فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
عملکرد طرح های توسعه شهری، یکی از مباحث اساسی حوزه نظریه و عمل شهرسازی در ایران است. اما به نظر می رسد نوع نگاه به مفهوم توسعه شهری، دست کم دچار نوعی دوگانگی است. تفاوت گفتمانی بازیگران در طرح های توسعه شهری، محصولات متفاوت و گاه متناقضی را در پی دارد. این مقاله به دنبال آشکارسازی مؤلفه های مؤثر بر فرایند تهیه و تصویب طرح های توسعه شهری در سطوح مختلف با تکیه بر تجارب شهر مشهد است. در راستای دستیابی به این هدف، پژوهش حاضر از قابلیت های روش تحلیل موقعیت استفاده خواهد کرد تا با مواجهه روشمند، تعدد مؤلفه های مؤثر بر طرح ها و ایفای نقش جهان های گفتمانی متفاوت، در سطوح مختلف آن را به تصویر بکشد. ابزار جمع آوری داده در این پژوهش میدانی (17 مصاحبه و مشاهده مشارکتی) و کتابخانه ای (546 گزارش) بوده و تحلیل داده ها با استفاده از نقشه های موقعیت و عرصه-جهان های اجتماعی صورت پذیرفته است. مطابق نتایج پژوهش، ساختارهای گفتمانی متفاوت در سه عرصه سرمایه سیاسی، سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری در دو مقیاس ملی و محلی در ایران ایفای نقش می کنند، که در نتیجه آن دو نوع نگاه متفاوت به ابزارهای تصمیم سازی و شیوه تصمیم گیری طرح های توسعه شهری به وجود آمده است. به عنوان مثال گفتمان ها در مقیاس ملی بلندمدت، آرمانگرا و متمرکز بوده، اما در مقیاس محلی کوتاه مدت، پروژه محور و متأثر از مشارکت بازیگران است.
تبیین روشی جهت سنجش و افزایش میزان تاب آوری شهری به تغییرات اقلیمی بر پایه اصول اکولوژی سیمای سرزمین در مقیاس محله شهری (مطالعه موردی: محله یوسف آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
69 - 84
حوزههای تخصصی:
تاب آوری اقلیمی، به تاب آوری شهرها به تغییرات اقلیمی گویند. نقش زیرساخت های سبز شهری به عنوان یکی از عوامل ایجاد سازگاری با تغییرات اقلیمی برای بهبود تاب آوری اقلیمی در شهرها محرز شده است. این سؤال مطرح است که «چگونه و بر اساس کدام ویژگی های زیرساخت های سبز می توان وضعیت تاب آوری اقلیمی را در یک شهر مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد؟». درنتیجه، از اصول و تئوری های اکولوژی سیمای سرزمین و برقراری ارتباط بین این اصول با زیرساخت های سبز در شهرها، استفاده شد. ارتباط برقرارشده در محله یوسف آباد شهر تهران با استفاده از عکس هوایی، بازدید میدانی و تهیه نقشه های پایه و تحلیلی با نرم افزار GIS، به صورت کیفی مورد آزمایش قرار گرفتند و فاکتورهای مؤثر در سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری اقلیمی در شهرها با استفاده از زیرساخت های سبز شهری و بر پایه علم اکولوژی منظر به دست آمد.
Systematic Review of Research Trends in Lifes tyle and Housing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The concept of lifes tyle was initially used in psychology and sociology, but its features gradually gained entry into other fields of s tudy, including housing. Various s tudies have been conducted on applying housing lifes tyle in Iran, as in other countries. In this s tudy, the s tructure and contents of lifes tyle research in the field of housing have been compared to Iranian research. To achieve this goal, 45 English and 13 Persian articles were thoroughly s tudied by the sys tematic review method. The CASP checklis t was used for validity and quality control. The results of this analysis show that there are different views on the methodological approaches so it is sugges ted to use mixed methods. Housing lifes tyle s tudies can be divided into four types of micro and macro scale design, residential preferences, energy consumption in the building, and the meaning of housing. Research on the international scale in the field of meaning and energy consumption is less than design and residential preferences. This is more evident in Iranian s tudies and should be further s tudied in the field of housing planning, residential preferences, and building energy. The number of lifes tyle factors in international s tudies is broader than in Iranian s tudies. However, there is a gap in the field of subjective lifes tyle and its psychological issues.
A Review of Temporary Landscape Research in China and Other Regions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۱ - Serial Number ۳۹, Winter ۲۰۲۱
33 - 46
حوزههای تخصصی:
This s tudy aims to research the origin and development of temporary landscapes, combining the research progress of temporary landscapes in China and other regions in the world, and propose the development trend of temporary landscapes in the future. As a unique form of open space, the temporary landscape has the characteris tics of "time limit," guidance, flexibility, and functionality. It is a spatial s trategy for the temporary occupation of land in urban cons truction. This article firs t introduces the temporary landscape background, combs the temporary landscape's development and connotation, and puts forward the temporary landscape concept based on summing up previous s tudies. Then, s tarting from three aspects: the type mechanism, design practice, and comprehensive functional benefits of temporary landscapes, this paper focuses on the research progress of the phenomenon of temporary landscapes in China and abroad in recent years. Finally, it makes a comparative analysis of the research, summarizes the differences in the s tudy of temporary landscapes between China and other regions, and proposes prospects for future research trends combined with the international development situation.
شناخت و سنجش مولفه های دخیل در فرسودگی بافت قدیم شهر گرگان
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، شهرها بخاطر ماهیت سرزندگی و پویایی از یک سو و مواجهه با ابعاد گوناگون کالبدی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و مدیریتی از سوی دیگر، همواره در راه تحول و توسعه خود با چالش ها و معضلات متعدد و نوظهوری از جمله بافت فرسوده شهری روبرو می شوند. به طوری که، بافت قدیمی و تاریخی شهرها بیش از دیگر نقاط شهری در معرض تاثیرات نامطلوب توسعه شهری قرار گرفته اند. تا آنجا که لزوم احیای بافت های قدیم و تاریخی شهری، امری ناگزیر می باشد. این در حالی است که به دنبال دگرگونی های جوامع شهری ایران و همچنین توسعه فیزیکی و ناموزون شهرها به دلیل رشد جمعیت و معضلات تأمین مسکن و ارائه خدمات شهری، باعث شکل گیری و تقابل دو بخش قدیمی و جدید شهر شده است. در این بین، در شهر گرگان به دلایل مختلف و تحت تاثیر مولفه های تاثیرگذار تحول شهری، فاصله رشد و کیفیت زندگی در این دو بافت شدت یافته و عدم تطابق این بافت ها با نیازهای نوظهور، اغلب بافت قدیمی و تاریخی این شهر تبدیل به بافت فرسوده شهری شده است. لذا این پژوهش به دنبال بررسی، شناخت عمقی و تحلیل مولفه های موثر در شکل گیری و تشدید فرسودگی بافت های قدیم و تاریخی شهر گرگان می باشد. این مقاله کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته که مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری مشتمل بر حدود 15000 نفر از ساکنین بافت های قدیمی و تاریخی شهر گرگان بوده که تعداد 300 نفر بعنوان حجم نمونه ابتدا به روش نمونه گیری خوشه ای- مکانی و سپس با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. روایی پرسشنامه های توزیعی با روش خرد جمعی دلفی تحت نظر گروهی از کارشناسان و متخصصین مطالعات شهری تایید شده و پایایی آن بر اساس ضریب کلی آلفای کرونباخ برابر با 86/0 می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مولفه های چالشی از قبیل نبود فضای لازم و مناسب برای پارکینگ خودروها، وجود انواع آلودگی های محیطی، کمبود و کم توجهی به سازه ها و مصالح ساختمانی مناسب و گرانی روزافزون آنها با توجه به درآمد ساکنین بافت های قدیمی، کمبود امکانات و خدمات رفاهی و کم توجهی به معضلات روزافزون آن و همچنین عدم توجه کافی مسئولین شهری به احیا، مرمت و نوسازی اینگونه بافت ها، اغلب باعث تخریب فضاها و بناهای موجود و تشدید فرسودگی بافت قدیم و تاریخی شهر گرگان شده است.
ارزیابی توزیع فضایی شاخص های خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی وضعیت ابعاد شاخص هایی خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان هرمزگان پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر روش های کتابخانه ای و اسنادی است. به طورکلی این پژوهش بر اساس دو هدف اصلی بنیان نهاده شده است هدف اول پژوهش استخراج عوامل و شاخص های اثرگذار و کلیدی در خلاقیت شهرهای استان هرمزگان و هدف دوم دستیابی به یک رتبه بندی از شهرهای استان هرمزگان بر اساس میزان خلاقیت بوده است. برای هدف اول پژوهش از معادلات ساختاری و نرم افزار میک مک (MICMAC) استفاده شده است و نتایج آن نشان داد که عواملی همچون درصد تکنسین ها و متخصصان و درصد هنرمندان به عنوان اثرگذارترین شاخص ها در تحقق شهر خلاق در استان هرمزگان و شاخص های تعداد چاپخانه، تعداد کتابخانه و تعداد نمایشگاه های فرهنگی و هنری به عنوان کم اثرترین شاخص ها در تحقق شهر خلاق شناخته شده اند. در راستای هدف دوم از مدل تاپسیس (TOPSIS) استفاده گردید و نتایج آن نشان داد که شهر بندرعباس بالاترین میزان خلاقیت را به خود اختصاص داده است و در مراتب بندر لنگه در رتبه دوم، میناب در رتبه سوم، قشم در رتبه چهارم، رودان در رتبه پنجم، بستک در رتبه ششم، پارسیان در رتبه هفتم، حاجی آباد در رتبه هشتم، جاسک در رتبه نهم، خمیر در رتبه دهم، سیریک در رتبه یازدهم، ابوموسی در رتبه دوازدهم و بشاگرد در رتبه آخر قرار گرفته است.
شناسایی و سنجش تغییرات فضایی عوامل مؤثر در شکل گیری پهنه های فقر (مورد مطالعه: گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر یکی از مهم ترین چالش های شهرنشینی است. این پژوهش با هدف تحلیل پراکنش فضایی شاخص های فقر در شهر گرگان به نگارش درآمدهاست. داده های خام از بلوک های آماری سال های 1390 و 1395 استخراج شده است. برای بی مقیاس سازی شاخص ها از روش فازی، برای سنجش فقر از روش تحلیل عاملی و برای تحلیل فضایی از روش خودهمبستگی فضایی موران استفاده شد. طبق نتایج وضعیت برخی از شاخص ها ازجمله بار تکفل، بیکاری کل، مساکن استیجاری، میزان سالخوردگی و نسبت طلاق در مقایسه با سال 1390 بدتر شده است. در پهنه بندی سال 1390 حدود 32/52 درصد جمعیت و 26/12 درصد مساحت در پهنه فقر قرار داشتند، درحالی که این مقدار در سال 1395 به 75/44 درصد جمعیت و 48/22 درصد مساحت افزایش یافت. با مقایسه درصد تغییر هر یک از متغیرهای چهارگانه مشخص شد، بیشترین تغییر مربوط به متغیر خانوار و جمعیت واقع در پهنه خیلی فقیر است که به ترتیب 201 و 183 درصد رشد داشت، و سپس مربوط به خانوار و جمعیت واقع در پهنه فقیر است که به ترتیب 163 و 135 درصد رشد داشت. طبق نتایج مدل موران، فقر شهری در هر دو سال 1390 و 1395 در شهر گرگان از همبستگی فضایی برخوردار است و از الگوی توزیع خوشه ای پیروی می کند.
تدوین مدل سنجش کیفیت ادراک شده از مقصد گردشگری تهران از دیدگاه گردشگران بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
137 - 164
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های مؤثر بر رشد مقاصد گردشگری کیفیت ادراک شده از برند مقصد است که می تواند زمینه جذب گردشگران را فراهم آورد. لذا پژوهش حاضر به تدوین چارچوب جامعی برای سنجش ابعاد کیفیت ادراک شده و رتبه بندی آن ها در مقاصد گردشگری پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل گردشگران خارجی سفرکرده به تهران در تابستان 1398 خورشیدی است که از این جامعه نمونه ای به حجم 265 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه ای محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مطابق تحلیل عاملی کیفیت ادراک شده از مقصد گردشگری از شش بعد تشکیل شده است که بر طبق آزمون رتبه بندی فریدمن به ترتیب عبارتند از: کیفیت ادراک شده از روابط انسانی، کیفیت ادراک شده از جاذبه های گردشگری، کیفیت ادراک شده از جاذبه های دیداری گردشگری، کیفیت ادراک شده از مدیریت مقصد گردشگری، کیفیت ادراک شده از تسهیلات فیزیکی و کیفیت ادراک شده از استانداردهای بهداشتی مقصد.
بازخوانی مفاهیم مسکن مهر از بعد کالبدی- اجتماعی در شهر جدید سهند (مورد مطالعه: مجتمع آفتاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
165 - 200
حوزههای تخصصی:
مسکن مهر یکی از راه حل های کمبود مسکن برای تأمین مسکن افراد کم درآمد جامعه می باشد؛ اما به لحاظ معماری از همه ابعاد فضایی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و رضایتمندی ساکنین دچار مشکلات بی شماری است. هدف پژوهش حاضر بررسی مسکن مهر از بعد عوامل کالبدی و اجتماعی می باشد. نتایج مطالعات نشان داد که آسایش و امنیت بیشترین تأثیر را در معماری مسکن مهر شهر جدید سهند دارد. بین مؤلفه های کالبدی از قبیل از قبیل فرم فضا، اندازه فضا، آسایش بصری و محیطی، سازمان فضایی و مکان یابی و احساس امنیت رابطه معناداری قائل شده اند که متأسفانه در طراحی مسکن مهر به این موضوع توجه نشده است. زیبایی منظر به عنوان معیار تأثیرگذار بر کیفیت اجتماعی زندگی ساکنین تا به امروز نتیجه ای جز تولید فضاهای بی هوی ت، بی شکل، فاقد قلمرو، بی روح، یکنواخت و فاقد سازمان مشخص فضایی، دربر نداشته است. همچنین عوامل استحکام بنا در مسکن مهر یکی از چالش هایی بوده است که در تحقیقات مختلف با بحث های اجتماعی پیوند خورده است چنانکه با توجه به عدم اعتماد ساکنین مسکن مهر نسبت به این مجتمع ها و با توجه به زلزله های اخیر و نقشی که این مجتمع ها در تلفات جانی و مالی شهروندان در پی داشته است، شهروندان مسکن مهر نیز اعتماد عمومی خود را نسبت به این مجتمع ها سلب نمودند.
ساماندهی مصرف فضای شهری با تکیه بر یافته های ضرباهنگ کاوی زندگی روزانه؛ موردپژوهی: محدوده میدان کمال الملک کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
43 - 55
حوزههای تخصصی:
پاسخ به مسئله تولید و بازتولید آمرانه فضا و قبضه آن به دست قدرت، مستلزم توجه به شیوه های خلاقانه مردم در مصرف فضای شهری است. پژوهش حاضر، بر میدان کمال الملک در کاشان متمرکز است که از فضاهای مهم عمومی در این شهر به شمار می آید. این پژوهش، با تکیه بر کاوش ضرباهنگ های زندگی روزانه، در پی راهکارهایی حاصل پاسخ خلاقانه مردم در برابر نگاه تخصصی است تا مصرف فضای شهری ساماندهی گردد. بنابراین، با رجوع به آرای لوفور، به بررسی تأثیر سه مؤلفه اقلیم-فرهنگ-قدرت بر ضرباهنگ های فضای دریافته-پنداشته-زیسته پرداخته شد. این مطالعه با تکیه بر روش پیش رونده-پس رونده، در دو سطحِ پیچیدگی عمودی و افقی فضا انجام شد. در پیچیدگی عمودی، به تاریخ فضا در کاشان، مراجعه و از روش مطالعات اسنادی استفاده شد. در مطالعه پیچیدگی افقی فضا، ضرباهنگ های جاری در محدوده پژوهش از طریق پژوهش میدانی (مشاهده با روش ساده و غیرمداخله گر) و روش توصیفی مطالعه شد. سرانجام، نتایج حاصل از مطالعه هر سطح، در تفسیری کلی آمیخته گردید. یافته های پژوهش نشان داد که فضای زیسته شهر کاشان، همسو با اقلیم و فرهنگ و واجد چندین ضرباهنگ است که در تداخل با یکدیگر به سر می برند. قدرت ضرباهنگ های غالب موجب شده تا امر پنداشته نسبت به امر زیسته در برتری باشد.
واکاوی مؤلفه های درون گرایی در معماری بومی روستای قلعه نوی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۷۲-۵۷
حوزههای تخصصی:
معماری خانه های روستای قلعه نو در سیستان هم پاسخی درخور به شیب بستر روستا داده و هم با ملاحظه ی اقلیم به فرهنگ پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا درون گرایی به صرف سازگاری با اقلیم است یا برکنار از جبر اقلیمی، عوامل فرهنگی هم در کار است. هدف اصلی از پژوهش حاضر، تحلیل فضا در معماری بومی جهت نشان دادن مؤلفه های درون گرایی روستای قلعه نو است. این پژوهش ماهیتی بنیادی دارد، در روش کیفی است و رویکرد توصیفی و تفسیری برای تبیین موضوع اتخاذ شده است. گونه شناسی مسکن خانه ها را در 8 تیپ قرار می دهد که وجه مشترک آن ها وجود میانسرا است. پس از معرفی و تحلیل عناصر و اجزاء خانه های روستای قلعه نو، آرایش فضایی خانه ها با بهره گیری از گراف جهت نشان دادن چگونگی چیدمان فضاها و نحوه ارتباط آن ها با یکدیگر واکاوی شده است. با توجه به خطی بودن و توزیع نرمال داده های آماری، بررسی همبستگی با استفاده از ضریب پیرسون انجام شده است. مقدار ضریب به دست آمده در دو مورد نشان از آن دارد که نخست تعداد میانسرا با درون گرایی همبسته است و در مورد دوم میان تعداد فضاها با درون گرایی همبستگی وجود دارد. بررسی های در مورد روستای قلعه نو، ویژگی های عمده ای را درباره معماری بومی آن نشان می دهد که هیچ فضایی پنجره ای گشوده به فضای عمومی بیرون ندارد، کولک و سورک که دیدبند هستند جانشین پنجره به فضای عمومی بیرون شده اند، فضاهایی مانند هشتی و خم به عنوان مفصل درون و بیرون به ایفای نقش پرداخته اند، حیاط یا میانسرا نقش پررنگی دارد و گاه یک خانه پنج میانسرا دارد و اینکه در و پنجره ی اتاق ها به میانسرا گشوده می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر اینکه معماری بومی قلعه نو درون گراست، تأثیر وزنی عوامل فرهنگی در درون گرایی بیش از عوامل اقلیمی است. علاوه براین عامل تمایز اصلی معماری بومی قلعه نو از دیگر معماری های واقع بر شیب وجود میانسرا و تعداد آن است.
خوانش مردم نگارانه حظ حرارتی پنهان در سنت معماری اقلیم کویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷۵
۹۴-۷۹
حوزههای تخصصی:
سنت معماری اقلیم کویر آموزه های پیدا و پنهانی را در بطن خودش نهفته دارد. آفرینش فضاهای حسی غنیْ از جمله مواهبی است که معماری این بوم ارائه می کند. بخش چشمگیری از تجارب حسی انسان ها در فضاهای مختلف معماری کویری، به وسیله حرارت شکل می گیرد. حرارت نیز مانند سایر محرک های حسی می تواند در غنای درک انسان از فضا مشارکت کند و علاوه بر کمّیّت دمایی، کیفیتی را در قالب حظّ از آن پدید بیاورد. مفهوم حظّ حرارتی کیفیتی است که ادراک رضایت بخش و توأم با احساس مثبت انسان را از شرایط حرارتی در یک فضای مشخص تعریف می نماید. اینکه حظّ حرارتی در بستر معماری سنتی کویری چگونه شکل می گیرد و ساکنانش چگونه آن را درک می کنند، موضوعی است که تاکنون مطالعه نشده است. بر این اساس، پژوهش حاضر چگونگی شکل گیری حظّ حرارتی را در سنت معماری شهرهای کویری جست وجو می کند.این پژوهش با روش شناسی کیفی، از روش مردم نگاری بهره گرفته است. ازاین رو، برای کشف و فهم چگونگی شکل گیری حظّ حرارتی، با استمداد از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده مستقیم، تجارب زیسته افراد را در معماری سنتی کویر واکاوی می کند. مقایسه میان کدهای استخراج شده و تحلیل آن ها نشان می دهد که تمایز حرارتی میان فضاهای هم جوار سبب تجربه حظّ حرارتی برای افراد می گردد. در شرایطی که فرد به واسطه تعامل میان اقلیم و فضای معماری، از حالت تعادل دمایی خودش خارج می گردد، مواجهه با فضایی که بتواند او را به حالت تعادل حرارتی خودش بازگرداند، برای وی حظّ حرارتی را پدید می آورد. مفهوم تمایز حرارتی در تعامل میان سه حلقه انسان و معماری و اقلیم، اشتراکی را برقرار می کند تا موقعیت درک حظّ حرارتی فراهم گردد. در سنت معماری کویر، ایجاد فضاهای هم نشین با تمایز حرارتی مشخص، الگوی نهفته ای است که می تواند راهنمای طراحی های آینده برای غنی کردن منظر حسی حرارت باشد.
راهکارهای معماری جهت کاهش انرژی نهفته در اجرای ساختمان مسکونی در بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۶
۱۱۴-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل پیش روی طراحان و معماران، مصرف انرژی ساختمان در دوره ساخت است. انرژی مصرف شده در فرایند ساخت یک بنا مقدار زیادی از منابع را دریافت می کند، بنابراین، از طریق ارزیابی انرژی زمان ساخت که انرژی نهفته نامیده می شود می توان با انتخاب مناسب ترین مصالح و راهکارها در مصرف انرژی صرفه جویی کرد. در این مقاله به کاهش انرژی نهفته با راهکارهای اجرای معماری پرداخته خواهد شد. هدف این تحقیق کاهش مصرف انرژی در راستای حفظ محیط زیست است. در این تحقیق، با توجه به فرضیه تحقیق که چنین است: برخی راهکارها در مرحله اجرای ساختمان می توانند بر کاهش انرژی نهفته ساختمان در بندرعباس مؤثر باشند، ابتدا انرژی نهفته یک ساختمان 6طبقه در شهر بندرعباس محاسبه شد. سپس بر اساس نحوه تأثیر متغیرها بر انرژی نهفته کل که از چهارچوب نظری تحقیق استخراج شده است، انرژی نهفته با تغییر متغیرهای اجرا مجدداً محاسبه و تحلیل شده است. نتیجه گیری در این مقاله بر مبنای سؤالات تحقیق که به دنبال متغیرها و راهکارهای کاهش انرژی نهفته در زمان اجرای ساختمان است، شامل دو بخش است: یک. نتایج تئوری که محصول بررسی متون است؛ دو. نتایج تجربی که از محاسبات حاصل شده اند. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهند که انرژی نهفته هر مترمربع ساختمان در بندرعباس در بخش معماری بین 1.9 تا 18.5 گیگاژول است. در این تحقیق، متغیرهای مؤثر بر انرژی نهان در زمان اجرا شامل ملاط ها، حمل ونقل، تعمیر و نگهداری ساختمان، بازسازی به جای تخریب، استفاده از مصالح بازیافتی بر انرژی نهفته کل ساختمان بررسی گردیده اند. یافته ها نشان می دهند که انتخاب مصالح می تواند باعث افزایش تا 89درصد انرژی نهفته کل ساختمان گردد که برابر با مصرف 33 سال انرژی مصرفی ساختمان است و همان طور که از نتایج تحقیق مشخص است، بیشترین تأثیر را در انرژی نهفته دارد. پس معماران با انجام محاسبات انرژی نهفته می توانند در انتخاب مصالح و جزئیات و ابعاد و فضاها، بیشترین تأثیر را بر کاهش انرژی نهفته ساختمان داشته باشند. در این مقاله، راهکارهایی برای کاهش انرژی نهفته ساختمان در زمان اجرای ساختمان ارائه می شوند.
بررسی میزان رضایت از بازسازی پس از جنگ از دریچه میزان ایجاد حس تعلق در بازماندگان (نمونه موردی: رفیع، استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۳۲-۱۹
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و مستندسازی بازسازی پس از جنگ (به عنوان یکی از پیچیده ترین انواع در فرایندهای بازسازی) به منظور درس آموزی در سوانح احتمالی آتی نقشی حیاتی دارد. با وقوع جنگ 8 ساله تحمیلی، شهر رفیع پس از اشغال با تخریب 100% مواجه شد. فرایند بازسازی این شهر پس از آزادسازی با رویکردی متفاوت نسبت به سایر تجارب (تأکید دست اندرکاران بر ارتقای نقش بازماندگان و توجه به نیازها و خواسته های آنان) آغاز گردید. این پژوهش با هدف ارزیابی میزان موفقیت بازسازی شهر رفیع از دریچه میزان ایجاد حس تعلق در ساکنین، به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورهای تعیین کننده رضایتمندی سکونتی با رویکرد تلفیقی کمی و کیفی، با هدف کاربرد تجارب در فعالیت های آتی و به روش توصیفی انجام شده است. سه فرضیه اصلی پژوهش بر تأثیر گرفتن میزان رضایتمندی و حس تعلق در بازسازی پس از جنگ از احیا سنت های اجتماعی و اقتصادی و همچنین درجاسازی و حفظ مالکیت اراضی، استوار است. نمونه مطالعاتی به روش تصادفی- خوشه ای انتخاب و داده های لازم جهت آزمون فرضیه های تحقیق از طریق پرسشنامه، مطالعات میدانی، مصاحبه با مطلعین و مسئولین گردآوری شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون t-test گروه های وابسته استفاده شده است. میانگین به دست آمده برای فرایند بازسازی و ایجاد حس تعلق از طریق احیاء سنت های اجتماعی و اقتصادی مردم (فرضیه یک) 2.43 از 5؛ همچنین ایجاد حس تعلق به محل سکونت از طریق درجاسازی و حفظ مالکیت اراضی (فرضیه دوم) 3.45 از 5 و میزان مطلوبیت این فرایند برای مردم (فرضیه سه) 2.87 از 5 در مقیاس طیف لیکرت می باشد که نشان دهنده رد فرضیه نخست و سوم و قبول فرضیه دو می باشد. در پایان، با توجه به ویژگی های منحصربه فرد فرایند بازسازی رفیع، مجموعه ای از نکات و پیشنهادات جهت کاربست در تجارب آتی به تفکیک شاخص های اولویت دار پژوهش ارائه شده است.
بررسی و تحلیل شاخص های مسکن در شهر مشهد
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
164-184
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی و افزایش جمعیت در کشورهای در حال توسعه مشکلات متعددی را در بخش های مختلف از جمله مسکن ایجاد کرده است. بررسی شاخص های مسکن اعم از کمی و کیفی در برنامه ریزی ها و توسعه مسکن در شهرها بسیار مفید است. مشهد بعنوان پایتخت معنوی و دومین کلانشهر کشور مشکلات متعددی را در بخش مسکن دارد. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی و تحلیل شاخص های مسکن شهری در شهر مشهد پرداخته شده است. جامعه آماری در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه در کل شهر است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تاپسیس (Topsis)، رگریسیون و ضریب پراکندگی و برای ترسیم نمودارها از نرم افزارSPSS و نقشه ها از نرم افزارArc-GIS کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در سطح بندی مناطق ۱۳ گانه با توجه به شاخصهای 6 گانه و متغییرهای 22 گانه و نهایتاً شاخص ترکیبی بدست آمده از مدل TOPSIS مناطق شهر مشهد از نظر برخورداری از شاخص های بهداشت، اقتصاد، کالبدی، رفاهی،تاسیسات و استحکامی دارای میانگین 34/0 بوده که نشان از پایین بودن امتیاز شاخص ها می باشد و تا رسیدن به حد مطلوب که عدد (1) یک است راهی طولانی در پیش دارد. این شاخص در دو منطقه 9 و 11 بالای میانگین و در یازده منطقه دیگر کمتر از میانگین است که نشان دهنده نابرابری، ناهمگنی و عدم تعادل در بین مناطق شهرداری است. تحلیل رگرسیونی انجام گرفته نیز نشان می دهد شاخص های بهداشتی، تاسیساتی و رفاهی بیشترین و در اولویت بعدی به ترتیب شاخص های، اقتصادی،کالبدی و استحکامی در بخش مسکن در شهر مشهد مؤثر بوده اند. لذا با استفاده از نتایج حاصل شده مناطق نامناسب بعنوان گروه های هدف باید در دارای اولویت برنامه ریزی قرار گیرند.
پی جویی معماری کریم طاهرزاده بهزاد در تاریخ و کالبد دبیرستانی در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسناد تاریخی نشان می دهد در دهه اول قرن چهاردهم هجری شمسی، کریم طاهرزاده بهزاد از معماران نامدار و پرکار نسل اول دوره معماری معاصر، دو مدرسه در شهر قزوین طراحی کرده که یکی از آن ها، دبیرستان پسرانه بود. سیر تاریخی پیدایش بنای این دبیرستان، سبب شکل گیری این فرض شد که احتمال دارد بنای یادشده همان ساختمان «دبیرستان محمدرضاشاه پهلوی» باشد که امروزه قسمتی از آن در خیابان هلال احمر قزوین باقی مانده است؛ بنابراین تلاش شد با مطالعه مستندات تاریخی و تطبیق الگوی طراحی مدارس طاهرزاده بهزاد با کیفیت کالبدی ساختمان یادشده، درستی یا نادرستی فرض تحقیق ارزیابی شود. هدف از پژوهش حاضر، شناخت دبیرستان مورد نظر به مثابه یکی از آثار معماری معاصر قزوین و بررسی احتمال طراحیِ آن به دست کریم طاهرزاده بهزاد است. برای نیل به این هدف، در فرایند پژوهشی تاریخی با رویکردی توصیفی تفسیری، رهیافتی تاریخ نگارانه و معمارانه و بر بنیان پارادایم تفسیرگرایی برای تاریخ نگاری تطبیقیِ ساختمان دبیرستان تلاش شد. روش گردآوری شواهد نیز میدانی و آرشیوکتابخانه ای است. نتایج این پژوهش که در دو بخشِ اصلیِ معرفی و شناخت دبیرستان، و بررسی انتساب طرح بر مبنای اخبار و معماری تدوین شده است، نشان می دهد اگرچه تحولات کالبدی پی درپی سبب مخدوش شدن اصالت بنا شده و به نظر می رسد بنای ساخته شده با طرح اولیه آن تفاوت هایی دارد، میان مدارس طراحی شده به دست طاهرزاده بهزاد در قزوین و ساختمانِ موضوع این پژوهش، پیوند زمانی دیده می شود؛ به علاوه، رابطه معناداری میان الگوی طراحی مدارس طاهرزاده بهزاد و کالبد دبیرستان یادشده وجود دارد؛ بر این اساس، احتمال ایفای نقش طاهرزاده بهزاد در طراحی دبیرستان قوّت می یابد.
نقش ربات در پیش ساخته سازی و موانع و محاسن آن در صنعت ساختمان
حوزههای تخصصی:
صنعت ساخت و ساز در پیش ساخته سازی نیازمند یک سازماندهی کارآمد و موثر برای فرآیند تولید و تکنیکهای نوآورانه ساخت و ساز برای رقابتی مفید در برابر رشد جهانی در قرن 21 است. مشکلات مرتبط با ساخت و ساز، مانند کاهش کیفیت و تولید، کمبود نیروی کار و ایمنی و شرایط بد کار، جستجوی راه حل های نوآورانه را ایجاب می کند. یک راه حل استفاده از فناوری های نوآورانه تولید مانند اتوماسیون و رباتیک است که پتانسیل رشد در صنعت ساخت و ساز و تولید و ایمنی و کیفیت را دارد. بیشتر تحقیقات در زمینه رباتیک و اتوماسیون بر روی ارتقای سخت افزار و نرم افزار متمرکز شده است. این مقاله به کاربرد گسترده ربات در مونتاژ در محل و صنعت ساخت در پیش ساخته سازی مربوط می شود. هدف از این پژوهش شناسایی و تبیین موانع و مزایای روش های اتوماسیون و رباتیک در پیش ساخته سازی است که با بررسی و کاوش در ویژگی های صنعت ساخت و فرآیند آن صورت می گیرد.
طراحی فضاهای مسکونی بر پایه اصول روان شناسی محیطی در شهر اهواز (نمونه موردی:منازل ویلایی تایپ B در شهرک مسکونی نفت اهواز)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد سریع جمعیت،متاسفانه شاهد بحران کمبود فضای شخصی و خلوت برای افراد در جامعه در رابطه با موضوع مسکن می باشیم.مسکن به عنوان یکی از دیده های واقعی،نخستین مسئله ای است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب،معتدل و اندیشیده، برای آن است.در روان شناسی محیطی به تاثیر متقابل رفتار،عوامل و شرایط فیزیکی معماری و فضاهای محیط پیش از دیگرجنبه ها اهمیت داده است.با توجه به این رویکرد،کیفیت فضایی آن باید به گونه ای باشد که فرد به آن تعلق داشته و هویت فردی خود را آن بازیابد تا در آن به آسایش برسد.هدف از نگارش این پژوهش طراحی فضاهای مسکونی بر پایه اصول روان شناسی محیطی و کشف مولفه های موثر بر رفتار ساکنین در فضاهای مسکونی می باشد.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت وگردآوری داده ها مطالعاتی(توصیفی)-استباطی(تحلیلی) و از نوع کمی-کیفی می باشد که روش های مختلف تحقیق پیمایشی-قیاسی استفاده می شود.پرسشنامه به نقش سه پارامتر موثر بر فضای مسکونی به وسیله طیف لیکرت اعتبار م دهد.برای تحلیل داده های پرسشنامه در نرم افزار آماری spss ازآزمون همبستگی پیراسون و رگرسیون خطی،ارتباط سه پارامتر مشخص گردیده و پس از برآیندها،فرضیه های پژوهش را مورد آزمون t-test قرار می دهیم.یافته های نوشتار حاضر بیانگر آن است که شناخت عوامل تاثیرگذار روان-شناسی محیط در ایجاد فضاهای مسکونی باعث درآیش بر آسایش و آرامش انسان می شود و پیوستگی ابعاد روانی انسان با معماری و نقش کالبدی محیط در ایجاد آرامش و شاد زیستن سود بخش است.در این راستا با طراحی بناهایی که اصول پایداری در فرآیند طراحی آن مورد پروا قرار می گیرد می توان موقعیت منحصر به فردی را بابت ارتقا سلامت فردی و اجتماعی کاربران در شهر ایجاد کرد.
تاثیر صفحات فتوولتاییک تلفیق شونده با نمای ساختمان در بهبود مصرف انرژی ساختمان
حوزههای تخصصی:
استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر می تواند راه حل مناسبی برای کاهش مشکلات ناشی از استفاده از منابع انرژی تجدیدناپذیر باشد. منابع انرژی تجدیدناپذیر محدود هستند و آلودگی های زیست محیطی فراوانی را به جا می گذارند. از طرفی، منابع انرژی تجدیدپذیر پاک هستند و استفاده از آنها مزایای فراوانی به همراه دارد. انرژی خورشیدی یکی از منابع تجدیدپذیر است که استفاده از آن در ساختمان مزایای فراوانی را می تواند به همراه داشته باشد. صفحات فتوولتاییک یکی از تکنولوژی هایی است که انرژی خورشیدی را جذب و الکتریسیته تولید می کند. این صفحات به شکل های مختلفی در ساختمان استفاده می شوند و حتی می توانند با پنجره های ساختمان ترکیب شوند. صفحات فتوولتاییک تلفیق شونده با نمای ساختمان نوعی از صفحات فتوولتاییک است که با نمای ساختمان ترکیب شده و هم زمان می تواند الکتریسیته تولید کند و دید به بیرون مناسبی را نیز فراهم کند. این تحقیق به بررسی تاثیر استفاده از صفحات فتوولتاییک در پنجره ساختمان ها می پردازد که در منابع علمی با نام صفحات فتوولتاییک تلفیق شونده با نمای ساختمان ها شناخته می شوند. این تحقیق تلاش می کند به این سئوال پاسخ دهد که تاثیر استفاده از این صفحات بر مصرف انرژی ساختمان ها چگونه است؟ در ابتدا، عوامل موثر بر عملکرد این صفحات شرح داده می شود. سپس، برخی پژوهش های صورت گرفته در زمینه صفحات فتوولتاییک یکپارچه با نمای ساختمان ذکر می شود. این تحقیقات نشان می دهند که استفاده از این صفحات در ساختمان های با کاربری های مختلف می تواند در کاهش مصرف انرژی موثر واقع شود. میزان کاهش مصرف انرژی در هر تحقیق به تفکیک بیان می شود و هزینه های ناشی از استفاده از این صفحات نیز با توجه به تحقیقات پیشین بررسی می-شود. نتایج این تحقیقات نشان می دهد که این صفحات علاوه بر قابلیت کاهش مصرف انرژی از لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه هستند.
مدل نظری معاصرسازی مبتنی بر مدیریت تعارض در بافت های تاریخی شهری؛ موردپژوهی: بافت تاریخی شهر ری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
120-136
حوزههای تخصصی:
اهداف: بافت تاریخی شهری به مثابه سند زنده از تاریخ گذشتگان و عامل هویت جمعی، در عمل شاهد تعارض دو مفهوم «توسعه» و «حفاظت» است موضوعی که از چالش های سازمان زیباسازی شهر تهران و شهرداری تهران در اجرای طرح های حفاظت و معاصرسازی شهری است. یکی از چالش های اصلی برنامه ریزی بافت های تاریخی شهری، تقابل حفاظت با نیازهای معاصر ساکنان است. هدف اصلی پژوهش، تحلیل و مدیریت تعارضات فراروی برنامه ریزی بافت های تاریخی شهری است تا بتواند با ارائه یک الگوی مفهومی جدید، بستر تحقق رویکرد معاصرسازی شهری مبتنی بر تحلیل تعارض را فراهم نماید. روش ها: پژوهش در چارچوب پارادایم کیفی تدوین و داده های موردنیاز با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تحلیل اسنادی و مصاحبه عمیق گردآوری شده است. تحلیل تعارضات فراروی برنامه ریزی بافت های تاریخی شهری در چارچوب نظریه زمینه ای و پیوند دو مفهوم مدیریت تعارض و معاصرسازی بر پایه راهبرد استدلال منطقی صورت گرفته است. یافته ها: ضعف و ناکارآمدی نظام برنامه ریزی حفاظت و مدیریت بافت تاریخی در سطح تصمیم گیری، مهم ترین عوامل بروز تقابل نیروهای حفاظت و توسعه در این نواحی هستند؛ که در سطح عملیاتی منجر به ظهور تعارضات ثانویه می گردند. تحلیل ها حاکی از آن است که در صورت مدیریت این تعارضات، تلفیق دو انگاشت مدیریت تعارض و معاصرسازی در این نواحی امکانپذیر خواهد بود. نتیجه گیری: مدیریت و حل تعارض جریان های توسعه و حفاظت در بافت های شهری تاریخی، بستر تحقق توسعه تعاملی حفاظت گرا را که یکی از مولفه های اصلی معاصرسازی شهری است، فراهم می سازد. بنابراین حفظ ارزش ها در عین تامین نیازهای مدرن ساکنان امکان پذیر خواهد بود.