مطالب مرتبط با کلیدواژه

کهن الگوی یتیم


۱.

تحلیل فرامتنی و کهن الگویی رمان «به هادس خوش آمدید» نوشتة بلقیس سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوشتار زنانه فرامتنیت کهن الگوی یتیم بلقیس سلیمانی به هادس خوش آمدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۵ تعداد دانلود : ۷۵۳
یکی از جریانهای داستانی معاصر، گرایش رمان نویسان زن به استقلال نوشتاری و ایجاد سبک نوشتار زنانه است؛ گرایشی که به زعم برخی از داعیه داران آن، غالبا از رهگذر بازنگری در روایات مردسالارانه و کوشش برای ایجاد نهضتی انتقادی با رویکرد بازخوانشی در روایات اسطوره ای محقق خواهد شد. رمان «به هادس خوش آمدید» اثر بلقیس سلیمانی یکی از این رمانهای انتقادی- اسطوره ای است که در آن نویسنده، به عنوان نمایندة قشر زنان، با عرضة الگویی اسطوره ای تلاش کرده، جایگاه نادیده انگاشته شده زنان را در جامعه، به کمک برخی روایات اسطوره ای به تصویر کشد؛ گویا به باور او همانند کمرنگ شدن نقش الهه ها در اساطیر، نقش زنان در حاکمیت روایات مردسالارانه چون روایات جنگی مغفول مانده است. از آنجا که رمانهای اسطوره ای به سبب پیروی از الگوی اسطوره، شخصیت بنیاد هستند، این پژوهش با محور قرار دادن شخصیت اصلی رمان و استناد به موقعیت روحی- روانی او در سلسله حوادث، چارچوب نظری خویش را با رویکردی تلفیقی بر مبنای فرامتنیت ژرار ژنت و تحلیل کهن الگویی پیرسون استوار کرده است و از نتیجة کاربست آن برمی آید که نویسنده با درآمیختن روایات اسطوره ای ایرانی چون رستم و سهراب و رستم و اسفندیار و محوریت اسطورة یونانی «پرسفونه و هادس» تلاش کرده است با اعتراض به روند مردسالارانة روایات اسطوره ای غرب و شرق، راه نجات جامعة انسانی را واسازی تقابل مرد/زن و احیای حقوق زنان در جامعه معرفی کند. بازنمایی شخصیت رودابه در قالب کهن الگویی «یتیم» و تبدیل آن به «نابودگر» ناکام، گواه تناسب ساختاری متن و شخصیت با درونمایة اعتراضی رمان است.
۲.

صورت بندی کهن الگوی یتیم درآثار ادبی رئالیستی دههء40 و50 شمسی ایران (مطالعه موردی: سنگ صبور، عزاداران بیل، همسایه ها، آبشوران و جای خالی سلوچ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رئالیسم کارول پیرسون کهن الگوی یتیم گوستاو یونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۷
سبک ادبی رئالیسم با زبانی ساده، بدون هیچ قضاوتی، افراد را با تضادها، باورها و واقعیت های جامعه آشنا می کند. از این رو محتوای این آثار می تواند اطلاعات کاربردی و مفیدی در جهت رشد روان افراد و جوامع ارائه دهد. نظریهء کهن الگویی کارل گوستاو یونگ، روانشناس سوییسی، نیز ما را با ناخودآگاه جمعی آشنا می کند. محتویات ناخودآگاه جمعی، کهن الگوهای ثابت و تکرار شونده ای هستند که بر اثر کنش های بیرونی فعال می شوند و از سطح ناخودآگاه به سطح خودآگاه روان می آیند. به اعتقاد یونگ، ادبیات یکی از منابعی است که کهن الگوها می توانند بوسیلهء آن ماهیت خود را نمایان سازند. بر اساس این نظریه، کارول اس. پیرسون، پژوهشگرآمریکایی، به معرفی دوازده کهن الگو می پردازد. یتیم، یکی از این کهن الگوها است. این کهن الگو بر اثر مواجهء افراد با ظلم، تبعیض و سرخوردگی در بخش ناخودآگاه جمعی روان فعال می شود و در نهایت واقعگرایی را برای آنها به ارمغان می آورد. در این پژوهش، پنج اثر رئالیستی دههء 40 و50 شمسی ایران (سنگ صبور، عزاداران بیل، همسایه ها، آبشوران و جای خالی سلوچ) به شیوهء توصیفی_تحلیلی از منظر کهن الگوی یتیم بررسی شده است. بر اساس نتیجهء به دست-آمده، ادبیات رئالیستی که بیانگر ظلم و بی عدالتی در جوامع است، بستر مناسبی برای نمایش کهن الگوی یتیم است؛ کهن الگویی که با طردشدن و ظلم فعال می شود و بر واقعگرایی تأکید دارد.