مطالب مرتبط با کلیدواژه

داستان موسی و خضر


۱.

خوانش بافت محور شهید مطهری از داستان موسی(ع) و خضر(ع) و دلالت های آن در تفکر عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داستان موسی و خضر مطهری بافت عقل سلیم تفکر عقلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۱۴۰
این پژوهش به خوانش عقلی شهیدمطهری از داستان موسی(ع)وخضر(ع) در قرآن کریم می پردازد. وجه عقلی این خوانش به استفاده از مفهوم فلسفی بافت در تحلیل رفتار طرفین داستان، تحلیل عقلی و غیرباطنی رفتار موسی(ع) و نیز دلالت هایی در تفکر عقلانی وانتقادی است. در نگاه مطهری بافت فکری طرفین داستان از جهاتی قیاس ناپذیر و متمایز از یکدیگر است و آن ها دچار موقعیتی تکافوآمیز هستند. نوع نگاه مطهری به او فرصت داده که از دریچه دید موسی(ع) هم به ماجرا بنگرد و رفتار موسی(ع) را هم در بافت فکری خودش کاملاً موجه ببند. لذا موسی(ع) از سرسپرده ای منفعل و واقعاً ناشکیبا در برخی خوانش ها به مقلّدی مسئول و ممیِّز در پرتو عقل سلیم مبدّل می شود. در این نگاه دیگر پرسش از غلبه خضر بر موسی یا بالعکس از میان می رود و سلوک معقول موسی(ع) در برابر خضر(ع)، به میزان قابل توجهی کارکردهای تربیتی کل داستان را نسبت به دیگر خوانش ها دگرگون می سازد. در خوانش مطهری عموم انسان ها در جهان سه بعدی موسی(ع) زندگی می کنند نه جهان چهار بعدی خضر(ع) که شامل علم به آینده است. آنها در قلمروهای بسیار اندکی صاحب نظرند و در بسیاری قلمروها مقلِّد؛ لذا نه تنها به لحاظ هستی شناختی و معرفتی بلکه به لحاظ روانی هم به بافت فکری وزیستی موسی(ع) نزدیک ترند و می توانند از واکنش های عقلی او الگو بگیرند.
۲.

تأویل داستان خضر و موسی بر اساس کتاب بحرالمعانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحرالمعانی محمد حسینی تأویلات قرآنی داستان موسی و خضر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۸۶
بحرالمعانی اثر محمد بن نصیرالدین جعفر مکّی حسینی، عارفی از خطّه هندوستان است. این اثر مجموعه سی و شش مکتوب عرفانی است که در قرن نهم هجری، خطاب به شخصی به نام «ملک محمود شیخا» به رشته تحریر درآمده است. مهم ترین ویژگی کتاب بحرالمعانی نگاه تأویل گرایانه او نسبت به آیات قرانی است. اگرچه این ویژگی میان تمام متون عرفانی مشترک است، ولی اگر آیات قرآنی و تأویل های محمد حسینی را از این متن برداریم نود و پنج درصد مطالب کتاب از بین می رود و فقط آن قسمت هایی که به شرح سفرهای خود و معرفی اولیای الهی و اقطاب روزگار خود پرداخته است، باقی می ماند. پس می توان گفت که بنیان بحرالمعانی بر آیات قرآن استوار است و نگرش مؤلف به قرآن نیز نگاهی تأویلی است؛ به نحوی که هیچ آیه ای از قرآن در معنای ظاهر آن به کار نرفته است. در بحرالمعانی نه تنها آیات قرآنی، بلکه احادیث نبوی و حتی بعضی داستان ها در معرض تأویل، واقع شده است.   یکی از داستان هایی که به صورت مجزا و مفصل به آن پرداخته شده داستان موسی (ع) و خضر (ع) است. محمد حسینی به تک تک عناصر این داستان نگاه تأویلی داشته و مانند سایر عرفا این داستان را تمثیلی از سیر و سلوک عرفانی می داند. او مهم ترین نکات داستان را با استناد به آیه های قرآنی و احادیث نبوی توضیح و تفسیر می کند؛ به گونه ای که «مجمع البحرین» را به دریای محبّت و دریای بشریت، ماهی را به رزق روحی، کشتی را به کشتی هدایت، سوراخ شدن کشتی را به رخنه ضلالت عشق، ملِک را به شیطان، غلام را به نفس، دیوار را به دیوار شریعت، گنج را به گنج حقیقت، دو یتیم را به حضرت محمد (ص) و علی (ع) تعبیر کرده است. او بعد از تأویل این داستان، همانند وداع خضر با حضرت موسی، با مخاطب خود وداع می کند و کتابت مکتوبات عرفانی خود را پایان می دهد. در این مقاله کوشش شده است تا نگاه تأویل گرایانه محمد حسینی نسبت به این داستان رمزآلود و تمامی نکات موجود در آن، مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد.