شهرزاد رادمنش

شهرزاد رادمنش

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تطبیق توصیفی روایات کهن مبتنی بر روایت شناسی معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: معرفی و تطبیق روایات کهن خاستگاه روایات روایت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۱۷۰
پژوهش در روایات کهن، توأمان نیازمند تأویل و قرینه سازی با نظریات عصر حاضر است. در منظر انسان کهن؛ روایت ها، قصه ها و افسانه ها از دلکش ترین هنجارهای تفننی آدمیان بوده است و فارغ از میزان اعتبار روایت های نخستین، پرداخت روایت ها در مسیر فرهنگ و تمدن، کاربرد چشمگیر داشته است. اغلب آن روایات؛ امروزه مانند استعاره ها، قابلیت ارجاعی دارد و منجر به خلق داستان های نوین شده و می تواند مبتنی بر ابزار روایت شناسی، تطبیق، موازنه و بینامتنیت، نقادی شود. در این پژوهش مستخرج از رساله؛ در چارچوب روایت شناسی و با بهره گیری از ادب تطبیقی به خاستگاه روایتگری کهن پرداخته شده است که به نوعی با روایتگری معاصر، ارتباط و انگاره اشتراکی دارد. دستاورد این پژوهش، معرفی آثار کهن مصری، بابلی، سومری، فنیقی، عبری، یونانی، ایرانی، هندی، ژاپنی و چینی است. همچنین نتایج نشان دهنده آن است که متون کهن به دلیل سرشت روایی و بهره گیری از عناصر روایی ساختارگرایی و فنون داستان پردازی، در زمره آثار ساختارگرا قرار دارند.
۲.

تحلیل خودگویی ها در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتار خودگویی شخصیت کنش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۴۷۰
عمده مختصات زبان در شاهنامه فردوسی، بر گفت وگو محوری استوار است، در جوار این گفتارها، با خودگویی شخصیّت ها نیز مواجه می شویم. نقش خودگویی، برای گفت وگوهای تنهایی به کار می رود و شیوه ای از روایت است که تجربیّات عاطفیِ شخصیّت های داستان، در سطوح مختلف ذهن، نشان داده می شود و به جریان سیّال ذهن نزدیک است. این مرحله پیش از گفتار، زمزمه درونی است که شخصیت برای تبیین موقعیّت ها و ارائه ذهن خویش، از آن بهره می برد. زبان و خودگویی در ادبیّات، دو نظام نشانگی است و سعی دارد محتویات ذهن شخصیت را به تصویر بکشد. خودگویی در شاهنامه، تولید معنا می کند و دارای کاربردهای مفهومی است. در این مقاله از منظر پیوند ادبیات با روان شناسی، ابیات مربوط به خودگویی در شاهنامه با دو روش پژوهشی کیفی و کمّی تبیین شده است که بیانگر ارتباط معناداری، بین خودگویی و شخصیّت پردازی، در شاهنامه فردوسی است. نتیجه آن که خودگویی ها در کنش گری شخصیت ها که شامل کردار، اقدام یا مقابله هستند، برخوردی منفعلانه، نشان دادند. به این معنا که در خود گویی؛ بیان اندیشه و مافی الضمیر صورت گرفته و ارتباط مستحکمی میان خودگویی و کنش و واقعه بعد از خودگویی وجود ندارد و به عبارتی، از جانب شخصیت، کنشی متفاوت و منفعلانه انجام می گیرد که اغلب در تضاد با خودگویی است که زمزمه کرده است. در حالی که ارتباط وجوه و لایه های شخصیت و نمایاندن مکنونات شخصیت به وسیله خودگویی به مراتب مؤثرتر و شفاف تر نمودار شده است. در این مسیر، خودآگاهی هم جریان می یابد و ترسیم بهتر شخصیّت پردازی رخ می دهد. در تحلیل محتوا مشخص شد، خودگوترین شخصیت شاهنامه با (۲۳) بیت رستم و سپس به ترتیب سیاوش (۲۰) بیت و کی کاووس (۱۸بیت)، خودگوترین شخصیت ها هستند.
۳.

تطبیق مؤلفه های هوش معنوی در دو رمان «سختون» و «فریاد مرا بشنو»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات مقایسه ای هوش معنوی جهان معنوی کودک و نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۳۷۹
هوش معنوی، به منزله زیربنای باورهای فرد و متضمّن بالاترین سطوح زمینه های رشد شناختی است که در قالب رشد شخصیّتی و عاطفی نمود می یابد. کشف مؤلفه های هوش معنوی در آثار ادبیّات کودک و نوجوان، به هویّت خودپنداره کودک و نوجوان و باورمندی دینی آنان کمک می کند. اعتماد به تربیت و انگیزه های معنوی نیز الگویی کاربردی برای خلق آثار جدید خواهدبود، مشروط بر آنکه نیروی بالقوه زبان برای گسترش مرزهای عقلانی، عاطفی و تجربی لحاظ شود و ساختار کلامی متناسب با ساحت وجودی کودک خلق شود. در این جستار، دو رمان «فریاد مرا بشنو» و «سختون» را در مقابل هم قرارداده ایم تا مؤلفه های هوش معنوی را در آنها شناسایی و استخراج کنیم. فراوانی این گزاره ها در این دو اثر، با روش تحلیل محتوا و مقایسه معنایی بررسی شده است. اینکه آیا می توان از ادبیّات کودکان به مؤلفه های هوش معنوی پلی زد و میان سادگی داستان های کودکانه و مفاهیم هوش معنوی پیوندی برقرار کرد، پرسش اساسی پژوهش حاضر است. نتایج، نشان دهنده آن است که این نویسندگان از دو سوی دنیا، در محتوای داستان های خود، از مفاهیم هوش معنوی بهره برده اند و جستارهای فکری مشابه و اندیشه های مشترک داشته اند.
۴.

بررسی عناصر شخصیت و حادثه در داستان «اولدوز و عروسک سخن گو» از صمد بهرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شخصیت ارزش حادثه کنش پویایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۳ تعداد دانلود : ۷۶۵
در این جستار به بررسی دو عنصر شخصیت و حادثه، در داستان اولدوز و عروسک سخن گوی صمد بهرنگی پرداخته شده و با این هدف که صفات ارزشی و ضد ارزشی، محصول شخصیت پردازی داستان است، یا منوط به حوادث آن از متغیرهای پویایی شخصیت ها، هشت نمونه ی غم شادی ترس عصبانیت امید ناامیدی صبوری کم صبری انتخاب و با روش تحلیل محتوا ارزیابی شده است. با تحلیل آماری داده ها مشخص شد؛ بالاترین فراوانی مربوط به عصبانیت (18مورد) و کم ترین فراوانی مربوط به ناامیدی (4مورد) است. این میزانِ کمیت و کیفیت تغییرات (پویایی شخصیت ها) به همراه رخداد کنش ها از سوی شخصیت ها، باعث تبیین رفتارهای مثبت و منفی در آن ها می شود که هم دستاورد ارزشی و هم کارکرد ضد ارزشی دارد. بنابراین در این داستان شخصیت ها گوی سبقت را از حوادث، ربوده اند و ایجاد ارزش زایی یا ارزش گریزی کرده اند. خمیر مایه ایدئولوژیک نویسنده و دگردیسی های سیاسی و اجتماعی زمان او نیز بر این عملکرد، تاثیر مستقیم داشته است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان