مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
اقتصاد نهادگرایی جدید
حوزههای تخصصی:
توجه به فرایند تغیرها به ویژه در تعامل های انسانی را می توان به عنوان امری ضروری برای درک بهتر بسیاری از رخدادها و موضوع های مبتلا به جوامع مانند شکست و یا موفقیت در برنامه های گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به شمار آورد. از سوی دیگر درک علل و عوامل مؤثر در پدیده تغییر و فرایند تغییرها را می توان یکی از چالش های اساسی در حوزه های گوناگون علوم انسانی دانست که از سال ها پیش از میلاد مسیح (ع)، مورد توجه فلاسفه و اندیشمندان قرار داشته است. برهمین اساس تلاش شد تا با مطالعه نظرهای اندیشمندان گوناگون در این حوزه، علاوه بر دست یابی به تعریف های روشن تری از پدیده تغییرها، زمینه برای طراحی مدل مفهومی از تغییرها در عملکرد اقتصادی، ایجاد شود. هم چنین مشخص شد که فرایند تغییرها در میان مکتب های گوناگون اقتصادی نیز با درجه های گوناگونی از اهمیت، مورد بررسی قرار گرفته است. جریان غالب در نگاهی گذرا از این مهم می گذرد در حالی که اندیشمندان مکتب های دیگر همچون هایک، با معرفی بحث مدل های پیوندگرا و نظم کیفی، شومپیتر با بحث کارآفرینی و معرفی کلید واژه، نوظهوری و نورث با تأکید بر مباحث شناختی، نظریه مدل های ذهنی و فرایند یادگیری می کوشند با بهره گیری از تحلیل هایی پویا و میان رشته ای، به عنوان دغدغه ای اصلی به تبیین این پدیده، بپر دازند.
دلالت های اقتصاد نهادگرای جدید برای تجویز دولت مطلوب در الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادگرایی رویکردی میان رشته ای است که از دانش هایی مانند روان شناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی و حقوق استفاده می کند تا رفتار عاملان اقتصادی را فهم کند و مفروضات دقیق تری برای وصف رفتار آنان ایجاد کند. ارزیابی نهادها می تواند یک محیط مناسب برای انطباق با راه حل های مبتنی بر همکاری که تغییرات و رشد اقتصادی را تسریع می کند به وجود آورد. اقتصاد نهادگرا بر نقش محوری نهادها در توسعه اقتصادی تأکید دارد. اقتصاد نهادگرای جدید تلاشی برای ترکیب نظریه نهادها در اقتصاد است. ملاحظه نقش نهادها در اقتصاد به سیاستگزاران و برنامه ریزان امکان می دهد با شناخت عناصر و اجزاء نظام اجتماعی جایگاه مؤلفه های اقتصادی را واکاوی نموده و برای تسهیل روابط اقتصادی و کاهش هزینه های مبادله برنامه ریزی نمایند. از طرف دیگر رویکرد اصلی توسعه اقتصادی در ایران پس از دفاع مقدس، تعدیل ساختاری تجویز شده از طرف صندوق بین المللی پول بوده است. بر این اساس، فقدان مبانی نظری و وابستگی به الگوهای وارداتی دو مؤلفه کلیدی سیاستگزاری اقتصادی در ایران طی سالهای پس از انقلاب است. اقتصاد نهادگرا نظر به نقش محوری که برای محیط نهادی قائل است، دلالتهای الهام بخشی برای شناخت نقش دولت در اقتصاد ملی دارد. نهادگرایان نه تنها در شکست های بازار، بلکه در اصلاح نهادهای اقتصادی اجتماعی و جریان سازی، نقش های بیشتری در فرایند توسعه برای دولت قائل اند. اینان بیش از اندازه ی دولت و خصوصی سازی بر عنصر شفافیت، کارایی و پاسخگویی مداخلات دولت تأکید دارند. ویلیامسون با رویکرد جدید، اقتصاد نهادگرا را در چهار سطح تحلیل اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد. وی تفاوت این چهار سطح را در افق تغییر آنها، تقدم و تأخر آنها نسبت به یکدیگر و تئوری های حاکم بر هر سطح می داند. این رویکرد می تواند با توجه به ساختار نهادی اقتصاد ایران امکان بررسی نقش نفت و جایگاه دولت را با شفافیت بیشتری فراهم ساخته و با شناخت آن، توصیه های سیاستی برای اصلاح وضع موجود ارائه گردد. مقاله حاضر مبتنی بر نقش نهادی نفت در اقتصاد ایران به آسیب شناسی اقتصاد ایران از منظر اقتصاد نهادگرا پرداخته و دلالت های این رویکرد برای اصلاحات نهادی در اقتصاد ایران را تبیین می نماید. این مقاله با استفاده از الگوی چهارسطحی ویلیامسون نقش نفت در اقتصاد ایران را در رانت آلودگی و بزرگ شدن دولت و در نتیجه افت کیفیت نهادی تحلیل کرده و با توجه به پدیده کوته نگری، گسترش اقتصاد غیررسمی، برون فکنی سرمایه های مولد، دیوان سالاری گسترده و فقدان حقوق شفاف مالکیت، پیشنهادهایی برای تمهید دولت پاسخگو و تضمین حقوق مالکیت کارگزاران اقتصادی در جهت بسترسازی برای نیل به الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت و تحقق آرمانهای قانون اساسی و اهداف سند چشم انداز توسعه (پیشرفت) جمهوری اسلامی ایران ارائه می نماید و در پایان نتیجه می گیرد که پیش شرط ضروری پیشرفت در اقتصاد رانتی ایران، قبل از هر چیز حذف رانت نفت از طریق تغییر جایگاه نهادی آن است. این امر از طریق تدوین سیاستهای کلی اصل چهل و پنجم قانون اساسی میسر است. این اصل انفال از جمله معادن مانند نفت و گاز را در اختیار حکومت اسلامی قرار می دهد تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید. تدوین و ابلاغ سیاستهای کلی بهره برداری از این منابع امکان اصلاح جایگاه نهادی نفت را فراهم ساخته و نقش نهادی دولت را بهبود می بخشد.
رویکرد مقایسه ای تبیین ماهیت بنگاه در چهارچوب های نظری نئوکلاسیکی و نهادگرایی جدید: مطالعه موردی یک بنگاه در صنعت تایر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله ارائه رویکردی مقایسه ای از مفهوم و ماهیت بنگاه در چهارچوب های نظری نئوکلاسیکی و نهادگرایی جدید است. در این رویکرد، اطلاعات نامتقارن زمینه ساز هزینه های مبادلاتی بوده که موجب تغییر ماهیت بنگاه از تابع تولید در رویکرد اقتصاد مرسوم به بنگاه به عنوان سازمان در نهادگرایی جدید گردیده است. بر این اساس، بنگاه به عنوان سازمان با دو گروه هزینه های مبادله و هزینه های تبدیل مواجه گردیده که این هزینه ها تحت تأثیر ماتریس نهادی است. سپس، با تحلیل ساختار هزینه ای در یک بنگاه نمونه در صنعت تایر ایران و مطابق با رویکرد نهادگرایی جدید، هزینه های مبادله و هزینه های تبدیل بنگاه شناسایی گردیده است. در نهایت نیز نشان داده می شود که چگونه نهاد دولت، نهادهای فنّاوری و سازه های ذهنی به عنوان ماتریس نهادی، می توانند بر هزینه های مبادله و تبدیل بنگاه تأثیر گذاشته و به تبع آن، سطح قیمت تمام شده محصول تایر را تعیین می کنند
نقد و بررسی کتاب چرا ملت ها شکست می خورند: ریشه های قدرت، ثروت و فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«کتاب چرا ملت ها شکست می خورند: ریشه های قدرت، ثروت و فقر» نوشته دارون عجم اوغلو و جیمز ای.رابینسون از آثار نهادگرایی جدید است. نویسندگان با بررسی تاریخ ملت ها، به واکاوی دلایل رشد و انحطاط جوامع پرداخته اند. این اثر همانند دیگر آثار نویسندگان مبتنی بر مطالعه تطبیقی تجربه بلندمدت توسعه ملت های مختلف است. در این نوشتار ضمن بررسی ساختار شکلی و کیفیت ترجمه کتاب که توسط محسن میردامادی و محمدحسین نعیمی پور انجام شده، به بررسی محتوای کتاب پرداخته شده است. کتاب دارای ضعف های محتوایی و روش شناسانه است. نویسندگان مدعی هستند با رویکردی تاریخی و روشی استقرایی نظریه خود را استخراج کرده اند اما درواقع با انتخاب دوگان های تحلیلی و مقایسه ایِ جهت دار و البته فلسفی، خوانشی ایدئولوژیک از تاریخ کشورها و کیفیت تطور آن ها ارائه داده اند. فقدان مؤیدات آماری و بسنده کردن به روش تحلیلی و تأکید مکرر بر برداشت نویسنده با این همانی های مکرر محتوای کتاب را تضعیف کرده است. ادعای استقرائی بودن و عدول از این ادعا با استفاده از رویکرد قیاسی از مهم ترین اشکالات این کتاب است. کتاب ترجمه ای روان اما توأم با اشکالات متعدد ویرایشی دارد. طرح جلد و پشت جلد آن به طور غیرمنصفانه ای تداعی کننده تصویری سیاه، شکست خورده و محتاج از مردمان ایران است.
مطالعه تطبیقی معرفت شناسی اقتصاد اسلامی و اقتصاد نهادگرای جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۲
7 - 25
حوزههای تخصصی:
مطالعه معرفت شناسی در مکتب های اقتصادی علاوه بر آشکار نمودن نقاط تفاوت و اشتراک آن ها، می تواند به شناخت اهداف، راهبردها و سیاست گذاری ها و نوع مواجهه با چالش های اقتصادی هر یک کمک نماید. پژوهش حاضر به مطالعه معرفت شناسی در اقتصاد اسلامی و اقتصاد نهادگرایی جدید با رویکردی تطبیقی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عقل بعنوان یکی از ابزارهای حصول معرفت هم اقتصاد نهادگرا و هم اقتصاد اسلامی دارای محدودیت است. معارف و اطلاعات عقلانی ناقص و نامتقارن است. رجوع به حس و تجربه در کنار تاریخ بعنوان منابع معرفتی دیگر؛ در هر دو مکتب فوق مورد تایید است. اما وحی ابزار معرفتی است که مختص اقتصاد اسلامی است.پذیرش وحی بعنوان منبع معرفتی در اقتصاد اسلامی عناصری مثل خدا مالکی، رضای الهی، مطلوبیت اخروی را مطرح می کند و موجب ایجاد تفاوت های قابل توجه بین محتوای اقتصاد اسلام و سایر مکاتب اقتصادی می شود. معارف و حیانی ذیل مفهوم اسلامی قرار می گیرند خطاناپذیر و غیرقابل انتقاد هستند.