مطالب مرتبط با کلیدواژه

حوزه مبدأ


۱.

تحلیل شناختی استعاره های مفهومی حرکت در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم استعاره مفهومی حرکت حوزه مبدأ حوزه مقصد فعل حرکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۲۶
قرآن کریم شامل ظهور گسترده استعاره ها می باشد که در تعریف استعاره سنتی، جنبه زیبایی شناسی دارند. اما امروزه استعاره به عنوان یکی از الگوهای شناختی زبان می تواند عاملی برای مباحث میان رشته ای گردد و نقش بسزایی در تبیین جهان بینی حاکم بر قرآن داشته باشد. قرآن، زندگی انسان را به صورت حرکت به سوی خداوند در قالب استعاره بیان می کند. بر همین اساس برای درک ارتباط مفاهیم حرکتی در قالب استعاره با مفهوم زندگی، استعاره های مفهومی با حوزه مبدأ حرکت در قرآن کریم، با رویکرد شناختی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و مشخص شد که افعال حرکتی چون جاء، اتی، تاب، ارسل، انزل، هدی و ضلل، به عنوان حوزه های مبدأ در درک استعاری حوزه های مقصد مانند: وحی، نبوت، سعادتمندی، گمراهی، قیامت، عذاب، مرگ، تغییر، پذیرش، اعمال و ... نقش آفرینی کرده اند. همچنین مشخص شد کاربرد هر یک از افعال حرکتی برای مفاهیم حوزه مقصد، علاوه بر انتقال ویژگی حرکت، ماهیت حرکت را نیز در هر یک از حوزه های مقصد تبیین می کنند. در نهایت استعاره های مفهومی حرکت استخراج شده در این مقاله، تحت پوشش استعاره بنیادی [زندگی سفر است] انسجام می یابند و به عنوان جنبه هایی از مفهوم زندگی از دیدگاه قرآن کریم در خدمت تحقق بخشیدن به هدف قرب الهی قرار می گیرند.
۲.

استعاره های مفهومی حوزه اخلاق در شاهنامه فردوسی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی استعاره های مفهومی حوزه مبدأ حوزه مقصد اخلاق شاهنامه فردوسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۱ تعداد دانلود : ۵۸۹
اخلاق ازجمله واژگانی است که در حوزه معرفت بشری دامنه وسیعی دارد و اندیشمندان معانی و تعاریف مختلفی برای آن ارائه داده اند. از آنجا که اخلاق و مصادیق آن مفاهیمی انتزاعی اند، ذهن انسان برای درک و گفتگو دربار ه آن ها از روش های مختلفی بهره می برد. یکی از نظریه های مهمی که می تواند این موضوع را تبیین کند، نظریه «معاصر استعاره» است. لیکاف و جانسون (2003) معتقدند که استعاره، امری ذهنی است که انسان برای ملموس کردن مفاهیم انتزاعی از آن بهره می برد. هدف از انجام این تحقیق پاسخ به این پرسش هاست که فردوسی برای بیان مفاهیم اخلاقی در شاهنامه از چه استعاره هایی استفاده کرده و از چه حوزه های مبدایی برای توصیف مفاهیم انتزاعی اخلاق بهره برده است. به این منظور، 3800 بیت از شاهنامه فردوسی بررسی شده است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. داده های تحقیق نشان می دهد فردوسی از حوزه های مبدأ انسان، شیء، ساختمان، روشنایی و تاریکی، جهت های بالا و پایین، لباس، آب، سفر و شغل برای عینی تر کردن مفاهیم اخلاقی در شاهنامه استفاده کرده است.
۳.

تحلیلی شناختی از مفهوم سازی «خشم الهی» در حوزه دنیا در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم زبان شناسی شناختی استعاره مفهومی الگوی خشم حوزه مبدأ حوزه مقصد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۵۱۳
پژوهش حاضر به بررسی شیوه مفهوم سازی خشم و عذاب الهی در قرآن کریم می پردازد. به این منظور، نخست، آیه های دربرگیرنده مفهوم های مورد نظر گرد آوری شدند و سپس از جنبه حوزه های مبدأ و نیز مرحله ها و سناریوی خشم مورد بررسی قرارگرفتند. هدف از این بررسی، یافتن تناظرهای قابلِ درک برای انسان در قرآن کریم است. مبنای این تناظر، شیوه مفهوم سازی خشم و الگوی حاکم بر آن در حالت های گوناگون انسانی، مدلِ کووچش (Kövecses, 1986) است. از یافته های این بررسی می توان به مفهوم سازی خشم در قرآن کریم با استفاده از حوزه های مبدأ «آتش»، «بلا و خسران»، «حیوان»، «ماده خوراکیِ تلخ و گزنده»، «تاریکی و ظلمت» و «فاصله» اشاره نمود که شباهت چشم گیری با حوزه های مبدأ خشمِ انسانی دارد. این شباهت ها با توجه به ماهیّت متفاوت خشم در خداوند و بشر، از آن جهت اهمیّت دارد که سازوکارهای کلام قرآنی را در انتقال پیام الهی به مخاطب بشری نشان می دهد. به بیان دیگر، در راستایِ بعد هدایت گری و اهمیّت انتقال پیام الهی به مخاطب انسانی، خداوند از کلامی برای ارتباط با انسان بهره می برد که برای گونه بشری ملموس و مأنوس بوده و حقیقت های معنوی و واقعیت های انتزاعی را با بهره گیری از مفاهیم عینی و تجربی به او منتقل می نماید تا برای مخاطب خود درک پذیرتر باشد. همچنین، با توجه آیه ها و مستندات قرآنی الگوی خشم خداوند با سناریوی خشمِ انسانی تفاوت داشته و مشتمل بر سه مرحله بینش و هدایت، هشدار و اخطار و در مرحله آخر عقاب است.
۴.

بررسی تحول استعاره های مفهومی شجاعت در زبان فارسی در دو بازه زمانی تاریخی و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام مفهومی استعاره حوزه مبدأ رویکرد پیکره بنیاد شجاعت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۳۱۲
در مقاله حاضر برآنیم تا از طریق معنی شناسی تاریخی، به بررسی ثبات یا تغییر دیدگاه های فارسی زبانان نسبت به مفهوم «شجاعت» بپردازیم که از دیدگاه کووچش (1393 ، ص. 43)، یکی از مفاهیم حوزه مقصد اخلاق است. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که آیا در بازه های زمانی قرن هشتم تا قرن دهم در مقایسه با دوران معاصر، در جامعه فارسی زبان مفهوم شجاعت دست خوش تغییر شده است یا خیر؟ و نیز برای بازنمایی این تغییرات چه الگویی می توان ارائه داد. برای دستیابی به این هدف، نویسندگان از طریق تحلیل شناختیِ استعاره های مفهومی شجاعت در دو پیکره تاریخی و معاصر و مقایسه آن ها با یکدیگر، ثبات یا تحول ایجاد شده را بررسی کردند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر حاکی از تغییر در برخی از مؤلفه های فرهنگیِ مرتبط با مفهوم شجاعت در جامعه فارسی زبانان و در نتیجه، تحولِ ارزش گذاری بر استعاره های مفهومی مربوط است. گفتنی است مقایسه شواهد تاریخی و معاصر نشان می دهد حوزه مبدأ کلان «شیء» در هر دو مورد بی تغییر است، ولی حوزه های خرد زیر مجموعه «شیء» تغییر یافته اند. حوزه های مبدأ پر بسامد مفهوم سازی شجاعت در زبان فارسی عبارت اند از: نیرو، مسیر، جنگ و ماده. از دستاوردهای مهم پژوهش حاضر آن است که در هیچ یک از بازه های زمانی مورد نظر، حوزه مبدأ جنگ، حوزه مبدأ کانونی شجاعت محسوب نمی شده، بلکه به صورت نهفته باقی مانده است. چارچوب نظری پژوهش حاضر نظریه استعاره های مفهومی مطرح شده از سوی لیکاف و جانسون ( 1980 ) و الگوی تریم ( 2011, 2007 ) در شبکه استعاره های مفهومی است.
۵.

بررسی نقش استعاره های مفهومی در تحول سبک های ادبی (با تکیه بر استعاره های حوزه بدن در اشعار فرخی سیستانی، انوری و حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره هاي مفهومی حوزه مبدأ حوزه مقصد نگاشت و سبک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۹۹
استعاره مفهومی، شگرد ذهن برای مفهوم سازی امور انتزاعی است. ذهن به کمک این سازه بنیادین می کوشد برخی از امور ناملموس را برای خود ملموس سازد و با آن بیندیشد. از این رو انتظار می رود که با تغییر آن، شاهد تغییر در کلان سیستم های وابسته به اندیشه نیز باشیم. از جمله این کلان سیستم ها، سبک های ادبی اند که عوامل زیادی در تغییر آنها دخالت دارد. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی می کوشد به این سؤال پاسخ دهد که تغییر استعاره های مفهومی در زمان، چه تأثیری در تغییر سبک های ادبی دارد و برای پاسخ به آن، استعاره های مفهومی حوزه بدن را که شامل واژه های «دست، چشم، دل و سر» است، در منتخبی از اشعار فرخی سیستانی، انوری و حافظ ردیابی می کند و با تحلیل اطلاعات به دست آمده، به کمک نظریه های سبک شناسی شناختی و سبک شناسی درزمانی، نتیجه می گیرد که استعاره های مفهومی در طول زمان دچار تغییراتی معنی دار شده اند که همسو با تحولات سبک های ادبی و از متغیرهای اثرگذار بر تحول سبک ها بوده است.
۶.

بازکاوی استعاره های مفهومی «لباس» در قرآن و نهج البلاغه بر مبنای مدل لیکاف و جانسون(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۶۱
پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه نظریه شناختی استعاره که توسط جورج لیکاف و مارک جانسون(1980)، مطرح گردید؛ در نظر دارد، مفاهیم استعاری را که در قرآن کریم و نهج البلاغه به وسیله حوزه ملموسِ لباس و پوشش برای مخاطبین عینی سازی و فهم آنها تسهیل شده، استخراج و روابط موجود میان دو حوزه را تحلیل نماید. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که به ترتیب در قرآن کریم مفاهیمِ: تقوا، گرسنگی و ترس، شب و ارتباط زناشویی و در نهج البلاغه مفاهیمِ: میانه روی، عزت، جهاد، کرامت، عافیت، تغییر احکام صحیح اسلامی و تواضع به عنوان حوزه های مقصدِ انتزاعی، توسط مفهومِ ملموسِ لباس و پوشش به عنوان حوزه مبدأِ محسوس که بشر تمام زوایا و ساختار آنها را می شناسد؛ برای مخاطبان عینی سازی و درک آنها تسهیل شده است . از آنجایی که متون دینی مفاهیم انتزاعی دارای بیشترین فراوانی است فلذا کاربردِ عملی پژوهش مذکور این است که امکان هنر دینی را اثبات می کند به گونه ای که با طرح واره های تصویری گوناگون می توان مفاهیم معنوی و انتزاعی عمیق را متناسب با ظرفیت مخاطبان ارائه داد.
۷.

رابطه استعاره و بی ادبی در بافت غیبت رسانه ای بینافردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره بی ادبی حوزه مبدأ غیبت رسانه ای بینافردی نام گذاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۹۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط احتمالی میان استعاره و بی ادبی در بافت غیبت رسانه ای بینافردی انجام گرفته است. بدین منظور، داده های مربوط به ده بازیگر زن و ده بازیگر مرد برگرفته از 60 موقعیت زبانی در بازه زمانی مرداد 97 تا اردیبهشت 99 از نرم افزار اینستاگرام جمع آوری شده است. مجموع واژه های مورد بررسی، 51449 واژه است. نتایج پژوهش نشان داد که مفهوم سازی انسان براساس یکی از حوزه های مبدأ مدفوع/ فضولات حیوانی، شیء دورریختنی، شخصیت کارتونی/ داستانی، پول بی ارزش، ماده کثیف، موجودخیالی/ فراطبیعی، قارچ، نان، ایام هفته، چربی و بیماری/ بلا با بی ادبی همراه بود. این یافته رابطه میان استعاره و بی ادبی را این گونه توجیه می کند که هرگاه انسان به عنوان یکی از حوزه های فوق فرض شود، بی ادبی صورت می گیرد. غیبت رسانه ای بینافردی زمینه را برای استفاده از 345 مورد استعاره همراه با بی ادبی فراهم آورده است که به نظر می رسد به دلیل ویژگی های منحصربه فرد این نوع غیبت بوده است. بالاترین بسامد از میان حوزه های مبدأ مربوط به حوزه مبدأ مدفوع/ فضولات حیوانی و از زیرراهبردهای بی ادبی مربوط به نام گذاری از زیرراهبردهای بی ادبی ایجابی بوده است. کاربران زبانی با به کارگیری بی ادبی ایجابی سعی در تخریب وجهه مثبت شخص از خود داشته اند.
۸.

استعاره مفهومی در شعر مجیرالدین بیلقانی

کلیدواژه‌ها: مجیر الدین بیلقانی استعاره مفهومی ضرب المثل زبانشناسی شناختی حوزه مبدأ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۷۵
تئوری استعاره مفهومی از موضوعات مورد مطالعه در زمینه زبان شناسی شناختی است که به بررسی چگونگی ادراک و ساخت در ذهن انسان می پردازد. بر اساس این نظریه، استعاره های کارکردی زبانی در خدمت ادبیّات متن نیستند، بلکه ابزاری ضروری برای درک چیزهای انتزاعی و ناملموس در ذهن انسان هستند و نه در سطح کلمات، بلکه در ژرفا به کار می روند و تحت تأثیر معنا و مفاهیم قرار می گیرند. حوزه های تعریف شده در نظریه استعاره مفهومی و مصادیق آن از بسیاری جهات به زمینه های مفهومی و عملی ضرب المثل ها شباهت دارند. به نوعی می توان ضرب المثل ها را نمونه ای از استعاره های مفهومی دانست که با استفاده از منابع مختلف معانی و مفاهیمی را با توجه به آن ها منتقل می کند. ازآنجایی که ضرب المثل ها عام ترین و پرکاربردترین بخش ادبیّات هستند، مطالعه آن ها بر اساس نظریه استعاره مفهومی، شناخت و درک مبانی فکری و فرهنگی ملّت ها را فراهم می کند. لذا پژوهش حاضر بر آن است تا با مروری گذرا بر مطالعات و نگرش های تاریخی و مدرن پیرامون استعاره ها و سنجیدن دو دیدگاه متفاوت درباره آن ها، ضرب المثل های فارسی اشعار مجیرالدین بیلقانی را با توجه به نظریه استعاره مفهومی بررسی نماید و حوزه های مبدأ پرکاربرد در دایره مثال فارسی را بیابد و از این راه بتواند خطوط اصلی فکر شاعر را دریابد.
۹.

نقد نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی تناظر شباهت حوزه مبدأ حوزه مقصد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۲۵
لیکاف و جانسون، استعاره را ابزاری شناختی می دانند که بواسطه چیزی متعارف و تجربی، چیزی دیگر را می شناسیم. از نظر آنان استعاره در سراسر زندگی روزمره و نه تنها در زبان، که در اندیشه و عمل ما جاری است و نظام مفهومی معمول ما که در چارچوب آن می اندیشیم و عمل می کنیم، ماهیتی اساساً استعاری دارد. آنان مدّعی اند در نظریه های سنتی، به رابطه استعاره با تفکر توجّه نشده است؛ بلکه فقط به تعابیر زبانی استعاره ها در شعر و ادبیات توجه کرده اند و بین زبان روزمره و زبان ادبی تمایز نهاده اند. از این رو تعریف جدید را در تقابل با استعاره زبانی، استعاره مفهومی نامیدند که دارای ویژگیهای چون یک سویگی نگاشت و اصل تغییر ناپذیری است و به انواعی چون استعاره متعارف و نو و تصویری تقسیم می شود. در این مقاله، نظریه استعاره مفهومی و برخی از تناقضهای درونی آن را نقد کرده ایم که برخی از نتایج عبارتند از: شناخت و فهم استعاری نیست بلکه قیاسی است؛ استعاره مبتنی بر شباهت است و تغییر ناپذیری اصل معتبری نیست.