فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
شفای دل سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
1 - 16
حوزههای تخصصی:
استفاده از نظریه های جدید زبان شناسی در تحلیل متون ادبی، چشم اندازهای تازه ای برای پژوهشگران حوزه زبان شناسی و ادبیات فارسی گشوده است. نظریه کنش گفتار سرل، ازجمله نظریه های مهم در حوزه تحلیل متن است که معانی ثانوی کلام را با توجه به بافت سخن بررسی می کند. با بررسی متن از این دیدگاه، می توان به زوایای پنهان متن پی برد. بدین لحاظ در این پژوهش تلاش شده است تا کنش های گفتاری داستان شهری و روستایی از دفتر سوم مثنوی، بر اساس نظریه جان سرل (1979) بررسی شود؛ ازاین رو پژوهش حاضر، با روش تحلیلی- توصیفی و با رویکرد آماری، به تحلیل و توصیف بسامد کنش های گفتاری در داستان یادشده پرداخته است که نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به مضامین و توصیه های اخلاقی و عرفانی داستان های مولانا در مثنوی، از میان کنش های پنج گانه سرل، بیشترین بسامد را کنش های اظهاری و ترغیبی از نوع مستقیم دارند.
جستاری در کارکرد نمادین رنگ و انواع دلالت های آن در شعر کودک و نوجوان دهه ی شصت تا هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ ها ورای ظاهر خود، مفاهیم گوناگونی دارند و تکیه گاه افکار و احساسات نمادین به شمار می آیند. نماد، مخاطب را به درنگ بر معنای شعر وا می دارد و لذت مشارکت در خلق معنای متن را فراهم می کند. این مقاله به بررسی اشعار کودک و نوجوان از چشم انداز نماد رنگ و توجه به این امر که کدام رنگ ها در شعر کودک و نوجوان در موقعیت نمادین قرار دارند و چه مفاهیمی را القا می کنند، پرداخته است. پس از انتخاب نُه شاعر کودک و نوجوان، از میان 134 مجموعه شعری که دسترسی به آن ها ممکن شده است، تنها در 32 مجموعه، رنگ هایی با ویژگی نمادین مشاهده شده است. این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی، ضمن بیان فراوانی هرکدام از رنگ های نمادین در شعر شاعران منتخب و همچنین بیان بسامد آن ها در هرکدام از گروه های سنی (ب، ج، د و ه)، دلالت های هر رنگ را در اشعار مدّنظر، بررسی و با شعر کهن و معاصر مقایسه کرده و میزان تازگی یا تداول آن ها را نشان می دهد. نتایج این بررسی نشان می دهد که رنگ های سیاه، سفید، سبز و سرخ در شعر کودک و نوجوان بیش از رنگ های دیگر، ویژگی نمادین یافته اند؛ سیاه برای بیان ظلمت فقر، گمراهی، ظلم و خفقان به کار رفته است. سفید، پاکی و معصومیت، امید و آگاهی را القا می کند و سبز، رنگ طبیعت، امید، امنیت و بیانگر مفاهیم مذهبی است. رنگ سرخ نیز با مفهوم شهید و شهادت، زیبایی، عشق، شرم و گاه تشویش گره خورده است. بیشتر نمادهای رنگ در این حوزه، نمادهای مرسوم شعر فارسی اند. از میان شاعران منتخب نیز بیوک ملکی، جعفر ابراهیمی، مصطفی رحمان دوست و قیصر امین پور، از نمادهای رنگ بیش از بقیه شاعران بهره گرفته اند.
بررسی ترجمه ضرب المثل های کهن پارسی: ارتقاء مدل بیکمن و کالو از رهگذر فرهنگ امثال سخن انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه ضرب المثل امری چالش برانگیز است. جستار حاضر با تمرکز بر ضرب المثل های کلاسیک فارسی موجود در فرهنگ امثال سخن انوری (1384)، در پی بررسی مؤثرترین راهبردهای ترجمه ضرب المثل است. برای نیل به این هدف، ابتدا مثل هایی از پیکره مذکور بصورت تصادفی استخراج و ترجمه معنایی-تحت الفظی آنها نگاشته شد. سپس، با جستجو در دوفرهنگ تک زبانه انگلیسی فرهنگ امثال آکسفورد و امثال آمریکایی، تلاش شد برای هر یک، معادل های بومی-منظورشناختی یافت شود. مدل به کار رفته در این نوشتار، بر اساس راهبردهای پیشنهادی بیکمن و کالو (1974) است. طبق یافته ها، به کارگیری راهکارهای تلفیقی، از کارآمدترین راهبردهای ترجمه ضرب المثل است. در این میان، راهبرد «جایگزینی با معادل بومی» و کاربرد ترجمه تحت الفظی در پرانتز یا پانویس، جزو مؤثرترین راهبردها معرفی شده است، زیرا علاوه بر فراهم آوردنِ اطلاعات فرهنگ-محور برای مخاطبان، سبب درکِ روشنِ مفهوم مثل نیز می شود. همچنین، در این پژوهش راهبرد جدیدی به نام «جایگزین سازی» ارائه شده است.
بررسی واژه ها و اصطلاحات نظامی فوت شده از فرهنگ های لغات براساس آداب الحرب و الشجاعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
89 - 111
حوزههای تخصصی:
با وجود نگارش فرهنگ های لغات متعدد در زبان فارسی، همچنان واژه ها و اصطلاحات فارسی زیادی هست که از دید فرهنگ نویسان مغفول مانده یا شکل هایی از آنها ثبت نشده است. اخیراً با مطالعه منابع مختلف فارسی و تهیه پیکره های غنی، تلاش هایی برای گردآوری و ثبت واژه های ازدست رفته صورت گرفته و تا حدودی جبران شده، ولی همچنان این مشکل به شکل مطلوب حل نشده است. کتاب آداب الحرب و الشجاعه یکی از آثار ارزشمند فارسی است که هم از نظر قدمت و هم از نظر دارا بودن واژه های عمومی و اصطلاحات تخصصی نظامی دارای اعتبار زیادی است که بسیاری از این واژه ها گردآوری و ثبت نشده و ثبت آنها از نظر فرهنگ نویسی اهمیت ویژه ای دارد. همچنین به دلیل تخصصی بودن این کتاب در حوزه نظامی، پژوهش در این موضوع از اهمیت شایانی برخوردار است، ولی به دلیل گستردگی اصطلاحات نظامی و ابعاد مختلف آن در این کتاب، پژوهش در همه این ابعاد کاری دشوار و زمانبر است؛ بنابراین در این پژوهش فقط واژه های نظامی مربوط به انواع پیکان و گرز که از فرهنگ های لغات فوت شده است، برای اولین بار بررسی و معرفی می شوند. روش کار مطالعه کتاب آداب الحرب و استخراج واژه های مورد بحث، سپس جستجوی آنها در فرهنگ های لغات معتبر فارسی است تا روشن شود که هیچ یک از آنها در این فرهنگ ها نیامده است. نتیجه این پژوهش حکایت از آن دارد که سیزده اصطلاح نظامی در این موضوع هست که تاکنون در هیچ فرهنگ لغتی ثبت نشده و در این پژوهش برای نخستین بار است که این واژه ها و اصطلاحات معرفی شده است.
شگردهای کتاب طباشیر الحکمه راز شیرازی در باور پذیر کردنِ خرق عادت های زندگی پیامبر اسلام (ص)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان یک فاکتور مهم در روایت خرق عادت های عرفانی- تاریخی، کارکرد پارادوکسی دارد. از سویی با وسعت بخشیدن به تخیَل، ادبیَت متون تاریخی را ارتقاء می بخشد و خواننده را از جهان واقعیت جدا می سازد. از طرفی نیز با نگرش زبان شناسانه در ایجاد منطق و رابطه علت و معلولی زبان شناختی، مخاطب را به بستر واقعیت بر می گرداند تا در اوج حیرت انگیزی، خرق عادت هایِ عرفانی و تاریخی را بپذیرد. این مقاله با تلفیق زبان شناسیِ ساختارگرا و زبان شناسیِ نقش گرا و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، عناصر زبانی و فرا زبانی را در داستان «مولود مصطفی(ص)» از کتاب طباشیر الحکمه راز شیرازی را بررسی کرده؛ نتایج تحقیق نشان می دهد که نویسنده برای باور -پذیر کردن خرق عادت های زندگی پیامبر اکرم(ص) از کارکرد پارادوکسی زبان در ایجاد باورپذیری، بیشترین بهره را برده است. در این راه از شخصیت پردازی دقیق افراد تاریخی، روایت افراد مورد وثوق، توصیف دقیق مکان ها و زمان زندگی حضرت رسول(ص)، عنصر گفت وگو، تنوّع افعال و جمله های کوتاه، بهره مندی از حروف برای مقاصد ثانویّه نیز کمال استفاده را کرده است.
خوانش زبان صناعی «نی نامه» مثنوی مولوی بر مبنای الگوی «قرائت تنگاتنگ» سلینا کوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، خوانش زبان صناعی «نی نامه» مثنوی مولوی بر مبنای الگوی «قرائت تنگاتنگ» سلینا کوش است. رویکردی که افزون بر تفسیر جزئیات زبانی و روابط متقابل آن ها، تحلیل متغیّرهای دیگری همچون بافتار، بینامتنیت، روایت و ژانر متن را نیز ضروری می شمارد. این مقاله، به شیوه توصیفی- تحلیلی می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که راهبرد شاعر در به کارگیری زبان صناعی در «نی نامه» مثنوی چیست؟ و کارکرد هریک از صناعات در تحقّق اهداف این متن و انسجام کلّی آن چگونه است؟ نتایج نشان می دهد که صناعات به کار رفته در «نی نامه» طی یک فرایند منسجم، در دو گروه کلّی جای می گیرند:1) مرتبط با «بشنو»؛ 2) مرتبط با «نی». گروه نخست با افزایش موسیقی کلام، مخاطب را به «شنیدن» ترغیب می کند؛ اصل وحدت در کثرت و فناپذیری جهان اضداد را به نمایش می گذارد و گروه دوم، جلوه هایی از «از خودتهی شدن»، هروله روح آدمی برای رهایی از قفس تن، مجازی بودن دنیای ما، غیر قابل درک بودن عشق و غیره را.
سیاست عشق در عاشقانه های احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
191-153
حوزههای تخصصی:
ادبیات غنایی و به تبع آن شعر عاشقانه، مجموعه ای از احساسات و عواطف و بازنمایی روابط انسانی است که به شکل گسترده ای در ادوار و گفتمان های متفاوت، نمودها و کارکردهای گوناگون و حتی متضاد داشته است. شعر عاشقانه معمولاً خود را از شعر سیاسی دور می کند و به جای ادبیات سیاسی از سیاست ادبیات می گوید، اما شعر مدرن ایران که پیوند عمیقی با ادبیات اعتراضی و امر سیاسی دارد، نسبت دیگرگونه ای بین شعر عاشقانه و شعر سیاسی برقرار کرد. شاملو یکی از برجسته ترین شاعران شعر سیاسی است که تخاصم و جدال سیاسی در عاشقانه های او، منشأ استعاره ها و ساخت هاست. این مقاله با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان و با تأکید بر مفهوم «تخاصم» که از کلیدی ترین مفاهیم امر سیاسی است نشان می دهد که امرسیاسی از دو جهت با عاشقانه های شاملو پیوند دارد: اولاً، این عاشقانه ها نوعی تجربه تازه از بازنمایی روابط انسانی است و ثانیاً، در مقابل تجربه های سنت ادبی است، زیرا شاملو با تغییر رتوریک شعر عاشقانه نوعی ادبیات خلق کرد که در روساخت، عاشقانه و در ژرف ساخت ادبیات مقاومت است.
بررسی تطبیقی رموز عرفانی منظومه ی مهر و ماه جمالی دهلوی با داستان شیخ صنعان عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
169 - 194
حوزههای تخصصی:
منظومه ی مهر و ماه ، مثنوی عاشقانه ی جمالی دهلوی یکی از مریدان طریقت سهروردیه است. اگرچه این مثنوی در اصل داستانی عاشقانه است که قهرمان داستان در پی رؤیای معشوق از بدخشان به «مینا» سفر می کند؛ اما با تأمّل دیده می شود که طرح داستان با داستان شیخ صنعان منطق الطیر مطابقت دارد و سیروسلوکی روحانی را به تصویر درآورده است، چنان که در منطق الطیر ، شیخ صنعان در پی رسیدن به معشوق از تمام شهرت و اعتبار ظاهری خویش درمی گذرد تا به عشق واقعی دست یابد. در منظومه ی مهر و ماه نیز «ماه» در پی رؤیای خویش با دست شستن از تمامی امکانات، قدم در راه سلوک می گذارد و با گذر از تمامی تعیّنات، فنا را تجربه می کند. در این داستان درویش غار بدخشان و خضر راه دان در رسیدن ماه به مهر و اتّحاد آن ها به عنوان پیر فرزانه نمود می یابند و چون کار دشوارتر می شود، حضرت محمد (ص) همانند داستان شیخ صنعان در رؤیای همراهِ قهرمان ظاهر می شود و به یاریگری می پردازد. رموز عرفانی مطرح در منظومه ی مهر و ماه کاملاً تداعی کننده ی منطق الطیر عطار است. اگر عطار با طرح داستان شیخ صنعان، باری دیگر قدرت عشق را در رسیدن به کمال تبیین می کند، جمالی دهلوی نیز با داستان مهر و ماه ، سفر عرفانی ماه را به تصویر می کشد. صرف نظر از شرایط سن و اختلاف ادیان که عشق شیخ صنعان را به صورت عشقی ممنوع معرفی می کند، در هر دو داستان عناصری چون رؤیای حرکت بخش، شب به عنوان زمان نقطه ی عطف سفر، سفر از شرق به غرب، موانع و خطرات بازدارنده سلوک، هم سویی عقل و عشق، نمود حضرت محمد (ص) در رؤیای همراه قهرمان، گذر از عشق مجازی به عشق حقیقی، در سلوک قهرمانان دیده می شود. این مقاله بر مبنای مکتب فرانسه، به سیرعرفانی ماه و تأثّر آن از داستان شیخ صنعان می پردازد.
Intersectional-Translocational Positionality in Arab-American Women’s Narratives: Reading Randa Jarrar's A Map of Home and Laila Halaby's West of Jordan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present paper analyzes the conceptualization of contemporary forms of identity construction within the interrelation of diaspora, ethnicity, belonging, transnationality, translocationality, and interculturality. It casts critical light on the complex subjectivity by introducing the concept of translocational positionality addressed by intersectionality theory. Intersectionality is presented as an analytical tool which sets a far more integrated analysis of diaspora, the shifting devaluation of racialized, sexualized, classed, and gendered lives and factors which shape social locationality. Thereby, Floya Anthias' concept of translocational positionality is used to address the complex and intersectional frame of social locationalities of in-transit Arab women and to unravel issues pertain to identity in terms of the status of in-transit Arab women and their unstable positionality on America. Identifying and scrutinizing the complex process of self-inscription in Randa Jarrar and Laila Halaby's narratives: A Map of Home (2008) and West of Jordan (2003), the study revealed that when the sense of non-belonging to place conceived as home occurs, liberating vision for change, fluid positionality and transformation perceptibly emerge. The research concludes locations are particularly fluid and henceforth positionality, home and belonging are necessarily defined in relation to time, context and space and so susceptible to shifts, transformations and contradictions.
بررسی رمان جای خالی سلوچ بر اساس نظریه داغ ننگ اروینگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر رمان جای خالی سلوچ (1358) از دولت آبادی(1319) را در چارچوب نظریه داغ ننگ گافمن(1963( بررسی می کند. نظریه گافمن، روابط میان افراد در زندگی روزانه را تحلیل می کند. رمان خالی خالی سلوچ، روایت زندگی زن روستایی به نام «مِرگان» در روستای دور افتاده «زمینج» است که می کوشد پس از ناپدید شدن ناگهانی شوهرش، خانواده را حفظ کند، در این راستا خود و فرزندانش متحمل انواع آزار جسمی، جنسی، سرخوردگی روحی و عاطفی، تحقیر، خیانت و بی وفایی می شوند. مقاله سعی دارد تا با روش توصیفی -تحلیلی به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که کدام مضمون و درونمایه نظریه داغ ننگ گافمن در رمان جای خالی سلوچ نمود بیشتری دارد؟ براساس نتایج تحقیق، مهم ترین داغ ننگ و برچسب زنی ها در رمان جالی خالی سلوچ، بی هویتی، ناامنی و انزجار است. داغ بی اعتباری، احساس شومی سرنوشت، ناامنی وعقده حقارت و به تبع آن بر انگیختگی حس کین توزی و انتقام است که بیش از هر چیز دیگر مرگان را در بر می گیرد. مرگان و دیگر زنان داستان، اشخاصی رنجور، پریشان و سرگشته، ناامید، مضطرب و افسرده هستند که گرفتار چنبره سرنوشت اند. دولت آبادی به روایت زندگی این افراد می پردازد که احساس بی هویتی و سرگشتگی می کنند.
تصحیح و بازشرح بیتی از سعدی با رویکرد تلفیقی (نسخه پژوهی و زیبایی شناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله پژوهش حاضر، تردید درباره ضبط و نتیجتاً بازتصحیح و شرح بیتی از یکی از غزل های سعدی، به کمک میان رشته ای زیبایی شناسی شناختی است. بیت مورد نظر در غالب نسخه های چاپی موجود این چنین ضبط شده است: بازآ و حلقه بر در رندان شوق زن کاصحاب را دو دیده چو مسمار بر در است پذیرش ضبط «رندان» در این بیت توسط مصححان مختلف باعث شده است که شارحان نیز با ابتنا به آن، شرح هایی گوناگون، متناقض و کم ارتباط با ساختار متن را ارائه دهند. در این پژوهش با استفاده از شواهد گوناگون اثبات شده است که ضبط صحیح واژه مذکور در این بیت «زندان» است و نه «رندان»: اولاً با بررسی نسخ خطی واضح است که این واژه در قدیمی ترین نسخه خطی دیوان سعدی متعلق به زمان حیات شاعر، «زندان» ثبت شده است. ثانیاً از حیث زیبایی شناسی شناختی، واضح است که بیت حاضر بر پایه طرح واره تصویری حجمی و استعاره مفهومی «شوق، زندان است» تصویرسازی شده است.
نظریه سیاسی استبداد منوّر در ادبیات پس از مشروطه (از 1285 ه. ش تا 1310ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند که نظام مشروطه، با هدف جبران عقب ماندگی، اصلاح امور و پیشرفت و اعتلای کشور در سطح جهانی، در سال 1285 ه.ش. استقرار یافت، اما دیری نپایید که با شکست مواجه شد و کشور را در هرج و مرج، آشوب سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بی سابقه ای فرو برد. در این شرایط بود که روشنفکران ایرانی تنها راه برون رفت از بحران های پی در پی را در روی کار آمدن «دولت مقتدر ملی/ استبداد منور» دیدند. آنان از طرح این اندیشه دو هدف را دنبال می کردند: نخست آنکه با روی کار آمدن دولت مقتدر، ایران بتواند شکوه گذشته خود را باز یابد؛ دوم آنکه در سایه دولت مقتدر، اصلاحات اساسی در جهت تجدد و پیشرفت کشور صورت گیرد و جایگاه آن در جهان اعتلا یابد. در این مقاله، نگارنده بر آن بوده است تا با کندوکاو در ادبیات آن روزگار، گرایش برخی از شاعران و نویسندگان ایرانی را به استبداد منور/ دولت مقتدر ملی با هدف بازگرداندن ایران به شکوه باستانی خود و نیل به تجدد نشان دهد. آنچه از این پژوهش حاصل شد آن بود که گرایش به استبداد منور به چهار صورت در ادبیات این دوره نمود یافته است: 1. ابراز نگرانی از نابسامانی های پس از مشروطه. 2. انتقاد از تحقق نیافتن شعارها و اهداف مشروطه خواهان. 3. آرزوی برآمدن حکومت مقتدر برای سامان دادن به امور کشور. 4. ناسیونالیسم.
بررسی تحلیلی مباحث و اصطلاحات طبّ سنتی در مثنوی «منّ و سلوی» اثر نعمت خان عالی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی «منّ و سلوی» یا «سخنِ عالی»، منظومه ای اخلاقی و عرفانی، تعلیمی و اجتماعی از آثارِ نعمت خان «عالیِ شیرازی» نویسنده، شاعر و پزشک ایرانی تبار شیعی قرن 11و12 ﻫ ق است. «عالی» در هند می زیسته و در دربار اورنگ زیب و بهادرشاه دارای منزلتی بوده است. او به عنوان پزشک به دربار اورنگ زیب راه یافت و به نویسندگی و شعر روی آورد و از جانب اورنگ زیب و بهادرشاه به عناوین «نعمت خان» و «مقرب خان» و «دانشمندخان» مفتخر گردید. مثنوی «منّ و سلوی» مجموعه ای است از حکایات، با موضوعات اخلاقی، عرفانی و اجتماعی. «عالی» در بخش هایی از این مثنوی به طرح مباحث پزشکی اعم از نام بیماری ها، حالات بیمار، شیوه های درمان، داروها و برخی گیاهان دارویی و اخلاق پزشکی پرداخته است، که این مباحث تاکنون پنهان و مغفول مانده و به آن توجهی نشده است. در پایان این پژوهش به این نتایج مهم دست می یابیم که اولاً «عالی» برغم اینکه در تذکره ها به عنوان شاعر و نویسنده معرفی شده، از پزشکان حاذق دربار بوده و سعی داشته است با طرح مباحث پزشکی در خلال حکایات به معرفی برخی بیماری ها و داروها و گیاهان دارویی بپردازد. ثانیاً شیوه او در آگاهی بخشی و آموزش عمومی پزشکی و اخلاق پزشکی قابل توجه و بسیار کمیاب بوده و از نظر سبکی نیز حائز اهمیت است. ثالثاً این مثنوی می تواند در مطالعات و تحقیقات طب سنتی و روابط علمی ایران و هند مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد. در این پژوهش از روش کتابخانه ای استفاده شده و با بهره گیری از سایر کتب مرتبط به تحلیل موضوع اشاره شده در متن مورد نظر می پردازد.
تحلیل اسطوره شناختی داستان بهرام و آزاده براساس نظریه میتوس پاییز نورتروپ فرای؛ بستر مطالعاتی سفالینه منقوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم در نقد ادبی معاصر، رویکرد کهن الگویی است. مهم ترین نظریه پرداز نقد کهن الگویی، نورتروپ فرای، بر آن است که کهن الگوهای اسطوره ای، در انواع متون ادبی پدیدار می شوند و در جهان ادبی، چهار میتوس بنیادین که برابر با چهار فصل، در چرخه جهان طبیعت هستند، چهار ژانر اصلی در ادبیات؛ یعنی کمدی (بهار)، رُمانس (تابستان)، تراژدی (پاییز) و طنز (زمستان) را دربرمی گیرند. بنا به نظریه فرای، کانون تراژدی، قهرمانی است که در حیات خود شش مرحله را از معصومیت نخستین تا سقوط فرجامین طی می کند و در نهایت با قربانی شدنش، تعادل و آرامش بر محیط حاکم می شود. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی به بررسی نقوش کاسه ای مینایی متعلق به دوران ایلخانی پرداخته و این داستان بهرام و آزاده را مطابق روایت شاهنامه فردوسی به تصویر کشیده است. هدف این پژوهش و نتیجه تحلیل این نقوش بر مبنای نقد کهن الگویی نورتروپ فرای نشان می دهد که روایت تصویری مذکور در قالب میتوس پاییز و ژانر تراژدی شکل گرفته است تا پیام سیاسی و اجتماعی ویژه ا ی را در قالب این داستان تصویری و ادبی به مخاطبانش، چه در دوران پیش از اسلام و چه پس از آن منتقل کند.
The relationship between Interaction type and self-regulated learning strategies of Iranian intermediate EFL learners
حوزههای تخصصی:
This study attempted to find the relationship between teacher-student interactions and self-regulated learning strategies among EFL learners. The population of the study comprised of 50 Iranian EFL female learners. The participants ,with an age range of 18 to 25, studied English at language institutes located in the city of Genaveh. They were selected as a homogenous sample based on their performance on English language proficiency test of Oxford Placement Test. Then the Questionnaire on Teacher-Student Interaction (QTI) and the Self-Regulation Questionnaire (SRQ) (Brown, Miller, & Lawendowski, 1999) were given to the learners to collect the data. Findings showed that there is a significant relationship between teacher-student interaction, and self-regulated learning strategies A multiple regression analysis was run to predict self-regulated learning strategies by using teacher-student interaction and its subscales. The results showed that Responsibility subscale (.β=.369, P=.003) and Admonish subscale (β=.415, P=.000) could positively and significantly predict learners self-regulated learning strategies.
نقد اسطورهای داستان رستم و سهراب بر اساس نظریات نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
285 - 305
حوزههای تخصصی:
از رویکردهای مهم در مطالعات اسطوره شناختی متون ادبی، نظریات نورتروپ فرای در این خصوص است. پژوهش حاضر داستان رستم و سهراب در متن شاهنامه را با الگوی پیشنهادی فرای و با روش توصیفی-تحلیلی، بررسی می کند. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. مطابق بررسی ها، حضور عناصری مانند اسطوره زوال، مرگ فاجعه آمیز، قربانی کردن و انزوای قهرمان، داستان را با میتوس پاییز و تراژدی انزوا در نظریه فرای قرین می نماید. پس از برشماری مراحل ششگانه تراژدی در الگوی فرای، انطباق آن با سیر وقایع این داستان بررسی گردید. نهایتاً چنین نتیجه گرفته شد که بر اساس الگوی تراژدی انزوا، قهرمان اسطوره ای یعنی رستم به سبب انزوای منتج از وجه خودآگاهی-اش، مرتکب عملی می شود که تجربه ای فردی برایش به همراه دارد. همچنین طبق نظر فرای درباره نقش اسطوره در انعکاس دوره اجتماعی مؤلف، نتیجه شد که شکل گیری اسطوره رستم و سهراب می-تواند بازتابی از دیدگاه فردوسی به اوضاع اجتماعی معاصرش باشد.
بازنمایی ارزش های خانوادگی و روابط جنسیتی در ضرب المثل های بلوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها نشان گر فرهنگ قومی هر جامعه هستند و با تأمل بر آن ها می توان به تصویری عمیق و روشن تر از آن جامعه رسید. مُراد پژوهش حاضر نیز در همین راستا، گردآوری و تفسیر مجموعه ای از ضرب المثل های بلوچی بوده که بیشتر ناظر به ارزش ها، باورها و اعتقادات مردم بلوچ در زمینه خانواده و به طور خاص روابط جنسیتی بوده اند. به این منظور، از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین برای تحلیل بهتر مواد پژوهش، از یک رویکرد تفسیری بهره بُرده ایم. در این راستا، خوانش مثل های بلوچی در ارتباط با موضوع موردبحث، به احصای هفت مقوله محوری منجر شده است: 1) حاکمیت و استمرار نظام پدرتبار و مردسالار؛ 2) خویشاوندی قوم مدارانه و استمرار ساختارهای عشیره ای؛ 3) تقدیس و ارج گذاری نقش والدین در تربیت و جامعه پذیری فرزندان؛ 4) مهمان نوازی و پُررنگ بودن ارتباطات اجتماعی مسئولانه؛ 5) احترام و بزرگداشت کهن سالان و سالمندان؛ 6) تأکید بر اهمیت جایگاه و مقام مادری؛ 7) نگاه به زن در سایه سار مرد. درمجموع نیز یافته های پژوهش نشان می دهد که در میان عامه بلوچ ها به دلیل عدم رواجِ زبان نوشتاری بلوچی، ادبیات عامه و به خصوص ضرب المثل ها نقش پررنگی در جامعه پذیری، تربیت نسل ها، انتقال بین نسلی، هویت شناسی، بازتولید و تحکیم ارزش های خویشاوندی و جنسیتی دارد، و از این حیث در زمره ابزارهای فرهنگی برای حفظ و تداوم هویت و فرهنگ بلوچ ها محسوب می شود.
متن پژوهی ادبی از منظر ترجمه پژوهی ادبی: نقدی بر بروز خطاهای آشکار در ترجمه متون ادبی با تکیه بر مدل های زبان شناختی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
293 - 322
حوزههای تخصصی:
ترجمه پژوهی و نقد ترجمه را می توان زیرشاخه ای از متن پژوهی دانست. موضوع تحقیق حاضر، بررسی خطاهای آشکار در پیکره ای دوزبانه شامل یک رمان فارسی و دو ترجمه انگلیسی است. در این پژوهش، کلیه واژگان و عباراتی که به خطا ترجمه شده اند، دقیقاً بررسی شد. طبق یافته ها، مقوله های واژگانی چالش برانگیز برای دو مترجم انگلیسی یکسان نبود. ازآنجاکه مترجم غیربومی در ترجمه اصطلاحات و برخی گروه های اسمی دچار چالش اساسی بوده است، می توان مطالعه دقیق اصطلاحات متون ادبی زبان مبدأ را برای عملکرد مطلوب تر این گروه از مترجمان حیاتی دانست. نکته مهم اینجاست که مترجم بومی سه بار اثر خود را ویرایش کرده است. یافته دیگر این جستار نشان می دهد که مترجم غیربومی حدوداً سه برابر بیش از مترجم بومی دچار خطاهای آشکار شده است و این تأکیدی بر لزوم ویرایش مکرر متن مقصد، توجه به مقوله پویایی متن و مشارکت فعال تر مترجمان بومی در ترجمه شاهکارهای ادبیات ملی خود است.
نقد نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیکاف و جانسون، استعاره را ابزاری شناختی می دانند که بواسطه چیزی متعارف و تجربی، چیزی دیگر را می شناسیم. از نظر آنان استعاره در سراسر زندگی روزمره و نه تنها در زبان، که در اندیشه و عمل ما جاری است و نظام مفهومی معمول ما که در چارچوب آن می اندیشیم و عمل می کنیم، ماهیتی اساساً استعاری دارد. آنان مدّعی اند در نظریه های سنتی، به رابطه استعاره با تفکر توجّه نشده است؛ بلکه فقط به تعابیر زبانی استعاره ها در شعر و ادبیات توجه کرده اند و بین زبان روزمره و زبان ادبی تمایز نهاده اند. از این رو تعریف جدید را در تقابل با استعاره زبانی، استعاره مفهومی نامیدند که دارای ویژگیهای چون یک سویگی نگاشت و اصل تغییر ناپذیری است و به انواعی چون استعاره متعارف و نو و تصویری تقسیم می شود. در این مقاله، نظریه استعاره مفهومی و برخی از تناقضهای درونی آن را نقد کرده ایم که برخی از نتایج عبارتند از: شناخت و فهم استعاری نیست بلکه قیاسی است؛ استعاره مبتنی بر شباهت است و تغییر ناپذیری اصل معتبری نیست.
صورت بندی کهن الگوی یتیم درآثار ادبی رئالیستی دههء40 و50 شمسی ایران (مطالعه موردی: سنگ صبور، عزاداران بیل، همسایه ها، آبشوران و جای خالی سلوچ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک ادبی رئالیسم با زبانی ساده، بدون هیچ قضاوتی، افراد را با تضادها، باورها و واقعیت های جامعه آشنا می کند. از این رو محتوای این آثار می تواند اطلاعات کاربردی و مفیدی در جهت رشد روان افراد و جوامع ارائه دهد. نظریهء کهن الگویی کارل گوستاو یونگ، روانشناس سوییسی، نیز ما را با ناخودآگاه جمعی آشنا می کند. محتویات ناخودآگاه جمعی، کهن الگوهای ثابت و تکرار شونده ای هستند که بر اثر کنش های بیرونی فعال می شوند و از سطح ناخودآگاه به سطح خودآگاه روان می آیند. به اعتقاد یونگ، ادبیات یکی از منابعی است که کهن الگوها می توانند بوسیلهء آن ماهیت خود را نمایان سازند. بر اساس این نظریه، کارول اس. پیرسون، پژوهشگرآمریکایی، به معرفی دوازده کهن الگو می پردازد. یتیم، یکی از این کهن الگوها است. این کهن الگو بر اثر مواجهء افراد با ظلم، تبعیض و سرخوردگی در بخش ناخودآگاه جمعی روان فعال می شود و در نهایت واقعگرایی را برای آنها به ارمغان می آورد. در این پژوهش، پنج اثر رئالیستی دههء 40 و50 شمسی ایران (سنگ صبور، عزاداران بیل، همسایه ها، آبشوران و جای خالی سلوچ) به شیوهء توصیفی_تحلیلی از منظر کهن الگوی یتیم بررسی شده است. بر اساس نتیجهء به دست-آمده، ادبیات رئالیستی که بیانگر ظلم و بی عدالتی در جوامع است، بستر مناسبی برای نمایش کهن الگوی یتیم است؛ کهن الگویی که با طردشدن و ظلم فعال می شود و بر واقعگرایی تأکید دارد.