مطالب مرتبط با کلیدواژه

بحرالمعانی


۱.

تأثیرپذیری سیّدمحمّد مکّی حسینی از اندیشه های عین القضات همدانی، با تکیه بر آراء معرفت شناسی در بحرالمعانی و تمهیدات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی سیدمحمد مکی حسینی بحرالمعانی عین القضات همدانی تمهیدات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۹
سیّدمحمّد مکّی در بحرالمعانی، توجه قابل تأمّلی به مباحث معرفت شناسی داشته است. هدف این پژوهش، تبیین آراء معرفت شناسی سیّدمحمّد مکّی و بررسی تأثیرپذیری او از تمهیدات عین القضات است. نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه به منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سید محمد مکی، در مباحث معرفتی، نه تنها در محتوا، بلکه در الفاظ و عبارات، متأثر از اندیشه های عین القضات همدانی بوده است. هر دو عارف، میان علم ظاهری و علم باطنی، تمیز قائل شده اند و علم باطنی را همان معرفت الهی دانسته اند که عارفان به واسطه درجه ایمان و یقینی که دارند، از آن برخوردار می شوند. انسان می تواند از طریق شناخت خویش و شناخت محمد (ص)، به معرفت الهی، دست یابد. البته معرفت به ذات الهی ممکن نیست و تنها می توان نسبت به اسماء و صفات و افعال الهی، به معرفت رسید. آنان از وجود ضرورت حجاب سخن گفته اند و بر این باور هستند که این حُجب به صورت کامل برطرف نمی شود. همچنین معارف الهی به دلایلی از جمله محتوا، محدودیت های بشریت و شریعت، عدم درک مخاطب و مسئله رازداری، بیان ناپذیر هستند. این مباحث در نامه های سیّدمحمّد، به تفصیل بیشتری نسبت به تمهیدات آمده است.
۲.

بررسی انتقادی تصحیح بحرالمعانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بحرالمعانی نقد تصحیح مکیِ حسینی نامه های عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۹
کتاب بحرالمعانی مجموعه ای از نامه هایِ عرفانیِ صوفیِ طریقه چِشتیه، سید محمد بن نصیرالدین جعفر مکّی حسینی (732-825 ه .ق.) است که به تصحیح و تحقیق دکتر محمدسرور مولایی از سوی انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی (گروه دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره) در سال 1397چاپ و منتشر شده است. این کتاب پس از چاپ سنگی در 1889م. در مرادآباد (ندیمی هرندی، 1387،ج 2: 801)، نخستین چاپ و تصحیح از بحرالمعانی است، لکن آشفتگی ها و نابسامانی هایی به دلیل انباشتِ کلمات و عبارات نادرست و ناخوانا و گاه مبهم در سراسر متن کتاب دیده می شود. این امر، از یک سو به تصحیح کتاب برمی گردد که جا داشت مصحح ضمن مقایسه تطبیقیِ نسخه یا نسخ بحرالمعانی با مآخذ مورد مراجعه مؤلف، بدخوانی های وی یا احیاناً کاتبان را رفع و تصحیح می کرد؛ از سوی دیگر به مؤلف اثر مربوط است که بخش زیادی از کتابش، نقل بدونِ ارجاعِ مطالب آثار عرفانی پیشین است و وی در ذکر این مطالب چندان دقیق نبوده و با حذف و اضافه های نادرست، به انسجام و روانی و یکپارچگیِ متنِ کتاب لطمه زده و درک معنا را در موارد زیادی با ابهام مواجه کرده است. در این نوشتار کوشیده ایم تا مشکلات و مسائلِ چاپ مذکورِ بحرالمعانی را با رویکردی انتقادی بررسی کنیم.
۳.

تأویل داستان خضر و موسی بر اساس کتاب بحرالمعانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحرالمعانی محمد حسینی تأویلات قرآنی داستان موسی و خضر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۸۶
بحرالمعانی اثر محمد بن نصیرالدین جعفر مکّی حسینی، عارفی از خطّه هندوستان است. این اثر مجموعه سی و شش مکتوب عرفانی است که در قرن نهم هجری، خطاب به شخصی به نام «ملک محمود شیخا» به رشته تحریر درآمده است. مهم ترین ویژگی کتاب بحرالمعانی نگاه تأویل گرایانه او نسبت به آیات قرانی است. اگرچه این ویژگی میان تمام متون عرفانی مشترک است، ولی اگر آیات قرآنی و تأویل های محمد حسینی را از این متن برداریم نود و پنج درصد مطالب کتاب از بین می رود و فقط آن قسمت هایی که به شرح سفرهای خود و معرفی اولیای الهی و اقطاب روزگار خود پرداخته است، باقی می ماند. پس می توان گفت که بنیان بحرالمعانی بر آیات قرآن استوار است و نگرش مؤلف به قرآن نیز نگاهی تأویلی است؛ به نحوی که هیچ آیه ای از قرآن در معنای ظاهر آن به کار نرفته است. در بحرالمعانی نه تنها آیات قرآنی، بلکه احادیث نبوی و حتی بعضی داستان ها در معرض تأویل، واقع شده است.   یکی از داستان هایی که به صورت مجزا و مفصل به آن پرداخته شده داستان موسی (ع) و خضر (ع) است. محمد حسینی به تک تک عناصر این داستان نگاه تأویلی داشته و مانند سایر عرفا این داستان را تمثیلی از سیر و سلوک عرفانی می داند. او مهم ترین نکات داستان را با استناد به آیه های قرآنی و احادیث نبوی توضیح و تفسیر می کند؛ به گونه ای که «مجمع البحرین» را به دریای محبّت و دریای بشریت، ماهی را به رزق روحی، کشتی را به کشتی هدایت، سوراخ شدن کشتی را به رخنه ضلالت عشق، ملِک را به شیطان، غلام را به نفس، دیوار را به دیوار شریعت، گنج را به گنج حقیقت، دو یتیم را به حضرت محمد (ص) و علی (ع) تعبیر کرده است. او بعد از تأویل این داستان، همانند وداع خضر با حضرت موسی، با مخاطب خود وداع می کند و کتابت مکتوبات عرفانی خود را پایان می دهد. در این مقاله کوشش شده است تا نگاه تأویل گرایانه محمد حسینی نسبت به این داستان رمزآلود و تمامی نکات موجود در آن، مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد.