مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
فریدون مشیری
حوزه های تخصصی:
این مقاله پژوهشی درباره «نوستالژی (غم غربت) در شعر معاصر فارسی» است. این موضوع به عنوان یکی از رفتارهای ناخودآگاه فرد، در شعر «فریدون مشیری» بررسی شده است. پس از ریشه شناسی و تعریف این واژه، با توجه به فرهنگ ها و بهره گیری از نظرات روان شناسان، به عوامل ایجاد غربت اشاره و در ادامه به ارتباط نوستالژی و خاطره پرداخته شده است. در بخش خاطره فردی به نوستالژی دوری از وطن به عنوان غم غربت و در بخش نوستالژی اجتماعی تحت عنوان شاعران و خاطره جمعی به دلتنگی شاعران برای اسطوره های ایران، با ذکر شواهد شعری پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی مضامین عاشقانه در آثار فریدون مشیری و نزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات معاصر ایران و عرب در شاخه شعر غنایی، فریدون مشیری و نزار قبانی دو شاعر مطرح و نام آشنا به شمار می روند. عشق،کهن ترین و در عین حال، پیچیده ترین مضمون ادبیات غنایی، در شعر این دو شاعر نمودی عینی دارد.نزار قبانی،شاعر زن و شراب، نگاه سنتی و مدرن را در مورد زن و عشق با هم تلفیق کرده و تصویری جدید از معشوقه ارایه داده است، تصویری که هدف غایی آن تلطیف نگاه مردسالار جامعه عرب نسبت به زن است.زبان شعر او نیز بسیار لطیف و عام فهم است، به گونه ای که جامعه در شکل های مختلف به خوبی با آن ارتباط برقرار کرده است.در شعر مشیری اگر چه زن و معشوق به اندازه شعر نزار قبانی حضور و نمود ندارد، اما آمیزش نگاه سنتی و مدرن به خوبی نمایان است.مشیری از یک سو پایبند به جریان شعر غنایی سنتی است.بر این اساس، در شعر او معشوق هنوز تیپیک و کلیشه ای است و حتی بردن نام وی تابو به شمار می رود. از سوی دیگر، شخصیت زن به فراتر از مرزهای تن ارتقا یافته است. زبان سهل ممتنعِ مشیری از دیگر مواردی است که باعث شباهت ویژگی های شعر وی با نزار قبانی می گردد. این مقاله می کوشد مضامین عاشقانه را در دو اشعار شاعر تغزلی معاصر مورد مطالعه قرار دهد و ویژگی های عشق و معشوق را در آثار آن ها مقایسه کند.
بازتاب «عواطف انسانی» در اشعار فریدون مشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فریدون مشیری یکی از بزرگ ترین سرایندگان پرشور اشعار عاشقانه که بیش از پنجاه سال، عاشقانه به جهان و انسان اندیشیده است. با توجه به آنکه در بررسی تاریخ ادبیات هر عصر و پیوند آن با اجتماع باید افکار و اندیشه های رایج در آن دوره شناسایی شود، این مقاله می تواند به شناخت بهتر این شاعر و شناخت غیرمستقیم تاریخ اجتماعی و فکری ایرانیان و تاریخ ادبیات دوران معاصر یاری کند. از آنجا که مضمون «عشق» در اشعار مشیری از جمله مضامین پربسامد است، نگارندگان کوشیده اند عواطف شاعر را در دو دسته عواطف فردی و عواطف اجتماعی، بررسی و تحلیل و طبقه بندی کنند و بسامد آن را در اشعار او نشان دهند. نتیجه آنکه مشیری بیشتر از آنکه به عواطف فردی توجه داشته باشد، نگاهش معطوف به عواطف اجتماعی است. روش پژوهش در این مقاله به صورت کتابخانه ای و اسنادی و براساس شیوه یادداشت برداری از منابع مکتوب و غیرمیدانی است.
اندیشه های آرمان شهر و پادآرمان شهر؛ از دیدگاه صاحبنظران شعر معاصر ایران (سهراب سپهری و فریدون مشیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶۳
65 - 74
حوزه های تخصصی:
آرمان شهر، نمادی از یک واقعیت آرمانی و بدون کاستی است. همچنین می تواند نمایانگر حقیقتی دست نیافتنی باشد. آﻧﭽﻪ ﻓﺮیﺪون ﻣﺸیﺮی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان آرﻣﺎن ﺷﻬﺮ ﺑﻪ دﻧﺒ ﺎل آن اﺳﺖ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺪیﻨﻪای ﺑﺎ ویﮋﮔیﻫﺎیی از ﻗﺒیﻞ ﺗﻮﺟ ﻪ ﺑ ﻪ اﺑﻌ ﺎد اﻧ ﺴﺎﻧی، ﻋ ﺪاﻟﺖ اﺟﺘﻤ ﺎﻋی، ﻣﻬﺮورزی و ﻋﺸﻖ ﻣیﺎن ﻫﻤﻪی اﻧﺴﺎن ﻫﺎﺳﺖ و همچنین از عناصرآرمانی اشعار سپهری می توان به دیدگاه او با رویکردی عرفانی و عاشقانه اشاره داشت. سهراب سپهری در مجموعه اشعار خود در «هشت کتاب» برای تفسیر آرمان شهر و راه های رسیدن به آن از عناصر و مصالح معماری چون خانه، درگاه، اتاق، مسجد و... و مصالحی چون سنگ،گل، خشت و... استفاده کرده است. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، ﺗﻼﺷی اﺳﺖ برای بررسی دو ﻣﻔﻬﻮم آرمان شهر و ﭘﺎدآرمان شهر در ﺷﻌﺮ سهراب سپهری و ﻓﺮی ﺪون ﻣ ﺸیﺮی، و نیز یافتن عناصر آرمانی و پادآرمانی در آثار فریدون مشیری و سهراب سپهری ﺷ ﺎﻋﺮان ﻧﺎﻣ ﺪار ﻣﻌﺎﺻﺮ. در این پژوهش سعی شده تا هشت کتاب سهراب و کتاب های فریدون مشیری را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و دیدگاه شعر معاصر و مولفه های آن رابه تفسیر کشیده و میزان اثرپذیری از اجتماع و اثربخشی آن را دریابد. و ﺗ ﺼﻮیﺮی روﺷ ﻦ و ﺷ ﻔﺎف از آرﻣ ﺎنﺧﻮاﻫی این شاعران اراﺋﻪ ﮔ ﺮدد. این پژوهش ابتدا به بررسی پیشینه تحقیق و سپس تعریف آرمان شهر پرداخته است و آرمان شهر را از دیدگاه دو شاعر بزرگ معاصر ایران و همچنین عناصر آرمانی وپادآرمانی را در اشعار بررسی نموده است. روش ﭘﮋوﻫﺸی کﻪ در ایﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ کﺎر رﻓﺘ ﻪ به صورت کتابخانه ای و تحلیل محتوایی اشعار بر مبنای مطالعات کتابخانه ای پرداخته شده است.
نقد روانکاوانه عنصر رنگ در اشعار فریدون مشیری
منبع:
رخسار زبان سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
۲۷-۵
حوزه های تخصصی:
عنصر رنگ، برجسته ترین و نمودارترین عنصر در حوزه محسوسات است. این عنصر امروزه مهمترین عنصر در بروز خلاقیت های هنری و بهره وری محسوب می شود و بسیاری از هنرمندان و بزرگان ادبی از آن برای انتقال مفاهیم مورد نظر خود بهره می برند. فریدون مشیری از جمله شاعرانی است که عنصر مذکور را با آگاهی و بدون هیچ گونه تکلفی برای تصویرسازی در شعرش بکار می برد. در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، این موضوع در اشعار وی مورد بررسی قرار گرفت که نهایتاً نتایج حاصل، حاکی از این بود که عنصر رنگ در اشعار وی بیان کننده حوادث شخصی و مسائل اجتماعی بوده که بر روحیه شاعران وارد آمده است. در شعر مشیری، رنگ های تیره، نشان دهنده سایه های وهم و اختناق و رنگ های شاد، مظهر شادی و امید هستند. دیگر اینکه رنگ های آبی و سبز در اشعار ایشان، برخلاف نظرهای دیگران، تعبیری از روشنی و آرامش هستند.
طبیعت و کارکردهای آن در دستگاه فکری فریدون مشیری و پل الوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فریدون مشیری(۱۳۷۹-۱۳۰۵ش) و پل الوار(۱۹۵۲-۱۸۹۵م) در عرصه ادبیات ایران و فرانسه از شاعران نوپرداز شمرده می شوند که زمانه زندگی آن ها از دیدگاه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، همسانی هایی داشته و این عامل در نهایت به تولید آثار و اندیشه های مشابهی منجر شده-است. یکی از وجوه اشتراک این دو شاعر، طبیعت گرایی است. حضور پررنگ عناصر طبیعت در شعر این دو شاعر، عاملی تأثیرگذار در پویایی شعر آنان بوده است. چگونگی توجّه شعرای یاد شده به طبیعت و مؤلّفه های آن موضوع این پژوهش است. هدف اصلی پژوهش، بیان نقش عناصر طبیعت در ادبیّت کلام و کارکرد آن ها در القای اندیشه های فریدون مشیری و پل الوار است. حاصل پژوهش نشان می دهد که شعرای یاد شده عمده ترین تصاویر شعری خود را با الهام از طبیعت و عناصر آن سروده و لحظاتی را به تصویر کشیده اند که می توان از آن، دو برداشت متفاوت ارائه داد: اول بیان حالات روحی و رسیدن به پویایی و بازجست من شاعر و دوم شرح حقیقتی خلاف عادت برای شگفتی آفرینی و ایجاد پیوند بین روان انسان و عوالم فراسویی. با این توضیح که تصاویر شعری پل الوار در پیوند با طبیعت درهم تنیده است و این درهم آمیختگی موجب شگفت-انگیز شدن تصویر می شود. در این فرایند تصویرسازی، شاعر تلاش دارد به عناصر شعری، هوّیتی دیگر ببخشد و بدین گونه خواننده به دریافت های نویی دست یابد.
نگاهی به اوزان عروضی عاشقانه های ( غزلواره های ) چهار شاعر معاصر
حوزه های تخصصی:
شعر نیمایی در قالب ساختاری یعنی رعایت ارکان عروضی دچار ابهاماتی شد که بعدها شاعران نو پرداز در برطرف کردن آنها توانایی های خود را در اشعارشان به طرق مختلفی بروز دادند . عاشقانه ها یا همان اشعار نو عاشقانه که در قالب های مختلفی سروده می شدند مانند دیگر اشعار نو عاری از اوزان عروضی نبودند . البته اوزان عروضی که در اشعار نیمایی به کار می رفت قالبا به صورت اوزان کم کاربرد نبود و بیشتر اوزان پرکاربرد و آن هم در تعداد محدود به کار می رفتند . این نوشتار نشان خواهد داد عاشقانه های 4 شاعر نیمایی سرا دارای کدام اوزان عروضی و تاثیر این اوزان بر قالبهای شعری آنها بوده است .
بررسی تطبیقی آرمان شهر در اندیشه فریدون مشیری و نازک الملائکه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
انسان کمال گرا همواره به دنبال آرمان گرایی و جامعه آرمانی بوده است. ادبیّات، برای طرح اینچنین اندیشه هایی عرصه مناسبی در اختیار شاعران و نویسندگان قرار داده است. شاعران نیز همواره از این مقوله غافل نبوده اند و در اشعار خود به روایت آرمان شهر خود پ رداخته اند. آرمان شهر، تجلّی برآورده شدن آرزوهای شاعر برای بقا است و پناهگاه خوبی برای گریز از مشکلات زندگی شاعر است. با توجه به اینکه فریدون مشیری و نازک الملائکه هم عصر هم بوده اند و شرایطی تقریباً مشابه هم داشته اند؛ بررسی آرمان شهر مورد نظر دو شاعر در چنین شرایطی کاری شایان توجه است. در این جستار برآنیم که آرمان شهر را از دیدگاه این دو شاعر نامدار فارس و عرب مورد بررسی و تطبیق قرار دهیم. بدین منظور به بیان مهم ترین ویژگی های مشترک این دو ش اعر ب رای معرّفی آرمان شهر مورد نظر خویش پرداخته ایم.
واکاوی مؤلّفه های تمثیلی و نمادین رضایتمندی در اشعار فریدون مشیری از دیدگاه نظریه ی شخصیت اریکسون
حوزه های تخصصی:
تحلیل روان شناختی آثار ادبی و پدیدآورندگان این آثار، از شیوه های نوین نقد و پژوهش در ادبیّات فارسی محسوب می شود. بر همین اساس در این مقاله، مؤلّفه های رضایتمندی در اشعار فریدون مشیری بر اساس نظریه ی رشد شخصیت اریکسون با رویکردی نمادین و تمثیلی مورد بررسی قرار گرفته است.این پژوهش علاوه بر روشن ساختن اشکال رضایتمندی در شعر مشیری، میزان موفّقیت او در کاربرد آرایه های نماد و تمثیل را نیز آشکار می سازد. توجّه به خاستگاه نمادها و نوع تمثیل ها از دیگر مواردی است که در این مقاله مورد توجّه بوده است. براساس نظریه ی اریکسون، رضایت درونی در سایه ی ثمربخشی و امیدواری شکل می گیرد. نمودهای این دو مؤلّفه در اشعار مشیری، به شکل ویژگی های مثبت شخصیتی، نظیر احساس مسئولیت، عشق ورزی ، مبارزه با جهل و خشونت، دوری از حسرت و ناامیدی و ... و بیشتر در قالب اشکال نمادین و تمثیلی دیده می شود. نمادهای مورد استفاده در اشعار مشیری اغلب برگرفته از طبیعتند و تمثیل ها بیشتر برای بیان مفاهیم فکری و انسانی مورد استفاده قرار گرفته اند.
البولیفونیه الأدبیّه فی شعر فریدون مشیری وأدیب کمال الدّین علی ضوء نظریّه باختین (دراسه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
45 - 64
حوزه های تخصصی:
لقد قطع النقد الأدبیّ المعاصر شوطاً کبیراً فی تحویل النظره أحادیّه الجانب إلی أحداث النصّ وإیراد منحی الحواریّه الخارجیّه فی نسیجه علی استیعاب مختلف الرؤی وأشکال وعی الآخرین. تتمخّض البولیفونیّه عن منحی الحوار الخارجیّ فی نظریّه باختین قائمه علی تعدّد الأصوات واللغات الّتی قد تختلط وتختلف عن بعضها اختلافاً متزامناً فی بناء الحوار وترکیبه. یمتاز الشعر العربیّ المعاصر بالتفاعل المستمرّ بین الأصوات والتباس مواقفها وأفکارها علی تحقیق البولیفونیه الأدبیّه ولاسیّما تعدّ فی قصائد فریدون مشیری وأدیب کمال الدین تقنیه دیمقراطیّه متطوّره تسمح للشخصیّات بالتعبیر عن هواجسها وآمالها وآلامها عبر الطرق المختلفه. تحاول هذه الدراسه باتّباعها النهج الوصفیّ - التحلیلیّ أن تعالج أهمّ تقنیات البولیفونیّه الأدبیّه لدی الشاعرین معتمده فی تطبیقها علی المدرسه الأمریکیّه للأدب المقارن. یدلّ مجمل نتائجها علی أنّ الشاعرین إلی جانب انتهاجهما طریقه السرد التقلیدیّ للأصوات یلتجئان إلی أنواع البولیفونیه مثل التهجین لتوسیع المنظور الاجتماعیّ للغات فی حنایا الوضوح أو الغموض فی توظیفها، وکذلک یحتفیان بالأسلبه لتحقیق التوحّد الصیاغیّ بین الصوتین علی الرغم من اختلاف نهجهما فی التصدّی لصوت الآخر. یستخدم الشاعران الحوار الخالص فی مواقف قد تنشب فیها الجدلیّه والنقاش بین الصوتین أو یُکتفی فیها بتبادل السؤال والإجابه حیال موضوع خاصّ فحسب، وفی نهایه المطاف یمیلان إلی التعدّدیه الأیدیولوجیه لإضاءه نوع مواجهه الأصوات للقیم والأفکار الحیویّه الّتی تعرف بینهما علی قالب أیدیولوجیه التسلیم أو الرفض. المفردات الرّئیسیه: البولیفونیّه، میخائیل باختین، فریدون مشیری، أدیب کمال الدین، المقارنه.لقد قطع النقد الأدبیّ المعاصر شوطاً کبیراً فی تحویل النظره أحادیّه الجانب إلی أحداث النصّ وإیراد منحی الحواریّه الخارجیّه فی نسیجه علی استیعاب مختلف الرؤی وأشکال وعی الآخرین. تتمخّض البولیفونیّه عن منحی الحوار الخارجیّ فی نظریّه باختین قائمه علی تعدّد الأصوات واللغات الّتی قد تختلط وتختلف عن بعضها اختلافاً متزامناً فی بناء الحوار وترکیبه. یمتاز الشعر العربیّ المعاصر بالتفاعل المستمرّ بین الأصوات والتباس مواقفها وأفکارها علی تحقیق البولیفونیه الأدبیّه ولاسیّما تعدّ فی قصائد فریدون مشیری وأدیب کمال الدین تقنیه دیمقراطیّه متطوّره تسمح للشخصیّات بالتعبیر عن هواجسها وآمالها وآلامها عبر الطرق المختلفه. تحاول هذه الدراسه باتّباعها النهج الوصفیّ - التحلیلیّ أن تعالج أهمّ تقنیات البولیفونیّه الأدبیّه لدی الشاعرین معتمده فی تطبیقها علی المدرسه الأمریکیّه للأدب المقارن. یدلّ مجمل نتائجها علی أنّ الشاعرین إلی جانب انتهاجهما طریقه السرد التقلیدیّ للأصوات یلتجئان إلی أنواع البولیفونیه مثل التهجین لتوسیع المنظور الاجتماعیّ للغات فی حنایا الوضوح أو الغموض فی توظیفها، وکذلک یحتفیان بالأسلبه لتحقیق التوحّد الصیاغیّ بین الصوتین علی الرغم من اختلاف نهجهما فی التصدّی لصوت الآخر. یستخدم الشاعران الحوار الخالص فی مواقف قد تنشب فیها الجدلیّه والنقاش بین الصوتین أو یُکتفی فیها بتبادل السؤال والإجابه حیال موضوع خاصّ فحسب، وفی نهایه المطاف یمیلان إلی التعدّدیه الأیدیولوجیه لإضاءه نوع مواجهه الأصوات للقیم والأفکار الحیویّه الّتی تعرف بینهما علی قالب أیدیولوجیه التسلیم أو الرفض.
کاربست نظریه هنجارهای گیدئون توری در ارزیابی کیفیّ ترجمه عربیِ اشعار فریدون مشیری
حوزه های تخصصی:
در این جستار بخشهایی از ترجمه اشعار فریدون مشیری در کتاب مختارات من الشعر الفارسی الحدیث از محمد نورالدین عبدالمنعم، که برگردان گزیده ای از اشعار معاصر فارسی به عربی است از دید مطالعات توصیفی فرایند- مدار ترجمه و با تکیه بر نظریه هنجارهای گدئون توری بررسی می شود. این شیوه به فرایند ترجمه یا خود عمل ترجمه می پردازد. نظریه وی به قالبهای ادبی اشاره می کند که در هر فرهنگ خاصی وجود دارد و یکی از دستاوردهای اصلی آن این بود که توجه همگان را از رابطه تک متون مبدأ و مقصد به روابطی معطوف ساخت که میان خود متون مقصد وجود دارد. نتیجه اصلی ارزیابی کیفی تعریب عبدالمنعم حاکی است که اثر وی از پذیرش در فرهنگ مقصد برخوردار است؛ اما از بسندگی وکفایت در مبدأ به دور است. دو دیگر مسئله فهم نادرست معانی کلمات، اصطلاحات، عبارات یا جملات است که به تحریف دلالتی، سبکی یا معنایی منجر می شود.
مقایسه تطبیقی اندیشه های "فریدون مشیری" با "آلبر کامو"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۳
7 - 24
حوزه های تخصصی:
اندیشه های انسان و نحوه نگرش او به خود، خدا و ط بیعت، مکتب ها ی ادبی را ساخته است. با عنایت به این تأثیر عظیم، بر آن شدیم تا دو عبارت را که می تواند چکیده دو نظریه غربی و شرقی باشد، از منظر مقایسه بنگر یم. در ،» عصیان می کنم؛ پس هستیم « این قیاس، دریافتیم که آلبر کامو با عبارت تنها به یکی از ارکان آزادی انسان، یعنی عصیانگری توجّه نشان داده و احولانه به انسان نگریسته؛ بنابراین، به شناختی ناقص، نادرست و تک بعد ی از انسان دست یافته که باعث تبعید او از طبیعت خویش می شود . حال آن که ، اندیشمندانی چون فریدون مشیری، با پیش زمینه مذهبی و شناخت بهتر از انسان، او را با رشته "مهر و دوستی" به سایر موجودات پیوند زده و به نظر یه "وحدت در عین کثرت"، نظر دارد.
اندیشه آرمان شهری در اشعار "فریدون مشیری" و "آدونیس"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۳
71 - 82
حوزه های تخصصی:
آرمان گرایی و داشتن جامعه ای آرمانی (Utopia) از اساسی ترین آرزوها و مشغله های ذهنی انسان های کمال طلب بوده است . دنیای ادبیات، عرصه گسترده ای برای طرح این اندیشه در اختیار شاعران و نویسندگان قرار داده است. شاعران کلاسیک شعر فارسی و عربی در اشعار خویش از این موضوع غفلت نکرده اند و از زاویه های گوناگون به روایت آرمان شهر مطلوب خود پرداخته اند و نمونه هایی بر جای نهاده اند. در شعر مدرن نیز می توان ردپای آرمان گرایی و تصور جهان آرمانی را به خوبی مشاهده کرد و ویژگی های جهان مطلوب را از لابه لای شعر شاعران معاصر به دست آورد. فریدون مشیری و آدونیس دو شاعر نوپرداز ادب فارسی و عربی به شمار می روند که در شعر خویش به موضوع آرمان شهر پرداخته اند و می توان مشابهت هایی از این زاویه در شعر ایشان جست. مقاله حاضر به بررسی ویژگی ها و مؤلفه های جهان آرمانی از دیدگاه این دو شاعر می پردازد و تا حد ممکن مشترکات اندیشه ایشان را در این زمینه مورد بررسی قرار می دهد.
گفتمانِ مدارا و رویکردِ تعلیمی در شعر فریدون مشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فریدون مشیری از شاعران مطرح معاصر است که طی چند دهه شاعری، از شعر خود برای ستایش ارزش های اخلاقی و اجتماعی سود برده و در جهت ترویج مهرورزی، نوع دوستی، خیرخواهی و صفاتی از این دست کوشیده است. چنین رویکردی ضمن اینکه حکایت از غلبه اندیشه ای انسانی و آرمانی و نیز گرایشی جامعه شناختی بر محتوای شعر مشیری دارد، کلام وی را از هنجاری تعلیمی برخوردار کرده و زمینه تکوین گفتمانی اجتماعی با ویژگی های منحصربه فرد را در کار او فراهم کرده است؛ گفتمانی شاخصه هایی دارد و می توان رسالت آن را ترویج روحیه مدارا و تعلیمِ رواداری ارزیابی کرد. در این نوشتار، ضمن تبیین خاستگاه و ابعاد و عللِ موضع گیری مدارامدارانه مشیری در برابر مسائل انسانی و اجتماعی، مؤلفه ها و تجلیات گفتمانِ مدارا در شعر وی بررسی و تحلیل می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد گفتمان مسلط شعر مشیری برآیند نگرش انسانی و روحیه تساهل در او و نیز نگاه و موضع گیری مسئولانه مشیری در قبال مسائل انسانی است که با ذهن و زبان ساده مشیری پیوندی تنگاتنگ یافته است.
بررسی تطبیقی کهن الگوی آنیما در اشعار محمود درویش و فریدون مشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
113 - 140
حوزه های تخصصی:
بنابر دیدگاه یونگ، روان شناس سوئیسی، ضمیر ناخودآگاه بشر یک سویه جمعی دارد که آکنده از کهن الگوهای موروثی از نیاکان اوست. این میراث می توانند بر افکار و احساسات بشر تأثیر بگذارند. یکی از آن کهن الگوها آنیما نام دارد که به شخصیت زن پنهان در وجود هر مردی اطلاق می شود. در آثاری که برآمده از احساسات مردانه هستند، به ویژه آثاری که مضمونی عاشقانه دارند، بهتر می توان ردّ پای آنیما را دید؛ زیرا در این آثار، زنِ درون مرد، مجال یافته تا خود را به مرحله ظهور و بروز رساند. نوشتار پیش رو با روش تحلیلی - تطبیقی و با رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی که شباهت آثار ادبی را ناشی از مشترکات روان همه انسان ها می داند، به بررسی موشکافانه این کهن الگو در اشعار عاشقانه دو شاعر عشق پرداز معاصر، یعنی محمود درویش و فریدون مشیری می پردازد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که می توان از آنیما به عنوان مبنای مشترک در تطبیق اشعار دو شاعر استفاده کرد؛ زیرا با اینکه آن ها از دو فرهنگ و نژاد مختلف هستند؛ امّا به طور مشترک، بسیاری از کارکردها و فرافکنی های مثبت و منفی آنیما را به کار برده اند. وقتی احساس غم، ترس، پوچی و مرگ دارند، در سیطره آنیمای منفی قرار دارند و آنگاه که همسر ِدل و بانوی رؤیاهای خویش را سراپا همه خوبی و زیبایی می نامند و در آرزوی وصال او هستند، تحت سلطه آنیمای مثبت خویش هستند.