مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
مهرورزی
حوزه های تخصصی:
تربیت دینی به مفهوم فراگیر آن که به معنای آموزش و پرورش دینی است؛ میتواند کلیدیترین نقش را در توسعه معنوی و کمال یک جامعه دینی ایفا نماید. هرگونه کاستی یا کوتاهی در این امر، موجب بروز اختلالات و نابهنجاریهای جبران ناپذیری در پرورش نسل نوین هر جامعه میشود. از اینرو، برای اصلاح جامعه و پیشگیری از انحرافات اجتماعی، لازم است، فرایند تربیت در اندیشه دینی، شناسایی شود. از آنجا که آغاز این امر در خانواده است، این گفتار فرآیند آموزش و پرورش دینی را از خانواده آغاز و در گسترههای فراتر دنبال میکند. روشها و راهکارهای زمینهسازی تربیت دینی پیش از تولد، آغاز تولد و پس از آن را در چارچوب کریمههای قرآنی، سیرة پیامبر و امامان معصوم به بحث میگذارد. راهکارهای بهینهسازی فرایند پرورش دینی در خانواده، در قالب بحثهایی همانند پیشگیری از تحریکات جنسی کودکان، ابراز مهر و محبت، تأمین امنیت، تکریم و احترام فرزندان و بازی کودکان دنبال شده و پس از طرح عمدهترین عوامل ضعف و کاستی تربیت دینی فرزندان و آسیبشناسی آموزش دینی، به برخی از روشهای درست برخورد با نوجوانان اشاره شده است.
تعلیم و تربیت در اندیشة ابو علی مسکویه و فاضل نراقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در صدد آن است تا با سنجش محتوایی میان دو این اثر فاخر گرانسنگ تهذیب الاخلاق و جامع السعادة برخی مباحث مربوط به تعلیم و تربیت را بررسی نماید. در این میان، اساسیترین وجه تمایز نظام تربیتی و اخلاقی اسلام، وجود مبانی مقدم و ثابت برخاسته از منابع دینی، و شمول نگری نسبت به تمامی ابعاد وجودی انسان است.
محبت و مهرورزی در هر دو گرایش، از مؤثرترین و کارآمدترین شیوه های تعلیم و تربیت معرفی شده است. هر دو مؤلف، بر این باورند که عدالت اجتماعی بدون زیر ساخت محبت بنیان ندارد. علامه نراقی، با طرح بحث زیبای نشانه های محبت به خداوند متعال، در صدد ارائة معیار برای تشخیص صحت ادعای دوستی و محبت به خداوند سبحان بر آمده است. وی از نشانه های صداقت در محبت الاهی را، دوست داشتن مرگ عنوان نموده، و بوعلی مسکویه نیز علاج خوف از مرگ را به حکیم شدن میداند.
در سنجش میان مراحل تربیت و شکوفایی فضایل اخلاقی، هر دو اثر بر این نکته تأکید دارند که رعایت هماهنگی بین مراتب تربیت با مراحل طبیعی رشد لازم است. همچنان که، هر دو دیدگاه، اجتماعی بودن و مخالطه با مردم را از ارکان تحصیل سعادت دانسته، و تصور انزوای مطلق و عدم آمیزش با مردم، برای رسیدن به کمال را پنداری باطل و شیوه ای انحرافی میدانند. در عین حال، جامع السعادات با بهره گیری از منابع نقلی و در مقام جمع بین روایات، گوشه گیری و عزلت را برای عده ای در شرایط خاص، سودمند یافته است.
نقد و بررسی سبک زندگی از منظر دالایی لاما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیل محتوا، برآن است تا الگوی سبک زندگی از دیدگاه دالایی لاما(ی چهاردهم)، رهبر بوداییان تبت را از میان آثار وی استخراج و مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. دالایی لاما در سبک زندگی، بر چند اصل اساسی تأکید دارد. از نظر وی، شادی هدف زندگی است و باید تمامی فعالیت ها و برنامه ها در راستای این هدف سامان یابد. همدردی با دیگران براساس مهرورزی عام، زمینة آرامش و نشاط زندگی را فراهم می کند. تمرین آیات هشت گانه و مراقبه روزانه، معرفت نفس و گیاه خواری، از آموزه های وی در سبک زندگی به شمار می آید. این تعالیم براساس آئین بودایی ارائه شده است. اشکال اساسی تعالیم وی در سبک زندگی، منبعث از اخلاق سکولار و منعزل از مبانی و اهداف ماورایی است. نتایج این تحقیق، گویای این است که گرچه همسویی خاصی در توصیه به برخی عادت واره ها با آموزه های اسلامی مشاهده می شود، اما این آموزه ها فاقد پشتوانه اصیل متکی به وحی و غیرقابل اتکا می باشد.
پیش بینی خودشناسی انسجامی فرزندان براساس ویژگی های فرزندپروری والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۷
65-78
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، رابطه ویژگی های فرزندپروری والدین با خودشناسی انسجامی فرزندان مورد بررسی قرار گرفت. هدف، آزمودن قدرت پیش بینی خودشناسی انسجامی فرزندان بر اساس ویژگی های مشارکت، حمایت از خودپیروی و مهرورزی والدین در یک نمونه دانشجویی بود. تعداد 352 دانشجو (142 پسر، 210 دختر) از مقطع کارشناسی دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس ادراک از والدین (PPS) و مقیاس خودشناسی انسجام ی (ISKS) را تکمیل کنند. نتایج نشان داد که ویژگی های حمایت والدین از خودپیروی و مهرورزی والدین با خودشناسی انسجامی رابطه مثبت معنادار دارند. تحلیل رگرسیون نشان داد که به ترتیب ویژگی مهرورزی مادر و حمایت پدر از خودپیروی می توانند تغییرات مربوط به خودشناسی انسجامی را پیش بینی کنند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ویژگی های فرزندپروری والدین به شکل های گوناگون و احتمالاً بر حسب مکانیسم های متفاوت، خودشناسی انسجامی فرزندان را تحت تأثیر قرار می دهند. این ویژگی ها هم چنین تحت تأثیر متغیرهای فرهنگی هستند.
اثربخشی آموزش تلفیقی مهرورزی با خودگویی مثبت بر خصومت، تاب آوری و احساس مثبت به همسر در زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تلفیقی مهرورزی با خودگویی مثبت بر تاب آوری، خصومت و احساس مثبت به همسر در زنان خیانت دیده شهر اصفهان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان خیانت دیده شهر اصفهان در سال 1396 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر، انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه احساس خصومت ویلیامز، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون و پرسشنامه احساس مثبت به همسر دانیل الری، فینچام و ترکویتز جمع آوری شدند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 100 دقیقه ای تحت آموزش تلفیقی مهرورزی و خودگویی مثبت قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر انجام شدند. یافته ها نشان دادند بین گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون و پس آزمون – پیگیری، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین آموزش تلفیقی مهرورزی با خودگویی مثبت می تواند با افزایش سطح تاب آوری، خصومت را کاهش دهد و با فعال سازی سیستم بین فردی صمیمیت، نسبت به همسر احساس مثبت ایجاد کند.
بررسی آرمان شهر در اشعار فریدون مشیری
حوزه های تخصصی:
بشر همواره از بی عدالتی، خشونت و ظلم موجود در جامعه ی به هم ریخته ی دنیای امروز رنج برده است، و برای تسکین خود سعی کرده تا دنیای ایده آلی را در ذهنش خلق کند. این دنیای تخیلی که «آرمان شهر» یا «مدینه ی فاضله» نامیده شده است، پناهگاه خیالی خوبی را برای بشر فراهم آورده تا او را از مشکلات زندگی بگریزاند که در دنیایی آزاد و فارغ از هرگونه هراس، با امنیت بیاساید. «آرمان شهر» تجلی آرزوی نویسنده برای تکامل و بقا است. این مسأله دغدغه ی فکری همه ی انسان های بیدار در طول تمام عصرها بوده و هست و بازتاب آن در پهنای ادبیات فارسی به وضوح دیده می شود.
پژوهش حاضر، تلاشی پیرامون این موضوع در آثار فریدون مشیری، شاعر نامدار معاصر است. در این تحقیق سعی بر آن است که تصویری روشن و شفاف از آرمان خواهی شاعر برای یک جامعه ی مطلوب و ایده آل ارائه گردد. با انجام این پژوهش نگارندگان به این نتیجه رسیدند که آنچه فریدون مشیری به عنوان آرمان شهر به دنبال آن است شامل مدینه ای با ویژگی هایی از قبیل توجه به ابعاد انسانی، عدالت اجتماعی، مهرورزی و عشق میان همه ی انسان ها است. روش پژوهشی که در این مقاله به کار رفته روش کتاب خانه ای با استفاده از فیش برداری است.
تحلیل شیوه های مهرورزی در تربیت دینی کودک از منظر روایات
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
64 - 88
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تربیت دینی کودکان از جمله مسایل مهم و اساسی یک جامعه دینی است و از سویی دیگر نیروی محبت در تربیت دینی کودک نیرویی انگیزاننده و تحول آفرین بوده و او را به سمت رشد و کمال هدایت می کند. از اینرو محبت جایگاه خاصی را در تربیت به خود اختصاص داده است که جهت تاثیرگذار بودن آن لازم است این امر قلبی ابراز شود و لذا هدف محوری این پژوهش بررسی و تبیین شیوههای مهرورزی و ابراز محبت در تربیت دینی کودک از منظر آموزههای اسلام است. روش تحقیق: برای انجام این تحقیق با رجوع به آیات و روایات از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. یافته ها و نتایج: رهآوردهای پژوهش نشان می دهد که روایات شیوههای مختلفی را جهت مهرورزی مطرح می کنند که می توان آن را در دو گونه شیوههای گفتاری و رفتاری دسته بندی کرد. در بخش شیوههای گفتاری، روایات مهمترین شیوههای مهرورزی را خطاب با نام نیکو، سلام کردن و استفاده از جملات محبت آمیز مطرح کرده و در بخش رفتاری نیز به معانقه، بوسیدن، حفظ عزت و احترام کودک، همبازی شدن با کودک، هدیه دادن، مدارا کردن و نوازش و دست کشیدن بر سر کودکان، اشاره شده است که مربی با بهرهگیری از این شیوه های می تواند ضمن ابراز محبت به متربی کودک، به تربیت دینی وی پرداخته او را در این دنیا پر آشوب از چنگال اهریمنها نجات داده فضائل اخلاقی و باورهای دینی را در آنان تقویت نمود.
الگوی راهبردی تعامل پلیس با جامعه: اقتدار همراه با مهرورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴
129 - 154
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعمال اقتدار همراه با مهرورزی در تعامل با جامعه موضوعی است که پیوسته توسّط مقام معظّم رهبری و مراجع دینی به فعالان حوزه انتظامی توصیه شده است. با این حال به دلیل عدم وضوح مفهوم مهرورزی راهبردهای مشخّصی نیز برای نهادینه کردن آن وجود نداشته است. هدف اصلی این پژوهش تبیین شیوه های اعمال مهرورزی به گونه ای است که ضمن حفظ اقتدار پلیس بتوان از ثمرات این اصل در تقویت رابطه پلیس و جامعه نیز بهره برد. روش: در پژوهش کیفی حاضر داده با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از معاونان و فرماندهان نیروی انتظامی استان قم و روسای کلانتری های شهرستان قم جمع آوری و از طریق روش تحلیل محتوا کدگذاری و دسته بندی شدند و در پایان نیز با استفاده از شیوه تحلیل راهبردی، راهبردهای نهایی شناسایی و ارائه شد. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده؛ مهرورزی در تعامل با گروه های مختلف اجتماعی شیوه های متفاوتی را می طلبد و متناسب با گروه های درتعامل با پلیس، می تواند مواردی همچون عدم استفاده از خشونت رفتاری و کلامی، تخفیف هوشمندانه متناسب با مورد، ارائه مشاوره ناصحانه و اصل عدم منفعت محوری را شامل شود. نتیجه گیری: هوشمندی در انتخاب شیوه مناسب اعمال قانون در تعامل با گروه های مختلف اجتماعی می تواند در بالابردن سرمایه اجتماعی پلیس و مشارکت عمومی در پیشگیری از وقوع جرم مؤثر باشد.
مروری بر سر زندگی در پارک مهروزی شهر یاسوج
حوزه های تخصصی:
سرزندگی محیط های شهری موضوعی است که در مطالعات، تحقیقات و پروژه های شهرسازی ایران از آن غفلت شده است . امروزه به دلایل گوناگون تأمین نشاط و سرزندگی شهری، به ویژه در فضاهای تفریحی و اجتماعی، به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت و برنامه ریزی شهری در کشورها، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، تبدیل شده است. درحالی که علیرغم تأثیر مستقیم سرزندگی پارک های شهری در ایفای نقش های مهم این فضاها از طریق حضور مستمر شهروندان و ارتقای سطح محیط زیستی آن ها، کمتر پژوهشی به بررسی سرزندگی این فضاها پرداخته است. به همین منظور در این مقاله، پارک مهرورزی یاسوج از لحاظ سرزندگی مورد بررسی قرار گرفته است، این پژوهش با هدف ارتقای سرزندگی پارک از نوع پژوهش کاربردی بوده و روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است. بر همین اساس این مقاله سعی دارد تا در قالب پژوهشی ابتدا معیارهای مؤثر بر سرزندگی پارک های شهری را شناسایی و سپس برای "پارک مهرورزی " یاسوج آنها را بررسی و اولویت بندی نماید تا در نهایت پیشنهادهایی برای ارتقای سطح سرزندگی این پارک ارائه دهد. نتایج به دست آمده بیانگر این است که وجود فضاهای متنوع و مکانهای فرهنگی برای برگزاری مراسمات بر ارتقا سرزندگی فضای شهری در این سایت مؤثر است. همچنین مؤلفه زیباشناسی از بالاترین سطح مطلوبیت و مؤلفه خدماتی از پایین ترین سطح برخوردار است.
بررسی نقش قرآن در مقابله با خشونت فردی
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
106-121
حوزه های تخصصی:
امروزه در جهان خشونت رو به گسترش بوده و امنیت و ارامش را از آدمی صلب نموده و جوامع را به سمت فساد و بحران های پایان ناپذیر سوق می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش قرآن در مقابله با خشونت فردی بود. پژوهش درصدد پاسخ گویی به این سوال است که آیا قرآن در مقابله با خشونت فردی نقشی دارد؟روش تحقیق توصیفی-تحلیلی صورت گرفت. بدین منظور آیاتی مربوط به خشم و خشونت از منابع اسلامی به صورت کتابخانه ای گردآوری و سپس مورد بررسی و تبیین صورت گرفت. راهکارهای ارائه شده در یافته های پژوهش نشان داد برای مقابله با خشونت فردی از دیدگاه قرآن باید با بالابردن سطح آگاهی و فرهنگ سازی مردم، مدارا و تواضع در برابر مردم جاهل و ملایمت و نرمی در رفتار و گفتار با دیگران و نیز همیاری و تعاون نسبت به یکدیگر، با نهادینه شدن اصل برادری و اخوت، همبستگی و اتحاد؛ راه را برای گسترش مهر و محبت بیشتر و اجتناب از خشونت و کینه و خونریزی، هموار نمود. نتایج بیان نمود که برای مقابله با خشونت فردی بکارگیری مهربانی، مهرورزی و گذشت در رفتار و سرلوحه قرار دادن صبر و فداکاری و صحبت با نرمی، ملایمت و محبت، تلطیف روابط و جلوگیری از جهل و تعصب ، انسانها را در مسیر صحیح قرار می دهد و از سویی تکیه بر پیمان ها و میثاق های آسمانی می تواند به جهان عاری از خشونت کمک نماید. لذا تنها راه سعادت بشر و ایجاد زندگی بدور از خشونت در سایه ایمان به حضرت حق، بصیرت و روشنی ذهن، رعایت تقوی و استفاده از مدارا و محبت امکان پذیر می باشد.
مهرورزی بر مردم، سخت گیری با دشمنان در مرام شهید سلیمانی(با تأکید بر فرهنگ انتظار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱ ویژه همایش شهید سلیمانی و مکتب انتظار و مقاومت
87 - 106
حوزه های تخصصی:
دین اسلام یک سامانه به هم پیوسته و فراگیر از آموزه های اعتقادی، عبادی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی است. برنامه ای جامع که خوشبختی دنیایی و آخرتی انسان ها را تضمین نموده، برای همه نیازهای زندگی انسان ها برنامه ارائه کرده است که از آنها تعاملات انسان ها با دیگران است. خداوند متعال برای آموزش این تعاملات انسانی، پیامبرانی را فرستاد و آخرین آنها را الگویی پسندیده برای همگان قرار داد و خُلق او را نیکوترین و پسندیده ترین اخلاق برشمرد و در میان خُلقیات او و پیروانش، از برجسته ترین ها را، سخت گیری بر کفار و دشمنان و رحمت و مهربانی بر مؤمنان و دوستان، توصیف کرد. این دو ویژگی البته در عصر غیبت و انتظار به سبب برخی ویژگی های این دوران که برجسته ترین آنها نبود ظاهری پیشوای معصوم7 است، بیش از هر زمان دیگر مورد تأکید قرار گرفته به گونه ای که یکی از شاخصه های منتظران راستین است. این پژوهش در پاسخ به این پرسش سامان یافته که: فرهنگ انتظار چه نقشی در تبلور دو ویژگی سخت گیری بر دشمنان و مهربانی بر مردم، در مرام و مکتب شهید سلیمانی داشته است؟ بررسی زندگی سردار شهید سلیمانی گویای آن است که وی در دوران زندگی خود با تأسی به پیامبر رحمت6 و پیشوایان معصوم7، بر دشمنان سخت گیر و بر دوستان مهربان بود. نمونه های پرشماری از فرازهای زندگی او، به ویژه در سه دوره مبارزاتی وی: هشت سال دفاع مقدس؛ حضور در جبهه مقامت لبنان و حضور در برابر داعش در عراق و سوریه، گواهی راستین بر این پیروی بود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی با بررسی بخش هایی از رفتارها و گفتارهای حاج قاسم سلیمانی به کارکرد فرهنگ انتظار در دو صفت سخت گیری در برخورد با دشمنان و مهرورزی در برخورد با مردم _ به عنوان دو مؤلفه مهم شخصیتی آن شهید _ به این نتیجه رسیده که می توان در عصر غیبت و انتظار با ایجاد و تقویت این دو صفت بر پایه دستورات دینی، به بهترین گونه ممکن فرمان الهی را تحقق بخشید.
مقایسه تطبیقی اندیشه های "فریدون مشیری" با "آلبر کامو"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۳
7 - 24
حوزه های تخصصی:
اندیشه های انسان و نحوه نگرش او به خود، خدا و ط بیعت، مکتب ها ی ادبی را ساخته است. با عنایت به این تأثیر عظیم، بر آن شدیم تا دو عبارت را که می تواند چکیده دو نظریه غربی و شرقی باشد، از منظر مقایسه بنگر یم. در ،» عصیان می کنم؛ پس هستیم « این قیاس، دریافتیم که آلبر کامو با عبارت تنها به یکی از ارکان آزادی انسان، یعنی عصیانگری توجّه نشان داده و احولانه به انسان نگریسته؛ بنابراین، به شناختی ناقص، نادرست و تک بعد ی از انسان دست یافته که باعث تبعید او از طبیعت خویش می شود . حال آن که ، اندیشمندانی چون فریدون مشیری، با پیش زمینه مذهبی و شناخت بهتر از انسان، او را با رشته "مهر و دوستی" به سایر موجودات پیوند زده و به نظر یه "وحدت در عین کثرت"، نظر دارد.
تحلیل محتوای مؤلفه های تربیت مبتنی بر محبت و مهرورزی بر اساس قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
9 - 52
حوزه های تخصصی:
یکی از بهترین شیوه ها در تعلیم و تربیت استفاده از محبت است. ذهن پاک و شفاف دانش آموز بر پایه محبت و مهرورزی نهادینه شده است. برداشت های ذهنی و فکری دانش آموز از مفاهیمی چون محبت و مهرورزی با توجه به مشاهدات، مطالعات و آموخته های کلاسی می باشد. لذا شایسته است متولیان آموزشی محبت و مهرورزی را به عنوان زیربنای نظام تعلیم و تربیت مورد توجه قرار دهند. پژوهش حاضر کیفی بوده و به شیوه تحلیل محتوا، بررسی اسنادی و پدیدارشناسی انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع و مستندات علمی معتبر مرتبط با پژوهش، و کلیه خبرگان حوزه تعلیم و تربیت بوده است که نمونه بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها فیش برداری، چک لیست تحلیل محتوا و سؤالات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که تربیت مبتنی بر محبت و مهرورزی دارای ابعاد هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، ارزش شناسی، زیست شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی و مقوله دینی است. بر اساس این ابعاد 60 مؤلفه اصلی استخراج گردید.
گفتمانِ مدارا و رویکردِ تعلیمی در شعر فریدون مشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فریدون مشیری از شاعران مطرح معاصر است که طی چند دهه شاعری، از شعر خود برای ستایش ارزش های اخلاقی و اجتماعی سود برده و در جهت ترویج مهرورزی، نوع دوستی، خیرخواهی و صفاتی از این دست کوشیده است. چنین رویکردی ضمن اینکه حکایت از غلبه اندیشه ای انسانی و آرمانی و نیز گرایشی جامعه شناختی بر محتوای شعر مشیری دارد، کلام وی را از هنجاری تعلیمی برخوردار کرده و زمینه تکوین گفتمانی اجتماعی با ویژگی های منحصربه فرد را در کار او فراهم کرده است؛ گفتمانی شاخصه هایی دارد و می توان رسالت آن را ترویج روحیه مدارا و تعلیمِ رواداری ارزیابی کرد. در این نوشتار، ضمن تبیین خاستگاه و ابعاد و عللِ موضع گیری مدارامدارانه مشیری در برابر مسائل انسانی و اجتماعی، مؤلفه ها و تجلیات گفتمانِ مدارا در شعر وی بررسی و تحلیل می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد گفتمان مسلط شعر مشیری برآیند نگرش انسانی و روحیه تساهل در او و نیز نگاه و موضع گیری مسئولانه مشیری در قبال مسائل انسانی است که با ذهن و زبان ساده مشیری پیوندی تنگاتنگ یافته است.
بررسی تأثیر رهبری خدمتگزار بر اعتماد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۷
103 - 128
حوزه های تخصصی:
سازمان های دولتی عموماً برای حفظ و افزایش اعتماد به سبکی از رهبری نیاز دارند که علایق و نیازهای افراد را در کانون توجه قرار دهد. از طرفی اعتمادسازی یکی از مهم ترین جنبه های ضروری رهبری خدمتگزار می باشد. لذا رهبری خدمتگزار می تواند راه حل مناسبی برای بی اعتمادی کارکنان در سازمان های دولتی محسوب گردد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر رهبری خدمتگزار و ابعاد آن بر اعتماد سازمانی کارکنان است. جامعه آماری اداره امور مالیاتی استان خوزستان است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 186 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی نظیر آزمون تی، آزمون کولموگروف و اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی ساده و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج حاکی از تأیید تمام فرضیه های تحقیق بود. به این معنا که تمامی مولفه های رهبری خدمتگزار بر اعتماد سازمانی تاثیر دارند.
حیوان از حس تا سوژگی: گفتاری در فلسفه اخلاقِ زیستی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
7 - 30
حوزه های تخصصی:
یکی از عللی که حیوان را مستحق خشونت می کند، تصور فقدان عقلانیت و سوژگی در آن است؛ اما اگر بتوان برای حیوان نوعی سوژگی را تشخیص داد، می توان به آینده ای امیدوار بود که حیوان دیگر تحت سیطره ی هیچ گونه آزار انسانی قرار نگیرد. در همین راستا، این پژوهش درنظر دارد مسئله و مخاطره ی تعامل میان انسان و حیوان را با رویکردی تازه و عملی در میان نهد. رویکرد کلی و روشی در این پژوهش «پدیدارشناسی» و به طور مشخص «پدیدارشناسی اخلاقی» است که پیامد آن طرح چهار سئوال درخصوص درد و رنج حیوان، مهر حیوان، حق حیوان و سوژگی حیوان است. بنابراین ترتیب و توالی این چهار امر را در پیوستاری می گذاریم که یک سرش از جنس حس و تجربه و سر دیگرش از جنس مفهوم و کلیت است؛ تا در نهایت به احکامی از جنس «کلی مشخص» دست یابیم. در مجموع، به منظور کاهش مرارت، شرارت و خباثت در تخیلی پدیدارشناسانه سوژگی حیوان را به نحوی تصویر می کنیم که ما را از زندگی ساقط نکند و نتیجه اش کاهش ظلم میان مدرک های حیات باشد. بدین ترتیب در این نوع استدلال نه انسان حیوان می شود و نه حیوان انسان. این یک قراردادِ انسانی است در مقابل قرارداد طبیعی و الهیاتی که گامی به سوی اجتناب از «ته مانده های رفتارِ انسانِ غیرمدرن که حیوانات را ابزار می پندارند» برمی دارد. بنابراین مسیرکاهش شرارت برای انسان، پذیرش نوع و سطحی از حقوق برای حیوانات است.