکلی واقع گرا و در عین حال نامتعارف و افراطی به تصویر می کشد. هر اثر زننده، ددمنشانه و در عین حال کمیک می تواند در زمره آثار گروتسکی به شماربیاید؛ به عبارتی نخستین ویژگی اثر گروتسکی، تشدید سردرگمی و ترس در حالات روحی مخاطب است. ناهنجاری، نامفهومی، مسخ شدگی، طنز و ترس برجسته ترین ویژگی های متن گروتسکی است که می تواند در واقعیت های تلخ و ناخوشایند موجود در جامعه نویسنده ریشه داشته باشد. با تحلیل و بررسی نحوه بازنمایی این ویژگی ها در متون ادبی می توان به شناخت بهتر و دقیق تری از جامعه و حقایق ناهنجار پنهان در آن دست یافت. سیامک گلشیری، نویسنده معاصر ایرانی، و دیویس گراب، نویسنده و داستان نویس کلاسیک آمریکایی، از جمله نویسندگانی اند که با سبک گروتسکی در آثار خود به بیان چالش ها و ناهنجاری های اجتماعی جامعه خود پرداخته اند. هر دو نویسنده علی رغم زمان و مکان متفاوت، به بازنمایی مولفه های مشترکی چون وحشت، طنز آمیخته به اندوه و هراس، تناقض در شخصیت ها، دشنام گویی، کاربرد صداهای موهوم، ناهنجاری و انزجار پرداخته اند. همچنین گلشیری و گراب از عناصری چون زمان، مکان و صدا در راستای تقویت بار معناییِ گروتسکی آثار خود استفاده کرده اند. بازنمایی مکان هایی با مولفه های [+ترسناکی]، [+تاریکی]، [+خلوت] و غیره در کنار زمان هایی که دارای مولفه های معنایی [+شب] و [+تاریکی] هستند سبب تقویت فضای ناهنجار این دو رمان شده است. نگرش برآمده از تحلیل اثر گلشیری و گراب به مفهوم گروتسک یادآور دیدگاه منفی کایزر است که به بازنمایی تجربه ناخوشایند و هراسناک و عناصر منفی می پردازد.
هم سنجی سیمای همسر آرمانی در مثل های عربی و انگلیسی با نگاهی به مدل فرایند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ضرب المثل ها در زبان های مختلف برای دستیابی به آداب و رسوم و عقاید و باورها از ضروریات زبان پژوهی و مسائل مربوط به زبان است و گنجینه داستان های نهفته در پس آن ها، میراثی است که صفحات تاریخ را به گونه ای جذاب در برابر مخاطب ترسیم می-نماید. تأمل در این گنجِ بی نام و نشان می تواند گره گشای مشکلات اجتماعی، فرهنگی و... باشد؛ از این رو پژوهش حاضر، با روشی توصیفی- تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای سیمای همسر آرمانی را در مثل های عربی و انگلیسی به تصویر می کشد. مجموعه مثل های کتاب مجمع الأمثال ابوالفضل احمد بن محمد میدانی (۵۱۸ ه.ق) که به عنوان شاخص ترین و معتبرترین فرهنگ امثال عربی دانسته شده و مجموعه مثل های کتاب های The facts on file dictionary of proverbs نوشته مارتین منسر (2007) و The Oxford dictionary of proverbs نوشته جان سیمپسون و جنیفر اسپیک (2015) که کامل ترین مجموعه فرهنگ امثال زبان انگلیسی محسوب می شوند، پیکره زبانی این پژوهش را تشکیل می دهند. به منظور دسته بندی منسجم تر داده ها از مدل فرایند و محتوای خانواده استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مقوله همسرگزینی در ضرب المثل های عربی بازتاب گسترده تری دارد و علی رغم وجود برخی معیارهای مشترک، سیمای همسر آرمانی در ضرب المثل های دو ملت به گونه ای متفاوت ترسیم شده است. از سوی دیگر بر اساس مدل یادشده، معیارهای فرایندی سهم بیشتری را به خود اختصاص داده اند و این موضوع بیانگر آن است که از دیدگاه زنان، کنش هایی که موجب سازماندهی نظام خانواده می شوند نسبت به خصوصیات دموگرافیک فردی و خانوادگی از ارزش بالاتری برخوردارند.
بررسی تطبیقی اشعار سهراب سپهری و مِری اولیور از منظر طبیعت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری و مری اولیور دو شاعری هستند که هردو اشعار ارزشمندی را آفریده اند و تأثیر شگرفی بر شعر سرزمین خود گذاشته اند. این دو شاعر با تفاوت فرهنگ و زبان، در آثارشان به دنبال کمال و حقیقت انسانی بوده اند و به دلیل تجربه های زیستی مشترک، اشعاری با درون مایه نسبتاً مشابه خلق کرده اند که البته این موضوع را می توان، در میان آثار شاعران بسیاری که تفکر و جهان بینی مشابه داشته اند، مشاهده کرد. از همین رو پژوهش حاضر طبیعت گرایی را در اشعار آنها به شیوه ای تطبیقی بررسی کرده است و در چهاربخش صورت شعر، مضامین معنایی، نشانه شناسی و آرایه ها به شیوه ای توصیفی-تحلیلی انجام شده است. به جز صورت شعر، توجه به طبیعت در سه بخش دیگر از اشتراکات این دو شاعر نمایان است. سپهری طبیعت را موجود زنده ای می داند و همه انسان ها را به بازگشت به آن دعوت می کند. از طرف دیگر اشعار اولیور نیز اکثراً دررابطه با طبیعت و الهام از آن سروده شده است. نتایج به دست آمده در بین مؤلفه ها، درصد بیشتر اشتراکات را در مؤلفه مضامین معنایی در شعر اولیور را نسبت به سپهری نشان می دهد.
بررسی تطبیقی اشعار نزار قبّانی و منوچهر آتشی از منظر کهن الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات ملل گوناگون کهن الگوها به صورت مشترک وجود دارند و به وسیله ی آن، تمام تجربیات بشر از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. لایه ی جمعی ناخودآگاه، شامل زمان قبل از کودکی یعنی مضامین بازمانده از حیات اجدادی ست. بسیاری از کهن الگوها برخاسته از مناطق جغرافیایی خاصی هستند، که با باورهای عامیانه و تصاویر بومی گره خورده اند. در اشعار نزار قبانی و منوچهر آتشی نمادهای ازلی مانند آنیما، وطن، رنگ، عشق و مرگ، باغ و درخت، نقاب، سایه، خود مثالی به طور مشترک وجود دارد و تصاویر تیره و روشن ذهن این دو شاعر، حاصل تأثیر جنبه های مثبت و منفی کهن الگوهاست. نقد اشعار نزار قبانی و منوچهر آتشی با رویکرد کهن الگویی، در واقع راهی برای دستیابی به عقاید و ایدئولوژی، حالات روحی و عاطفی، نوع دیدگاه به دنیای پیرامون، غم و شادی و رنگ و بوی زندگی این دو شاعر است. کهن الگو در شعرهای هر دو شاعر برخاسته از باورهایی ست که در مواقعی با تلفیق اسطوره، شیوه ی زندگی، اقلیم جغرافیایی و زیستگاه شاعر را به مخاطبان عرضه می کند.