فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
223 - 258
حوزههای تخصصی:
گرچه سده هاست، مترجمان و پژوهش گران بیگانه نیز پیرامون شاهنامه دست به قلم می برند ولی کنگره هزاره فردوسی بود که در سال ۱۳۱۳ خورشیدی، شاهنامه را کانون پژوهش های جهانی گردانید. دراسات فی الشاهنامه، گسترده ترین پژوهش جهان عرب درباره شاه کار فردوسی، یکی از آن تلاش هاست. طه ندا این کتاب پر برگ را نزدیک به بیست سال پس از آن کنگره در دو بخش و پانزده فصل به نگارش درآورد. شوربختانه اثر یاد شده تا کنون در ایران، ناشناخته مانده است. از این روی، پس از خوانش سراسر کتاب، تلاش می کنیم، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، کوتاه آن را شناسانده و برجستگی ها و کاستی هایش را به خوانندگان، نشان دهیم تا از جای گاه کتاب، آگاه شوند.
آگاهی هایی تازه درباره تاج الدّین محمود اُشْنوی و ارتباط وی با مجدالدّین بغدادی و دربار خوارزمشاهیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
9 - 44
حوزههای تخصصی:
نیست و پژوهشگران نیز با حدس و گمان درباره جزئیّات زندگی وی سخن گفته اند، انتشار هرگونه سندی که بتواند برخی از زاویای زندگی او را روشن تر سازد، اهمیت خواهد داشت. در این مقاله، ضمن بررسی آرای پژوهشگران درباره زندگی و آثار اشنوی، نامه ای نویافته از مجدالدّین بغدادی را معرفی کرده ایم که از فحوای آن چنین برمی آید که اشنوی حوالی سال های 597 تا 602 ق. ضمن اقامت در هرات، در خانقاهی کهن به هدایت مریدان و درس و وعظ می پرداخته است و مقام و آوازه اش چنان بلند بوده که اطرافیان محمد خوارزمشاه، از ترس نفوذ معنوی او، در صدد تخریبش بر آمده اند و تلاش کرده اند تا نظر سلطان را درباره وی تغییر دهند. خوارزمشاه نیز به محض محاصره هرات، او را زندانی کرده است، اما درنهایت عارف بزرگی همچون مجدالدین بغدادی، ضمن تعظیم و بزرگداشت وی، از نفوذ بسیار زیاد خود در دربار خوارزمشاهیان برای رهایی او از بند اسارت استفاده کرده است.
نگاهی به بن مایه های تشخّص یافتۀ آیین های ازدواج در داستان های عامیانۀ لامرد
حوزههای تخصصی:
ازدواج و بن مایه های مربوط به آن در ادبیات عامیانه تمام سرزمین ها و اقلیم ها وجود دارد؛ اما با توجه به ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و اقلیمی هر منطقه، مؤلفه های آن تغییر می کند. این بن مایه ها در ادبیات عامیانه منطقه لامرد بازتاب زیادی دارد که نشان از اهمیت سنت ازدواج و آیین های مربوط به آن در این منطقه جغرافیایی دارد. پژوهندگان ضمن بررسی 83 داستان عامیانه منطقه لامرد با روش توصیفی _ تحلیلی به بن مایه های ازدواج و میزان پراکندگی هر بن مایه در داستان های عامیانه این جغرافیای انسانی پرداختند. از نتیجه تحقیق چنین برمی آید که 24 داستان دارای بن مایه های آیینی ازدواج است که از میان آن ها، بن مایه هایی چون تعیین آزمون و شروط برای ازدواج، ازدواج از طریق جست وجوی نشانه ها، سفر قهرمان قصّه برای همسریابی، مخالفت پدر یا برادر دختر با ازدواج، ازدواج انسان با غیر انسان، علاقه مند شدن دختر یا پسر پادشاه به فردی از طبقه پایین جامعه، جا به جایی عروس با دختری دیگر، انتخاب همسر با پرتاب کردن میوه و آزادی دختران در انتخاب همسر در این داستان ها تکرار شده است. از میان این بن مایه ها، علاقه مندی دختر یا پسر پادشاه به فردی از طبقه پایین و ازدواج انسان با غیر انسان پُربسامدترین بن مایه و انتخاب همسر با پرتاب میوه، کم بسامدترین بن مایه محسوب می شود.
معنادرمانی در غزلیّات نادم قیصاری بر اساس نظریۀ ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
193 - 210
حوزههای تخصصی:
«لوگوتراپی» یا معنادرمانی، برگرفته از واژه «لوگوس» یونانی است. «لوگوس» به «روح» و «معنا» اطلاق می شود و با زندگی و مفهوم آن درآمیخته است. ویکتور فرانکل بنیانگذار روش معنادرمانی، بر این باور است که معنای زندگی از جنس یافتن است نه آفریدن. به اعتقاد وی می توان دغدغه های نهایی بشر را با گسترده نمودن چشم انداز او به زندگی و جهان هستی تا اندازه ای برطرف نمود و زخم های روحی ناشی از مشکلات وجودی را التیام بخشید. نادم قیصاری به عنوان شاعر و اندیشمندی که زندگی در محیط پرتلاطم افغانستان، رنج های بسیاری بر او تحمیل کرده، در غزلیّاتش رویکردی ارزشمند نسبت به شیوه های معنابخشیدن به رنج ها، رهایی از ابهامات ذهنی و درمان زخم های روحی ناشی از مشکلات وجودی ارائه نموده که از دیدگاه مکتب معنادرمانی حائز اهمیت است. این پژوهش که با روش تحلیل محتوای غزلیّات نادم برپایه معنادرمانی فرانکل فراهم آمده، به این پرسش پاسخ داده است که توجه به معنا و مقارن های مفهومیِ نظریه فرانکل در غزل و اندیشه نادم قابل ردیابی هست؟ نتیجه بیانگر این است که پذیرش سرنوشت مقدّر، معنایابی رنج، خوداستعلایی، دین گرایی و معنادرمانی با عشق، راهکارهای نادم برای مقابله با ابهامات ذهنی، مشکلات روحی- روانی و درک بهتر زیبایی های زندگی است.
غزلیات سلمان ساوجی و جهان نگری صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۴
123 - 157
حوزههای تخصصی:
سلمان ساوجی از شاعران توانای سده هشتم هجری است که در قالب های مختلف شعر فارسی، طبع آزمایی کرده و آثار گرانسنگی از خود به یادگار گذاشته است. وی بیشتر، به عنوان شاعری قصیده سرا و مداح شناخته می شود؛ هرچند در عرصه غزل نیز صاحب سبک است و شعر او با بزرگانی چونان خواجه حافظ سنجیده شده است. آنچه در غزلیّات سلمان ساوجی مشهود است، تأثیرپذیری پر رنگ وی از جهان نگری اهل تصوّف است. وی اگرچه شاعری مداح بوده، در غزلیّات خود، از مسائل تعلیمی، حکمی و عرفانی بهره بسیار برده است. این جستار که بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی انجام می گیرد بازتاب جهان نگری صوفیه را در غزلیّات سلمان ساوجی بررسی می کند و با تکیه بر آثار عرفانی به تحلیل دیدگاه های وی می پردازد. نتیجه پژوهش آشکار می کند که سلمان ساوجی در عرصه غزل، از جهان بینی اهل عرفان، تأثیر بسیار پذیرفته است؛ به گونه ای که مباحث مربوط به توحید و هستی شناسی و همچنین، مسائل مربوط به عرفان عملی و سلوک عرفانی در غزلیات او، نمود بسیاری دارد. سلمان با نگاه وحدت گرایانه و الهیات رندانه خود به تحلیل مفاهیم عرفانی پرداخته و برداشت های عمیقی از آنها ارائه داده است.
نقد و بررسی کتاب چرا ملت ها شکست می خورند: ریشه های قدرت، ثروت و فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«کتاب چرا ملت ها شکست می خورند: ریشه های قدرت، ثروت و فقر» نوشته دارون عجم اوغلو و جیمز ای.رابینسون از آثار نهادگرایی جدید است. نویسندگان با بررسی تاریخ ملت ها، به واکاوی دلایل رشد و انحطاط جوامع پرداخته اند. این اثر همانند دیگر آثار نویسندگان مبتنی بر مطالعه تطبیقی تجربه بلندمدت توسعه ملت های مختلف است. در این نوشتار ضمن بررسی ساختار شکلی و کیفیت ترجمه کتاب که توسط محسن میردامادی و محمدحسین نعیمی پور انجام شده، به بررسی محتوای کتاب پرداخته شده است. کتاب دارای ضعف های محتوایی و روش شناسانه است. نویسندگان مدعی هستند با رویکردی تاریخی و روشی استقرایی نظریه خود را استخراج کرده اند اما درواقع با انتخاب دوگان های تحلیلی و مقایسه ایِ جهت دار و البته فلسفی، خوانشی ایدئولوژیک از تاریخ کشورها و کیفیت تطور آن ها ارائه داده اند. فقدان مؤیدات آماری و بسنده کردن به روش تحلیلی و تأکید مکرر بر برداشت نویسنده با این همانی های مکرر محتوای کتاب را تضعیف کرده است. ادعای استقرائی بودن و عدول از این ادعا با استفاده از رویکرد قیاسی از مهم ترین اشکالات این کتاب است. کتاب ترجمه ای روان اما توأم با اشکالات متعدد ویرایشی دارد. طرح جلد و پشت جلد آن به طور غیرمنصفانه ای تداعی کننده تصویری سیاه، شکست خورده و محتاج از مردمان ایران است.
بررسی «عنوان» در سروده های علی باباچاهی از رئالیسم تا پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر معاصر ایران، تحولات گوناگونی را از سرگذرانیده و جریان های مختلفی را آزموده است. یکی از این جریان های شعری که در دهه هفتاد ایجاد شد، جریان شعر پست مدرن است که در کنار سایر جریان های نوظهور از اوایل دهه هفتاد تکوین و تاکنون نیز ادامه یافته است. علی باباچاهی، شاعر و منتقد معاصر، با سرودن دفترهای نم نم باران و عقل عذابم می دهد، وارد شعر پست مدرن شد. او در ابتدا، کار شاعری را با تأثیرپذیری از نیما و پیروان او آغاز کرد که واقع گرایی و عینی گرایی اساس کار آن ها را تشکیل می داد؛ اما رفته رفته، رویه شعر او تحول پیدا کرد و در راستای این تحول، عنوان های سروده هایش نیز، دست خوش آن دگرگونی واقع شد. این تحقیق می کوشد تا با روش تحلیلی _ توصیفی به بررسی عنوان های شعری علی باباچاهی، از دوره مدرنیسم تا پست مدرنیسم بپردازد. اگر سیر عنوان شعرهای او را از ابتدا یعنی زمانی که پیرو نیما بود تا دوره دوم شاعریش، یعنی دوره پست مدرن بررسی کنیم، متوجه تغییرات اساسی و عمده این عنوان ها می شویم. تلاش نویسندگان در این پژوهش بر آن ست که به این سوال ها پاسخ دهند که رابطه میان عنوان سروده های علی باباچاهی و متن سروده هایش از چه کیفیتی برخوردار است و آیا می توان از طریق عنوان های شعری، اندیشه و ذهنیت او از مدرنیسم تا پست مدرنیسم را ردیابی و دنبال کرد؟
تطبیق توصیفی روایات کهن مبتنی بر روایت شناسی معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در روایات کهن، توأمان نیازمند تأویل و قرینه سازی با نظریات عصر حاضر است. در منظر انسان کهن؛ روایت ها، قصه ها و افسانه ها از دلکش ترین هنجارهای تفننی آدمیان بوده است و فارغ از میزان اعتبار روایت های نخستین، پرداخت روایت ها در مسیر فرهنگ و تمدن، کاربرد چشمگیر داشته است. اغلب آن روایات؛ امروزه مانند استعاره ها، قابلیت ارجاعی دارد و منجر به خلق داستان های نوین شده و می تواند مبتنی بر ابزار روایت شناسی، تطبیق، موازنه و بینامتنیت، نقادی شود. در این پژوهش مستخرج از رساله؛ در چارچوب روایت شناسی و با بهره گیری از ادب تطبیقی به خاستگاه روایتگری کهن پرداخته شده است که به نوعی با روایتگری معاصر، ارتباط و انگاره اشتراکی دارد. دستاورد این پژوهش، معرفی آثار کهن مصری، بابلی، سومری، فنیقی، عبری، یونانی، ایرانی، هندی، ژاپنی و چینی است. همچنین نتایج نشان دهنده آن است که متون کهن به دلیل سرشت روایی و بهره گیری از عناصر روایی ساختارگرایی و فنون داستان پردازی، در زمره آثار ساختارگرا قرار دارند.
بررسی کارکردهای بلاغی «ایهام تبادر» در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفثه المصدور، اثر تاریخی ادبی از شهاب الدین محمد خُرندزی زَیدری نَسَوی است که به سبک نثر مصنوع نوشته شده است. «ایهام» ازجمله صنایع بدیع معنوی است که در بلاغت این کتاب مؤثر بوده است. «ایهام تبادر»، یکی از انواع ایهام، از ویژگی های سبکی نَسَوی به شمار می رود. نگارنده بر آن است تا کارکردهای بلاغی ایهام تبادر را در نفثه المصدور بکاود. این پژوهش به روش کمّی کیفی انجام شده است. پرسش محوری پژوهش این است که «آیا می توان ایهام تبادر در نفثه المصدور را فقط با توجه به علم معانیِ سنتی در سطح جمله بررسی کرد یا به کمک سبک شناسی ساختگرا، این امکان وجود دارد که آن را در پیوند با بند و بافت کاوید؟». برای پاسخ به این مهم، ابتدا 570 نمونه ایهام تبادر یافته شد؛ پس از بررسی آنها پی بردیم که ایهام تبادر گاهی فقط در پیوند با جمله است و گاهی با بند و بافت نیز در ارتباط است؛ نیز این آرایه باعث انسجام و بلاغت بیشتر اثر شده و درنهایت به ایجاز کلیّت متن کمک کرده است. این مسئله را از بُعد روان شناختی نیز بررسی کردیم و متوجه شدیم که میان موضوع سطرها و بسامد ایهام تبادر ارتباطی برقرار است. به سبب محدودیّت صفحات مقاله، تنها بخشی از دستاوردهای خویش را در معرض نقد و نظر سخن سنجان قرار داده ایم و امید است که صورت کامل آن را در آینده ای نزدیک منتشر کنیم.
تحلیل بینامتنی مضامین و روایات اساطیری- حماسی در شعر پیشگامان رئالیسم سوسیالیستی افغانستان (با تکیه بر نظریه بینامتنیت ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر رئالیسم سوسیالیستی افغانستان، از نظر کمیت تولید هنری و توجه به مسائل ایدئولوژیک، نوگرایی و تعهد اجتماعی- سوسیالیستی، از پربارترین جریان های شعر فارسی معاصر افغانستان است که شاعران این جریان از گونه های مختلف عناصر تصویرساز، مفاهیم سوسیالیستی و نمادهای فرهنگی شده، با تفاوت بسامد، سود برده اند. نمادهای اساطیری- حماسی، بخشی از مضامین و تصویرهای شعر این جریان است که شاعران برگزیده رئالیسم سوسیالیستی افغانستان این نمادهای روایت دار را در تصویرپردازی و مضمون آفرینی به کار بسته اند. براین اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر آرای بینامتنی ژرار ژنت، روند بازآفرینی روایات و مضامین اساطیری- حماسی را در شعر رئالیسم سوسیالیستی افغانستان با تکیه بر اشعار «سلیمان لایق، بارق شفیعی، دستگیر پنجشیری، اسدالله حبیب و عظیم شهبال» بررسی و تحلیل می کند. یافته های این جستار نشان می دهد که شاعران شعر سوسیالیستی افغانستان، مضامین و روایات اساطیری- حماسی را اغلب به دلایل سیاسی و ایدئولوژیک، به صورت تلمیحی، اشاری، کنایی و تشبیهی بینامتنیت ضمنی و ارجاعِ بینامتنیت صریح بازنویسی کرده و از ظرفیت محتوایی و زیبایی شناختی اساطیر در بازتاب اندیشه های سیاسی- اجتماعی خود بهره برده اند.
واکاوی هندسه تصویرهای شعری دوره بازگشت (در تأمّلی مقایسه ای با ساختمان تصویرهای شعری دیگر سبک های شعر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
179 - 204
حوزههای تخصصی:
بیشتر قضاوت ها در مورد شعر دوره بازگشت کلّی و فرضی است و اثبات آن ها نیاز به بررسی بیشتر و دقیق تری دارد. سازه تصویر شعری، اجتماعی است از عناصر بلاغی مختلفی که محصول نگاه و زبان خاص هر شاعر است؛ به دیگر سخن، ماحصل تجزیه هندسه یک تصویر شعری، هنرسازه های گوناگونی خواهد بود که در تکوین آن سازه نقش داشته اند. یکی از ابزارهای بایسته برای بررسی موشکافانه، دانش سبک شناسی است که با دو مختصه بسامدگیری و قیاس، سنجه خوبی برای بررسی شعر شاعران هر دوره است. پژوهش حاضر که به شیوه کمّی آماری و با رویکردی سبک شناختی نوشته شده است، با بررسی هندسه تصویرهای شعری دیوان های شش شاعر برجسته دوره بازگشت (مشتاق اصفهانی، هاتف اصفهانی، آذر بیگدلی، سروش اصفهانی، صبای کاشانی و فتح الله خان شیبانی) می کوشد تا ضمن پرهیز از کلی گویی های رایج در خصوص شباهت شعر شاعران دوره بازگشت به شعر شاعران سبک های پیشین، با ارائه آماری دقیق و روشن از مقدار بهره گیری هر شاعر از هنرسازه های منفرد و ترکیبی، سوای تعیین سطح و کیفیت ساختمان تصویرها به لحاظ سادگی یا پیچیدگی ، به قیاس هندسه تصویرهای هر شاعر با سازه تصویرهای شاعران سبک های دیگر بپردازد. نتایج این جستار نشان می دهد که هرچه از سبک هندی (و عصر صفوی دور) و به دوره قاجار نزدیک می شویم، از شمار هنرسازه های ترکیبی و درصد پیچیدگی تصویرها کاسته و بر مقیاس هنرسازه های منفرد و تصویرهای ساده افزوده می گردد؛ برای نمونه، سازه تصویرهای شعری مشتاق (نخستین و نزدیک ترین شاعر این پژوهش به سبک هندی) فراتر از سبک خراسانی و در ردیف هندسه تصویرهای سبک عراقی قرار می گیرد، امّا ساختمان تصویرهای قصیده های شیبانی دقیقاً مطابق است با هندسه تصویرهای فرّخی سیستانی! در یک نگاه کلان هم می توان گفت: ساختمان کلّی تصویرهای شعر دوره بازگشت به هندسه تصویرهای سبک خراسانی نزدیک و از هندسه تصویرهای سبک هندی دورتر است.
حوزه های پژوهشی ادبیات تطبیقی برمبنای نظریه فرانسوی
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران نظریه فرانسوی ادبیات تطبیقی قائل به دسته بندی هایی برای این حوزه پژوهشی هستند تا با طرح طبقه بندی مشخص، شیوه های کارآمدتری را در تحقیقات ادبیات تطبیقی به کار برند. از آن جا که انجام پژوهش های کاربردی و نظام مند در حوزه ادبیات تطبیقی نیازمند آشنایی با مبانی نظری و روش شناسی این حوزه است و نیز به دلیل کثرت پژوهش های ادبیات تطبیقی در ایران که بر مبنای نظریه فرانسوی نگاشته شده یا مدعی کاربرد این رویکرد نظری هستند، روشن کردن موضوعات و حوزه های پژوهشی ادبیات تطبیقی براساس نظریه فرانسوی ضرورت دارد. هدف از مقاله حاضر بررسی و تبیین حوزه های مختلف پژوهش در ادبیات تطبیقی برمبنای نظریه فرانسوی و تبیین روش شناسی پژوهش در هر حوزه است. نگارنده می کوشد تا با مشخص کردن قلمرو موضوعی ادبیات تطبیقی، زمینه برای شناخت و به کارگیری صحیح بنیان نظری مطالعات ادبیات تطبیقی در ایران، در جهت انجام پژوهش های علمی در این حوزه و جلوگیری از تکرار نواقص فراهم آید.
تأویل داستان خضر و موسی بر اساس کتاب بحرالمعانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۴
159 - 199
حوزههای تخصصی:
بحرالمعانی اثر محمد بن نصیرالدین جعفر مکّی حسینی، عارفی از خطّه هندوستان است. این اثر مجموعه سی و شش مکتوب عرفانی است که در قرن نهم هجری، خطاب به شخصی به نام «ملک محمود شیخا» به رشته تحریر درآمده است. مهم ترین ویژگی کتاب بحرالمعانی نگاه تأویل گرایانه او نسبت به آیات قرانی است. اگرچه این ویژگی میان تمام متون عرفانی مشترک است، ولی اگر آیات قرآنی و تأویل های محمد حسینی را از این متن برداریم نود و پنج درصد مطالب کتاب از بین می رود و فقط آن قسمت هایی که به شرح سفرهای خود و معرفی اولیای الهی و اقطاب روزگار خود پرداخته است، باقی می ماند. پس می توان گفت که بنیان بحرالمعانی بر آیات قرآن استوار است و نگرش مؤلف به قرآن نیز نگاهی تأویلی است؛ به نحوی که هیچ آیه ای از قرآن در معنای ظاهر آن به کار نرفته است. در بحرالمعانی نه تنها آیات قرآنی، بلکه احادیث نبوی و حتی بعضی داستان ها در معرض تأویل، واقع شده است. یکی از داستان هایی که به صورت مجزا و مفصل به آن پرداخته شده داستان موسی (ع) و خضر (ع) است. محمد حسینی به تک تک عناصر این داستان نگاه تأویلی داشته و مانند سایر عرفا این داستان را تمثیلی از سیر و سلوک عرفانی می داند. او مهم ترین نکات داستان را با استناد به آیه های قرآنی و احادیث نبوی توضیح و تفسیر می کند؛ به گونه ای که «مجمع البحرین» را به دریای محبّت و دریای بشریت، ماهی را به رزق روحی، کشتی را به کشتی هدایت، سوراخ شدن کشتی را به رخنه ضلالت عشق، ملِک را به شیطان، غلام را به نفس، دیوار را به دیوار شریعت، گنج را به گنج حقیقت، دو یتیم را به حضرت محمد (ص) و علی (ع) تعبیر کرده است. او بعد از تأویل این داستان، همانند وداع خضر با حضرت موسی، با مخاطب خود وداع می کند و کتابت مکتوبات عرفانی خود را پایان می دهد. در این مقاله کوشش شده است تا نگاه تأویل گرایانه محمد حسینی نسبت به این داستان رمزآلود و تمامی نکات موجود در آن، مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد.
گفتمانِ مدارا و رویکردِ تعلیمی در شعر فریدون مشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فریدون مشیری از شاعران مطرح معاصر است که طی چند دهه شاعری، از شعر خود برای ستایش ارزش های اخلاقی و اجتماعی سود برده و در جهت ترویج مهرورزی، نوع دوستی، خیرخواهی و صفاتی از این دست کوشیده است. چنین رویکردی ضمن اینکه حکایت از غلبه اندیشه ای انسانی و آرمانی و نیز گرایشی جامعه شناختی بر محتوای شعر مشیری دارد، کلام وی را از هنجاری تعلیمی برخوردار کرده و زمینه تکوین گفتمانی اجتماعی با ویژگی های منحصربه فرد را در کار او فراهم کرده است؛ گفتمانی شاخصه هایی دارد و می توان رسالت آن را ترویج روحیه مدارا و تعلیمِ رواداری ارزیابی کرد. در این نوشتار، ضمن تبیین خاستگاه و ابعاد و عللِ موضع گیری مدارامدارانه مشیری در برابر مسائل انسانی و اجتماعی، مؤلفه ها و تجلیات گفتمانِ مدارا در شعر وی بررسی و تحلیل می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد گفتمان مسلط شعر مشیری برآیند نگرش انسانی و روحیه تساهل در او و نیز نگاه و موضع گیری مسئولانه مشیری در قبال مسائل انسانی است که با ذهن و زبان ساده مشیری پیوندی تنگاتنگ یافته است.
فرایند ادغام اشخاص حماسی - تاریخی ایران باستان در تاریخ اسلامی جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش مرزهای امپراتوری اسلامی تحوّلی در تاریخ نگاری اسلامی به وجود آورد. تاریخ که بدواً تنها با حوادث حیات و فعّالیت های رسول اکرم (ص) سر و کار داشت، به یک روایت جامع از تاریخ جهان تبدیل شد. گزارش قرآن و کتب آسمانی دیگر در روایت حوادث بعد از طوفان نوح اساساً یکسان بود؛ زیرا تمام بنی بشر از بازماندگان نوح به شمار می رفتند. این گزارش باید با داستان های اقوامی که تحت تسلّط مسلمانان در آمده بودند هماهنگ شود تا از مجموع آن ها روایت جامعی از تاریخ عمومی جهان پدید آید. مورّخان مسلمان به ادغام داستان های ایرانیان و رومیان در تدوین تاریخ عمومی جهان پرداختند. در مورد ایران که تاریخ باستان خود را به صورتی بسیار منظّم حفظ کرده بود، شخصیت های داستانی ایرانی با شخصیت های تاریخ مذهبی اسلام هماهنگ شدند و از این هماهنگی روایت منسجمی از تاریخ جهان پدید آمد. مشابه این فرایند، هنگامی که رومیان به دین مسیح گراییدند، پیش آمده بود. در آغاز قرن چهارم میلادی مورّخان مسیحی روایات باستانی روم و یونان را در روایات تورات و انجیل ادغام کردند. بعد از سقوط امپراتوری روم در قرن پنجم میلادی نیز بسیاری از داستان های پهلوانی فاتحان ژرمن در تاریخ جهانی مسیحیان پذیرفته شد. بنابراین، مرتبط شدن بعضی شاهان و پهلوانان ایران باستان با اشخاصی که در تاریخ مذهبی اسلام ذکر شده اند مطلب عجیب یا غیرمتعارفی نیست. در این مقاله شواهدی در اثبات این مطلب از تحقیقات مورّخان مسلمان و غیرمسلمان قدیم و جدید و متون کهن اسلامی و مسیحی عرضه شده است.
بررسی رویکرد بینامتنیت در آثار گلشیری با تأکید بر آینه های دردار
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه تاریخی، مفهوم بینامتنیت برآمده از کارهای فرمالیست هاست. وقتی در دهه ی شصت فرمالیست ها را در فرانسه ترجمه می کردند، این مفهوم را کریستوا وارد نقد ادبی کرد. این مفهوم طبق نظر منتقدان معنایی گسترده داشته است. از منظر کریستوا، متن معنایی ثابت ندارد و از گفتگوی چندین متن حاصل می شود : نوشتار نویسنده، نوشتار خواننده. بارت نمیتوان خارج از متن زیست و نوشت، و این متن فرقی نمی کند آثار کامو باشد یا مجلات و تصاویر تلویزیونی. به نظر او کتاب ها معنا تولید می کنند و معنا زندگی می سازد. به نظر بارت، خود متن بینامتن است. لوران ژنی بر این نظر است که بینامتنیت دگرگونی و شباهت سازی چندین متن به واسطه ی متنی مرکزی است که مسیر معنا را نگه می دارد، ژنت می گوید بینامتنیت روابط حضور هم زمان چند متن در متنی است که ما در حال بررسی اش هستیم. ریفاتر نظری شبیه ژنت دارد ولی گسترده تر : «بینامتنیت درک و دریافت خواننده از روابط اثری مشخص با آثار پیش و پس از خود است». تمرکز آنژنو بیشتر روی نتیجه ی رویکرد بینامتنی است، چون می تواند حصار تولید ادبی اساسی را بشکند و آن را وارد شبکه ای از تعامل مقررات گفتمانی یعنی سخن اجتماعی بکند. در نهایت می توان به حرف این منتقدان حرف بورخس را افزود که می گفت تمام کتاب های جهان اثر یک نویسنده هستند .شاید این حرف بینامتنیت را بهتر از دیگران بیان می کند. ما در این مقاله می خواهیم آثار هوشنگ گلشیری را از منظر بینامتنیت بررسی کنیم از هر منظر بنگریم آینه های دردار او اوج این رویکرد است.
L'image de la société contemporaine dans Les Escaliers d'Akbar Radi, grand dramaturge réaliste iranien(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La pièce, Les Escaliers , écrite par Radi est une pièce moderne et tragique qui retrace la société contemporaine de l'Iran. Après avoir reçu trois photos d'un étudiant anonyme, celui-ci a rédigé cette pièce pour représenter l'injustice sociale. Dans ces trois photos nous voyons, tout d'abord, un homme pauvre avec des vêtements usés, sur la deuxième photo le même homme est à côté d'un magasin de vélos et la troisième photo représente cet homme, devenu très riche. Radi, en regardant ces trois photos imagine le parcours de l'homme et présente un nommé Bulbul, Rossignol qui voudrait monter l’échelle sociale par des voies illégitimes pour arriver au sommet de la richesse. En représentant la vie des malfaiteurs, plein de complexités, dans une forme tout à fait réaliste, Radi décrit et critique la société avant et après la révolution. Cette pièce en 5 actes est l’image de la chute de l'humanité d'une société. Nous allons décrire, dans cet article descriptif et analytique, en tenant compte des idées de Claude Douchet sur la socialité du texte, comment Radi arrive, au moyen d’un langage métaphorique et symbolique, à démontrer que les gens appartenant aux couches inférieures de la société n’ont pas d’autre choix que de chercher la richesse à tout prix. Pourtant, sur ce chemin, en raison de leurs frustrations, la plupart deviennent des loups prêts à dévorer les autres tout en sacrifiant toute humanité et scrupules..
نگاره «گفتگویی با دانته درباره کمدی الهی»: استعاره کلاژ در بازنمود ادبیات جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه با نام «ادبیات جهان» از سوی نویسندگان و کارشناسان ادبی به خوانندگان نشان داده می شود، بیش از آنکه دربردانده نمونه های برگزیده ادبی از کشورهای گوناگون به گونه ای برابر و بدون مرزبندی های فرهنگی و سیاسی باشد، گلچینی است از نویسندگان و نوشته های ادبی کشورهایی که بنا بر تلاش های ملی و جهانی خود توانسته اند به جهانیان شناسانده شوند. این رویکرد گزینشی در شناسایی «ادبیات جهان» که به ویژه از سمت باختر آغاز گردیده و توان فراوانی در پاسداشت برتری خود نشان داده، در بنیان، همانند بکارگیری شگرد کُلاژ در شیوه نگارگری «پاره گفتگو» است، به گونه ای که آفرینش و گسترش جستار «ادبیات جهان» و پرورش آن در دوران تاریخی و ادبی گوناگون را می توان همچون آفرینش یک نگاره کلاژ دانست و این هنر را در چارچوب ادبیات هچون یک استعاره از ادبیات جهان پنداشت. این پژوهش، با رویکردی میان رشته ای، با واکاوی ساختار و درون مایه ادبی نگاره «گفتگویی با دانته درباره کمدی الهی» از سه هنرمند چینی-تایوانی، در سبک کلاژ، تلاش دارد در سایه انگاره های «کارناوال» از باختین و «دورخوانی» از فرانکو مورِتی، که از انگاره های پرکاربرد در روشن سازی جستار «ادبیات جهان» هستند، به کالبدشکافی چرایی گزینش چهره های ادبی آن بپردازد و به گونه ای کارکرد استادان، ناشران، مترجمان و کارشناسان ادبی در برپاسازی «ادبیات جهان» را بررسی کند.
شرحی بر تعاریف نقد و فرانقد در نقد هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
38-2
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش روشن کردن معانی نقد و فرانقد در نقد هنری است. در تحقیق حاضر، فعالیت های منتقدان و درنتیجه کاربردهای نقد و فرانقد را دسته بندی کرده و با تحلیل و جهت دهی مطالب درباره نقد هنری، آن ها را با مسائل محوری فرانقد انطباق داده ایم. با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی در مباحث نظری مربوط به فلسفه و زیبایی شناسی، این تعاریف و کارکردهای برای نقد بیان شده است: ارزیابی محاسن یا معایب اثر؛ حکم صادر کردن برمبنای معیارها و ارزش ها همراه با استدلال؛ ارزیابی و قضاوت برمبنای ذوق و سلیقه شخصی؛ به کلام درآوردن نشانه های ملموس و بصری در اثر هنری یا انتقال نشانه های تصویری به نشانه های زبانی؛ کشف معنای واحد و نهایی برای اثر؛ تجزیه کردن چیزی به اجزا و عناصر آن و تحلیل کردن هریک از اجزا در خودش؛ ترکیب روابط متقابل اجزا و عناصر با هدف درک کردن ساختار کلی اثر؛ برقراری رابطه جزء و کل در اثر هنری به منظور جست وجوی معنای اثر؛ انطباق افق فهم و انتظارات خواننده با متن؛ تأکید بر ارزش دریافت، فهمیدن اثر هنری و ورود به فرایند تفسیر؛ ورود به بازی مواجهه اثر با حقیقت؛ تأکید بر عنصر حاشیه ای، پیش پاافتاده، غیرمرکزی و البته مؤثر برای بازگشایی فرایند تفسیر و دستیابی به معانی چندگانه و بعضاً متناقض. فرانقد جنبه ها و کارکردهای متفاوتی دارد که مهم ترین آن ها عبارت است از: تعیین کردن تناقض های اثر هنری؛ مشخص کردن محدودیت های نظام های هنری چون نظام بصری و پیشنهاد فراروی از آن؛ به پرسش کشیدن ارزش های صُلب و بیرون کشیدن هنجارها؛ تأملی در کنش نقد، روندها، انگیزش ها و اصول آن، بررسی روش شناسی ها و مطالعه نقصان آن ها.
تحلیل و تطبیق شخصیت های صحابه و مشایخ در روایات مثنوی و مآخذ آن بر اساس نظریه ریمون کنان
حوزههای تخصصی:
در بررسی عناصر داستان، شخصیت عنصری است که تأثیر بسیاری بر سایر عناصر دارد. پژوهش حاضر«تحلیل و تطبیق شخصیت های صحابه و مشایخ در روایات مثنوی و مآخذ آن بر اساس نظریه ریمون کنان» می باشد که با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است. مولوی در بعد شخصیت، انواع شخصیت های صحابه و مشایخ را به تناسب نوع قصه و پیام آن به کار می گیرد و شخصیت ها مطابق با تعاریف امروزی در مثنوی مجال حضور می یابند. هدف از این پژوهش، شناساندن توانایی های مولوی در شخصیت پردازی داستان های مربوط به مشایخ و صحابه با توجه به تکنیک های نوین شخصیت پردازی و داستان نویسی است. مولوی در شخصیت پردازی داستان های مشایخ و صحابه و بیان جزئیات حکایات چندان به مآخذ وفادار نیست و به تناسب بافت کلام و تبیین مقاصد ذهنی خود، در روایات زیرمتن تغییراتی داده است. راوی روایت های مثنوی از ابزارهای شخصیت پردازی به بهترین شکل در قالب گفتگو، توصیف و کنش برای بازتاب ویژگی های شخصیت های عرفا و صحابه استفاده کرده و معمولاً در این امر، از هر سه شیوه مستقیم و غیرمستقیم و تلفیقی بهره برده است. که شیوه غیرمستقیم و به ویژه عنصر گفتار و کنش اعم از عادتی و غیرعادتی کاربرد بیشتری دارد.