مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تاریخ نگاری اسلامی
حوزه های تخصصی:
اثرات طغیان اندیشه نوین غرب برضد فلسفه قدیم در هیچ رشته ای به اندازه تاریخ پردامنه نبوده است. نقادان متاخر بر این باورند که فلسفه قدیم نیز چیزی جز فلسفه تاریخ نبوده است. آنان مدعیاند که نه تنها تمام واقعیات، تاریخی هستند بلکه همه حقایق نیز تاریخی هستند. بر این اساس این مقاله میپرسد که مورخان اسلامی به ویژه ابن خلدون نوع نگاهشان به مباحث تاریخی چگونه بوده است؟ نگارنده معتقد است که ابن خلدون تا حدزیادی در چارچوب مقولات چارگانه علیت، عینیت، تبیین و ارزش ها، علل و عوامل تکوین، استمرار و زوال دولت ها را بیان کرده است. لذا مقاله با مروری به کلیت بحث تاریخ و حوزه های چارگانه آن، اندیشه و روش تاریخی برخی از مهم ترین مورخان اسلامی را بررسی کرده و روش تاریخی این خلدون را به عنوان نوع آرمانی بحث خود با تفصیل بیشتری بررسی خواهد کرد. بدیهی است هرگونه تلاش برای تاریخ نگاری انقلاب اسلامی به عنوان پدیده ای برساخته از متن فرهنگ اسلامی باید بردوش تلاش های فکری دانشمندان اسلامی استوار باشد و از این رو این گونه مطالعات برای شناخت علمی و روشمند انقلاب اسلامی ضرورتی تام دارند.
بازجستی در تحلیل مورخان مسلمان از نبود علی (ع) در غزوه تبوک ؛ مقدمه ای روش شناختی
حوزه های تخصصی:
نویسنده مقاله حاضر بر آن است که مورخان مسلمان همچون سایر مورخان کلاسیک ، در تحلیل های خود از رویدادهای تاریخی ، مسائل ، علل و ابعاد سیاسی را در نظر می گرفتند و بندرت به ابعاد و انگیزه های فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و به ویژه عاطفی توجه می کردند. این امر باعث پدید آمدن مجموعه ای از تاریخ نگاشته ها شده است که کاملاً تحت تسلط گفتمان سیاسی اندیشی قرار دارد و به سبب این غلبه ، مورخان معاصر مسلمان نیز به رغم پیدایش و رواج سنت ها و گفتمان های جدید در تاریخ نگاری ، همچنان از پرداختن به سهم عوامل غیرسیاسی در تحلیل های خود خودداری می کنند. نویسنده در این مقاله با بررسی یک نمونه عینی تحلیل های سیاست اندیشانه بیشتر مورخان قدیم و جدید مسلمان از عدم حضور علی (ع) در غزوه تبوک را با تحلیلی از عبدالحسین زرین کوب که برخلاف همه ، سهم بیشتری به عواطف بشری پیامبر داده مقایسه کرده است .
خصایص النبی؛ رویکردها، ضرورت و بایستگی ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خداوند متعال، پیامبر اسلام را با صفاتی برجسته، ویژگی ها و امتیازاتی خاص بر دیگر پیامبران و سایر مخلوقات، برتری داده است. ویژگی های پیامبر به خصایص النبی معروف شده است. خصایص النبی یکی از مباحث قدیم و در عین حال کمتر کاویده شده سیره پیامبر اعظم است که برخی از این خصایص به سبب حساسیت و عدم شناخت دقیق آنها، دست مایه مغرضان و شبهه افکنان قرار گرفته است. درباره ضرورت پرداختن به این موضوع دو رویکرد در میان عالمان شیعه و اهل سنت وجود دارد؛ برخی بر این باورند که این خصایص، مخصوص پیامبر است و با وفات آن حضرت، آنها نیز منقضی می شوند و نیازی به بررسی آنها نیست و برخی دیگر معتقدند که بررسی این خصایص به دلیل لزوم شناخت کامل پیامبر و دفاع از ایشان ضروری و واجب است. در این پژوهش، رویکرد عالمان متقدم و متاخر شیعه و اهل سنت به این موضوع و ویژگی های هر کدام بررسی می شود و در نهایت، ضرورت پرداختن به موضوع خصایص النبی تبیین می گردد.
از روایت سیاسی تا حکایت اخلاقی در تاریخ نگاری نخستین اسلامی، (نمونه موردی: ماجرای هارون و برمکیان در تاریخ طبری)
حوزه های تخصصی:
تدوین و شکل بخشی روایت جدال امین و مامون عباسی پس از تحقق این رویداد توسط مورخین مسلمان در نیمه نخست قرن سوم هجری انجام شد. درک رایج از گزارش های این رویداد، بر ماهیت سیاسی آن تاکید دارد. اما از آنجا که یکی از اهداف مهم بازخوانی گذشته توسط مورخین مسلمان، درک عبرت نهفته در این رویدادهاست، می توان با نگرش به این رویداد از منظر چگونگی تولید عبرت، از نگرش و روش حاکم بر الگوی تولید روایت در تاریخ نگاری اسلامی رمزگشایی کرد. برای شناسایی این مسئله، مبانی جدال امین و مامون عباسی در تاریخ الرسل و الملوک طبری بر اساس رهیافت معناکاوی مورد بررسی قرار گرفت. این واکاوی نشان می دهد که چگونه گزارش های متون تاریخ نگاری مثل تاریخ طبری، متاثر از کارکرد تولید عبرت از قالب های حکایی برای بازنمایی واقعیت های تاریخی همسو با نظام عقیدتی مولف استفاده می کنند. بر اساس بازنمایی طبری از این ماجرا، مبانی جدال در شیوه برخورد هارون با برمکیان ریشه دارد و مکافات عمل غیر اخلاقی او با برمکیان است.
رویکرد معرفتی خبر محور در تاریخ نگاری اسلامی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر مبنای این مسأله شکل گرفته است که غالب مورخان مسلمان چرا و تحت چه شرایط فکری تصور می کردند معرفت تاریخی صرفاً جنبه خبری دارد و فرایند حصول چنین معرفتی را چگونه می دانستند؟ به نظر می رسد بخش مهمی از مورخان مسلمان به دلیل شکل گیری و تداوم مبانی نگرش خبرمحوری به علم تاریخ و نیز تکوین نوعی روش شناختی برای آن، در فضای ارزش ها و سنت های فکری متعلق به علوم خبری و روایی، به ویژه علم حدیث، بر این باور بودند که معرفت تاریخی صرفاً از طریق فعالیت ها و کارکردهای معرفت بخش مجموعه قوای حسی شاهدان و ناقلان روایت های تاریخی حاصل می شود و عقل و اندیشه ی انسانی را در چنین عرصه ای جایگاهی نیست. از این دیدگاه، آن ها مشاهده ی رخدادها و شکل گیری خاطره ها را آغازین مرحله ی شکل گیری معرفت تاریخی، شنیدن روایت های مبتنی بر مشاهده و خاطره درباره ی رخدادهای تاریخی و نقل شنیده ها را فرایند میانی حصول معرفت تاریخی، و سرانجام، ضبط اقوال و روایت های تاریخی و مکتوب کردن آن ها در شکل خبر تاریخی را آخرین مرحله ی معرفت تاریخی و پایان وظیفه ی تاریخ نگاری مورخ تلقی می کردند.این آخرین مرحله، مرحله ی ظهور معرفت تاریخی خبرمحور در شکل متن تاریخی است.
نگاهی به نبرد ذوقار و جایگاه آن در تاریخ نگاری اسلامی
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد در چارچوب الگوهای روش شناختی و معرفت شناختی تاریخ نگاری اسلامی، واقعه ی ذوقار و ارتباط آن را با نبردهای ایران و اعراب در متون تاریخ نگاری اسلامی واکاوی کند.فرضیه ی مقاله این است که تبدیل واقعه ی ذوقار به نماد انتصاب عرب از عجم و هم زمانی آن با بعثت پیامبر در سنت تاریخ نگاری ایرانی اسلامی، بر پیش فرض مورخان اسلامی و دیدگاه آن ها درباره ی رویدادهای تاریخی در قالب یک طرح انداموار و پیوستاری بنا شده است. در اندیشه ی تاریخ نگاری اسلامی، واقعه ی ذوقار در چارچوبی مبتنی بر توالی چند رویداد مهم و در جهت تحقق رویدادی بس بزرگ تر، که آبستن رخدادهای مهم سیاسی و دینی بوده، تبیین شده است.این رویکردِ مورخان اسلامی به واقعه ی ذوقار، بیش از هر چیز، بازتاب دهنده ی نیازهای عصر راویان و مورخان در جهت دهی به عمل سیاسی و ذهنیت فرهنگی مخاطبانشان است.
نگاهی دیگر به آثار و روایات سیف بن عمر تمیمی اسدی با تأکید بر تاریخ طبری(متوفای حوالی 180)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری اسلامی را در مرحله ی اول، به شکل شفاهی، راویان اخبار که به اخباری معروف اند، شروع کردند.این اخباریان اغلب در نیمه ی دوم قرن اول و قرن دوم و یا اوایل قرن سوم می زیستند.فهرست مفصلی از آنان را ابن ندیم به دست داده است.در این میان سیف بن عمر با اخبار فراوان و روایت های جنجالی از فتوح و نبرد جمل چهره ی خاصی از خود به نمایش گذاشته که شایسته ی بررسی بیشتر است. هدف این مقاله این است که سیف بن عمر و رویکرد روایی ما را به خصوص با اتکا به تاریخ طبری به بحث گذارد و به پرسش هایی مانند اینکه چرا طبری به روایت های سیف اقبال خاصی نشان داده است، بپردازد.از طرفی در روایت های سیف موارد مسئله دار کم نیست.همین موضوع موجب شده است که مورخان و محققان درباره ی او ارزیابی های متفاوت و حتی متضاد داشته باشند.چرایی اختلاف این محققان در روایت های وی در چیست؟
تاریخ نگاری منقش و مصور در عهد ساسانیان(پژوهشی در ماهیت و شناخت کتاب الصور یا صور ملوک بنی ساسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازشناسی بینش و اندیشه ی تاریخنگاری ایرانیان از خلال منابع تاریخ نگاری اسلامی در قرون نخستین نشان می دهد که تاریخنگاری در ایران باستان از جایگاه برجسته ای برخوردار بوده و به ابتکارات و نوآوریهایی دست یافته که در نوع خود در آن زمان بی نظیر بوده است.یکی از این گونه اندیشه ها تلفیق تفکر تاریخنگاری با هنر نگارگری و نقاشی در خلق آثار تاریخی مصور و منقش بوده است که طی فرآیندی طولانی در ایران باستان در عهد ساسانیان به اوج و کمال رسیده است.یکی از مهمترین نمونه های آن تاریخ نگار گرایانه ی «کتاب الصور» یا تاریخ«صور ملک بنی ساسان» بوده است.در این جستار تلاش می شود ضمن بررسی متون و منابع اسلامی به بازشناسی مضامین، هویت و سرشت چنین گونه ای از تاریخنگاری تصویری و کشف ابعاد و زوایا و اهمیت آن را در فهم تاریخ آل ساسان تحلیل نموده و با رمزگشایی از ویژگیهای منحصر به فرد آن جایگاه این نوع از بینش تاریخنگاری را در تفکر تاریخنگاری و نگارگری ایران در عهد ساسانیان را روشن نماید
فرایند تاریخی روش شناسی تاریخ نگاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله ی روش ارتباط تنگاتنگی با نوع نگرش معرفتی به موضوع یک علمدارد؛همچنان که روش شناسی یا شناخت روش های یک علم هم مسئله ای است که ویژگی ها، و اصول و مبانی آن را باید از نوع نگاه نسبت به موضوع آن علم و معرفت شناسی مربوط به آن جست. بر همین اساس، در پژوهش حاضر وضعیت وفرایند تاریخی و جایگاه مقوله ی روش یا روش های رایج در تاریخ نگاری اسلامی درارتباط با نوع نگاه معرفتی مورخان مسلمان به موضوع و مسائل علم تاریخ بررسی شده است.هرچند برخی مورخان مسلمان متناسب با شرایط شکل گیری و گسترش جریان تاریخ نگاری اسلامی، به شکلی متناوب و البته همراه با گسست های بلندمدت و دامنه دار نوآوری های بسیاری را در عرصه ی روش شناسی داشته اند، جز مواردی محدود و استثنایی، به دلیل آنکهتاریخ نزد اکثر مورخان مسلمان به عنوان علم شناخت جامعه مطرح نشد، درنتیجه روش های رایج در آن هم معطوفبه شناخت واقعیات اجتماعی در بستر تاریخی نشد؛ زیرابه دلیل حاکم بودن و فراگیری نگاه معرفتی خبری بهموضوع و مسائل علم تاریخ و تلقی از تاریخ به عنوان معرفتی روایی و خبرمحور، مسئله ای مانند واقعیت تاریخی و ویژگی های چنین مقوله ای در محل اندیشه ی جدی مورخان مسلمان قرار نگرفته و درنتیجه روش یا روش های معطوف به شناخت چنین قضیه ای هم چندان جایگاهی نیافته است. درمقابل، آنچه به عنوان موضوع و مسئله ی محوری فعالیت تاریخ نگاری باقی ماند، خبر و روایت تاریخی بود و به سبب چنین نگرش معرفتی، روش های رایج هم بیشتر معطوف به چگونگی ضبط و ثبت خبر تاریخی شد.
روش شناسی سید جعفر مرتضی عاملی در ارزیابی احتمالات تاریخی در: الصحیح من سیرة النبی الأعظم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کتاب الصحیح من سیرة النبی الأعظم، تألیف سید جعفر مرتضی عاملی، یکی از مهم ترین منابع در مطالعات سیره شناسی است که در آن از روش های گوناگون تاریخی استفاده شده است. در این نوشتار، روش های عاملی در ارزیابی احتمالات تاریخی در کتاب الصحیح، شناسایی، دسته بندی و برای هریک، نمونه ای ذکر شده است. ارزیابی احتمالات تاریخی توسط عاملی را می توان در سه مورد ذیل دسته بندی کرد: 1. ترجیح یک احتمال تاریخی، مانند: ترجیح احتمال سازگار با شخصیت فرد مورد نظر، ترجیح احتمال هماهنگ با تصریح روایت تاریخی، ترجیح احتمال با ردّ یکی از دو احتمال معارض، ترجیح احتمال با استناد به روایات مشابه دیگر و یا تواتر روایات، ترجیح احتمال مطابق با ذوق و سلیقه؛ 2. ردّ یک احتمال تاریخی، مانند: ردّ احتمال بدون دلیل، ردّ احتمال با استناد به شخصیت فرد مورد نظر و یا سیاق روایات، ردّ احتمال مخالف با ظاهر روایت؛ 3. ردّ توجیه دیگران، مانند: ردّ توجیه متناقض با صریح روایت، ردّ توجیه جمع بین روایات متناقض با استناد به قول بزرگان صحابه و تابعین.
جایگاه علمی زنان در تاریخ نگاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میراث مکتوب ما نشان می دهد که جامعه زنان در گذشته، از صحنه روایت وثبت نقش تاریخی خود غایب بوده اند و در این غییب تاریخی، مردان بودند که تاریخ آنان را نوشته اند. از این رو می توان گفت: تاریخ نگاری زنان نیز، «تاریخ مذکّر» بوده است. چرا تاریخ زنان را مردان نوشته اند؟ چرا تا یکصد سال اخیر حتی یک مورخ و یک اثر تاریخ نگاری معتبر از زنان دیده نمی شود، چنانکه فیلسوف و متکلم وادیب وفقیه برجسته نیز در این جماعت به چشم نمی خورد؟ علت این غیبت چیست؟ گفته شده است اساساً اقتضای ذاتی ساختار فیزیولوژیکی وروان شناختی زنان، مادری است و چنین اقتضایی فرصت همآوردی علمی و فکری و اجتماعی با مردان را به وی نمی دهد. از سوی دیگر، به نظر می رسد خود ناباوری زنان ، پیشگامی مردان دردو قلمرو فتح سرزمینی وکشف و انتقال گنجینه های علمی سایر ملل و سپس، ترجمه و تکمیل آنها ، عقب نشینی فضای عقلانیت اسلامی و رسوب اندیشه های قشر گرایانه اهل حدیث و بازگشت به فضای هنجارهای اجتماعی وسیاسی عصرجاهلی در دوران حاکمان مسلمان، سیطره تفکر مرد سالارانه در عرصه نهاد خانواده و جامعه و به دنبال آن، ظهور استبداد سیاسی به جای نظام امامت مبتنی بر مشروعیت ومقبولیت الهی ومردمی، جانشینی منازعات وجنگ های فرقه ای و قومی به جای تسامح اسلامی، تأثیر پذیری از سنن و اندیشه های حیات ستیز عرب جاهلی، آیین های بودایی، یهودی و مانوی و بالاخره، تغییر نگرش عالمان دینی و جوامع اسلامی به جایگاه زن مسلمان، همه اینها در تضعیف نقش اجتماعی و علمی زن مسلمان تأثیر گذار بوده اند. رویکرد این تحقیق در میان این عوامل و عوامل محتمل دیگر، تلفیقی وترکیبی است؛ هرچند کما بیش، بر تفاوت میزان تأثیرگذاری عوامل یاد شده نیز واقف است.
واکاوی جایگاه سیاسی- مذهبی کتاب روضه الشهدایِ میرزای کاشفی
حوزه های تخصصی:
بدون تردید قرن نهم هجری از دوره های مهم در تاریخ نگاری ایران اسلامی است. با تأملی در این دوره، می توان دریافت که نه تنها آثاری ارزشمند در حوزهء تاریخ به رشته تحریر درآمده بلکه در اواخر دوره تیموری و به علت جو سیاسی و مذهبی حاکم، این آثار، رنگ و بوی مذهبی (و به طور ویژه شیعی) نیز به خود گرفته اند. نویسندگان این عصر در آثار خود به طور ویژه به زندگانی ائمه اطهار(ع) پرداخته و ارادت خود به این بزرگواران را یادآور شده اند.
بی شک کتاب روضه الشهدای میرزای کاشفی یکی از بهترین نمونه های این آثار بوده و نویسندهءاثر، تحت تأثیر اوضاع سیاسی و مذهبی این دوره به نگارش آن پرداخته است. کتاب مذکور به علت پرداختن به حادثه عاشورا از اهمیت ویژه ای برخوردار است و همین مهم موجبات اقبال جامعهء ایران را در طی قرن های بعد برای این اثر فراهم ساخته است.
نوشتار حاضر با کاربرد روش توصیفی- تحلیلی بر آن است تا ضمن معرفی کتاب مذکور و نویسنده آن، علل رونق این اثر در دوره تیموریان و دوره های تاریخی بعد از آن را مورد تبیین و واکاوی قرار دهد. پرسش اصلی نوشتار حاضر عبارت است از این که چه علت یا عواملی موجبات رونق کتاب روضه الشهدای میرزای کاشفی را در میان مردم ایران فراهم ساخته است؟
ملاحظاتی در باب تاریخ نگاری و تاریخ نگری ابوحنیفه دینوری در اخبار الطوال
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، به بررسی ویژگی های تاریخ نگاری و تاریخ نگری (بینش تاریخی)دینوری پرداخته شده است . نگارنده بر آن است تا از منظر جامعه شناسی تاریخی، تاریخ نگری مؤلف را مورد بحث قرار دهد. نظریه ی مطرح شده در این مقاله چنین است که: دینوری به عناصر اساسی تحول جوامع یعنی تغییرات اجتماعی و انقلاب توجه داشته،گر چه عمدتاً به مقوله ی تغییرات اجتماعی پرداخته است ولی به نظر می رسد دینوری، کتاب اخبارالطوال را با هدف نشان دادن عوامل مؤثر در تغییرات اجتماعی تألیف کرد؛ اگرچه دینوری به چنین عامل مؤثر در تغییر توجه داشته؛ اما تأکید اصلی او بر قیام ها و شورش ها (جنبش های اجتماعی) به عنوان یکی از عوامل مؤثر در تغییرات اجتماعی مبین این مطلب است. با درک بینش تاریخی دینوری می توان به انتقادات مطرح شده درباره ی کتاب اخبارالطوال پاسخ داد.
حکمت سیاسی ایران شهری در تاریخ نگاری اسلامی مبتنی بر آثار مسعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرکز موضوعی تاریخ نگاری اسلامی بر اساس میراث موجود، بر تاریخ سیاسی است. مسئله ی قدرت نیز محور اصلی تاریخ سیاسی است. از آن جا که هدف تاریخ نگاری اسلامی از مرور تاریخ، تولید عبرت به معنای عبور از ظاهر امور و درک باطن آن هاست، بنابراین، گزارش چگونگی ظهور و افول حکومت ها و کنش های سیاسی حاکمان به عنوان موضوع متون تاریخ نگاری اسلامی، بازسازی منطق تحول و تداوم قدرت در تاریخ اسلام است. به نظر مؤلفان، بایسته است گزارش تاریخ حکومت های ایران باستان توسط مورخان مسلمان، در راستای تولید همین مفهوم و در ذیل حکمت سیاسی ایران شهری فهمیده شود. هرچند تاریخ این دوران به صورت رویه ای عمومی در آثار متعدد تاریخ نگاری اسلامی آورده شده است، اما در آثار مسعودی، این مفاهیم از جایگاهی ویژه برخوردار است و پرسش مقاله نیز شناسایی این جایگاه است. در این مقاله، براساس ره یافت هرمنوتیک، تلاش می شود فهم مسعودی از وضعیت خلافت/تمدن اسلامی بر پایه ی معانی عبرت آمیز و دلالت های گزارش های تاریخی وی برای فرهنگ سیاسی معاصرش بازخوانی شود. نتیجه ی بررسی انتقادی مذکور به این گزاره منتج شد که بازخوانی/گزارش تاریخ ایران باستان در آثار مسعودی، در راستای فهم میراث حکمت سیاسی ایران شهری برای نقد وضع موجود خلافت و تمدن اسلامی است، که به نظر مسعودی در وضعیت زوال قرار داشته و ارائه ی راه کاری بر مبنای جایگاه عدالت در ملک داری ایران شهری، برای خروج از این وضعیت بوده است؛ الگوی عملی ای که در مفهوم عدالت انوشیروانی متجلی می شده است.
تاریخ نگاری اسلامی در روایت اهل حدیث نمونه ی موردی: تاریخ خلیفة بن خیاط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی متون تاریخ نگاری اسلامی، می تواند به عنوان مسیری برای فهم شیوه ی تفکر مسلمانان درباره ی گذشته در سده های نخست اسلامی تلقی شود. برای این امر می توان با انتخاب رویکرد نظری تفسیرگرایی و ره یافت معناکاوی، منظری متفاوت به این متون داشت. بر این مبنای نظری، داده های مؤلفان این متون، «گزارشی از واقعه» بر مبنای تفسیر و درک آن ها از رویدادهای گذشته است که در قالب «گزارش واقعه» - با ادعای برابری با عینیت رویداد - به مخاطب منتقل می شود. بر این اساس، شیوه ی گزارش دادن آن ها از رویدادهای گذشته، نشان دهنده ی نظام ارزشی و باورهای ایشان و آن مقوله ای است که به یک معنا ایدئولوژی مورخ نامیده می شود. بدین ترتیب، این نگاه ایدئولوژیک از گذشته، تصویری خاص و معنایی ویژه از آن را به مخاطب منتقل می کند و تاریخ گذشته در این بازنمایی/بازسازی، معنایی دیگر به خود می گیرد. این عمل – آگاهانه یا غیر آگاهانه – بر اساس درک ضرورت و نیازهایی در زمانه و زمینه ای که مورخ در آن قرار دارد، انجام می شود. بدین سان، با بازشناسی معنا و مضمون بازنمایی مورخ از گذشته، می توان به درک دشواره/مسئله ی وی نزدیک شد،که محرک او برای مراجعه به تاریخ و نگارش آن بر اساس نگرش و روش معینی بوده است. از آن جا که هر مورخ، متعلق به یک بافت فکری و نیروهای اجتماعی باورمند به آن است، بنابراین، منافع و باورهای عقیدتی/سیاسی آن نیروها نیز در بازنمایی گذشته در نظر گرفته می شود. بنابراین، تاریخ از منظر روایتی که نیروهای اجتماعی از گذشته دارند، بازخوانی و بازنمایی می گردد.
در این مقاله، کتاب تاریخ خلیفة بن خیاط، به عنوان نخستین نمونه ی تاریخ عمومی اسلام، بر اساس این رویکرد بررسی می شود. یافته های مقاله نشان می دهد، ابن خیاط بر مبنای شیوه ی تفکر اهل حدیث به تاریخ گذشته ی خلافت اسلامی نگریسته و به همین دلیل به حاشیه رانی، غیریت سازی و طرد خوارج، ایرانیان و ترکان در تاریخ خلافت پرداخته و هویت عربی/اسلامی و اقتدارگرایی خلافت اسلامی را برجسته ساخته است.
نقش اصحاب امام جواد (ع) در تاریخ نگاری دوره عباسی؛ مطالعه موردی: اصحاب حاضر در قلمرو جغرافیایی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی فعالیت های گوناگون اصحاب ائمه: ابعاد تازه ای از تاریخ تشیع را باز می نُمایاند. نقش اصحاب ایرانی ائمه از جنبه های گوناگون قابل بررسی است و تأثیر آن ها در تاریخ نگاری را می توان از جمله این نقش ها برشمرد. بر اساس گزارش شیخ طوسی (م460ه .ق) 37 تن از 116 نفر اصحاب امام جواد(ع) ایرانی بودند و تنی چند از آنان، در قالب نگارش کتاب و رساله در زمینه سیره، رجال، طبقات، ملاحم و مزارات، نوشته های تاریخی قابل ملاحظه ای پدید آوردند. این نوشتار ضمن معرفی این آثار، نقش آن ها را در تحریف زدایی از تاریخ نگاری رسمی دوره عباسی و ثبت رویدادها بر اساس معیارهای مکتب اهل بیت(ع) بررسی کرده است.
روش اِسنادی و گذار از آن در تاریخ نگاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری اسلامی از همان آغاز تکوینش همانند بسیاری دیگر از معارف اسلامی مانند فقه، حدیث، کلام و... دو گونه نگرش و دیدگاه معرفتی را تجربه کرد: یکی دیدگاه نقلی- روایی و دیگر دیدگاه عقلی- انتقادی. تاریخ نگاری اسلامی از بدو پیدایش به دلیل تأثیر عمیقی که از نگرش های حدیثی گرفته بود، به شدت نقلی- روایی بود. مشخصه اصلی این رویکرد پایبندی مستحکم به روش «اِسنادی» بود؛ یعنی همان چیزی که خود یکی از ممیزه های اصلی اصحاب حدیث بود. اما در مراحل بعدی و به تدریج گرایشی در تاریخ نگاری اسلامی پدید آمد که ازسوی اصحاب حدیث متهم به «تساهل در اِسناد» می شد. حامیان این گرایش به تدریج گام هایی برمی داشتند تا خود و مخاطبانشان را از قید وبندهایِ به شدت حدیثی رها کنند. این گام های تدریجی در مراحل بعدی به «گذار از روش اِسنادی» در بخشی از تاریخ نگاری اسلامی انجامید و درنهایت به شکل گیری گرایش تحلیلی- انتقادی در تاریخ نگاری اسلامی کمک شایانی کرد. بنابر یافته های این پژوهش، ازآنجاکه حدیث و تاریخ دو حوزه مستقل معرفتی و بالطبع دارای دو موضوع مستقل، یکی قول و فعل پیامبر و دیگری واقعیت تاریخی بودند، نمی توانستند از روشی یکسان استفاده کنند. از این رو بود که اخباری- مورخان نخستین درنهایت روش حدیثی (اِسناد) را کنار گذاشتند و روش های تاریخی تری را برگزیدند.
روش تاریخ نگاری محمد بن جریر طبری (پیوند تاریخ و حدیث)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در صدد است نشان دهد پیوند میان تاریخ نگاری اسلامی و حدیث نگاری ( روایت حدیث) تا چه اندازه عمیق و ناگسستنی بوده است. پژوهش حاضر از دو بخش تشکیل شده است: نخست پیوند میان حدیث و تاریخ مورد بررسی قرار می گیرد، سپس به گوشه هایی از روش تاریخ نگاری طبری به عنوان برجسته ترین نماینده تاریخ نگاری روایی (محدثانه) پرداخته می شود. به طور کلی محدثان کار خود را در دو سطح پی می گرفتند: نخست همه احادیث چه صحیح و چه موضوع را جمع آوری می کردند و سپس در سطح دوم آنها را مورد نقد و بررسی قرار می دادند، تا سره را از ناسره جدا سازند. بنابر سطح اول، کار محدثان یک کار مقارنه ای درجه اول بوده است: محدث باید روایات همه فرقه ها و جریانها را می شناخت و جمع آوری می کرد، سپس وارد سطح دوم می شد و دست به گزینش می زد. طبری در تاریخش فقط به سطح اول کار محدثان پایبند بوده و وارد سطح دوم نشده است. اینک جا دارد با استفاده از روش نقد حدیث، روایات تاریخ طبری دوباره مورد بازخوانی قرار گیرد.
فتح دمشق بر پایه کهن ترین منابع تاریخ گذاری شده
حوزه های تخصصی:
این مقاله به قلم ینس شاینر، اسلام پژوه آلمانی و استاد تاریخ و رییس گروه پژوهشی تاریخ دانشگاه جورج آگوست گوتینگن آلمان، نوشته شده است. او رساله دکتری خود را پیرامون نقد روایت های فتح دمشق نوشت و مقاله حاضر نیز برگرفته از همین رساله است که به بررسی و نقد قدیمی ترین روایت های اسلامی درباره فتح دمشق می پردازد. شیوه تحلیل در این مقاله، شیوه «تحلیل متن و سند» است که پیشتر در مورد حدیث و سیره پیامبر به کار گرفته می شد و شاینر از آن برای تحلیل روایت-های تاریخی استفاده کرده است. این مقاله در مجموعه مقالات جشن نامه هارالد موتسکی در سال 2011 انتشار یافته است.
تاریخ نگاری عبداللطیف بغدادی: نمونه پژوهی کتاب الافادةوالاعتبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبداللطیف بغدادی طبیب، زیست شناس، پژوهشگر، مورخ و حکیمی ذوفنون است که کتاب الافادةوالاعتبار را متأثر از همین مهارت های خود تدوین کرده است. این کتاب که بیشتر در زمرﮤ تاریخ های محلی مصر شناخته شده است، صرف نظر از ارزش علمی، به علت برخورداری از روش خاص مؤلف در جمع آوری اطلاعات و تنظیم داده ها، با سایر نوشته های تاریخی پیش و پس از خود متفاوت است. بی شک این مهم در پژوهش های تاریخی مهم و درخور توجه است. نوشتار حاضر برآن است که با مطالعه وجوه غالب بر این کتاب و ارزیابی بینش و روش تاریخی مؤلف، واقعیت تاریخ نگاری وی را در جایگاه مورخی مسلمان و درعین حال غیرحرفه ای نشان دهد. به نظر می رسد که الافاده بیشتر از آنکه اثری تاریخی و جغرافیایی باشد، رساله ای در مباحث مربوط به تاریخ پزشکی، زیست شناسی و زمین شناسی است که البته دستاورد پژوهش و تفحص میدانی مؤلف است. ازآنجاکه در این اثر، از ذکر مراجع داده های تاریخی غفلت شده است و ثبت و ضبط دیده ها و شنیده ها اساس کار تألیف بوده است، اعتماد و استناد بدان ها مستلزم تأمل و دقت نظر بیشتری است.